وقتی شما کاربران عزیز از ما می خواهید در مورد برخی مشکلات، راه حل های پیشنهادی خود را ارائه دهیم، جای خوشحالی است که برای مسئله زندگی تان به دنبال راه حل می گردید و نمی خواهید صورت مسئله را پاک کنید.همسر ما جزیی از وجود و هویت ماست. اینکه در دین ما طلاق حلال است، به هیچ وجه مجوزی برای اقدام به جدایی با دیدن اولین مشکلات و ناهنجاری ها نیست؛ بلکه طلاق آخرین راه حل است، وقتی تمام مسیرها را رفته و به بن بست رسیده ایم.
در این مقاله ما حرف های درگوشی را با برخی خانم ها مطرح می کنیم .برای آنها که می خواهند زندگی شان بهتر شود و به همسرشان کمک کنند تا در جهت رفع مشکلات رفتاری و بهبود ارتباط در خانه گام بر دارد. البته فراموش نکنید که گام اول مخصوص خود شماست. شمایی که می خواهید همسرتان تغییر کند، اگر خودتان هیچ تغییری در منش و رفتارتان ندهید، به او الهام نخواهد شد که عصبانیتش در خانه آزاردهنده است و یا بهتر است کمی به وضع ظاهر خود برسد و یا اگر به حرف های شما گوش دهد، زندگی تان شیرین تر می شود. این شما هستید که خواهان تغییرید پس باید دست به کار شوید.
دنیای زنانه و مردانه به خاطر تفاوت های طبیعی که دارد، ممکن است برای هر کدام از زن و مرد، مشکل ساز شود. بسیاری از رفتارهایی که ما زن ها نامطلوب می دانیم، برای مردان طبیعی است و بر عکس. زمان می برد تا به این تفاوت ها عادت کنیم و بپذیریم که او مثل ما نیست و بجز این موضوع، تفاوت های فردی هم اثرگذار است.
اگر قصد دارید مشکلی را در همسرتان اصلاح کنید، خوب توجه داشته باشید که شاید رفتار شوهرتان غیرمعمول نیست و حساسیت بیش از حد شما یا عدم شناخت تان از روان شناسی جنس مخالف، باعث شده تا آن عادت رفتاری، به نظرتان نامناسب بیاید.
اما گاهی رفتاری از حد معمول خارج شده و آرامش زندگی را مختل می کند؛ یکی از این رفتارها که در مردها بیشتر مشاهده می شود، خشونت و عصبانی بودن است.
مشکل خشونت در خانواده از آنجا بسیار آسیب زاست که بچه ها هم در چنین محیطی رفتار نامناسب والد خود را آموخته و رفتارهای عصبی از خود نشان می دهند. علاوه بر این خود فرد خشن نیز آسیب های زیادی را می بیند و برای بسیاری از بیماری ها مستعد خواهد بود. پس اگر شوهر عصبانی دارید، به دنبال راه حلی مناسب برای رفع این رفتار در او باشید.
مثل تمام مشکلات زندگی، نیم نگاهی به علت آن بیاندازید.کمک می کند تا نگاه جامع تری به مشکل تان پیدا کنید. با خودتان بگویید: چرا همسرم عصبانی است؟
هر رفتاری از ما انسان ها سر می زند، علتی دارد که با شناخت درست آن، می توان از آن جلوگیری کرد. چطور وقتی دل درد داریم به دنبال علتش می گردیم تا داروی مناسبش را پیدا کنیم؟ برای درمان مشکلات رفتاری نیز باید چنین کنیم.
تربیت خانوادگی او را بررسی کنید. تجاربی که قبل از ازدواج داشته، مشاهداتی که از رفتار والدینش انجام داده است و کمبودها و مشکلاتی که در زندگی با آن رو برو شده است. البته وقتی به دنبال علت رفتار نامناسب او هستید، مراقب باشید تا باعث تحقیر و تخریبش نشوید.
تأثیر مشکلات را شوخی نگیرید. گاهی شکست ها و مشکلات زندگی، تأثیر زیادی بر روحیه فرد می گذارد. مخصوصاً اگر عصبانیتش همیشگی نبوده و به تازگی بیشتر شده باشد. ممکن است یک مشکل شغلی دارد که نمی تواند با شما مطرح کند. این روزها مرد بودن سخت است! سعی کنید بفهمید پشت این رفتار نامناسب چه چیزی نهفته است.
گاهی میزان خشونت مرد به حدی بالاست که باید از یک مشاور و متخصص کمک بگیرید. اگر همسرتان راضی شد با شما به مشاور مراجعه کند، کارتان ساده تر می شود. در غیر این صورت باید تنها مراجعه کنید و راهکارهایش را انجام دهید. گاهی عصبانیت افراد بخاطر کمبود ویتامین یا کم و زیاد شدن هورمون های بدن است که با دارو درمان می شود.
اما به طور معمول سبک زندگی نامناسب و الگوگیری غلط، باعث بروز خشونت رفتاری و کلامی است. اگر همسرتان در کودکی یاد گرفته فریاد بزند یا اگر بخاطر مشکلات، زودرنج شده، شما در مقابلش انعطاف بیشتری بخرج دهید.
برای برخورد با یک شوهر عصبانی فراموش نکنید که درجه صبر و تحمل خود را بالا ببرید. در هر صورت طرف مقابل شما آستانه تحمل پایینی دارد، پس اگر شما هم اینگونه باشید، انفجار در خانه تان حتمی خواهد بود.
بهتر است مطمئن شوید که مقصر شما نیستید. شاید لجبازی، نحوه حرف زدن و یا رفتارهای تان، او را عصبی می کند. شاید تغییر در برخی رفتارهای تان کمک کند تا او نیز آرام تر شود.
می توانید در زمان آرامش او، کمی در این باره صحبت کنید. البته مراقب باشید که نحوه گفتگوی تان به صورتی نباشد که فکر کند محاکمه می شود وگرنه بیشتر عصبی شده و به نتیجه ای نمی رسید. بگذارید حس کند وارد یک گفتگوی دوطرفه شده است. بگذارید او هم مشکلات شما را بیان کند و صادقانه گوش دهید. زمانی که نوبت به شما رسید، در مورد رفتار همراه با خشونت او حرف بزنید. آثار رفتارش را به او گوشزد کنید. نمونه هایی را به او یادآوری کنید که بخاطر عصبانیت، پشیمان شده و ضرر کرده است.
با محبت از او بخواهید آرام تر باشد و با عصبانیت خود، باعث کم شدن محبت تان نشود. به او بگویید که چقدر دوستش دارید. انسان های عصبانی بخاطر ظاهر خشن خود، محبت کم تری دریافت می کنند؛ در حالی که نیاز آنها به محبت، بیشتر است. گاهی یک چرخه معبوب درست می شود. خشونت بیشتر، روابط را تخریب می کند و عاطفه کمتر، به عصبانیت می انجامد.
وقتی همسرتان از عشق شما مطلع شود، سعی بیشتری برای تغییر رفتار خواهد داشت؛ اما به یاد داشته باشید روزی سه وعده؛ صبح، ظهر و شب قرص صبر بخورید!
برای اینکه شما آرام باشید و در برنامه تان موفق تر شوید، به نکات مثبت او فکر کنید. به زمان هایی که عصبی نیست و کارهایی که برای شما انجام داده است. از خداوند کمک بگیرید و به این ترتیب، با صبر و مقاومت خود، آرام ارام او را تغییر دهید.
می شود یک برنامه کنترل خشم در خانه پیاده کرد. قرارهای ساده ای که می تواند فضا را آرام کند. مثلاً از همسرتان بخواهید هر گاه ازرفتار شما عصبانی شد و خواست فریاد بزند، اتاق را ترک کند و مدتی را تنها باشد تا خشمش فرو بنشیند.
شما هم موقعیت «بگو مگو» را در خانه ایجاد نکنید. شاید اگر سکوت کنید او هم بعد از چند فریاد، شرمنده شود! در اینصورت بازی به نفع شما پایان می یابد.
قصد ما به هیچ وجه تبرئه کردن مرد عصبانی که فریاد می زند و یا دشنام می دهد، نیست. او باید رفتارش را کنترل کند، اما بدانید که خداوند به زن ها قدرتی داده که می توانند اثرگذاری عاطفی بالایی داشته باشند. از این قدرت استفاده کنید.
اما باز هم تکرار می کنم که برخی از انواع خشونت که بیش از حد هستند نیاز به بررسی متخصص دارند و تلاش شما ممکن است اثرگذار باشد، اما مشکل به طور کامل رفع نمی شود.
در هر صورت این مشکلی است که که باید آن را برطرف کنید. کوتاه نیایید و برای آرام شدن زندگی تان تلاش کنید. افق زندگی تان از این پنجره روشن خواهد شد.
http://mehrkhane.com/
مطالب پیشنهادی:
خشم می تواند یک رنجش و ناراحتی جزیی یا در نوع حاد آن، واکنشی فیزیکی و خارج از عرف باشد. واکنش افراد مختلف در مقابل احساس خشم متفاوت است. برخی افراد خشم خود را فرو می خورند و نمی خواهند کسی متوجه شود که آن ها تا چه حد عصبانی و ناراحت هستند. آن ها به شدت رفتار خود را کنترل می کنند و هیچ نشانه ای از عصبانیت از خودشان بروز نمی دهند. برخی افراد نیز هنگام احساس خشم، رفتارهای پرخاشگرانه ای از خود نشان می دهند. با صدای بلند فریاد می زنند، ناسزا می گویند، دیگران را کتک می زنند، آن ها را مسخره می کنند، به صحبت دیگران گوش نمی کنند و حقوق دیگران را نادیده می گیرند.
برخی دیگر زمان احساس خشم آرام ولی محکم صحبت می کنند و سخن دیگران را قطع نمی کنند، همچنین احساسات خود را شفاف و محترمانه بیان می کنند آن هم بدون این که حقوق دیگران را نادیده بگیرند. به این رفتارها، رفتارهای جرات مندانه می گویند. فرد با کمک رفتار جرات مندانه می تواند بدون پرخاشگری، بددهنی و خودخوری به دیگران نشان دهد که عصبانی و ناراحت شده است. درادامه راهکارهایی برای مدیریت خشم و پرخاشگری می آید.
ناکامی اصلی ترین دلیل پرخاشگری
یکی از مهم ترین علل اصلی پرخاشگری، ناکامی در تامین نیازهاست. فرد زمانی که نیازهایش از جمله نیاز به محبت، توجه یا احترام برآورده نشود، احساس ناکامی می کند و این ناکامی زمینه ساز بروز پرخاشگری می شود.
چند راهکار برای رفتار با همسر پرخاشگر
_ به رفتارهای درست همسرتان هر چند ناچیز و اندک باشد توجه و احساس خوب خود را در مورد رفتارهایش بیان کنید.
_ هرگز مقابله به مثل نکنید و به بددهنی های وی پاسخ ندهید زیرا این رفتار موجب تشدید رفتار همسرتان می شود.
_ زمانی که همسرتان در وضعیت روحی مناسبی قرار دارد، درباره تاثیرات منفی بددهنی بر احساس و رفتار شما و زندگی مشترک تان صحبت کنید.
_ در صورتی که همسرتان دوستان ناباب و بد دهنی دارد، سعی کنید ارتباط او را با آن ها به روش های مختلف و با تدبیر، کمتر و در نهایت قطع کنید و همزمان ارتباط خود را با بستگان و دوستانی که رفتارهای مناسب وبهتری دارند، افزایش دهید.
_ به خودتان مسلط باشید. بسیاری از جر و بحث ها و مشکلات بین زوجین، به دلیل تسلط نداشتن آن ها بر هیجانات به وجود می آید. گاهی اوقات زوجین با واکنش نامناسب از جمله (بی اعتنایی و بی توجهی، پرخاشگری و خشونت) ناخواسته به رفتارهای اشتباه یکدیگر دامن می زنند و متاسفانه چرخه معیوبی را ایجاد می کنند به این معنا که رفتارهای منفی همسر باعث خشم و عصبانیت زوج یا زوجه می شود و رفتار خشمگین زوج یا زوجه باعث افزایش رفتارهای منفی همسرش خواهد شد. دقت کنید در این چرخه معیوب گرفتار نشوید.
توصیه هایی به همسران پرخاشگر
در ادامه راهکارهایی برای مدیریت خشم به همسران پرخاشگر ارائه می شود:
_ موقعیت را ترک کنید
زمانی که فکر می کنید در صورت ادامه بحث دیگر نمی توانید خشم خود را کنترل کنید ادامه صحبت تان را به زمان دیگری موکول کنید، با این کار به خود و همسرتان فرصت می دهید تا از عصبانیت و خشم فاصله بگیرید و رفتار مناسب تری داشته باشید. برای این منظور می توانید به همسرتان بگویید: «الان شرایط روحی مناسبی نداریم، ممکن است حرف هایی بزنیم که بعدا هر 2 پشیمان شویم. بهتر است در شرایط بهتری با یکدیگر صحبت کنیم» یا این که «من الان عصبانی ام، بعدا در مورد این موضوع صحبت خواهیم کرد.»
_ احساس منفی خود را بیان کنید
نکته مهم این است اگر ناراحتی خود را به زبان نیاورید کسی نمی داند که شما چه احساسی دارید. به جای نمایش خشم و پرخاشگری (به طور مثال اخم کردن، سخن نگفتن، داد و فریاد زدن، فحاشی و بددهنی) با استفاده از کلمات مناسب احساس خود را بیان کنید. در زبان فارسی واژه های گوناگون و متنوعی برای بیان احساسات و افکار وجود دارد. مثلا بیان کنید «زمانی که به حرف های من توجه نمی کنی، ناراحت می شوم». با بیان احساسات خود، زمینه مناسبی را برای حل مشکلی که چنین احساساتی را به وجود آورده است، فراهم می کنید.
_ مراقب کلام خود باشید
تحقیر، توهین، تهدید، سرزنش و پرخاشگری نکنید. دقت کنید اگر صدای تان بلندتر از همسرتان باشد یا به تندی و با پرخاشگری با وی صحبت می کنید کمی مکث کنید تا آرام شوید. دشنام و ناسزا بحث را به مشاجره تبدیل می کند. همچنین گاهی می توانید موضوع بحث را تغییر دهید. برای مثال فرض کنید در خلال بحث به جای پاسخ «نه» از ناسزا استفاده شود. از این لحظه به بعد خواهید دید که موضوع بحث هر چه باشد، به رد و بدل دشنام میان دو فرد تبدیل می شود.
_ به پیامد رفتار خود فکر کنید
فحاشی و بددهنی از اعتبار و احترام شما می کاهد، روابط شما را با دیگران به خطر می اندازد، موجب آزار دیگران می شود و مهم ترین پیامد آن این است که شرایط را بحرانی تر و سخت تر می کند.
_ خود را آرام کنید
تکنیک هایی مانند تنفس عمیق، شست و شوی دست و صورت، نوشیدن آب و پیاده روی در کاهش خشم و عصبانیت موثر است.
_ مسائل و مشکلات خود را حل کنید
به این موضوع فکر کنید که آیا فحاشی و بددهنی به حل مشکل شما کمکی خواهد کرد؟ فحاشی نه تنها به حل مشکل کمکی نمی کند بلکه به تیره شدن روابط بین شما و اطرافیانتان می انجامد. بدین منظور نخست مشکل خود را به طور دقیق تعریف و سپس راه حل هایی برای آن انتخاب کنید، آن گاه نکات مثبت و منفی هر راه حل را بررسی و در پایان بهترین راه حل را انتخاب کنید.
_ از عذرخواهی نترسید
اگر متوجه شدید رفتار شما باعث ناراحتی و عصبانیت همسرتان شده است، عذرخواهی کنید. این موضوع برای ترمیم رابطه و کاهش اثرات زیانبار پرخاشگری ضروری است.
http://www.beytoote.com/
مطالب پیشنهادی:
چرا زنان از برقراری رابطه جنسی با همسر خود لذت نمی برند؟
چگونگی ارتباط با همسر پرخاشگر
بی تردید خشم و عصبانیت زمینه ساز ایجاد حس تنهایی و در نتیجه افسردگی و مختل شدن نظام زندگی خصوصا زندگی زناشویی است. افرادی که جنبه خودکنترلی آنها تا حدودی کم است می بایست مسئولیت این جبهه گیری ها را بر عهده گرفته و............
چگونه با همسر پرخاشگر رفتار کنیم؟
پرخاشگری از هدف آسیب رساندن سرچشمه میگیرد. بر اساس تعریف عملیاتی ارائه شده، پرخاشگری تمایل یه شرکت در اعمال آسیبزای فیزیکی و روان شناختی برای کنترل اعمال دیگران است. در ایران یکی از عمده ترین علتهای مرگ و میر جوانان پرخاشگری آنها به یکدیگر است. نگاهی کوتاه به اطراف نشان خواهد داد که همانگونه که الیوت ارونسون گفته است عصر ما عصر پرخاشگری است.
علل و عوامل پرخاشگری
عوامل خانوادگی پرخاشگری
خانواده میتواند از جهات مختلف موجب بروز یا تشدید پرخاشگری شود که مهمترین این عوامل عبارتند از:
-نحوه برخورد والدین با نیازهای کودک
- وجود الگوهای نامناسب
- تاثیر رفتار پرخاشگرایانه
- تنبیه والدین و مربیان
عوامل محیطی
عواملی که در پیرامون انسان هستند می توانند در بروز یا تشدید پرخاشگری یا تعدیل آن اثر گذار باشد که برخی از اینگونه عوامل عبارتند از:
زندگی در ارتفاع خیلی بلند تغذیه ناقص الگوهای اجتماعی رسانه های گروهی و بازیهای ویدیوئی و زندگی در محیط های شلوغ پرازدحام و پر سر و صدا.
با این مقدمه احتمالا متوجه شده اید که بی تردید خشم و عصبانیت زمینه ساز ایجاد حس تنهایی و در نتیجه افسردگی و مختل شدن نظام زندگی خصوصا زندگی زناشویی است. افرادی که جنبه خودکنترلی آنها تا حدودی کم است می بایست مسئولیت این جبهه گیری ها را بر عهده گرفته و برای درمان خود از انجام توصیه های مشاورین امر غفلت نورزند چرا که ادامه دار شدن این پرخاشگری در کانون خانواده خصوصا در قبال همسر می تواند موجبات تزلزل نظام خانواده را ایجاد کند.
لذا در ادامه به خانمهایی که دارای همسر عصبانی و پرخاشگر هستند این توصیه ها را ارایه می دهیم:
* ابتدا باید مطمئن شوید که مشکل ساز اصلی خودتان نیستید. باید یقین کنید که اشتباه نمی کنید. سپس می توانید مطمئن باشید که طغیان شوهر پرخاشگر، ریشه در مشکلات خودش دارد و رفتار شما سبب پرخاشگری وی نیست.
زندگی در ارتفاع خیلی بلند تغذیه ناقص الگوهای اجتماعی رسانه های گروهی و بازیهای ویدیوئی و زندگی در محیط های شلوغ پرازدحام و پر سر و صدا از عوامل محیطی پرخاشگری است
* اگر مطمئن شوید که بددهنی شریک زندگیتان ریشه در زندگی سخت گذشته ی او دارد و یا به مسایل ژنتیکی و وراثتی مربوط است، آرامش بیشتری خواهید یافت و آگاهی شما به اینکه عامل به وجود آمدن پرخاشگری همسرتان نبوده اید، سبب آرامش شما خواهد شد.
* آگاهی دقیق از میزان و زمان بددهنی همسرتان، به شما کمک می کند از تهاجم او آسیب کمتری ببینید.
* فردى که از همسرش توجه، عاطفه و محبت مى خواهد باید توجه داشته باشد که دیگرى نیز این حق را دارد که چنین انتظارى داشته باشد. از سوى دیگر، درک نیازهاى واقعى و طبیعى همسر به دور از اینکه به آن اعتقاد داشته باشد یا نه، برآورده کردن آن موجب رضایت از زندگى مى شود و بى توجهى به آن خودخواهى است.
* با قاطعیتی آمیخته با احترام، از او بخواهید عادت خویش در به کار بردن زور و قدرت مردانه را ترک کند، لازم است به او بگویید تا خواسته های شما را دقیقا ندانم نمی توانم کاری برای شما بکنم. خوب است تا در این مورد وارد مذاکره شویم و با مصالحه پیش ببریم. لذا وقتی که احساس پرخاشگری دارد بایستی به خودش زمان بدهد، قدم بزند تا بتواند ناراحتی حقیقی و گله هایی را که با شما دارد؛ از عصبانیت ناشی از مشکلاتی مانند مسائل مربوط به کارش را تشخیص داده و با هم قاطی نکند. آنگاه گفتگو را از سر بگیرد. حتی امکان دارد بخواهد به اتاقی دیگر برود و به بالش ضربه بزند.(اطاقش را خالی کند) تازمانی که از رفتار خود پشیمان شود و بتواند ناراحتی های بیرون از منزل را درمان کند. به او اجازه بدهید بداند علی رغم اینکه از او حمایت می کنید تا خودش را از شر خشم کهنه پاکسازی کند، نباید آن را به شما منتقل کند.
چگونگی ارتباط با همسر پرخاشگر
* همسر پرخاشگر شما، نیاز دارد از کمکهای تخصصی بهره مند شود تا خشم خود را بشناسد و درمان کند. شوهر شما وقتی با شما قهر می کند و یا احتمالا الفاظ رکیک به کار می برد به احتمال زیاد از خودش متنفر می شود، اما چون راه و روش دیگری نمی شناسد و نمی داند چطور باید عمل کند این گونه عمل می کند. شما می توانید به متخصص خبره ای مراجعه کنید تا همسرتان مدیریت خشم را فرا بگیرد و منشا اولیه عصبانیت او پیدا شود.
* ضمن اینکه در مقابل شوهر خود که وجودش در زندگی شما مهم و مۆثر است، باید از موضع خود حمایت کنید برای تغییر اوضاع نیز باید طوری عمل کنید و قدم پیش بگذارید که پایه های اصلی زندگی تان استحکام خود را از دست ندهد. یکی از این راه ها، جلب حمایت اطرافیان است.
می توانید برای تسکین احساسات برانگیخته ی خود:
-به دوستان دیگرتان توجه بیشتری کنید.
-برای انجام امور روزمره وقت بیشتری صرف کنید.
-در فعالیت اجتماعی شرکت کنید و بدین ترتیب برای به دست آوردن فرصت های طلایی و چگونگی بهبود بخشیدن به روابط خود با دیگران تلاش کنید.
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان کدامند؟
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان چیست؟
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
با گفت و شنود می توانیم هر رنجش و دلگیری را از خود دور کنیم، به شرطی که با فن گفتگو و راه رفع دلخوری آشنایی کامل داشته باشیم.
در زندگی زناشویی دلخوری ها ، رنجش ها ، شکایت ها و مشاجره ها فراوان است . اگر چنین نباشد باید نگران بود . زیرا به یقین رابطه زوج به سردی گراییده و نسبت به هم بی اعتنا شده اند و دیگر هم را دوست ندارند که از یکدیگر نمی رنجند
در برخورد با همسران مختلف متوجه می شویم که گاهی زوج های عاشق نیز در برخورد با یکدیگر ، دچار رنجش می شوند . زیرا به طور طبیعی وقتی کسی را دوست داریم ، از او توقعاتی داریم . گاه از او بیش از دیگران هم توقع داریم و هنگامی که انتظارات مان برآورده نمی شود ،می رنجیم . البته رنجش امری طبیعی است اما باید مراقب باشیم هرگز و تحت هیچ شرایطی رنجش خود را از همسر پوشیده نداریم . زیرا رنجش های کوچک در روح مان انباشته می شود و سرانجام به آستانه انفجار می رسد. در این مرحله است که جرقه ای می تواند آتش خشم بی پایان ما را شعله ور کند. متأسفانه چنین وضعیتی به هیچ وجه خوشایند نیست : داد و فریاد راه می اندازیم ، بد و بیراه می گوییم ، ناله و شیون سر می دهیم و خلاصه همه چیز را درهم می شکنیم .
آیا بهتر نیست از طریق آشنایی با شیوه های تخلیه فشارهای درونی ، تنش های انباشته خویش را خارج کنیم ؟
با گفت و شنود می توانیم هر رنجش و دلگیری را از خود دور کنیم، به شرطی که با فن گفتگو و راه رفع دلخوری آشنایی کامل داشته باشیم.
کسانی که معتقدند از گفتگو نتیجه ای نگرفته اند ، باید بدانند به شیوه درست حرف زدن آشنایی کافی نداشته اند . هر جنگی سرانجام پای میز مذاکره حل و فصل شده است . جنگ خانوادگی نیز پایان پذیر است و با گفتگو فاصله ها و دلسردی از بین می رود.
در زندگی زناشویی دلخوری ها ، رنجش ها ، شکایت ها و مشاجره ها فراوان است . اگر چنین نباشد باید نگران بود . زیرا به یقین رابطه زوج به سردی گراییده و نسبت به هم بی اعتنا شده اند و دیگر هم را دوست ندارند که از یکدیگر نمی رنجند . اما آنچه مهم است و به پایداری رابطه شان مدد می رساند ، نحوه برخورد با این مشکلات است .
هر گفتگویی آدابی دارد که اگر به همه نکاتش توجه شود ، پایانی خوش خواهد داشت . اما اگر با پیش بینی و سیاست از قبل تعیین نشده اقدام به شکوه وشکایت کنیم ، چه بسا وضع از آنچه هست ، بد تر شود .
در بندهای زیر ، راه های یک گله گذاری خوب را شرح می دهم تا با آشنایی با فنون آن بتوانید این مرحله حساس را درست پشت سر بگذارید :
1 - پیش از آن که دلخوری خود را با همسرتان در میان بگذارید ، ابتدا عین آن را روی کاغذ بنویسید. به این ترتیب سهم خود را در پیشامد مربوطه بهتر خواهید دید . از سوی دیگر نوشتن ماجرا از ابتدا تا انتها باعث آرامش نسبی تان می شود و در عین حال با یادآوری ماجرا به علت های آن بهتر واقف می شوید .
2 - پیش از صحبت سعی کنید خود را جای همسرتان بگذارید . با این کار بهتر به مشکلات او پی می برید .
3 - پیش از صحبت با همسر هرگز موضوع را با دیگران مطرح نکنید . زیرا ممکن است گفته های تان را وارونه یا با شاخ و برگ به او تحویل دهند و وی را بر علیه شما بشورانند .
4 - در ابتدای صحبت تأکید کنید قصد شما از مطرح کردن رنجش ، رسیدن به حسن تفاهم است . زیرا قهرهای طولانی و جدال بیهوده است و راه به جایی نمی برد .
5 - پیشاپیش یاد آوری کنید شاید اصل ماجرا یک سوء تفاهم باشد و قصدتان از صحبت رفع آن است .
6 - سعی کنید از نکات مثبت کارهای اخیر او یا آنچه از او پسندیده اید ، ذکری به میان بیاورید تا فضای مذاکره صمیمی شود .
7 - با لحنی دوستانه و مهربانانه صحبت کنید . تمام مدت گفتگو مواظب باشید خشمگین نشوید . هیچ گاه از لفظ "تو" استفاده نکنید ؛ تا راهی نباشد برای اهانت و بدگویی های بعدی .
8 - تأکید کنید ممکن است مقصر این ماجرا خودتان باشید . بنابراین فقط برای رفع دلخوری اقدام به صحبت کرده اید . اگر تقصیری داشته اید ، حتما آن را به زبان بیاورید و از همسرتان پوزش بخواهید . این کارتان جو گفتگو را بهبود می بخشد و همسرتان فکر نمی کند محاکمه ای در کار است . در ضمن او نیز به نوبه خود آماده پذیرفتن اشتباهاتش می شود .
9 - ضمن حل مسائل سعی کنید حرف های تان را با زخم زبان ، کنایه ، تحقیر ، تمسخر ، تخطئه بیان نکنید . زیرا وضع از آنچه هست بدتر می شود . یک گفتگوی خوب از تهدید ، ارعاب و حمله به دور است .
10 - هرگز همسرتان را با دیگران مقایسه نکنید و مزایای آنها را به رخش نکشید . اگر می خواهید مقایسه ای در کار باشد ، سعی کنید او را با خودش ، یعنی خطای احتمالی اش را با رفتار خوب خودش در موقعیتی دیگر ، مقایسه کنید .
11 - از دلخوری ها و رنجش های کوچک شروع کنید و از گذشته های دور یاد نکنید . پس از رفع دلخوری او را وادار نکنید به گناهش اعتراف کند و از شما عذر بخواهد . این امر غرورش را می شکند و این کار وضع را بدتر می کند .
12 - از یکدندگی و لجاجت بپرهیزید . اگر موردی در آن جلسه حل نشد ، گفتگو را به بعد موکول کنید .
13 - هنگام گفتگو اگر همسرتان خواست حرفی بزند ، مانعش نشوید و سراپاگوش باشید . فرصت دهید تا اظهار بکند . با این رفتارتان ثابت می کنید او نیز دارای حق و حقوقی است . از طرفی همسر شما با حرف زدن تخلیه روانی می شود . وقتی گفته هایش تمام شد ، آرامش و راحتی زیادی احساس خواهد کرد و پیش خود خواهد گفت من هم حرفم را زدم . به این ترتیب امکان آشتی و رسیدن به تفاهم مطلق فراهم می شود .
14 - به هر شکل که می توانید رفع دلخوری را جشن بگیرید – با هدیه دادن شاخه گلی یا هر چیز جزیی مورد نیاز طرف مقابل . خانم می تواند از هنر آشپزی اش بهره بگیرد و کیک یا شیرینی بپزد ، آقا می تواند دعوت به عصرانه یا شامی در بیرون کند و ...
به این ترتیب به صلحی نسبتا طولانی می رسید . آشتی های اجباری که ناشی از آمدن مهمان ، تمایل جنسی یا اتفاقی مهم است ، بنیانی سست دارد . زیرا ریشه اختلاف ها همچنان ناشناخته و دست نخورده باقی مانده است . چون روش آتی برخورد هم مشخص نشده است ، ناگزیر همه چیز دوباره به شکل نخست خود در می آید .
منبع :تبیان
بیشتر بدانیم...
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
روابط ما گاهی بدون آنکه متوجهش باشیم از همان ابتدا محکوم به شکستند. روابطی که دیر یا زود در سرازیری سقوط قرار می گیرند و بی سرانجام خواهند ماند. ما 10مورد از این روابط را برای شما شرح می دهیم.
همین که هرکدام از این ده نوع رابطه را می خوانید، به انتخاب های عشقی گذشته و نیز روابط فعلی خود و همچنین روابط اعضای خانواده و دوستان نزدیک تان بیندیشید و سعی کنید نمونه های آن را دور و بر خود پیدا کنید.
1 – رابطه ای که در آن بیش از آنچه نامزدتان به شما عشق می ورزد، شما به او عشق می ورزید: در این وضعیت تعادل رابطه بهم می خورد و شما بعد از مدتی احساس می کنید مدام در این رابطه دهنده هستید بدون آن که عایدی و بهره عاطفی برده باشید. کم کم محبت شما شکل وظیفه به خود می گیرد و نامزدتان احساس می کند جز محبت و عشق انتظار دیگری نباید از شما داشته باشد.
2 – رابطه ای که در آن کمتر از آنچه نامزدتان به شما عشق می ورزد، شما به او عشق می ورزید: این رابطه هم عکس رابطه بالا است. با این تفاوت که همیشه این خطر وجود دارد که احساس کنید فرد مقابل خودش را به شما تحمیل می کند و از محبتش بندی ساخته تا شما را اسیر کند.
3 – رابطه ای که در آن عاشق توانایی های بالقوه نامزد خود هستید: فردا آدم سرشناسی می شود؟ فردا آدم توانمندی خواهد شد؟ بالاخره یاد می گیرد که زندگی را مدیریت کند؟ ازدواج که کنید آرام و عاقل می شود؟ اگر به این ها فکر می کنید بدانید که در رابطه محکوم به شکستی هستید. روی آنچه که هست تصمیم بگیرید. روی نقدها و نه نسیه های یک رابطه. نامزدتان اگر همینی که هست مورد تایید شما بود، بعدها به احتمال زیاد تغییراتش را هم خواهید پذیرفت. در غیر این صورت هیچ تضمینی وجود ندارد که تغییر کند و توانمندتر و بهتر از آنچه که هست شود.
4– رابطه ای که در آن مأموریت نجات نامزدتان را به عهده دارید: اگر فکر می کنید حضور شما در زندگی او می تواند باعث شود اعتیادش را ترک کند، دوستان نابابش را کنار بگذارد، از غم و افسردگی و بیماری های روحی خلاص شود و... بدانید که دستی دستی خودتان را به دام قربانی شدن انداخته اید. زندگی مشترک، رابطه ای نیست که شما در آن بخواهید نقش درمانگر یا منجی را بازی کنید. شما در زندگی تان نیاز به ثبات دارید نه این که کسی را به دنبال خود بکشانید، او را تیمار کنید و سعی کنید زندگی اش را تغییر دهید. در این صورت بعد از مدتی خسته می شوید و احساس می کنید این رابطه نیازهای خودتان را برآورده نمی کند و تمام وقت صرف رفع نیازهای طرف مقابل شده است.
5 – رابطه ای که در آن به نامزد خود به عنوان یک الگو و آموزگار چشم دوخته اید: نیاز به آموزگار دارید؟ دنبال یک دایره المعارف متحرک هستید که همیشه دم دستتان باشد و از او اطلاعات بگیرید؟ می خواهید کسی را الگو قرار دهید و هویتتان را بر اساس هویت او شکل دهید؟ برای رسیدن به این ها ازدواج مسیر اشتباهی است. ازدواج یک تعامل دو طرفه است که باید در آن نیاز به اتکا، حمایت و همراهی برطرف شود. در این بین اگر نیازی مثل دانستن و یادگیری و الگوپذیری هم برطرف شود خوب است اما نه این که فقط و فقط با این انگیزه ازدواج کنید. در این صورت رابطه شما و همسرتان رابطه استاد و شاگردی خواهد بود و نه زن و شوهری.
برای شروع یک زندگی مشترک، شما نیاز به تفاهم در مسائل اصلی و پایه ای زندگی تان دارید. تفاهم داشتن در سلیقه ها آنقدر مهم نیست که تفاهم داشتن در اعتقادات، هدف ها و برنامه های آتی زندگی اهمیت دارد
6 – رابطه ای که در آن به دلایل بیرونی شیفته نامزد خود شده اید: به طور مثال موقعیت اجتماعی، زیبایی، ثروت و تحصیلات و... تنها عامل انتخابتان بوده است. او را انتخاب کرده اید چون در محل کارتان از همه موقعیت بهتری دارد. چون می تواند سکوی پرش شما شود و... . فکر کرده اید اگر هر کدام از این عوامل بیرونی به هر دلیلی حذف شوند و همسرتان آنها را از دست بدهد چه اتفاقی می افتد؟ آیا شما هنوز او را تایید می کنید و دلبسته اش خواهید ماند؟
7 – رابطه ای که در آن شما و نامزدتان تفاهم کمی دارید: برای شروع یک زندگی مشترک، شما نیاز به تفاهم در مسائل اصلی و پایه ای زندگی تان دارید. تفاهم داشتن در سلیقه ها آنقدر مهم نیست که تفاهم داشتن در اعتقادات، هدف ها و برنامه های آتی زندگی اهمیت دارد.
8 – رابطه ای که در آن نامزدتان را از روی سرکشی و عصیان انتخاب کرده اید: ازدواج می کنید تا مشت محکمی به دهان یاوه گویان بزنید؟ می خواهید از سختگیری های والدین تان خلاص شوید؟ جو خانه نا آرام است و می خواهید از چنین جوی فرار کنید؟ ازدواج اصلا گزینه خوبی برای این موارد نیست. چون معیارهای شما را تحت تاثیر قرار می دهد و ممکن است عجولانه و بی فکر تصمیم بگیرید. تصمیمی که شاید نتیجه آن در ابتدا رضایت بخش باشد اما در ادامه وقتی عامل عصیان و سرکشی شما برطرف شد و در یک فضای آرام و منطقی قرار گرفتید، نقص ها و کاستی ها را به چشمتان می آورد.
9 – رابطه ای در آن نامزدتان را به عنوان عکس العملی در برابر نامزد قبلی تان انتخاب کرده اید:
ازدواج به خاطر گروکشی یا رو کم کنی به معنی از چاله به چاه افتادن است. در این صورت شما با معیارهای دهان پرکنی که برای دیگران وجود دارد ازدواج می کنید نه معیارهای خودتان.
10 – رابطه ای که در آن نامزدتان در دسترس شما نیست: دوران نامزدی، دوران شناخت است. رابطه ای که از راه دور برقرار شود به شما امکان شناخت همه جانبه و دقیق را نمی دهد. شما نمی توانید نامزدتان را در موقعیت های مختلف بسنجید و نسبت به او شناخت پیدا کنید.
نکته مهم: اگر پس از آنکه این مطلب را خواندید، گمان می کنید در یکی از این ده نوع رابطه هستید، سعی کنید کمک بگیرید، با خانواده و یا دوستان نزدیک خود صحبت کنید، نزد مشاور یا روان شناس بروید تا به شما کمک کند بفهمید که آیا عاقلانه است به رابطه تان ادامه دهید یا باید به رابطه تان خاتمه دهید.
بیشتر بدانیم...
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
وقتــی میخواهید ازدواج کنید احتمالا همیشه این سؤال در ذهنتان هست که شخص مقابل چه خصوصیات اخلاقیای دارد؟ مثلا از شخصیت آرامی برخوردار است یا نه، آیا زود عصبانی میشود یا نه؟ گاهی در طول شناخت پیش از ازدواج متوجه بعضی خصوصیات اخلاقی عجیب و غریب در فرد مقابل میشویم از جمله خشم و عصبانیت بیمورد. آیا میشود با اینگونه افراد زندگی مشترک خوبی داشت؟
اصلا خشم یعنی چه؟
خشم، احساس ناخرسندی و ناخوشایند و خصومت ما در مقابل خودمان یا دیگران یا موقعیتی که پیش آمده است که یکسری واکنشهای بیرونی هم دارد؛ مثل چهره برافروخته، حالت از کوره در رفتن و رفتارهای تکانشی که انرژیهای خشم را به این طریق نشان میدهیم. همه ما ممکن است دچار ناراحتیها، اختلافها و غمهایی در طول روز شویم ولی خشم ظاهر آدمها را بیشتر بههم میریزد و انرژی منفی آن بسیار شدیدتر است.اگر ناراحتیهای ما روی هم جمع شوند، خشم شکل میگیرد (یعنی ناراحتیهایی که تلنبار شده، بیان نشده، به آنها نپرداختهایم و درکشان نکردهایم.) معمولا افرادی که نمیدانند چگونه مسائل و ناراحتیهایشان را با خودشان یا دیگران حل کنند دچار خشم میشوند.
چند جور خشمگین میشویم؟
خشمها انواع مختلفی دارد
1. خشم به خودمان
نشاندهنده این است که من با خودم مسائلی دارم که حل نشدهاند و حسهای نامطلوبی نسبت به خودم دارم.
خشم به دیگران
این یعنی تحمل پذیرش رفتارهای دیگران را نداریم. شاید حتی مهارتهای گفتوگو و رفتارهای سازنده با دیگران را هم نداشته باشیم.
خشم به شرایط
معمولا افراد خشمگین رابطه عمیق و زیبایی با خودشان ندارند. خود را خیلی دوست ندارند. حالا اطرافیان وقتی این را بدانند میتوانند کمک کنند تا این جایگاه خالی و خلأعشق برای آنها پر شود.
چطور بفهمید خواستگارتان خشن است؟
اما از کجا بفهمید که مثلا خواستگارتان آدم خشنی هست یا نه.
یکی از توصیههای اصلی و اکید ما قبل از ازدواج این است که حتما زمانی را برای شناخت هم قائل شوید و این زمان لزوما چند روز، یک هفته یا یک ماه نیست. معمولا دوره شناخت را بین 6 ماه تا یک سال پیشنهاد میکنیم زیرا رفتارهای مختلف و خاص افراد در طول زمان، بالاخره خودش را نشان میدهد. باید زمان قابلملاحظهای را با فرد بگذرانید، البته نه فقط با پیامک و تلفن بلکه بهتر است خانوادهها و دوستان دو طرف هم در موقعیتهای مختلف با هم آشنا شوند. معمولا خشم یکسری آثار دارد؛ مثل اینکه فرد وقتی چیزی مطابق سلایق و عقایدش نباشد خیلی به هم میریزد و برافروخته میشود، با فشار و حرص صحبت میکند و شما متوجه میشوید که انرژی منفی او در یک لحظه بالا میرود. معمولا افرادی که دچار پرخاشگری هستند از تن صدای بالایی برخوردارند و از کلمات پرخاشگرانه و توهینآمیز استفاده میکنند. مثل زوجی که قبل از ازدواج چند جلسهای برای مشاوره به من مراجعه کردند و آقا در تمام مدت برای توصیف شرایط کارش از کلمات توهینآمیز استفاده میکرد. بعد از چند جلسه متوجه شدم که او همیشه دچار خشم است و اگر این خشمهایش را حل نکند حتما در رابطهاش دچار مشکل خواهد شد.
به هر حال این افراد در طول زمان خودشان را نشان میدهند. افراد خشمگین ممکن است تا مدت طولانی بتوانند چهره خوبی از خود نشان دهند اما کمکم چهره واقعیشان آشکار میشود.
آیا میشود با فرد پرخاشگر زندگی خوبی داشت؟
اما اگر ازدواج کردید و دیدید همسرتان پرخاشگر است باید بدانید تغییر دادن طرف مقابل کار بسیار دشواری است مگر اینکه خودش بخواهد. اصولا آدمها تغییر نمیکنند مگر اینکه خودشان بخواهند.
اگر فرد پرخاشگر نخواهد تغییر کند کار خیلی دشوار خواهد بود. درحقیقت کسی که بخواهد با این فرد زندگی کند ابتدا باید تصمیم بگیرد که آیا میتواند با فردی که پرخاشگر است زندگی کند یا خیر؟
یعنی آیا رفتارهای پرخاشگرانه او آنقدر آسیبزننده است که تصمیم به جدایی بگیرد یا نه؟ اگر میخواهد زندگی کند که باید او را همانطور که هست، بپذیرد. درحقیقت اینجا جز پذیرش طرف مقابل هیچ چارهای ندارد و باید روی آرامسازی خودش کار کند.
اما فرض بر اینکه آن فرد پرخاشگر میخواهد تغییر کند، ضمن اینکه باید یکسری مهارتهای مدیریت خشم را بیاموزد، خانواده هم میتواند خیلی کمککننده باشد.
اما چگونه این کار را بکنیم:
1- به مروز زمان افراد متوجه میشوند که اشخاص پرخاشگر چه خط قرمزهایی دارند که میتوانند مراقب آنها باشند. 2- معمولا افرادی که پرخاشگرند، افراد حساسی هستند و چون دارند در دنیای درونشان با خودشان خشم را تجربه میکنند دیگر تحملشان تمام میشود و آن را به بیرون میریزند؛ یعنی ما هر چیزی را که در درون داریم به بیرون نشان میدهیم. من اگر در درونم با خودم سرزنشگرانه و توهینآمیز برخورد کنم طبیعتا با دیگران نیز همینطور خواهم بود. معمولا افراد خشمگین رابطه عمیق و زیبایی با خودشان ندارند. خود را خیلی دوست ندارند. حالا اطرافیان وقتی این را بدانند میتوانند کمک کنند تا این جایگاه خالی و خلأعشق برای آنها پر شود.
با فرد پرخاشگر ازدواج نکنید، مگر...
در مورد ازدواج همیشه باید شناخت وآگاهی ما نسبت به فرد مقابل در رابطهاش با ما یک قدم جلوتر باشد. در روانشناسی نیز یک اصل است که احساسمحوری یکی از خطاهای ذهنی است. افراد احساسمحور معمولا تصمیماتی میگیرند که بعدها دچار ناکامی و پشیمانی شده و متوجه میشوند که تصمیماتشان اشتباه بوده و چه بسا همین عامل میتواند باعث افسردگی شود. وقتی در سنجش شخصیت طرف مقابل که یکی از ملاکهای اصلی است پرخاشگری را مشاهده کنیم و در مقابل او یک فرد آرام قرار بگیرد اتفاقی که بین این دو میافتد، این است که فرد پرخاشگر معمولا حاکم بر فرد آرام خواهد شد. با این شرایط پیشنهاد ما این است که ازدواج صورت نگیرد مگر اینکه فرد پرخاشگر روی خشم خود کار کند.
بیشتر بدانیم...
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت