وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
چگونه در لحظه زندگی کنیم (1) آیا هیچوقت احساس کردهاید که زندگی آنچنان با سرعت در حال گذشتن است که شما وقت کافی برای تجربه کردن آن ندارید؟ شاید غرق در ضربالعجلهای کاری هستید. شاید بر مسئولیتهای خانوادگی تمرکز کردهاید. و یا شاید تنها فراموش کردهاید که چگونه در لحظه زندگی کنید... استاد زندگی کردن در لحظه کودکان هستند. وقتی یک کودک گرسنه باشد، به ما میگوید گرسنه است و منتظر آن نمیماند که شرایط برای غذا خوردن راحت باشد. وقتی خسته است، میخوابد و نگران آن نیست شاید این کار او مثلاً از نظر میهمانان بیادبانه باشد. وقتی خوشحال است میخندد و وقتی غمگین است گریه می کند، بدون اینکه نگران باشد دیگران ممکن است چه فکر کنند. یک کودک واقعاً در لحظه حال زندگی می کند. بر خلاف کودکان، اکثر ما بزرگسالان با مسئولیتها و دغدغههایی زندگی میکنیم که موجب میشوند ذهنمان از یک فکر به دیگری بپرد. هنگامی که این اتفاق میافتد، ما فرصت تجربه و ستایش لحظه حال را از دست میدهیم. اما میتوانیم همان روحیه کودکان را داشته باشیم و راههایی را بیابیم تا در زمان حال زندگی خود حاضر باشیم. در این جا چند روش وجود دارد که به شما کمک می کند در لحظه زندگی کنید:
هماهنگ شدن با حواس یکی از بهترین راهها برای ارتباط با لحظه حال و به واقع زندگی کردن در حال است. متأسفانه، ما اغلب اوقات حسهای خود را غیر فعال میکنیم. برخی اوقات این کار را تعمداً انجام میدهیم، مانند وقتی که صداهای اطراف خود را با استفاده از گوش دادن به موسیقی با هدفون حذف میکنیم. و سایر اوقات به سادگی حواس خود را نادیده میگیریم. آیا تا به حال برایتان پیش آمده که غذای خود را کامل خورده باشید و در آخر فهمیده باشید که اصلاً برای اینکه مزه غذای خود را درک کنید وقتی نگذاشتهاید؟ اگر از حواس خود آگاه باشید و با همه وجود آنها را تجربه کنید ، بسیار بیشتر در زندگی خود در حال حضور خواهید داشت. تمرین غذاخوردن با ذهن آگاه و متوجه، روشی عالی است تا به خود نشان دهید حواس شما چه تأثیر قدرتمندی در تجربه کردن هر لحظه دارند.
اگر توجه شما بین چند کار تقسیم شود، غیر ممکن است بتوانید در لحظه حال زندگی کنید. در عوض، یک کار را انتخاب کنید و کاملاً بر تجربه کردن آن یک کار در حال انجام متمرکز شوید. راهبان ذن در هر جنبه از زندگی خود این کار را تمرین میکنند. اگر در حال جارو کردن هستند، کاملاً بر جارو کردن تمرکز میکنند. اگر درحال خرد کردن سبزیجات هستند، تنها سبزیجات را خرد می کنند و هیچ کار دیگری نمیکنند. در هر زمان بر یک کار تمرکز کنید و در لحظه زندگی کنید.
نقاشان و نویسندگان تجربهای را توصیف میکنند که در آن فرآیند خلاقانه آنها قدرت را به دست میگیرید و قلموی نقاشی، خود را بر روی بوم هدایت میکند و یا کلمات بدون هیچ تلاشی روی صفحه جاری میشوند. این مثالی بسیار خوب از زندگی در لحظه است. آیا هرگز چنین جریانی را در زندگی خود احساس کردهاید؟ وقتی آشپزی میکنید، می رقصید و یا حتی وقتی در کاری غرق میشوید که بسیار دوستش دارید؟ برای انجام این کارها وقت صرف کنید، و هنگامی که آن جریان را حس کردید، بدانید که با واقع در حال زندگی کردن در لحظه هستید.
اکثر ما وقتی در موقعیتهای استرس زا هستیم، امکان ندارد بتوانیم در لحظه زندگی کنیم. استرس ما را از زمان حال به بیرون میراند و باعث میشود یا به آینده فکر کنیم و یا به مرور اتفاقات گذشته در ذهن خود بپردازیم. آیا تا به حال پیش آمده که با کسی جروبحث کنید و بعداً بفهمید در حین جروبحث اصلاً به حرفهای طرف مقابل گوش نکردهاید زیرا همه حواستان روی این قضیه متمرکز بوده که خودتان بعد از آن چه میخواهید بگویید؟ دفعه بعد که خود را در یک موقعیت استرسزا یافتید، یک قدم به عقب بروید و از بیرون به آن موقعیت بنگرید. این کار به شما کمک میکند که در آن لحظه حضور داشته باشید، و بهتر بتوانید پاسخ دهید تا واکنش نشان دهید و جبهه بگیرید. ادامه دارد.... منبع: وبسایت stop and breathe |
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
![]() آیا گذر ایام بود یا حضور بچهها و افراد دیگر که این تغییرات را سبب شد؟آیا همان طور که لوئیز برد در کتاب "چگونه شوهران خود را شیفته خود کنید" می گوید، باید هر روز یک دسته گل تازه تهیه کنید تا شوهرانتان هنگام آمدن به خانه غافلگیر شوند؟ یا با پوشیدن یک لباس نو سعی کنید از خشکی و یکنواختی زندگی بکاهید؟ آیا باید به نصیحت گروهی از زنان گوش فرا دهید و به زندگی و بچه های خود بی توجه باشید و هر روز در پی تغییر لباس و مدل موی خود باشید یا باید شیوه گروهی دیگر از زنان را پیش بگیرید و به محض این که شوهر به خانه آمد، ناله سر دهید و شکایت کنان سعی کنید مشکلات کوچک زندگی را بزرگ جلوه دهید تا با جلب محبت و ترحم او اندکی زندگی را خوشایندتر جلوه دهید؟ اما هیچ کدام از این ظاهر سازی های فریبنده، به تنهایی نمی تواند مؤثر باشد و از بروز اختلافات و مشکلات زناشویی جلوگیری کند؛ بلکه باید بکوشید تا "شوهران خود را دوستان خود کنید"!برای ایجاد این صفا و صمیمیت لازم است موانع را شناسایی کنید و آنها را یکی پس از دیگری از سر راه بردارید. ریچارد آستین می گوید: "یکی از بزرگترین موانع بر سر راه خوشبختی توقعات بیش از حد است". زیرا گروه بی شماری از جوانان، برداشت غلطی از ازدواج دارند و همواره می پندارند ازدواج معجزه ای است که اگر در زندگی آنان به وقوع پیوندد، تمام مشکلات را حل، و زندگی را شیرین و شاد می کند. آنها با چنین تعبیر نادرستی، اقدام به ازدواج می کنند و پس از مدتی درمی یابند که آنچه در ذهن داشته اند، رؤیایی بیش نبوده است. گروهی دیگر بدون در نظر گرفتن توانایی و سلامت روح و روان همسر خود، سعی می کنند همه کارهای شاق و پر زحمت را به او بسپارند و با این روش هرگونه فرصتی را برای به وجود آمدن روابط دوستانه و صمیمی از بین می برند. از نظر روانی هر انسانی نیازهایی دارد، مانند مطرح شدن، پذیرفته شدن، ایمن بودن و تعلق داشتن که هر یک از این نیازهای درونی تا حدودی در ازدواج برآورده می شود. شما می خواهید شوهرتان از هر نظر بی عیب باشد، در حالی که از عیب های خود بی خبرید.. البته فقط زن ها نیستند که مرتکب چنین اشتباهی می شوند؛ کم نیستند مردانی که همواره از زنان خود خرده می گیرند. به هر حال فراموش نکنید هیچ توهینی بزرگتر از این نوع عدم پذیرش ها نیست. اولین گام برای به وجود آوردن یک زندگی زناشویی موفق ، پذیرفتن واقعیت هاست. از جمله واقعیت هایی که باید درک و پذیرفته شوند، معنای ازدواج است؛ باید دانست ازدواج یک نوع شرکت است که نیاز به رعایت اصول و قوانینی دارد. ازدواج کلمه ای جادویی نیست که بتواند همه نیازهای ما را برآورده سازد. مورد دیگر این است که باید همسر خود را همراه با محاسن و معایبش بپذیرید. البته پیشنهاد نمی کنیم بی انصافی، بی رحمی، بی نزاکتی و رفتارهای ناشایست او را برای همیشه تحمل کنید، زیرا آدمی قادر است رفتار خود را اصلاح کند؛ اما فراموش نکنید هرگز قادر نیست ماهیت خود را عوض کند. اجازه دهید این مسئله را با یک مثال بیشتر بررسی کنیم.برای ایجاد این صفا و صمیمیت لازم است موانع را شناسایی کنید و آنها را یکی پس از دیگری از سر راه بردارید. ممکن است همسرتان نتواند تاجری موفق یا ورزشکاری مشهور شود، اما مثلاً می تواند کارمندی خوب و متعهد باشد. باید بدانید همه انسان ها از ذوق و استعداد یکسان برخوردار نیستند. اگر همسر شما در زمینه تجارت، ورزش یا هنر موفق نیست و ذوقی نشان نمی دهد، نباید به خودتان اجازه دهید که درباره اش بد قضاوت کنید و او را مورد ارزیابی نادرست قرار دهید. نباید هر روز یأس و ناامیدی نشان دهید و مثلاً بگویید چرا شوهر من مثل شوهر خواهرم نیست که فلان ماشین آخرین مدل را داشته باشد یا چرا مانند شوهر دوستم سرشناس و معروف نیست. همان طور که شما نمی توانید مثل دوست یا خواهر خود باشید، شوهر شما نیز نمیتواند مثل شوهران آنها باشد!اگر به انجام چنین کارها و تکرار چنین حرف هایی در زندگی ادامه دهید، نه تنها شوهر خود را نسبت به زندگی دلسرد کردهاید و او را به شدت آزرده خاطر ساخته اید، بلکه این رفتار شما مقدمه ای خواهد شد برای از هم پاشیدن زندگی...بنابراین فراموش نکنید که پذیرفتن واقعیت ها زیربنای هر نوع موفقیت و روابط سالم است |
منبع : پارسی طبمطالب پیشنهادی:
|