ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
نظم و ترتیب از امور بسیار مهم در زندگی فردی و اجتماعی است و باید آن را از سنین سه یا چهار سالگی به کودکان آموزش داد . نظم و انضباط باید هم در رفتارهای کودک ، تحصیل و کارهای روزمره ی او وجود داشته باشد و هم در فکر و اندیشه و احساسات و عواطف او.
روش های مختلف خانواده ها برای عادت دادن کودک به انضباط
در برخی خانواده ها کودکان تحت اوامر سخت و انضباط شدید هستند . برخی دیگر روش تربیتی مورد نظر خود را با شک و تردید به کار می برند . برخی خانواده ها به کودکشان آزادی مطلق می دهند . عده ای از والدین و مربیان هم روش اعتدال را پیش می گیرند و با توجه به شخصیت و توانایی های کودک به برخی از خواسته های او جواب مثبت و به برخی دیگر جواب منفی می دهند.
علل مختلف عدم موفقیت والدین در اجرای نظم
** ضعف روش تربیتی و آموزش ندادن به کودک
** ضعف مقررات انضباطی در خانه
** واگذاری مسوولیت سنگین و فوق توانایی بر عهده ی کودک
** الگوی نامناسب : والدین بی انضباط ، الگوی نامناسبی برای کودک خواهند بود .
** غیبت های طولانی از خانه و مشغله ی زیاد آنها ، باعث عدم کنترل دقیق اجرای مقررات خانه می شود .
** گاهی والدین بدون آن که به علت و انگیزه ی کودک توجه کنند ، از اعمال نامعقول او جلوگیری می کنند و هرگز در پی یافتن علل برنمی آیند . اغلب خانواده ها مقررات خود را با عصبانیت و تهدید ومشاجره به کودک یادآور می شوند و برای برقراری نظم از روش اعمال زور استفاده می کنند . بعضی از والدین زمانی که هنوز از نظر جسمی و روحی آمادگی پذیرش بعضی از محدودیت ها و تعهدات در رعایت برخی قوانین را نیافته مقررات انضباطی خود را بر او حکم فرما می سازند .
** عده ای از والدین از عواطف و احساسات کودک برای برقراری نظم سوء استفاده می کنند .
** برخی والدین کودک را توجیه کننده دوام زندگی زناشویی خود یا علتی برای ادامه ی حیات خود می دانند و سعی دارند کاری نکنند که محبت او را از دست بدهند و جرات ندارند چیزی را از کودک دریغ کنند .
تاثیرات بی نظمی در زندگی کودک
کودک نامنظم غالبا در سازگاری با محیط کندتر از کودکان دیگر است . عصبانی و زود رنج است و در انجام هر کاری سست و بی اراده است و کارها را نیمه کاره رها می کند و اغلب عجول و هیجانی است .
نکاتی که باید دربرقراری نظم و تربیت رعایت شود
** مقررات را طوری برقرارکنید که احترام شما و کودکتان ، هردو محفوظ بماند .
** مقررات یا محدودیتی که برقرار می کنید نباید به خاطر هوس یا دلخواه شما باشد ، بلکه باید مبتنی براصول تربیتی و سازنده ی شخصیت کودک باشد .
** مقررات را نباید توام با خشم و غضب و تهدید وضع کنید .
** کودک را باید در رعایت قوانین ، چه از لحاظ عاطفی چه از لحاظ احساسی و رفتاری ، یاری کنید .
** اگر کودکتان با مقرارتی که وضع کرده اید مخالفت کرد تعجب نکنید و او را تنبیه ننمایید.
** مقررات باید ساده و قابل فهم ، منطقی و قابل اجرا ، سازگار با اخلاق و دیانت و شرایط اجتماعی باشد و با لحن آرام ، یکنواخت ، دوستانه و در عین حال محکم صادر شود و کودکان از سنین اولیه ی کودکی ، با این لحن و دریافت دستور و اجرای آنها از روی میل مانوس شوند .
** دربرقراری نظم و تعیین قوانین انضباطی حتما باید مراحل رشد کودک ، توانایی های جسمانی و روانی و نیازهای او را در نظر بگیرید .
** همیشه باید در اجرای انضباط علاقه و محبت خود را به کودک نشان دهید و او را از محبت سیراب کنید .
** مقرررات نباید با فریاد و یا التماس همراه باشد .
** نباید با دستورات دیگر شما و یا همسرتان منافات داشته باشد .
** در وضع مقررات انضباطی باید حتما شرایط و موقعیت کودک را در نظر بگیرید .
گاهی والدین به دلایلی مجبور می شوند اجازه ی رفتار ناپسندی را به کودک بدهند ، این دلایل عبارتند از :
الف) هنگامی که کودک تازه شروع به یادگیری کرده است ، در صورت سرزدن اشتباه و نقض دستور ، والدین نباید عکس العمل شدیدی نشان دهند .
ب) هنگامی که خانواده یا کودک در شرایط خاصی ( نظیر رخ دادن حوادث مختلف ، بیماری ، نقل مکان و جدایی از دوستان و وقوع مرگ یا طلاق در خانواده ) قرار دارد ، در اعمال محدودیت ، باید گذشت داشته باشید و این گذشت ، تا زمانی که موقعیت و شرایط خاص وجود دارد ادامه یابد . مهم ترین مسئله این است .
روش صحیح برقراری نظم
** روش استدلال آوردن و منطق است ، در این روش باید روش باید علت مقررات را برای کودک توضیح دهید . معمولا این روش برای نوجوانان موثرتر است .
** والدین توقع و انتظارات خود را از کودک با میزان توانایی ها و ضعف های او تطبیق دهند.
توصیه های عملی
برای عادت دادن خردسالان به نظم باید دو چیز را کاملا به آنها تفهیم کرد :
الف) چه رفتاری ناپسند است .
ب) چه رفتاری پسندیده است و می توان آن را جانشین رفتار ناپسند کرد .
** مقررات انضباطی باید قاطعانه وضع شوند . مقرراتی که با شک و تردید و بی تجربگی وضع شود در کودک مقاومت ایجاد می کند و بین او و شما حالت مبارزه پدید می آید .
** هنگام برقراری نظم برای کودک خردسال هرگز به او دستور ندهید بلکه تقاضایتان را به صورت پیشنهاد با او مطرح کنید ، اگر کودک از شما چیزی خواست و شما ناچار بودید او را از آن محروم کنید لااقل آرزویش را محترم بشمارید و بهتر است در این مورد با او هم دردی کنید . برای کودکان بزرگ تر ، قوانین را طوری مطرح کنید که به کودک برنخورد . خیلی مختصر بیان شود و اشاره به شخص کودک نباشد . مثل :« شب های غیر تعطیل بازی با کامپیوتر ممنوع» به جای « شب هایی که درس داری حق نداری با کامپوتر بازی کنی » .
** قبل از رفتن به مدرسه بهتر است زمان کار کودک دقیقا تنظیم شود ، اوقات معین و ثابتی برای غذا ، بازی و گردش باید وجود داشته باشد . به کودک یاد داده شود صدای خود را کنترل کند . فریاد زدن و جیغ کشیدن بیش تر نشان دهنده ی اعصاب ناسالم کودک است تا نیاز جسمانی او .
در مقابل سرپیچی کودکان از قوانین چه باید کرد ؟
نقش خود را در مقام فرد بزرگ سال و مهربان ولی جدی ایفا کنید . عکس العمل تان توام با مشاجره نباشد . کودک را در موقعیتی قرار ندهید که درباره ی ناصحیح بودن مقررات وضع شده با شما بحث کند . کودکی که بر خلاف مقررات عمل کند عصبی و دچار هیجان می شود و شما نباید سبب تشدید هیجان کودک شوید . هرگز با او زور آزمایی نکنید . باید بر علاقه ی کودک به آن کار و علت مخالفتتان تاکید کنید . در مورد خردسالان عمل کردن بیش تر از سخن گفتن موثر است.
منبع: تبیان
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
یکی از مشکلات رایج در بین برخی از کودکان به ویژه در مقطع دبستان، بی توجهی آنها نسبت به امور درسیشان میباشد. به طوری که این امر، از یک سو شکایت والدین و از سوی دیگر شکایت معلمان آنها را برانگیخته است. این گروه از کودکان که گاها القابی همچون کم توجه و سربه هوا به آنها نسبت داده میشود،کودکانی هستند که در بیشتر موارد در انجام تکالیف درسی خود و یا امور محول شده به آنها، سهل انگاری نموده و مرتکب اشتباهات بسیاری میشوند.
در بسیاری موارد دیده شده است که حتی در نگهداری وسایل شخصیشان نیز بی مسئولیت بوده و به وفور لوازم خود را گم کرده، بعضا آنها را خراب و یا گم کردهاند. علل بسیار زیادی در بروز این امر دخیل هستند که از مهمترین آنها بیتوجهی و انتظار بیش از حد والدین از کودک بدون در نظر گرفتن تواناییها و پتانسیلهای او میباشد.
عوامل دیگری نیز از جمله عدم برنامهریزی مناسب برای کودک از سوی والدین و گاها اولیاء مدرسه، روش تدریس یکنواخت و غیرجذاب معلم، مشکلات فکری که کودک با آنها دست به گریبان است، شنیدن صداهای نابهنجار هنگام تدریس معلم، ترس و عدم علاقه کودک به معلم و مدرسه، مشارکت ندادن کودک در کارهای گروهی و... میباشد. رفع این مشکل، نیاز به همکاری و تعامل دوسویه والدین و معلم کودک دارد. برای این منظور، آنها میبایست توجه بیشتری به کودک نموده و با او دوستانه و نه از روی خشم و عصبانیت، درباره احساسات و افکارش صحبت نمایند.
اگر کودک در منزل تکالیفش را به درستی انجام نمیدهد و سرسری از کنار آن میگذرد، میبایست والدین بدون هیچگونه تذکر و یا تهدیدی او را با تکالیف ناقص به مدرسه فرستاده و تکالیف از سوی معلم مورد قبول واقع نگردد. هنگامی که کودک مجبور به نوشتن صحیح تکالیفش گردد، سعی میکند تا در همان بار اول، دقت و توجه بیشتری برای انجام تکالیف خود صرف نماید و از این طریق دست از بیدقتی و کمتوجهی به مسائل مختلف بردارد و دست دوستی به سوی نظم و انظباط دراز نماید.
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح