(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

رشد نوزاد:رشد شخصیت در دوره شیرخوارگی

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com

نویسنده :  مهدی مطهری

کلمات کلیدی  :  تفاوت های شخصیتی، رشد جسمانی، رشد حرکتی، رشد هیجانی، مفهوم دلبستگی، زبان کودک، روان شناسی شخصیت


  شخصیت، جذاب‌ترین، پیچیده‌ترین و مهمترین مبحث دانش روان‌شناسی به‌شمار می‌رود. به گفته‌ عده‌ای از روان‌شناسان، شخصیت از ابتدای تولد تا خاتمه عمر در حال شکل گرفتن و تکامل است و به همین دلیل هیچ‌گاه نمی‌توان از آن به عنوان حالتی ثابت و غیرقابل تغییر سخن گفت.[1] البته بحث رشد شخصیت در کودک شیرخواره و نوزاد، بحث پیچیده‌ای است و تصویر واضحی از آن در اختیار ما قرار نگرفته است. به‌طور مثال، آلپورت نوزاد را به صورت موجودی کاملا لذت‌جو، مخرب، ناخوشایند و غیراجتماعی، کاملا خودخواه، ناشکیبا و وابسته توصیف می‌کند. مواد خام ژنتیکی جسم، خلق‌وخو و هوش در او وجود دارند، اما در دوران نوزادی، چیز کمی وجود دارد که بتوان آن را شخصیت نامید. نوزاد مطابق سائق‌ها و بازتاب‌های خود که با کاهش تنش و افزایش لذت در ارتباط هستند، عمل می‌کند.[2]

 

 

شخصیت در دوران نوزادی

  نوزادی، اولین مرحله رشد روانی – اجتماعی است، دوره‌ای که تقریبا سال اول زندگی را دربرمی‌گیرد و با مرحله دهانی رشد فروید برابر است. این دوره، از تولد شروع شده و تا زمانی که کودک معمولا در 18 تا 24 ماهگی به‌صورت شمرده صحبت کند، ادامه می‌یابد.[3] به عبارت دیگر دوره شیرخوارگی یا نوزادی به بخشی از کودکی گفته می‌شود که از تولد تا زبان باز کردن ادامه دارد و به خاطر عدم توانایی سخن گفتن، این دوره را می‌توان دوره پیش‌کلامی نیز نامید.[4]

 

 

رشد جسمانی

  نخستین جنبه‌های تفاوت‌های شخصیتی، از آغاز تولد در میان نوزادان مشاهده می‌شود. واضح‌ترین این تفاوت‌ها در میزان رشد جسمی در هنگام تولد است. نوزادانی که زودتر از 9 ماه به دنیا می‌آیند، یا در هنگام تولد کمتر از 5/2 کیلو می‌باشند، نارس محسوب می‌شوند و نیاز به مراقبت‌های ویژه دارند تا در برابر عفونت‌ها، تغییرات درجه حرارت و فشار روانی مادر به سازگاری و رشد مناسب برسند.[5]

  یکی از تغییرات آشکار و قابل توجه در سال اول زندگی در رشد جسمانی کودک روی می‌دهد. قد نوزادان معمولا بین 48 تا 50 سانتی‌متر و وزن آنها حدود 7/2 تا 85/3 کیلوگرم است. در 12 ماه اول زندگی، حدود 50 درصد به قد کودکان و 200 درصد به وزنشان افزوده می‌شود. تغییرات قد و وزن در 2 سال اول زندگی سریع هستند. افزایش چربی در حدود 9 ماهگی به اوج خود می‌رسد، به بچه کمک می‌کند دمای ثابت بدن را حفظ کند، در حالی که رشد عضله کند و تدریجی است. رشد اندام‌های بدن از گرایش‌های سری – پایی و مرکزی – پیرامونی تبعیت می‌کند که موجب تغییر در تناسب‌های بدن می‌شود. مغز و مناطق مختلف قشر مخ، به همان ترتیبی که توانایی‌های گوناگون در کودک نمایان می‌شوند، رشد می‌کنند.[6] نوزاد بیشتر وقت خود را صرف خوابیدن می‌کند و هنگام خواب با آرامش تمام استراحت می‌کند. گریه، از ویژگی‌های آشکار نوزادان است و شیوه خاص آن را، حتی در پنج روز اول زندگی، می‌توان به خوبی مشاهده نمود. نوزادان در هفته‌های اول زندگی اشیائی را که در فاصله 20 تا 22 سانتی‌متر قرار گرفته‌اند می‌توانند ببینند و صدای زیر و بم را از یکدیگر تشخیص دهند.[7]

 

 

رشد حرکتی

  رشد حرکتی در دوران کودکی، مثال خوبی است از عملکردهایی که به رسش[8] بستگی دارند. در سال اول زندگی، کودکان می‌توانند بدون کمک دیگران بنشینند، سپس سینه‌خیز و بالاخره راه بروند. هرچند این توانایی‌ها به رسش بستگی دارند، ولی داشتن امکان برای تمرین مهارت‌های حرکتی نیز در آن موثر است. به‌طور کلی، زمان ظاهر شدن عملکردهای حرکتی کودک مانند راه رفتن، باهوش یا حتی رشد جسمانی بعدی کودک ارتباطی ندارد و نمو حرکتی زمانی به انجام می‌رسد که کودک به سطح رشد لازم برای تحقق پاره‌ای از فعالیت‌ها رسیده باشد و رفتارهای بازتابی ابتدایی در او کمتر شده باشد.[9]

 

 

رشد شناختی

  رشد شناختی، در سال اول زندگی در قلمروهای مختلفی بروز می‌کند که از میان آنها چهار قلمرو اهمیت خاصی دارند. اولین توانایی "ادراک" است. کودک خردسال می‌تواند اشیاء و کیفیات آنها مانند، رنگ، عمق و شکل را ادراک کند. دومین توانایی "توانایی تشخیص اطلاعات" است. کودکان قادرند محرک‌هایی را که به هم شباهت دارند، ولی یکسان نیستند تشخیص دهند، مانند تصاویر تکرای از یک چهره که از زوایای مختلف دیده می‌شود. سومین توانایی "رده‌بندی" است، یعنی گروه‌‌بندی اشیاء یا امور براساس مشخصه‌های مشترک. برای مثال در سن یک‌سالگی، کودکان احتمالا اشیاء را برحسب رنگ رده‌بندی می‌کنند. چهارمین توانایی شناختی کودک در سال اول زندگی "افزایش حافظه" است. کودکان خردسال می‌توانند محرکی را که قبلا دیده‌اند تشخیص دهند و همچنان که بزرگتر می‌شوند محرکی را که قبلا با فاصله زمانی طولانی‌تری دیده‌اند تشخیص خواهند داد.[10]

 

 

رشد هیجانی و اجتماعی

  مطالعاتی که در این زمینه انجام شده به میزان دلبستگی کودکان به مادرانشان می‌پردازد. نظریه‌پردازان چنین مطرح کرده‌اند که نوزاد انسان به‌طور ژنتیکی آماده است تا به افرادی که از او مراقبت می‌کنند دلبسته شود و این دلبستگی‌ها باعث سازش بیشتر او با محیط می‌شود. بدین‌ترتیب کودک به دلیل دلبستگی به والدین خود، ارزش‌ها و معیارهای افرادی را که از او مراقبت می‌کنند را می‌پذیرد. شدیدترین دلبستگی‌ها زمانی ایجاد می‌شود که مراقبت‌کننده در برابر حرکات و رفتار کودک حساس و پاسخگو و حامی او باشد.[11]

  در این دوره تقریبا همه علائم هیجان‌های اصلی در کودک وجود دارد. لبخند اجتماعی بین 6 تا 10 هفتگی و خنده تقریبا بین 3 تا 4 ماهگی نمایان می‌شود. خشم و ترس، مخصوصا به ‌صورت اضطراب غریبه در نیمه دوم یک‌سالگی افزایش می‌یابد و توانایی پی‌بردن به احساسات دیگران در سال اول بیشتر می‌شود. همچنین نوباوگان بین 7 تا 10 ماهگی، جلوه‌های صورت را به گونه‌ طرح‌های سازمان‌یافته، درک می‌کنند و در اواسط سال دوم، می‌فهمند که واکنش‌های هیجانی دیگران با آنها فرق دارند.[12]

 

 

رشد مهارت‌های جنبشی

  سخن گفتن، از جمله مهارت‌های جنبشی کودکان به شمار می‌آید و اکثر آنها از 12 ماهگی به بعد زبان را برای بیان خواست‌ها و نیازهای خود به‌کار می‌برند، هرچند که بعضی از کودکان تا 2 سالگی هم قادر به سخن‌گویی نیستند. در این دوره قدرت تقلید و ایجاد صدا در کودک بسیار زیاد است و اگر از پیشرفت‌ محروم بماند ممکن است بعدها به اختلال‌های گفتاری دچار شود.[13] البته باید توجه داشت که در آغاز سخن گفتن، زبان کودکان همواره تایید نمی‌شود، بلکه در سطح فردی یا خودمحور صورت می‌گیرد. این دوره از نوباوگی با زبان اوتیستیک مشخص می‌شود، یعنی زبان خصوصی‌ای که برای دیگران معنی چندانی ندارد. ارتباط اولیه به صورت جلوه‌های صورت و به صدا درآوردن واج‌های مختلف بیان می‌شود که هر دو آنها از طریق تقلید آموخته می‌شوند و سرانجام ژست‌ها و صداهای گویایی، برای کودک همان معنایی را پیدا می‌کنند که برای دیگران دارند. این ارتباط، علامت شروع زبان نحوی و پایانی دوره نوباوگی است.[14]

 

 

نقش مادران

  واضح است که نوزاد در هفته‌های اول بعد از تولد، در تعامل میان مادر و نوزاد، کاملا منفعل و کنش‌پذیر نیست. در طول سه ماهه اول زندگی و شاید هم قبل از آن، نوزاد فعالانه با مادر خود در تماس است و با حرکت‌ها و ژست‌های خاص، از قبیل تعقیب حرکت‌های مادر با چشم، لبخند زدن، گریه کردن و نظایر آن، توجه مادر را به خود جلب می‌کند.[15] نقش مادران در این دوره دارای اهمیت فراوانی است. به طوری که جدایی کودک از مادر اثرات ناگوار روانی را درپی‌دارد. از عوامل حیاتی مهم در طول این دوره کسب محبت کافی و امنیت در درجه اول از سوی مادر است. اگر کودک در برآورده کردن این نیازها موفق باشد، رشد روانی مثبتی خواهد کرد و شخصیت وی شکل خواهد گرفت.[16]


[1] . احدی، حسن؛ روان‌شناسی رشد، تهران، بنیاد، 1374، چاپ هشتم، ص 85.

[2] . شولتز، دوان‌پی؛ نظریه‌های شخصیت، یوسف کریمی و همکاران، تهران، ارسباران، 1378، چاپ دوم، ص 274.

[3] . فیست، جس؛ نظریه‌های شخصیت، یحیی سیدمحمدی، تهران، روان، 1386، چاپ دوم، ص 264.

[4] . منصور، محمود؛ روان‌شناسی ژنتیک، تهران، سمت، 1381، چاپ سوم، ص 169.

[5] . کریمی، یوسف؛ روان‌شناسی شخصیت، تهران، ویرایش، 1378، چاپ پنجم، ص 25.

[6] . برک، لورا ای؛ روان‌شناسی رشد، یحیی سیدمحمدی، تهران، ارسباران، 1381، چاپ اول، ص 209.

[7] . همان، ص 148.

[8] . "رسش" عبارت است از توالی همگانی بیولوژیکی در دستگاه عصبی مرکزی که زمینه را برای ظاهر شدن عملکردی روان‌شناختی آماده می‌کند.

[9] . ماسن، هنری و همکاران؛ رشد و شخصیت کودک، مهشید پارسایی، تهران، سعدی، 1374، چاپ هشتم، ص 134.

[10] . همان، ص 135.

[11] . همان، ص 173.

[12] . برک، لورا ای؛ روان‌شناسی رشد، ص 291.

[13] . پارسا، محمد؛ روان‌شناسی رشد کودک و نوجوان، تهران، بعثت، 1375، چاپ یازدهم، ص 149.

[14] . فیست، جس؛ نظریه‌های شخصیت، ص 265.

[15] . روان‌شناسی شخصیت، ص 28.

[16] . شولتر، دوان‌پی؛ نظریه‌های شخصیت، ص 274.


 

مطالب پیشنهادی

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی