از لحاظ تغذیه ای بسیار آسیب پذیر میباشند. از سویی به علت افزایش سن و کاهش میزان فعالیت های بدنی و کاهش سوخت و ساز پایه و تحلیل بافتهای بدن نیازشان به دریافت انرژی کاهش می یابد و از سوی دیگر به علت کاهش توانایی دستگاه گوارش , هضم و جذب مواد غذایی با مشکل مواجه میشود به این معنی که آنها اگر بخواهند همان سیستم تغذیه ای سالهای پیشین را حفظ نمایند باید میزان غذای بیشتری مصرف نمایند یعنی چاقی وعوارض ناشی از آن.
در این میان اتخاذ یک سیستم مناسب تغذیه ای که علاوه برتامین نیلزهای افراد مسن حاوی مقادیر زیاد انرژی نباشد و از لحاظ تغذیه ای آنها را دچار سوتغذیه ننماید امری مهم و حیاتی در افزایش طول عمر آنها خواهد بود.
رابطه افزایش فشار خون با افزایش سن
با افزایش سن فشار خون افراد نیز افزایش می یباد. برخلاف آنچه که پزشکان فکر میکنند نمک و چاقی والکل نقش زیادی در ایجاد این بیماری ندارند.
فشار خون بالا با حملات قلبی و مغزی و پیری و مرگ همراه است. تحقیقات اخیر نشان داده است که احتمالا رابطه بین افزایش سن و فشار خون میتواند بعلت آسیبهایی باشد که به سرخرگهای کلیه وارد شده است. فشار خون بالایی که در نتیجه افزایش وزن و یا دریافت زیاده از حد سدیم ویا الکل رخ داده باشد برگشت پذیر می باشد.دریافت زیاده از حد نمک موجب نگهداری آب در داخل بدن و افزایش حجم خون و به تبع آن افزایش فشار خون میگردد که البته همانطور که ذکر گردید این حالت برگشت پذیر است. در اکثر افراد دریافت زیاد نمک موجب افزایش فشار خون نمیشود و مصرف الکل هم برای مدت زمان کوتاهی فشار خون را بالا میبرد.
چاقی در هر سنی با افزایش فشار خون همراه است که البته با کاهش وزن این حالت نیز از بین میرود.
تحقیقات اخیر نشان داده است که آسیب دیدن سلولهای کلیوی intimal fibroplasias مهمترین علت ابتلا به فشار خون در افراد مسن میباشد. بهترین راه برای جلوگیری آسیب دیدن سلولهای کلیوی اصلاح رژیم غذایی و استفاده از میوه ها و سبزیجات و دانه های کامل غلات و حبوبات و مغزها و دانه ها و خودداری از مصرف دانه های تصفیه شده و بدون پوسته غلات و جلوگیری از افزایش وزن میباشد.
تستوسترون و تمایلات جنسی در مردان مسن
تحقیقاتی که در برزیل انجام گرفته است نشان داده است که اکثر مردان مسنی که دچار ناتوانی جنسی میگردند دارای سطحی نرمال از تستوسترون در داخل خونشان میباشند.
هنگامی که مردی از ناتوانی جنسی شکایت میکند تقریبا تمام دکترها برای سنجش تستوسترون برایشان آزمایش خون را تجویز می نمایند. اما تقریبا در اکثر موارد این ناتوانی در اثر دیابت یا تصلب شرایین رخ میدهد و فقط در موارد ناچیزی علت این ناتوانی تومورهای مغزی و یا کمبود تستوسترون تشخیص داده می شود. از این رو تمام مردانی که به نوعی دچارعدم توانایی در رسیدن به حالت نعوظ و یا نگهداری آن هستند باید برای تعیین میزان کلسترول و همچنین قند خون(آزمایشHBA1C) خود آزمایش بدهند. همچنین آزمایشاتی برای تشخیص سطح تستوسترون و همچنین معلوم نمودن این امر که آیا توموری در مغز وجود دارد یا خیر؟ لازم میباشد.
اکثر قریب به اتفاق مردانی که به ناتوانی جنسی دچار می باشند باید از رژیم های غذایی محدود از کالری و غذاهای پر چربی وکربوهیدراتهای تصفیه شده پیروی نمایند همچنین مصرف داروهای کاهنده قند و کلسترول خون در مواردی لازم مینماید.
رژیم غذایی پرپروتئین و پوکی استخوان
موسسات و شرکتهای غذایی ممکن است بخواهند شما را متقاعد کنند که عدم مصرف مواد غذایی غنی از کلسیم باعث پوکی استخوان خواهد شد. تحقیقات اخیر نشان داده است که مصرف زیاد پروتئین و نوشیدن زیاد نوشیدنیهای کربوهیدراتی جزو مهمترین عوامل بروز استئوپرز است.
اگر خدا قسمت کند و عمر طولانی بدهد تقریبا تمام مردان و زنان مسن از پوکی استخوان که یکی از عوامل مستعد کننده شکستگی استخوانها است رنج خواهند برد!!مقاله ای که در New England Journal درج گردیده است بیان میکند که رژیم غذایی کم پروتئین موجب بهبود پوکی استخوان می شود. تحقیقی دیگر نشان داده است که گیاهخواران حتی هنگامی که از غذاهای غنی از کلسیم استفاده نمی کنند اگر رژیم غذایی شان حاوی مقادیر زیادی فیتات و اکسالات -که باعث کاهش جذب پروتئین می گردد- باشدمعمولا از ریسک بالایی برای ابتلا به پوکی استخوان برخوردار نیستند. رژیم غذایی کم پروتئین شان آنها را در مقابل استئوپرز خفاظت می نمود. تحقیق دیگری نشان داد که مصرف زیاد پروتئین منجر به دفع مقادیر زیاد کلسیم از کلیه ها می گردد. همچنین تحقیق دیگری که در دانشگاه کالیفرنیا انجام شد نشان داد که رژیم غذایی پرپروتئین موجب ضعف استخوانها در زنان یائسه میگردد. تحقیقی دیگر که در بوستون انجام شد نشان داد دخترانی که به میزان بیشتری از نوشیدنیهای کربوهیدراتی استفاده میکنند استخوانهای ضعیف تر و نازکتری نسبت به بقیه هخمسالان خود دارند.
البته این نتایج نباید باعث گردد گه شما از مصرف پروتئین ها خودداری کنید. شما باید بدنید که پروتین ها برای سلامتی شما مفید هستند و فقط مقادیر بالای آنها است که برای شما مضر است. لذا اگر رژیم غذایی تان حاوی مقادیر زیادی پروتین است سعی کنید با محدود کردن دریافت پروتئین ها رژیم غذایی تان رااصلاح کنید.
کمبود اسید فولیک و پارکینسون
آزمایشی که اخیرا توسطjournal of Neurochemistry انجام گرفته است نشان میدهد که کمبود اسید فولیک میتواند منجر به پارکینسون شود.در این روش تعدادی از موشها را بوسیله MPTP تغذیه نمودند. این ماده یک ترکیب شیمیایی است که میتواند منجر به بروز پارکینسون گردد. مشاهده شد موشهایی که رژیم غذایی شان حاوی اسید فولیک بود عوارض زیادی از ابتلا به پارکینسون را از خود بروز ندادند اما گروهی که تحت استفاده از رژیم غذایی عاری از اسیدفولیک قرار گرفتند علاوه بر عوارض زیاد مشخصا دچار عدم کنترل ماهیچه ای که مهمترین علامت ابتلا به پارکینسون است گردیدند. کمبود این ویتامین منجر به تجمع هموسیستئین در جریان خون میشود. این امر منجر به آسیب به DNA در قسمت substantia nigra مغز میشود. سلولهای این قسمت از مغز حاوی مقادیر بالای دوپامین هستند. کمبود دوپامین نیز منجر به بروز بیماری پارکینسون میشود.
سبزیهای برگ سبز، مرکبات و میوه ها، غلات کامل و حبوبات همگی از منابع مهم این ویتامین هستند. از طرفی کمبود این ویتامین میتواند منجر به نقص های مادزادی گردد.
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
عوارض شیرین کننده های بدون کالری چیست؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
دسترسی به تمامی این مطالب در سایت
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
وقتی سن از دهه پنجاه میگذرد بدن یک سری نوسانات از خود نشان میدهد. برخی از افراد معتقدند که ازاین دهه به بعد دیگر هم زن و هم مرد تمایلی به ارتباط جنسی ندارند و بخاطر همین علت است که ازاین دهه به بعد برای قویترکردن ارتباط جنسی به پزشک میروند. بنظر شما این نظریه درست است یا خیر؟در این باره با دکتر سیدکاظم فروتن، اورولوژیست، عضو هیات علمی دانشگاه شاهد و رییس کلینیک سلامت خانواده گفتوگو کردهایم که آن را میخوانید.
آقای دکتر! این درست است که بگوییم با افزایش سن، میل جنسی هم کاهش مییابد؟
معمولا در فرهنگ ما، مسایل جنسی و روابط زناشویی مختص دوران جوانی است و افراد پا به سن گذاشته نیاز و تمایلی به این رابطه ندارند. این در حالی است که نیازهای جنسی ربطی به سن و سال ندارند و فرد تا زمانی که زنده است، میل جنسی هم دارد. فقط با افزایش سن دچار برخی تغییرات میشود اما هرگز نه کاهش چشمگیری مییابد و نه از بین میرود.
چه عواملی در بروز این تغییرات موثر هستند؟
با افزایش سن، میزان ساخت هورمون تستوسترون (هورمون جنسی مردانه) که نقش کلیدی در نیازهای جنسی مردان ایفا میکند، کاهش مییابد و به دنبال آن نیازها و توانمندیهای جنسی نیز دچار تغییرات میشوند. در خانمها نیز با رسیدن به سن یائسگی و کاهش هورمونهای زنانه (استروژن) در بدن شاهد بروز این تغییرات هستیم.
اما اینطور نیست که بگوییم صد درصد غرایز جنسی از بین میروند و اگر هم سطح این هورمونهای جنسی در خانمها و آقایان پایینتر از میانگین تعیینشده باشد میتوان این اختلال را به کمک تزریق هورمون برطرف کرد. البته علاوه بر تاثیر هورمونها در خانمها، با رسیدن به سنین یائسگی و کاهش هورمون استروژن با کاهش ترشحات واژن مواجه هستیم و گاهی نیز به همین دلیل روابط جنسی با درد همراه است و این موضوع با گذشت زمان باعث کاهش میل جنسی خانمها میشود. در عین حال نمیتوان فراموش کرد که چون انگیزه بارداری در سنین میانسالی وجود ندارد، همین مورد به ظاهر ساده در کاهش میل جنسی موثر است.
با افزایش سن، در همه افراد میل جنسی دچار تغییرات میشود؟
این موضوع از یک استاندارد خاصی تبعیت نمیکند چرا که در بسیاری از موارد با رسیدن به سنین میانسالی شاهد افزایش میل جنسی هستیم. بنابراین تغییرات گفته شده لزوما بیانگر کاهش تمایلات جنسی نیست.
آیا میتوان در سنین میانسالی جلوی کاهش میل جنسی را گرفت؟
با بالا رفتن سن، افراد دچار ضعف عضلانی میشوند و این فرآیند میل و توانمندیهای جنسی را نیز تحتالشعاع خود قرار میدهد، اما ورزش کردن مناسب در این سنین تاثیر بسیار زیادی در کاهش این ضعفهای عضلانی دارد. از طرفی اگر ارتباطات و محبتهای زناشویی بین همسرانی که در سنین میانسالی قرار دارند، کم شود به دنبال آن کاهش میل جنسی هم اتفاق میافتد. در عین حال ورزش علاوه بر اینکه در افزایش نشاط موثر است باعث خونرسانی بهتر در اعضای بدن و افزایش توان جنسی هم میشود. به همین دلیل است که همواره توصیه میشود همسران در هر شرایط و با هر سن و سالی به هم ابراز عشق کنند و از این موضوع خجالت نکشند.
آیا بروز بیماریها و مصرف داروها نیز میل جنسی را دچار تغییر میکنند؟
یکی از مهمترین عوامل تغییرات میل جنسی در سنین میانسالی، ابتلا به بیماریهایی مانند افسردگی، دیابت، مشکلات قلبی، فشارخون و… است. درواقع بسیاری از افراد با نزدیک شدن به سنین میانسالی به بیماریهایی مبتلا میشوند و باید برای درمان، داروهای خاصی مصرف کنند. از عوارض بسیاری از این داروها میتوان به کاهش تمایلات جنسی اشاره کرد. به همین علت به افراد میانسال توصیه میکنیم که اگر با خوردن یک دارو شاهد تغییر در امیال جنسی خود بودند حتما با پزشکشان در این باره مشورت کنند تا این مشکل رفع شود. از طرفی بسیاری از افراد میانسال زمینه جراحی هم دارند. مثلا جراحیهای لگن، پروستات و حتی برداشتن سینه و رحم خانمها از جمله جراحیهایی هستند که موجب کاهش میل جنسی میشوند. بنابراین توصیه ما این است که روابط جنسی در دوران میانسالی باید مانند الگوی غذا خوردن باشد.
ممکن است بیشتر توضیح دهید؟
ما در دوران جوانی به انرژی بیشتری نیاز داریم و در نتیجه بیشتر هم غذا میخوریم. با رسیدن به سنین میانسالی به دلیل کاهش فعالیتهای روزانه نیاز به انرژی هم در بدن کاهش مییابد و مجبوریم کمتر غذا بخوریم. روابط جنسی هم در دوران میانسالی باید همینطور باشد و این طبیعی است که نسبت به دوران جوانی دفعات آن کمتر شود. اما اگر افراد با رسیدن به سنین میانسالی تمایلی به داشتن رابطه جنسی ندارند، باید علت این اختلال جنسی مورد بررسی قرار گیرد. مثلا اگر مردی دچار کمکاری بیضه یا مشکلات عروق دستگاه تناسلی شده باید به کمک روشهای علمی درمان شود تا میل جنسی او افزایش یابد.
این روزها بسیاری از تبلیغات ماهوارهها و حتی نشریات به موضوع افزایش میل جنسی اختصاص یافته است. انواع قرص و کپسول و محلول و وسایل مختلف که هر روز بر تنوع آنها افزوده میشوند. آیا این کالاهای تبلیغی در افزایش میل جنسی افراد موثرند؟
همانطور که وقتی دچار درد قلب میشویم به پزشک مراجعه میکنیم و خودسرانه دارو نمیخوریم در بحث مشکلات جنسی هم باید همینطور رفتار کنیم و اگر دچار مشکلات جنسی هستیم به پزشک مراجعه کنیم. حتی اگر باز هم نتیجه نگرفتیم میتوانیم پزشک خود را تغییر دهیم؛ کاری که در مورد بسیاری از پزشکان انجام میدهیم تا به درمان برسیم و بیماری کنترل شود یا از بین برود. اصلا چگونه میتوانیم بدون اینکه علت بیماری (اختلال جنسی) را بدانیم نسبت به درمان آن اقدام کنیم؟ بنابراین به راحتی میتوان نتیجه گرفت که چنین تبلیغاتی فقط جنبه اقتصادی دارند و گاهی دیده شده بسیاری از این افزایشدهندههای میل جنسی عوارض زیادی دارند و از آنجا که رابط شما و ارائهدهندگان این محصولات، یک شماره تلفن اعتباری و غیرثابت است، نمیتوان موضوع را از طریق مراجع قانونی پیگیری کرد. بهترین راه درمان مشکلات جنسی، مراجعه به پزشک متخصص، بررسی مشکل و درمان علمی است.
اما بسیاری از افراد میانسال بر این باورند که مراجعه به پزشک در این سن خجالتآور است.
متاسفانه این باورغلط بین ایرانیها رواج دارد و بسیاری از افراد با رسیدن به سنین میانسالی مجبورند با مشکلات جنسی خود کنار بیایند و حتی میل جنسیشان را سرکوب کنند اما باید گفت ما این تئوری را قبول نداریم و نیاز جنسی در هر سن و سالی وجود دارد و باعث ایجاد نشاط و پیشگیری از افسردگی در افراد میشود. از سوی دیگر، همه اختلالات جنسی در هر سنی قابل درمان هستند و تنها روشهای درمانی متفاوت است. بنابراین زوجهای میانسال باید در صورت بروز هرگونه اختلال جنسی، بدون هیچ خجالتی به متخصص مراجعه کنند زیرا روابط جنسی یک غریزه مانند غذا خوردن است و باید به آن توجه شود و افزایش سن نمیتواند مانعی برای آن محسوب شود. چرا افراد نباید در سنین بالا هم از روابط سالم زناشویی لذت ببرند؟ ما در این زمینه به هیچ عنوان فرهنگسازی مناسبی نداشتهایم و به همین علت هم شاهد بروز مشکلات ناشی از آنها در جامعه هستیم.
و حرف آخر؟
باز هم تاکید میکنم رسیدن به سنین میانسالی دلیل موجهی برای از بین رفتن میل جنسی نیست و گاهی بروز بیماریها، مصرف داروهای خاص، تداخلات دارویی و… در کاهش میل جنسی تاثیرگذارند که باید درمان شوند.
منبع-http://www.seemorgh.com
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
اگرچه بخش هایی از حرف های دکتر سرگلزایی نامتعارف و قابل نقد است، اما نگاه متفاوت او به پدیده طلاق در فهم و بررسی دقیق تر این موضوع به ما کمک شایانی خواهد کرد. تخصص او روان پزشکی است و مدتی استادیار دانشگاه علوم پزشکی مشهد بوده است. همچنین بیش از 20 عنوان کتاب در حوزه های پزشکی، روان شناسی و روان پزشکی به قلم او تألیف و منتشر شده است. ساعتی را با او در دفتر کارش به بحث و تبادل نظر پرداختیم. متنی که می خوانید حاصل این نشست است.
بر خلاف نظریات کلیشه ای رایج در فضای رسانهای کشور نه ازدواج همیشه خوب است و نه طلاق همیشه بد. به هرحال در سنت و فرهنگ ما این طوری گفته میشود که ازدواج نصف دین را کامل میکند، طلاق هم پایههای عرش خدا را میلرزاند. خیلی از ازدواجها هستند که روی سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی افراد اثر مفید دارند. ولی بعضی از ازدواجها هم روی سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی اثر مخرب دارند. همین گزاره در مورد طلاق نیز صحیح است. بنابراین هم ازدواج خوب داریم، هم ازدواج بد. هم طلاق خوب داریم، هم طلاق بد. برخلاف آن چیزی که در فرهنگ ما رایج هست، همه افراد را از نظر روانشناسی برای ازدواج مناسب نمیبینم. همان طور که هرکس برای هر شغلی مناسب نیست. مثلاً آدم گوشه گیر و خجالتی به درد خبرنگار شدن نمیخورد. یک فردی که زود خسته میشود، به درد پزشک شدن نمیخورد. همان طور بعضی افراد به درد ازدواج کردن نمیخورند. بنابراین توصیه ازدواج به صورت یک استاندارد زندگی و به عنوان یک مرحله ضروری رشد، برای همه افراد پیام غلطی است.
همیشه ادامه یک ازدواج و زندگی مشترک نشان دهنده رضایت زناشویی نیست. اینکه مثلاً در 40 سال پیش آمار طلاق ها از امروز کمتر بوده لزوماً به این معنا نیست که ازدواجهای آن موقع از ازدواجهای الان موفقتر بوده است. پژوهشگران حوزه علوم خانواده به این نتیجه رسیده اند که همبستگی آماری بین ثبات زناشویی و رضایت زناشویی وجود ندارد. به این معنی که بسیاری از افرادی که به طلاق فکر نمیکنند نه به این علت است که از زندگی زناشویی خود راضی هستند، بلکه به این علت است که تصور زندگی بهتری را برای بعد از طلاق ندارند. مثلاً در یک محیط روستایی زنی که طلاق میگیرد چطور میخواهد بعد از آن زندگی کند؟ چون فرصتی برای ازدواجش مهیا نیست، با همین اوضاع میسوزد و میسازد. بنابراین لزوماً وقتی آمار طلاق بالا میرود نمیتوانیم بگوییم که وضع خیلی خراب است و یا آن موقع که آمار طلاق پایین تر بود وضع خیلی بهتر بود.
بر اساس پژوهشهای ذکر شده، هر چه افراد ظرفیت رشد بیشتر و توقع زندگی بهتری داشته باشند، ثبات زناشویی کاهش و آمار طلاق افزایش مییابد. یکی از علل افزایش طلاق، افزایش استقلال مالی و اجتماعی زنان است. چنین افزایشی در آمار طلاق شاید یک سیر مثبت باشد. زیرا نشان میدهد تعداد زنانی که به اجبار و به دلیل نیاز به حمایت در زندگی زناشویی میمانند کاهش یافته است. به نظر من هر وقت که افزایش آمار طلاق به دلیل افزایش استقلال مالی زنان باشد، مثبت است. یعنی یک زن دیگر صرفاً به عنوان یک سایه بالاسر با یک مرد زندگی نمیکند. زنی است که میتواند روی پای خودش بایستد. میتواند خودش را اداره کند. پس اگر با مردی زندگی میکند به خاطر روابط فکری و احساسی است که با آن فرد دارد. بنابراین میتوانیم «طلاقهای مثبت» هم داشته باشیم. همه طلاقها منفی نیستند. اینکه درکدام یک از طبقات اجتماعی طلاق بیشتر اتفاق میافتد نیز نیازمند پژوهش است، ولی مطمئناً در طبقات بالای اجتماعی و اقتصادی مهمترین علت آن کاهش نیاز مالی زن به مرد است.
یکی دیگر از علل مثبت بالا رفتن آمار طلاق افزایش پویایی روانی افراد یا خلاقیت افراد است. وقتی که افراد پویایی روانیشان افزایش پیدا میکند از وضعیت ایستایی و استاتیک خارج میشوند. با گذشت زمان هم سلیقهها و هم عقیدههایشان تغییر میکند. بنابراین دو نفرکه زندگی روانی پویایی داشته باشند، در طول ده سال تغییرات گستردهای را از نظر ارزشها، امیال و سبک زندگی تجربه میکنند. اینکه زن و شوهری ده سال همسران مناسبی برای هم بودند به این معنی نیست که حالا هم همسران مناسبی برای هم هستند. بنابراین ایستایی روانی که معادل با کندی رشد روانی است میتواند باعث افزایش ثبات زناشویی شود و پویایی روانی که معادل با سرعت رشد روانی است ممکن است باعث کاهش ثبات زناشویی شود. همین طور که در زندگی بسیاری از نوابغ مثل آلبرت انیشتن میبینیم که ثبات زناشویی آنها بسیار پایین بوده است. آدمی مثل او آن قدر نگرشها، سلیقهها، عقیدهها و ذائقههایش متغییر است که برای همسرش دیگر نمیتواند همان آدم چند سال پیش باشد.
اما علل دیگری هم وجود دارد که منجر به رشد طلاق از نوع منفی میشود. طلاقی که نه نشان دهنده توسعه ی اقتصادی و اجتماعی است و نه نشان دهنده پویایی روانی افراد. بلکه نشان دهنده ناتوانی افراد در برقراری و حفظ یک رابطه متعهدانه است. من علت رشد طلاق از این نوع را نامناسب بودن نهادهای تربیتی میدانم. مثل آموزش و پرورش، رسانهها و نهادهای تبلیغات مذهبی. بچههای ما متناسب با نیاز زمانه تربیت نمیشوند. در چند ده سال اخیر دنیا به سرعت تغییر کرده است. نیازهای مردم هم به همین نسبت تغییرکرده. توسعه وسایل ارتباط جمعی منجر به پدیده جهانی شدن(globalization) شده است. در نتیجه ارزشها و سنتهای منطقهای و محلی پاسخگوی نگرشهای جدید و نیازهای جدید نیست. همان طور که در تجارت قانون عرضه و تقاضا وجود دارد، در تجارت فرهنگی و اجتماعی هم قانون عرضه و تقاضا وجود دارد. اگر بخواهیم رشد اقتصادی داشته باشیم، باید بازار اقتصادی داشته باشیم و اگر زیاد بازار را کنترل کنیم اقتصاد دچار رکود میشود. در عرصه فرهنگ هم اگر بخواهیم رشد فرهنگی داشته باشیم، باید بازار آزاد فرهنگی داشته باشیم که ترازوی عرضه و تقاضا آن را تأمین می کند.
اما به دلیل دولتی شدن آموزش و پرورش، سازمان های فرهنگی و رسانهها در جامعه ما نهادهای فرهنگی و تربیتی نتوانستند مطابق با تغییرات رخ داده در اجتماع رشد کنند. در نتیجه سیستم تربیتی رسمی کشور گفتمانی را ارائه میدهد که از زندگی روزمره مردم منتزع و جداست و در یک فضای غیرواقعی و انتزاعی مشغول به منولوگ و تک صدایی است. بنابراین جوانان در شرایطی به سمت ازدواج میروند که مجهز به ابزارهای مورد نیاز برای ارتباط و تفاهم نیستند. با نقد، گفتگو و مذاکره آشنایی ندارند. درخانواده از بالا به پایین با آنها صحبت میشود. در مدرسه و عرصه شغلی و خدمت نظام وظیفه از بالا به پایین با آنها صحبت میشود. همه جا از آنها چَشم میخواهند. چنین فردی نه نقد یاد میگیرد و نه گفتگو و مذاکره. بنابراین دیدگاههای واقع بینانه در زمینه مسائل زندگی اعم از مسائل ارتباطی شغلی و مالی ندارد. در واقع سیستم تربیتی آنها را برای فضای غیرواقعی آماده میکند. و طبیعی است که آنها در فضای واقعی مهارتهای لازم زندگی را ندارند. کلاسهای ویترینی و فرمایشی مهارتهای زندگی هم تبعاً جایگزینهای کارآمدی برای یک سیستم تربیتی و پژوهش مدار و مهارت محور نیست. در چنین جامعهای مردم تمایل دارند با مخاطبشان از بالا به پایین حرف بزنند. نمود بیرونی این تمایل به صورت افزایش تنازع و خشونت خود را نشان میدهد. چقدر رانندگی ما خشن است. همه همیشه حق تقدم را برای خود میدانند.
بحث پویایی و استقلال اقتصادی و اجتماعی را مطرح کردم که بگویم افزایش آمار طلاق می تواند جنبههای مثبتی هم داشته باشد. این جنبه اصلاً در رسانههای ما مورد توجه قرار نمیگیرد. یعنی به عنوان یک گزاره بدیهی فرض شده که هر وقت آمار طلاق بالا میرود بد است. من میخواهم به این جنبه توجه بدهم که نه، لزوماً هر وقت آمار طلاق افزایش پیدا میکند بد نیست. بستگی دارد در چه فضایی طلاق بالا برود.
اما اگر به طور خاص بخواهم روی جامعه خودمان صحبت کنم؛ اول اینکه علت اصلی طلاق در جامعه ما در این است که ازدواجها بسیار غیرکارشناسی است. برخاسته از شناختهای سطحی است. مشاوره قبل از ازدواج نه خیلی نهادینه شده، و نه برای همه طبقات اجتماع در دسترس است. افراد بر مبنای همان روش سنتی، که خانوادهها همدیگر را میدیدند، با هم ازدواج میکنند. در حالیکه در جامعه سنتی چند دهه قبل آن قدر جمعیت کم بود که خیلی راحت میشد خلق و خوی افراد را فهمید. اما در جامعه پیچیده الان، مردم ماسکهای اجتماعی بیشتری دارند و به راحتی نمیشود آنها را شناخت. این روش سنتی تحقیق و بررسی کردن ریش سفیدها روش ناکارآمدی است. باید نهادهای مدرنی جایگزین شوند. مثل نهاد مشاوره ی پیش از ازدواج که توسط متخصصین ارائه میشود. این برای مردم کاملاً جا نیفتاده است. درچند درصد ازسریالهای تلویزیون که ازدواج اتفاق میافتد صحبتی از مراجعه برای مشاوره پیش از ازدواج میشود. بنابراین نه مردم که مورد نیاز آنهاست یاد میگیرند و نه این یادگیری ها در دسترس آنهاست. به شکلی که با هزینه مناسب بتوان در اختیار همه قرار داد.
وقتی افراد مهارتهای زندگی را نمیآموزند و نمیتوانند مسئله را حل کنند، در برخورد با مسئله از هم جدا میشوند. حالا در دهه های قبل اساساً ازدواج چنان ضروری برای افراد در نظر گرفته میشد و طلاق آنقدر قبیح بود که طبق همان ضرب المثل باید با لباس سفید به سراغ تشکیل خانواده می رفتی و با کفن سفید از خانواده بیرون می آمدی. این باعث میشد که بسیاری از افراد بسوزند و بسازند. امروزه چون نه ضرورت ازدواج آن قدر برای افراد قابل لمس است و نه طلاق آن قدر قبیح شمرده می شود، وقتی طرفین مهارت حل مسئله و مهارت روابط مؤثر را نداشته باشند به سرعت به بن بست میخورند و زود طلاق میگیرند.
قطعاً تا زمانی که طلاق عاطفی و اجتماعی اتفاق نیفتاده باشد، افراد به دادگاه نمیروند و طلاق رسمی انجام نمیشود. اما در مورد آمار دقیق این طلاق ها باید پژوهش شود. اگر در جهت رفع طلاقهای عاطفی و اجتماعی قدم برداریم، مسلماً طلاق های رسمی هم کاهش پیدا می کند. اما ادامه زندگی با وجود طلاق عاطفی و اجتماعی سه علت عمده دارد. یکی نیاز مالی و اجتماعی زن است. دومین علت که طبیعتاً شاید شایعترین علت باشد، وجود بچههاست. پدر و مادر نگران تأثیر طلاق در زندگی بچهها هستند. و سومین علت آن هم ترس از آن اَنگ اجتماعی طلاق است. این موضوع به خصوص برای زنها در جامعه ما خیلی سنگین است. این سه ترس، یعنی ترس از بازخورد اجتماعی، ترس از آینده بچهها و ترس از ناتوانی زن برای اداره زندگی، باعث میشود که برخی از خانوادهها طلاق عاطفی بگیرند ولی طلاق قانونی نگیرند.
رسانه میتواند برخورد ما با آسیب دیدگان طلاق را اصلاح کند. فضای سالم رسانه ای همه چیز را سالم میکند و بالعکس فضای رسانه ای ناسالم همه چیز را ناسالم میکند. من به عنوان یک روان پزشک در اثرگذاری بر تعداد زیادی از مراجعین ام ناتوان هستم. چون رسانه آنها را مریض کرده و فقط رسانه میتواند آنها را سالم کند. حل مسائل یک جامعه پیشرفته نیازمند رسانه سالم است.
باید بتوانیم حمایت جامعه را نسبت به این افراد جلب کنیم. جامعه نباید به آسیب دیدگان طلاق نگاه منفی داشته باشد. یکی از چیزهایی که مردم کمتر یاد دارند هم دردی و هم دلی کردن است. وقتی هم که میخواهند هم دردی و هم دلی کنند، دخالت میکنند، مزاحمت ایجاد میکنند، فضولی میکنند. یکی از چیزهایی که خیلی کم آموزش داده میشود، مسأله حریمهای فردی است. این که کجا حریم شخصی من است و هیچ کس حق ندارند در آن سرک بکشد و کجا حریم عمومی است و هیچ کس حق ندارد بگوید این برای من است و من دلم میخواهد این کار را بکنم. علت تبیین نشدنش این است که ما هنوز تکلیف خودمان را با زندگی سنتیمان روشن نکردیم. خیلی چیزها در یک جامعه حریم فردی است ولی در یک جامعه دیگر حریم فردی نیست. وقتی به افراد میگویی هم دردی کن، اغلب به حریم فردی طرف تجاوز میکنند که برای فرد مورد نظر آزار دهنده است.
عوامل زیادی مانع ازدواج مجدد خانمهای مطلقه میشوند. مهم ترین آنها نگاه منفی ای است که در جامعه راجع به طلاق وجود دارد و طلاق را یک فاجعه میداند. در واقع کسی که طلاق گرفته به عنوان یک آدم ناموفق و شکستخورده معرفی میشود. گفته می شود اگر این فرد سالم بود میتوانست زندگیاش را حفظ کند. بنابراین خانوادهها میترسند جوان شان با یک فرد طلاق گرفته ازدواج کند. در جامعه ما خیلی مهم است که مرد از زن بزرگتر باشد. تفاوت سنی جوانی که تازه میخواهد ازدواج کند با خانمی که چند سال زندگی مشترک داشته و طلاق گرفته مانع دیگر است. به هرحال فرصتهای ازدواج مجدد بعد از طلاق برای خانمها فرصت خیلی مطلوبی نیست.
پدر و مادری که طلاق گرفتند اگر آموزش درست نبینند با خشم و کینه نسبت به ازدواج قبلی خود زندگی میکنند. این خشم و کینه چه عمدی و چه غیرعمدی به بچهها منتقل میشود. بنابراین بچهها نسبت به پدر یا مادرشان با خشم و کینه زندگی میکنند. خیلی مهم است که وقتی طلاق انجام میشود، پدر و مادرها آموزش هایی ببینند. تا بتوانند همان طور که از نظر اجتماعی پرونده ازدواج خود را میبندند از نظر روانی هم پرونده ازدواج قبلی خود را ببندند. در این صورت است که این بار روانی به بچه ها انتقال پیدا نمیکند. نکته دوم آن که اگر رسانههای ما این تصویر فاجعهآمیز را از روی طلاق بردارند، بچه های طلاق نسبت به اینکه پدر و مادرش از هم جدا شده اند، از هم کلاسی ها و هم سالان خودش شرمنده نمی شود. بنابراین این بار هم از روی بچهها برداشته میشود.
بهترین شیوه مدیریت بچهها بعد از طلاق شیوه مدیریت مشترک است. یعنی بچه نه صرفاً با مادر باشد و نه با پدر. باید پدر و مادر بعد از طلاق هم چنان همکاری خودشان را راجع به مسائل بچه ها ادامه بدهند. باید هر کدام بخشی از مسئولیت های بچه را بپذیرند. متأسفانه معمولاً اطرافیان هم باری از خشم و کینه را با خودشان حمل میکنند و قطعاً این بار روانی را به بچهها انتقال میدهند. البته همه را که نمیتوانیم تحت پوشش آموزش بدهیم. اما حداقل این است که زن و مردی که از هم جدا میشوند را آموزش بدهیم. سه مرحله آموزش داریم. یکی مشاوره پیش از ازدواج، یکی ازدواج درمانی و دیگری هم طلاق درمانی. در یک حالت استاندارد افراد هم باید قبل از ازدواج به متخصص مراجعه کنند، هم هر وقت در ازدواج مشکل دارند و هم وقتی طلاق میگیرند. عمده ترین کار برای پیشگیری از طلاق فقط آموزش دادن مهارتهای کافی است. آموزش هم باید پژوهش مدار باشد. یعنی آموزش بر مبنای سلیقهها و ذائقهها و عقیدههای شخصی نباشد.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
راز افزایش لذت جنسی در رابطه زناشویی
رازی که رابطه جنسی بین زوجین را عالی میکند وشور و شهوت جنسی را زنده نگه میدارد، در مفهوم دو قطبی بدن رابطه جنسی نهفته است…
همان طور که قطب منفی آهنربا قطب مثبت آهنربای دیگر را جذب میکند، زوج به هنگام پرداختن به رابطه جنسی با نشان دادن قطبیت مخالف هم، باعث افزایش جذابیت، خواهش و لذت جنسی میشوند.
در رابطه جنسی، دو قطب مخالف وجود دارد: لذت بخشیدن و لذت بردن، وقتی یکی لذت میبخشد و دیگری لذت میبرد، لذت جنسی به سادگی ایجاد میشود. در رابطه جنسی دو قطبی، طرفین به نوبت و به طور آگاهانه در قطبهای مخالف جابهجا میشوند تا خواهش و لذت را به اوج برسانند. در حالی که یکی لذت میدهد، دیگری لذت میبرد؛ و سپس چرخه عوض میشود: اولی باز میایستد تا دومی لذت دریافت کند.
این رابطه دو مرحله دارد: ابتدا مرد دریافت میکند و زن میبخشد؛ سپس مرد به لذت دادن و برآوردن نیازهای زن میپردازد و زن توجهاش را به بهرهبردن معطوف میکند.
در مرحلهی اول رابطه جنسی دو قطبی، مرد مقدم بر هر چیز در پی لذت خود است، مطمئناً دلش خواهان لذت بردن زن نیز هست، ولی فعلاً به آن توجهی ندارد. در این حالت، زن در قطب مخالف به سر برده، به فکر تحریک مرد است و انتظار تحریک شدن ندارد.
اما، در مرحلهی دوم، نوبت به زن میرسد که دریافت کند و مرد لذت ببخشد. زن هر آنچه میتوانسته برای لذت دادن به مرد صرف کرده و حال زمان آن است که لذت ببرد. به این طریق، هر دو آنچه را که میخواهند به دست میآورند.
ابداع رابطه جنسی به صورت دو قطبی
مرد دوست ندارد همیشه بدون هیچ چشمداشتی وقت طولانیای را صرف پیش نوازش شریک جنسیاش کند تا او را به ارگاسم برساند.
اگر مرد علاقه به پیش نوازش همیشگی ندارد، به دلیل اهمیت ندان به لذت زن نیست، بلکه بنا به شرایطی است که خود او دارد. تفاوت زمانی میان تحریکپذیری مرد با زن در برخی موارد مسئلهساز است.
مر با توجه به خود و بدون پیشنوازش زن، باعث ایجاد مقاومت در زن میشود. انتظارهای طولانی نیز مرد را مستأصل میکند. اگر مرد ابتدا ارگاسم داشته باشد، انرژی کافی برای برآوردن نیاز زن نخواهد داشت. بنابراین، در فقدان مطلوبیت، مرد علاقه به نزدیکی را از دست میدهد؛ زیرا دیگر حاضر نیست آن زمان طولانی را صرف کند. به او حق هم باید داد. در انتهای یک روز کاری پرمشغله، گاه واقعاً خسته و بیحوصله میشود. فکر این که باید تمام آن پیشنوازشها را انجام دهد، به راستی مأیوس کننده و از تحرک اندازنده است.
البته آن طرف قضیه، برای زن نیز شرایط مشابهای وجود دارد. زن نسبت به نزدیکی سرد میشود، زیرا وقتی مرد میکوشد سریع به او ارگاسم دهد، مایل نیست با واکنش مثبت نداشتن مرد را مستأصل کند. به این علت، لذت رابطه جنسی برایش کاهش مییابد و او علاقهاش را از دست میدهد. در واقع، رابطه جنسی وقتی خوشایند است که زن خود را ناگزیر به برانگیخته شدن فوری نبیند. او هیچگاه به درستی نمیداند چقدر طول خواهد کشید و یا این بار رخ خواهد داد یا نه.
رابطه جنسی دو قطبی راه حل مشکل را به دست میدهد و (همان طور که خواهید دید) مزایای بسیار دیگری نیز دارد. مرد به جای انتظار کشیدن و احساس حرمان کردن، میتواند ابتدا به کار خود بپردازد و هرکاری که موجب برانگیختنش میشود انجام دهد. سپس وقتی به آستانهی ارگاسم رسید، وقتش رسیده متوقف شود و شروع به تحریک همسرش کند. در این مواقع، همهی پیشنوازشهایی که زن نیاز دارد به او میدهد تا او ارگاسم را تجربه کند. آنگاه خود نیز به ارگاسم میرسد.
غالباً رابطه جنسی دو قطبی با تحریک مرد و رشد خواهشش برای رهایی شروع میشود و زن فقط از تحریک مرد و دیدن برانگیختگی او لذت میبرد.
زن همانند مرد تحریک نمیشود. هدف هم این نیست. او صرفاً شوهر را تحریک میکند. برای این منظور نیز میتواند به نوازش یا در آغوش گرفتن مرد بپردازد یا از شیوههای دیگری استفاده کند. تمام کارها برای ایجاد برانگیختگی در مرد است. در این زمان، مرد در حال دریافت کردن و لذت بردن است و زن در حال لذت بخشیدن به اوست.
بعد از حدود پنج دقیقه، مرد که به اوج نزدیک شده و در مرزهای ارگاسم به سر میبرد، علامتی به زن میدهد تا از تحریک بیشتر او باز ایستد.
مرد آمادگی یافته تمام لذتی را که از زن برده به او بدهد. همچنان که مرد به آهستگی تحریک را شروع میکند، زن میتواند بیاساید و به لذت بردن و احساس کردن بدن خویش بپردازد. این را به یاد بسپارید، مرد دو تا سه دقیقه برای برانگیخته شدن نیاز دارد، اما زن ده برابرش را میخواهد.
از نظر علمی مرد دو تا سه دقیقه بیشتر برای برانگیختگی و به ارگاسم رسیدن نیاز ندارد، ولی باید به خود یادآور شود زن به ده برابر آن، یعنی بیست تا سی دقیقه وقت نیاز دارد.
عوض کردن قطبها
در دفعات اول، برای مرد متوقف شدن، عوض کردن قطبها و به مرحلهی دوم رفتن بسیار سخت به نظر میرسد. به خصوص، هنگامی که در مرحلهی اول به مقاربت پرداخته باشند، ممکن است به شدت تحریک شده باشد. خوشبختانه مرد نسبت به نیازهای همسرش بسیار حساس است و وقتی حس کند زن برای تحریک شدن و رسیدن به ارگاسم نیازمند خودداری اوست؛ کنترل مورد نیاز را بر خود اعمال میکند.
بیولوژی متفاوت زنان و مردان باعث میشود بعد از ارگاسم تجارب متفاوتی داشته باشند. برانگیختگی زن بعد از ارگاسم حفظ میشود و حتی میتواند لذت بیشتری از مقاربت ببرد. در این حالت، هورمونهای لذتبخش زن در سطح بالایی باقی میمانند. مرد این گونه نیست. او بلافاصله بعد از ارگاسم برانگیختگیاش را از دست میدهد و هورمونهای لذتبخشش بیدرنگ پراکنده و ناپدید میشوند. وقتی مرد کارش تمام شد، تمام شده است.
اکنون بهتر میتوانید بفهمید چرا تقدم ارگاسم زن بر مرد اهمیت دارد. اگر مرد ابتدا ارگاسم داشته باشد، دیگر انرژیای برایش باقی نمیماند تا زن را سیراب کند؛ اما زن پس از ارگاسم داشتن، چون همچنان برانگیخته است، هم به مرد ارگاسمش را میدهد و هم خود از ادامه یافتن مقاربت، لذت بیشتری میبرد.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
عموما این باور غلط در گروهی از افراد جامعه ما وجود دارد که رابطه زناشویی منحصر به جوانان است و آن را بعد از تولد فرزندان و برای سنین میانسالی و یا سالمندی غیرضروری میدانند.
هرچند به این نکته واقفایم که در این سنین هم در مردان و هم در زنان میل و دفعات این رابطه با افزایش سن کاهش مییابد ولی رابطه عاطفی و صمیمیت بین همسران افزایش مییابد. مهمترین عوامل موثر در میزان فعالیت جنسی در سن بالا عبارتاند از: بقا و سلامتی همسر، سلامتی خود فرد و میزان فعالیت جنسی در ماههای قبل؛ هرچند میدانیم که درجاتی از کاهش علاقه و کارکرد جنسی در میانسالی و سالمندی اجتنابناپذیر است اما به نظر میرسد عوامل دیگری مانند عوامل فرهنگی و اجتماعی در تغییرات جنسی این سنین بیش از تغییرات روانشناختی ناشی از پیری نقش داشته باشد. برای افراد در میانسالی و سالمندی در افراد سالم، فعالیت جنسی و رضایتبخشی از آن امکانپذیر است اما تعدادی از افراد این فعالیتها را کنار میگذارند.
در جامعه ما این مساله بیشتر دیده میشود چون تحت تاثیر باورهای اجتماعی و فرهنگی به خصوص وجود عروس و دامادها و غیره قرار گرفته و به دلیل نگاه خاص آنها به این مساله، کمرنگ شد و گاهی این روابط کنار گذاشته میشود. همین امر موجب نارضایتی جنسی زوجین و نهایتا اختلافات زناشویی میشود. به دلیل وجود احتمال تمنا و فعال بودن مردان در این سنین نسبت به زنان، عمده نارضایتی ایجاد شده توسط مردان گزارش میشود. در برخی موارد حتی ریشه اختلافات بین زوجین در این سنین، به این مساله روابط جنسی برمیگردد و باید توسط درمانگران کشف و درمان شود. به هر حال این باور عامه که سالمندان اساسا عاری از مسایل جنسی هستند برگرفته از یک عقیده شخصی است و در افرادی که این عقیده را ندارند فعالیتهای جنسی بیشتر و بهتری تجربه میشود.
قرار داشتن در سنینی که اصطلاحا یائسگی نام دارد، داشتن تعداد کافی فرزندان و اینکه برخی افراد اقدام به بستن لولههای جنسی کردهاند و نگرانی از بابت بارداری ناخواسته وجود ندارد، همه و همه میتواند نکات مثبتی باشد که روابط جنسی را در این سنین به همراه آرامش و دور از نگرانی میسازد لذا اگر شما در سن میانسالی و سالمندی هستید و از کاهش رضایت جنسی خود گلهمندید و یا به دلایلی به صورت ناگهانی این نارضایتی از فعالیت جنسی حادث شده است نیازمند بررسی و درمان هستید. در کلینیکهای مشاوره خانواده و سلامت جنسی شما به اتفاق همسرتان میتوانید از راهنماییهای درمانگران بهره بگیرید.
منبع: http://www.salamat.com
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
امروزه متوسط سن زندگی در بسیاری از کشورها در حال افزایش است و طبیعتا پژوهشگران هم بیش از پیش به تحقیقات دوران سالمندی روی می آورند. تا همین اواخر، پژوهش در زمینه سالمندی عمدتا به بیماری هایی مانند بیماری های قلبی، زوال عقلانی، آرتریت، مشکلات پروستات، و مانند این ها محدود می شد اما اخیرا پژوهشگران افق های بررسی های خود را گسترش دادهاند و به مسایل دیگری هم پرداخته اند. مساله فعالیت جنسی در دوران سالمندی یکی از همین موارد است.
فعالیت جنسی در هر سنی بخشی غریزی و خودکار از رفتار انسانی است اما زیست شناسی زمینه ساز این رفتار بسیار پیچیده است.
برای بسیاری از مردان با افزایش سن، تمایل به فعالیت جنسی تغییر می کند. این روند معمولا تدریجی است و در میانسالی آغاز می شود. اغلب مردان، کاهش پاسخ دهی جنسی را با افزایش سن تجربه می کنند. گرچه مردان سالم همچنان می توانند در سنین بالا بچه دار شوند، اما کارایی تولید مثلی آن ها کمتر از مردان جوان است.
جنسیت مساله ای پیچیده است و دانشمندان همه ی عوامل دخیل در کارکرد جنسی در مردان جوان را نمی دانند، چه برسد به عوامل مسوول تغییراتی که در طول سالمندی سالم رخ می دهد.
با این حال هنوز روشن نیست که هورمون ها، اعصاب و عروق خونی همگی در طول زمان تغییر می کنند یا نه؟
در یک مرد، متوسط میزان تستوسترون تا یک درصد در هر سال در بالای 40 سال افت می کند اما سالمندترین مردان هنوز آن قدر تستوسترون دارند که کارکرد جنسی داشته باشند. تستوسترون برای ایجاد برانگیختگی جنسی روی بخشی از مغز به نام "لوکوس کورولئوس" عمل می کند و سلول های عصبی در این بخش مغز با افزایش سن کمتر به هورمون ها پاسخ می دهند.
میزان استرادیول، یک هورمون جنسی عمدتا زنانه، نیز با افزایش سن کاهش می یابد. در مقابل میزان یک هورمون زنانه به نام پرولاکتین، با افزایش سن بالا می رود.
تغییرات ناشی از بیماری
در مردانی که سالم باقی می مانند، همه این تغییرات به کاهش تدریجی و جزیی در فعالیت جسمی می انجامد اما در برخی از مردان، این تغییرات ناگهانی و کامل است.
از آن جایی که ناتوانی جنسی در مردان سالمند بسیار شایع است، بسیاری این عارضه را بخشی طبیعی از پیری تلقی می کنند، در حالی که این گونه نیست. بر عکس، ناتوانی جنسی در مردان بیانگر تاثیر بیماری های مزمنی است که به طور فزاینده ای با افزایش سن شایع می شوند. مهم ترین این بیماری ها، تصلب شرایین و فشارخون بالا هستند که بر رگهای خونی اثر میگذارند و دیابت که هم بر رگهای خونی و هم بر اعصاب تاثیر دارد.
به علاوه استرس، افسردگی و اضطراب در مورد کارکرد کافی جنسی، ممکن است فعالیت جنسی را در هر سنی کاهش دهد. تعارضهای زناشویی، عدم ارتباط درست، فنون نادرست جنسی و یکنواختی و ملال هم ممکن است اثری مشابه داشته باشد.
بسیاری از این مشکلات با افزایش سن شایع تر میشوند.
از طرفی باید به داروهایی که بسیاری از مردان سالمندتر مصرف میکنند، توجه کرد. داروهای فراوانی ممکن است با کارکرد جنسی، تداخل کنند؛ از جمله داروهایی که برای درمان فشارخون بالا، بیماری قلبی، اضطراب و افسردگی به کار میروند.
چگونه این مشکل را حل کنیم؟
به بازار آمدن داروهای درمانکننده ناتوانی جنسی مردان مانند ویاگرا باعث بهبودی قابلتوجهی در فعالیت جنسی مردان در سنین بالا و سلامت روانی و روابط آنها شده است. اما مردان سالمند دچار اختلال کارکرد جنسی باید همیشه با پزشکشان برای شناسایی عوامل زمینهساز مشکلشان مشورت کنند.
پیشگیری از درمان مهمتر است
اگرچه درمان میتواند اختلال کارکرد جنسی در مردان را برطرف کند، در این مورد هم پیشگیری بهترین دارو است.
یک بررسی در دانشگاه هاروارد روی بیش از 30 هزار مرد در سنین میان 53 تا 95 سالگی بر توانایی ترک سیگار، انجام منظم ورزش، کنترل کردن وزن، و اجتناب از الکل در پیشگیری از اختلال جنسی در مردان تاکید دارد.
انتظاراتی که مردان در سنین بالا باید داشته باشند
سبک زندگی سالم، بهترین راه برای حفظ فعالیت جنسی در سنین بالا است. در حال حاضر بهترین راه برای حفظ توانایی های جنسی، حفظ سلامت است: رژیم غذایی مناسب، ورزش منظم و عادات بهداشتی درست موثرترین راه ها برای کاهش خطر بیماری های مزمن و نیاز یافتن به داروهایی است که ممکن است فعالیت جنسی را در مردان سالمند مختل کنند.
منبع: Harvard Men"s Health Watch
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
به دنبال افزایش چشمگیر جمعیت در دهه 60، هرم جمعیتی کشور تا مدتها با قاعدهای بزرگ (نماینده افراد کمسن و سال جامعه) ترسیم میشد اما کمترشدن نرخ باروری و افزایش امید به زندگی، باعث شده است تا سالمندان بهتدریج سهم قابلتوجهتری از جامعه را تشکیل دهند و با توجه به اینکه برخورداری از سلامت جنسی از جمله حقوق این طبقه از جامعه است، حفظ کیفیت زندگی و توجه به برخی جنبههای مهم موضوع سلامت جنسی در زنان و مردان سالمند باید در برنامههای سلامت کشور لحاظ شود...
علاوه بر محدودیتهای بالقوه زیستشناختی در سالمندی، ملاحظههای جمعیتشناختی نیز بر عملکرد جنسی در سنین بالا تاثیرگذار است. مثلا حتی در کشورهای پیشرفته نیز امید به زندگی زنان حدود 5 سال بیش از مردان است. از طرفی در این کشورها هم زنان بهطور میانگین با مردانی 2 سال بزرگتر از خود ازدواج میکنند بنابراین بسیاری از زنان در سنین بالا، اصولا همسر خود را از دست دادهاند. در کشورهای اروپای غربی، امید به زندگی همراه با فعالیت جنسی بعد از 55 سالگی برای مردان 16 سال و برای زنان 10.6 سال است، اما در عمل مردان در سنین بالا بیشتر به اختلالهای «عملکرد جنسی» دچار میشوند. این موضوع میتواند ناشی از فرایند طبیعی سالخوردگی باشد یا به علت بیماریهای مزمن شایع در این سنین.
در زنان و مردانی که سطح سلامت خوبی دارند، هیچ سقف سنیبرای فعال بودن از نظر جنسی وجود ندارد. البته ملاحظه های فرهنگی و اجتماعی در رفتار جنسی سالمندان تعیین کنندهاند و برای امکان برخورداری سالمندان از مواهب زندگی فعال زناشویی، فرهنگسازی و تلاش برای کمرنگکردن تدریجی برخی تابوها در این خصوص از مسئولیتهای متخصصان حوزه سلامت، فرهنگ، حقوق و اخلاق است.
اگرچه برخی اختلالهای عملکرد جنسی بهخصوص اختلال نعوظ در آقایان با افزایش سن شیوع بیشتری مییابد اما افراد دچار این موضوع الزاما شکایتی از زندگی جنسی خود نخواهند داشت. حتی مطالعهها نشان میدهند با افزایش سن، باوجود بیشتر شدن اختلال عملکرد، شکایت و ناراحتی افراد از این وضعیت کاهش مییابد. توجیهی که برای این حالت ارائه میشود، این است که برخلاف نسلهای جوانتر که تجربه جنسی خوب را صرفا در داشتن نعوظ کامل میدانند، بسیاری از سالمندان توانایی در رسیدن به یک نعوظ کامل را پیشنیاز ادامه فعال بودن به لحاظ جنسی نمیدانند بهخصوص که رسیدن به ارگاسم هم مستلزم چنین وضعیتی نیست. علاوه بر تغییرات زیست شناختی معمول در سالمندی، بیماریهای رایج در سنین بالا نیز بر روابط زناشویی سالمندان تاثیر میگذارند.
بیماریهایی که بر توان جنسی مردان تاثیر میگذارند
از مهمترین بیماریهایی که بر توان جنسی مردان تأثیر میگذارند، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. تصلب شرایین: فرایند تصلب شرایین عملا از روزهای نخست زندگی یک انسان شروع میشود و با افزایش سن ادامه مییابد. هرچه سن بالاتر میرود، قابلیت ارتجاعی عروق کاهش پیدا میکند. علاوه بر آن، به دنبال آسیب به سنگفرش پوشاننده داخل عروق (اندوتلیوم) و تلاش بدن برای ترمیم این آسیبها، پلاکهای «آترومی» در شریانها تشکیل و به تدریج بزرگتر میشوند و میتوانند با توجه به محلی که در آن تنگی ایجاد کردهاند، علایم و عوارض مختلفی ایجاد کنند. عواملی مثل بالا بودن فشارخون، چاقی، مصرف دخانیات، دیابت و بالا بودن کلسترول خون این فرآیند را تسریع میکنند. طبیعی است هرچه قطر شریان کمتر باشد، ایجاد تنگی و حتی گرفتگی رگ زودتر دردسرساز خواهد شد. شریانهای تغذیهکننده بافتهای نعوظی آلت نیز از این قاعده مستثنی نیستند و از آنجا که بسیار باریکاند (حدود یک چهارم قطر عروق کرونر که به قلب خونرسانی میکنند)، نسبتا زود یعنی با 50 درصد کاهش در قطر فضای داخلی رگ، علایم بیماری آشکار میشود. امروزه اختلال نعوظ را به عنوان یک وضعیت پیشبینیکننده گرفتاریهای عروق کرونر قلب در نظر میگیرند.
2. چاقی: یکی دیگر از مشکلاتی که با افزایش سن خودنمایی میکند، چاقی است. چاقی با مکانیسمهای مختلف برای سلامت فرد زیانآور است و شانس بروز اختلالهای عروقی نعوظ را افزایش میدهد. به علاوه، چاقی عامل خطر بروز دیابت است و حدود 50 درصد از افراد مبتلا به دیابت بالای 65 سال، به اختلال نعوظ مبتلا هستند. دیابت افزون بر درگیری عروقی با آسیب به اعصاب انتهایی نیز میتواند باعث کاهش توانایی نعوظ مردان شود.
3. کاهش میزان تستوسترون: میل و عملکرد جنسی تا حد زیادی به سطوح هورمونی تستوسترون وابسته است. این در حالی است که برآوردها نشان میدهد با گذشتن از مرز میانسالی، میزان تستوسترون خون در مردان هر سال حدود یک درصد کاهش مییابد. اگر این کمبود ظرفیت تولید تستوسترون در سالمندی از حدی فراتر رود، میتواند باعث بروز «نشانگان کمبود تستوسترون» شود که علایم آن عبارتند از: کاهش توده و قدرت عضلانی، خلق افسرده و کاهش قدرت شناختی، کاهش میل جنسی و توان دستیابی به نعوظ. اگرچه کمبود هورمون با اختلال در نعوظ مرتبط است ولی مشکلات عروقی و انتقال عصبی سهم بسیار بیشتری در ایجاد این اختلال دارند.
4. مشکلات ادراری: مشکلات ادراری که در بسیاری از مردان سالمند دیده میشود، مثل تکرر ادرار، نیاز به تخلیه ادرار در طول شب، دردناک یا سخت بودن خروج ادرار، بیاختیاری و نشت ادرار در شرایطی که مثانه پر است و تخلیه ناکامل ادرار که قبلا از آنها تحت عنوان «پروستاتیسم» یاد میشد و امروزه به «علایم مجرای ادراری تحتانی» معروف هستند، میتوانند باعث اختلال در نعوظ (در مورد مکانیسم آن هنوز ابهام وجود دارد) و مشکل در انزال و حتی انزال دردناک شوند.
بیماریهایی که بر توان جنسی زنان تاثیر میگذارند
از میان مهمترین بیماریهایی که بر توان جنسی زنان تأثیر میگذارند، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. تصلب شرایین: پدیده تصلب شرایین و بیماریهای قلبی- عروقی اگرچه دیرتر از مردان ولی به هرحال زنان سالمند را درگیر خواهد کرد. البته در مقایسه با مردان، کمتر باعث اختلال عملکرد جنسیشان خواهد شد زیرا در زنان فرایندی مثل نعوظ اتفاق نمیافتد ولی ممکن است دچار تغییرات خلقی مثل افسردگی شوند. برخی داروهای کنترل فشارخون نیز ممکن است بر افزایش ترشحات واژن به دنبال تحریک جنسی و حتی ارگاسم تاثیرات منفی داشته باشند.
2. چاقی: چاقی در زنان سالمند هم میتواند بر عملکرد و رضایت جنسیشان تاثیرگذار باشد. البته این موضوع تا حدی نیز به ملاحظههای فرهنگی و اجتماعی مرتبط است. مثلا مطالعهای در ایتالیا نشان داد زنان چاق عملکرد و رضایت محدودتری را گزارش میکنند در حالی که این یافته در مطالعهای دیگر در مورد زنان کشور ترکیه مشاهده نشد. به هر حال تصویر بدنی از خود برای اغلب خانمها و در هر سنی یک متغیر مهم در زندگی زناشویی و جنسی است.
3. دیابت: دیابت نیز (نوع یک و دو) میتواند هر 3 حیطه میل جنسی، واکنش به تحریکهای جنسی و رسیدن به ارگاسم را دچار اختلال کند، بهخصوص اگر با زمینه افسردگی همراه شود بنابراین کنترل دیابت (هرچه زودتر و در سن کمتر) برای حفظ عملکرد جنسی در خانمها هم بسیار مهم است.
4. یائسگی: صرف نظر از بیماریهای معمول در این دوران، پدیده یائسگی و توقف کار تخمدانها نیز تغییرات بیولوژیک جدی در بدن بهوجود میآورد و میتواند روی عملکرد جنسی خانمها تاثیرگذار باشد. منبع عمده استروژن در این سنین هورمونهای آندروژنی هستند که به استروژن تبدیل میشوند. کمبود استروژن میتواند باعث ایجاد تغییراتی مانند کمپشت شدن موهای ناحیه تناسلی، کمشدن چربی زیرپوستی در ناحیه تناسلی که گاهی میتواند زمینه ایجاد التهاب مثانه بعد از رابطه زناشویی را فراهم کند، کوتاهتر شدن واژن و کمتر شدن قابلیت ارتجاعی آن و شکنندهترشدن بافت پوشاننده آن (اپیتلیوم) شود که بیتوجهی به این تغییرات در واژن و لزوم حفظ لغزندگی کافی (حتی با استفاده از ژلهای لوبریکانت موجود در اغلب داروخانهها) ممکن است به درد هنگام رابطه زناشویی بینجامد. علاوه بر کمبود استروژن (که موضوع لزوم جایگزینی در مقابل خطرهای تجویز آن مدتهاست که بین متخصصان مختلف مورد اختلاف است)، با توقف کار تخمدانها حدود نیمی از ظرفیت تولید آندروژن (هورمونهای مردانه که عامل اصلی تحریک میل جنسی در هر 2 جنس هستند) نیز کاسته میشود و این موضوع هم ممکن است بر میل جنسی تا حدی تاثیر بگذارد.
5. مشکلات ادراری: بیاختیاری ادرار در خانمهای مسن مشکل ناشایعی نیست اما در مورد اینکه این بیاختیاری هنگام فعالیت زناشویی (بهخصوص هنگام ارگاسم) چقدر میتواند مشکلساز باشد، اختلافنظر وجود دارد.
تغییرات جنسی با افزایش سن در مردان سالم
کاهش گیرندههای «بتاآدرنرژیک» و گیرندههای «کلی نرژیک» باعث میشود تا فعالیت آلفا آدرنرژیک دستگاه عصبی سمپاتیک افزایش یابد و این موضوع با ظرفیت آزادشدن ماهیچههای صاف موجود در اجسام غاری که برای ایجاد نعوظ بسیار اهمیت دارند، در تقابل است. افزایش بافت همبند در آلت تناسلی نیز از میزان قابلیت اتساع آن میکاهد و بهعلاوه از حساسیتش نیز کاسته میشود. به این ترتیب در نهایت ایجاد نعوظ به تحریک بیشتر ناحیه آلت و اسکروتوم (پوسته بیضه) و همچنین زمان بیشتری نیاز پیدا میکند. البته همین موضوع باعث میشود اختلال انزال پیش از موعد یا آنچه به انزال زودرس معروف است، در این سنین کمتر مشکلساز شود. بهعلاوه ارگاسم ممکن است کوتاهتر شود و خروج منی با شدت کمتری همراه باشد. دوره عدم پاسخ مجدد به تحریک جنسی متعاقب ارگاسم با افزایش سن بهطور طبیعی افزایش مییابد (از چند ساعت تا حتی یکی دو روز)
تغییرات جنسی با افزایش سن در زنان سالم
همان تغییراتی که در گیرندههای بتا و سیستم «کلی نرژیک» اتفاق میافتد در زنان نیز با افزایش سن باعث کاهش پتانسیل لغزندهسازی افزایش ترشحات واژن به دنبال تحریک جنسی میشود. به این ترتیب ممکن است زمان بیشتری برای ایجاد لوبریکاسیون لازم باشد بنابراین همسر باید به این نکته توجه کند. اگرچه گاه رسیدن به ارگاسم نیز میتواند به مدت زمان بیشتری نیاز داشته باشد ولی با افزایش سن، در ظرفیت ارگاسمی یک زن یا توانایی او در رسیدن به ارگاسم (اوج لذت جنسی) هیچ خللی ایجاد نخواهد شد.
نکته پایانی
سن بالا با وجود تجربه، دانش و مهارتهای روانی- اجتماعی بیشتر تضمینکننده مواجهنبودن زن و مرد با مشکلات جنسی نیست بنابراین مناسبتهای جنسی مثل گذشته کماکان از روابط زناشویی زوج تاثیر میپذیرد و البته روابط زناشویی نیز بر مناسبتهای زندگی مشترک اثرگذار است. اختلال در عملکرد جنسی یکی از طرفین نیز میتواند باعث اختلال عملکرد جنسی طرف مقابل شود. پزشکان و متخصصان محترم باید در نظر داشته باشند در مواجهه با افراد دچار بیماریهای مزمن، ناتوانیهای جسمی و سرطان، بیتوجهی به زندگی و مشکلات زناشویی آنها، نمونه بارزی از مراقبت بهداشتی درمانی نامناسب است. از طرفی نپرداختن به زندگی و مشکلات جنسی سالمندان (که بهطور شایع دچار بیماریهای مزمن هستند) نیز نوعی «غفلت» و «تبعیض» در ارائه مراقبتهای سلامت محسوب میشود.
گردآوری: گروه سلامت سیمرغ
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
بسیاری در این اندیشه هستندکه سالمندی دوران پایان زندگی و لذاید یک انسان میباشد و فکر میکنند که سالمندان مخصوصا افراد بسیار پیر بخاطر کهولت جز به خوردن و خوابیدن فکر نمی کنند !!.مخصوصا در مورد خانمهای مسن این نظریه بسیار طرفدار دارد .ولی واقعیت آیا اینچنین است ؟ .واقعیت موضوع خلاف این موضوع را اثبات میکند .افراد پیر همچون سنین دیگر نیازمند رفع مسایل جنسی همچون خوردن آب و غذا و دیگر غرایز میباشند .اتفاقا این دوران بخاطر کاهش مسئولیتهای اجتماعی در فرد گاها اوج شدت مسایل جنسی نیز تلقی میشود !!!.ولی باید اذهان داشت بخاطر بوجود محدودیتهای حرکتی و ظاهری و نیز تغییرات هورمونی وعصبی در سیستم تناسلی دچار مشکلاتی درروابط جنسی خود با شریک جنسی خود میشوند که با مراجعه به پزشک خود قابل رفع است .در این راستا نظر شما خوانندگان گرامی سایت را به مقاله ای که توسط خانم فرنوش صفوی فر که در سایت خوب خبر آنلاین تهیه شده است جلب میکنم که امیدوارم مورد استفاده شما دوستان آگاه قرارگیرد :
نتایج یک مطالعه در انگلستان نشان میدهد زنان حتی در سنین سالمندی هم به روابط جنسی سالم نیاز دارند؛ حتی اگر نتوانند در مورد آن با همسر یا پزشک شان صحبت کنند و تمایل به کتمان آن داشته باشند.به گزارش بیبیسی، در این مطالعه، که از طریق نظرسنجی از اعضای یک سایت اینترنتی پزشکی، انجام شده، بیش از 2 هزار و 500 نفر از زنان شرکت داشتند. بررسیها نشان داد که 84 درصد از این زنان به داشتن روابط جنسی فعال با همسرشان احساس نیاز میکردند. این در حالی بود که تقریبا نیمی از آنان علائم کمبود استروژن را، به خصوص در ناحیه تناسلی نشان میدادند؛ علائمی همچون خشکی واژن، که میتواند برقراری رابطه جنسی را با مشکل و حتی درد مواجه کند.در این مطالعه مشخص شد که حدود 73 درصد از این زنان، هیچگاه در مورد موضوع با پزشک خود صحبت نکرده بودند و 92 درصدشان هم هیچ درمانی برای بهبود روابط زناشوییشان، دریافت نکرده بودند. این نتایج قرار است در شماره آینده نشریه بینالمللی یائسگی، که نشریه علمی، وابسته به انجمن علمی سلطنتی پزشکی بریتانیاست، چاپ شود.صاحبنظران سلامت جنسی معتقدند داشتن روابط زناشویی سالم و رضایتبخش، نه تنها از جنبههای روانی سلامت فرد را تامین میکند، بلکه موجب ارتقای سلامت جسمی و اجتماعی فرد و بهبود کارکرد شغلی او هم میشود؛ چه در سن جوانی و چه در سن میانسالی و سالمندی.سلامت روان، حاصل سلامت جنسی در سالمندان است
مطالعات پیشین اثر رابطه جنسی سالم را در استرس و روحیه سالم، نشان داده بودند. به عنوان مثال مطالعات محققان دانشگاه گوتینگن نشان داده حتی گرفتن دست همسر، باعث کاهش استرس میشود. در مطالعه دیگر مشخص شده که رابطه سالم و مثبت با همسر، میتواند اثرات نامطلوب فیزیکی اضطراب را در بدن کم کند. اضطراب، فشارخون را بالا میبرد، و همین افزایش فشار خون میتواند موجب کاهش کارآیی سیستم ایمنی بدن شود. اما بعد از هر بار رابطه زناشویی، هورمونهایی از قبیل اکسیتوسین و اندورفین در بدن ترشح میشود که سبب متعادل شدن فشار خون و نیز رشد احساس خوب و نگرش مثبت میشود. بررسیها نشان داده که احساس رضایت در روابط جنسی، و کافی بودن دفعات آن، باعث کاهش استرسها و تنشهای روانی میشود؛ اعتماد به نفس فرد را افزایش میدهد و به تقویت سایر جنبههای ارتباط فرد با همسرش نیز کمک میکند.
سالمندان دارای همسر سالمترند
اما یک رابطه جنسی مثبت و سالم، نه تنها برای تداوم زندگی زناشویی و محکم کردن بنیان خانواده اهمیت دارد، بلکه برای سلامت انسان هم مفید است. به عنوان مثال، مشخص شده که رابطه جنسی فرد با همسرش میتواند باعث ترمیم سریعتر زخمها شود. همچنین افرادی که ازدواج کردهاند و رابطه زناشویی رضایتمندانهای را با همسرشان تجربه کردهاند، در درازمدت، کمتر بیمار میشوند و طول عمر آنها نیز بیشتر از مجردها و افرادی است که به ارتباط جنسی و عاطفی با همسرانشان بیاهمیتاند.تغییرات هورمونی به وجودآمده به دنبال یک ارتباط جنسی بین همسران، میتواند آنها را در برابر سختیها و ناملایمات زندگی هم مقاوم کند و آسیبپذیریشان را پایین بیاورد و این را مطالعات گوناگون نشان دادهاند. در یکی از این مطالعات، که کار محققان دانشگاه اسکاتلند است، مشخص شده فشارخون افرادی که رابطه جنسی کافی و رضایتمندانه داشتهاند، در هنگام سخنرانی، کمتر افزایش پیدا میکرد که این نشاندهنده احساس عزتنفس بیشتر و استرس و تنش روانی کمتر بود.همچنین در زنان، تحریک سلولهای عصبی واژن و گردن رحم، در هنگام رابطه جنسی، موجب آزاد شدن هورمونهای شلکننده دیواره رگها میشود که این هورمونها سبب کاهش و تعادل فشارخون میشوند.
سالمندان با مشکلات جنسی وتناسلی کجا مراجعه کنند؟
شکی نیست که تغییرات هورمونی به وجود آمده در زمان سالمندی، میتواند تاثیر عمیقی بر روابط جنسی سالمندان، چه زن و چه مرد بگذارد. (البته این تاثیرات در زنان بارزتر است) اما مهم این است که سالمندان خرافهها و باورهای غلط و بیمبنا را در مورد مسائل جنسی کنار بگذارند و با صراحت تمام در مورد مشکلات جنسیشان با پزشک خود صحبت کنند و از آنان راهنمایی بخواهند. آنها باید بدانند که بیشتر این مشکلات، به روشهای گوناگون، قابل درماناند و آنها نباید خود را ناامید و سرخورده رها کنند و به نیازهای واقعی و مشروع خود بیتوجه باشند.البته نکته مهمی که نمیتوان در این میان نادیده انگاشت، نبود کلینیکهای تخصصی، ویژه سلامت جنسی است که بتواند موضوع را از ابعاد گوناگون بررسی کند و راهنمایی و مشاوره و درمان لازم را به زوجین ارائه دهد. به خصوص این موضوع در مورد سالمندان اهمیت حیاتی پیدا میکند؛ چرا که اختلالات جنسی در این سنین عمدتا دلیل جسمی (یا اصطلاحا ارگانیک یا عضوی) دارند و به همین علت بررسی آنها نیازمند وجود تیمی دورهدیده است که بتواند هم جنبههای جسمی را پوشش دهد و هم به جنبههای روانی بپردازد. متاسفانه نبود چنین کلینیکهایی در کشور ما، سبب سردرگمی خانوادهها، بغرنج شدن موضوع، ازهمپاشیدن خانوادهها و افسردگی و اضطراب و سایر مشکلات روانی برای افراد شده است.