(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

اختلاف سنی با فرزندانمان را چه کنیم؟


با افزایش سن ازدواج، کاملا طبیعی است که اختلاف سنی پدران و مادران و نیز فرزندان بیشتر و بیشتر شود و گاهی به بیش از سی و پنج سال هم برسد. وجود این میزان اختلاف سنی منجر به اختلاف در نوع گفتار، کردار و حتی دیدگاه والدین و فرزندان می‌شود.

به گزارش جام جم، اگر به نکاتی که در ذیل اشاره می‌شود، توجه کنیم بهتر می‌توانیم همپای کودکان خود باشیم.

عشق ورزیدن
می‌توانید با کودکتان رابطه خوبی برقرار کنید، به شرط آن که اجازه بدهید عشق و محبت شما را نسبت به خودش احساس کند. محبت قلبی به تنهایی، برای ارضای خواسته‌های درونی کودک کافی نیست.

او به عشق و محبتی نیازمند است که آثارش در رفتار و گفتار پدر و مادر نمودار باشد. بچه‌ها از نوازش، بوسه و تبسم و حتی از آهنگ محبت‌آمیز سخنان شما احساس آرامش می‌کنند و اعتماد به نفسشان تقویت می‌شود و درمی‌یابند که در زندگی، افرادی هستند که بدون هیچ گونه انتظاری، عاشقانه آنها را دوست دارند و از آنها حمایت می‌کنند، اینجاست که به خودشان می‌قبولانند با وجود این افراد هیچ گاه تنها نخواهند ماند.

وقتی به فرزندتان اظهار محبت می‌کنید او به شما و محیط خانه علاقه‌مند می‌شود و کمتر پیش می‌آید، جذب دوستان ناباب و مواد مخدر شود و به لحاظ روحی و جسمی نیز فرد سالم‌تری خواهد بود. پس همیشه به فرزندتان محبت کنید و بگویید که دوستش دارید و عاشقش هستید، اما باید بدانید که اظهار محبت وسیله تربیت است و نباید مانع تربیت شود.

بنابراین والدین باید حساب عشق به فرزند را از تربیت جدا کنند، او را صمیمانه دوست بدارند ولی عیوب و رفتار نادرستش را با روشی عاقلانه اصلاح کنند، زیرا فرزند شما همیشه کودک باقی نمی‌ماند.

کشف علایق مشترک خود و فرزندان
ممکن است شما به دلیل اختلاف سنی که با فرزندتان دارید، برای برقراری ارتباط خوب و صمیمانه با او، مشکلاتی داشته باشید. در این مواقع بهتر است به دنبال نقاط مشترک بین خود و فرزندتان باشید. مثلا شاید هر دوی شما وقت‌تان را برای خواندن کتاب، ورزش یا دوچرخه‌سواری صرف کنید. بنابراین سعی کنید علایق مشترک خود و فرزندتان را بیابید و با استفاده از وجود این علایق، رابطه دوستانه‌ای میان خودتان ایجاد کنید.

گام دیگر این است که بدانید فرزندتان چگونه وقتش را می‌گذراند و مشغول انجام چه نوع کار و فعالیت‌هایی است. زمانی را هر چند کوتاه به او اختصاص بدهید و در کارها و فعالیت‌هایی که دوست دارد، شرکت کنید. حتی می‌توانید دست فرزندتان را بگیرید، به پارک بروید و همپای او روی چمن‌های سرسبز بدوید، گل‌های رنگارنگ را نوازش کنید، بلند بلند بخندید و آواز بخوانید و درباره موضوعات مختلف با هم صحبت کنید و از این که در کنار یکدیگر هستید لذت ببرید. این نکته حائز اهمیت است. اگر چند تا بچه دارید برای هر کدام از آنها زمانی را جداگانه اختصاص بدهید.

صبور بودن
اگر یک روز سخت و پرمشغله را پشت‌سر گذاشته‌اید، لطفا تلافی آن را سر بچه‌ها در نیاورید. همه ما در زندگی روزهای سخت و پرکار داریم، ولی باید آرامش خود را حفظ و راهی برای کاهش خستگی روزانه پیدا کنیم.

سعی کنید وقتی کنار افراد خانواده بویژه کودکان هستید، شاد و پرانرژی باشید، زیرا بچه‌ها پدر و مادر شاد و پرانرژی می‌خواهند، نه پدر و مادر خسته و عصبی.

این نکته مهم است، زمانی که فرزندتان با شما صحبت می‌کند مدام کلام او را قطع نکنید، چراکه احساس می‌کند تمایلی به شنیدن حرف‌هایش ندارید، لذا از حرف زدن با شما دلسرد می‌شود. همیشه سعی کنید صبور باشید و به حرف فرزندتان بدقت گوش کنید، زیرا این گونه به او می‌فهمانید، آن قدر برایش ارزش و احترام قائلید که حاضرید تمام حرف‌هایش را بشنوید. با این روش می‌توانید متوجه مشکلات ریز و درشت فرزندتان بشوید و بموقع به او کمک کنید. به اهداف و احساساتش احترام بگذارید و همیشه به او بگویید چقدر دوستش دارید.

بازی کردن
کودک بازی کردن با پدر و مادرش را دوست دارد و همین را یکی از دلایل محبت می‌داند. در ضمن بر اثر همین بازی‌هاست که علایق ذاتی کودک و اخلاق و رفتار اجتماعی و فردی او شکل می‌گیرد. به این ترتیب یک راه درست برای تقویت روابط بین شما و فرزندتان این است که با او بازی کنید و قاه قاه بخندید. اجازه ندهید مدام با رایانه بازی کند.

بازی‌های زمان کودکی خودتان را به او یاد بدهید. زمان بیشتری را با فرزندتان سپری کنید. او به وجود شما در کنار خود احتیاج دارد.

حتی می‌توانید بازی‌هایی را انتخاب کنید که تک‌تک افراد خانواده بتوانند در آن شرکت کنند، مثل بازی اسم فامیل یا منچ ... گاهی اوقات با هم به پارک محل بروید، سوار تاب شوید، از پله‌های سُرسُره، بالا بروید و با هم سر بخورید و کلی خوش بگذرانید. وقتی در کنار فرزندتان هستید با تمام وجود کنارش باشید تا او هم وجود شما را در کنار خود احساس کند و شاد باشد.

نظم و قانون حاکم بر خانواده
بهتر است بچه‌ها در خانه‌ای بزرگ شوند که قانون داشته باشد. خانه‌ای که در آن نظم و قانون نباشد، بچه‌ها آزادانه هر کاری را که دوست داشته باشند انجام می‌دهند، مثلا تا هر ساعتی که بخواهند پای رایانه می‌نشینند و بازی می‌کنند یا تا نیمه‌های شب تلویزیون تماشا می‌کنند و... .

اگر می‌خواهید رابطه خوبی با فرزندتان داشته باشید، باید قوانین خاصی تعیین و این قوانین را به طور ثابت اجرا کنید. برای مثال، ساعات خاصی را برای دیدن برنامه‌های تلویزیون یا بازی‌های رایانه‌ای تعیین کنید یا انجام بعضی کارهای خانه را بر عهده فرزندتان بگذارید، البته کارهایی که در حد توانش باشد.

ممکن است ابتدا کمی خسته شود و غر بزند، اما بعد متوجه می‌شود شما به او اعتماد کرده‌اید که انجام برخی از کارها را به او سپرده‌اید. در نتیجه خوشحال می‌شود و احساس مسئولیت می‌کند و در آینده نیز فرد مسئولیت‌پذیری می‌شود.

این نکته مهم است که اگر گاهی فرزندتان نتوانست کارها را در حد عالی انجام بدهد، او را تنبیه نکنید، سرش غر نزنید و نگویید تو از عهده هیچ کاری برنمی‌آیی، زیرا اعتماد به نفسش را از دست می‌دهد، بنابراین فرصت دیگری به او بدهید و کمکش کنید تا کارش را درست و دقیق انجام بدهد.

