خیلی فرقی نمی کند اسمش را چه بگذاریم، «خیانت»، «بی وفایی»، «کم مهری» یا «ظلم» اسمش هرچه باشد. پیامد ها و آسیب هایش یکی است. آسیبی به بزرگی کشتن یک زندگی. همان زندگی مشترکی که روزگاری نه چندان دور باامید به وفاداری و با آرزوی داشتن روزهایی شاد آغاز شد. اگر پای صحبت ها و خاطرات مشاوران خانواده بنشینیم، اگر سری به دادگاه های خانواده بزنیم و اگر کمی بیشتر زیر پوست شهر برویم ردپای این بی وفایی ها را خواهیم دید و اگر بخواهیم صادق باشیم حتما می پذیریم که این ردپا ها روز به روز بیشتر می شود. ردپاهای جامانده روی بسیاری از زندگی ها که اثر زشت به جامانده از آن به راحتی پاک نخواهد شد.
واقعیت این است که خیلی از زوج ها تعهد در زندگی مشترک را در کارکردن، انجام وظایف معمول و به دست کردن حلقه ازدواج خلاصه می کنند اما «بار بارا دی آنجلیس» می گوید: تعهد واقعی یک حلقه ازدواج. عقدنامه، سند ازدواج یا سال هایی نیست که با یکدیگر زندگی کرده اید. بلکه رفتار شماست در یک یک روزهای زندگی با فردی که دوستش دارید.
گروه خانواده و مشاوره با توجه به چارچوب ها و خط قرمزهای یک رسانه عمومی و فراگیر در این شماره با استفاده از مطالب نشریاتی چون ماهنامه سپیده دانایی، مجله موفقیت و سایت های تبیان، راسخون، livescience و... به زوایایی از موضوع «بی وفایی همسران» پرداخته است که در ادامه می خوانید:
دلایلی که منجر به خیانت می شود
یکی از ویژگی های ازدواج، تعهد و پایبندی هریک از همسران به یکدیگر و حقوق متقابل است به گونه ای که این تعهد شالوده زندگی مشترک است؛ در غیر این صورت اعتماد متقابل بین همسران یا اعضای خانواده کمتر و کمتر خواهد شد.
در سبب شناسی خیانت دلایل متعددی را می توان برشمرد که به دلیل تفاوت های فردی این دلایل یا عوامل، می تواند در افراد مختلف و جوامع گوناگون و حتی در زمان های (شرایط) مختلف، متفاوت باشد.
ویلیام گلاسر، روان شناس نامی، بیان می دارد: زوج ها زندگی مشترکشان را با عشق شروع می کنند اگر از آن مراقبت نکنند رفته رفته، صمیمیت اولیه به تدریج رنگ می بازد. با گذشت زمان زندگی برخی از این افراد به جدایی کشیده می شود اما برخی دیگر از آن ها به زندگی مشترکشان با آهنگی یکنواخت و ملال آور ادامه می دهند و به ارتباطات نامشروع روی می آورند.
به عقیده این روان شناس، مهم ترین انگیزه زن و مرد متاهلی که به سوی روابط نامشروع کشیده می شوند، تجربه مجدد صمیمیت است. چیزی که دیگر آن را در زندگی مشترکشان نمی یابند.
اگرچه هیچ کدام از دلایل پی آمده، خیانت و بی وفایی را توجیه نمی کند و راه حل اساسی برای این مشکلات مشاوره، گفت وگو و صبر است برخی از عوامل اثرگذار بر این موضوع بدین قرار است:
۱ عدم رضایت از ازدواج و برآورده نشدن نیازهای عاطفی و زناشویی:
یکی از عوامل اصلی خیانت، نارضایتی از روابط زن و شوهر است؛ زمانی که بین همسران روابط زناشویی خوبی حاکم نباشد، این احتمال وجود دارد فرد به همسر خود خیانت کند. اختلالات زناشویی که به مرور زمان برای برخی به وجود می آید و مشکلات شخصیتی باعث می شود فرد نتواند به همسر خود محبت کند و فقدان محبت، عاطفه و روابط گرم و صمیمی باعث این خیانت ها می شود.
همسرانی که به هر دلیلی از محبت و توجه شریک زندگی خود محروم باشند، معمولا وقتی مورد وسوسه و اغوای شخص دیگری قرار می گیرند ممکن است دچار انحراف شوند.
۲ انگیزه ای برای پایان دادن ازدواجی که دیگر رضایت بخش نیست:
رفتارهای زشت، نق زدن های دائمی، نزاع ها و مجادله های فراوان دستورالعمل مناسبی برای ایجاد سردرد و در تصور برخی همسران (البته به نادرست)، خیانت بهترین راه فرار از جهنم خانه است. راهی که البته آن ها را از چاله درمی آورد و به چاه می اندازد.
۳ انتقام:
برخی از زوجین به اشتباه فکر می کنند حال که مورد خیانت قرار گرفته اند آن ها نیز مجاز به مقابله به مثل هستند. برخی تصور می کنند باید طعم تلخ دارویی را که به آن ها خورانده شده، به همسرشان بخورانند تا متوجه اشتباه خود و آنچه که بر سر همسرشان آمده بشوند. غافل از اینکه این کار قبل از هر کسی خودشان را از پا درمی آورد.
۴ برگرداندن حس فردیت و استقلال:
یک نظریه بر این عقیده است که انگیزه چنین عملی تمایل افراد به برگرداندن حس فردیت و استقلالی است که در چارچوب ازدواج تضعیف شده است. فرد ممکن است از نظر عاطفی به حدی از بلوغ هیجانی نرسیده باشد که بتواند در مقابل ناراحتی یا نارضایتی همسر، تمامیت خود را حفظ کند، به همین دلیل با جست و جوی یک رابطه جدید در واقع در جست و جو و بازسازی خود جدید است.
۵ اطمینان خاطر از جذابیت برای جنس دیگر:
برخی از افراد در پی نیاز به اطمینان خاطر از اینکه هنوز برای جنس دیگر جذاب و خواستنی هستند، به رابطه خارج از ازدواج رو می آورند.
به واقع، در روابط طولانی این سوال برای برخی پیش می آید آیا هنوز در بازار خریداری دارند یا خیر؛ که یافتن پاسخ این پرسش ممکن است آنان را به سوی اهداف غیرمشروع سوق دهد.
۶ کسب هیجان و تنوع:
بعضی مواقع هم رابطه خارج از ازدواج، فقط به منظور کسب هیجان و تنوع اتفاق می افتد یعنی هیچ شکایت یا نارضایتی خاصی در ازدواج وجود ندارد فقط برخی افراد به دنبال هیجان رابطه خارج از ازدواج هستند.
آسیب هایی که خیانت به جان خانواده می اندازد
خیانت به همسر عوارض و پیامدهای متعددی را به دنبال خواهد داشت که هم بر فرد هم بر خانواده و هم بر جامعه تاثیر می گذارد. بی وفایی یکی از عمده ترین دلایل ذکر شده برای طلاق است. همچنین نتایج مطالعات زیادی نشان داده است واکنش فرد به خیانت همسر، شبیه علائم استرس پس از ضربه روانی، همچون علائم شوک، سردرگمی، خشم، افسردگی، آسیب دیدن عزت نفس و کاهش اعتماد به نفس است.
نتایج پژوهش های دیگر حاکی از آن است که پس از افشای خیانت همسر، خانواده ها با مسائلی نظیر بحران زناشویی، تضعیف عملکرد در نقش های والدینی و مشکلات شغلی روبه رو می شوند. از دیگر پیامدهای خیانت همسر می توان به مسائلی نظیر ضرب و شتم، قتل همسر و اقدام به خودکشی اشاره کرد.
همچنین از دست دادن اعتماد و اعتبار نزد همسر، اذیت کردن و آسیب رساندن به خود و خانواده، از دست دادن وجهه و احترام خود نزد همسر و دیگران از عمده ترین آسیب ها و مشکلاتی است که متوجه فرد خاطی می شود. هنگامی که ما در مسیر خطا قدم برمی داریم، همیشه احساس اضطراب و ترس خواهیم داشت و آرامش درونیمان از بین خواهد رفت.
انواع و اقسام خیانت
خیانت در رابطه همسران دارای انواع و اقسام مختلفی است که عبارت است از:
۱ خیانت رفتاری:
منظور از خیانت رفتاری این است که یکی از همسران به صورت رفتاری و با ارتباط برقرار کردن با شخصی خارج از سیستم خانواده به همسرش خیانت کند.
۲ خیانت ذهنی:
افرادی که در فکر و تخیلاتشان مدام به شخصی دیگر می اندیشند از آنجا که این شخص، زاده ذهنشان است آن فرد شخصی ایده آل به شمار می آید و در این موقع است که برای زندگی مشترک خطر می آفریند چرا که آن شخص دائم شریک زندگی اش را با فرد ایده آل ساخته ذهنش مقایسه می کند و چون در حال قیاس است، در ارتباط با همسرش به مشکل برمی خورد و رابطه سرد می شود.
۳ خیانت کلامی:
در این نوع خیانت، زن یا مرد به صورت تلفنی یا اینترنتی با یکدیگر صحبت می کنند. متأسفانه این نوع ارتباط های ناسالم با گسترش استفاده غلط از اینترنت، شبکه های اجتماعی، تلفن های هوشمند و... افزایش یافته است.
چگونه به همسر خود وفادار بمانیم؟
تا زمانی که به اصطلاح همه چیز گل و بلبل است و هیچ مشکلی در زندگی مشترک وجود ندارد ماندن در کنار همسر چندان هنر بزرگی نیست. هنر واقعی این است که با وجود مشکلات و در بد ترین شرایط باز هم همسران به یکدیگر وفادار بمانند.
اگر مشکلات و شرایطی دارید که احساس می کنید می تواند شما را به سمت و سوی بی وفایی سوق دهد نکاتی که در ادامه بیان می شود، کمک کننده خواهد بود:
وفاداری در غیاب همسر
شرایط کاری و زندگی بسیاری از زوجین به گونه ای است که ناچارند هر از گاهی از یکدیگر دور باشند؛ پس به یاد داشته باشید هیچ دلیل موجهی برای تخطی از قانون وفاداری به همسر وجود ندارد و شما تحت هر شرایطی باید به همسرتان وفادار بمانید؛ حتی اگر مدتی از هم دور باشید تا زمانی که هنوز پیمان ازدواج میان شما و همسرتان وجود دارد، باید به یکدیگر وفادار بمانید.
صداقت داشته باشید
یکی از مهم ترین عوامل در حفظ وفاداری همسران به یکدیگر، صداقت است. تحت هیچ شرایطی به همسرتان دروغ نگویید و شرایط را به گونه ای پیش نبرید که همسرتان ناچار شود به شما دروغ بگوید. اگر همسرتان بخواهد درباره موضوعی با شما صحبت کند، واکنش شما عاملی بسیار تعیین کننده خواهد بود؛ چرا که موجب می شود او جرأت حقیقت گویی را پیدا کند؛ در غیر این صورت، او دروغ گفتن را انتخاب می کند.
گذشت کنید
اگر می خواهید همسرتان به شما وفادار بماند، باید خودتان همواره به او وفادار بمانید. همسران همواره به یکدیگر درس می دهند و از هم درس می آموزند. زمانی که شما به همسرتان وفادار باشید، او از رفتار شما وفاداری را می آموزد. زمانی که شما از اشتباه او چشم پوشی می کنید، او هم از شما می آموزد که از اشتباه شما بگذرد. همین نکات ساده و کوچک، میزان وفاداری همسران را نسبت به یکدیگر بسیار بالا می برد.
شما دو انسان هستید از دو خانواده متفاوت و با آداب و رسوم گوناگون؛ پس طبیعی است که با هم اختلاف داشته باشید و گاه و بیگاه موجب رنجش و ناراحتی یکدیگر شوید. سعی کنید از هم کینه به دل نگیرید، مشکلات را میان خودتان حل کنید تا در ذهنتان باقی نماند. هیچ مشکلی را حل نشده باقی نگذارید؛ زیرا این قبیل مشکلات در آینده به معضلات بزرگی تبدیل خواهند شد.
با همسرتان دوست باشید
دوستان عیوب یکدیگر را نمی بینند و اگر ببینند، آن ها را نادیده می گیرند و اهمیتی نمی دهند. سعی کنید همواره در زندگی شور و هیجان داشته باشید و اجازه ندهید زندگیتان یکنواخت و خسته کننده شود. همپای هم باشید تا همسرتان نیاز نداشته باشد به فرد دیگری پناه ببرد.
همواره با اعتماد به نفس و قوی باشید
به خودتان برسید، تمیز و مرتب باشید، هیچ عاملی نباید باعث شود که شما خودتان را فراموش کنید؛ پس به خودتان اهمیت دهید تا دیگران هم بیاموزند باید به شما اهمیت دهند.
همسرتان را همان گونه که هست، بپذیرید
شما این فرد را انتخاب کرده اید و روز اول او را با تمام خصوصیاتش دیده و پسندیده اید. هرگز همسرتان را با دیگران مقایسه نکنید. او را همان گونه که هست، دوست داشته باشید و سعی نکنید او را تغییر دهید. کمال گرا نباشید. در دنیا کسی وجود ندارد که از همه نظر بی عیب و کامل باشد. روز اول که همسرتان را انتخاب کردید، مسلماً عیوب او را دیده اید اما به دلیل عشق به او و اشتیاقی که برای ازدواج و شروع زندگی جدید داشتید، سعی می کردید آن عیوب را نادیده بگیرید و آن ها را ساده و بی ارزش تلقی کنید؛ اکنون نیز باید چنین کنید.
بعد از ازدواج، دیگر زمان عیب یابی از همسر سپری شده است؛ پس بهتر است سعی کنید او را با تمام خوبی ها و بدی هایش دوست داشته باشید.
بهسازی یک رابطه زخم خورده
یک فرد سالم از لحاظ شخصیتی در مواجهه با خیانت یا بی وفایی همسرش چه رفتاری باید داشته باشد؟
مشاوران و کار شناسان خانواده در پاسخ به این سوال معتقدند در وهله اول رفتار منطقی این است که این فرد نباید هیچ تصمیمی بگیرد اما لازم است با مراجعه به یک مشاور و روان شناس، خود را تخلیه کند؛ چرا که مشاور او را با شیوه های درست تخلیه هیجانی آشنا خواهد کرد که این کار، بسیار مفید است.
دوم، ریشه یابی علت خیانت بسیار ضروری است؛ البته علت ها را هم باید در خودش و هم در همسرش جست و جو کند. نکته مهم آن است که فرد به خود اجازه دهد تا با گذشت زمان، آرام و تخلیه شود و در ضمن راهکارهای خود را با روان شناس در میان بگذارد. آنچه که منطقی تر و اساسی تر است، آن است که این رابطه را بهسازی کند؛ چرا که ممکن است خودش هم، در این خیانت مقصر بوده باشد؛ زیرا خیانت در بیشتر مواقع یک رابطه دو طرفه است و هر یک از زوجین در بروز آن مقصرند.
بهسازی را چگونه می توان شروع کرد؟
اول باید تصمیمی عاقلانه گرفت. گاهی اوقات فرد تصمیم می گیرد از همسر خود جدا شود. گاهی هم فرد تصمیم می گیرد میدان را خالی نکند. حال اگر قرار بر ماندن شد، خیلی صادقانه باید فرد هم بر روی خود و هم بر روی طرف مقابل، کار کند. استرس ها، تنش ها و درگیری های خودش را پایین بیاورد، جو خانه را آرام نگه دارد تا مشکل برطرف شود.
به این نکته نیز باید توجه داشته باشیم که فرد باید به رفتارهای کنترلی کسی که به او خیانت شده است احترام بگذارد تا این برهه زمانی و این تنش های درونی طرف مقابل حل و فصل شود؛ یعنی، اگر به علت رابطه خارج زناشویی تحت کنترل همسر هستیم، باید به آن احترام بگذاریم و شرایط همسر را درک کنیم، مواردی از قبیل تماس های مداوم و پرسش در مورد اینکه کجا هستی؟ با چه کسی بودی؟ و مواردی از این دست، نباید فرد را عصبی کند. این افراد اتفاقا باید بدانند رعایت این نکات خودش درمان است و باعث ایجاد اعتماد در زندگی می شود.
امیرسعید صبا
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
آمارها و گزارشهای روانشناسان و دادگاههای خانواده نشان میدهد در دهه گذشته گرایش به خیانت به همسر در جامعه ما بسیار افزایش یافته است. روانشناسان و متخصصان دلایل و انواعی از خیانت بین همسران را برمیشمارند و چنان که برخی از آنها معتقدند، این خیانتها در حال گرفتن شکلی بحرانی به خود است. از این رو، در ادامه مطلب سعی شده به طرح مسئله، ریشهیابی و علل دخیل در آن اشاره شود.
به گزارش جام جم سرا به نقل از روزنه آنلاین، روانشناسان و متخصصان، از بین رفتن عشق و علاقه، عدم جذابیت همسر، سهلانگاری همسر، هوسرانی، عقدههای جنسی، اخلاق و رفتار غیرقابل تحمل همسر، بیخطر شمردن خیانت، زیادهخواهی و تنوعطلبی را از دلایل اصلی خیانت و بیوفایی همسران به یکدیگر میدانند.
در زمینه دلایل، نقش جامعه، انواع خیانت و عکس العمل همسران نسبت به این ناهنجاری اخلاقی با دکتر محمد کاظم عاطف وحید، روانشناس و عضو هیئت علمی انستیتو روانپزشکی تهران گفتگو کردهایم.
*خیانت بین همسران در حال حاضر به چند شکل دیده میشود؟
- خیانت در رابطه خانوادگی دارای انواع و اقسام مختلفی است که عبارتند از:
۱- خیانت رفتاری: منظور از خیانت رفتاری این است که یکی از همسران به صورت رفتاری و با ارتباط برقرار کردن با شخصی خارج از سیستم خانواده به همسرش خیانت کند که بخش اعظم آن را ارتباطهای جنسی تشکیل میدهد و در جامعه ما نیز رایج است.
۲- خیانت ذهنی: افرادی که در فکر و تخیلاتشان مدام به شخصی دیگر میاندیشند و از آنجا کهزاده ذهنشان است، آن فرد شخصی ایده آل به شمار میآید و در این موقع است که برای زندگی مشترک خطر میآفریند چرا که آن شخص دایماً شریک زندگیاش را با فرد ایده آل ساخته ذهنش مقایسه میکند و چون در حال قیاس است، در ارتباط با همسرش به مشکل برمیخورد و رابطه سرد میشود.
۳- خیانت کلامی: در این نوع خیانت، زن یا مرد به صورت تلفنی یا اینترنتی یا اینکه در هر موقعیتی که فراهم شود با یکدیگر صحبت کرده و گرم میگیرند. متاسفانه امروزه به دلیل وجود اینترنت، ارتباط جنسی کلامی و حتی ویدئویی وجود دارد که این هم به نوعی، خیانت محسوب میشود. ناگفته نماند این نوع خیانت نوعی انحراف جنسی به حساب میآید.
*چه دلایلی منجر میشود زن یا مرد به همسرش خیانت کند؟
- دلایل زیادی وجوددارد که آنها را به طور خلاصه ذکر میکنم اما نمیتوان برای آنها اولویت و مرتبهای در نظر گرفت.
۱- سردی روابط: وقتی بین زوجها روابط محبت آمیز، عاطفی و هیجانی کم میشود و دیگر خبری از احساس شور و عشق اولیه نیست، در این زمان ممکن است یکی از زوجها وارد رابطه خیانت آمیز شود.
۲- سرد شدن از ظاهر یکدیگر: در زندگی زناشویی افرد به تدریج ممکن است نسبت به ظاهر همسرشان دلسرد شوند یا اینکه جذابیتهای فرد مقابل برایشان یکنواخت و تکراری شده باشد.
زن و شوهر ممکن است به خاطر رنجشی که از یکدیگر دارند دست به انتقام بزنند و راه خیانت را انتخاب میکنند. مثلاً مردی که به همسرش بدبین است و او را تحت فشار قرار میدهد، همسرش برای انتقام گرفتن از او بیوفایی میکند
۳- اعتماد به نفس پایین و خودانگاره منفی از خود: افراد برای آنکه عزت نفس و خودانگارهشان را حفظ و تقویت کنند، میکوشند تا از طریق رفتارهایشان نشان دهند عزت نفسشان بالاست و در این زمینه مشکلی ندارند. این دسته از اشخاص به دنبال رابطههایی خارج از سیستم خانواده میگردند تا خودشان را اثبات کنند. البته گاهی هم فرهنگها باعث ایجاد این تصورات میشوند. مرد میخواهد از طریق مردانگی و زن از طریق جذابیت، خود را نشان دهد.
۴- داشتن اختلالت و مشکلات روانشناختی: افرادی که دچار یکسری از اختلالات بالینی هستند بیشتر در معرض خیانت به همسرانشان قرار میگیرند. مثلاً اشخاصی که کنترلهای هیجانی ندارند یا اینکه دچار ضعف شخصیتاند.
۵- ازدواجهای اجباری: زن یا مردی که برخلاف میلشان و به دلیل اصرار خانواده تن به ازدواج میدهند، احتمال آنکه به همسرشان خیانت کنند بیشتر از سایرین است.
۶-انتقام گرفتن: زن و شوهر ممکن است به خاطر رنجشی که از یکدیگر دارند دست به انتقام بزنند و راه خیانت را انتخاب میکنند. مثلاً مردی که به همسرش بدبین است و او را تحت فشار قرار میدهد، همسرش برای انتقام گرفتن از او بیوفایی میکند. این مورد در زنان شایع است چرا که دائماً زنان به این فکرند کارهای بدی را که همسرشان در حقشان کرده تلافی کنند.
۷- برآورده نشدن نیازهای جنسی: افرادی که در روابط جنسی به مشکل برمیخورند به جای آنکه از طریق مشاوره و مراجعه به متخصصان مشکلاتشان را حل کنند، سعی میکنند به همسرشان خیانت کنند.
۸- هیجان خواهی: یکسری از افراد دوست دارند دست به کارهای پنهانی بزنند چرا که برایشان تولید هیجان میکند و این احساس را به دست میآورند که افرادی زرنگاند و دیگران نمیتوانند این قضیه را بفهمند اما این را باید دانست بالاخره روزی این روابط آشکار میشود.
۹- علل اقتصادی: وقتی یکی از همسرها در زندگی مشترک، خواستههای مادیاش برطرف نمیشود وارد رابطهای قرار میگیرد که مرکز توجهاند و نیازهای اقتصادیشان فراهم میشود که بیشتر در مورد زنان مصداق دارد.
۱۰- کنجکاوی: گاهی افراد به دلیل صحبت سایرین درباره روابط خارج از سیستم خانواده، به دنبال بیوفایی میروند و به اصطلاح میخواهند ببینند چه خبر است.
*با توجه به عللی که برشمردید در جامعه امروز ما، کدام یک از دلایل در زمینه خیانت همسران پر رنگتر است؟
از نگاه مردان ارتباط جنسی، نشان دهنده مردانگی است و برای زنان، بعد عاطفی و هیجانی دارد، حال هر کدام از آنان با توجه به این نگاهی که دارند اگر در روابط زناشوییشان آن ابعاد مورد توجه قرار نگیرد در جایی خارج از روابط خانواده، به دنبالش میگردند
- نمیتوان جواب قطعی به این سوال داد، چرا که ما در زمینه آمار مشکل داریم. در مورد خیلی از پدیدهها، تحقیقات محکم، علمی و دقیق انجام نمیشود، لذا با نداشتن آمار نمیتوان پاسخ دقیقی داد اما اگر بر مبنای تجربیات و مشاورههای بالینی بگوییم، دلایلی چون هیجان خواهی، سرد شدن روابط از جمله توجه نکردن زنان به ظاهر خود و مشکلات جنسی نقشهای پررنگتری دارند. در مورد مسائل جنسی باید اشاره کرد به دلیل نگاه متفاوت زنان و مردان به این قضیه، ممکن است دچار مشکلات جنسی شوند. از نگاه مردان ارتباط جنسی، نشان دهنده مردانگی است و برای زنان، بعد عاطفی و هیجانی دارد، حال هر کدام از آنان با توجه به این نگاهی که دارند اگر در روابط زناشوییشان آن ابعاد مورد توجه قرار نگیرد در جایی خارج از روابط خانواده، به دنبالش میگردند. باید این نکته را یادآوری کرد در جامعه کنونی که افراد تحت فشارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی هستند، امید خود را به آینده از دست میدهند و به رفتارهایی چون اعتیاد یا خیانت گرایش پیدا میکنند.
*جامعه و فرهنگ حاکم بر آن، تا چه حد در افزایش خیانت زن و شوهر نسبت به به هم دخیل هستند؟
- نقششان، به خصوص در آموزهها و تربیتهای گذشته، بسیار زیاد است. به عنوان مثال این فرهنگ در جامعه ما جا افتاده که خیانت مردان قابل قبولتر از خیانت زنان است. اگر مردی خیانت کند، گفته میشود شیطنت کرده است اما در مورد زن میگویند مشکل اخلاقی دارد. در جامعهای که به طور ضمنی تعدد زوجات را تایید میکند آن هم بدون مسئولیت و تعهد، مسلم است به رواج خیانت کمک میشود. فشارهای اجتماعی در جامعه نیز سبب استرس میشود و این استرس بر روی زندگی تاثیر میگذارد و منجر به اختلالات زناشویی و تعارضات میشود. برخی از افراد برای رها شدن از این استرسها میخواهند آرامش را در رابطه دیگر جستجو کنند. وقتی جامعه آستانه تحملش را نسبت به این دسته از رفتارهای غیرمعقول بالا میبرد و هیچ راهکاری برای جلوگیری از آن ارائه نمیدهد، زشتی این مسئله از بین میرود و ما خیانت را چه در دوران پیش از ازدواج یا بعد از ازدواج میبینیم.
*خیانت به همسر تا چند سال گذشته بیشتر از طرف مردان بود اما امروزه شاهد هستیم زنان نیز به این ناهنجاری اخلاقی روی آوردهاند، از نظر شما دلیل این موضوع چیست؟
- زمانی که مردان در گذشته خیانت میکردند، زنانشان برای مقابله با نارضایتی شوهر، خود را وقف امور خانواده میکردند و از این طریق تحملشان را بالا میآوردند و پیش خود میگفتند واقعیت زندگی همین است، مردان همه اینگونهاند اما امروزه با توجه به اطلاعاتی که از رسانههای مختلف کسب کردهاند و اینکه در جامعه حضوری پررنگ دارند، درصدد تغییر تابوهای گذشته برآمدهاند.
دست اندرکاران به خیانت از دیدگاه علمی نگاه نمیکنند و آسیبشناسی دقیقی انجام نمیدهند که برمبنای آن راهکار ارائه دهند. فقط روشهای ضربتی مقطعی پیش میگیرند که عملکرد موفقی ندارد و آنچه روی زمین است به زیر زمین خواهد رفت و پنهانیتر خواهد شد
برنامههای تلویزیونی ماهواره نیز به این وضعیت دامن زده است. این برنامهها که معمولاً با توجه به فرهنگهای کشور دیگر است، برای بالا بردن جذابیت و هیجان، به پخش فیلم و سریالهایی میپردازند که تمرکز اصلی بر روی خیانت است، همه به هم خیانت میکنند و هیچ اتفاقی نمیافتد و تبعاتی نیز ندارد و نشان دادن اینگونه از برنامهها سبب میشود خیانت، زشتی خود را در خانواده از دست بدهد.
*آینده خیانت در جامعه را چگونه میبینید؟
- با توجه به شرایط خاص جامعهمان، آینده درخشانی را در زمینه ازدواج نخواهیم داشت چرا که سیاستمداران و سیاستگذاران و متخصصان به این مسئله از دیدگاه علمی نگاه نمیکنند و آسیبشناسی دقیقی انجام نمیدهند که برمبنای آن راهکار ارائه دهند. فقط روشهای ضربتی مقطعی است که نمیتواند عملکرد موفقی داشته باشد. چیزی که روی زمین است به زیر زمین خواهد رفت و از بین نمیرود و پنهانیتر خواهد شد.
*زمانی که همسر با خیانت زن یا شوهرش روبرو شد، از منظر شما مناسبترین عکس العملی که باید نشان داد، چیست؟
- در ابتدا آرامش خود را حفظ کنند و سریع واکنش نشان ندهند. باید این اجازه را به خود بدهند چند روزی از این مسئله بگذرد و در فرصتی مناسب با همسرشان این موضوع را مطرح کنند، دلایل این اتفاقات را بررسی کنند، علت این رفتار را بیابند و نگاهی به رفتار و عملکردهای خودشان در زندگی مشترک داشته باشند. از تصمیم گیریهای عجولانه بپرهیزند. بیشتر افراد وقتی با این وضع روبرو میشوند فوراً از طلاق حرف میزنند. بهترین کار این است بعد از ماجرا، سراغ مشاور بروند و مسائل را حل کنند و یک بازنگری در رابطهشان داشته باشند. با همه این موارد اگر دیدید شرایط زندگی فعلیتان سخت است، در نظر بگیرید اگر جدا شوید آیا شرایط بهتر میشود یا بدتر.
*آیا ازدواجهایی را که بر اثر خیانت زن یا مرد تخریب شده است، میتوان دوباره ترمیم کرد؟
- بله. البته به دلایل خیانت کردن بستگی دارد. مثلاً اگر دلیل خیانت سرد شدن روابط نسبت به هم باشد میتوانند با کمک مشاور، رابطه را بهتر کنند. به هر حال خشم و عصبانیتی که در افراد قربانی خیانت ایجاد میشود با تأمل حل و فصل خواهد شد.
وقتی دختر و پسر با یکدیگر ازدواج کردند مثل آن است نهالی را کاشته باشند و اگر آبیاری نشود، خشک میشود
*بهترین کمکی که به فرد آسیب دیده از بیوفایی همسر میتوان کرد چیست؟
- باید به آنها گفت بلافاصله خودشان را محاکمه نکنند، مقصر نشمارند و قبول کنند این رفتاری است که رخ داده و حقشان است که دچار خشم و عصبانیت شوند. باید حتماً آنها را به روانشناس ارجاع داد، چرا که مشاور به فرد آسیب دیده کمک میکند به این مسئله از نگاه واقعبینانهتر بنگرد. گاهی ممکن است این دسته از افراد دچار اختلالات افسردگی و اضطرابی شوند که نیاز به دارو درمانی دارند. باید به این اشخاص امیدواری داده شود احتمال ترمیم وجود دارد، هر چند که زمانبر است.
*همسران چگونه باید زندگیشان را از خطر خیانت و بیوفایی همسران حفظ کنند؟
- اول اینکه زن و مرد باید در انتخاب همسر دقت کنند و فقط بر اساس یک بعد مانند زیبایی یا پول ازدواج نکنند چرا که در طول زمان این ابعاد در نظر زن و شوهر عادی میشود. پس باید حتماً یکسری اصول در انتخاب شریک زندگیشان در نظر بگیرند. دوم اینکه زمانی که زن و شوهر ازدواج کردند نباید فکر کنند حالا همه چیز درست است. زندگی مشترک نیاز به توجه و تقویت دارد. ازدواج مانند گیاهی است که باید به آن رسید تا رشد پیدا کند. وقتی دختر و پسر با یکدیگر ازدواج کردند مثل آن است نهالی را کاشته باشند و اگر آبیاری نشود، خشک میشود. توصیهام این است که افراد پس از ازدواج خاطرات خوب خود را با یکدیگر مرور کنند و اینکه ازدواجشان براساس عشق و علاقه بوده است همیشه زنده نگهدارند.
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
مردان معمولا به دو دلیل «تنوع طلبی» و «مسائل جنسی» به همسرشان خیانت می کنند. از این رو چنانچه همسر وی شناخت کاملی نسبت به نیازهای او داشته باشد و به آن نیازها نیز توجه کند در آن صورت این اتفاقات به ندرت پیش خواهد آمد.
به گزارش سایت بی جی کلوب (عروس و داماد) به نقل از بیتوته آنچه که مسلم است خیانت مردان به زنان یکی از راه های قطع ارتباط میان همسران است و زمانی که مردی مرتکب خیانت می شود دیگر همسر وی به او اطمینان ندارد و به دست آوردن مجدد این اطمینان کار بسیار دشواری است و چه بسا حتی دیگر این اطمینان به وجود نیاید.
در بسیاری از موارد خیانت زمانی روی می دهد که هیچ گونه پیوند عاطفی میان زوجین وجود ندارد یا اینکه مرد احساس می کند از نظر عاطفی به شخص دیگری غیر از همسر خود علاقه پیدا کرده و از صحبت کردن و در میان گذاشتن افکار و علایق خود با شخص دوم لذت می برد و کم کم به این نتیجه می رسد که اوقات فراغت خود را به جای اینکه با همسر خود بگذراند با دیگری سپری کند.
در واقع یکی دیگر از دلایل ارتباط مرد با شخصی دیگر عدم ارضای نیازهای روحی و عاطفی او درخانواده است چرا که زن نیز از ابتدا در خانواده آموزش محبت ورزیدن را ندیده است و نمی داند که چگونه باید به همسر خود محبت کند. از سوی دیگر بسیاری از مردان پس از زندگی زناشویی عشق و علاقه خود را به همسرشان از دست میدهند و از آنجایی که به دلیل داشتن فرزند نمی توانند تصمیم به جدایی بگیرند راه دوم را که همان انتخاب فردی دیگر است در پیش می گیرند.
آنها در توجیه رفتار نادرست خود، رفتارهای زشت، نق زدن های دائمی، نزاع ها و مجادله های همسر خود را عامل رفتار خود عنوان می کنند و معتقدند که خیانت بهترین راه فرار از خانه و خانواده است. همچنین همین مردان گاهی عدم جذابیت همسر خود را از عوامل دیگر می دانند و گله مند هستند از اینکه همسرشان دیگر مانند سابق به ظاهر خود نمی رسد و توجه چندانی به آرایش و پوشش خود ندارد.
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
دور خانه راه میرفت، تمام وسایلی که مرتب چیده شده بود برایش یادآور یک خاطره بود. دور خانه راه میرفت و حسرت روزهایی را میخورد که خانهاش را دوست داشت، حسرت تنهایی را که به آسودگی میخوابید. دور خانه راه میرفت، اشکهایش سرازیر بودند اما نمیتوانستند آتش خشم او را فروبنشانند. حرفهای همسرش در گوشش بود: «بدون تو نمیتوانم زندگی کنم، تو تنها زن زندگی من هستی و...» همه چیز از زنگهای مشکوک موبایل همسرش شروع شد. از زنگهای پی در پی موبایلش و همسرش که برای پاسخ دادن به آن تماسها اتاق را ترک میکرد. حالا زن حس میکرد در تمام عمر بازی داده شده. به خودش لعنت میفرستاد که چرا حرفهای همسرش را باور کرده است. اما همسرش هیچوقت حتی تا آخرین لحظههای جدایی نگفت که به او خیانت کرده است اما نتوانست دلیلی هم بیاورد که زن دوباره با او زندگی کند. ● این واژه بزرگ «خیانت» امروزه دلیل بسیاری از جداییهای محضری و عاطفی بین زوجهاست. واژهای بزرگ که به هر رابطهای میتواند چسبیده شود. از اینکه تلفنی با کسی که نمیدانیم حرف بزنند یا اینکه نامه بنویسند تا... واژهای بزرگ بعضی وقتها برای گناههایی کوچک. لیلا ۴۰ سال دارد. او میگوید هیچ وقت به شوهرش شک نکرده است. «شوهرم همیشه به موقع به خانه میآید، هیچ تلفن مشکوکی ندارد و بدون اطلاع من جایی نمیرود. لیلا دلیل این رفتار همسرش را عملکرد صحیح خودش میداند که به اصطلاح گربه را دم حجله کشته است و در همان روزهای اول ازدواجشان که یکی از همکارهای خانم همسرش به او زنگ میزند چمدانش را میبندد و به خانه مادرش میرود! او همین نسخه را هم برای تنها دخترش پیچیده است و معتقد است که تنها با نظارت میتوان مردها را کنترل کرد. دکتر آرزو لادن مشاوره زناشویی اما معتقد است که کنترل به این معنا هر انسانی را جریتر میکند. او میگوید: «معمولا زنانی که فکر میکنند همسرشان را کامل کنترل کردهاند و کوچکترین حرکت آنها زیر نظر است، در این امر موفق نیستند. انسان بهگونهای است که هر چه بیشتر کنترل شود راههای بیشتری برای فرار پیدا میکند. کنترل لحظه به لحظه نمیتواند تضمینی برای خیانت نکردن مردان باشد. شیده ۲۴ سال دارد. او تازه ازدواج کرده است و خودش میگوید موجود عجیبی است، چون هیچ کاری به تلفن همراه همسرش ندارد! او میگوید حتی نمیدانم که تلفنش را کجا میگذارد. شیده معتقد است که با کنترل کردن smsها و تماسهای همسرش نمیتواند او را مجبور کند که وفادار بماند. شیده میگوید: هر وقت که خواست میتواند برود فقط باید به من بگوید! مریم بهزاد که مدتهاست که در مرکز مشاوره مهرداد مشغول به کار است اما این راه را صحیح نمیداند او معتقد است که زندگی مانند در دست داشتن مشتی ماسه است که اگر دستت را محکم ببندی میریزد و اگر دستت را باز نگه داری باد ماسهها را میبرد. بهترین راه برای اینکه مردها خیانت نکنند این است که همواره به آنها محبت بشود! این را مریلا میگوید. او ۲۱ سال دارد و معتقد است که مردها را میشود با محبت وفادار نگه داشت. او میگوید: مادرم همیشه میگوید مردها را باید بامحبت اسیر خانه نگه داشت. محمد مجد دارای مدرک روانشناسی از آمریکا و عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی با بیش از دوهزار مشاوره معتقد است که برداشت ما از واژه خیانت اشتباه است. او میگوید: یک رابطه ساده تلفنی بین یک مرد و زن همکارش، خیانت نیست. یا اینکه اگر همسر ما با زن دیگری دوستانه حرف بزند معنایش این نیست که به ما خیانت کرده است. اما زنها بهخاطر روحیه حساسی که دارند هرگونه رابطهای را به خیانت ربط میدهند. در حالی که مردی که در محیط کار مجبور به همکاری با خانمهای دیگر است شاید مجبور شود که از واژههای راحتتری برای برقراری ارتباط استفاده کند. مجد معتقد است که زنها باید در نگاه خود تجدیدنظر بکنند شاید آن چیزی که آنها به آن خیانت میگویند تنها یک رابطه ساده و دوستانه است. دکتر مجد میگوید براساس تجربهای که از مراجعههای مربوط به خیانت داشته است فهمیده است که در ۸۰ درصد موارد با صحبت کردن رودررو مشکل حل شده است. او میگوید: مراجعه کننده خانمی داشتم که مصر به جدا شدن بود و به اصرار خانوادهاش برای مشاوره آمده بود. او اصرار داشت که همسرش به او خیانت میکند و دلیلش هم این بود که میگفت که ساعتهایی که خانه نیست، سر کار هم نیست، موبایل هم جواب نمیدهد. جالب اینجاست که به همسرش هم چیزی نگفته بود. وقتی که من همسر این خانم را خواستم و به او گفتم که میدانی همسرت به خاطر خیانتت میخواهد از تو جدا شود فقط متعجبانه مرا نگاه میکرد. وقتی که آنها با هم روبهرو شدند و آن خانم حرفهایش را زد مشکلشان حل شد. محسن یاوری روزنامهنگار و محقق که سالهاست روی پدیده طلاق مطالعه کرده است، میگوید: خیانت معنایی ندارد. انسانها یا میتوانند در کنار هم زندگی کنند یا نمیتوانند در صورتی که نتوانند هیچ قانونی آنها را کنار یکدیگر نگه نمیدارند. ● تو بیوفایی امروزه حتی ترانهها هم به سمت خیانت رفتهاند و در آنها دائم یک عاشق وفادار هر چه نفرین بلد است به جان معشوق بیوفا میکند. «بیوفایی» این اتهام بزرگی که بیشتر به خانمها نسبت داده میشود. در خیلی از موارد خداحافظی کردن دختری با پسری به خاطر فراهم نبودن شرایط زندگی است. مجد در این خصوص میگوید: شاید اشتباه ما در کاربرد کلمات است. مردی که همسرش او را نمیبیند و فقط از او پول میخواهد و خودش هیچ ارزشی ندارد اگر برود به طرف یک زن دیگر خیانت است؟ رویا تیموری مددکار در خصوص یکی از مراجعینش میگوید: خانمی آمده بود پیش من مشاوره که میگفت شوهرش برایش یک ماشین آخرین سیستم خریده است وپول هم حسابی خرج میکند اما ممکن است که زن صیغهای داشته باشد و اصلا هم برایش مهم نبود! او فقط پول شوهرش را میخواست مسلما برای چنین مردی خوشایند نیست که به او مثل یک ماشین چاپ پول نگاه شود . در این میان کماطلاعی برخی از زنان از حقوقی که دارند باعث میشود که در مواجه شدن با چنین رویدادی حتی اگر صحت داشته باشد دست به کارهای عجیب و خطرناکی بزنند که شاید واقعا مجازات لازمی برای چنین گناهی نباشد. ۶۷ درصد از شوهرکشیهای زنان بهخاطر خیانت شوهرشان است. پاشیدن اسید روی صورت شوهر هنگام خواب و... از دیگر اعمالی است که برخی زنان در این برهه انجام میدهند و نتیجهاش دودی است که به چشم خودشان میرود! ● کمکم کن بهار آروند کارشناس مسائل خانوادگی در خصوص خیانت معتقد است که این امر هم یک مشکل در میان خانواده است که میتواند با همکاری حل شود. او میگوید: دوستی داشتم که روزی همسرش به خانه آمد و به او گفت که گرفتار عشق یک دختر دیگر شده است. پشیمان است نمیداند که با این حس چه کند. آن خانم تصمیم گرفت به همسرش کمک کند تا این بحران را پشت سر بگذارد. پس به جای اینکه به احساسات زنانهاش بها دهد راه مادری کردن در پیش گرفت و هر چند که خودش فشار زیادی را تحمل کرد اما به جای آن زندگیاش حفظ شد. خودش میگوید که رابطهای که حالا با همسرش دارد بسیار صمیمانهتر است. بسیاری از روانشناسان نیز معتقد هستند که در مواجهه با چنین وضعیتی بهترین کمکی که زنان میتوانند به عنوان شریک زندگی به مردان بکنند این است که این رابطه جدید را جدی نگیرند. منیره پرتو روانشناس میگوید: رابطههای احساسی به ندرت برای مردان عمیق میشود و معمولا بعد از زمان کوتاهی رابطه را قطع میکنند. اما در چنین لحظاتی باید به آنها کمک کرد به جای آنکه با تهمت خیانت او را تنها گذاشت. ● بدبین نیستی؟ شاید هم بهتر باشد قبل از آنکه به همسرمان تهمت بیوفایی بزنیم عینک بدبینی خود را برداریم. بسیاری از توهمات خیانت در زندگی مشترک ناشی از بدبینی زنان است. زنان بهخاطر روحیه لطیفتر و به این خاطر که همیشه روحیه حفاظتکننده داشتهاند همواره نگران متزلزل شدن پایههای زندگیشان هستند. کوچکترین تغییر رفتار همسرشان را علامتی میدانند برای ورود یک غریبه به زندگی مشترکشان در حالی که شاید اینگونه نباشد. اما در این میان نباید غافل بود از زنان بسیاری که در میانه زندگی با مردی که همهچیزشان را برای او گذاشته بودند با خیانتش روبهرو شدند. زنانی که در روزهای بیپولی مردشان در کنارش ماندند و با حقوق اندک او ساختند و چراغ خانهاش را روشن نگه داشتند و مردی که بعد از عبور از سالهای سخت زندگی دل به زنی جوانتر سپرد.کم نیستند زنانی که در شرایطی سخت نگذاشتند پایههای زندگی متزلزل شود و مردانی که این فداکاریها را آشکارا نادیده گرفتند.زنانی که تنها ماندهاند، فقط بهخاطر آنکه به زیبایی رقیب نیستند.اما هر رابطهای دو طرف دارد. شاید بتوان با حرف زدن بسیاری از مشکلات را حل کرد اما واقعیت این است که تمام تصورات زنان در خصوص همسرشان درست یا غلط نیست. محبوبه آریان جامعهشناس معتقد است که زنان به لحاظ تاریخی و تربیتی در خصوص تصوراتی که در مورد همسرشان دارند با آنها حرف نمیزنند. مثلا یک زن به همسرش نمیگوید که «من به این رفت و آمد تو مشکوک شدهام. پنهانکاریات مرا ناراحت میکند و فکر میکنم پای کس دیگری در میان است». بلکه سعی میکند خودش ماجرا را کشف کند و این فشار را به تنهایی تحمل کند که چون فشار روحی کمی نیست، روی رفتارش اثر خواهد گذاشت و این شرایط عصبی تصمیمگیری درستی در پی نخواهد داشت. زنان فکر میکنند اگر بروند سر اصل مطلب و همسرشان بگوید «بله هست» یک فاجعه است و اگر بگوید: «نه نیست» قبول نمیکنند! و یک فاجعه دیگر است. در حالی که فاجعه اصلی وقتی اتفاق میافتد که بدون روشن شدن موضوع، بدون آنکه مساله ارزیابی شود، تصمیمگیری کنیم. زهره ۲۸ ساله خاطره خوبی از این رفتارش دارد. او میگوید: مدتی بود که همسرم دائم بیرون از خانه با تلفن حرف میزد و وقتی من وارد اتاق میشدم حرفش را قطع میکرد و ... چند روز آنقدر در فشار عصبی قرار گرفته بودم و تصور کرده بودم که او در حال انجام چه کارهایی است که دیگر حتی حاضر نبودم ببینمش و حضورش آزارم میداد. از طرفی غرورم هم اجازه نمیداد که اصلاً حرف کس دیگری را در زندگیام بزنم! اما بالاخره یک شب نشستم و تمام حرفها و تصوراتم را گفتم و این در حالی بود که چمدانم را بسته بودم و منتظر بودم که در برابر اعتراف او خانه را ترک کنم اما همسرم با تعجب مرا نگاه کرد و گفت که تمام پنهان کاریاش برای این بوده که است میخواسته برای من یک تولد سورپرایز بگیرد! مادربزرگم همیشه لبخند به لب داشت. لباسهایش بوی عطرهای گران قیمت نمیدادند، دستانش را با کرم نرمکننده خارجی لطیف نمیکرد. هیچ کتابی نخوانده بود اما یادم میآید که پدربزرگم همیشه عاشقانه به خانه میآمد. مادربزرگم بوی پیاز داغ میداد و من بوی عطرهای معروف پاریسی و هیچوقت نفهمیدم که چرا مرد او از مرد من عاشقتر بود! |
مریم قمصری |
منبع : روزنامه تهران امروزبیشتر بدانیم....\ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها |
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
خیانت زناشویی را می توان به سادگی نقض پیمان یا مفاد پیمان زناشویی دانست. این نقض کردن می تواند عمدی یا غیرعمدی باشد. فرد ممکن است با دانستن و آگاهی از ضروریات حقوقی و عرفی ازدواج یا بدون علم به آنها خیانت کند
اما خیانت می تواند مستقیم و با انجام عملی که معنای آن خیانت است یا به واسطه عملی که در ادامه به خیانت منجر می شود، خیانت تلقی شود؛ مثلا داشتن رابطه جنسی با فردی غیر از همسر بدون اجازه وی یا قانون. اما در معنای وسیع، خیانت شامل هر نوع نقض در پیمان های زناشویی است. این پیمان به صورت ضمنی شامل پیمانی برای تشریک مساعی در زمینه جنسی، عاطفی، اقتصادی، اجتماعی، امنیتی، روانی و حتی فرهنگی است، بنابراین هرگونه کوتاهی عامدانه یا سهوی در انجام این وظایف می تواند خیانت تلقی شود. مثلا حتی فکر کردن به شخص دیگری جز همسر، صحبت کردن هر روزه با او، پیامک زدن مداوم به او یا برقراری رابطه دوستانه مستمر از طریق چت کردن با او هم می تواند خیانت به همسر محسوب شود. حتی اگر فردی در ذهن خودش عاشق فرد دیگری جز همسرش باشد و آن شخص سوم هم از این عشق بی خبر باشد، باز هم نوعی خیانت در زندگی زناشویی رخ داده است ،کوتاهی مرد در تامین معاش فرزندان بدون عذر موجه یا بی توجهی به علایق و عواطف همسرهم نوعی خیانت است، بنابراین مفهوم خیانت در ازدواج را نباید تنها به داشتن رابطه زناشویی خارج از چارچوب خانواده محدود کرد اما در معنای کاملا بسته و خاص، خیانت به معنی نادیده گرفتن پیمان برقراری رابطه زناشویی با یک نفر است، مگر با اجازه زن اول یا قانون. بهتر است ابتدا عوامل این کار را به عوامل ذهنی و عوامل عینی تقسیم کنیم. عوامل ذهنی از جنس نگرش ها و اعتقادها هستند و عوامل عینی از جنس ساختارها. طبقه بندی لازم دیگر، توجه به تفاوت عوامل کلان و عوامل خرد است. عوامل کلان عواملی هستند که در کلیت جامعه تولید می شوند و از بیرون بر فرد و جامعه اثر می گذارند و دست هیچ فردی در آن به تنهایی دخیل نیست اما عوامل خرد، عواملی هستند در سطح افراد و وضع نگرشی یا واقعی زندگی فرد، به وجود آورنده آن است.
با توجه به این دو طبقه بندی، حال می توان گفت عوامل خیانت زناشویی ۴ دسته اند:
الف. عوامل کلان و ذهنی
ب. عوامل کلان و عینی
پ. عوامل خرد و ذهنی
ت. عوامل خرد و عینی
در باره هر کدام می توان توضیح کوتاهی داد:
ج. برای حفظ حرمت و قداست خانواده، باید به نقد کلیه مداخله هایی پرداخت که سازمان های گوناگون طی سالیان گذشته به صورت های مختلف در خانواده داشته اند.
دکتر تری ورس معتقد است «فریب» یکی از شاخصههای بقای موجود زنده است. ویروسها، باکتریها و گیاهان هم باید برای ادامه حیات خویش دغلکاری کنند. عمل فریفتن و کلک زدن حتی در ساختمان ملکولی موجود زنده نیز صورت میپذیرد.پدیده خودفریبی در سنین بزرگسالی بویژه با مقوله رابطه جنسی با فرد دیگر بیش از پیش خودنمایی میکند. دانستن این حقیقت که دو آدم ناشناس به عملی مبادرت میورزند که قرار است منجر به پیدایش یک انسان جدید شود به خودی خود آن را تبدیل به یک تجربه بینهایت حساس و سرشار از مخاطره میکند. از دید دکتر تری ورس، رابطه جنسی یکی از پر استفادهترین محیطهای فریب و خودفریبی در بین افراد است.دکتر تری ورس معتقد است که مردها در رابطهشان با زنان از قابلیت خودفریبی بیشتری استفاده میکنند. مردان منافع بیشتری را در درون یک رابطه کسب خواهند کرد اگر بر تواناییهای خود بیشتر از مقداری که هست باور داشته باشند. زنان نیز به تناسب نشان دادهاند که در باره میزان صمیمیت مردان، آرزوهای بلندپروازانهشان و میزان علاقه مردان به خودشان از درصد خطای بالاتری برخوردار هستند. موقعیت جسمانی زنان و تغییراتی که دوره ماهانه و به همراه آن قائدگی در زن ایجاد میکند نیز از جمله میدانهایی است که نقش فریب و خودفریبی زنان در آن بازتاب گسترده تری دارد.زنان در دوره تخمک گذاری جذابتر از همیشه هستند، به نظر میرسد تناسب فیزیکی شان از همیشه بهتر است و درصد انحنای بدنشان در اطراف باسن و کمر کمی بیشتر میشود. زنان در همین دوران به چشم تحقیر به زنان دیگر نگاه میکنند و به حضور آنها بهای لازم را نمیدهند.در تحقیقات یک کلوپ در وین مشخص شده است که زنان در دوره مشخص فوق با مردانی که همیشه با آنها هستند به کلوپ نمیآیند. تمایل بیشتری به مردانی که جذابیت فیزیکی دارند نشان میدهند. آنها حتی علاقه دارند تا لباسهایی بپوشند که پوست بدنشان بیشتر دیده شود و در مجموع میل جنسی بیشتری دارند.دکتر تری ورس معتقد است که با وجود تاثیر و تسلط ناخودآگاه ژنها بر روی اعمال و تصمیمات افراد، همانطور که ژنها درخواستهای کنونی ما را نادیده میگیرند ما هم باید فرمانهای کور و باستانی آنها را نپذیریم.
انواع رابطه عشقی خیانت آمیز :
انواع خیانت جنسی:
تاثیرات روانی اجتماعی خیانت بر زن و شوهر
احساس ناامنی، سرخوردگی، شک و بدبینی به اطرافیان، ناامیدی و حذف ارزشهای شخصی از آثار مشترک خیانت روی زن و مرد است. وسواس فکری، اضطراب های بی دلیل، کج خلقی، خشم و پرخاشگری به دیگران در مواجهه با کوچک ترین فشار از دیگر آثار رفتاری پس از وارد آمدن چنین آسیبی به افراد است. حتی در مواردی یکی از طرفین که تن به ادامه زندگی می دهد و همسرش را می بخشد، نمی تواند چنین مشکلی را در ذهن خود حل کند و برخلاف عقیده و خواست درونی اش، دست به عملکردی نسبتا مشابه می زند تا به فرد مقابل آسیب بزند. البته برخی اشخاص قدرت تطابق بسیار بالا و قدرت پذیرش حذف و شکست دارند و بدون اینکه دچار اختلال روان شناختی شوند همسرشان را می بخشند یا از زندگی او بیرون می روند.
فردی هم که خیانت می کند، چه دیگران متوجه شوند و چه نشوند، از آسیب این عمل خود در امان نمی ماند؛ احساس عذاب وجدان، کاهش حس اعتماد به نفس، افسردگی، اضطراب درونی، دیدن کابوس های شبانه و بیماری های روان تنی مثل ناراحتی های گوارشی، قلبی و تنفسی از جمله مشکلاتی است که فرد خیانتکار را گرفتار می کند.
نگارنده سایت در تجربه محدود کاری بعنوان مشاور، خطرناکترین واکنش متقابل یکی از زوجین در زمان احراز خیانت راانتقام و مقابله به مثل زوج دیگر میداند که متاسفانه با تصمیم گیری زود هنگام و بدون تدبیر در این خصوص، مشکلات اخلاقی اجتماعی صد چندان بر خانواده و رابطه زناشویی تحمیل میکند.
ذکر چند نکته( این نکات تجارب کاملا شخصی نگارنده سایت در این خصوص میباشند) مخصوصا برای زنان الزامی است:( اینکه گفتم زنان، چون طبق آمار شروع اکثر خیانت ها با مردان است)
- رابطه جنسی خارج از خانواده برای مردان با زنان معنای کاملا متفاوت دارد. اکثر مردان حتی در صورت داشتن زنی بسیار زیبا و خوش اندام، در عرض ۶ ماه تا یکسال از لحاظ جنسی جسمی به زن خود کم تمایل میشوند و تواتر رابطه جنسی در هفته شاید به یک دفعه هم کاهش یابد و برای حفظ طراوت جنسی و خروج از یکنواختی و حتی کنجکاوی در خصوص رابطه جنسی زنان دیگر، اقدام به رابطه با زنان دیگر میکنند. لازم به ذکر است اکثر این مردان از زن و زندگی خود رضایت معقول دارند و این رفتار در اکثر مواقع نشاندهنده عدم علاقه عاطفی و روانی به همسر نیست و بیشتر یکنواختی جسمانی باعث این رفتار میشود. متاسفانه چون زنان، این رفتار مرد را به اشتباه، بی عاطفگی و بی علاقگی روانی اجتماعی تلقی میکنند با رفتارهای خشن یا مقابله به مثل، سعی میکنند فشار روانی وارده را کمتر کنند و باعث مشکلات بیشتر میشوند.
- در مراحل اولیه، بهیچ وجه نباید به شریک زندگی یا خانواده خود و همسر چیزی گفت. چون قبح رابطه میشکند و اطرافیان بیشتر باعث درگیری و کشمکش میشوند تا برقراری اصلاح و آرامش. باید مطمئن شد و از حدس و گمان اجتناب کرد
- اقدامات عملی برای طنازی مثل پوشیدن لباسهای جذاب، ارایش های متنوع در منزل، محبت و ابراز علاقه بیشتر به شریک زندگی و حمایت روانی و عاطفی از او بعمل آورد.
- وقت بیشتری برای حضور در کنار همسر گذاشت و مرتب از او سوالاتی از قبیل( چطور لباس بپوشم یا آرایش کنم خوشت میاد/ چه غذایی دوست داری/ میتونم توی کارهای مربوط به شغلت کمک کنم تا کمتر خسته بشی و غیره) پرسید.
- به هیچ وجه ترک منزل نباید انجام شود. گاها برخی زنان با رفتار ناپخته ترک منزل، میخواهند اعتراض خود را نشان دهند در حالیکه این رفتار، چون باعث برملاشدن رفتار شریک زندگی و کاهش اعتبار او در بین فامیل و دوستان میشود و از طرفی باعث نزدیکی شریک زندگی به فرد ورود کرده به حیطه زناشویی بعنوان منبع دردل و حمایت میگردد روز به روز رابطه را در خطر بیشتر قرار میدهد
- از مشاور حرفه ای کمک گرفت( بسیاری از مشاوران، حتی الفبای ساده برخورد در این مرحله را نمیدانند حتما مشاور حرفه ای و ورزیده و دوره دیده در این زمینه که متصف به اصول اخلاقی باشد و از این وضعیت سواستفاده نکند انتخاب گردد چون گاها دیده شده مشاور( مخصوصا مشاورین مرد) به زنان در این مرحله پیشنهاد دوستی و رابطه با خود میدهند و اغلب هم موفق میشوند چون وضعیت روانی زنان در این مرحله کاملا شکننده است!!!!)( ترجیح بنده به عنوان سکس تراپیست، انتخاب مشاور زن برای زنان در این مورد میباشد به شرطی که مشاور زن دچار افکار فمینیستیک عجیب و غریب نشود و حرکات چکشی پیشنهاد نکند بلکه با همدلی و پختگی، سعی در کاهش یا برطرف کردن بحران داشته باشد)
- در صورت عدم اصلاح رفتار فرد، کم کم شک و گمان خود را بطور غیر مستقیم به شریک زندگی ابراز کرده و احتمال خطرات آن را توضیح دهیم. مثلا بگوییم زن همسایه با من دردل میکرد که همسرش رابطه با زن دیگه برقرار کرده و میخواد به خودش آسیب بزنه یا شاید با کسی دوست بشه و بعد از همسرتان در این خصوص که چگونه میتوان به زن همسایه کمک کرد راهنمایی بخواهید. پاسخ های همسر، براحتی دلایل این رفتار همسر و روشهای مقابله با آن را روشن میکند
- در هیچ مرحله، نباید کودکان در این زمینه دخالت داده شوند یا آگاه گردند.
- در مراحل پیشرفته، موضوع را با همسر در میان بگذارید البته با ارامش و حوصله و از قضاوت و پیش داوری قبل شنیدن حرفهای همسر اجتناب کنید
- به شریک زندگی، فرصت بازگشت به زندگی بدهید و هیچوقت پلهای پشت سر را خراب نکنید
- به خود و رفتارهای خود هم توجه کنید شاید ریشه این قضیه به خود شما برمیگردد
- اول از افراد معتمد، اخلاقی و پخته غیر فامیل مشورت بگیرید تا انسجام و اعتبار بنیان خانواده در فامیل مخدوش نگردد.سپس از خانواده شریک زندگی و در صورت عدم پاسخ، از خانواده خود کمک بگیرید. از خانواده فردی که همسر شما با او رابطه برقرار کرده است در مراحل نهایی کمک بگیرید
- صحبت با فرد/افرادی که همسر شما با انها رابطه برقرار کرده است باید در فضای دوستی و بدون تهدید باشد که البته در مراحل آخر صورت میگیرد.
- در مراحل پیشرفته، از مقامات قضایی کمک بگیرید
- در نهایت، طلاق بعنوان یک راهکار را مد نظر داشته باشید چون گاهی هیچکدام از روشهای فوق پاسخ نمیدهند
- البته میتوانید با پذیرش این رفتار مرد، به زندگی عادی اخلاقی خود ادامه دهید چون بسیاری از مردان بعد مدتی از این بحران خود را خارج میکنند و به آغوش خانواده برمیگردند به شرطی که فضای زندگی را برای انان تلخ نکنیم
- باید یاد بگیریم هم خود و هم شریک زندگی را ببخشیم چون ژنتیک و یادگیری اکتسابی، در بروز رفتارهای ما خیلی تعیین کننده هستند
منبع-drshamshiri
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است