درست است که همه مردم دوست دارند بهترین و سعادتمندترین زندگی مشترک را داشته باشند، ولی بعضی کارها که شاید متوجه آنها هم نباشید، به رابطه شما آسیب می زنند. در واقع شما عمداً این کارها را انجام می دهید، زیرا معتقدید که کار درستی هستند، ولی درست برعکس آن صحیح است. از اشتباهات زیر دوری کنید تا زندگی مشترک شما دوام یابد.
سکوت می کنید.
1. صبر می کنید تا شوهرتان در صورت نیاز به چیزی به حرف بیاید.
آقایان دوست دارند قوی باشند، نه آسیب پذیر و بسیاری از آنها حس می کنند که نمی توانند به داشتن نیازهای بیشتری اعتراف کنند. اگر او حس کند که شما زیادی سرتان شلوغ است یا نیاز او را قبول نمی کنید، ساکت می ماند و درمانده می شود. از او بپرسید که به چه فکر می کند و چه می خواهد. صبر نکنید تا خودش آن را مطرح کند، زیرا به احتمال زیاد هرگز این کار را نخواهد کرد.
کمی تشکر کنید.
2. شما به شوهرتان نمی گویید چقدر از او سپاسگزارید.
چه او نان آور باشد چه پدری بیکار باشد، باید از تلاش های او قدردانی کنید، در غیر این صورت فکر می کند سربار است. حتی اگر شما هم پا به پای او کار می کنید، باید تشکرات قلبی خود را به او نشان دهید. کمبود تقدیر و سپاسگزاری در زندگی مشترک بیزاری می آفریند.
گودال های عشقی
3. شما کمبود شور جنسی خود را نادیده می گیرید.
اگر او از شما تقاضای رابطه جنسی می کند و شما معمولاً دست رد به سینه اش می زنید، به تدریج به سوی زناشویی بی عشق خواهید رفت. اگر شما حال و حوصله اش را ندارید، این مسئولیت به گردش شماست که دلیلش را بفهمید. شاید دلیلی روانی یا عاطفی داشته باشد، ولی اینکه به این مشکل رسیدگی کنید، نشان می دهد که برایتان مهم است. با پزشک خود حرف بزنید و راه حلی پیدا کنید. اینکه این قضیه را نادیده بگیرید، انگار او را نادیده گرفته اید.
عمل کردن بهتر از حرف زدن است.
4. شما شکایت می کنید که او به شما محبت نمی کند، در حالیکه این کار را می کند.
شوهرتان هر چقدر هم یک دل نه صد دل عاشق شما باشد، به احتمال زیاد درباره آن با شما حرف نمی زند. او احساسات خود را از طریق پدری کردن برای بچه ها و یا زدن چمن های باغچه نشان می دهد. با آنکه شما منتظر گفتگویی طولانی در مورد عشق هستید، ولی نباید این نوع بیان احساسات و عشق و حمایت او را نادیده بگیرید.
رقبای پیشین
5. بطور ناخودآگاه خواستگارهای قبلی خود را بت می کنید.
بعضی از خانم ها با گذشت زمان و محو شدن بدی های خواستگاران پیشین، از آنها تعریف و تمجید می کنند. یادتان باشد که این کار بر روابط محکم هم تأثیر منفی می گذارد. صحبت کردن در مورد خوبی های خواستگاران قبلی، جر و بحث های بدی را با همسرتان شروع می کند. باید روی بهترین ویژگی های همسرتان تمرکز کنید و بجای مقایسه او با دیگران، ارتباط بهتری با او برقرار کنید.
خبر بد
6. معتقدید همه مردها بد هستند.
شاید در گذشته از سوی بعضی ها بدی هایی دیده باشید و منتظر باشید که شوهرتان هم مثل آنها شود. مشکل بزرگ اینجاست که هرگز نمی توانید رابطه خوبی با شوهرتان برقرار کنید، اگر هنوز روی همان باورها تأکید می کنید. آنچه اتفاق افتاده را بپذیرید و خودتان و دیگران را ببخشید و رفتار خود را عوض کنید. شروع تازه ای با همسرتان داشته باشید.
گمانه زنی نکنید.
7. گمان می کنید می دانید او به چه می اندیشد.
حدس و گمان، دشمنی می آفریند. بجای آنکه با شوهرتان حرف بزنید، در ذهنتان سناریو می نویسید. هر وقت دیدید در حال گمانه زنی هستید، خودتان را کنترل کنید. نگرانی های خود را با شوهرتان در میان بگذارید و واقعیت را جستجو کنید.
تک روی
8. شما به تنهایی سعی می کنید این رابطه را ادامه دهید.
تلاش از سوی یک نفر همیشه زندگی مشترک را به مشکل و دردسر می کشاند. رابطه با دو نفر شروع می شود. اگر یکی از این دو نفر حضور نداشته باشد یا از لحاظ عاطفی غایب باشد، هیچ ارتباطی نمی ماند. همیشه حواستان باشد که آیا شما به تنهایی رابطه را پیش می برید یا خیر، در این صورت از کارشناس و مشاور بخواهید که راهنمایی تان کند.
عادلانه مبارزه کنید.
9. زمانی که اختلاف نظر دارید، دیدگاه او را نادیده می گیرید.
اگر شوهرتان در دخل و خرج شما دخالت می کند، فوراً او را در مورد خرج های خودش سرزنش نکنید. زیرا در این صورت فقط وارد فاز حمله و دفاع می شوید و فرصتی برای درک همدیگر نمی یابید. لازم نیست در مورد همه چیز با هم توافق داشته باشید، ولی در عین حال باید دیدگاه یکدیگر را درک کنید.
جدی باشید.
10. شما برای برقراری ارتباط روی طعنه و کنایه تکیه می کنید.
منظورمان از این جمله شوخی ها و مزه پرانی ها نیست، بلکه زمانی است که شما با استفاده از طعنه و کنایه می خواهید حرف و پیام خود را برسانید. این یک روش انفعالی-تهاجمی برای بیان عصبانیت و آزردگی است. سعی کنید بجای نیش و کنایه زدن، حرفتان را رک و جدی و واضح بگویید.
کمبود ارتباط
11. هر روز با او تماس نمی گیرید.
شما خودتان می دانید که باید زندگی مشترک خود را تقویت کنید، ولی وقتی سرتان شلوغ می شود، دور شدن از هم آسان است. به عبارت دیگر شما به این باغچه آب نمی دهید. اگر حس می کنید که شوهرتان دیگر فقط برایتان یک همخانه است، از خودتان بپرسید که چرا از او دوری می کنید. اگر از جواب خود مطمئن نیستید، از تراپیست کمک بخواهید و مسئله را تا دیر نشده، حل کنید.
مطالب پیشنهادی:
50 روش برای خلاص شدن از دست معشوقه ها
5 روش واداشتن مردان برای بیان احساست درونی
مطالب پیشنهادی:
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها و مراکز پزشکی
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
دسترسی به تمامی این مطالب در سایت
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
ابهری، کارشناس اجتماعی تاکید کرد: در قضاوت، عجله و شتاب برای نتیجه گیری و هرگونه پیش داوری باعث انحراف نتایج ارزیابی میشود.
90 درصد قضاوت های زود هنگام، نتایجی منفی را در بر دارند با توجه به اینکه ارزیابی و سنجش رفتارها، کنشها و واکنشهای دیگران نیازمند ارکان مخصوصی است.
این آسیب شناس اجتماعی در ادامه گفت: از نگاه رفتارشناسی برای آنکه قضاوت مخصوصا در روابط همسران دارای نتایج مطلوب و مثبت باشد، باید به مواردی توجه کرد.
ابهری همچنین تاکید کرد: باید شناخت همسران از یکدیگر کامل بوده و حداقل مبانی عمل و عکس العمل یکدیگر را بشناسند.
وی در ادامه افزود: برای قضاوت مطلوب باید همسرمان را بر اساس وجدان و معیارهای اخلاقی ارزیابی کنیم.
ابهری خاطرنشان کرد: در قضاوت، عجله و شتاب برای نتیجه گیری و هرگونه پیش داوری باعث انحراف نتایج ارزیابی میشود.
این آسیب شناس اجتماعی در ادامه با تاکید بر این نکته که در یک قضاوت درست و منطقی باید به حرفهای طرفین کاملا توجه نمود و خود را به جای او قرار داد، اظهار کرد: متاسفانه قضاوتهای عجولانه در روابط عاطفی خصوصا بین همسران نتایج منفی و در پارهای از اوقات عواقب غیر قابل جبران به وجود میآورد.
ابهری در پایان تاکید کرد: پیش داوری و شتاب در قضاوت ممکن است پردهای بر روی واقعیتها کشیده و باعث آزارهای روحی و روانی و حتی زیانهای جسمانی به زوجین شود.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
به وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم . برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتی- اجتماعی و زیست محیطی) به مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
|
برانگیختگی هفتساله زناشویی سندرم،نظریه، عقیده و اصطلاحی در روانشناسی رابطه است که میگوید پس از حدود کم و بیش هفت سال اشتیاق جنسی و احساس رضایت رابطه زناشویی به تدریج کاسته میگردد.این نظریه از گرایش به پیمانشکنی و خیانت زناشویی در حدود سال هفتم ازدواج سخن میگوید. تمایل به طلاق از دیگر ادعاهای این نظریه است.این موضوع روانشناسی همچنین تمایل فرد متاهل به ارزیابی مجدد در ارتباط زناشویش را بازگو میکند. البته این مدت بر اساس آمار و شواهد ممکنا" و محتملا" کمتر از هفت سال هم روی میدهد اما با توجه به این که بر اساس برخی آمارها در آمریکا متوسط طول عمر هر ازدواج هفت سال است مدت هفت سال را برای این تئوری در نظر گرفتهاند.
وسوسه و برانگیختگی هفتساله زناشویی چیز بدی نیست ولی آن چیز که اهمیت دارد این است که نباید توجه زیادی به آن کرد زیرا در زندگی اولویت اصلی ازدواج و روابط با همسر است.
احساس آزردگی، عدم تمایل به حل مشکلات، ناامیدی از حل مشکلات، افسردگی، احساس پوچی و بیمعنایی و احساس نداشتن حامی عاطفی از جمله نشانههای عاطفی افراد دلزده جنسی است.
پژوهشگران دانشگاه میشیگان و دانشگاه استونی بروک طی دو نوبت، از ۱۲۳ زوج مصاحبه و پرسوجو کردند. مصاحبه نخست در سال هفتم ازدواج و مصاحله دوم در سال شانزدهم ازدواج انجام گردید. یکی از نتایج این تحقیق در خصوص کسالت و ملالت در زندگی مشترک بود. روانشناسان گزارش دادند که نه فقط ستیزهجویی و ناسازگاری بلکه یکنواختی و دلزدگی نیز در دراز مدت و به مرور رابطه زناشویی را شکل داده و تاثیر مستقیم بر روی آن میگذارد. این تحقیق توسط پروفسور خانم تری اورباچ در دانشگاه میشیگان انجام شد. پژوهشگران با هدف پیشبینی کفیت و چگونگی رابطه زناشویی، عامل کسالت و دلزدگی را در زوجهای ساکن دیترویت، از نژاد سیاه و سفید و در خلال سال هفتم تا شانزدهم مورد ارزیابی قرار دادند. در این تحقیق روانشناسی، زن و شوهر در هر خانواده از یک نژاد بودند و ازدواجها همگی نخستین تجربه مشترک زناشویی بود. همچنین زنها همگی کمتر از ۳۵ سال سن داشتند.
از شرکتکنندگان در این تحقیق پرسیده شد که در خلال ماه گذشته چند وقت یک بار احساس کردید که زندگیتان دچار ملالت و دلزدگی شده است؟ یا اینکه چند وقت یک بار زندگیتان تبدیل به محیطی یکنواخت و خستهکننده گردیده است؟ طوری که مدام کارهای تکراری انجام دهید و به ندرت کاری هیجانانگیز با همسرتان، به صورت مشترک انجام دهید.
پرسش دیگر این بود: چقدر از زندگی مشترکتان راضی هستید و چقدر رابطه شما با هم صمیمی بوده است؟ تحقیقات پژوهشگران گزارش داد که کسالت و یکنواختی خیلی زیاد در سال هفتم پیشبینی کننده میزان بسیار بسیار کم رضایت و خشنودی در سال شانزدهم است. همچنین رضایت و خشنودی بسیار زیاد در سال هفتم لزوماً" از یکنواختی و دلزدگی بسیار ناچیز در سال شانزدهم خبر نمیدهد.
ملالت و یکنواختی در زندگی زناشویی به صمیمیت و نزدیکی زوجین آسیب میرساند و میزان رضایت و خرسندی از زندگی مشترک را کم میکند. خانم تری اورباچ همچنین میگوید که هیجان و شور در زندگی موجب جهش شدید میزان صمیمیت میگردد. زوجین میتوانند میزان کسالت و روزمرگی زندگی را با شرکت در فعالیتهای دو نفره و هیجانی کاهش دهند. صمیمیت منجر به افزایش خرسندی، رضایت، پاسخگویی و مسئولیت زناشویی، تعهد و صداقت میگردد.
عوامل:
دلایل زیر ممکن است در این پدیده دخیل باشد:
مشکلات اقتصادی
کار بیش از حد و خستگی زیاد
صورت حسابها
هزینههای ساختمان محل سکونت و آپارتمان
کودکان و خردسالان
نداشتن وقت کافی برای گفتگو با همسر
استرس و اضطراب روزمره زندگی
راهکار:
تحقیقات درباره برانگیختگی هفتساله زناشویی نشان میدهد که این نشانه احساسی واقعی است که در شخص متاهل رخ میدهد اما عدم اشتیاق به همسران به یکدیگر پس از هفت سال یک نظریه است و ممکن است در بسیاری از زوجها صحت نداشته باشد. درک و شناخت برانگیختگی هفتساله زناشویی آسان است، موضوعهای قابل اهمیت تلاش و اقدام برای دوری گزیدن از تجربه این احساس و شناسایی راهکارهای از بین بردن آن است.
زوجهایی که با پدیده برانگیختگی هفتساله زناشویی رو به رو نشدهاند و آن را تجربه نکردهاند میتوانند مشاور خوبی برای حل این مشکل باشند. زوجهایی بودهاند که اذعان داشته که سال به سال زندگی زناشویی آنها بهتر و بهتر شده است. این افراد می گویند توجه به زندگی مشترک و دقت در رابطه و ملاحظه همسر به صورت سال به سال، کلید موفقیتمان در مواجه نشدن با پدیده برانگیختگی هفتساله زناشویی میباشد. این بدان معنی است که همان مقدار که کودکان در زندگی مشترک نیازمند توجه هستند، زندگی مشترک نیز به توجه و مراقبت نیاز دارد. در زیر چند راهحل ارائه شده است:
پیش از برنامه ریزی و تصمیم همسر خود را از طرح و فکر جدید مطلع کنید و در این باره با وی گفتگو و تبادل نظر کنید.
روزانه حدود ۱۵ دقیقه با همسرتان صحبت کنید و این را به یک عادت تبدیل کنید.
به صورت برنامه هفتگی با همسرتان عاشقانه از خانه بیرون بروید و تفریح کنید. این کار باعث میشود در چشم یکدیگر جذاب تر به نظر برسید.
در روز حداقل یک بار کاری کنید که همسرتان خرسند شود و احساس خوشبختی کند.
خواستههایتان را شفاف بیان کنید.
دیگر ویژگیها:
از ابتدای ازدواج فرد متاهل ممکن است نشانههایی از این حالت را در خود ببیند ولی اهمیتی نمیدهد یا بر اثر مشغله زندگی اقدامی انجام نمیدهد. بعد از حدود هفت سال سرانجام شخص پی میبرد که چیزی را از دست داده است و تلاش میکند تغییری در زندگیش به وجود بیاورد.
ظاهراً" شخصی که حدود هفت سال متاهل بوده و یا این مدت را با کسی گذرانده است پس از طی این مدت به تدریج نظرش به دیگر گزینهها جلب میگردد و احساس تمایل زیادی به دیگران دارد و انتظار میرود طرف جنسی خود را ترک یا به او خیانت کند.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
یک رابطه زناشویی سالم و قوی میتواند بزرگترین عامل موفقیت در زندگی شما باشد. روابط خوب میتواند بر تمام جنبههای زندگی شما تاثیرگذار باشد و سلامت جسمیو روانی شما را تضمین کرده و رابطه شما را با دیگران نیز بهبود بخشد. در عین حال یک رابطه زناشویی بد میتواند تاثیر منفی جبران ناپذیری بر زندگی شما بگذارد. رابطهها نوعی سرمایه گذاری هستند. هر چه بیشتر سرمایه به آنها اختصاص دهید، بیشتر برداشت خواهید کرد. با استفاده از راهکارهایی که به شما معرفی میکنیم میتوانید یک رابطه سالم بین خود و همسرتان بسازید یا اگر رابطه بین شما آسیب دیده است، آن را بازسازی کرده و دوباره بهبود بخشید.
چگونه رابطه عاطفی بین خود و همسرتان را تقویت کنید
نوع رابطه زناشویی هر زوجی منحصر به فرد است. افراد با سابقههای مختلف به دلایل گوناگونی به یکدیگر جذب میشوند. اما اموری در روابط موفق هستند که بین همه زوجها مشترکاند. دانستن اصول اولیه یک رابطه سالم باعث میشود آن رابطه برای هر دو طرف پرمعنا، عمیق و هیجان انگیز باشد.
مبانی یک رابطه عاشقانه سالم چیست؟
هر دو طرف باید به امور یکدیگر اهمیت دهند. گاه دیده میشود دو نفر در کنار یکدیگر یک زندگی آرام و به دور از حاشیه دارند. ممکن است در نگاه اول بسیار خوشبخت به نظر برسند اما این رابطه را نمیتوان یک رابطه سالم دانست. دو طرف یک رابطه باید به مشکلات و امور یکدیگر اهمیت دهند و از کنار مسائل مربوط به طرف مقابل به راحتی نگذرند. ارتباط کم با طرف مقابل در یک رابطه فاصلهها را بیشتر میکند. به همین دلیل زمانیکه مجبور میشوید با طرف مقابلتان در مورد یک امر مهم صحبت کنید، او حرف شما را درک نکرده و به مشکل شما اهمیتی نخواهد داد. با اختلافات کنار بیایید. برخی زوجها اختلافاتشان را به آرامی و با خونسردی حل میکنند در حالیکه برخی دیگر صدایشان را بالا برده و عصبی میشوند. مهمترین نکته برای داشتن یک رابطه موفق این است که از اختلافات نهراسید. شما باید بتوانید اموری که نسبت به آنها رضایت ندارید را با همسرتان در میان بگذارید. همچنین باید توانایی حل اختلافات بدون عصبانیت، تمسخر طرف مقابل، تعصب، لجاجت و اصرار بی مورد بر حرف خود داشته باشید. روابط و سرگرمیهای بیرون از خانه داشته باشید. هیچ فردی به تنهایی نمیتواند تمام نیازهای ما را برآورده کند. داشتن انتظارات بیش از حد از طرف مقابل فقط فشارها را بر او افزایش میدهد. داشتن دوستهایی در محیط خارج از خانه نه تنها روابط اجتماعی شما را تقویت میکند، بلکه میتواند به بهبود روابط شما با همسرتان نیز کمک کند.
گفتگو: یک گفتگوی صادقانه و شفاف یکی از قسمتهای کلیدی یک ارتباط سالم است. وقتی هر دو طرف رابطه برای ابراز نیازها، ترسها و نقطه نظراتشان احساس امنیت خاطر کنند، اعتماد و آرامش هر دو طرف نسبت به یکدیگر افزایش مییابد. گاه این ارتباط از طرق غیر کلامیبرقرار میشود، مانند ارتباط چشمی، حالت بدن یا حتی ایجاد ارتباط فیزیکی.
صمیمیت فیزیکی را زنده نگه دارید
تماس فیزیکی یکی از قسمتهای بنیادین حیات انسانهاست. تحقیقات بر نوزادان ثابت کرده است که تماس فیزیکی والدین آنها میتواند در رشد مغز آنها بسیار موثر باشد. این فواید فقط منحصر به دوران کودکی نیست. افرادی که با انسان دیگری تماس فیزیکی ندارند، در زندگی تنها و منزوی خواهند بود. تحقیقات نشان میدهند که تماس فیزیکی عاطفی باعث ترشح هورمونی به اسم اکسیتوسین میشود. این هورمون باعث تقویت روابط عاطفی میشود. منظور از روابط عاطفی فقط روابط جنسی نیست. بلکه تماسهای فیزیکی معمولی، مانند گرفتن دست یکدیگر، در آغوش گرفتن و بوسیدن، نیز میتواند در بهبود روابط بسیار تاثیر گذار باشد. سعی کنید بفهمید همسرتان از چه نوع تماس فیزیکی بیشتر خوشش میآید. برخی انواع تماس فیزیکی ممکن است برای فرد مقابل غیر منتظره باشد و تاثیری
نامطلوب بر رابطه شما بگذارد.
ساعاتی از روز را که سرحال هستید با یکدیگر سپری کنید
شاید شما از هم از آن دسته افرادی باشید که دوران نامزدی به نظرشان بسیار شیرین و بهتر از بعد از ازدواج میآید. گویی در آن زمان همه چیز به نظر جدید و هیجان انگیز میآمد. شما ساعتها با نامزدتان صحبت میکردید و هیچ گاه از این صحبتها خسته نمیشدید. اما با گذشت زمان، فرزندان، امور شغلی و بسیاری مسائل دیگر برای شما زمانی برای گذراندن وقت با همسرتان باقی نمیگذارد. اما شما باید به هر طریقی که میتوانید بخشی از زمان خود را به گذراندن با همسرتان اختصاص دهید. این کار برای داشتن رابطه ای سالم و پایدار بسیار مهم است. اگر نتوانید این کار را انجام دهید، ارتباط و درک مقابل شما دچار مشکل خواهد شد. معمولا در اوایل یک رابطه، طرفین از روحیه و نشاطی بیشتری برخوردار هستند. اما با گذشت زمان این روحیه و شادابی کاهش پیدا میکند و استرسهای روزانه افراد را فرسوده میکند. کمیشوخ طبعی و نشاط میتواند در جلوگیری از این مسئله بسیار موثر باشد.
کاری کنید که با همسرتان اوقات خوشی را بگذرانید: به دنبال راههایی برای غافلگیر کردن همسرتان باشید. مثلا میتوانید بدون مقدمه برای همسرتان گل بخرید یا یک فیلم مورد علاقه همسرتان را برای او تهیه کنید. سعی کنید روحیه کودکانه خود را تقویت کنید. بازی کردن با کودکان میتواند به شما کمک کند کودک درونتان فعال شود. برخورداری از نشاط کودکانه میتواند در بسیاری از موارد برخورد با مشکلات را برای شما راحتتر کند. از هر فرصتی برای خندیدن با هم استفاده کنید. اگر کمیشوخ طبعی داشته باشید،اکثر موقعیتها آنقدرها هم که به نظر میآیند تلخ و وحشتناک نیستند.
هیچگاه ارتباط خود را با همسرتان قطع نکنید
ارتباط خوب پایه و اساس یک رابطه خوب است. وقتی افراد با یکدیگر خوب ارتباط برقرار نمیکنند، در واقع با اینکارشان به عوامل بیرونی اجازه میدهند به راحتی بر روابط آنها تاثیر بگذارند. تا زمانیکه طرفین یک رابطه بتوانند با یکدیگر خوب ارتباط برقرار کنند، میتوانند مشکلات و موانع پیش رو را یکی پس از دیگری از پیش رو بردارند.
حالات عاطفی طرف مقابلتان را بشناسید: هر یک از ما در برقراری ارتباط شیوه منحصر به فرد خود را داریم. ممکن است واکنشهای همسر شما با شما متفاوت باشد. سعی کنید حالات گوناگون همسرتان را خوب بشناسید و در عین حال حالات خود را نیز به او بشناسانید. برای مثال ممکن است فردی بعد از یک روز سخت کاری با شنیدن یک جمله محبت آمیز از طرف همسرش سرحال شود در حالیکه دیگری دوست داشته باشد یک فنجان چای نوشیده و با همسرش در رابطه با آن روز صحبت کند. بخش اعظمیاز برقراری ارتباط از راههای غیر کلامیصورت میگیرد. راههای غیر کلامیشامل ارتباط از طریق نگاه، حالات گوناگون بدن … است. در یک رابطه، طرفین باید این حالات خود را به خوبی بشناسند و همچنین به حالات خود نیز توجه داشته باشند. گاه ممکن است حالت بدن و چهره ما با آن چیزی که به زبان میآوریم متفاوت باشد. این تعارض از چشم طرف مقابل دور نمیماند.
افکار و انتظارات خود را برای همسرتان توضیح دهید: ممکن است شما تصور کنید که از آنجاییکه شما و همسرتان چندین سال است که با یکدیگر زندگی میکنید، همسر شما افکار و انتظارات شما را به خوبی میشناسد و تشخیص میدهد. اما همسر شما قرار نیست ذهن شما را بخواند. شاید او متوجه برخی انتظارات شما بشود، اما بهترین و سالم ترین راه این است که شما خودتان افکارتان را برای او توضیح دهید. به هر حال افراد در طول زمان تغییر میکنند. ممکن است انتظارات حال شما با انتظارات پنج سال پیش متفاوت باشد. شفاف بودن در این رابطه میتواند بسیاری از مشکلات شما را حل کند.
روابط سالم بر پایه درک متقابل و گذشت استوارند
اگر شما انتظار دارید که همیشه آنچه شما میخواهید عملی شود، باید منتظر ناکامیباشید. روابط سالم بر پایه درک متقابل و گذشت استوارند. البته باید سعی کنید این گذشت در حد تعادل باشد.
آنچه نزد همسرتان مهم است را بشناسید: سعی کنید بفهمید چه چیزی برای همسر شما بسیار مهم است. در آن امور از خود گذشت بیشتری نشان دهید. در عین حال شما نیز باید به گونهای خط قرمزهای خود را به همسرتان بشناسانید. اینکه شما بخواهید مدام گذشت کنید و خواستههای خود را نادیده بگیرید، به تدریج منجر به ایجاد خشم و عقده در شما میشود.
هدفتان نباید پیروزی باشد: اگر شما رفتارتان با همسرتان به گونه ایست که انتظار دارید همیشه «حرف حرف شما باشد»، تقریبا میتوان گفت هیچ گاه به تفاهم نخواهید رسید. گاه ریشه این رفتار در این است که در دوران کودکی فرد نمیتوانسته به خواستههایش برسد یا دچار ناکامیهایی شده است. تاکید کردن بر برخی امور اشکالی ندارد اما باید به همسرتان نیز اجازه اظهار نظر بدهید. اگر به نظرات همسرتان احترام بگذارید، راحتتر میتوانید در سایه تفاهم به خواستههای خود برسید.
راههای حل و فصل محترمانه اختلاف را یاد بگیرید: اختلاف جز جدایی ناپذیر هر رابطه ایست. اما برای اینکه یک رابطه پایدار بماند، هر دو طرف باید بتوانند اظهارنظر کنند. هدف هیچ یک از طرفین نباید پیروزی باشد. بلکه هدف باید حل اختلاف با احترام و محبت باشد. سعی کنید هنگام مشاجره مدام از کلمه «من» در مقابل «تو» استفاده نکنیدو همچنین موضوعات اختلافات پیشین را وارد موضوع بحثتان نکنید. هنگام مشاجره، هیچ گاه به طرف مقابلتان بی احترامینکنید.
در کنار خوشیها، انتظار سختیها را نیز داشته باشید
در هر رابطهای، بالا و پایینهای زیادی وجود دارد. رابطه شما همیشه به یک شکل نخواهد بود. گاه یکی از طرفین ممکن است دچار مشکلی باشد که برای او ناراحتی واسترس زیادی ایجاد میکند، مانند از دست دادن یکی از اعضای خانواده، مشکلات شغلی و سلامتی.
این مشکلات میتواند بر هر دو طرف رابطه به گونه ای تاثیر بگذارد و ایجاد ارتباط با یکدیگر را برای آنها مشکل کند. افراد برای حل مشکلاتشان از راههای متفاوتی استفاده میکنند. این مسئله نباید باعث سؤ تفاهم شده و خشم و کینه طرفین را نسبت به هم زیاد کند. به منظور کاهش اینگونه تنشها، سعی کنید تا میتوانید مشکلات بیرون از خانه را به همسرتان منتقل نکنید. اغلب افراد فکر میکنند که اگر مشکلشان را به همسرشان بگویند سبک میشوند و فشار ناشی از آن مشکل بر آنها کاهش مییابد. اما واقعیت این است که اینکار به مرور بر رابطه شما با همسرتان تاثیر منفی میگذارد و محیط خانه را برای شما غیر قابل تحمل میکند. همچنین سعی کنید در مقابل تغییرات انعطاف پذیر باشید. تغییر یکی از اجزا تفکیک ناپذیر زندگی است.تغییر در بسیاری از موارد باعث رشد هر دو طرف رابطه شده و در عین حال بسیاری از مشکلات را حل میکند.
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
هر انتظاری که در حیطه رابطه زناشویی تعریف نشده باشد، شریک رابطه از آن بیزار باشد، آن را انکار کند و قادر به انجام دادن آن نباشد انتظاری بیجا و نامعقول است.
انتظارات بی مورد و غیر منطقی از عوامل مخرب رابطه زناشویی هستند. هر انتظاری که در حیطه رابطهزناشویی تعریف نشده باشد، شریک رابطه از آن بیزار باشد، آن را انکار کند و قادر به انجام دادن آن نباشد انتظاری بیجا و نامعقول است. تنها نتیجه این نوع توقعات خشم، عصبانیت و ناامیدی است.
در ازدواج، درخواستها و توقعها مشخص هستند. هیچ کس به کسی که دوستش دارد، نمیگوید « اگر من با تو ازدواج کنم خودم را بدبخت میکنم. با این حال بیا با من ازدواج کن ». حداقل انتظاری که در رابطهمشترک زناشویی انتظار دارید احساس خوشبختی و خوشحالی است. شما انتظار دارید احساس امنیت، قدردانی عشق را تجربه کنید دروغی نشنوید و آرامش داشته باشید. ازدواج پر است از انتظارات معقول و مناسب. این انتظارات برای همه تعریف شده اند و کسی آنها را انکار نمیکند.
منابع انتظارات ما
خواستههای ما، آنچه آن را مطابق میلمان میدانیم، دوستش داریم و میخواهیم به دستش بیاوریم منابع انتظاراتمان هستند. اگر به چیزی عادت کرده باشیم و یا به شیوهای خاص و متفاوت تربیت شده باشیم اما همگی به یکسان رشد کردهایم. یعنی طبیعی و مشابه هم هستیم و انتظارات معمول همه ما شبیه هم است.
آیا شما هیچیک از این انتظارات و باورهای غیرواقعی را درباره زندگی زناشویی خودتان دارید؟ آیا این انتظارات در زندگیتان برآورده میشود؟
اگر این انتظارات برآورده نمیشود، به این دلیل است که این انتظارت و باورها به طور کلی غلط هستند. تنها شما نیستید که چنین انتظارات نامعقولی دارید بسیاری از زن و شوهرها با این مسایل روبرو هستند. اگر این باورها و انتظارات را تغییر ندهید، شانس داشتن یک زندگی زناشویی سالم را از دست میدهید، با این انتظارات شما نمیتوانید مشکلات را حل کنید.
بیشتر آدمها ایدهها و افکار خاص و غیر واقعی درباره عشق و ازدواج دارند و زمانی که نتوانند این افکار را با آنچه در واقعیت میگذرد، تطبیق بدهند دچار مشکل و اختلاف میشوند. بیایید افکار واقعی را جایگزین این تــــــوقعات غیر واقعی بکنید و نتیجهاش را ببینید.
انتظاراتی که اشتباه هستند
عشق یعنی مجبور نباشید از همسـرتان عذر خواهی کنید
آیا واقعا اینطور فکر میکنید؟ آیا هیچکس این برداشت را تایید میکند؟ بسیاری از ما بدون قصد قبلی حرف میزنیم و عمل میکنیم وحتی متوجه تاثیرات منفی و میزان آسیبی که به دیگری میزنیم، نیستیم.
حتی آدمهای خیلی خوب هم میتوانند بد عمل کنند. رفتارها و اظهارات ما ممکن است باعث کجفهمی دیگران شود. عذرخواهی و طلب بخشایش برای بهبود و سلامت یک رابطه لازم است. عشق یعنی اشتباهاتتان را بفهمید، مسئولیت پذیر باشید، عذر خواهی کنید و دیگران را ببخشید.
شما مجبور نیستید برای رابطهتان تلاش کنید
کسانی که سالهای طولانی است که ازدواج کرده اند، به شما خواهند گفت که رابطه نیاز به تلاش دارد. بهبود رابطه زناشویی تان را جز اولویتهایتان قرار دهید. رفتار و افکار عاشقانه، برنامهریزی، آرامش و درک تفاوتها، تلاشهای شما برای رسیدن یک رابطه زناشویی سالم است. حفظ رابطه راحت نیست. عشق اساس کار است.
خوشحالی شخصی مهمتر از بودن در یک رابطه بدون عشق است
وقتی که در یک رابطه موفق هستید، «من» را از دست نمیدهید اما «ما» بیشترین کاربرد را دارد.
شما میتوانید هر دوی اینها باشید فقط کافی است تلاش کنید راه حل مشکلات را در ازدواج با درک عمیق مشکلات و ریشههای آن پیدا کنید. همه مشکلات شما به ازدواج ربط ندارد و با ازدواج حل نمیشود. اگر اینطور است هرگز نباید تصمیم به جدایی بگیرید.
پیدا کردن راههایی برای بیشتر دوست داشتن همسرتان و پرورش آن باعث خوشحالی خود شما میشود.
بحث کردن رابطه را خراب میکند.هیچ وقت نباید با همسرتان بحث کنید
ممکن است زن و شوهری به شما بگویند که ما هرگز با هم مخالفتی نداریم، اما برای همه اینگونه نیست. اشتباه است که فکر کنید شما و همسرتان در هیچ موضوعی با هم اختلاف ندارید. رابطه جنسی، مسایل مالی، فرزندان و بستگان شما بالاخره باعث برخی از اختلاف نظرها میشود.
اگر تلاش نکنید تا اختلافات را حل کنید، تنهایی و جدایی نتیجه طبیعی این رابطه خواهد بود. بحث کردن، سازش کردن و جستجو برای پیدا کردن راه حل اختلافات بهترین روش برای زن و شوهرهایی است که تلاش میکنند به هم نزدیک باشند.
همه مشکلات زناشویی را میتوان حل کرد
بیشتر جر و بحثهای زناشویی درباره موضوعات ثابت رابطه است. همه مشکلات حل نمیشوند. اگــــر یاد بگیرید درباره تفاوت هایتان با احترام حرف بزنید خوشحال خواهید بود.
زن و شوهرهایی که در مورد مسایل مالی با هم اختلاف دارند جر و بحث هایشان در مورد پرداخت قبض، قسط، خرج کردن و پس انداز است. آنهایی که در مورد شیوههای تربیتی کودک با هم اختلاف دارند در مورد هر موضوع کوچکی تربیتی درگیر هستند. تفاوتها غیرقابل پیش بینی نیستند. زن و شوهر باید یاد بگیرند با حرف زدن درباره آنها از تفاوتها عبور کنند.
زن و شوهر یک روح در دو بدن هستند و باید مثل هم به رابطه و زندگی نگاه کنند
زن و شوهر با دو شیوه متفاوت تربیت شده اند. . والدین هر کدام از شما شیوه تربیتی متفاوتی داشته اند، شرایط اقتصادی متفاوت، تعداد فرزندان، سلامت رابطه پدر و مادر و تفاوت فرهنگ و تحصیلات زمینههای پرورشی متفاوتی ایجاد میکند و این تفاوتها در دیدگاه شخصی شما در مورد مشکلات، موضوعات، ایدهها و موقعیتها تاثیر میگذارد.
شما شبیه هم نیستید تفاوتهای شما هدیه است. یکی از رازهای زندگی شما کشف و شناخت همسرتان است. یادتان باشد که داشتن توقع و انتظارات زیاد خوب است اما آنها باید واقعگرایانه و عملی باشد.
خطر توقعات رنگارنگ
در بعضی از موارد توقعات متفاوت به خاطر تربیتهای متفاوت است. فرض کنید شما در یک اصول خاص رفتاری تربیت شده باشید مثلا مادرتان همیشه خانه را مرتب میکرد، همه چیز در خانه شما سر جای خودش بود و همه اعضای خانواده از این روش پیروی میکردند اما همسرتان فردی است که با بهم ریختگی و آشفتگی بزرگ شده است. او هر روز که به خانه میآید کفشهایش را بیتوجه جلوی در رها میگذارد، لباسهایش را تلنبار میکند کتابها و وسایل کارش را روی میز میریزد و کار هر روز شما مرتب کردن آشفتگیهای خانه است. مسلم است که بعد از مدتی خسته میشوید، غر میزنید، عصبانی میشوید و توهین میکند. مشکل اینجاست که انتظارات و توقعات شما با هم متفاوت است.
اگه یکی از شما ده و دیگری یک باشد مشکل چند برابر میشود. یکی از شما در این رابطه همیشه عصبانی است و دیگری مدام زیر فشار است. فردی که همیشه به او برای مرتب بودن گیر میدهید بعد از مدتی ممکن است واکنشی مشابه شما داشته باشد. چون او اصلا به این فکر نمیکند که نامرتب بودن مساله بزرگی باشد و از عصبانیت شما متعجب میشود.
مشکلات وقتی شروع میشود که شما توقعات متفاوتی با همسرتان داشته باشید چه کنید؟
وقتی یکی از شما در جایگاه ۸ و دیگری در جایگاه ۳ است.
۱ - کسی که در جایگاه ۸ ایستاده است میتواند کمی توقعاتش را پایین بیاورد
اگر چه همیشه این کار ممکن نیست اما این کوتاه آمدن به همسرتان این انگیزه را میدهد تا او هم چند قدم جایگاهش را بالاتر بیاورد. مثلا هر دوی شما توقعات خودتان را به پنج برسانید.
۲ ـ اگر چه همسرتان میتواند برای رسیدن به جایگاه هشت تلاش کند اما این کار فشار زیادی به او وارد خواهد کرد و او مضطرب، پریشان و نا آرام خواهد شد. او باید به جای این کار به همان جایگاه ۵ برسد و شما را راضی نگه دارد.
۳ - اگر نمیتوانید این مساله را حل کنید، غر نزنید
اگر همسرتان از جایگاه سه بالاتر نمیرود، تلاشهای شما باعث بدتر شدن اوضاع میشود. یاد بگیرید در همین موقعیت با هم زندگی کنید.
۴ - هر تلاش برای تغییر و پیشرفت در این مسیر را تحسین کنید
اگر همسرتان همه تلاشش را میکند تا به جایگاه پنج برسد اما شما مدام غر بزنید، او از تلاش کردن دست بر میدارد. یادتان باشد این کار همسرتان را خسته میکند و وقتی بیتوجهی شما را میبیند به راحتی از ادامه دادن دست میکشد.
۵ - سازش کنید
موفقیت یک رابطه زناشویی در تلاش برای رسیدن به توافق است. یک حد وسط را پیدا کنید و هر دو برای رسیدن به آن تلاش کنید. شاید این حد وسط برای هر دو شما ایده آل نباشد اما برای کسی که تلاش میکند تا به خواستههای همسرش نزدیک شود خوب است.
۶ - در مورد انتظارات متفاوتتان با هم حرف بزنید
دلایلتان را بیاورید. اگر همسرتان دلایل شما را بداند ممکن است برای تغییر تلاش بیشتری بکند. یاد بگیرید که چگونه احساسات و افکارتان را بیان کنید.
۷ - از مشاور کمک بگیرید
دوست و آشنا نمیتوانند به شما کمک کنند. از کسی کمک بخواهید که رابطه شما را از دور رصـــــد میکند. راه حلهای مشاور را به کار ببندید.
۸ - مطمئن شوید انتظارات شما غیر واقعی نیست
نباید همسرتان را به برآوردن خواستههایی وادار کنید که او اصلا آنها را نمیپذیرد. ایدهآلگرایی را کنار بگذارید.
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
خیانت زناشویی را می توان به سادگی نقض پیمان یا مفاد پیمان زناشویی دانست. این نقض کردن می تواند عمدی یا غیرعمدی باشد. فرد ممکن است با دانستن و آگاهی از ضروریات حقوقی و عرفی ازدواج یا بدون علم به آنها خیانت کند
اما خیانت می تواند مستقیم و با انجام عملی که معنای آن خیانت است یا به واسطه عملی که در ادامه به خیانت منجر می شود، خیانت تلقی شود؛ مثلا داشتن رابطه جنسی با فردی غیر از همسر بدون اجازه وی یا قانون. اما در معنای وسیع، خیانت شامل هر نوع نقض در پیمان های زناشویی است. این پیمان به صورت ضمنی شامل پیمانی برای تشریک مساعی در زمینه جنسی، عاطفی، اقتصادی، اجتماعی، امنیتی، روانی و حتی فرهنگی است، بنابراین هرگونه کوتاهی عامدانه یا سهوی در انجام این وظایف می تواند خیانت تلقی شود. مثلا حتی فکر کردن به شخص دیگری جز همسر، صحبت کردن هر روزه با او، پیامک زدن مداوم به او یا برقراری رابطه دوستانه مستمر از طریق چت کردن با او هم می تواند خیانت به همسر محسوب شود. حتی اگر فردی در ذهن خودش عاشق فرد دیگری جز همسرش باشد و آن شخص سوم هم از این عشق بی خبر باشد، باز هم نوعی خیانت در زندگی زناشویی رخ داده است ،کوتاهی مرد در تامین معاش فرزندان بدون عذر موجه یا بی توجهی به علایق و عواطف همسرهم نوعی خیانت است، بنابراین مفهوم خیانت در ازدواج را نباید تنها به داشتن رابطه زناشویی خارج از چارچوب خانواده محدود کرد اما در معنای کاملا بسته و خاص، خیانت به معنی نادیده گرفتن پیمان برقراری رابطه زناشویی با یک نفر است، مگر با اجازه زن اول یا قانون. بهتر است ابتدا عوامل این کار را به عوامل ذهنی و عوامل عینی تقسیم کنیم. عوامل ذهنی از جنس نگرش ها و اعتقادها هستند و عوامل عینی از جنس ساختارها. طبقه بندی لازم دیگر، توجه به تفاوت عوامل کلان و عوامل خرد است. عوامل کلان عواملی هستند که در کلیت جامعه تولید می شوند و از بیرون بر فرد و جامعه اثر می گذارند و دست هیچ فردی در آن به تنهایی دخیل نیست اما عوامل خرد، عواملی هستند در سطح افراد و وضع نگرشی یا واقعی زندگی فرد، به وجود آورنده آن است.
با توجه به این دو طبقه بندی، حال می توان گفت عوامل خیانت زناشویی ۴ دسته اند:
الف. عوامل کلان و ذهنی
ب. عوامل کلان و عینی
پ. عوامل خرد و ذهنی
ت. عوامل خرد و عینی
در باره هر کدام می توان توضیح کوتاهی داد:
ج. برای حفظ حرمت و قداست خانواده، باید به نقد کلیه مداخله هایی پرداخت که سازمان های گوناگون طی سالیان گذشته به صورت های مختلف در خانواده داشته اند.
دکتر تری ورس معتقد است «فریب» یکی از شاخصههای بقای موجود زنده است. ویروسها، باکتریها و گیاهان هم باید برای ادامه حیات خویش دغلکاری کنند. عمل فریفتن و کلک زدن حتی در ساختمان ملکولی موجود زنده نیز صورت میپذیرد.پدیده خودفریبی در سنین بزرگسالی بویژه با مقوله رابطه جنسی با فرد دیگر بیش از پیش خودنمایی میکند. دانستن این حقیقت که دو آدم ناشناس به عملی مبادرت میورزند که قرار است منجر به پیدایش یک انسان جدید شود به خودی خود آن را تبدیل به یک تجربه بینهایت حساس و سرشار از مخاطره میکند. از دید دکتر تری ورس، رابطه جنسی یکی از پر استفادهترین محیطهای فریب و خودفریبی در بین افراد است.دکتر تری ورس معتقد است که مردها در رابطهشان با زنان از قابلیت خودفریبی بیشتری استفاده میکنند. مردان منافع بیشتری را در درون یک رابطه کسب خواهند کرد اگر بر تواناییهای خود بیشتر از مقداری که هست باور داشته باشند. زنان نیز به تناسب نشان دادهاند که در باره میزان صمیمیت مردان، آرزوهای بلندپروازانهشان و میزان علاقه مردان به خودشان از درصد خطای بالاتری برخوردار هستند. موقعیت جسمانی زنان و تغییراتی که دوره ماهانه و به همراه آن قائدگی در زن ایجاد میکند نیز از جمله میدانهایی است که نقش فریب و خودفریبی زنان در آن بازتاب گسترده تری دارد.زنان در دوره تخمک گذاری جذابتر از همیشه هستند، به نظر میرسد تناسب فیزیکی شان از همیشه بهتر است و درصد انحنای بدنشان در اطراف باسن و کمر کمی بیشتر میشود. زنان در همین دوران به چشم تحقیر به زنان دیگر نگاه میکنند و به حضور آنها بهای لازم را نمیدهند.در تحقیقات یک کلوپ در وین مشخص شده است که زنان در دوره مشخص فوق با مردانی که همیشه با آنها هستند به کلوپ نمیآیند. تمایل بیشتری به مردانی که جذابیت فیزیکی دارند نشان میدهند. آنها حتی علاقه دارند تا لباسهایی بپوشند که پوست بدنشان بیشتر دیده شود و در مجموع میل جنسی بیشتری دارند.دکتر تری ورس معتقد است که با وجود تاثیر و تسلط ناخودآگاه ژنها بر روی اعمال و تصمیمات افراد، همانطور که ژنها درخواستهای کنونی ما را نادیده میگیرند ما هم باید فرمانهای کور و باستانی آنها را نپذیریم.
انواع رابطه عشقی خیانت آمیز :
انواع خیانت جنسی:
تاثیرات روانی اجتماعی خیانت بر زن و شوهر
احساس ناامنی، سرخوردگی، شک و بدبینی به اطرافیان، ناامیدی و حذف ارزشهای شخصی از آثار مشترک خیانت روی زن و مرد است. وسواس فکری، اضطراب های بی دلیل، کج خلقی، خشم و پرخاشگری به دیگران در مواجهه با کوچک ترین فشار از دیگر آثار رفتاری پس از وارد آمدن چنین آسیبی به افراد است. حتی در مواردی یکی از طرفین که تن به ادامه زندگی می دهد و همسرش را می بخشد، نمی تواند چنین مشکلی را در ذهن خود حل کند و برخلاف عقیده و خواست درونی اش، دست به عملکردی نسبتا مشابه می زند تا به فرد مقابل آسیب بزند. البته برخی اشخاص قدرت تطابق بسیار بالا و قدرت پذیرش حذف و شکست دارند و بدون اینکه دچار اختلال روان شناختی شوند همسرشان را می بخشند یا از زندگی او بیرون می روند.
فردی هم که خیانت می کند، چه دیگران متوجه شوند و چه نشوند، از آسیب این عمل خود در امان نمی ماند؛ احساس عذاب وجدان، کاهش حس اعتماد به نفس، افسردگی، اضطراب درونی، دیدن کابوس های شبانه و بیماری های روان تنی مثل ناراحتی های گوارشی، قلبی و تنفسی از جمله مشکلاتی است که فرد خیانتکار را گرفتار می کند.
نگارنده سایت در تجربه محدود کاری بعنوان مشاور، خطرناکترین واکنش متقابل یکی از زوجین در زمان احراز خیانت راانتقام و مقابله به مثل زوج دیگر میداند که متاسفانه با تصمیم گیری زود هنگام و بدون تدبیر در این خصوص، مشکلات اخلاقی اجتماعی صد چندان بر خانواده و رابطه زناشویی تحمیل میکند.
ذکر چند نکته( این نکات تجارب کاملا شخصی نگارنده سایت در این خصوص میباشند) مخصوصا برای زنان الزامی است:( اینکه گفتم زنان، چون طبق آمار شروع اکثر خیانت ها با مردان است)
- رابطه جنسی خارج از خانواده برای مردان با زنان معنای کاملا متفاوت دارد. اکثر مردان حتی در صورت داشتن زنی بسیار زیبا و خوش اندام، در عرض ۶ ماه تا یکسال از لحاظ جنسی جسمی به زن خود کم تمایل میشوند و تواتر رابطه جنسی در هفته شاید به یک دفعه هم کاهش یابد و برای حفظ طراوت جنسی و خروج از یکنواختی و حتی کنجکاوی در خصوص رابطه جنسی زنان دیگر، اقدام به رابطه با زنان دیگر میکنند. لازم به ذکر است اکثر این مردان از زن و زندگی خود رضایت معقول دارند و این رفتار در اکثر مواقع نشاندهنده عدم علاقه عاطفی و روانی به همسر نیست و بیشتر یکنواختی جسمانی باعث این رفتار میشود. متاسفانه چون زنان، این رفتار مرد را به اشتباه، بی عاطفگی و بی علاقگی روانی اجتماعی تلقی میکنند با رفتارهای خشن یا مقابله به مثل، سعی میکنند فشار روانی وارده را کمتر کنند و باعث مشکلات بیشتر میشوند.
- در مراحل اولیه، بهیچ وجه نباید به شریک زندگی یا خانواده خود و همسر چیزی گفت. چون قبح رابطه میشکند و اطرافیان بیشتر باعث درگیری و کشمکش میشوند تا برقراری اصلاح و آرامش. باید مطمئن شد و از حدس و گمان اجتناب کرد
- اقدامات عملی برای طنازی مثل پوشیدن لباسهای جذاب، ارایش های متنوع در منزل، محبت و ابراز علاقه بیشتر به شریک زندگی و حمایت روانی و عاطفی از او بعمل آورد.
- وقت بیشتری برای حضور در کنار همسر گذاشت و مرتب از او سوالاتی از قبیل( چطور لباس بپوشم یا آرایش کنم خوشت میاد/ چه غذایی دوست داری/ میتونم توی کارهای مربوط به شغلت کمک کنم تا کمتر خسته بشی و غیره) پرسید.
- به هیچ وجه ترک منزل نباید انجام شود. گاها برخی زنان با رفتار ناپخته ترک منزل، میخواهند اعتراض خود را نشان دهند در حالیکه این رفتار، چون باعث برملاشدن رفتار شریک زندگی و کاهش اعتبار او در بین فامیل و دوستان میشود و از طرفی باعث نزدیکی شریک زندگی به فرد ورود کرده به حیطه زناشویی بعنوان منبع دردل و حمایت میگردد روز به روز رابطه را در خطر بیشتر قرار میدهد
- از مشاور حرفه ای کمک گرفت( بسیاری از مشاوران، حتی الفبای ساده برخورد در این مرحله را نمیدانند حتما مشاور حرفه ای و ورزیده و دوره دیده در این زمینه که متصف به اصول اخلاقی باشد و از این وضعیت سواستفاده نکند انتخاب گردد چون گاها دیده شده مشاور( مخصوصا مشاورین مرد) به زنان در این مرحله پیشنهاد دوستی و رابطه با خود میدهند و اغلب هم موفق میشوند چون وضعیت روانی زنان در این مرحله کاملا شکننده است!!!!)( ترجیح بنده به عنوان سکس تراپیست، انتخاب مشاور زن برای زنان در این مورد میباشد به شرطی که مشاور زن دچار افکار فمینیستیک عجیب و غریب نشود و حرکات چکشی پیشنهاد نکند بلکه با همدلی و پختگی، سعی در کاهش یا برطرف کردن بحران داشته باشد)
- در صورت عدم اصلاح رفتار فرد، کم کم شک و گمان خود را بطور غیر مستقیم به شریک زندگی ابراز کرده و احتمال خطرات آن را توضیح دهیم. مثلا بگوییم زن همسایه با من دردل میکرد که همسرش رابطه با زن دیگه برقرار کرده و میخواد به خودش آسیب بزنه یا شاید با کسی دوست بشه و بعد از همسرتان در این خصوص که چگونه میتوان به زن همسایه کمک کرد راهنمایی بخواهید. پاسخ های همسر، براحتی دلایل این رفتار همسر و روشهای مقابله با آن را روشن میکند
- در هیچ مرحله، نباید کودکان در این زمینه دخالت داده شوند یا آگاه گردند.
- در مراحل پیشرفته، موضوع را با همسر در میان بگذارید البته با ارامش و حوصله و از قضاوت و پیش داوری قبل شنیدن حرفهای همسر اجتناب کنید
- به شریک زندگی، فرصت بازگشت به زندگی بدهید و هیچوقت پلهای پشت سر را خراب نکنید
- به خود و رفتارهای خود هم توجه کنید شاید ریشه این قضیه به خود شما برمیگردد
- اول از افراد معتمد، اخلاقی و پخته غیر فامیل مشورت بگیرید تا انسجام و اعتبار بنیان خانواده در فامیل مخدوش نگردد.سپس از خانواده شریک زندگی و در صورت عدم پاسخ، از خانواده خود کمک بگیرید. از خانواده فردی که همسر شما با او رابطه برقرار کرده است در مراحل نهایی کمک بگیرید
- صحبت با فرد/افرادی که همسر شما با انها رابطه برقرار کرده است باید در فضای دوستی و بدون تهدید باشد که البته در مراحل آخر صورت میگیرد.
- در مراحل پیشرفته، از مقامات قضایی کمک بگیرید
- در نهایت، طلاق بعنوان یک راهکار را مد نظر داشته باشید چون گاهی هیچکدام از روشهای فوق پاسخ نمیدهند
- البته میتوانید با پذیرش این رفتار مرد، به زندگی عادی اخلاقی خود ادامه دهید چون بسیاری از مردان بعد مدتی از این بحران خود را خارج میکنند و به آغوش خانواده برمیگردند به شرطی که فضای زندگی را برای انان تلخ نکنیم
- باید یاد بگیریم هم خود و هم شریک زندگی را ببخشیم چون ژنتیک و یادگیری اکتسابی، در بروز رفتارهای ما خیلی تعیین کننده هستند
منبع-drshamshiri
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
اوج لذت جنسی یا ارگاسم در زنان کمتر از مردان نیست ولی با توجه باینکه زنان در طول تاریخ سرکوب شده و همواره مردان آنها را فقط برای رسیدن به لذت جنسی خود استفاده کرده اند بسیاری تصور میکنند زنان قادر برسیدن ب اوج لذت نیستند در حالیکه زنان خیلی بیشتر از مردان توانائی لذت بردن دارند و قادرند حتی ساعتها لذت ببرند و در نهایت با اراده خود به ارگاسم برسند در حالیکه بعضی از مردان کمتر از ۵ دقیقه به اوج لذت میرسند که با خروج مایع منی از آلت تناسلیشان دیگر قادر به ادامه کار نیستند
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
ناتوانی خانمها در رسیدن به ارگاسمORGASM (اوج لذت جنسی) ORGASMIC DYSFUNCTION نامیده می شود که ممکن است به صورت تأخیر یا فقدان مستمر ارگاسم باشد.البته ارگاسم همیشه در زن و مرد یکسان نیست.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
افزایش توانمندی سیستم دفاعی بدن و مقابله آن با ویروس ها و باکتری ها خصوصاً ویروس سرما خوردگی
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است