نکاتی در مورد رفتار با فرزندان


- به خاطر داشته باشیدکه بخشی از رفتار فرزندتان، نتیجه‌ رفتاری است که نسبت به او داشته‌اید. 
- از خود بپرسید که محدوده‌ انضباطی شما، واقعاً کار آمد است؟ اگر آنچه می‌کنید بی‌اثر است، دست‌نگه دارید. 
- زمانی که عصبانی هستید، درباره پیامد‌ رفتار بد فرزندتان تصمیم نگیرید. به او بگویید در مورد تنبیهش باید کمی فکر کنید. 
- بدون غرض شخصی ادب کنید و نه انتقام‌جویانه. 
- به فرزندتان فرصت بدهید اشتباهاتش را تصحیح کند بدون اینکه مجبور شوید تنبیهش کنید. اگر چیزی را شکست، ‌آن را تعمیر کند، بهایش را بپردازد یا برای جبران خسارت کار کند. اگر به کسی توهین کرد، عذرخواهی کند. اگر کثیف کاری کرد، ‌خیلی ساده، ‌خودش آن را تمیز کند. 
ارتباط مثبت با فرزندان
والدین باید با کمک یکدیگر راه‌هایی برای ارتباط مثبت با کودک پیدا کنند، راه‌هایی که در خور نیازهای احساسی کودک باشد. استفاده از کلمات و عبارت‌های منفی، ‌کودک را بیشتر بدگمان و جسور، بی‌حرمت و نامهربان می‌کند، چون به نظر می‌رسد که بزرگسالان گفتن عبارت‌های منفی را متوقف نمی‌کنند. کافی نیست که تنها از گفتن عبارت منفی خودداری کنید، بلکه باید بیاموزید خوب بشنوید و مهارت ارتباط مثبت را تمرین نمایید. 
گاهی ما چنان درگیر احساسات خودمان هستیم که احساسات منفی کودک و تجربه‌های ناموفق زندگی او را نمی‌بینیم. اکثر بچه‌ها می‌خواهند کارها را درست انجام دهند و والدینشان را راضی کنند. رفتار بد و تنبلی در ذات طبیعی کودک نیست. شما باید کودکتان را باور کنید و با او طوری رفتار کنید که دوست دارد با او رفتار شود. حتی والدین کودکانی که از برخوردهای احساسی شدید رنج می‌برند با درک بهتر و بیشتری که از کودکشان نشان می‌دهند، با برقرارکردن ارتباط محترمانه که نمایان‌گر آن نیز ابراز توجه به فرزندشان است، ‌موجب پیشرفت خوبی در او می‌شوند. 
فراموش نکنید، ارتباطی مطمئن و در حد توان او برقرار کنید، ‌به طوری که باور کند ‌می‌تواند موفق شود. پیام نوشته شده و یا ضبط شده‌ای بگذارید و از کوشش‌های مثبت او تشکر کنید.http://www.ketabekoodak.com/

مطالب پیشنهادی:

راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها و مراکز پزشکی

اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی چیست؟

دسترسی به تمامی این مطالب در سایت

http://maktoobshop.com

چگونه از فرزندم در مورد اتفاقات روزانش سوال کنم ؟



آیا هنگامی که از فرزند خود درباره اتفاقات روزش در مدرسه سوال می کنید، احساس می کند که از او بازجویی می کنید؟ آیا شما می خواهید با زور از آن ها اطلاعات بگیرید؟ 
نتایج بررسی ها نشان داده است، به کار بردن روش های برقراری ارتباط می تواند به شما کمک کند تا با فرزندان راحت تر ارتباط برقرار کنید. 
برای سوال هایی مانند این که امروز چه یاد گرفتی؟، تکلیف شب داری؟، دوست جدیدی پیدا کردی؟ 
حداقل نیم ساعت صبر کنید: پس از بازگشت از مدرسه معمولا فرزندان شما خسته، گرسنه و بی حوصله اند. بنابراین به جای بمباران کردن با سوال ها بگذارید کمی خستگی در کنند و چیزی بخورند. 
سوال ها را به یک بازجویی تبدیل نکنید: آیا اگر خود شما در چنین شرایطی قرار بگیرید، حاضر به جواب دادن هستید؟ پس بهتر است از تهدید کردن، سخنرانی، فضولی کردن و تذکر دادن دست بردارید. 
خود را علاقه مند نشان دهید: آن گونه که دوست صمیمی شما جویای روز شما می شود، جویای روز فرزند خود شوید. خود را به حرف های او علاقه مند نشان دهید. 
سوال هایی طرح کنید که نیاز به جوابی بیشتر از خیر یا بله داشته باشد: سوال هایی مانند این که «تکلیف شب داری؟» جواب های کوتاهی دارد. بنابراین سوال هایی طرح کنید که به جواب طولانی تری نیاز دارد. 
سوال ها را تکرار نکنید: یکی از ناراحت کننده ترین موضوعات، شنیدن سوالات تکراری مانند «روزت چه طور بود؟»می باشد. پس سعی کنید از خلاقیت خود بهره ببرید و به گونه ای سوال کنید که او متوجه علاقه مندی شما شود. 
با دقت گوش کنید: به محض این که فرزند شما مسئله ای مربوط به مدرسه را بازگو می کند، دست از کار بکشید و با توجه کامل به او گوش بدهید. به کوچک ترین اطلاعات به دست آمده اهمیت دهید. نشان دادن علاقه مندی باعث می شود، فرزندان بیشتر حرف دلشان را به والدین بازگو کنند. 
سعی کنید مکالمه را کش دهید: به جای فضولی یا فشار آوردن از کلماتی مانند جدی، باورم نمی شود استفاده کنید. این کلمات تهدیدکننده نیست و باعث می شود گوینده بیشتر حرف بزند. 
قسمت هایی از حرف های او را تکرار کنید: به عنوان مثال اگر او گفت«من روی سرسره بازی کردم»، شما بگویید: «روی سرسره بازی کردی؟» این نشانه اهمیت دادن به حرف های اوست. 
همکلاسی وی را به منزل دعوت کنید: بیشتر والدین می گویند که می توانند اطلاعات بیشتری را از طریق همکلاسی فرزندشان به دست بیاورند. بنابراین همکلاسی او را به منزل دعوت کنید.به هنگام اطلاعات دادن همکلاسی، فرزند شما نیز به حرف های او اطلاعاتی را اضافه خواهد کرد. 
زمان مناسب را بشناسید: هر کودکی مکان و زمان خاصی برای راحت حرف زدن دارد که باید به آن پی ببرید. 
کنار او بنشینید نه رو به روی او: فرزندان با جمله «بیا بنشینیم و درباره کارهایی که امروز کرده اید، حرف بزنیم» احساس تهدید می کنند. بنابراین کنار او بنشینید و سعی کنید با او حرف بزنید 
به هنگام انجام دادن کاری با او گفت و گو کنید: بعضی کودکان به هنگام انجام دادن کارهای سرگرم کننده مانند بازی بسکتبال، خوردن بستنی، نقاشی کشیدن و... به حرف می آیند 
روز خود را برای آن ها بازگو کنید: توضیح دادن روز کاری خودتان به عنوان یک مادر یا پدر می تواند آن ها را تشویق به توضیح دادن کند.

آموزش نظم به فرزندان

در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار می‌آید.

http://maktoobshop.com/


آموزش نظم

نظم و ترتیب از امور بسیار مهم در زندگی فردی و اجتماعی است و باید آن را از سنین سه یا چهار سالگی به کودکان آموزش داد . نظم و انضباط باید هم در رفتارهای کودک ، تحصیل و کارهای روزمره ی او وجود داشته باشد و هم در فکر و اندیشه و احساسات و عواطف او.


روش های مختلف خانواده ها برای عادت دادن کودک به انضباط

 

در برخی خانواده ها کودکان تحت اوامر سخت و انضباط شدید هستند . برخی دیگر روش تربیتی مورد نظر خود را با شک و تردید به کار می برند . برخی خانواده ها به کودکشان آزادی مطلق می دهند . عده ای از والدین و مربیان هم روش اعتدال را پیش می گیرند و با توجه به شخصیت و توانایی های کودک به برخی از خواسته های او جواب مثبت و به برخی دیگر جواب منفی می دهند.

 

علل مختلف عدم موفقیت والدین در اجرای نظم

 

** ضعف روش تربیتی و آموزش ندادن به کودک

 

** ضعف مقررات انضباطی در خانه

 

** واگذاری مسوولیت سنگین و فوق توانایی بر عهده ی کودک

 

** الگوی نامناسب : والدین بی انضباط ، الگوی نامناسبی برای کودک خواهند بود .

 

** غیبت های طولانی از خانه و مشغله ی زیاد آنها ، باعث عدم کنترل دقیق اجرای مقررات خانه می شود .

 

** گاهی والدین بدون آن که به علت و انگیزه ی کودک توجه کنند ، از اعمال نامعقول او جلوگیری می کنند و هرگز در پی یافتن علل برنمی آیند . اغلب خانواده ها مقررات خود را با عصبانیت و تهدید ومشاجره به کودک یادآور می شوند و برای برقراری نظم از روش اعمال زور استفاده می کنند . بعضی از والدین زمانی که هنوز از نظر جسمی و روحی آمادگی پذیرش بعضی از محدودیت ها و تعهدات در رعایت برخی قوانین را نیافته مقررات انضباطی خود را بر او حکم فرما می سازند .

 

** عده ای از والدین از عواطف و احساسات کودک برای برقراری نظم سوء استفاده می کنند .

 

** برخی والدین کودک را توجیه کننده دوام زندگی زناشویی خود یا علتی برای ادامه ی حیات خود می دانند و سعی دارند کاری نکنند که محبت او را از دست بدهند و جرات ندارند چیزی را از کودک دریغ کنند .

 

تاثیرات بی نظمی در زندگی کودک

 

کودک نامنظم غالبا در سازگاری با محیط کندتر از کودکان دیگر است . عصبانی و زود رنج است و در انجام هر کاری سست و بی اراده است و کارها را نیمه کاره رها می کند و اغلب عجول و هیجانی است .

 

نکاتی که باید دربرقراری نظم و تربیت رعایت شود

 

** مقررات را طوری برقرارکنید که احترام شما و کودکتان ، هردو محفوظ بماند .

 

** مقررات یا محدودیتی که برقرار می کنید نباید به خاطر هوس یا دلخواه شما باشد ، بلکه باید مبتنی براصول تربیتی و سازنده ی شخصیت کودک باشد .

 

** مقررات را نباید توام با خشم و غضب و تهدید وضع کنید .

 

** کودک را باید در رعایت قوانین ، چه از لحاظ عاطفی چه از لحاظ احساسی و رفتاری ، یاری کنید .

 

** اگر کودکتان با مقرارتی که وضع کرده اید مخالفت کرد تعجب نکنید و او را تنبیه ننمایید.


** مقررات باید ساده و قابل فهم ، منطقی و قابل اجرا ، سازگار با اخلاق و دیانت و شرایط اجتماعی باشد و با لحن آرام ، یکنواخت ، دوستانه و در عین حال محکم صادر شود و کودکان از سنین اولیه ی کودکی ، با این لحن و دریافت دستور و اجرای آنها از روی میل مانوس شوند .

 

** دربرقراری نظم و تعیین قوانین انضباطی حتما باید مراحل رشد کودک ، توانایی های جسمانی و روانی و نیازهای او را در نظر بگیرید .

 

** همیشه باید در اجرای انضباط علاقه و محبت خود را به کودک نشان دهید و او را از محبت سیراب کنید .

 

** مقرررات نباید با فریاد و یا التماس همراه باشد .

 

** نباید با دستورات دیگر شما و یا همسرتان منافات داشته باشد .

 

** در وضع مقررات انضباطی باید حتما شرایط و موقعیت کودک را در نظر بگیرید .

 

گاهی والدین به دلایلی مجبور می شوند اجازه ی رفتار ناپسندی را به کودک بدهند ، این دلایل عبارتند از :

 

الف) هنگامی که کودک تازه شروع به یادگیری کرده است ، در صورت سرزدن اشتباه و نقض دستور ، والدین نباید عکس العمل شدیدی نشان دهند .

 

ب) هنگامی که خانواده یا کودک در شرایط خاصی ( نظیر رخ دادن حوادث مختلف ، بیماری ، نقل مکان و جدایی از دوستان و وقوع مرگ یا طلاق در خانواده ) قرار دارد ، در اعمال محدودیت ، باید گذشت داشته باشید و این گذشت ، تا زمانی که موقعیت و شرایط خاص وجود دارد ادامه یابد . مهم ترین مسئله این است .


روش صحیح برقراری نظم

 

** روش استدلال آوردن و منطق است ، در این روش باید روش باید علت مقررات را برای کودک توضیح دهید . معمولا این روش برای نوجوانان موثرتر است .

 

** والدین توقع و انتظارات خود را از کودک با میزان توانایی ها و ضعف های او تطبیق دهند.

 

توصیه های عملی

 

برای عادت دادن خردسالان به نظم باید دو چیز را کاملا به آنها تفهیم کرد :

 

الف) چه رفتاری ناپسند است .

 

ب) چه رفتاری پسندیده است و می توان آن را جانشین رفتار ناپسند کرد .

 

** مقررات انضباطی باید قاطعانه وضع شوند . مقرراتی که با شک و تردید و بی تجربگی وضع شود در کودک مقاومت ایجاد می کند و بین او و شما حالت مبارزه پدید می آید .

 

** هنگام برقراری نظم برای کودک خردسال هرگز به او دستور ندهید بلکه تقاضایتان را به صورت پیشنهاد با او مطرح کنید ، اگر کودک از شما چیزی خواست و شما ناچار بودید او را از آن محروم کنید لااقل آرزویش را محترم بشمارید و بهتر است در این مورد با او هم دردی کنید . برای کودکان بزرگ تر ، قوانین را طوری مطرح کنید که به کودک برنخورد . خیلی مختصر بیان شود و اشاره به شخص کودک نباشد . مثل :« شب های غیر تعطیل بازی با کامپیوتر ممنوع» به جای « شب هایی که درس داری حق نداری با کامپوتر بازی کنی » .

 

** قبل از رفتن به مدرسه بهتر است زمان کار کودک دقیقا تنظیم شود ، اوقات معین و ثابتی برای غذا ، بازی و گردش باید وجود داشته باشد . به کودک یاد داده شود صدای خود را کنترل کند . فریاد زدن و جیغ کشیدن بیش تر نشان دهنده ی اعصاب ناسالم کودک است تا نیاز جسمانی او .

 

در مقابل سرپیچی کودکان از قوانین چه باید کرد ؟

 

نقش خود را در مقام فرد بزرگ سال و مهربان ولی جدی ایفا کنید . عکس العمل تان توام با مشاجره نباشد . کودک را در موقعیتی قرار ندهید که درباره ی ناصحیح بودن مقررات وضع شده با شما بحث کند . کودکی که بر خلاف مقررات عمل کند عصبی و دچار هیجان می شود و شما نباید سبب تشدید هیجان کودک شوید . هرگز با او زور آزمایی نکنید . باید بر علاقه ی کودک به آن کار و علت مخالفتتان تاکید کنید . در مورد خردسالان عمل کردن بیش تر از سخن گفتن موثر است.

منبع: تبیان


مطالب پیشنهادی
مادران شاغل و نگهداری کودکان

تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

کودکمان را با نظم آشتی دهیم

در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار می‌آید.

http://maktoobshop.com/



یکی از مشکلات رایج در بین برخی از کودکان به ویژه در مقطع دبستان، بی توجهی آنها نسبت به امور درسی­شان می­باشد. به طوری که این امر، از یک سو شکایت والدین و از سوی دیگر شکایت معلمان آنها را برانگیخته است. این گروه از کودکان که گاها القابی همچون کم توجه و سربه هوا به آنها نسبت داده می­شود،کودکانی هستند که در بیشتر موارد در انجام تکالیف درسی خود و یا امور محول شده به آنها، سهل انگاری نموده و مرتکب اشتباهات بسیاری می­شوند.


 در بسیاری موارد دیده شده است که حتی در نگهداری وسایل شخصی­شان نیز بی ­مسئولیت بوده و به وفور لوازم خود را گم کرده، بعضا آنها را خراب و یا گم کرده­اند. علل بسیار زیادی در بروز این امر دخیل هستند که از مهمترین آنها بی­توجهی و انتظار بیش از حد والدین از کودک بدون در نظر گرفتن توانایی­ها و پتانسیل­های او می­باشد.


 عوامل دیگری نیز از جمله عدم برنامه­ریزی مناسب برای کودک از سوی والدین و گاها اولیاء مدرسه، روش تدریس یکنواخت و غیرجذاب معلم، مشکلات فکری که کودک با آنها دست به گریبان است، شنیدن صداهای نابهنجار هنگام تدریس معلم، ترس و عدم علاقه کودک به معلم و مدرسه، مشارکت ندادن کودک در کارهای گروهی و... می­باشد. رفع این مشکل، نیاز به همکاری و تعامل دوسویه والدین و معلم کودک دارد. برای این منظور، آنها می­بایست توجه بیشتری به کودک نموده و با او دوستانه و نه از روی خشم و عصبانیت، درباره احساسات و افکارش صحبت نمایند.


 اگر کودک در منزل تکالیفش را به درستی انجام نمی­دهد و سرسری از کنار آن می­گذرد، می­بایست والدین بدون هیچگونه تذکر و یا تهدیدی او را با تکالیف ناقص به مدرسه فرستاده و تکالیف از سوی معلم مورد قبول واقع نگردد. هنگامی که کودک مجبور به نوشتن صحیح تکالیفش گردد، سعی می­کند تا در همان بار اول، دقت و توجه بیشتری برای انجام تکالیف خود صرف نماید و از این طریق دست از بی­دقتی و کم­توجهی به مسائل مختلف بردارد و دست دوستی به سوی نظم و انظباط دراز نماید.


مطالب پیشنهادی

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری