در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
نظم و ترتیب از امور بسیار مهم در زندگی فردی و اجتماعی است و باید آن را از سنین سه یا چهار سالگی به کودکان آموزش داد . نظم و انضباط باید هم در رفتارهای کودک ، تحصیل و کارهای روزمره ی او وجود داشته باشد و هم در فکر و اندیشه و احساسات و عواطف او.
روش های مختلف خانواده ها برای عادت دادن کودک به انضباط
در برخی خانواده ها کودکان تحت اوامر سخت و انضباط شدید هستند . برخی دیگر روش تربیتی مورد نظر خود را با شک و تردید به کار می برند . برخی خانواده ها به کودکشان آزادی مطلق می دهند . عده ای از والدین و مربیان هم روش اعتدال را پیش می گیرند و با توجه به شخصیت و توانایی های کودک به برخی از خواسته های او جواب مثبت و به برخی دیگر جواب منفی می دهند.
علل مختلف عدم موفقیت والدین در اجرای نظم
** ضعف روش تربیتی و آموزش ندادن به کودک
** ضعف مقررات انضباطی در خانه
** واگذاری مسوولیت سنگین و فوق توانایی بر عهده ی کودک
** الگوی نامناسب : والدین بی انضباط ، الگوی نامناسبی برای کودک خواهند بود .
** غیبت های طولانی از خانه و مشغله ی زیاد آنها ، باعث عدم کنترل دقیق اجرای مقررات خانه می شود .
** گاهی والدین بدون آن که به علت و انگیزه ی کودک توجه کنند ، از اعمال نامعقول او جلوگیری می کنند و هرگز در پی یافتن علل برنمی آیند . اغلب خانواده ها مقررات خود را با عصبانیت و تهدید ومشاجره به کودک یادآور می شوند و برای برقراری نظم از روش اعمال زور استفاده می کنند . بعضی از والدین زمانی که هنوز از نظر جسمی و روحی آمادگی پذیرش بعضی از محدودیت ها و تعهدات در رعایت برخی قوانین را نیافته مقررات انضباطی خود را بر او حکم فرما می سازند .
** عده ای از والدین از عواطف و احساسات کودک برای برقراری نظم سوء استفاده می کنند .
** برخی والدین کودک را توجیه کننده دوام زندگی زناشویی خود یا علتی برای ادامه ی حیات خود می دانند و سعی دارند کاری نکنند که محبت او را از دست بدهند و جرات ندارند چیزی را از کودک دریغ کنند .
تاثیرات بی نظمی در زندگی کودک
کودک نامنظم غالبا در سازگاری با محیط کندتر از کودکان دیگر است . عصبانی و زود رنج است و در انجام هر کاری سست و بی اراده است و کارها را نیمه کاره رها می کند و اغلب عجول و هیجانی است .
نکاتی که باید دربرقراری نظم و تربیت رعایت شود
** مقررات را طوری برقرارکنید که احترام شما و کودکتان ، هردو محفوظ بماند .
** مقررات یا محدودیتی که برقرار می کنید نباید به خاطر هوس یا دلخواه شما باشد ، بلکه باید مبتنی براصول تربیتی و سازنده ی شخصیت کودک باشد .
** مقررات را نباید توام با خشم و غضب و تهدید وضع کنید .
** کودک را باید در رعایت قوانین ، چه از لحاظ عاطفی چه از لحاظ احساسی و رفتاری ، یاری کنید .
** اگر کودکتان با مقرارتی که وضع کرده اید مخالفت کرد تعجب نکنید و او را تنبیه ننمایید.
** مقررات باید ساده و قابل فهم ، منطقی و قابل اجرا ، سازگار با اخلاق و دیانت و شرایط اجتماعی باشد و با لحن آرام ، یکنواخت ، دوستانه و در عین حال محکم صادر شود و کودکان از سنین اولیه ی کودکی ، با این لحن و دریافت دستور و اجرای آنها از روی میل مانوس شوند .
** دربرقراری نظم و تعیین قوانین انضباطی حتما باید مراحل رشد کودک ، توانایی های جسمانی و روانی و نیازهای او را در نظر بگیرید .
** همیشه باید در اجرای انضباط علاقه و محبت خود را به کودک نشان دهید و او را از محبت سیراب کنید .
** مقرررات نباید با فریاد و یا التماس همراه باشد .
** نباید با دستورات دیگر شما و یا همسرتان منافات داشته باشد .
** در وضع مقررات انضباطی باید حتما شرایط و موقعیت کودک را در نظر بگیرید .
گاهی والدین به دلایلی مجبور می شوند اجازه ی رفتار ناپسندی را به کودک بدهند ، این دلایل عبارتند از :
الف) هنگامی که کودک تازه شروع به یادگیری کرده است ، در صورت سرزدن اشتباه و نقض دستور ، والدین نباید عکس العمل شدیدی نشان دهند .
ب) هنگامی که خانواده یا کودک در شرایط خاصی ( نظیر رخ دادن حوادث مختلف ، بیماری ، نقل مکان و جدایی از دوستان و وقوع مرگ یا طلاق در خانواده ) قرار دارد ، در اعمال محدودیت ، باید گذشت داشته باشید و این گذشت ، تا زمانی که موقعیت و شرایط خاص وجود دارد ادامه یابد . مهم ترین مسئله این است .
روش صحیح برقراری نظم
** روش استدلال آوردن و منطق است ، در این روش باید روش باید علت مقررات را برای کودک توضیح دهید . معمولا این روش برای نوجوانان موثرتر است .
** والدین توقع و انتظارات خود را از کودک با میزان توانایی ها و ضعف های او تطبیق دهند.
توصیه های عملی
برای عادت دادن خردسالان به نظم باید دو چیز را کاملا به آنها تفهیم کرد :
الف) چه رفتاری ناپسند است .
ب) چه رفتاری پسندیده است و می توان آن را جانشین رفتار ناپسند کرد .
** مقررات انضباطی باید قاطعانه وضع شوند . مقرراتی که با شک و تردید و بی تجربگی وضع شود در کودک مقاومت ایجاد می کند و بین او و شما حالت مبارزه پدید می آید .
** هنگام برقراری نظم برای کودک خردسال هرگز به او دستور ندهید بلکه تقاضایتان را به صورت پیشنهاد با او مطرح کنید ، اگر کودک از شما چیزی خواست و شما ناچار بودید او را از آن محروم کنید لااقل آرزویش را محترم بشمارید و بهتر است در این مورد با او هم دردی کنید . برای کودکان بزرگ تر ، قوانین را طوری مطرح کنید که به کودک برنخورد . خیلی مختصر بیان شود و اشاره به شخص کودک نباشد . مثل :« شب های غیر تعطیل بازی با کامپیوتر ممنوع» به جای « شب هایی که درس داری حق نداری با کامپوتر بازی کنی » .
** قبل از رفتن به مدرسه بهتر است زمان کار کودک دقیقا تنظیم شود ، اوقات معین و ثابتی برای غذا ، بازی و گردش باید وجود داشته باشد . به کودک یاد داده شود صدای خود را کنترل کند . فریاد زدن و جیغ کشیدن بیش تر نشان دهنده ی اعصاب ناسالم کودک است تا نیاز جسمانی او .
در مقابل سرپیچی کودکان از قوانین چه باید کرد ؟
نقش خود را در مقام فرد بزرگ سال و مهربان ولی جدی ایفا کنید . عکس العمل تان توام با مشاجره نباشد . کودک را در موقعیتی قرار ندهید که درباره ی ناصحیح بودن مقررات وضع شده با شما بحث کند . کودکی که بر خلاف مقررات عمل کند عصبی و دچار هیجان می شود و شما نباید سبب تشدید هیجان کودک شوید . هرگز با او زور آزمایی نکنید . باید بر علاقه ی کودک به آن کار و علت مخالفتتان تاکید کنید . در مورد خردسالان عمل کردن بیش تر از سخن گفتن موثر است.
منبع: تبیان
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
آدم های خیلی منظم معمولاً خیلی وسواسی و ایرادگیر هستند. این خیلی آزار دهنده است.
فروید این وسواس را ناشی از آن می داند که فرد توسط پدر یا مادری کم صبر و کم حوصله تربیت شده باشد. چه حق با فروید باشد یا نباشد، تشخیص غیر متعصبانه آن در عمل غیر ممکن است.
این ایده که افراد منظم باور دارند که قدرت نفی کردن و رد کردن قانون های اساسی طبیعت در دست آنهاست، خیلی مشکل ساز است. این افراد تصور می کنند که وقتی یکبار همه چیز را در جای مناسب خود قرار دهند، فراتر از رانش قاره ها و توسعه و گسترش زمین است. اما دومین قانون ترمودینامیک می گوید زندگی به سمت بی نظمی در حرکت است، نه نظم—یعنی هیچ کــس تا به حال شیر را روی زمین نریخته تا برگشتنش را به ظرف آن تماشا کند. به طورخلاصه، تقریباً غیر ممکن است که فردی منظم باشیم اما هنوز هم کارهایی خارج منظم بودن انجام دهیم.
اما منظم بودن، مسئله ای کاملاً متفاوت است. همه ما می توانیم هر از گاهی یک ساعت وقت بگذاریم و نظم و ترتیبی به کارهایمان دهیم. به همین دلیل در این مقاله تصمیم گرفته ایم 4 مرحله مهم در این راه را به شما آموزش دهیم. بدون اعمال توجه بیشتر، منظم نخواهید شد. اما ماهی یکی دوبار، بعد از اینکه دیدید همه چیز دور و برتان درهم برهم و به هم ریخته شده است، به این چهار مرحله ایجاد نظم برگردید.
قدم اول: از وسائل و اموالتان صورت برداری کنید
همه چیز را کنار هم بیاورید و ببینید وضعیت بی نظمی و در هم برهمی اوضاع از چه قرار است. اگر مشغول مرتب کردن و منظم کردن میز کارتان هستید، همه چیز را از روی میز و داخل کشوها برداشته و روی زمین بریزید. اگر کمدتان را می خواهید مرتب کنید، آن را هم کاملاً خالی کرده و محتویاتش را روی زمین بریزید. هر چه که هست باید صحنه را کاملاً خالی و پاک کنید چون می خواهیم همه چیز را از نو شروع کنیم.
یک ورق و خودکار برداشته یا یک فایل جدید در کامپیوتر ایجاد کنید و در آن لیستی از همه وسائل و موجودیات بردارید. نگران این نباشید که چه چیزهایی را لازم است بیرون بریزید و کدام ها را نگه دارید. فقط این لیست را درست کنید.
قدم دوم: حذف کردن غیرضروری ها
با استفاده از لیستی که در مرحله قبل تهیه کردید، باید قبل از هرگونه نظم دهی دوباره، کمی از بار این لیست کم کنید. درغیر اینصورت فقط وقتتان را تلف می کنید. برای این منظور باید معیاری تعیین کنید که برحسب آن بفهمید کدامیک از وسائلتان را لازم دارید و کدامها را ندارید.
این مرحله خیلی مرحله سختی است. بیرون انداختن وسائل برای همه دشوار است. همه ما دوست داریم همه چیزمان را تا ابد الدهر نگه داریم. اجازه بدهید کارتان را کمی راحت تر کنم. برای روی میز کارتان، هر چیز را که بیشتر از یک ماه است از آن استفاده نکرده اید را دور بریزید. البته نمی توانید پیشبینی کنید که این ماه لازمتان می شود یا نه. برای کمد و کشوها هم وضع به همین صورت است. مطمئناً لباسهایی را در کمدتان پیدا می کنید که حتی یکبار هم نپوشیده اید. درست است؟ پس نگه داشتن آن هیچ فایده ای ندارد. دور ریختن لباسهای کهنه و از قیافه افتاده که دیگر نیاز به تذکر ندارد.
قدم سوم: تعیین جا برای هر یک از وسائل
حالا که وسائل غیر ضروری را دور ریخته اید، آنچه که باقی مانده را باید در فضایی که دارید جاسازی کنید. نکته مهم این است که به چه صورت باید این وسائل را گروه بندی کنید که دیگر به سیستم قبلیتان دچار نشوید. روشی که انتخاب می کنید، تاحدی تعیین می کند که تا چه مدت می توانید این نظم و ترتیب را حفظ کنید. سعی کنید چیزهای مشابه را با هم دسته بندی کنید تا وقتی جای جدیدی برای آنها پیدا می کنید خیلی خوب و مرتب کنار هم قرار گیرند و استفاده از آنها ساده تر باشد.
قدم چهارم: جمع کردن دوباره دسته های وسائل در یک توالی منطقی
تا اینجا تقریباً کارتان تمام شده است. فقط یک مرحله باقی مانده که در این مرحله باید همه آن وسائل را دوباره به جای خود برگردانید. قبل از انجام اینکار، از بهترین و کارآمدترین روش استفاده کنید، روشی که به خاطر نگه داشتن آن چندان ساده نباشد اما کارآمد باشد. به ترتیب حروف الفبا، از بزرگ تا کوچک، به ترتیب اولویت و...هر روشی را که انتخاب می کنید باید مناسب شما باشد طوریکه حداقل یک هفته تا یک ماه آینده را بتوانید این نظم را حفظ کنید.
در این مرحله آخر است که سعی می کنید به دنیای بی نظمتان کمی نظم وارد کنید، نظمی که تا اغتشاش و ریخت و پاش دوباره حداقل چند صباحی پا بر جا باشد.
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس