وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
تعارف که نداریم. ما معمولاً چیزهایی را که همسرمان از ما دریغ کرده است به خوبی به یاد می آوریم اما آیا تا به حال فکر کرده ایم همسرمان چه چیزهایی به ما داده است و ما به خاطرش قدردانی نکرده ایم؟ شاید بگویید وظیفه اش بوده شاید بگویید:«زنم است و وظیفه اش است که خانه را مرتب کند.»
«شوهرم است و وظیفه اش است که خرجی خانه را بدهد» یا «تولدم بوده و وظیفه اش بوده برایم کادو بخرد.»
حتی اگر همه چیزهایی که شما می گویید درست باشد که البته نیست، باز هم قدرشناسی رابطه شما با همسرتان را بهتر می کند، سلامت روان خودتان را بالا می برد و اصلا نگاه تان به زندگی اجتماعی را عوض می کند. پس می ارزد که تکنیک هایش را یاد بگیرید.
«یک تشکر خشک و خالی به چه دردی می خورد». «هر کس باید وظیفه خودش را انجام دهد و نباید از دیگران توقع قدردانی داشته باشد»، این جمله های نادرست متاسفانه آن قدر فراگیرند که خیلی از ما باورشان کرده ایم. اما روان شناس ها می گویند
قدرشناسی دست کم روی این چهار چیز تاثیر می گذارد:
۱ -رابطه با همسرتان را مثبت می کند:کسانی با شما بیشتر ارتباط برقرار می کنند که بدانند شما علاوه بر این که بدی هایشان را می شمارید، لطف هایشان را هم همیشه به یاد دارید. حالا این آدم چه پدرتان باشد،چه مادرتان، چه همسرتان، چه کارفرمایتان، چه استاد دانشگاه تان، چه همکارتان و چه دوست تان، از آدم قدرشناس بیشتر خوشش می آید. به همین خاطر است که روان شناس ها می گویند قدرشناسی روابط ما با دیگران را مثبت می کند، به خصوص وقتی این فرد همسرتان باشد یعنی کسی که می خواهید یک عمر با او زندگی کنید. اصلاً بخش زیادی از رضایت زندگی به همین رابطه مثبت برمی گردد.
۲ -رضایت از زندگی را بالا می برد:آدم های قدرشناس تر آدم های راضی تری هستند. از زندگی خودشان بیشتر لذت می برند و خوبی های همسر را بیشتر می بینند و درک می کنند. این رضایت از زندگی خودش کم چیزی نیست. اصلا یک جورهایی رضایت از زندگی خود خوشبختی است.
۳ -افسردگی را کم می کند:قدرشناسی افسردگی را کم می کند. می دانید چرا؟ راستش را بخواهید افسردگی از یک نوع خودخواهی خیلی عمیق اما خیلی پنهان سرچشمه می گیرد. تا وقتی که ما در مقام گیرنده مطلق باشیم و توقع داشته باشیم همه چیز و از جمله محبت را دو دستی به ما تقدیم کنند، معلوم است که افسرده می شویم. چون که ذاتاً دنیا این جور جایی نیست که مفتی مفتی و بدون تعامل تو را به چیزی برساند. آدم های قدرشناس به این دلیل افسرده نمی شوند که این حس قدردانی با آن حس پنهان خودخواهی مقابله می کند.
۴ -خشم و حسادت را کمرنگ می کند: هم خشم و هم حسادت به گونه ای از ناکامی سرچشمه می گیرد. خشم به این خاطر شکل می گیرد که ما برای رسیدن به هدف مان با مانع روبه رو شده ایم و حسادت هم به این خاطر که ما دلمان می خواسته است در جایگاه یک نفر دیگر باشیم اما الان نیستیم. اما حس قدردانی به معنای رضایت حداقل از جنبه های مثبت وضعیت فعلی است. یعنی دقیقاً بر خلاف حس هایی که به خشم و حسادت دامن می زند.
قدرشناسی را بیاموزیم
برای این که یک نفر، آدم قدرشناسی شود هیچ وقت دیر نیست. قدرشناسی یک مهارت است که می شود همیشه آن را آموخت و تجربه کرد.
شما می توانید چهار راهکار نخست را چهار گام یک روش به حساب بیاورید و چهار راهکار دوم را هم همین طور چهار گام یک روش دیگر.
روش نخست: مقایسه فهرست دریافت و پرداخت
اجرای این روش کاری ندارد. فقط احتیاج به یک حافظه خوب و یک انصاف خوبتر دارد:
گام۱: از همسرم چه چیزی گرفته ام؟ فهرست همه کارهای ریز و درشتی را که همسرتان برای تان انجام داده است تهیه کنید. باور کنید اگر منصف باشید این فهرست آن قدر طولانی می شود که خودتان هم خجالت می کشید! یادتان باشد چیزهای ناچیز و کارهای بزرگ را کنار هم ردیف کنید و از هیچ کدام صرف نظر نکنید. کم کم حس قدرشناسی شما را قلقلک می دهد.
گام۲ : به همسرم چه چیزی داده ام؟ خب! حالا موقع این است که خودتان را تحویل بگیرید. ببینید به همسرتان چه چیزهایی داده اید. از کوچک و بزرگ همه کارها را ردیف کنید. امیدوارم از آن آدم ها باشید که فهرست پرداخت و دریافت شان تقریبا به یک اندازه باشد وگرنه یا خیلی قدرناشناس اید یا خیلی قدر نادیده!
گام ۳: چه مشکلاتی برای همسرم به وجود آورده ام. خب! حالا باید ببینید چه زجرهایی به همسرتان داده اید! سخت است نه! حتماً می گویید خب عمدی نبوده، تصادفی بوده است، حقش بوده یا از این قبیل حرف های صد تا یک غاز. چه طور وقتی در ذهنتان بدی های یک نفر را ردیف می کنید از این قبیل بذل و بخشش ها نمی کنید؟ خرده جنایت هایتان را فهرست کنید!
گام۴: فهرست ها را با هم مقایسه کنید! طول و عرض همین سه فهرست را که با هم مقایسه کنید خودتان دست تان می آید که چه قدر باید به دوز قدرشناسی تان اضافه کنید. بهتر است به محتوای جاهایی که باید بیشتر قدرشناس شوید توجه کنید.
روش دوم: اصلاح باورهای قدرناشناس
این روش کمی پیچیده تر است. شما به غیر از حافظه باید روی باورهای عمیق تان کار کنید. باورهایی که ممکن است از بچگی در شما به وجود آمده باشد و به این راحتی نشود تغییرشان داد!
گام۱ . باورهای قدرناشناس را ردیف کنید! کافی است قبل از هر چیز همه فکرهایی را که موقع قدرناشناسی به کله تان می زند، ردیف کنید، فکرهایی مثل «نه اصلاً لازم نیست»، «وظیفه اش بوده»، «حالا دفعه دیگر» و...
گام ۲ . باورهای قدرناشناس را دسته بندی کنید! با توجه به علت های قدرناشناسی می توانید باورهایتان را به دسته های «باور به نیاز نبودن قدردانی»، «باور به چاپلوسی بودن قدردانی» ، «باور به حقارت بودن قدردانی» و از این قبیل دسته ها تقسیم کنید. یادتان باشد معمولاً باورهای قدرناشناسانه از همین چند دسته اند.
گام ۳ . باورهای قدرشناسانه را جایگزین کنید !حالا هر چه را که تا به حال در ذهن تان ساخته اید بی خیال شوید و ببینید اگر باورهایی مثل «قدرت بودن قدرشناسی»، «سالم بودن قدرشناسی» و از این قبیل را جایگزین کنید، نگاه تان به دنیا چه تغییری می کند.
گام ۴ . رفتارتان را با باورتان هماهنگ کنید! اگر باورتان تغییر نکرده است و هنوز قدر ناشناس اید که هیچ اما اگر باورهای تان قدرشناسانه شده اند دست به کار شوید و بروید همین الان از همسرتان تشکر کنید!
از تو ممنونم
صبا - اگر پس از خواندن این مطلب هنوز هم یاد نگرفته اید که چطور از همسرتان تشکر کنید، مجبوریم به شما یک تقلب برسانیم. شما می توانید همین حالا برای تشکر از همسرتان متن زیر را برای او پیامک کنید، یا اگر به اینترنت دسترسی دارید می توانید این متن را برایش ایمیل کنید، اگر هیچ کدام از این کارها را نمی توانید انجام دهید حداقل متن زیر را با دستخط خودتان بنویسید و به در یخچال بچسبانید، مطمئنا همسر شما با دیدن آن خوشحال خواهد شد:
همسر عزیزم!
برای همه وقت هایی که مرا به خنده واداشتی
برای همه وقت هایی که به حر ف هایم گوش کردی
برای همه وقت هایی که به من شهامت و جرأت دادی
برای همه وقت هایی که با من شریک شدی
برای همه وقت هایی که با من به گردش آمدی
برای همه وقت هایی که خواستی در کنارم باشی
برای همه وقت هایی که به من اعتماد کردی
برای همه وقت هایی که مرا تحسین کردی
برای همه وقت هایی که باعث راحتی و آسایش من هستی
برای همه وقت هایی که گفتی "دوستت دارم"
برای همه وقت هایی که در فکر من بودی
برای همه وقت هایی که برایم شادی آوردی
برای همه وقت هایی که به تو احتیاج داشتم و تو با من بودی
برای همه وقت هایی که دلتنگم بودی
برای همه وقت هایی که به من دلداری دادی
برای همه وقت هایی که در چشمانم نگریستی و صدای قلبم را شنیدی
به خاطرهمه این ها از تو ممنونم ...
دوستت دارم
کلمات کلیدی: شریک،زندگی،قدردانی، همسرم
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
قدردانی
از نظر مردان، قدرشناسی مقولهی بسیار مهمی است. مطالعات نشان میدهند پدرانی که به واسطهی مراقبت از فرزندان خود مورد قدردانی قرار میگیرند، شایستهتر و مصممتر به همسران خود در این امر کمک و همراهی خواهند کرد.
فکر کردن به رابطه جنسی
مردان زیر ۶۰ سال، حداقل یک بار در روز به رابطه جنسی فکر میکنند. این آمار تنها در یک چهارم زنان صدق میکند. همچنین خیالبافی مردان در این زمینه متنوعتر و در مقایسه با زنان دو برابر آنان است. فکر کردن به رابطه جنسی در مردان، امری طبیعی و غیرقابل تغییر است.
رابطه جنسی موفق
عده زیادی از مردان، داشتن رابطه جنسی موفق را بسیار مهم میدانند و اغلب صمیمیت جنسی را در داشتن رابطه با فردی که به او متعهد هستند جستجو میکنند. زیرا زوجی که رابطهی طولانی مدت دارند، بیشتر یکدیگر را میشناسند و میتوانند در برآورده ساختن خواستههای یکدیگر موفقتر باشند.
تنوع در رابطه جنسی
اغلب اوقات آقایان شروع کننده رابطه جنسی هستند. این در حالی است که ترجیح میدهند شروع کننده، طرف مقابل باشد. بهتر است در رابطه جنسی تنوع وجود داشته باشد تا کسلکننده و عادی نشود.
آماده نبودن برای رابطه جنسی
برخلاف تصور برخی از افراد، آقایان همیشه میل به داشتن رابطه جنسی ندارند. برخی عوامل مانند مشغولیت ذهنی و استرس، مانع از برقراری رابطهی مطلوب میشود. پس اگر همسرتان از داشتن رابطه سرباز زد، به این معنی نخواهد بود که دیگر شما را دوست ندارد.
لذت دو طرفه
خشنود کردن طرف مقابل برای مردان اهمیت زیادی دارد. این امر زمانی امکانپذیر است که طرف مقابل خواستههایش را بازگو کند. برخی از زنان از بازگو کردن خواستههایشان خجالت میکشند، اما مردان هنگامی از رابطه لذت خواهند برد که این لذت دو طرفه باشد.
مشکل در برقراری رابطه
مردها هنگامی که پا به سن میگذارند، ممکن است دربرقراری رابطه دچار مشکل شوند. همسر چنین افرادی میتواند با دلگرمی دادن، استرس وی را برطرف کند.
صحبت درمورد علایق
اگر مردان در رابطه خود احساس دوست داشته شدن و قدرشناسی نکنند، ممکن است در مکانهای دیگر دنبال خواستههایشان بگردند. برخی مردان خود را با کار و یا ورزش سرگرم میکنند و عدهای نیز با زنان دیگر رابطه برقرار میکنند. برای پیشگیری از این امر، بهتر است زوجین راجع به خواستهها و علایق خود صحبت کنند و با بیاعتنایی، رابطه خود را بحرانی نسازند.
وقف کردن خود
اغلب مردان خود را وقف زندگی زناشویی میکنند. در حالیکه اگر همسر این افراد نیز بتوانند در هزینههای زندگی مشارکت کنند، زندگی زناشویی پرثمری خواهند داشت.
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم