باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
کودکان در چه سنی باید بابا و مامان بگویند، کی باید اسم اشیا را یاد بگیرند و چه وقت جمله بسازند
پیشرفت تکلم کودک در 2 سالگی، با ادای جملات 2-3 کلمهای است
پسر شما 2 ساله شده و هنوز نمیتواند حرف بزند. فقط 2 تا 3 کلمه بلد است و بس! پیش خودتان که او را با هم سن و سالهای خودش مقایسه میکنید، فکر میکنید که کمی از آنها عقبتر است، و یا به خاطر میآورید که خواهرش که توی این سن بود، کامل جملهبندی میکرد و حرف میزد؟ با وجود همه این چیزها، به امید اینکه نباید نگران بود و او هم حرف زدنش درست میشود، رفتن پیش دکتر را عقب میاندازید، پیش خودتان میگویید بعضی بچهها زود راه میافتند، بعضیها هم زود حرف میزنند، بچه ما سالم است و جای نگرانی نیست.
این، داستان بسیار شایعی است که برای اغلب پدر و مادرهایی که بچههایشان خوب حرف نمیزنند پیش میآید و به جز در مواردی که پدرومادر متوجه کندی رشد بچه در بقیه زمینهها هم بشوند، اغلب خیلی دیر به فکر درمان این مسئله میافتند. دانستن این موضوع که در تکلم و یادگیری زبان، چه چیزهایی طبیعی و چه چیزهای غیر طبیعی هستند، به پدر ومادرها کمک خواهد کرد که بفهمند روند تکامل کودکشان خوب است یا نه و چه زمانی باید به پزشک مراجعه کنند.
قبل از 12 ماهگی
برای بچههای این سن، مهمترین مسئلهای که باید مورد توجه قرار گیرد، استفاده از صدا برای برقراری ارتباط با محیط اطراف است. صدا درآوردن و اغوپغو کردن، شروع این ماجراست. هرچه بچه بزرگتر میشود یعنی درحدود سن 9 ماهگی، شروع به ادای اصوات تکراری میکند و میتواند کلماتی مثل <ماما> را ادا کند. البته ممکن است در این سن متوجه معنی کلمه نشود. در این سن کودک باید نسبت به صدا، عکسالعمل نشان دهد. بچههایی که با دقت و توجه اطرافشان را نگاه میکنند ولی نسبت به صدا عکسالعمل نشان نمیدهند، باید از نظر مشکلات شنوایی بررسی شوند.
12 تا 15ماهگی
در صداهایی که بچههای این سنین تولید میکنند، اصوات مختلفی شنیده میشود و علاوه بر آن، کودک باید بتواند، حداقل 1 یا 2 کلمه را به طور صحیح ادا کند(البته به جز ماما و دد.) در اغلب موارد بچه ادای <اسم اشیاء> را زودتر یاد میگیرد مثل توپ. در این سن کودک باید صحبت اطرافیان را متوجه شود و دستورهای یک مرحلهای مثل <عروسک را به من بده>، <بنشین>، .<بیا> و...را اجرا کند.
18 تا 24ماهگی
در سن 18 ماهگی، کودک باید دامنه لغاتی در حد 20 لغت و در سن 2 سالگی در حد 50 لغت داشته باشد. پیشرفت تکلم کودک در 2 سالگی، با ادای جملات 2-3 کلمهای است. در این سن کودک به راحتی جمله میسازد و مفاهیم و خواستههای خود را با جملات ترکیبی بیان میکند، به طوریکه افراد غریبه که با حرف زدن کودک آشنایی ندارند، حداقل نصف حرفهای کودک را متوجه میشوند (اطرافیان نزدیک ممکن است اکثر حرفهای کودک را بفهمند) علاوه بر این در این سن، کودک قادر است دستورات 2 مرحلهای را هم اجرا کند مثل <عروسکت را زمین بگذار و توپ را بردار>!
2 تا 3سالگی
در این سن دامنه لغات کودکی بسیار افزایش مییابد و از حد شمردن میگذرد، کودک میتواند به راحتی، چند کلمه را با هم ترکیب کند و جمله بسازد. افراد غریبه میتوانند در حدود سهچهارم صحبتهای کودک را متوجه شوند. در این سن قدرت فهم و درک مطلب کودک هم افزایش قابل توجهی پیدا میکند و به طور مثال کودک به راحتی مفهوم دو جمله <توپ را روی میز بگذار> و یا <توپ را زیر تخت بگذار> را میفهمد. در این سن، کمکم شناخت رنگها آغاز میشود و کودک مفاهیم بزرگ و کوچک را هم یاد میگیرد و فرق توپ بزرگ و کوچک را میفهمد.
تاخیر در تکلم، چرا و به چه علت است ؟
عوامل متعددی میتوانند باعث ایجاد اشکال در تکلم کودک شوند. تاخیر تکلم در بچهای که از جهات دیگر سالم است و رشد طبیعی دارد ممکن است به علت مشکلاتی در دهان مثل اختلالات زبان و یا کام باشد. در برخی از بچههایی که دچار اختلال تکلم هستند، مشکلاتی در اعصاب حرکتی وجود دارد و کودک در استفاده از لبها، زبان و فک برای صحبت کردن دچار مشکل است. در این بچهها ممکن است اختلال تکلم به تنهایی یا همراه با سایر اختلالاتی مثل اشکال در تغذیه باشد.
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
بچه ها ممکن است فقط تعداد کمی کلمه بلد باشند و ممکن است معنای دقیق همین کلمات را هم درک نکنند، اما دوست دارند حرف بزنند.
رشد و تکامل کودک - کودکانی که تازه حرف زدن را آغاز کرده اند
هنگامی که شما با آنها حرف می زنید، آنها نه تنها از این موقعیت لذت می برند، بلکه مهارتهای زبانی و مکالمه ای آنها نیز افزایش می یابد. ولی شما چگونه می توانید با کودکی حرف بزنید که ممکن است تنها 5 یا 10 کلمه بلد باشد؟ درست است، شما نمی توانید با کودک درباره انتخابات آینده و یا کاشت درختان چهارفصل صحبت کنید، اما با این حال بی نهایت موضوع دیگر نیز وجود دارند که شما می توانید درباره آنها با هم حرف بزنید. شما می توانید به جدی یا شوخی درباره هر چیزی صحبت کنید: یک لالایی ساده را بارها و بارها برای او بخوانید، یا به اشیا اطراف اشاره کنید و اسم آنها را برای کودک بگویید. پس از مدتی او هم با شما صحبت خواهد کرد. در اینجا به چند راه اشاره شده است که می توانید با کمک آنها، کودک خود را به صحبت وادارید:
بگذارید برای شما داستان یا شعر بخواند
اگر شما صدبار با او "لی لی حوضک!" بازی کرده اید یا هر داستان دیگری را گفته اید و اگر او این داستان را به خاطر سپرده باشد، چندان تعجبی ندارد. یک راه ساده وجود دارد که می توانید به کمک آن به کودک اجازه دهید خودش را نشان داده و در عین حال مهارتهای کلامی رو به رشد خود را تمرین کند. خواندن یکی از شعرها یا داستانهای محبوبش را آغاز کنید، سپس در وسط داستان ناگهان توقف کنید و اجازه دهید که بخشی از داستان را او برایتان بگوید. بار دیگر که این داستان را می خوانید، در نقطه دیگری توقف کنید تا او بتواند تلفظ کلمات جدیدی را تمرین کند.
او را در گفتگوهای خانوادگی تان راه بدهید
بچه های کوچک، گوشهای بزرگی دارند، به این معنی که بیشتر سعی می کنند به حرفهای دیگران گوش دهند؛ اما اگر مشوق و انگیزه های مناسب به آنها بدهید، می توانند زبانهای بزرگی هم داشته باشند! به بیان دیگر، تصور نکنید که او نمی تواند هیچ بخشی از صحبتهای بزرگترها را بفهمد. او بیشتر از آنچه شما فکر می کنید می فهمد. مثلا اگر شما و همسرتان درباره رنگ مناسب برای پرده های اتاق صحبت می کنید، کودک خود را نیز در فرآیند تصمیم گیری وارد کنید. مثلا می توانید از او بپرسید: «تو چه رنگی را برای پرده ترجیح می دهی؟ به نظر تو حاشیه ها به چه رنگی باشند بهتر است؟». ممکن است شما با نظر کودک (که می تواند مثلا صورتی آب نباتی برای پرده با سبز پررنگ برای حاشیه ها باشد) موافق نباشید، اما همین قدر که او بتواند نظر خودش را بگوید نیز برایش مفید خواهد بود.
با کلمه ها بازی کنید
اگر صحبت کردن را به یک بازی تبدیل کنید، جذابیت آن بسیار بیشتر می شود. برای کودکانی که حرف زدن را به تازگی شروع کرده اند، می توانید از این بازی ساده استفاده کنید: هر وقت به محیط جدیدی (خیابان، پارک یا فروشگاه) می روید، به اشیا و چیزهای دور و بر اشاره کنید و بپرسید: «اسم این چیه؟» و کودک خود را به تلاش وادارید تا اسم صحیح آن را بگوید. برای اینکه کودک خسته و ناامید نشود، از چیزهایی شروع کنید که مطمئن هستید نام آنها را می داند (مثلا گربه یا بیسکویت). سپس هر چند وقت یکبار، یک کلمه جدید را وارد کنید. اگر او جواب را نمی داند، کلمه را در گوش او زمزمه کنید و از او بخواهید که آن را با صدای بلند تکرار کند. سپس به او بگویید که آن شیء چیست و چگونه کار می کند. مثلا می توانید بگویید: «این یک چتر است. ما از چتر استفاده می کنیم تا باران روی سرمان نریزد». کودکانی که سن آنها کمی بیشتر باشد، از بازیهایی که کمی پیچیده تر باشند، بیشتر خوششان می آید. مثلا از بازی «بعدش چی می شه؟» می توانید استفاده کنید. یک داستان برای کودک خود بگویید و هنگامی که داستان به نقطه اوج خود رسید، از او بخواهید که پایان آن را با تخیل خویش ساخته و برای شما بگوید. اگر مهارتهای زبانی کودک شما هنوز آنقدر قوی نشده است که بتواند خودش پایانی برای داستان بسازد، می توانید با پرسیدن چند سوال کلیدی او را راهنمایی کنید: «فکر می کنی سگه فرار می کنه؟». وقتی در مورد کلیت داستان با هم به توافق رسیدید، می توانید از او بخواهید تا جزئیات بیشتری را برای شما تعریف کند: «اون سگه که فرار کرد، کجا رفت؟».
از تلفن استفاده کنید
بسیاری از کودکان، قبل از اینکه توانایی حرف زدن را به دست آورند به تلفن و استفاده از آن علاقه پیدا می کنند. از این علاقه کودک استفاده کنید تا او را به حرف زدن وادارید. وقتی افراد فامیل یا دوستانتان به شما زنگ می زنند تا سلام و احوالپرسی کنند، اجازه دهید تا کودک شما هم کمی با تلفن حرف بزند. در این حالت، کودک شما بدون اینکه طرف مقابل را ببیند، مجبور به تصحیح تلفظهایش می شود. اگر دیدید او از اینکه نمی تواند منظور خودش را به طرف مقابل بفهماند خسته و ناامید شده است، بهتر است گوشی را بگیرید و حرفهای کودک خود را برای طرف مقابل معنی کنید: «کوچولو می گه: سلام؛ خوبین؟». از طرف مقابل بخواهید تا با پرسیدن سوالات ساده، کودک شما را به تلاش وادارد. اگر کودک شما تمایلی به جواب دادن ندارد، می توانید با نرمی و ملاطفت یک سوال از او بپرسید و بخواهید که جواب این سوال را به طرف مقابل بدهد: «به مامان بزرگ بگو ظهر چی خوردی»، یا «بگو امروز با کدام اسباب بازیها توی پارک بازی کردی». به خاطر داشته باشید که دوستان و بستگان از حرف زدن با کودک شما خوششان خواهد آمد، اما شاید همکاران اداره به این کار علاقه نداشته باشند.
در مورد کارهایی که در طول روز انجام داده اید، با هم صحبت کنیدبرای کودک شما، هر روز جدید به معنای ماجراها و حادثه های جدید است. خریدن میوه های مختلف، شستن ماشین و یا گرفتن لباسها از خشکشویی، هر کدام می توانند موضوع جالبی برای صحبت و بحث باشند. هرشب قبل از خواب، کودک خود را تشویق کنید تا وقایع آن روز را مرور کند. اگر هنوز هم کودک شما تنها از جملات یک یا دو کلمه ای استفاده می کند، می توانید با پرسیدن سوالات دقیق تر، جزئیات را برای او تکرار کنید. فرض کنید کودک به شما می گوید که به پارک رفته است. جزئیات بیشتر را می توانید با سوالاتی از این قبیل از او بپرسید: چه کسی تو را به پارک برد؟ آنجا با کی بازی کردی؟ کدام اسباب بازی را بیشتر دوست داری؟ سعی کنید سوالات خود را به نحوی بپرسید که پاسخ آنها صرفا یک کلمه بله یا نه نباشد. مرور وقایع روزانه می تواند خصوصا برای والدینی که فرزندان خود را به مهدکودک یا آمادگی می فرستند، مناسب باشد، زیرا به آنها کمک می کند تا اطلاعات خوبی راجع به فعالیتهای کودک به دست آورند. البته شما می توانید گزارشهای روزانه را از معلم یا مربی او بگیرید، اما با صحبت مستقیم با کودک، می توانید دنیا را از منظر او ببینید.
صحبت کردن او را ضبط کنید
اکثر بچه ها دوست دارند که در مقابل دوربین، حرف بزنند و بازی کنند. کافی است مانند کارگردانان سینما بگویید: "حرکت" و ببینید که کودک نوپای شما، چه کارها که نمی کند! برخی از بچه ها کافی است دوربین را ببیند تا شروع به بازی کنند و احتیاجی به هیچ تشویق دیگری نیست. اما برای برخی دیگر، لازم است که تا حدی بازی آنها را کارگردانی کنید. اگر کودک شما از یک لالایی یا آهنگ خاص خوشش می آید، از او بخواهید که همان را در جلوی دوربین بخواند. یا می توانید مثل مصاحبه های تلویزیونی، یک سری سوال از کودک خود بپرسید. برای اینکه بتوانید توجه او را بیشتر جلب کنید، می توانید هر چند دقیقه یکبار، قسمتهایی را که ضبط کرده اید به او نشان بدهید. همین که او خودش را روی صفحه نمایش یا تلویزیون ببیند، تشویق او برای بازی بیشتر در مقابل دوربین، بسیار ساده خواهد شد. علاوه بر ارتقای مهارتهای زبانی، این کار موجب می شود تا یک یادگاری بسیار خوب هم برای شما و فرزندتان باقی بماند؛ شاید پس از آنکه کودکتان بزرگ شد، به دانشگاه رفت و از چهره های ماندگار شد، بتوانند از این فیلمها برای تهیه کلیپ یادبود او استفاده کنند!
رشد و تکامل کودک - ninisite.com
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
۶ ماهگی زمان حرف زدن نوزاد است
عضو هیأت مدیره انجمن علمی گفتار درمانی ایران گفت: کودک ۶ ساله بالغ زبانی است، و در صورت شروع لکنت بعد از سن دبستان باید به دنبال دلایل آن گشت اما هرگز نباید کودکان را به خاطر لکنت دعوا کرد.
هاشم فرهنگدوست در گفتوگو با فارس، در پاسخ به پرسش شهروندان در صدای مشاوره سلامت در مورد لکنت زبان، اظهار داشت: هرگونه ناروان شدن، گیر کردن،تکرار کردن، کشیدن و حرکات اضافه در چهره قبل از سن دبستان، باید مورد توجه قرار گیرد.
عضو هیئت مدیره انجمن علمی گفتار درمانی ایران به روند رشد گفتار اشاره کرد و گفت: اولین صدای نوزاد در بدو تولد با گریه است و بعد از آن از 3 ماهگی نوزاد شروع به صداسازی و آواز میکند و این آواز خواندن بعد از شیر خوردن و تعویض پوشک بیشتر نمود دارد که اگر نوزادی چنین صدایی را از خود بروز ندهد، باید خانوادهها حساسیت نشان دهند.
کارشناس ارشد گفتاردرمانی ادامه داد: در حدود 6 ماهگی تا 9 ماهگی کودک صداها را تکرار میکند، بابا، ماما و دادا و کلماتی از این قبیل که معنا و مفهوم ندارد.
دکترای علوم اعصاب افزود: کودک در 10 ماهگی اولین کلمات معنا و مفهومدار را بیان میکند و برای نشان دادن اشیاء از انگشت اشاره استفاده میکند و اگر کسی صدایش کند، به او توجه میکند که همه این موارد سیر تکاملی این کودک است.
عضو هیئت مدیره انجمن علمی گفتار درمانی ایران اظهار داشت: در حدود 18 ماهگی کودک باید حدود 50 کلمه را بگوید و عبارات دو کلمهای را بیان کند و اگر کودکی در این سن کلمات را اضافه نکرد و به صدا توجه نکرد، باید خانواده به این نکات حساس شوند و به پزشک مراجعه کنند.
فرهنگدوست سیر تکاملی گفتار کودک در حدود 2.5 تا 3 سالگی را گفتن عبارتهای 3 کلمهای دانست و افزود: در این سن کمکم استفاده از کلمات منفی نیز اضافه میشود.
مدرس دانشگاه علوم پزشکی ایران، اظهار داشت: از حدود 2 سالگی کودک توانایی پیدا میکند که عبارتهای دوکلمهای را بگوید، اما اگر مهارتهای رشدی کودک کافی نبود و کلمات را تکرار کرد، یا بیش از حد مِن مِن کرد، نباید خانوادهها این امر را با لکنت اشتباه بگیرند، چرا که تکرار کل کلمه نگرانی ندارد، اما اگر کودک بخشی از کلمه را تکرار کرد، باید در این صورت حساس شوند و اگر خواستند با یک گفتار درمان مشورت کنند.
وی افزود: خانوادهها باید دقت داشته باشند در این صورت به کودک تذکر ندهند و کودک را دعوا نکند.
فرهنگدوست به مراقبت از عفونتهای گوش میانی در دو سال اولیه زندگی اشاره کرد و گفت: سرماخوردگی و گوش درد کودک باید چِک شود، چرا که عفونت گوش میانی یک کمشنوایی مقطعی به وجود میآورد که این مسئله رشد گفتار کودک را دچار اختلال میکند که بعدها در یادگیری و توجه و تمرکز کودک نیز نقش خواهد داشت.
وی با بیان این مطلب که کودک 6 ساله بالغ زبانی است، ادامه داد: در صورت شروع لکنت بعد از سن دبستان باید به دنبال دلایل آن گشت. خانوادهها دقت داشته باشند که گفتار درمان فقط راهکار آموزشی ارائه میدهد، نه درمان دارویی و تغذیهای.
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
همزمان با رشد فکری، احساسی و رفتاری، کودک شما یاد می گیرد تا از کلمات برای توصیف آنچه می بیند، می شنود، احساس می کند و می اندیشد، استفاده کند. امروزه محققان می دانند که کودکان مدتها پیش از آنکه اولین کلمات خود را بر زبان بیاورند، یادگیری قوانین زبان و نحوه استفاده بزرگترها از آن (برای صحبت با یکدیگر) را آغاز می کنند.
زمان بروز و رشد این توانایی
کودکان، حرف زدن را در دو سال اول زندگی خود یاد می گیرند. کودک شما نیز یاد خواهد گرفت که از زبان، لبها، سقف دهان و دندانهایی که در دهان او روییده اند برای تولید صداهای مختلف استفاده کند؛ او در ماههای اول و دوم صرفا می تواند صداهای ساده ای مانند "اِه" یا "آ" را تولید کند، و کمی پس از آن نیز صداهای ساده دیگری را که به اصطلاح "غان و غون" نامیده می شوند، ایجاد خواهد کرد. کمی بعد، این صداها تبدیل به کلمات واقعی می شوند: شاید حتی در چهار یا پنج ماهگی، کلماتی مانند "ماما" و "بابا" از دهان او خارج شوند و اشک را به چشمان شما بیاورند. از این زمان به بعد، کودک شما سعی می کند تا کلمات بیشتری را از بین صحبتهای شما، همسرتان و دیگر افرادی که در اطراف او هستند، انتخاب کرده و یاد بگیرد. سپس، در بین یک تا دو سالگی، او به تدریج سعی خواهد کرد تا جملات دو یا سه کلمه ای را ادا کند.
رشد این توانایی در کودک
در ابتدای تولد، کودک شما گریه و زاری می کند؛ و این گریه، اولین تلاش او برای ورود به دنیای صداها است. او با این گریه نشان می دهد که خارج شدن از دنیای رحم و ورود به یک دنیای جدید و غریب، برای او شوکه کننده بوده است. از آن به بعد، او صداها، آهنگ صحبت کردن و همچنین کلمات دیگران را جذب می کند که نهایتا نحوه صحبت کردن خودش را شکل خواهند داد.
"صحبت کردن"، پیوندی عمیق با "شنیدن" دارد. با گوش دادن به حرفهای دیگران، کودک شما صدای کلمات و ساختار جملات را یاد می گیرد. در واقع، بسیاری از محققین بر این باورند که درک زبان از زمانی که کودک در رحم مادرش قرار دارد آغاز می شود. همانگونه که کودک به ضربان ثابت قلب شما عادت کرده است، با صدای شما هم وفق پیدا می کند. او تنها چند روز پس از تولد قادر است که صدای شما را در بین صداهای دیگران، تشخیص دهد.
یک تا سه ماهگی
گریه، اولین مدل ارتباطی است که کودک شما مورد استفاده قرار می دهد. گریه تند و با صدای بلند می تواند به این معنا باشد که او گرسنه است؛ و گریه آرام و منقطع می تواند نشانه آن باشد که پوشک او نیاز به تعویض دارد. با افزایش سن، او می تواند صداهای ساده دیگری شبیه به خنده های ریز، آه و ... را تولید کند که در نتیجه یک مجموعه کوچک از صداهای متنوع را در اختیار خواهد داشت. برخی از زبان شناسان بر این باورند که کودکان در چهار هفتگی قادرند کلمات با سیلابهای یکسان، مانند "ما" و "با" را تشخیص دهند.
چهار ماهگی
در این مرحله، کودک شما با ترکیب حروف صدادار و بیصدا، صداهای ساده ای مانند "بابا" یا "ماما" را ایجاد می کند. هرچند گفتن این کلمات موجب می شود که قلب والدین کودک از شادی لبریز شود، اما واقعیت این است که او هنوز نمی تواند این کلمات را واقعا درک کرده و بین این کلمات و شما، ارتباط معنایی برقرار کند. او در یکسالگی قادر خواهد بود که این ارتباط مفهومی را ایجاد کرده و با گفتن "ماما" یا "بابا"، واقعا شما را صدا کند.
تلاش کودک شما برای حرف زدن اینگونه به نظر می رسد که گویا فردی در حال حرف زدن به یک زبان خارجی است: تعداد بسیار زیادی از لغات بدون معنی که کودک آنها را پشت سر هم می گوید. در واقع، تولید صدا برای کودک شما یک بازی مفرح است؛ او تلاش می کند که زبان، دندانها، سقف دهان و تارهای صوتی اش را برای تولید صداهای بامزه و متنوع، به کار گیرد. در این مرحله، کودکان صداهایی مختلف از خودشان در می آورند که اصطلاحا "غان و غون" نامیده می شود؛ و جالب اینکه این صداها در کودکان مختلف کاملا شبیه به هم است، خواه والدین آنها فارسی، انگلیسی، فرانسوی یا حتی ژاپنی باشند! شما ممکن است مشاهده کنید که کودک شما، بعضی صداهای خاص را دوست داشته و آنها را بارها و بارها تکرار کند، مانند "دا" یا "کا"؛ این بدان خاطر است که کودک از این صداها، و همچنین از وضعیت اندامهای صوتی اش در زمان تولید این صداها، خوشش می آید.
شش تا نُه ماهگی
در این دوره به نظر می رسد که صداهایی که کودک تولید می کند، تا حدی معنا و مفهوم دارند. این بدان خاطر است که کودک از صداها و الگوها، مشابه با خود شما استفاده می کند. می توانید با کتاب یا شعر خواندن برای او، این مهارت را در کودک تقویت کنید.
دوازده تا هفده ماهگی
او در این مرحله از یک یا چند کلمه استفاده می کند و معنای آنها را هم می فهمد. او حتی ممکن است از تغییر آهنگ صدا نیز استفاده کند و مثلا با لحن سوالی به شما بگوید: "بغل"، یعنی "من را بغل کن"! او به تدریج اهمیت حرف زدن را درک می کند و می فهمد که توانایی ابراز و انتقال خواسته ها و نیازهایش، تا چه حد مهم است.
هجده تا بیست و چهار ماهگی
در این دوره، او ممکن است تا 200 کلمه را یاد گرفته باشد، که بسیاری از این کلمات، اسم هستند. بین هجده تا بیست ماهگی، کودکان می توانند حدودا 10 کلمه را در روز یاد بگیرند. حتی برخی از آنها می توانند که در هر 90 دقیقه، یک کلمه جدید یاد بگیرند، پس بهتر است به دقت، مراقب نحوه صحبت کردن خود باشید. او حتی ممکن است دو کلمه را با هم استفاده کرده و جملات دوکلمه ای بسازد: "من ببَر". در دو سالگی، او قادر خواهد بود جملات سه کلمه ای را به کار برده و آهنگهای ساده را به صورت آواز، بخواند. در این دوره، درک کودک از خودش به بلوغ می رسد، و در نتیجه او درباره خودش - چیزهایی که دوست دارد یا ندارد، آنچه فکر می کند و آنچه احساس می کند - حرف خواهد زد. البته استفاده از ضمیرها ممکن است برای او گیج کننده باشند و در نتیجه ممکن است مشاهده کنید که او به جای اینکه بگوید: «من انداختم»، بگوید: «نی نی انداخت».
بیست و پنج تا سی و شش ماهگی
او ممکن است هنوز نتواند بلند یا آرام حرف زدن را به طور مناسب به کار ببرد، اما به زودی در این زمینه مهارت کافی پیدا خواهد کرد. همچنین او به تدریج معانی ضمیرها (مانند: من، تو، او) را خواهد فهمید. بین دو تا سه سالگی، دامنه لغات او حدودا به 300 کلمه خواهد رسید. او با استفاده از اسم ها و فعلها، جملاتی کامل اما ساده خواهد ساخت: «من امروز رفتم».
در سه سالگی، مهارت او برای حرف زدن بسیار افزایش یافته است. او می تواند برای مدتی به طور مداوم با شما صحبت کند، و تُن صدا، الگوهای صحبت و لغات مورد استفاده اش را با توجه به مخاطب خود، تنظیم کند. به عنوان مثال، هنگام صحبت کردن با یک کودک دیگر از کلمات ساده تر استفاده خواهد کرد، اما وقتی که با شما حرف می زند، لغتها و الگوهای پیچیده تری را به کار خواهد برد. در این زمان، شما می توانید منظور او را به طور دقیق و روشن بفهمید. او به راحتی و به صورتی روان، نام و سنش را برای دیگران گفته و همچنین هرگاه از او بخواهید کاری را انجام دهد، به سرعت گوش خواهد داد.
مرحله بعدی
پس از مدتی، شما خواهید دید که او دیگر صرفا حرفهای بی سر و ته یا بی معنی نمی زند؛ و روزهایی را که او اصلا بلد نبود حرف بزند، فراموش خواهید کرد. در این دوره، او برای شما از کارهای روزانه اش حرف می زند و شما هم از نشستن و گوش دادن به شیرین زبانیهای او لذت خواهید برد. او برای شما تعریف می کند که در مهدکودک چه بازیهایی کرده است؛ دوستش چه خوراکی آورده بود؛ دوست دیگرش چه چیزهایی گفته است؛ و البته درباره هر چیز دیگری نیز که در ذهنش می گذرد، برای شما صحبت خواهد کرد. او همچنین یادگیری یک مهارت نسبتا پیچیده تر را نیز آغاز می کند: "نوشتن".
نقش شما
وظیفه شما بسیار ساده است: با او حرف بزنید. تحقیقات نشان می دهند کودکانی که والدینشان در دوره خردسالی، زیاد با آنها صحبت می کنند، بهره هوشی (IQ) بیشتری دارند. همچنین دامنه لغات آنها نیز وسیع تر از کودکانی است که کمتر با اطرافیان خود صحبت می کرده اند. شما می توانید صحبت کردن با کودک را از دوران حاملگی آغاز کنید، تا او به صدای شما عادت کند. برای او کتاب بخوانید و یا هنگامی که به حمام می روید، با صدای بلند برایش آواز بخوانید. پس از زایمان، هنگامی که به او شیر می دهید، پوشک او را عوض می کنید و یا او را به حمام می برید، با کودک صحبت کنید؛ همچنین بهتر است به او فرصت بدهید که با یک لبخند و یا با برقراری ارتباط چشمی (نگاه کردن مستقیم به چشمان شما)، به حرفهای شما پاسخ دهد. در پنج ماهگی، ممکن است متوجه شوید که او با اشتیاق به حرکت لبها و دهان شما نگاه می کند. به صحبت کردن ادامه دهید، و او به زودی تلاش خود را برای پاسخ دادن به شما آغاز خواهد کرد.
البته گاهی از اوقات نیز می توانید با جملات و کلمات خود کودک (یعنی با همان صداهای بی معنی و نامفهوم او) با او حرف بزنید؛ اما صحبت صحیح و دقیق را نیز فراموش نکنید. کودک شما تنها در صورتی صحیح صحبت کردن را یاد می گیرد، که شما به او به درستی یاد بدهید. لازم نیست از به کار بردن کلمات پیچیده خودداری کنید. هرچند شما باید تلاش کنید تا حتی الامکان ساده با کودک صحبت کنید تا او هم بتواند منظور شما را بفهمد، اما شنیدن کلمات جدید نیز می تواند به او کمک کند تا به تدریج، دامنه لغاتش را وسعت دهد. همین مطلب در مورد کودکانی که به مهدکودک یا آمادگی هم می روند صدق می کند: تا زمانی که شما با صحبتهای خود آنها را بیشتر تحریک و تهییج کنید، مهارتهای زبانی آنها هم بیشتر رشد خواهد کرد.
کتاب یا شعر خواندن برای کودک، یکی از بهترین راههایی است که می تواند مهارتهای زبانی کودک را پرورش دهد. نوزادان از شنیدن صدای شما لذت می برند؛ کودکان نوپا از شنیدن داستانهای جدید خوششان می آید؛ و کودکانی که به آمادگی می روند حتی ممکن است بقیه داستان را برای شما تعریف کنند.
چه وقت باید نگران شوید
کودکانی که مشکل شنوایی داشته باشند، توانایی تولید صداهای ساده را نیز از حدود شش ماهگی رها می کنند. در صورتی که نوزاد شما هیچ صدایی از خودش در نمی آورد (یا حتی تلاشی هم برای تولید صدا نمی کند)، یا با شما ارتباط چشمی برقرار نمی کند، بهتر است با پزشک خود مشورت کنید. هرچند برخی از کودکان از حدود نُه ماهگی، تلفظ کلمات را شروع خواهند کرد، برخی دیگر ممکن است این کار را در سیزده یا چهارده ماهگی آغاز کنند. اگر کودک شما تا پانزده ماهگی هیچ کلمه ای بر زبان نیاورد، یا شما هنوز هم قادر نیستید که حتی یک کلمه از حرفهای او را بفهمید، در این مورد با پزشک خود صحبت کنید.
اگر در سه سالگی، هنوز هم کودک شما حروف بیصدای انتهای کلمات را تلفظ نمی کند (مثلا به جای "خوب"، می گوید: "خو")، یا به جای یک صدا یا هجا، از صداهای دیگر استفاده می کند (مثلا به جای "مار" یا "موش" می گوید: "بار" یا "دوش")، ممکن است به مشکل شنوایی یا گفتاری مبتلا باشد. در این صورت با پزشک خود صحبت کنید تا امکان ارزیابی کودک را فراهم کند.
همه کودکان ممکن است در برخی مواقع دچار لکنت زبان شوند. بعضی وقتها کودک شما بسیار هیجان زده است و می خواهد آنچه را در ذهنش می گذرد به سرعت برای شما بگوید، اما نمی تواند به آسانی کلمات مناسب را پیدا کند. به او اجازه دهید تا خودش جملاتش را تمام کند، و از پریدن وسط حرف او یا کمک به او، خودداری کنید. این کار موجب می شود او احساس بی عرضگی کند؛ و به هیچ وجه به یادگیری او کمک نخواهد کرد.
با این حال، در صورتی که کودک شما به لکنت زبان دائمی دچار شده است، باید توسط متخصص گفتاردرمانی مورد معاینه قرار گیرد. اگر کودک بین شش تا دوازده ماه پس از اولین باری که دچار لکنت زبان می شود مورد معاینه قرار گیرد، بهترین میزان پیشرفت در مهارتهای زبانی را از خود نشان خواهد داد. باید در این باره با پزشک خود مشورت کنید تا شما را به یک متخصص مناسب ارجاع دهد.
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
آموزش زبان مهم است از آن باب که وسیله ای برای بیان اندیشه و احساس ابزاری برای انتقال میراث فرهنگی است. شک نیست چنین وسیله ای هر قدر کاملتر و غنی تر و هر چه اندیشیده تر باشد مهمتر است. و در این جاست که مادر نخستین کسی است که طفل چشم بدو می گشاید و نخستین کلمه را از او فرا می گیرد و طفل در دامان مادر چنین وسیله و ابزار را بدست می آورد و براساس آن به توجیه خود و تشریح مسائل می پردازد .اما در اینجا قبل از این که در مورد نقش مادر در سخن آموزی کودک بپردازیم، بحث کوتاهی در مورد مراحل سخنگویی و زمان آن بپردازیم. کودک به آسانی نمی آموزد که چگونه سخن گوید بلکه باید جریانی پیچیده و طولانی را طی کند . اکثر تحقیقات در این باره نشان می دهد که کودک بین 12 تا 14 ماهگی اولین لغت را به زبان می آورد و به این ترتیب باید در طی 12 تا 14 ماه اول زندگی برای فهماندن غرض خود از شیوة تفهیم و تفهم پیش از تکلم استفاده کند.
شیــــــــــوه های پیش از تکلـــــم :
کودک پیش از تکلم از سه شیوه برای فهماندن غرض و منظور خود استفاده میکند. این شیوه ها عبارتند از: گریه و فریاد، ادای صداهای نامشخص و اشارات.( مهمترین قسمت همان شیوه دوم است زیرا پس از چندی بصورت صداهای مشخص و بامعنا یعنی لغات در می آید.)
۱- گــــریه و فـــــــــریاد
در روزهای نخست زندگی بیشتر صداهایی که از کودک شنیده می شود به صورت گریه و فریاد است. در طی هفته اول گریه در فواصل نامنظمی ظاهرمی شود. نوزاد بدون هیچ گونه علت ظاهری گریه می کند. اما یک مرتبه گریه یا خود به خود و یا در نتیجه توجه مادر قطع می شود.
۲- صــــــــدهای غیــــــــــر مشخص
در ماههای اول زندگی علاوه بر گریه صداهای نامشخص دیگری شنیده میشود این صداها را نیاموخته است بلکه بخودی خود آنها را ظاهر میسازد و چه خوبست بدانیم که این صداها عمومیت دارند و در تمام اقوام و ملل و نژادها دیده میشوند بطوریکه حتی کودکان کر نیز اینگونه صداها را نشان میدهند. کودک اغلب هنگامی که تنهاست و افراد دیگری نیست که او را مشغول کنند به ایجاد این صداها می پردازند. شنیدن صدای کودک برای خود او لذت بخش است و به همین سبب است که اغلب با شنیدن صدای خود تبسم می کند و گاهی نیز می خندد. کودکان ناشنوا نیز در ابتدا مانند کودکان سالم این گونه صداها را ایجاد می کنند ولی چون صدای خود را نمی شنوند تا از آن لذت ببرند پس از چندی دست از ایجاد صدا بر می دارند.
۳- اشـــــــــــــــاره
در ابتدا کودک به موازات اشاره، صداهایی نیز ایجاد می کند و می خواهد با کمک این دو منظور خود را برای دیگران آشکار سازد ولی رفته رفته پی می برد که تنها با اشاره نیز می توان منظور خود را آشکار ساخت ولی اگر اشاره وی فهمیده نشود او از گریه برای فهماندن غرض خود کمک می گیرد. اما در مورد زمان سخن گویی باید بگوییم که بسیاری از کودکان طبیعتاً بین 12 و 18 ماهگی برای تکلم آماده می شوند و چنانچه کودک در این دورة آمادگی زبان باز نکند ممکن است از نظر عاطفی برای وی اختلالاتی دست دهد زیرا نمی تواند خواسته ها و احساسات خود را بیان کند. و در آموزش زبان سن 1- 3 سالگی بسیار مهم است از آن بابت که این سن دوره تقلید از بزرگسالان است و آنچه را که آنها بگویند او ادایش را در می آورد . از آنجا که مادر بیش از افراد دیگر با کودک در ارتباط است. بنابراین نقش مادر در آموزش زبان به کودک را نباید نادیده گرفت.
مادر در آموزش زبان باید نکاتی را مورد نظر داشته باشد که اهم آنها عبارتند از :
۱- بیان کلمات از ساده به مشکل باشد، از کلمات یک هجایی شروع کند تا بتدریج بتوان کلمات چند هجایی را به او آموخت.
۲- با کودک با زبان ساده و قابل فهم حرف بزند نه با زبان علمی غلیظ . البته این امر مانع آن نیست که مادر درست و صحیح حرف بزند.
۳- از کلماتی استفاده کند که بیشتر مورد نیاز کودکند.
۴- بیان عبارات سریع نباشد که انتقالش به ذهن کودک با دشواری هایی همراه است .
۵- عبارات طولانی به کار نبرد .
۶- در حین صحبت اگر کودک دچار خطائی شد با فرمی آن را اصلاح کند .و کودک را تنبیه و تمسخر نکند .
۷- اصلاح تلفظ باید از زمانی شروع شود که کودک صداهای حروف را از هم تشخیص میدهد .
۸- هرگز کلمه ای را به حساب این که از آن خوشش می آید غلط تلفظ نکنیم .
۹- در آموزش یک اسم نام اصلی و صحیح را بکار ببریم به عنوان مثال کلمه گوسفند را برای گوسفند به کار ببریم نه کلمه بع بعی را .
اما مـــــــادران برای آموزش زبان از چه روشهایی می توانند استفاده کنند :
۱- بازی با حروف و در آوردن صدای آن از طریق بازی و یا بیان داستان .
۲- آموزش شعر، سروده های ساده که الفاظ را قالبی به کودک منتقل می کند در این امر آثار مفیدی دارند.
۳- در آموزش زبان کودک را باید تشویق کرد و هرگز نباید گذاشت که احساس عدم لیاقت کند .
۴- خودداری از عیب جوئیهای خشن، تنبیه، تمسخر در صورت اشتباهات تلفظی و دستوری.
۵- ایجاد انگیزه برای صحبت کردن کودک از طریق بی توجهی به شیوه های دیگر تفهیم و تفهم از جمله گریه و فریاد و یا اشاره.
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
همه کودکان وقتی شروع به حرف زدن می کنند ، بسیاری از حروف یا هجاها را درست ادا نمی کنند و هستند کودکانی که در سال های بعد و حتی در دوران دبستان این مشکل را دارند.
محققان اعتقاد دارند این مشکل از آنجا ناشی می شود که کودکان توانایی تشخیص هجاهای مختلف را ندارند. این یک مشکل شنیداری است که منجر به بروز یک مشکل تکلمی می شود. یک برنامه رایانه ای ساده که به کودکان فرق گذاشتن بین اصوات را یاد می دهد، می تواند به طور چشمگیری مهارت های شنیداری آنها را افزایش دهد. تولید کننده های این بازی ادعا می کنند که کودکان با کمک این بازی طی چند هفته می توانند معادل 2 سال پیشرفت کنند. دیوید مور از دانشگاه آکسفورد این بازی را که «پدیده» نامیده می شود، برای کمک به کودکانی که مشکل تکلم دارند، ابداع کرده؛ ولی اعتقاد دارد برای همه کودکان مفید است.
در این بازی کودک باید 2 هجای مختلف مانند «ی» در سیب و «ی» در سیل را از هم تشخیص دهد. یک هجا برای کودک پخش می شود، در ادامه از کودک خواسته می شود تا از میان چند هجای متفاوت که پخش می شود آن هجایی را که با اولی مطابقت دارد، انتخاب کند. با ادامه بازی، هجاها شباهت بیشتری به یکدیگر پیدا می کنند و تمایز میان آنها مشکل تر می شود. در ازای 44 هجای زبان انگلیسی می توان هزار زوج کلمه از کودک پرسید؛ اما در این بازی تنها 22 زوج کلمه پرسیده می شود. در آخرین آزمون ها 18 کودک بین 8 تا 10 سال 3 بار در هفته به مدت 4 هفته با این نرم افزار بازی کردند. به وسیله یک آزمون شنوایی استاندارد ، توانایی تکلم آنها در قبل و بعد از این دوره مورد بررسی قرار گرفت.
گروه پژوهشگر، متوجه پیشرفت قابل ملاحظه ای در توانایی های کلامی این کودکان شد. در مقایسه با کودکانی که این بازی را انجام نداده بودند ، پیشرفت این کودکان بسیار محسوس بود. در آزمون های دیگری که روی کودکان دارای مشکل یادگیری به وسیله این بازی صورت گرفت، نتایج مشابهی گزارش شد. ولی یک محقق به نام تد وارگ از دانشگاهی در انگلیس هشدار داد که این نحوه آموزش به کودکان می تواند نتایج گمراه کننده ای به دنبال داشته باشد. پیشرفت حاصل شده ممکن است به دلیل تلاش معلمان و پزشکان باشد نه به دلیل تأثیر این بازی.
مور در جواب می گوید: آزمایش های مستقلی انجام خواهد شد؛ ولی من اعتقاد دارم که این نرم افزار می تواند یک تحول عظیم در آموزش پدید آورد. ممکن است در آینده این آرزوی کودکان که همه کارهای خود را به وسیله رایانه انجام دهند، تحقق یابد.
منبع : اینترنت
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
در سن یک سالگی کودکان 3-1 کلمه را باید بیان کنند اگر دستور یک مرحله ای داده شودمی توانند اجرا کنند
در سن 2 سالگی عبارات 3-2 کلمه ای را باید بتوانند ادا کنند. در این سن نصف کلامی که ادا می شود توسط اطرافیان قابل فهم است. دستورات دو مرحله ای را می تواند اجرا کند
اگر به همین ترتیبی که عرض کردم وجود دارد نباید مشکلی باشد. والدین می توانند به تکلم بهتر کودک کمک کنند.
عملکرد کودکان دو زبانه بهتر از کودکانی هست که یک زبان می آموزند
تکلم و حرف زدن
والدین چه کمکی می توانند انجام دهند :
کودکان حرف زدن را از طریق شنیدن یاد می گیرند و مدتها قبل از به حرف درآمدن ،حرف اطرافیان خود را درک می کنند . نکته مهم این است که سال اول عمر در تکامل و یادگیری به موقع زبان در آنها بسیار حیاتی است در نتیجه بهترین روش برای کمک به تکلم کودکان ،صحبت کردن مداوم با آنها ،گوش دادن و سپس نشان دادن واکنش مناسب در قبال آنهاست .
اغلب کودکان در سال دوم عمر ، جملات کوتاه را درک می کنند و در واقع آماده صحبت کردن می شوند . اغلب کودکان معمولاً اولین کلمات خود را بین ۱۲ تا ۱۸ ماهگی ادا می کنند که معمولاً شامل نام فرد ، حیوان یا اعضای بدن و یا چیزهای مهم روزمره که بکرات شنیده است ، می باشد . البته کلمات اولیه کودک ممکن است مفهوم نباشد و به درستی ادا نشود .
بسیاری از کودکان در هنگام بازی ، با خود حرف می زنند که غالباً نامفهوم است . در واقع آنها با این کار مشغول تمرین حرف زدن هستند و هر چه اطرافیان کودک او را در صحبت های نامفهومش همراهی کنند ،کودک به صحبت کردن بیشتر تشویق می شود .
هنگام حرف زدن با کودک به نکات زیر توجه کنید :
مستقیماً به او نگاه کرده و صحبت کنید .
در صحبت خود همیشه از کلمات کلیدی مثل نام خود کودک یا وسایل مربوطه به او استفاده کنید .
بازی با کلمات را با کودکان حتی پیش از آن که آنها اولین کلمه خود را به زبان بیاورند ، انجام دهید . یکی از این بازیها نشان دادن اشیاء اطراف کودک و ذکر نام آنها است و سپس کودک را به تکرار آن کلمات تشویق کنید . این کار را در هر فرصتی که دست می دهد و بطور مرتب انجام دهید . بعنوان مثال می توانید در هنگام لباس پوشاندن کودک ، نام لباسهایی را که به او می پوشانید را مرتباً به او بگویید . نکته مهم این است که نام هر چیز باید بلافاصله به محض اشاره به آن ذکر شود در صورتی که فاصله بیافتد ، کودک فراموش می کند که این کلمه مربوط به چیست .
با کودک در مورد موضوعاتی که برایش جالب است مانند اسباب بازی مورد علاقه اش صحبت کنید . وقتی کودک مشغول کاری است می توان با او در مورد کاری که دارد انجام می دهد صحبت کنید و او را نیز تشویق کنید تا در این گفتگو شرکت کند . بعلاوه صحبت در مورد کارهای روزمره ای که در اطرافش اتفاق می افتد و تکرار صحبت در مورد آنها ،کودک را در یادگیری این کلمات کمک می کند . در توضیح دادن به کودک به زبانی صحبت کنید که برایش قابل فهم باشد و از حالات مختلف چهره و حرکات دستهای خود کمک بگیرید .
استفاده از کتابها و مجلاتی که تصاویر زیاد و جالب دارند ، در آموزش زبان به کودک مفید است . آنها با این کار نام اجسام و افراد مختلف را یاد می گیرند و به مرور قادر خواهند بود که تصاویر مشاهده شده را توضیح دهند .
گوش دادن به یکدیگر بسیار مهم است ،کودکان باید یاد بگیرند که هنگام صحبت والدین به آنها گوش دهند و والدین نیز باید به حرف کودکان خود گوش فرا دهند . این عمل به کودک نشان می دهد که شما حرف او را می فهمید و در نتیجه کودک به حرف زدن بیشتر تشویق می شود .
سعی کنید زبان « من درآوردی » کودک خود را بفهمید . این مسئله او را برای حرف زدن بیشتر تشویق می کند . لازم نیست بطور مرتب اشتباهات کلامی او را تصحیح کنید این کار ممکن است او را از حرف زدن بترساند . بلکه بهتر است معنی کلمات را با استفاده مکرر آنها در موارد مختلف به کودک آموزش دهید .
در هنگام حرف زدن با کودک خود بهتر است به جای ایستاده و از بالا ، سعی کنید هم قد او شوید و بصورت چشم در چشم با او صحبت کنید .
هر چه کودک بیشتر تشویق به صحبت شود و یا به سئوالاتی که از او می شود پاسخ دهد ،به همان میزان سریعتر حرف زدن را می آموزد
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
شیوهای که با کودکان حرف میزنیم تاثیر عمیقی بر آموزش و توانایی گوش دادن آنها بر ما میگذارد.
ما همیشه در حال ارایه الگویی برای رفتار و عمل کودکان هستیم. شیوهای که ما با آنها حرف میزنیم نیز بر مبنای عمل و رفتار است. الگویی که ما در حرف زدن با کودکان ارایه میدهیم به آنها میآموزد که چگونه باید در مقابل به ما پاسخ بدهند.
پدر و مادرها به سه شیوه با کودکانشان ارتباط برقرار میکنند. برخی از آنها خشونت آمیز حرف میزنند. این والدین بسیار غرولند میکنند، کودک را تحقیر میکنند و با جملاتی تهاجمی کودک را مخاطب قرار میدهند. در مقابل کودکانشان نیز به شیوههایی متفاوت واکنش نشان میدهند. مثلا بسیار بازیگوش و شیطان هستند، یا ترسو و گوشه گیر هستند و یا نافرمان و گستاخی میکنند.
گروه دوم، والدینی هستند که برقراری ارتباط مثبت را میفهمند. آنها با ملاطفت، نرمی و محبت رفتار میکنند و سخن میگویند. اما متاسفانه نرمش و ملایمت این نوع والدین مانع از آن میشود تا زمانی که باید اقتدار یا محدودیتی را به کودک نشان بدهند درست رفتار کنند. آنها ناگهان تغییر روش میدهند و با خشونت کلامی یا رفتاری کودک را وادار به انجام کاری میکنند.
گروه سوم، پدران ومادرانی هستند که روش برقراری یک ارتباط سالم را میشناسند. آنها همواره به یک شکل ثابت و درست عمل میکنند. آنها مثبت، صمیمی، گرم و واضح حرف میزنند و عمل میکنند. برقراری ارتباط با کودک به این شیوه به کودک میفهماند که پدر و مادر موقعیت را میشناسند و میفهمند و مطابق باآن حرف میزنند و عمل میکنند. این شیوهای است که پدر و مادرها باید آن را یاد بگیرند.
این ۲۰ روش به شما کمک میکند تا شیوه حرف زدن درست با فرزندتان را بیاموزید:
۱ـ اسم کودک را بخوانید. صدا کردن نام کودک توجه او را به حرفهای شما جلب میکند. کودکان خردسال اغلب به زمانهایی محدود توجه دارند بنابراین برای جلب توجه باید مدام نامش را صدا کنید.
۲ـ از جملات مثبت استفاده کنید. مدام به کودک نگویید«نه» یا «نکن» اگر همیشه به کودک بگویید «به لیوان دست نزن»، «ندو»، «لباستو کثیف نکن» او به سمت آن کشیده میشود و بالاخره لیوان را میشکند و لباسش را کثیف میکند. به جای این جملات منفی بگویید «لیوانو با دو دستت نگه دار»، «مراقب لباست باش»، «مراقب راه رفتنت باش». مثبت حرف زدن کار آسانی نیست اما تلاشی است که بسیار ارزنده است.
از واژههای سرزنشی مثل «خرس گنده شدی»، تحقیر آمیز مثل«پسر بد» و بیان شرم و خجالت مثل «شرم به تو» استفاده نکنید. این نوع واژهها و جملات احساس بیارزشی را در کودک شما تقویت میکند.
جملات و واژههای مثبت به کودک اعتماد به نفس و احساس شادی و خوشبختی میدهند. رفتارش را بهتر میکند و تلاش او را برای رسیدن به موفقیت بیشتر میکند.
جملات مثبتی مثل «عزیزم یادت باشه که اسباب بازیاتو جمع کنی»، «ممنونم که کمکم کردی»، «خسته نباشی که به خواهرت کمک کردی»، «من به تو افتخار میکنم» راهر روز تکرار کنید و نتیجهاش را ببینید.
۳ـ با کودک ارتباط چشمی برقرار کنید. تاثیر واژهها را زمانی بهتر احساس میکنید که کودک را در محیطی آرام قرار دهید و به چشم هایش نگاه کنید و با آرامش با او حرف بزنید.
۴ـ به تن صدا و لحن کلامتان توجه کنید. با کودکی که غر میزند با همان لحن و با تندی صحبت نکنید. زمانی که کودک آرام شد با او حرف بزنید. بالا و پایین رفتن صدا باید متناسب با موقعیت باشد. پس اگر همیشه با داد و بیداد حرف میزنید باید این عادت را ترک کنید.
۵ـ به کودک فرصتها و موقعیتهای تازه را پیشنهاد بدهید. اگر میخواهید کودکتان با شما همراهی کند باید به او بگویید چرا باید به یک روش خاص عمل کند و به حرفهایتان گوش بدهد. او باید اهمیت و ارزش پیروی از حرفها و دستورات شما را بداند. «وقتی از خونه بیرون میری باید لباست رو عوض کنی. کدوم لباس رو دوست داری بپوشی؟»
از کودک بخواهید تا برای حل مشکل به شما کمک کند. مثلا به جای اینکه بگویید «اسباب بازیتو اونجا ننداز» بگویید «فکر نمیکنی اگه اسباب بازیتو جای بهتری بذاری بهتره؟»
جایگزینها را به کودک نشان بدهید. «الان نمیتونی نقاشی بکشی، اما میتونی با لگوهات بازی کنی».
۶ـ ساده بگیرید. کودکان نمیتوانند چند دستور را همزمان انجام بدهند. به جای اینکه بگویید«پاشو درساتو بخون اما قبـــــلش اتاقتو مرتب کن و کفشاتو ببر بذار تو جا کفشی و لباساتو مرتب کن» اول یک خواسته سادهتر را از کودک بخواهید و سپس او را به انجام کارهای دیگر تشویق کنید.
۷ـ غر نزنید و بهانه نگیرید. به جای اینکه ابتدا روی ناکامیها و ناتوانیهای کودک تاکید کنید و مرتب از او بهانه جویی کنید که درست رفتار نمیکند روی نکات مثبت رفتاری او توجه کنید و درباره آنها بیشتر حرف بزنید.
۸ـالگو باشید تا بتوانید توقع خوش رفتاری از کودک داشته باشید. خوش رفتاری شما با کودک به او یاد میدهد چگونه باید رفتار کند. چه رفتاری پذیرفتنی است و چه رفتاری در هر شرایطی نادرست است. نکتهای که نباید فراموش کنید رفتار متناوب است. نباید خودتان یک بار راست بگویید و یک بار دروغ بگویید. اگر توقع دارید همیشه کودکتان با خطاب محترمانه حرف بزند. باید همیشه خودتان با همین شیوه حرف بزنید. بگویید«لطفا»«متشکرم» و همیشه با همین خطاب محترمانه حرف بزنید.
۹ـ جدی اما مهربان باشید. اگر درمورد مسالهای تصمیم قاطع دارید باید به آن عمل کنید. اگر درخواستی از کودک دارید و یا چیزی را به کودک توصیه میکنید باید روی آن پافشاری کنید. مثلا اگر قرار است اتاقش را خودش تمیز کند نباید از آن کوتاه بیایید. در عین حال ســـــــعی کنید سخت گیر نباشید. چیزی فراتر از توانایی کودک از او نخواهید و یا با هدف تنبیه اینکار را نکنید. کمی هم مهربان باشید. اگر میبینید کودک تلاشش را برای جمع کردن اتاقش میکند میتوانید در انتهای کار برای تشویق او را همراهی کنید و کمکش کنید تا کارش را بهتر انجام بدهد.
۱۰ـ سوال بپرسید. اگر میخواهید کودکتان بیشتر فکر کند و برداشتهای آزاد داشته باشد از او سوالاتی تحلیلی بپرسید. سوال تحلیلی یعنی سوالاتی که پاسخ آنها بله یا خیر نیست و او باید تلاش کند بیشتر حرف بزند و دیدگاهها و احساساتش را نشان بدهد. مثلا به جای این پرسش«مهد کودک خوش گذشت؟ » بپرسید«چه چیزی امروز بیشتر در مهد کودک خوشحالت کرد؟ ».
۱۱ـ آیا کودک منظور و هدف شما را فهمیده است؟ اگر احساس میکنید کودکتان واکنش درستی به درخواستها و حرف هایتان نشان نمیدهد و گیج شده است. پرسش و درخواستتان را دوباره تکرار کنید تا متوجه شوید او موضوع را به خوبی فهمیده است. از او بخواهید آنچه به او گفته اید را تکرار کند.
۱۲ـ درخواست هایتان را با خواستههای شخصیتان یکی کنید. زمانی که میخواهید کودک کاری را برایتان انجام بدهد به جای فرمانهای امری مثل«تو باید» بگویید «من میخواهم». او از این طریق میفهمد که تاثیر رفتارش چه احساسی در شما ایجاد میکند. مثلا بگویید«خیلی خوشحال میشم که بری حموم»«خیلی هیجان زده میشم که تو مسابقه برنده بشی»«باعث افتخارمنه که نمرههای خوبی بگیری».
۱۳ـ اگر کودکتان بسیار درگیر مسالهای میشود و به محیط اطراف و زمان توجهی نمیکند هر از چند گاهی به او یادآوری کنید که باید چه کارهایی بکند. مثلا بگویید«عزیزم دیگه کم کم باید بریم».
۱۴ـ به کودکتان نشان بدهید که همه توجه و دقت شما به شنیدن حرفهای اوست. روزنامه خواندن، تلوزیون تماشا کردن و کار کردن حواستان را پرت میکند. اگر نمیتوانید به حرفهای کودک گوش بدهید تظاهر نکنید.
۱۵ـ اگر دو کودک با تفاوت سنیهای متفاوت دارید برای گفتگو با هر دو نفرشان برنامه ریزی کنید و به هر دوی آنها فرصت حرف زدن بدهید. گاهی اوقات بچههای بزرگتر همه فرصت را برای خودشان میخواهند و یا بچههای کوچکتر همه توجه پدر و مادر را جلب میکنند. در طول روز با هر دوی آنها حرف بزنید و به هر دو فرصت اظهار نظر بدهید.
۱۶ـقسمهای کوچک و بیفایده نخورید و یا کودک را مجبور نکنید برای هرچیزی قسم بخورد. نگویید«راستشو بگو، قسم بخور که گلدونو تو نشکستی»
۱۷ـ ملاحظهگر باشید. حواستان به مکالماتتان با دیگران باشد. چه چیزی به دوستانتان میگویید؟ چگونه با کودکتان حرف میزنید؟ آیا با دوستان و کودکتان به یک شیوه حرف میزنید؟ مکالماتتان را با دوستانتان در حضور کودک طوری تنظیم کنید که اگر کودک درباره آن از شما سوالی کرد پاسخی برایش داشته باشید.
۱۸ـکودکتان را با وجود تفاوتهایی که با دنیای شما دارد بپذیرید. کودکی که تایید میشود و دیگران به او بها میدهند مشکلات و احساساتش را راحتتر درمیان میگذارد. او یاد میگیرد که اگر بزرگ شود و یا تغییر کند بازهم شما در کنارش خواهید بود.
۱۹ـ وسط حرف کودک نپرید. اگر کودک برایتان ماجرایی را تعریف میکند تا انتهای داستان را گوش بدهید و حرفش را قطع نکنید. اگر مدام وسط حرف کودک بپرید یا اظهار نظرهای بیمورد بکنید او علاقهاش را برای مطرح کردن دیدگاهایش را از دست میدهد. مثلا اگر کودکتان اتفاقاتی که در مدرسه میافتد را برایتان تعریف میکند با پرسشهای بیمورد او را سردرگم نکنید یا از ماجرا منحرف نشوید. سکوت کنید و احساساتتان را با لبخند یا تعجب نشان بدهید.
۲۰ـ گفتگو با کودک را جدی بگیرید. گفتگو و تلاش برای برقراری ارتباط با کودک احساس اعتماد به نفس، توانایی برقرای ارتباط با دیگران، یافتن ارتباطات همدلانه صمیمی با و دیگران را در کودک تقویت میکند.
برای کودک وقت بگذارید و تلاش کنید تا ارتباط موثری با هم برقرار کنید. یادتان باشد که گفتگو با کودکان وارد شدن به یک خیابان دو طرفه است. با آنها حرف بزنید و منتظر شنیدن پاسخها و واکنش هایشان باشید. گوش دادن نیز به اندازه حرف زدن مهم است.
روزنامه اطلاعات
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان