وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
میزان یادگیری تکلم کودکان همانند سایر ابعاد رشدیشان تا حدود بسیاری با یکدیگر متفاوت است . این توانایی به عواملی از قبیل طبیعت و رشد جسمی قسمت هایی از بدن که در امر تکلم دخالت دارند و نیز توانایی هوشی و یا وجود انگیزه از سوی محیط بستگی دارد
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ، فرزند شما از همان دوران جنینی به صدایتان گوش می دهد. در این مرحله ابتدایی او شروع به شناخت و بخاطر سپردن هجاها می کند. و هر چه بزرگتر می شود ،علاقه اش به صداها بیشتر و بیشتر می گردد. شما برای تبدیل این علاقه به شناخت زبان و برقراری ارتباط کارهای زیادی می توانید بکنید
یشرفت تکلم کودک در ۲ سالگی، با ادای جملات ۲-۳ کلمهای است
پسر شما ۲ ساله شده و هنوز نمیتواند حرف بزند. فقط ۲ تا ۳ کلمه بلد است و بس! پیش خودتان که او را با هم سن و سالهای خودش مقایسه میکنید، فکر میکنید که کمی از آنها عقبتر است، و یا به خاطر میآورید که خواهرش که توی این سن بود، کامل جملهبندی میکرد و حرف میزد؟ با وجود همه این چیزها، به امید اینکه نباید نگران بود و او هم حرف زدنش درست میشود، رفتن پیش دکتر را عقب میاندازید، پیش خودتان میگویید بعضی بچهها زود راه میافتند، بعضیها هم زود حرف میزنند، بچه ما سالم است و جای نگرانی نیست.
این، داستان بسیار شایعی است که برای اغلب پدر و مادرهایی که بچههایشان خوب حرف نمیزنند پیش میآید و به جز در مواردی که پدرومادر متوجه کندی رشد بچه در بقیه زمینهها هم بشوند، اغلب خیلی دیر به فکر درمان این مسئله میافتند. دانستن این موضوع که در تکلم و یادگیری زبان، چه چیزهایی طبیعی و چه چیزهای غیر طبیعی هستند، به پدر ومادرها کمک خواهد کرد که بفهمند روند تکامل کودکشان خوب است یا نه و چه زمانی باید به پزشک مراجعه کنند.
قبل از ۱۲ ماهگی
برای بچههای این سن، مهمترین مسئلهای که باید مورد توجه قرار گیرد، استفاده از صدا برای برقراری ارتباط با محیط اطراف است. صدا درآوردن و اغوپغو کردن، شروع این ماجراست. هرچه بچه بزرگتر میشود یعنی درحدود سن ۹ ماهگی، شروع به ادای اصوات تکراری میکند و میتواند کلماتی مثل <ماما> را ادا کند. البته ممکن است در این سن متوجه معنی کلمه نشود. در این سن کودک باید نسبت به صدا، عکسالعمل نشان دهد. بچههایی که با دقت و توجه اطرافشان را نگاه میکنند ولی نسبت به صدا عکسالعمل نشان نمیدهند، باید از نظر مشکلات شنوایی بررسی شوند.
۱۲ تا ۱۵ماهگی
در صداهایی که بچههای این سنین تولید میکنند، اصوات مختلفی شنیده میشود و علاوه بر آن، کودک باید بتواند، حداقل ۱ یا ۲ کلمه را به طور صحیح ادا کند(البته به جز ماما و دد.) در اغلب موارد بچه ادای <اسم اشیاء> را زودتر یاد میگیرد مثل توپ. در این سن کودک باید صحبت اطرافیان را متوجه شود و دستورهای یک مرحلهای مثل <عروسک را به من بده>، <بنشین>، .<بیا> و…را اجرا کند.
۱۸ تا ۲۴ماهگی
در سن ۱۸ ماهگی، کودک باید دامنه لغاتی در حد ۲۰ لغت و در سن ۲ سالگی در حد ۵۰ لغت داشته باشد. پیشرفت تکلم کودک در ۲ سالگی، با ادای جملات ۲-۳ کلمهای است. در این سن کودک به راحتی جمله میسازد و مفاهیم و خواستههای خود را با جملات ترکیبی بیان میکند، به طوریکه افراد غریبه که با حرف زدن کودک آشنایی ندارند، حداقل نصف حرفهای کودک را متوجه میشوند (اطرافیان نزدیک ممکن است اکثر حرفهای کودک را بفهمند) علاوه بر این در این سن، کودک قادر است دستورات ۲ مرحلهای را هم اجرا کند مثل <عروسکت را زمین بگذار و توپ را بردار>!
2 تا ۳سالگی
در این سن دامنه لغات کودکی بسیار افزایش مییابد و از حد شمردن میگذرد، کودک میتواند به راحتی، چند کلمه را با هم ترکیب کند و جمله بسازد. افراد غریبه میتوانند در حدود سهچهارم صحبتهای کودک را متوجه شوند. در این سن قدرت فهم و درک مطلب کودک هم افزایش قابل توجهی پیدا میکند و به طور مثال کودک به راحتی مفهوم دو جمله <توپ را روی میز بگذار> و یا <توپ را زیر تخت بگذار> را میفهمد. در این سن، کمکم شناخت رنگها آغاز میشود و کودک مفاهیم بزرگ و کوچک را هم یاد میگیرد و فرق توپ بزرگ و کوچک را میفهمد.
تاخیر در تکلم، چرا و به چه علت است ؟
عوامل متعددی میتوانند باعث ایجاد اشکال در تکلم کودک شوند. تاخیر تکلم در بچهای که از جهات دیگر سالم است و رشد طبیعی دارد ممکن است به علت مشکلاتی در دهان مثل اختلالات زبان و یا کام باشد. در برخی از بچههایی که دچار اختلال تکلم هستند، مشکلاتی در اعصاب حرکتی وجود دارد و کودک در استفاده از لبها، زبان و فک برای صحبت کردن دچار مشکل است. در این بچهها ممکن است اختلال تکلم به تنهایی یا همراه با سایر اختلالاتی مثل اشکال در تغذیه باشد.
مشکلات شنوایی، هم یکی از دلایلی هستند که به طور شایع باعث اختلال تکلم میشوند. به همین جهت هرگاه درباره حرف زدن کودک نگرانیم و فکر میکنیم که در این زمینه مشکل دارد باید حتما برای بررسی شنوایی کودک به متخصص مراجعه کنیم. در این زمینه دقت به عفونتهای گوش کودک بسیار اهمیت پیدا میکند. عفونتهای سادهای که به طور صحیح درمان شوند تاثیری بر روی شنوایی نخواهد داشت ولی عفونتهای تکرارشونده و علیالخصوص مزمن که مورد توجه واقع نشوند میتوانند باعث کاهش شنوایی و در نهایت اختلالات تکلم شوند.
● پدرومادر چه نقشی دارند؟
مثل بسیاری از جنبههای مختلف رشد کودک، تکلم هم جزئی از رشد است که هم به ژنتیک کودک و هم به محیط اطراف او بستگی دارد، بنابراین میزان تحریکی که از محیط اطراف به کودک میرسد نقش بسیار مهمی در شروع تکلم در کودک بازی میکند. علاوه بر این، وقتی که مشکلات شنوایی، زبان و تکلم، یا مشکلات تکاملی در کودک وجود دارد، مداخلات سریع درمانی، نقش موثری در بهبود کودک و رشد تواناییهای او خواهد داشت و اینجاست که نقش پدرومادر پررنگتر میشود. والدین به محض اینکه متوجه اختلالی در کودک میشوند و یا حتی به آن شک دارند، باید با پزشک مشورت کنند تا تشخیص مشکلات کودک و به دنبال آن درمان به تاخیر نیفتد. علاوه بر این وقت گذاشتن برای کودک بسیار مهم است. سعی کنید با کودک خود ارتباط برقرار کنید و حتی در زمان نوزادی که کودک متوجه صحبت شما نمیشود، با او حرف بزنید و برایش آواز بخوانید و … با این کار محرکهای محیط را برای کودک افزایش دهید و روند تکامل زبان را در او سرعت میبخشید. در حدود سنین ۶ ماهگی میتوانید کتاب خواندن را برای کودک آغاز کنید.
البته لازم نیست که از همان ابتدا، یک کتاب را به طور کامل برای او بخوانید، باید به حوصله کودک هم توجه کنید. از کتابهای ساده با نوشتههای کم و عکسهای جذاب و آشنا استفاده کنید و با بزرگتر شدن کودک از او بخواهید که اشیاء آشنا را در کتاب به شما نشان بدهد: مثلا بگویید <توپ کو؟> یا <جوجو کو؟> بچههای کوچک گاهی حتی داستانها و شعرهای مورد علاقهشان را حفظ میکنند و وقتی که کمی بزرگتر شدند، آنها را برای شما تعریف میکنند و میخوانند
● به تکلم کودک کمک کنید :
● صحبت کردن
مسلما قدم اول صحبت کردن با کودکتان است. هر چه بیشتر با او صحبت کنید، او آشنایی و اعتماد بیشتری نسبت به کلمات و جملات پیدا می کند. و زودتر به کشف معنی آنها می پردازد. حتی در زمانی که فرزندتان خیلی کوچک است، این کار موثر می باشد. نوزادان، معمولا از گوش دادن به صدای شما خوشحال می شوند. آنان صدایتان را از زمان قبل از تولدشان می شناسند. و کلمات شما را همچنان به عنوان منبعی آرامش بخش تجربه می کنند.
در صورتی که نمی دانید به فرزندتان چه بگویید، می توانید با نامبردن اشیا اطرافتان و شرح آنچه انجام می دهید، شروع کنید. مثلا « حالا ما تو اتاقتیم . این تختته که الان می خوای بری توش بخوابی. اما اول بابا پوشکتو عوض می کنه ». اهمیتی ندارد که او از آنچه می گویید چیزینمی فهمد.
● سوال کردن
می توانید با سوال کردن از کودکتان در حین گفتگو او را نیز فعال کنید. مثلا « دوست داری بریم حمام؟ » ، «چه هوایخوبی ، می خوای بریم قدم بزنیم ؟ » وقتی از او سوال می کنید به او نگاه کنید و چند لحظه برای شنیدن جواب منتظر بمانید. تا زمانی که او جواب نمی دهد ،می توانید خودتان جواب بدهید. بالاخره روزی می رسد که او چیزی در جواب می گوید.
● گوش کردن
دومین قدم در کمک به پیشرفت زبان فرزندتان گوش کردن است. مشخص شده که فرزندان والدینی که با فرزندشان صحبت می کنند زودتر از فرزندان والدینی که تنها آنها را مخاطب قرار می دهند، به حرف می افتند. به فرزندتان این امکان را بدهید که بتواند چیزی بگوید.
● تقلید کردن
از این طریق می توانید خیلی زود با فرزندتان گفتگو کنید. اگرصداهای نوزاد را تقلید کنید ، برایش جالب خواهد بود. به این وسیله به او می فهمانید که به اصواتی که او در می آورد علاقمندید. می توانید این کار را به شکل بازی در آورید. برای خودتان نیز جالب خواهد بود که او متوجه شود تقلیدش را می کنید. در نهایت او نقشها را تغییر می دهد و کلمات شما را تقلید می کند.
در این صورت شما خود را در حد او قرار می دهید. وقتی بزرگتر شد و شروع به حرف زدن کرد، نیز می توانید این کار را انجام دهید. با بکار بردن کلمات ساده و جملات کوتاه گفتگو راحتتر خواهد شد. به زبان بچگانه حرف نزنید چون او شکل طبیعی حرف زدن را نمی آموزد.
● استفاده از صدای بلند
مشخص شده که اغلب نوزادان از صدای بلند بیشتر از صدای آرام خوششان می آید. البته همیشه بچه هایی هستند که سلیقه شان کاملا برعکس است. بنابراین در ماه های اولیه تن های مختلف را بکار برید و ببینید فرزندتان چه واکنشی نشان می دهد. آواز خواندن در پیشرفت زبان کودک تاثیر بسزایی دارد. وقتی آواز می خوانید ، صدایتان خودبخود بلندتر می شود. بچه های کوچک عاشق ترانه و ملودیند. اهمیتیندارد که چه می خوانید. اگر ترانه را با حرکات همراه کنید، کودک لذت فراوانی می برد. همچنینن به این طریق بین کلمات و حرکات مربوط به آن رابطه برقرار می کنید.
● معانی انتزاعی
در صورتی که فرزندتان آماده ادای اولین کلمات است، می توانید شروع به شرح معانی انتزاعی کنید. با توجه کردن به رنگها و تاکید بر تفاوت میان کوچک و بزرگ، دور و نزدیک، بالا و پایین ، خیس و خشک ، گرم و سرد، بیرون و درون و … این امر میسر می شود. در صورتی که این معانی را با مثال همراه کنید او زودتر منظورتان را درک می کند.
بطور مثال :« ببین،پتوت آبیه ، شلوارتم آبیه ،توپتم همین طور. » و « این خرس کوچوله و این یک خرس بزرگ »، « دستت را ببر تو آب، این گرمه و این یکیسرد.» او را بالای سرتان بگیرید و دوباره پایین بیاورید و بگویید : « الان بالایی و حالا می آیی پایین » اگر این توضیحات را در قالب بازی ارائه کنید، کودکتان لذت فراوانی از آموزش معانی انتزاعی خواهد برد.
آموزش اعداد را نیز به صورت بازی می توانید انجام دهید. با تفاوت بین یک و زیاد شروع کنید. به او نشان دهید که او یک بیسکویت در دستش دارد اما تعداد زیادی بیسکویت در جعبه است. ترانه ها و اشعاری که در آنها شمرده می شوند، نیز کمک بسیاری به فهم اعداد می کنند. همچنین می توانید با هم انگشتانش را بشمارید یا شمارش پله ها در هنگام بالا یا پایین رفتن از آنها.
کتاب خواندن
کتاب خواندن راه مفیدی برای کمک به پیشرفت زبان فرزندتان است. بچه های بزرگ گوش دادن به قصه را خیلی دوست دارند مخصوصا اگر در هنگام خواندن قصه برای هر یک از شخصیتها صدایی متفاوت بکار ببرید. تصاویر کتاب هم برایشان جالب است. با سئوال کردن از او درباره تصاویر و اتفاقات داستان، او را فعالانه در ماجرا شرکت بدهید.
● حرف زدن جالب است
با گذشت زمان و پس از این که بازیهای کلامی بخشی از زندگی روزمره تان را تشکیل دادند ، کم کم متوجه می شوید که تواناییهای کلامی فرزندتان بیشتر می شود. او نه تنها کلمات متفاوت بیشتری را می فهمد بلکه آنها را برای بیان خواسته هایش بکار می برد. احتمالا سعی کند با شما آواز بخواند و جملاتتان را با زبان خودش تکمیل کند.
در این مرحله بسیار مهم است که او را زیاد تحت فشار قرار ندهید. او را مجبور نکنید که حرف بزند. اگر پس از چند بار سوال کردن باز هم بجای استفاده از کلمات با ایما و اشاره خواسته اش را بیان کرد به سوال کردن ادامه ندهید. چون او در این صورت مایوس می شود. باید مراقب باشید که صحبت کردن برایش همچنان جالب بماند. اگر نشان می دهد که منظورتان را فهمیده است، از او تعریف کنید و تلاشش را برای بیان هر چیزی بستایید. از این راه او بیشتر به حرف زدن ترغیب می شود تا زمانی که به او القا کنید باید حرف بزند. صبور باشید و بدانید که هر کودک با روش و سرعت خودش صحبت کردن را می آموزد.
● تلفظ کردن
اولین کلمان و جملان بچه ها شباهتی به آنچه باید باشند ، ندارند. اغلب بچه ها برای تلفظ حروف بی صدا مشکل دارند. یا بعضی از کلمات بنظرشان طولانی می آید بنابراین اول یا آخرش را حذف می کنند. البته زبان بچه ها خیلی شیرین است. به مرور او تلفظ صحیح را یاد خواهد گرفت.
بسیار مهم است که سختگیری نکنید. برای تصحیح تلفظش بهترین راه این است که آنچه او می گوید را درست تکرار کنید. به هیچ وجه از او انتقاد نکنید. وقتی با خوشحالی به رادیو اشاره می کند و می گوید: ” ایو ” بجای گفتن ” نه ، این ایو نیست ، رادیوه . تو هم بگو رادیو ” بگویید : “آفرین ، این رادیو ه”
این قانون که باید علاقمند و صبور بمانید ، در تمام مراحل رشد زبان فرزندتان معتبر است . وقتی شما صحبت کردن و فهمیدن را به عنوان یک توانایی جالب و مفید معرفی کنید ، او با علاقه بیشتر ی به یادگیری می پردازد. با او بازی کنید، آواز و شعر بخوانید ، آن وقت می بینید که او با چه شادیی همراهیتان می کند و یاد می گیرد.
ریتم فرزندتان را دنبال کنید. او نشان می دهد که چه موقع از رنگها و اعداد خسته شده و ترجیح می دهد با حیواناتش بازی کند. در این میان فراموش نکنید که از اولین کلمات و تلفظ بامزه زبان بچگانه او لذت ببرید.
همه اینها را یادداشت کنید ،در این صورت می بینید که او چقدر سریع می آموزد. همچنین به این وسیله مدرکی ارزشمند نیز برای بعدها که دوران بچگی به پایان می رسد، تهیه کرده اید.
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
در سن یک سالگی کودکان 3-1 کلمه را باید بیان کنند اگر دستور یک مرحله ای داده شودمی توانند اجرا کنند
در سن 2 سالگی عبارات 3-2 کلمه ای را باید بتوانند ادا کنند. در این سن نصف کلامی که ادا می شود توسط اطرافیان قابل فهم است. دستورات دو مرحله ای را می تواند اجرا کند
اگر به همین ترتیبی که عرض کردم وجود دارد نباید مشکلی باشد. والدین می توانند به تکلم بهتر کودک کمک کنند.
عملکرد کودکان دو زبانه بهتر از کودکانی هست که یک زبان می آموزند
تکلم و حرف زدن
والدین چه کمکی می توانند انجام دهند :
کودکان حرف زدن را از طریق شنیدن یاد می گیرند و مدتها قبل از به حرف درآمدن ،حرف اطرافیان خود را درک می کنند . نکته مهم این است که سال اول عمر در تکامل و یادگیری به موقع زبان در آنها بسیار حیاتی است در نتیجه بهترین روش برای کمک به تکلم کودکان ،صحبت کردن مداوم با آنها ،گوش دادن و سپس نشان دادن واکنش مناسب در قبال آنهاست .
اغلب کودکان در سال دوم عمر ، جملات کوتاه را درک می کنند و در واقع آماده صحبت کردن می شوند . اغلب کودکان معمولاً اولین کلمات خود را بین ۱۲ تا ۱۸ ماهگی ادا می کنند که معمولاً شامل نام فرد ، حیوان یا اعضای بدن و یا چیزهای مهم روزمره که بکرات شنیده است ، می باشد . البته کلمات اولیه کودک ممکن است مفهوم نباشد و به درستی ادا نشود .
بسیاری از کودکان در هنگام بازی ، با خود حرف می زنند که غالباً نامفهوم است . در واقع آنها با این کار مشغول تمرین حرف زدن هستند و هر چه اطرافیان کودک او را در صحبت های نامفهومش همراهی کنند ،کودک به صحبت کردن بیشتر تشویق می شود .
هنگام حرف زدن با کودک به نکات زیر توجه کنید :
مستقیماً به او نگاه کرده و صحبت کنید .
در صحبت خود همیشه از کلمات کلیدی مثل نام خود کودک یا وسایل مربوطه به او استفاده کنید .
بازی با کلمات را با کودکان حتی پیش از آن که آنها اولین کلمه خود را به زبان بیاورند ، انجام دهید . یکی از این بازیها نشان دادن اشیاء اطراف کودک و ذکر نام آنها است و سپس کودک را به تکرار آن کلمات تشویق کنید . این کار را در هر فرصتی که دست می دهد و بطور مرتب انجام دهید . بعنوان مثال می توانید در هنگام لباس پوشاندن کودک ، نام لباسهایی را که به او می پوشانید را مرتباً به او بگویید . نکته مهم این است که نام هر چیز باید بلافاصله به محض اشاره به آن ذکر شود در صورتی که فاصله بیافتد ، کودک فراموش می کند که این کلمه مربوط به چیست .
با کودک در مورد موضوعاتی که برایش جالب است مانند اسباب بازی مورد علاقه اش صحبت کنید . وقتی کودک مشغول کاری است می توان با او در مورد کاری که دارد انجام می دهد صحبت کنید و او را نیز تشویق کنید تا در این گفتگو شرکت کند . بعلاوه صحبت در مورد کارهای روزمره ای که در اطرافش اتفاق می افتد و تکرار صحبت در مورد آنها ،کودک را در یادگیری این کلمات کمک می کند . در توضیح دادن به کودک به زبانی صحبت کنید که برایش قابل فهم باشد و از حالات مختلف چهره و حرکات دستهای خود کمک بگیرید .
استفاده از کتابها و مجلاتی که تصاویر زیاد و جالب دارند ، در آموزش زبان به کودک مفید است . آنها با این کار نام اجسام و افراد مختلف را یاد می گیرند و به مرور قادر خواهند بود که تصاویر مشاهده شده را توضیح دهند .
گوش دادن به یکدیگر بسیار مهم است ،کودکان باید یاد بگیرند که هنگام صحبت والدین به آنها گوش دهند و والدین نیز باید به حرف کودکان خود گوش فرا دهند . این عمل به کودک نشان می دهد که شما حرف او را می فهمید و در نتیجه کودک به حرف زدن بیشتر تشویق می شود .
سعی کنید زبان « من درآوردی » کودک خود را بفهمید . این مسئله او را برای حرف زدن بیشتر تشویق می کند . لازم نیست بطور مرتب اشتباهات کلامی او را تصحیح کنید این کار ممکن است او را از حرف زدن بترساند . بلکه بهتر است معنی کلمات را با استفاده مکرر آنها در موارد مختلف به کودک آموزش دهید .
در هنگام حرف زدن با کودک خود بهتر است به جای ایستاده و از بالا ، سعی کنید هم قد او شوید و بصورت چشم در چشم با او صحبت کنید .
هر چه کودک بیشتر تشویق به صحبت شود و یا به سئوالاتی که از او می شود پاسخ دهد ،به همان میزان سریعتر حرف زدن را می آموزد
عملکرد مغز بچه های دوزبانه
دکتر کاترین مونت زبانشناس بلژیکی، در تز دکترای خود به بررسی عملکرد مغزی بچه های دو زبانه و مقایسه آن با بچه های تک زبانه پرداخته است. او در کار تحقیقی که در این زمینه انجام داده، تفاوت های قابل ملاحظه ای را بین عملکرد مغزی این بچه ها با هم مشاهده کرده است.
تحقیقات پیشین نشان داده بودند که هر چه آموزش زبان دوم در سن کمتری شروع شود، فراگیری کامل تر و امکان دو زبانه شدن بیشتر است.
نکته ی جدید و جالبی که در تحقیقات خانم مونت به چشم می خورد این است که آموزش زبان دوم در سن پایین، قابلیت عملکرد مغز را در زمینه های ادراکی نیز افزایش می دهد.
در حقیقت ابزاری که خانم مونت برای بررسی عملکرد مغزی این بچه ها استفاده نموده است، دستگاه "رزنانس مانیتیک هسته ای" است. این دستگاه قادر است به ما نشان دهد که هر فعالیتی، کدام بخش مغز را فعال می کند. در حقیقت وقتی ما حرکت می کنیم، یا حرف می زنیم یا کتاب می خوانیم، بخش های خاصی از مغز ما فعال می شوند. این دستگاه به دانشمندان کمک می کند که بخش های گوناگون مغز که در یک فعالیت سهیم هستند را، شناسایی کنند.
دکتر مونت با استفاده از این دستگاه به مقایسه فعالیت های مغزی بچه های دو زبانه و تک زبانه پرداخت. برای این کار 30 کودک دو زبانه و تک زبانه را که سن شان بین 7 تا 11 سال بود برگزید و از آن ها آزمون های ادراکی گذراند و در حین این آرمون ها به بررسی فعالیت های مغزی این کودکان پرداخت
این آزمون ها، تمرین های گرامری، طبقه بندی لغات و نیز جمع و تفریق را شامل می شدند. دکتر مونت مشاهده کرد مغز بچه های دو زبانه نسبت به بچه های تک زبانه، احتیاج به فعالیت کمتری برای حل این تمرین ها دارد. به عبارتی مغز بچه های تک زبانه برای حل آزمون ها - از هر نوعش - نیازمند فعالیت شدیدتری است و به این جهت، سلول های مغزی بیشتری باید بسیج شوند.
تفاوت این کودکان تک زبانه با بچه هایی که از سنین بسیار کم در معرض دو زبان بوده اند، شدیدتر می شود. در کودکانی که پدر و مادرانشان زبان های مادری متفاوتی دارند و از همان ابتدا کودک در محیطی دو زبانه شناور است، این قابلیت ها نمایان تر است.
نتیجه این که هر چه ما از سن کمتری شروع به یادگیری زبان دوم کنیم، مغز ما برای فعالیت های ذهنی و ادراکی آمادگی بیشتری پیدا می کند.
پدرومادر چه نقشی دارند؟
مثل بسیاری از جنبههای مختلف رشد کودک، تکلم هم جزئی از رشد است که هم به ژنتیک کودک و هم به محیط اطراف او بستگی دارد، بنابراین میزان تحریکی که از محیط اطراف به کودک میرسد نقش بسیار مهمی در شروع تکلم در کودک بازی میکند. علاوه بر این، وقتی که مشکلات شنوایی، زبان و تکلم، یا مشکلات تکاملی در کودک وجود دارد، مداخلات سریع درمانی، نقش موثری در بهبود کودک و رشد تواناییهای او خواهد داشت و اینجاست که نقش پدرومادر پررنگتر میشود. والدین به محض اینکه متوجه اختلالی در کودک میشوند و یا حتی به آن شک دارند، باید با پزشک مشورت کنند تا تشخیص مشکلات کودک و به دنبال آن درمان به تاخیر نیفتد.
علاوه بر این وقت گذاشتن برای کودک بسیار مهم است. سعی کنید با کودک خود ارتباط برقرار کنید و حتی در زمان نوزادی که کودک متوجه صحبت شما نمیشود، با او حرف بزنید و برایش آواز بخوانید و ... با این کار محرکهای محیط را برای کودک افزایش دهید و روند تکامل زبان را در او سرعت میبخشید. در حدود سنین 6 ماهگی میتوانید کتاب خواندن را برای کودک آغاز کنید.
البته لازم نیست که از همان ابتدا، یک کتاب را به طور کامل برای او بخوانید، باید به حوصله کودک هم توجه کنید. از کتابهای ساده با نوشتههای کم و عکسهای جذاب و آشنا استفاده کنید و با بزرگتر شدن کودک از او بخواهید که اشیاء آشنا را در کتاب به شما نشان بدهد: مثلا بگویید <توپ کو؟> یا <جوجو کو؟> بچههای کوچک گاهی حتی داستانها و شعرهای مورد علاقهشان را حفظ میکنند و وقتی که کمی بزرگتر شدند، آنها را برای شما تعریف میکنند و میخوانند.
�بابا�، �مامان�، �آب�، کودک شما با کدامیک شروع کرده؟ زبان باز کردنش را می گوییم.
شاید بگویید �با هیچ کدام، با یک کلمه عجیب و غریب�. ولی چه فرقی می کند. مهم این است که آن لحظات یکی از شیرین ترین لحظات زندگی شما بوده است. بعد از آن همه سر و کله زدن، کلمات را هزاران بار تکرارکردن، قصه گفتن، بازی کردن، بالاخره از میان آن همه صدا و آوای بدون معنی، کلمات شکل گرفتند و حالا فرزند شما مثل بلبل حرف می زند، جالب نیست؟حرف زدن یکی از شگفت انگیز ترین وقایعی است که در طول زندگی هر انسانی رخ می دهد. فکرش را بکنید، البته خیلی دشوار است، چون هیچ کدام از آن لحظات را به یاد نداریم؛ نگاه کردن به دهان هایی که معنای حرکت هایشان را درک نمی کردیم و شنیدن صداهایی که معنایی نداشتند ولی هر کودکی با شنیدن صدای والدین و اطرافیانش کم کم یاد می گیرد که چگونه صحبت کند.
ولی به تازگی محققان دانشگاه واشنگتن مطالعه جالبی را برای درک آنچه حقیقتاً در مغز کودک در حین یادگیری زبان رخ می دهد، انجام داده اند. در این مطالعه پدران و مادرانی به صورت داوطلبانه به همراه نوزادان خود حضور داشتند. برای این نوزادان، کلاه های مخصوصی تهیه شد که درون آن الکترودهایی کار گذاشته شده بودند. به این ترتیب محققان می توانستند، سیگنال های مغزی این کودکان را در حین یادگیری زبان ثبت کنند.
این کلا ه ها بدون اینکه برای نوزادان درد و ناراحتی ایجاد کنند، روی سر آنها قرار می گرفت و پدر و مادر این نوزادان، او را در آغوش می گرفتند، سپس یکی از محققان تلاش می کرد با حرکات، این کودکان را شاد کند و به خنده درآورد. این محققان تلاش می کردند، آواهای ساده ای مانند �با� یا �دَ� را تکرار کنند و از کودک بخواهند این آواها را تکرار کند و در صورتی که کودک موفق به تکرار این صداها می شد، دستگاه ها، سیگنال های مغزی این کودکان راثبت می کردند. این محققان به این نتیجه رسیدند که در ابتدا که کودک به حرف های اطرافیانش گوش می دهد، میلیون ها ارتباط بین سلول های عصبی در بخشی از مغز که مسوول شناخت صداها و آواها است، شکل می گیرد. این بخش از مغز �wernicke’s� نامیده می شود. در چند ماه بعد از آن، سلول های عصبی در بخشی دیگر از مغز که �Broca’s� نام دارد و مسوول کنترل صحبت کردن است، فعال می شوند. بخشی از مغز که صحبت کردن را کنترل می کند، مسوول تمام آن چیزی است که به وسیله زبان و لب های ما شکل می گیرد.
این محققان همچنین به این نکته پی بردندکه این مراکز در مغز کودکان مختلف، در زمان های بسیار متفاوتی نسبت به یکدیگر فعال می شوند و شاید به همین علت باشد که برخی کودکان دیرتر زبان باز می کنند و بعضی خیلی زود.
به نظر می رسد نتایج حاصل از این مطالعه در پیشگیری از اوتیسم و اختلال در خواندن و بسیاری از مشکلات در ارتباط با آموختن زبان کودکان، مفید باشد.
ولی آنچه همواره بر آن تاکید می شود این است که تا می توانید با کودکتان بیشتر صحبت کنید و برایش کتاب بخوانید، چون با انجام این کارها، این مراکز در مغز کودک خیلی زودتر و سریع تر فعال خواهند شد.
● وقتی برای زبان بازکردن...
شاید نتوان هیچ ۲ کودکی را پیدا کرد که دقیقاً تمام مهارتشان مانند یکدیگر رشد کند. بعضی از کودکان دیرتر از بقیه شروع به صحبت کردن و یادگیری لغات می کنند. پسرها اغلب دیرتر از دخترها این مهارت ها را کسب می کنند. در سن یک سالگی، بیشتر کودکان می توانند چند اصطلاح را درک کنند و چند کلمه منفرد را نیز بگویند. در ۲ سالگی، دستورات ساده ای مانند �ماشین رو بده مامان� را درک می کنند و در ۳ سالگی اکثر کودکان می توانند جملات ساده ای را به کار ببرند و دامنه لغات نسبتا قابل قبولی دارند. در این سن گرچه ممکن است کودک شما در تلفظ بعضی لغات مشکل داشته باشد ولی معمولاً غریبه ها نیز می توانند منظور کودک را درک کنند ولی توجه داشته باشید ممکن است تلفظ صحیح بعضی لغات و صداها تا ۷ سالگی طول بکشد. میزان یادگیری تکلم در کودکان به عواملی از قبیل طبیعت و رشد جسمی قسمت هایی از بدن که در امر تکلم دخالت دارند و نیز توانایی هوشی و یا وجود انگیزه از سوی محیط بستگی دارد. به عنوان مثال کودکی که در محیطی بزرگ می شود که به دلیل مشغله، والدین کمتر با او صحبت می کنند،انگیزه کافی برای صحبت کردن نخواهد داشت و ممکن است دیرتر از سایر همسالانش لب به سخن گفتن باز کند. گرچه برخی محققان اعتقاد دارند پیشرفت های اولیه در آموختن زبان، ارتباطی به توانایی هوشی در کودک ندارد. نوزادان صدای انسان ها را به هر صدای دیگری ترجیح می دهند و صحبت کردن با آنها نقش مهمی در رشد قدرت تکلم آنها دارد. در هنگام صحبت کردن با کودک تلاش کنید به او نگاه کنید تا حس کند کاملاً به او توجه دارید، این کار به او کمک خواهد کرد حالت های صورت را نیز بیاموزد و با گفتار همراه سازد.
● �الفبای حرف زدن�
حرف زدن با کودک اصلا کار دشواری نیست. فقط کافی است درباره کاری که برایش انجام می دهید، تعریف کنید. مثلاً اگر مشغول غذادادن به کودکتان هستید، درباره غذاخوردن برایش حرف بزنید و پرسش هایی را مطرح کنید حتی اگر مجبور باشید خودتان به این پرسش ها پاسخ دهید.
وقتی که با اتومبیل از خیابان ها عبور می کنید، اشیا و محیط اطراف را به او نشان بدهید و برایش تعریف کنید که هرکدام به چه کاری می آیند.فراموش نکنید بچه ها نیاز دارند تا همراه با صداها و کلمات منفرد الگوهای صحبت کردن را نیز بیاموزند، بنابراین اگر کودک شروع به صحبت کردن کرد در وسط کلامش شما حرف بزنید و سپس به او اجازه دهید کلامش را ادامه دهد به این ترتیب او می آموزد مردم در بین صحبت کردن مکث می کنند و به دیگران اجازه سخن گفتن می دهند.
▪ آینه
بچه ها خیلی دوست دارند در مقابل آینه حرف بزنند، بنابراین شما می توانید یک آینه در اختیار کودکتان قرار دهید تا او بتواند حرکات لب و دهان خود را حین صحبت کردن در آن مشاهده کند.
▪ شعرها و آوازها
تکرار شعرها و آوازهای کودکان به او کمک خواهند کرد صداهای خاصی را بشناسند و بسیار مناسب است این شعرها همراه حرکات بدن، تکرار شوند. (خوانده شوند)
▪ کتاب های داستان
تماشای عکس کتاب های قصه برای کودکان بسیار ارزشمند است. به خصوص اگر یک واژه خاص مثل �توپ� و �عروسک� همراه با یک عکس ساده و رنگین در مقابل چشمان کودک قرار گیرد. وقتی شما یک کتاب داستان را برای فرزندتان بارها و بارها بخوانید او قصه را از بر می شود و در ساعاتی از روز با ورق زدن کتاب، قصه را برای خود بازگو خواهد کرد. این راهی است برای تمرین صحبت کردن.
▪ بازی ها و اسباب بازی
بازی کردن با اسباب بازی های خاصی کودک را به صحبت کردن تشویق می کند، مثلا اگر شما یک تلفن اسباب بازی در اختیار کودک قرار دهید، او به تقلید از والدین حرف زدن با دیگران را تمرین خواهد کرد.
شما همچنین می توانید یک بازی دو نفره با کودکتان ترتیب دهید و نقش شخصیت مورد علاقه او در قصه یا کارتون را بازی کنید و از کودک بخواهید نقش مقابل شما را بازی کند و در این گفت وگوی دو نفره، صحبت کردن را تمرین کند.
● زنگ خطر
با این حال برخی از کودکان دیر لب به سخن گفتن باز می کنند و ممکن است مشکلات زیادی در حرف زدن داشته باشند. بنابراین اگر کودک شما در این گروه از کودکان قرار دارد باید به علائم هشداردهنده توجه کنید، بین ۱۲ تا ۲۴ ماهگی علائم خاصی وجود دارد که شما می توانید آنها را در کودکتان ردیابی کنید مثلا اگر کودک شما ترجیح می دهد از حرکات سر و دست به جای تولید صدا و آوا برای برقراری ارتباط استفاده کند، در تقلید صدا حدود ۱۸ ماهگی مشکل دارد، و یا اگر کودک بالای ۲ سال، از دستورات ساده نمی تواند پیروی کند، تن صدای غیرمعمول دارد، فقط می تواند گفتار یا اعمال را تکرار کند و به طور همزمان کلمات یا عبارت هایی تولید نمی کند. در این موارد بهتر است فرزندتان را برای کمک های تخصصی نزد پزشک ببرید.
دلایل زیادی برای تاخیر در رشد گفتار و زبان کودک وجود دارد. از اختلالات دهانی مانند مشکلاتی در زبان یا سقف دهان گرفته تا مشکلات شنوایی.
● توصیه ها
۱) بچه ها اغلب کلماتی را اختراع می کنند، آنها را تصحیح نکنید و یا وانمود نکنید که نمی فهمید چرا که او گیج و ناامید می شود. بعدا این لغات جای خود را به لغات صحیح خواهند داد.
۲) به فرزندتان کمک کنید تا هر وقت لغتی را یاد می گیرد به کار ببرد و شما نیز آن کلمه را در صحبت هایتان به کار ببرید.
۳) برای کودک کتاب بخوانید. ازنوزادی شروع کنید. یک کتاب را نباید کامل بخوانید، اما دنبال کتاب های تصویری نرم و بزرگ مناسب باشید که کودک را تشویق می کند. در حالی که شما تصویر را نام می برید به آن نگاه کنید. یا کتاب های برجسته که کودک آن را لمس کند، تهیه کنید.
تفاوت بین کودکان در حرف زدن
همانطور که قبلاً نیز گفته شد، در هیچ مرحلهای به اندازه این دوره (زبان
باز کردن) فرق بین کودکان به وضوح مشاهده نمیگردد. یک کودک در ۲ سالگی ۷۰
کلمه و در ۵/۲ سالگی ۳۰۰ کلمه میداند، در صورتیکه کودکی دیگر در ۲ سالگی
۵۰ کلمه و در ۵/۲ سالگی ۱۰۰ کلمه میداند. در هر دو صورت آنها اطفالی
طبیعی هستند. حتی ممکن است این تفاوت در تمام عمر باقی بماند. این مسئله
در افراد بزرگسال نیز دیده میشود. تعداد کلماتی که یک فرد بزرگسال عادی
بهکار میبرد ۱۵۰۰، یک فرد تحصیلکرده، ۳۰۰۰ و یک دانشمند ۵۰۰۰ است.
از
کجا این اختلافها پدیدار میشوند؟ پیش از هر چیز باید گفت که استعدادهای
شخصی باعث میگردند که گروهی از اطفال زود زبان باز میکنند. در یک
خانواده که قطعاً شیوه تربیت تمام کودکان یکسان است بهطور محسوس دیده
میشود که بین کودکان، خواهر بزرگتر در یک سالگی ۵ کلمه ادا میکرده و
آنها را میشناخته است، در صورتیکه برادر کوچکتر در ۵/۱ سالگی تنها دو
کلمه تلفظ میکند. اما باید توجه داشت که استعدادهای فردی برای توجیه این
مسئله کافی نیست. نقش اطرافیان نیز از اهمیت خاصی برخوردار است. برای
اینکه کودکی بتواند بهطور طبیعی حرف بزند احتیاج به محبت و تفاهم دارد.
همچنین باید حرف زدن دیگران را بشنود و با او صحبت کنند و به سؤالهای وی
پاسخ دهند و او را تشویق به حرف زدن کنند. البته تمام این اعمال بایستی با
لحنی محبتآمیز و بدون تغییر کلمهها انجام گردد.
مسلم است که وقتی به
کودکی به مهربانی میگویند: ”برو دستهایت را بشور و بعد بیا به من کمک کن
تا میز را بچینم... خیلی خوب حالا برو بنشین. من میروم سوپ را بیاورم.
مواظب باشد، خودت را نسوزانی!... آفرین! حالا مثل یک دختر خوب و بزرگ
غذایت را بخور“، یک چنین کودکی پیشرفت قابل توجهی دارد تا طفلی که بهدست
پرستار و خدمتکار منزل که نسبت به کودک نیز بیتفاوت هستند سپرده شده است
و بدیننحو صحبت میکنند: ”سوپت را بخور، جیش کن... عجله کن... خجابت
نمیکشی! دست تو بشور زود، زود!... اَه بچه بد! باز لباست را لک کردی،
تکان نخور، الان پاکش میکنم... پیشبندت را کثیف کردی!“
همچنین در برخی
از مهدکودکها که مسئولان فرصت کافی برای حرف زدن با کودکان را ندارند و
در منزل نیز با آنها صحبت چندانی نمیکنند، در نتیجه کودکان در مورد زبان
پیشرفت فوقالعادهای نخواهد کرد و حتی اطفال گوشهگیر و کمحرف خواهند
شد. روانشناسان بر این عقیدهاند که گاهی اشکالاتی که در موقع خواندن و
نوشتن برای برخی از کودکان ایجاد میشود در اثر تأخیر در حرف زدن و
بیتوجهی اطرافیان است. زمانیکه احساس کردید که فرزندتان به مرحله حرف
زدن رسیده (درک این مسطلب بسیار آسان است: کودک از شما سؤالهای فراوان
میکند و با شوق بسیار منتظر پاسخهای شما است) با او اغلب خیلی روشن و با
صبر و حوصله صحبت کنید. وقتی کلمههای روزمره مانند: خواب، آب، نان، تشنه
و غیره را یاد گرفت، کلمههای جدید را به او یاد دهید. این امر باعث تکامل
هوشی وی میگردد.
لحظهای میرسد که ذهن طفل برای رشد و نمو و توسعه
نیاز به کلمه دارد، همانطور که بدن جهت شکوفائی محتاج به غذا است. این
مقایسه زیاد هم اغراقآمیز نیست. در اینجا بهشرح این مطلب میپردازیم:
کودک
پیدرپی سؤال میکند - هر چند که سؤالهایش هنوز هم نظم چندانی ندارد. اما
کنجکاویاش پایانی ندارد. با همه نیرویش میخواهد اسم همه چیز را بداند،
همانگونه که بیشتر از لمس کردن و دست زدن به چیزها خسته نمیشد. این
کنجکاوی کاملاً طبیعی است و فقط در کودکان عقبافتاده و ناقص وجود ندارد.
وقتی کودک شیئی را نشان میدهد و از مادر خود میپرسد: ”این چیه... این
چیه؟...“ مادر به او اسم شیئی را میگوید، و تقریباً همیشه همراه این پاسخ
توضیحی نیز میدهد که مثلاً: ”اسم این جاروبرقی است و کارش جمع کردن آشغال
و خاک است“. حتی اگر این توضیح هم داده نشود کودک توجه میکند چگونه پریز
را به برق میزنند، روی یک تکمه فشار میدهند و از یک اتاق به اتاق دیگر
میروند. خیلی زود متوجه میشود که ”جاروبرقی“ آپارتمان را تمیز میکند و
در مدتی که آن را در اتاق میچرخانند پنجرهها را باز میکنند و غیره.
بدینترتیب کودک یک لغت تازه یاد میگیرد اما در حافظهاش بسیاری تصویرها
و حرکات و شرایطی که با کلمه ”جاروبرقی“ همراه است ضبط میشود
سن یک سالگی ، سنی است که کودک شما زبان باز می کند. راهکارهای سادهای در جهت تقویت مهارتهای گفتاری کودکان وجود دارد که در این جا به تعدادی از آنها اشاره شده است.
نقطه عطف دوران کودکی فرزندتان زمانی است که او اولین کلمه را بر زبان میآورد و این زمان دوست داشتنی ، در آلبوم کودکتان ثبت شده و جزء یکی از خاطرات فراموش نشدنی زندگیتان به حساب میآید و اما گاهی ممکن است حرف نزدن کودکان نوپا باعث نگرانی والدین شود. به عقیده یکی از متخصصین ، بسیاری از والدین ابراز نگرانی میکنند که آیا پیشرفت زبانی فرزندانشان معمولی به نظر میرسد! در حالی که بیشتر اوقات اضطراب آنها بیهوده و بیاساس است.
آیا همه کودکان در باید در یک زمان مشخص شروع به صحبت کردن کنند؟
در حالی که تعدادی از بچههای ۱۲ ماهه چند کلمه ساده ، مانند مامان ، بابا ، بالا و دد ، که کلماتی مشترک در بین اکثر بچهها است، میتوانند بگویند. اما کودکانی هم هستند که تا سن ۱۵ تا ۱۸ ماهگی نمیتوانند صحبت کنند. به نظر دکتر رسکورلا ، کودکان بین ۱۳ تا ۱۸ ماهگی اولین کلمه را میگویند.
مهارتهای زبانی کودکان
هنگامی که کودکان به سن ۲ سالگی میرسند، در حدود ۷۰ درصد آنها ۵۰ تا ۲۵۰ کلمه را بر زبان میآورند، که معمولا کلماتی مانند اسمها ، فعلها و صفات هستند و همچنین میتوانند کلمات را کنار یکدیگر قرار دهند و جملات دو یا سه کلمهای بسازند مانند: شیر میخوام، هاپو بازی کنیم). به ندرت هم کودکانی هستند که بتوانند جملات پیچیدهتری بگویند مثل ، بابا کی مییاد به خونه تا باهاش توپ بازی کنم؟
تعداد قابل ملاحظهای از کودکان ، در حدود ۱۰ تا ۱۲ درصد ، در این سن از لحاظ گفتاری از دیگران عقبتر هستند. اگر کودک شما در ۲ سالگی کمتر از ۵۰ کلمه میگوید و یا نمیتواند جملات دو کلمهای بسازد، از جمله کودکانی است که دیر به حرف میافتند. به عقیده دکتر رسکورلا ، دیر به حرف افتادن کودکان زنگ خطری به حساب نمیآید ولی بخصوص در مورد بچههای ۵ ساله بهتر است که موضوع را با پزشک کودک در میان بگذارید.
بطور طبیعی ، زمان زبان باز کردن در کودکان بسیار متفاوت است. بیشتر کودکان ، حتی آنهایی که بطور ذاتی ساکت هستند، بالاخره در این محدوده زمانی زبان باز میکنند.
نگران کنندهتر از همه عقب ماندگی در مورد فهمیدن گفتار و یا آنچه که فرزندتان درک میکند، میباشد. یکی از کارشناسان میگوید: بیشتر کودکان یک ساله میتوانند دستورات ساده را عمل کنند. به عنوان نمونه ، کفشت را پیدا کن. اگر فرزند ۱۸ ماهه شما به نظر میرسد که بعضی چیزها را نمیفهمد، بهتر است که با دکتر او مشورت کنید.
اگر حرفهای کودک شما برای همگان غیر از شما نامفهوم است. اصلا نگران نشوید. یکی از متخصصان با مطالعه بین بچههای ۱۸ ماهه برآورد کرده است که تنها ۲۵ درصد از آنچه که فرزندتان میگوید، میتواند برای دیگران قابل درک باشد. (در مقابل نیز شما فقط ۹۵ درصد از صحبتهای او را متوجه میشوید). در آخر دکتر رسکورلا اضافه میکند: توانایی صحبت کردن در میان کودکان متفاوت است، تا ۳ سالگی نگران حرف زدن فرزند خود نباشید.
بایدها و نبایدها
اگر کودک شما میگوید:
•آبه- آبه.
•من دستشویی رفته باشم.
•به آب میوه اشاره میکند.
•با حرکات سر و صورت به حیوانات پشمالو اشاره میکند.
شما نگوئید:
•آبه میخوای
•نه، رفته باشی، نیست. من رفتم
•من به تو چیزی نمیدم مگر این که آب میوه بگی.
•آیا خرگوش صورتی خودت را میخوای؟
شما بگوئید:
•آب میخواهی
•بله ، شما دستشویی رفتید
•آب میوه ، تو آب میوه میخواهی
•آیا خرگوش صورتی خودت را میخواهی یا خرس آبیات؟
کمک به شکوفایی گفتار در کودکان
والدین در پیشرفت زبانی کودکانشان نقش کلیدی دارند. دکتر استیو برمن ، متخصص در پیشرفتهای زبانی و استاد دانشگاه در آمریکا میگوید: تحقیقات نشان داده که در پیشرفت زبان دو بخش حیاتی حائز اهمیت است: تعداد کلماتی که کودک میشنود و دوم مقدار کمکی که از دیگران میگیرد. با تشویق و صحبت کردن بیشتر شما با کودکتان ، دایره لغات او گسترش مییابد.
برخی از روشهایی که نقش اساسی در مکالمه کودک دارد
بلند و رسا صحبت کنید.
به عقیده یکی از کارشناسان: هر کاری که کودک شما انجام میدهد، از لباس پوشیدن گرفته تا خوابیدن، فرصت خوبی برای استفاده از کلمات است. یک داستان دنبالهدار ، همراهی کردن با اشاره ، لباست این جاست، سرت را بالا کن ، لغات جدیدی را در ذهن او میسازد و همچنین نشان میدهد که هر چیزی ، اسمی دارد.
با آهنگ و موزون صحبت کنید.
از زمانی که کودکان قبل از حرف زدن با دانش حرکات آشنا میشوند، صحبت کردن به صورت آهنگین و با حرکات دست بازی کردن برای آنها بسیار سودمند و مفید است. مانند: با دست مثل عنکبوت راه رفتن یا حرکات دایرهوار چرخهای اتوبوس. کلپرلژنژ کارشناس کودکان زیر سه سال میگوید: معمولا بچهها بیشتر کلماتی را که در ترانهها میشنوند را به آسانی به خاطر میسپارند.
کلمات را یکی یکی اضافه کنید.
دکتر رسکورلا میگوید: وقتی که فرزند نوپای شما بعضی چیزها را خود به خود میگوید، آن لغت را به کلمات دیگرش اضافه کنید. به عنوان نمونه ، اگر او ، توپ ، میگوید به او بگوئید: توپ قرمز یا توپ بزرگ. این راهکار نه تنها دامنه لغات او را افزایش میدهد، بلکه به او یاد میدهد که کلمات را ترکیب کند.
با اسم کلمات بازی کنید.
کودک شما باید بداند که هر چیزی اسمی دارد و همچنین میتواند با استفاده از همین اسامی ارتباط برقرار کند. کتابهای مصور برای نشان دادن و نامیدن اسامی بسیار مفید است. کودک از سن ۱۲ تا ۱۵ ماهگی ، به اسمهای ساده متکی است. در ۱۵ تا ۱۹ ماهگی کلماتی مانند فعل دویدن ، خوردن یا نشستن یا صفاتی مثل بنفش ، کوچک و سرد به لغات او افزوده میشود. پیش از درخواست او پاسخ ندهید (مثل تیری که از تفنگ رها شود). به فرزندتان اجازه دهید تا نیازهایش را قبل از این که شما بپرسید ، بیان کند.
اگر اغلب پس از بیدار شدن از خواب تشنه است، فورا برای او آب نیاورید. بلکه در عوض اجازه دهید تا او از شما بخواهد، سپس بگوئید: تشنه هستی! الان برایت کمی آب میآورم. تمرین کنید و باز هم تمرین و تمرین. به فرزندتان اجازه دهید تا در هر فرصت مناسب از مهارتهای زبانیاش، بخصوص با هم سن و سالهایش استفاده کند.
به عقیده یکی از کارشناسان: وقتی که کودک شما میبیند که بچههای دیگر صحبت میکنند، او نیز برای حرف زدن با دیگران تشویق میشود. بعضی از کارشناسان گفتاری معتقدند که استفاده از پستانک ، شیشه شیر و لیوانهای دردار که باعث مکیدن به مدت طولانی میشوند، باعث نوک زبانی بچهها شده و ممکن است حروف س و ز را ناجور تلفظ کنند.
تحمل کنید و صبور باشید. یکی از متخصصین میگوید: زمانی که کودکان دنبال کلماتی هستند که میخواهند بیان کنند، فرصت دهید، اگرچه معمولا برای والدین خسته کننده است. همچنین از پریدن بین حرفهای کودکان جهت کامل کردن جملاتشان خودداری کنید. با این کار به آنها فرصت میدهید تا از کلمات ذهنی خود استفاده کنند و شما تواناییهای آنها را باور خواهید کرد و این راه بهترین تشویق و ترغیب در همه مراحل است.
ممکن است با کودکانی روبهرو شوید که اصطلاحاً خیلی زود به حرف میافتند اما درست عکس این مطلب نیز صدق میکند؛ یعنی کودکانی نیز هستند که بنا به دلایلی دیرتر از همسالان خود شروع به صحبت میکنند.
در کل، عوامل زیادی را میتوان نام برد که در پیشرفت نیروی سخنگویی کودک مؤثر و در تسریع یا کاهش سرعت آن دخیل هستند. این نوشتار به عوامل مؤثر بر تکلم اشاره دارد:
رشد عمومی: کودکان از نظر رشد، دارای تواناییهای متفاوتی هستند؛ یکی رشد کندتری دارد و ممکن است دیگری رشد سریعتری داشته باشد. در واقع بهتر است بدانید که میان رشد جسمی و حرکتی و رشد تکلم نسبت مستقیم وجود دارد.
بهداشت و سلامت بدن: ممکن است رعایت نکردن بهداشت و بیماری کودکان مانع رشد ارگانیسم و عدمهماهنگیهای لازم بین سیستمهای اعصاب و سیستم جسمی و حرکتی و اختلال در تکلم شود. بهتر است بدانید کودک خیلی پیشتر از اینکه نخستین کلمهها را بر زبان جاری کند، رشد کلامی را آغاز میکند. برای مثال کودک بایستی به شیر خوردن، قدرت بلع غذا و نفس کشیدن واقف شده باشد تا بتواند زمینه را برای سخن گفتن فراهم و نفس را برای سخنگویی آزاد کند. کودکان بیمار بهدلیل ارتباط کمتر با بزرگسالان، کلمات و الفاظ کمتری را فرامیگیرند،
در صورتی که کودکانی که از سلامت جسمانی کاملی برخوردار هستند سریعتر از کودکان بیمار، از نظر گویایی رشد میکنند و دامنه لغاتشان فراتر میرود. همچنین در هر مرحله از رشد کلامی ساختهای مناسبی برای آن مرحله لازم است. بهعنوان مثال برای بر زبان آوردن حروف بیصدا کودک باید به سنی رسیده باشد که قدرت ادای حروف را داشته باشد؛ علاوه بر این کودک قبل از 28ماهگی فاقد دندان جلویی است که از آن، جهت ایجاد اصوات استفاده کند.
عوامل محیطی و خانواده: هر چند سخنگویی کودکان از حد فیزیولوژیک آنها فراتر نمیرود، ولی با این وجود نمیتوان شرایط محیطی و خانوادگی را نادیده گرفت. نوزادانی که در پرورشگاهها بزرگ شدهاند، بهدلیل اینکه با بزرگسالان کمتر ارتباط دارند و سخنانشان از سوی آنها بااهمیت تلقی نمیشود، از نظر کلامی معمولا در رده پایینتری نسبت به سایرین قرار دارند. همچنین محیط خانواده در آموزش سخنگویی کودک نقش بسزایی دارد. کودکی که توسط بزرگسالانی اهل مطالعه و با حوصله پرورش یافته است مسلما از قدرت سخنگویی بهتری نسبت به کودکی که در محیطی ناسازگار و آکنده از درگیری بزرگ شده، برخوردار است و بهتر تکلم میکند. همچنین مادر نخستین کسی است که با کودک ارتباط برقرار میکند و مشوق ادای نخستین کلمات کودک خویش است.
جنسیت: بهتر است بدانید که در مقایسه، دختران معمولاً زودتر از پسران زبان باز میکنند، از کلمات بیشتری استفاده کرده و جملات کاملتری ادا میکنند. اما در حدود سن 6 سالگی میزان گویایی و ذخیره لغات پسران و دختران ابتدا با هم برابر است و سپس پسران بر دختران پیشی میگیرند. ردیف تولد: معمولاً بچههای اول زودتر زبان باز میکند و قدرت بیانشان نیز خیلی خوب است، چون پدر و مادر ذوق و شوق بیشتری نشان میدهند، با او بیشتر سخن میگویند و دوست دارند که زودتر سخن بگوید اما در فرزندان بعدی ممکن است برایشان به امری عادی تبدیل شود.
هوش: میان هوش کودک و قدرت تکلم وی رابطه تنگاتنگی حاکم است. کودک هر چه باهوشتر باشد به همان میزان رشد سخنگویی در وی سریعتر و بهتر صورت میگیرد، همچنین زودتر زبان باز میکند؛ اگر چه دیر زبان باز کردن دلیل بر کم هوشی نیست. همانطور که گفته شد عوامل دیگری نیز در سخنگویی دخالت دارند (معمولا کودکان تیز هوش روانتر و شیواتر صحبت میکنند).
دو زبانی والدین: پدر و مادری که به زبان و لهجههای متفاوت سخن میگویند گاه کودکانشان بین دو زبان مردد شده و دیرتر دست به انتخاب میزنند و شروع به صحبت میکنند؛ بهویژه زمانی که هریک از والدین به زبان خود تعصب نشان میدهند و در یادگیری زبان یا لهجه خودشان توسط کودک لجاجت میورزند
http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=118340
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
سن | علایم هشداردهنده |
4 تا 6 ماهه | · در 4 ماهگی، صداهای والدین خود را تقلید نمی کند. · در 6 ماهگی، نمی خندد یا با صدای بلند جیغ نمی کشد.
|
سن | علایم هشداردهنده |
8 تا 10 ماهه | · در 8 یا 9 ماهگی، هیچ صدایی از خود در نمی آورد تا نظر اطرافیان را به خود جلب کند. · در 9 ماهگی، هنوز نمی توانید صداهای جزئی از خود در آورد. · در 10 ماهگی، هیچ واکنشی به نام خود نشان نمی دهد. · در 9 یا 10 ماهگی، متوجه نمی شوید که خوشحال یا غمگین است.
|
سن | علایم هشداردهنده |
12 تا 15 ماهه | · در 12 ماهگی، واکنش فیزیکی همچون تکان دادن و چرخاندن سر را انجام نمی دهد. · در 12 ماهگی، حداقل یکی دو حرف بی صدا همچون ب، پ و ... را به زبان نمی آورد. · در 12 ماهگی، هنگامی که نیاز دارد تا والدین در مورد چیزی یا کاری به او کمک کنند هیچ کاری انجام نمی کند. · در 15 ماهگی، حداقل 6 حرکت فیزیکی متفاوت همچون دست تکان دادن، اشاره کردن و ... را انجام نمی دهد. · در 15 ماهگی، نمی تواند یک یا دوکلمه کوتاه بیان کند. |
سن | علایم هشداردهنده |
18 تا 24 ماهه | · در 18 ماهگی، نمی تواند دست کم 6 یا 10 کلمه را بیان کند. · در 18 تا 20 ماهگی، نمی تواند به مسایل مورد علاقه خود همچون پرندگان یا هواپیما اشاره کند. · در 20 ماهگی، نمی تواند دست کم 6 حرف بی صدا را بیان کند. · در 21 ماهگی، به فرمان های ساده والدین واکنش نشان نمی دهد. · در 21 ماهگی، با عروسک ها یا خودش بازی نمی کند. به طور مثال، به عروسک هایش غذا نمی دهد یا موهای آن را شانه نمی کند. · در 24 ماهگی، نمی تواند دو کلمه را به هم وصل کند. · در 24 ماهگی، هنوز کارایی وسایل ساده خانه همچون مسواک، تلفن، چنگال و ... را نمی داند. · در 24 ماهگی، حرف ها و رفتارهای دیگران را تقلید نمی کند. · در دوسالگی، هنگام نام بردن اعضای بدن آنها را با دست نشان نمی دهد. |
سن | علایم هشداردهنده |
30 تا 36 ماهه | · در 30 ماهگی، اعضای فامیل متوجه صحبت های او نمی شوند. · در 36 ماهگی، حتی جملات ساده نیز بیان نمی کند، سوال نمی پرسد و دیگران متوجه حرف های او نمی شوند. |
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
سن | علایم هشداردهنده |
سه تا 4 ساله | · در سه سالگی، نمی تواند عبارت های کوتاه را بیان کند. · در سه سالگی، ساختارهای کوتاه را درک نمی کند. · در سه سالگی، تمایلی به بازی با دیگر کودکان ندارد. · در سه سالگی، برایش دشوار است از والدینش جدا شود. · در 3.5 سالگی، نمی تواند حروف بی صدای آخر کلمات را به درستی بیان کند. · در 4 سالگی، هنوز با لکنت حرف می زند. · در 4 سالگی، هنوز نمی توان به وضوح حرف ها او را متوجه شد. |