وقتی توقعات و انتظارات غیرمنطقی از دیگران داشته باشید یا به طور مداوم آنها را زیر میکروسکوپ قرار دهیم، فقط خودمان را اذیت کرده ایم. البته همه ما نیازمند این هستیم که نیازهای اصلی و ابتدایی مان در روابط برآورده شود، نیازهایی مثل احترام، اما اگر بخواهید روی چیز دیگری جز این حساب کنید، فقط ناامید خواهید شد.
یادتان باشد که در مسیر زندگی، هر کس در جایگاهی متفاوت با دیگری است، همانطور که حرف ها و رفتارهای او منعکس کننده آن است. اگر بخواهید رابطه ای موفق تر و شادتر داشته باشید خیلی مهم است که…
این چیزها را از دیگران توقع نداشته باشید:
۱. توقع نداشته باشید که همه کارها را طبق استانداردهای شما «درست» انجام دهند
اخلاقیات آدمها براساس عوامل مختلف با هم متفاوت است، عواملی مثل تربیت، فرهنگ، اعتقادات معنوی و از این قبیل. بعنوان مثال، در بعضی کشورهای آسیایی، گوشت سگ خورده میشود و در این هیچ اشکالی دیده نمی شود چون برایشان به صورت فرهنگ درآمده است. یا ممکن است شما اهل فحش دادن نباشید اما دوستتان مدام اینکار را میکند. این باعث نمی شود آدم بد یا خوبی باشد البته ممکن است طبق استاندارد بعضی ها اینکار خوب نباشد اما اینکه توقع داشته باشید آنطور که استاندارد شماست رفتار کنند، فقط باعث ناامیدی شما خواهد شد.
فقط سعی کنید که خودتان به استانداردهای خودتان پایبند باشید و اجازه بدهید دیگران هم استانداردهای خودشان را برای زندگی داشته باشند.
۲. توقع نداشته باشید که کامل باشند
اگر نقص ها را کمال ببینید هیچوقت ناامید نخواهید شد. اما خیلی ها هنوز وقتی دیگران اشتباه می کنند به آنها سخت می گیرند و با همین روش برخورد روابطشان از بین می رود. این وسواس برای کامل بودن موجب افسردگی، اضطراب، بیماریهای مزمن و خطر اقدام به خودکشی میشود.
اجازه بدهید دیگران اشتباه کنند و از اشتباهاتشان درس بگیرند. به این فکر کنید که اگر هیچکس اشتباه نمی کرد دنیا واقعاً چه شکلی می شد. همه ما ربات هایی سرد و بیاحساس بودیم که هیچ لذتی را در زندگی تجربه نمی کردیم.
۳. توقع نداشته باشید که با همه حرف هایتان موافق باشند
حتی بهترین دوست ها در همه چیز با هم هم عقیده نیستند، پس اگر دیگران با چیزی که میگویید مخالفت کردند یا دیدگاهی متفاوت داشتند، ناراحت نشوید. اگر قرار بود همه آدمهای دنیا یک جور فکر کنند، دنیا جای خسته کننده ای میشد. دیدگاه ها و اعتقادات متفاوت و خاص ما باعث میشود دنیا رشد کند.
تصور کنید اگر با استفاده از سوخت فسیلی برای راه انداختن ماشین هایمان، خانهها یا هر چیز دیگر موافق بودید چه بلایی سرمان می آمد. اگر این اختلافات عقیده ای نبود امروز ماشین ها برقی و انرژی خورشیدی نداشتیم.
۴. توقع نداشته باشید که فکرتان را بخوانند
بعضی ها بینش قوی تری دارند اما خیلی ها قادر به فهمیدن احساس یا نگاه شما نیستند. اینکه شما نسبت به احساس دیگران حساس تر هستید به این معنی نیست که بقیه هم باید همه چیز را از نگاه شما بخوانند. همه دوست ندارند روانشناس باشند، به همین دلیل خودتان را خیلی روشن و واضح ابراز کنید تا دیگران مجبور نشوند که فکر و احساستان را حدس بزنند! گفتگوی صادقانه و آزاد روابط مستحکم تری میسازد.
۵. توقع نداشته باشید که هر بار زمین خوردید، بلندتان کنند
البته دوستان و خانواده خوب وقتی نیاز داشته باشید به کمک شما می آیند اما برای پاک کردن خاک روی لباستان از آنها توقع نداشته باشید. آنها هم مشکلات درونی خودشان را دارند و نمی توانند هم وزن مشکلات شما و هم مشکلات خودشان را تحمل کنند. میخواهند کمکتان کنند اما نه همیشه و نه در همه زمان ها. این به آن معنی نیست که به شما اهمیت نمی دهند، این یعنی گاهی باید خودتان به تنهایی بار مشکلات و چالشهایتان را به دوش بکشید.
۶. توقع نداشته باشید که درکتان کنند
«همه آدمها مسیر زندگی شما را درک نمی کنند. اشکالی ندارد، زندگی آنها نیست که آن را بفهمند، زندگی شماست.» –
تا وقتی خودتان، خودتان را درک می کنید، نیازی نخواهید داشت که از دیگران تاییدیه بگیرید. آنوقت دیگر اینکه شما و زندگی تان را درک نمی کنند برایتان عذاب آور نخواهد بود.
۷. توقع نداشته باشید که آنطور که شما با آنها رفتار می کنید با شما رفتار کنند
در حالت ایدآل همه آدمها از قانون طلایی پیروی می کنند اما متاسفانه ما در جهان ایدآلی زندگی نمی کنیم. تازمانیکه همه آدمها باملاحظه تر شوند، باید بپذیریم که با ما بد رفتار کنند چون هنوز نمی توانند رابطه درستی حتی با خودشان داشته باشند. با دیدی مهربانانه به رفتار آنها نگاه کنید تا اگر آن اندازه که شما با آنها مهربان هستید، با شما مهربان نبودند، ناراحت و ناامید نشوید.
۸. توقع نداشته باشید که همان آدمی بمانند که یک سال پیش بودند
آدمها برحسب تجربیات و شرایط زندگی شان به مرور زمان تغییر می کنند. همه آدمها هر روز در جنگی سخت دست و پنجه نرم می کنند و هیچکس جز خودشان واقعاً آن را درک نمیکند. پس وقتی میخواهید قضاوتشان کنید، این را به یاد داشته باشید. آدمها را با همه تغییراتی که داشته اند دوست داشته باشید، نه فقط وقتی با ایدآلها و استانداردهای شما همخوانی داشته باشند.
۹. توقع نداشته باشید که همیشه همه چیز را با هم داشته باشند
توپ ترکش زندگی هرازگاهی به همه می خورد و برای آدمهای مختلف جمع و جور کردن خودشان ممکن است زمان متفاوتی طول بکشد. به دیگران محبت داشته باشید و درک کنید که همه آدمها همیشه همه تلاششان را می کنند. سعی کنید ارزش بیشتری به دنیا و به روابطتان بدهید و سعی نکنید دیگران را در اداره زندگی شان کنترل کنید.
۱۰. اگر خودتان به خودتان عشق نداده اید، توقع نداشته باشید که به شما عشق بورزند
همه روابط با شما شروع شده و با شما تمام می شود.به همین دلیل اگر می خواهید کسی به شما عشق بورزد، باید اول در خودتان عشق بکارید. اینکه از دیگران برای اینکه با عشقی که خودتان نمی توانید به خودتان بدهید، بمبارانتان کنند استفاده کنید، فقط رابطهای غیرجدی و توام با عذاب خواهید داشت. وقتی رفتار محبت آمیزتری با خودتان داشته باشید، رابطه تان با دیگران زیباتر و غنیتر خواهد بود.
مطالب پیشنهادی:
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
جدیدترین تحقیقات نشان میدهد با شناخت ریتم تغییرات شبانهروزی بدن (ساعت بیولوژیکی) و ساعاتی که مغز کارایی بیشتری دارد میتوانید هنگام ورزش کالری بیشتری بسوزانید، در انجام کارهایتان موفقتر باشید، از تمرکز بیشتری برخوردار شوید و حتی روابط زناشویی گرمتری را تجربه کنید.
آیا میدانید عملکرد مغز تحت تاثیر ریتم مغزی است و این ریتم بر اساس ساعت بیولوژیکی بدن، الگوی خواب، قرار گرفتن در معرض نور خورشید و نقشه ژنتیک شما تغییر میکند؟ از همه مهمتر اینکه تنظیم فعالیتهای روزانه با ریتمهای طبیعی مغز باعث میشود شما در طول روز سالمتر، خوشحالتر و پرانرژیتر باشید؟
۷ تـا ۹ صبـح
بهترین زمان برای روابط گرم زناشویی
دکتر ایلیا کاراتسورئوس، محقق فیزیولوژی اعصاب از دانشگاه راکفلر میگوید: «بهترین زمان برای برقرای یک ارتباط زناشویی گرم و موفق هنگام بیدارشدن است چرا که بالا بودن سطح آکسیتوسین (هورمون عشق) در بدن هنگام صبح باعث میشود آماده برقراری انواع روابط گرم عاطفی باشید.» یادتان باشد در این ساعات از روز شما میتوانید با اعضای خانواده روابط عاطفی قویتری برقرار کنید. محققان انگلیسی متوجه شدهاند سطح آکسیتوسین یا همان هورمون عشق هنگام صبح در آقایان بسیار بالا بوده و به مرور طی روز کاهش مییابد. این ساعات از روز بهترین فرصت است برای اینکه به همسرتان بگویید که دوستش دارید یا به فرزندتان که از شما دور است زنگ بزنید یا به دوست خود یک پیام محبتآمیز تشکر بفرستید.
۹ تا ۱۱ صبح
زمانی طلایی برای خلاقیت
در این ساعات از روز سطح هورمون استرس یا همان کورتیزول در بدن بسیار پایین است که به گفته دکتر سانگلی، دبیر انجمن بینالمللی مطالعات مغز پایین بودن سطح این هورمون باعث بالا رفتن تمرکز میشود. در مطالعهای در دانشگاه میشیگان ایالاتمتحده مشخص شد سرعت عملکرد مغز هنگام صبح در دانشجویان کالج و افراد بازنشسته یکسان بوده و بسیار بالاست که البته این میزان در افراد بازنشسته در ساعات بعدازظهر کاهش مییابد. یادتان باشد شما در این ساعات آماده یادگیری مطالب جدید هستید و بهتر است سراغ کارهایی بروید که به تجزیه، تحلیل و تمرکز بیشتری نیاز دارد. یادتان باشد از این زمان برای خلق یک ایده جدید، نوشتن یک مطلب، پیدا کردن راهحل مشکلات بزرگ و کوچک یا مشورت با پزشک خود استفاده کنید.
۱۱صبح تا ۲ بعدازظهر
این زمان را برای کارهای سخت روزانه بگذارید
بر اساس تحقیقات محققان آلمانی در این ساعات از روز سطح هورمون خواب (ملاتونین) مثل زمان بیدار شدن یا زمان خواب بالا نبوده و در سطحی متوسط قرار دارد در نتیجه شما آماده انجام کارهای سخت روزانه هستید. در این زمان مغز عکسالعملهای بهتری را نشان میدهد که باعث میشود بتوانید چند کار را به انجام برسانید. از سرعت عکسالعمل مغز استفاده کنید و کارهایتان را طبق فهرست پیش ببرید. دکتر رند ماریوس، رئیس آزمایشگاه پردازش اطلاعات انسانی دانشگاه واندر بیلت میگوید بهتر است کارها یکییکی انجام شوند چراکه انجام چند کار مختلف به طور همزمان به مغز شما فشار وارد میکند و باعث میشود تمرکزتان کم شده و بیشتر اشتباه کنید. این ساعات بهترین زمان برای بررسی ایمیلها، صحبت کردن با مراجعان و انجام کارهای اداری یا دفتری و همچنین مذاکره با همسر خود برای حل یک مشکل است.
۲ تا ۳ بعدازظهر
زمان استراحت
به گفته دکتر لی بدن شما بعد از خوردن ناهار برای هضم غذا، خون را از مغز به سمت معده هدایت میکند که باعث میشود شما تمایل داشته باشید چرتی کوتاه بزنید. پس سعی کنید ناهار خود را حدود ساعت ۲ بخورید که زمانی است که بدن نیاز به استراحت دارد. مطالعهای در دانشگاه هاروارد ایالاتمتحده انجام شده است که نشان میدهد ریتم تغییرات شبانهروزی بدن در این زمان کند میشود. اگر هنوز سر کارتان هستید و نمیتوانید چرتی کوتاه بزنید بهتر است در این ساعات بار کاری خود را کمی سبک کنید، در محل کارتان قدم بزنید، سراغ سایتهای اینترنتی مورد علاقهتان بروید یا نگاهی به مجلات بیندازید. درضمن بهتر است کمی آب بنوشید. این کار باعث حرکت خون از معده به سمت مغز میشود. نوشیدن آب گردش خون شما را سریعتر کرده و آن را به سمت مغز هدایت میکند.
۳ تا ۶ بعدازظهر
بهترین وقت برای ورزش
دکتر پال ناسبام، متخصص فیزیولوژی اعصاب و نویسنده کتاب «شیوه حفظ سلامت مغز شما» میگوید: مغز انسان در این ساعات از روز بسیار خسته است. البته این به این معنی نیست که دیگر انرژی ندارید یا دچار استرس هستید. باید بدانید ریتم مغز شما به اندازه صبح سریع نیست اما در عوض در این ساعات دارای آرامش بیشتری هستید. پس سراغ فعالیتهای کماسترس بروید. اگر زمان کاری شما تمام شده است به فعالیتی بپردازید که کاملا با کارتان متفاوت باشد. ورزش بهترین گزینه است. تحقیقات نشان میدهد در این زمان از روز قدرت عضلانی، چابکی و دیگر مهارتهای فیزیکی در بالاترین حد خود هستند. یادتان باشد ورزش در ساعات آخر روز به دلیل بالا بردن سطح آدرنالین خون در بعضی افراد موجب اختلال در خواب شب میشود. در نتیجه بهتر است برای جلوگیری از این موضوع قبل از شام و در ساعات اولیه عصر ورزش کنید.
۶ تا ۸ شب
برای انجام کارهای شخصی
محققان به این نتیجه رسیدهاند مابین ساعت ۶ تا ۸ شب به دلیل پایین بودن سطح هورمون خواب یا همان ملاتونین (که شما را آماده خوابیدن میکند) مغز وارد فازی به نام «حفظ بیداری» میشود. در نتیجه در این ساعات شما کمتر احساس خستگی میکنید. مطالعات نشان میدهد به دلیل تغییرات سطح هورمونهای بدن غدد چشایی در این زمان از روز حساسیت بیشتری دارند. یادتان باشد که با قرار گرفتن در معرض آخرین تشعشعات نور خورشید در انتهای روز که باعث تحریک ترشح هورمون سرتونین میشود میتوانید سطح انرژی خود را بالا نگه دارید. این بهترین زمان برای پیادهروی است. این ساعات از روز را برای کارهای خدماتی خود (مثل خرید، خشکشویی و…)، تمیز کردن اتاقی که از قبل نامرتب مانده، معاشرت با اعضای خانواده و آماده کردن غذایی لذیذ استفاده کنید.
۸ تا ۱۰ شب
زمانی مناسب برای آرامش
محققان استرالیایی و انگلیسی به این نتیجه رسیدهاند که افزایش سریع سطح هورمون ملاتونین مغز انسان را به سرعت از فاز بیداری به فاز خواب میبرد. درضمن سطح هورمون سرتونین که یک ناقل عصبی بوده و باعث هوشیاری و سرحال شدن ما میشود نیز شروع به پایین آمدن میکند. دکتر رابین نیمن، متخصص خواب و استادیار پزشکی در مرکز پزشکی تلفیقی دانشگاه آریزونا میگوید ۸۰درصد از هورمون سرتونین در اثر تابش نور خورشید در مغز ترشح میشود. دکتر نیمن میگوید هنگام شب وقتی مغز شما خسته است باید بدن خود را آرام کنید درست مثل زمانی که با یک یا دو دور راه رفتن بعد از یک ورزش سنگین قلب خود را آرام میکنید. در این ساعات پایانی روز با تماشای یک فیلم خندهدار یا انجام فعالیتی آرام مثل بافتنی بافتن خستگی روزانه خود را بدر کنید.
ساعت ۱۰ شب به بعد
بهترین زمان برای خواب
در این ساعات مغز منتظر است با به خواب رفتن شما طبقهبندی و ذخیره مطالب یاد گرفته شده در طول روز را شروع کند. فراموش نکنید که اولویت شما باید داشتن یک خواب و استراحت کامل باشد. خواب مناسب به تنظیم فکر انسان کمک میکند. یادتان باشد با تنظیم نور اتاق میتوانید به خواب خود کمک کنید. دکتر نیمن میگوید با کم کردن نور اتاق بعد از خوردن شام این پیام را به بدن خود بدهید که روز رو به پایان است. بعد از چند ساعت خواب، مغز شما آماده شروع روزی دیگر میشود. سعی کنید زود به تختخواب بروید تا بتوانید حتما ۷ تا ۹ ساعت خواب توصیه شده برای حفظ سلامت و انرژی بیشتر را داشته باشید. در این زمان از روز میتوانید کتاب بخوانید یا در دفتر روزانه خود کارهایتان را یادداشت کنید. جالب اینکه اگر میخواهید مطلبی را هنگام بیدار شدن به خاطر بیاورید بهتر است حین مطالعه آن به خواب بروید.
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم . برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتی- اجتماعی و زیست محیطی) به مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
|
این روزها مجبوری ساعت های زیادی در روز کار کنی تا بتوانی از پس اجاره خانه و هزینه های زندگی برآیی. خستگی و استرس ناشی از کار از یک طرف، برآورده نشدن نیازها و انتظارهای زندگی زناشویی هم از طرف دیگر وضعیت را بدتر می کند...
برخی معتقدند رضایت از زندگی مشترک در احساسات مثبت، دوست داشتن، رضایت جنسی، توافق در امور اقتصادی، خانه داری و تربیت فرزند معنا می شود.
آیا دفعات برقراری روابط زناشویی حد خاصی دارد؟
این سوال برای بسیاری از زوج ها مطرح است اما پیش از پاسخ به آن لازم می دانم در مورد باور نادرستی که متاسفانه بسیار هم شایع است، توضیح دهم؛ متاسفانه اغلب زن و شوهرها تصور می کنند که معنی رابطه زناشویی فقط انجام نزدیکی است درحالی که این تفکر باعث می شود زوج نه تنها خود را از لذت سایر تعامل های جنسی به خصوص جنبه های عاطفی آن محروم کنند، بلکه اگر به هر دلیل برای هرکدام عذری ایجاد شود (از انواع بیماری تا شرایطی کاملا طبیعی مثل دوران قاعدگی) رابطه زناشویی آنها تعطیل می شود و این به خصوص در درازمدت، برای زندگی زناشویی مفید نیست. وقتی از رابطه زناشویی صحبت می شود، منظور انواع تعامل ممکن بین دو طرف است که می تواند از یک معاشقه ساده بدون نیت رسیدن به ارگاسم تا رفتار جنسی توام با اوج لذت جنسی برای یکی یا هر دو طرف یا در نهایت همراهی آن با نزدیکی جنسی باشد. در مورد تعداد دفعات برقراری رابطه زناشویی نیز برداشت های نادرست بسیاری وجود دارد که همکاران ما در بخش سلامت و همچنین رسانه های معتبر و مسوولیت پذیر باید برای اصلاح آنها تلاش کنند.
تعدد روابط زناشویی ضرری متوجه زوج نمی کند؟
به عنوان یک قاعده کلی، در صورتی که ممنوعیت پزشکی وجود نداشته باشد (که موارد آن بسیار محدود و تشخیص آن نیز فقط با پزشک معالج است)، دفعات برقراری رابطه زناشویی هیچ محدودیت خاصی ندارد و هیچ کس نمی تواند برای آن عدد و رقم، تواتر یا کمیت خاصی تجویز کند اما در مواردی مثل الگوی رفتار جنسی وسواسی یا اعتیاد به روابط جنسی (که ماهیت مورد دوم هنوز هم مورد مناقشه است)، استثناء وجود دارد و باید به وسیله متخصصان، به خصوص روان پزشکان، بررسی و پیگیری شود.
پس این باور که یک زوج طبیعی باید هفته ای یکبار رابطه زناشویی داشته باشند، چندان درست نیست؟
تمایل به برقراری رابطه زناشویی در افراد مختلف متفاوت است و نمی توان گفت برقراری چه تعداد رابطه زناشویی در یک زمان معین نشانه طبیعی بودن همسران است. گاهی همکاران زوج هایی را برای درمان به کلینیک ارجاع می دهند چون مثلا فقط ماهی یک بار رابطه دارند! ولی در بررسی های انجام شده، معلوم می شود هیچ اختلال عملکردی وجود ندارد و هر دو طرف هم از زندگی جنسی و عاطفی خود راضی هستند. طبیعی است که ما هم جز دادن اطمینان به آنها که همه چیز عادی است، هیچ مداخله دیگری را صلاح نمی دانیم.
برخی مردها معتقدند رابطه زناشویی انرژی زیادی از آنها می گیرد، این تصور درست است؟
نه! درواقع یکی از دلایلی هم که باعث می شود موضوع دفعات رابطه زناشویی در اذهان اهمیت ویژه ای پیدا کند، باورهای غلط درخصوص انرژی لازم برای این فعالیت ها و احتمال ضعیف شدن بنیه و توان عمومی فرد است. یکی از چیزهایی که افراد در مطب ها و کلینیک ها درخواست می کنند، تجویز دارو یا مکمل های غذایی برای تقویت بنیه عمومی یا جنسی برای خود یا شریک زندگی?شان است. به نظر می رسد باورهای قبلی رایج در جامعه، در کنار تبلیغات وسیع در خصوص محصولاتی با این ویژگی، به فراگیر شدن این تصور غلط کمک کرده اند، به خصوص در مورد مردان، چون فعالیت جنسی به خروج فراورده ای از بدن منجر می شود که از دیرهنگام به مفاهیمی همچون انرژی حیاتی یا مایع حیات بخش و... منتسب می شده است و این، باور اینکه روابط زناشویی توانایی جسمی بالایی می طلبد، بسیار تقویت کرده است. درحالی که برخلاف تصور رایج، روابط زناشویی چندان فعالیت سنگینی محسوب نمی شود. اگرچه میزان مصرف انرژی در جریان این رابطه به عواملی همچون نوع، مدت و شدت فعالیت های مختلف و جثه فرد بستگی دارد ولی مطالعه های مختلف نشان می دهند با وجود تنوع روابط، دامنه مصرف انرژی در مراحل مختلف یک ارتباط ۳۰ دقیقه ای، بین ۵۰ تا ۱۵۰ کیلوکالری است (از یک رابطه ملایم تا رابطه ای بسیار فعال). این اعداد وقتی بیشتر مفهوم پیدا می کنند که بدانید یک فنجان بستنی وانیلی به طور متوسط ۳۰۰ کیلوکالری انرژی دارد، یعنی انرژی لازم برای دو بار برقراری ارتباط زناشویی کاملا فعال!
چه زمانی زیاده روی در این رابطه نوعی بیماری به شمار می رود؟
فعال بودن از لحاظ جنسی نه تنها ضرری ندارد بلکه با افزایش سن اهمیت خاصی نیز پیدا می کند. زنده و با طراوت نگه داشتن رابطه زناشویی در سنین بالاتر نه تنها به حفظ کیفیت زندگی و سلامت روان و حفظ صمیمیت زوج کمک می کند، بلکه از لحاظ بیولوژیک نیز کارکرد و سلامت اندام های تناسلی در هر دو جنس با فعالیت جنسی مستمر تا سنین بالاتری تضمین می شود.
آیا داشتن رابطه زناشویی کوتاه مدت، ناامیدکننده است؟
این مساله هم یک باور غلط دیگر است. همانطور که گفته شد برای یک رابطه زناشویی موفق حداکثر یا حداقل زمان تعریف نشده است. برخی افراد فقط زمان بین دخول تا انزال را درنظر می گیرند و در صورت کوتاه بودن این فاصله می گویند مرد دچار انزال زودرس است در حالی که نوازش و بوسه نیز جزیی از رابطه زناشویی محسوب می شود. از سوی دیگر این مدت زمان صرف شده نیست که اهمیت دارد بلکه میزان رضایت زوجین از رابطه مهم است. بنابراین اگر زوجی با «رضایت هر دو طرف» در تمام ایام هفته فعالیت جنسی دارند و از این رابطه لذت می برند، هیچ دلیلی وجود ندارد که بخواهیم آنها را از این الگوی رفتاری نهی کنیم.
گاهی فقط یکی از طرفین میل زیادی به داشتن رابطه زناشویی دارد یا در مورد زمان انجام رابطه اختلاف سلیقه دارند. چه توصیه ای به این زوج ها می توان داشت؟
اگر تمایل و نیاز جنسی یک طرف بیشتر است، شریک زندگی او می تواند با ارتقای دانش و مهارت های جنسی و حتی بدون نیاز به انجام نزدیکی، به این نیاز پاسخ دهد چون میزان میل و نیاز جنسی نیز مثل بسیاری از متغیرهای انسانی دیگر از یک فرد به فرد دیگر و حتی در مقاطع زمانی متفاوت در یک فرد متفاوت خواهد بود. توصیه می شود دو نفر که کاندیدای ازدواج با یکدیگر هستند، در مورد بسیاری از مسائل از جمله دیدگاه خودشان درباره روابط زناشویی و اهمیتی که در زندگی مشترک برای این موضوع قائل هستند، صحبت کنند، ولی در بهترین حالت هم نیاز و تمایل جنسی زوج همیشه کاملا همخوانی ندارد. در مواجهه با این مساله، همانند بسیاری از موضوعات دیگر، زن و شوهر باید به یک تعامل سازنده دست یابند؛ به نحوی که احساس نکنند مورد بی توجهی قرار گرفته اند و از سوی شریک زندگی، تحت فشار هستند. به علاوه درخصوص درخواست های جنسی، زن و شوهر باید صمیمانه گفت وگو کنند و خواسته های خود را با یکدیگر در میان بگذارند. مثلا هنوز بسیاری از خانم ها از اینکه پیشنهاددهنده شروع رابطه زناشویی باشند، اکراه دارند یا آن را صحیح نمی دانند در حالی که چنین تصوری اصلا درست نیست و برخی مردان توقع چنین رفتاری را دارند بدون آنکه به آن هیچ اشاره ای بکنند. چنین تعاملی در مورد سایر متغیرهای ممکن مثل زمان رابطه، مکان آن و نوع رفتارها و همچنین موقعیت های ممکن برای برقراری رابطه زناشویی باید وجود داشته باشد. اتفاقا با بهره بردن از همین متغیرها می توان با وجود گذشتن سال ها از زندگی مشترک، از یکنواختی و سرد شدن رابطه پیشگیری کرد. زوجی که به دنبال خوشبختی هستند، باید برای رسیدن به آن هر کدام به نیازهای طرف مقابل احترام بگذارند. در صورت محقق شدن این شرایط، عملا به نیازها و خواسته های خود نیز دست یافته اند. صدالبته چنین تعاملی همراه با حسن نیت با آنچه عده ای به شکل کاسبکارانه در زندگی به دنبال آن هستند، تفاوت دارد.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
هر انتظاری که در حیطه رابطه زناشویی تعریف نشده باشد، شریک رابطه از آن بیزار باشد، آن را انکار کند و قادر به انجام دادن آن نباشد انتظاری بیجا و نامعقول است.
انتظارات بی مورد و غیر منطقی از عوامل مخرب رابطه زناشویی هستند. هر انتظاری که در حیطه رابطهزناشویی تعریف نشده باشد، شریک رابطه از آن بیزار باشد، آن را انکار کند و قادر به انجام دادن آن نباشد انتظاری بیجا و نامعقول است. تنها نتیجه این نوع توقعات خشم، عصبانیت و ناامیدی است.
در ازدواج، درخواستها و توقعها مشخص هستند. هیچ کس به کسی که دوستش دارد، نمیگوید « اگر من با تو ازدواج کنم خودم را بدبخت میکنم. با این حال بیا با من ازدواج کن ». حداقل انتظاری که در رابطهمشترک زناشویی انتظار دارید احساس خوشبختی و خوشحالی است. شما انتظار دارید احساس امنیت، قدردانی عشق را تجربه کنید دروغی نشنوید و آرامش داشته باشید. ازدواج پر است از انتظارات معقول و مناسب. این انتظارات برای همه تعریف شده اند و کسی آنها را انکار نمیکند.
منابع انتظارات ما
خواستههای ما، آنچه آن را مطابق میلمان میدانیم، دوستش داریم و میخواهیم به دستش بیاوریم منابع انتظاراتمان هستند. اگر به چیزی عادت کرده باشیم و یا به شیوهای خاص و متفاوت تربیت شده باشیم اما همگی به یکسان رشد کردهایم. یعنی طبیعی و مشابه هم هستیم و انتظارات معمول همه ما شبیه هم است.
آیا شما هیچیک از این انتظارات و باورهای غیرواقعی را درباره زندگی زناشویی خودتان دارید؟ آیا این انتظارات در زندگیتان برآورده میشود؟
اگر این انتظارات برآورده نمیشود، به این دلیل است که این انتظارت و باورها به طور کلی غلط هستند. تنها شما نیستید که چنین انتظارات نامعقولی دارید بسیاری از زن و شوهرها با این مسایل روبرو هستند. اگر این باورها و انتظارات را تغییر ندهید، شانس داشتن یک زندگی زناشویی سالم را از دست میدهید، با این انتظارات شما نمیتوانید مشکلات را حل کنید.
بیشتر آدمها ایدهها و افکار خاص و غیر واقعی درباره عشق و ازدواج دارند و زمانی که نتوانند این افکار را با آنچه در واقعیت میگذرد، تطبیق بدهند دچار مشکل و اختلاف میشوند. بیایید افکار واقعی را جایگزین این تــــــوقعات غیر واقعی بکنید و نتیجهاش را ببینید.
انتظاراتی که اشتباه هستند
عشق یعنی مجبور نباشید از همسـرتان عذر خواهی کنید
آیا واقعا اینطور فکر میکنید؟ آیا هیچکس این برداشت را تایید میکند؟ بسیاری از ما بدون قصد قبلی حرف میزنیم و عمل میکنیم وحتی متوجه تاثیرات منفی و میزان آسیبی که به دیگری میزنیم، نیستیم.
حتی آدمهای خیلی خوب هم میتوانند بد عمل کنند. رفتارها و اظهارات ما ممکن است باعث کجفهمی دیگران شود. عذرخواهی و طلب بخشایش برای بهبود و سلامت یک رابطه لازم است. عشق یعنی اشتباهاتتان را بفهمید، مسئولیت پذیر باشید، عذر خواهی کنید و دیگران را ببخشید.
شما مجبور نیستید برای رابطهتان تلاش کنید
کسانی که سالهای طولانی است که ازدواج کرده اند، به شما خواهند گفت که رابطه نیاز به تلاش دارد. بهبود رابطه زناشویی تان را جز اولویتهایتان قرار دهید. رفتار و افکار عاشقانه، برنامهریزی، آرامش و درک تفاوتها، تلاشهای شما برای رسیدن یک رابطه زناشویی سالم است. حفظ رابطه راحت نیست. عشق اساس کار است.
خوشحالی شخصی مهمتر از بودن در یک رابطه بدون عشق است
وقتی که در یک رابطه موفق هستید، «من» را از دست نمیدهید اما «ما» بیشترین کاربرد را دارد.
شما میتوانید هر دوی اینها باشید فقط کافی است تلاش کنید راه حل مشکلات را در ازدواج با درک عمیق مشکلات و ریشههای آن پیدا کنید. همه مشکلات شما به ازدواج ربط ندارد و با ازدواج حل نمیشود. اگر اینطور است هرگز نباید تصمیم به جدایی بگیرید.
پیدا کردن راههایی برای بیشتر دوست داشتن همسرتان و پرورش آن باعث خوشحالی خود شما میشود.
بحث کردن رابطه را خراب میکند.هیچ وقت نباید با همسرتان بحث کنید
ممکن است زن و شوهری به شما بگویند که ما هرگز با هم مخالفتی نداریم، اما برای همه اینگونه نیست. اشتباه است که فکر کنید شما و همسرتان در هیچ موضوعی با هم اختلاف ندارید. رابطه جنسی، مسایل مالی، فرزندان و بستگان شما بالاخره باعث برخی از اختلاف نظرها میشود.
اگر تلاش نکنید تا اختلافات را حل کنید، تنهایی و جدایی نتیجه طبیعی این رابطه خواهد بود. بحث کردن، سازش کردن و جستجو برای پیدا کردن راه حل اختلافات بهترین روش برای زن و شوهرهایی است که تلاش میکنند به هم نزدیک باشند.
همه مشکلات زناشویی را میتوان حل کرد
بیشتر جر و بحثهای زناشویی درباره موضوعات ثابت رابطه است. همه مشکلات حل نمیشوند. اگــــر یاد بگیرید درباره تفاوت هایتان با احترام حرف بزنید خوشحال خواهید بود.
زن و شوهرهایی که در مورد مسایل مالی با هم اختلاف دارند جر و بحث هایشان در مورد پرداخت قبض، قسط، خرج کردن و پس انداز است. آنهایی که در مورد شیوههای تربیتی کودک با هم اختلاف دارند در مورد هر موضوع کوچکی تربیتی درگیر هستند. تفاوتها غیرقابل پیش بینی نیستند. زن و شوهر باید یاد بگیرند با حرف زدن درباره آنها از تفاوتها عبور کنند.
زن و شوهر یک روح در دو بدن هستند و باید مثل هم به رابطه و زندگی نگاه کنند
زن و شوهر با دو شیوه متفاوت تربیت شده اند. . والدین هر کدام از شما شیوه تربیتی متفاوتی داشته اند، شرایط اقتصادی متفاوت، تعداد فرزندان، سلامت رابطه پدر و مادر و تفاوت فرهنگ و تحصیلات زمینههای پرورشی متفاوتی ایجاد میکند و این تفاوتها در دیدگاه شخصی شما در مورد مشکلات، موضوعات، ایدهها و موقعیتها تاثیر میگذارد.
شما شبیه هم نیستید تفاوتهای شما هدیه است. یکی از رازهای زندگی شما کشف و شناخت همسرتان است. یادتان باشد که داشتن توقع و انتظارات زیاد خوب است اما آنها باید واقعگرایانه و عملی باشد.
خطر توقعات رنگارنگ
در بعضی از موارد توقعات متفاوت به خاطر تربیتهای متفاوت است. فرض کنید شما در یک اصول خاص رفتاری تربیت شده باشید مثلا مادرتان همیشه خانه را مرتب میکرد، همه چیز در خانه شما سر جای خودش بود و همه اعضای خانواده از این روش پیروی میکردند اما همسرتان فردی است که با بهم ریختگی و آشفتگی بزرگ شده است. او هر روز که به خانه میآید کفشهایش را بیتوجه جلوی در رها میگذارد، لباسهایش را تلنبار میکند کتابها و وسایل کارش را روی میز میریزد و کار هر روز شما مرتب کردن آشفتگیهای خانه است. مسلم است که بعد از مدتی خسته میشوید، غر میزنید، عصبانی میشوید و توهین میکند. مشکل اینجاست که انتظارات و توقعات شما با هم متفاوت است.
اگه یکی از شما ده و دیگری یک باشد مشکل چند برابر میشود. یکی از شما در این رابطه همیشه عصبانی است و دیگری مدام زیر فشار است. فردی که همیشه به او برای مرتب بودن گیر میدهید بعد از مدتی ممکن است واکنشی مشابه شما داشته باشد. چون او اصلا به این فکر نمیکند که نامرتب بودن مساله بزرگی باشد و از عصبانیت شما متعجب میشود.
مشکلات وقتی شروع میشود که شما توقعات متفاوتی با همسرتان داشته باشید چه کنید؟
وقتی یکی از شما در جایگاه ۸ و دیگری در جایگاه ۳ است.
۱ - کسی که در جایگاه ۸ ایستاده است میتواند کمی توقعاتش را پایین بیاورد
اگر چه همیشه این کار ممکن نیست اما این کوتاه آمدن به همسرتان این انگیزه را میدهد تا او هم چند قدم جایگاهش را بالاتر بیاورد. مثلا هر دوی شما توقعات خودتان را به پنج برسانید.
۲ ـ اگر چه همسرتان میتواند برای رسیدن به جایگاه هشت تلاش کند اما این کار فشار زیادی به او وارد خواهد کرد و او مضطرب، پریشان و نا آرام خواهد شد. او باید به جای این کار به همان جایگاه ۵ برسد و شما را راضی نگه دارد.
۳ - اگر نمیتوانید این مساله را حل کنید، غر نزنید
اگر همسرتان از جایگاه سه بالاتر نمیرود، تلاشهای شما باعث بدتر شدن اوضاع میشود. یاد بگیرید در همین موقعیت با هم زندگی کنید.
۴ - هر تلاش برای تغییر و پیشرفت در این مسیر را تحسین کنید
اگر همسرتان همه تلاشش را میکند تا به جایگاه پنج برسد اما شما مدام غر بزنید، او از تلاش کردن دست بر میدارد. یادتان باشد این کار همسرتان را خسته میکند و وقتی بیتوجهی شما را میبیند به راحتی از ادامه دادن دست میکشد.
۵ - سازش کنید
موفقیت یک رابطه زناشویی در تلاش برای رسیدن به توافق است. یک حد وسط را پیدا کنید و هر دو برای رسیدن به آن تلاش کنید. شاید این حد وسط برای هر دو شما ایده آل نباشد اما برای کسی که تلاش میکند تا به خواستههای همسرش نزدیک شود خوب است.
۶ - در مورد انتظارات متفاوتتان با هم حرف بزنید
دلایلتان را بیاورید. اگر همسرتان دلایل شما را بداند ممکن است برای تغییر تلاش بیشتری بکند. یاد بگیرید که چگونه احساسات و افکارتان را بیان کنید.
۷ - از مشاور کمک بگیرید
دوست و آشنا نمیتوانند به شما کمک کنند. از کسی کمک بخواهید که رابطه شما را از دور رصـــــد میکند. راه حلهای مشاور را به کار ببندید.
۸ - مطمئن شوید انتظارات شما غیر واقعی نیست
نباید همسرتان را به برآوردن خواستههایی وادار کنید که او اصلا آنها را نمیپذیرد. ایدهآلگرایی را کنار بگذارید.
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس