خیلی ها بارها از من سوال کرده اند که آیا می توان دوباره به وضع سابق برگشت؛ یعنی همه چیز دوباره مثل روز اول آشنایی یا روز اول عاشق شدنمان شود؟
پاسخ من این است: شما نمی توانید برای تمام عمر عاشق شوید. بالاخره یک روز می آید که از عشق بیرون می آیید. تغییر تنها مسئله دائمی و ثابت در دنیاست. زندگی همیشه آنطوری که هست نمی ماند.
به دلیل همین تغییر است که زندگی همیشه زیبا است.
اما به خاطر ایمانتان می توانید تا پایان عمر کنار هم بمانید.
برای اینکه رابطه تان را بادوام نگه دارید، باید یاد بگیرید چطور به دعواها و مشاجراتتان پایان داده و اختلافات را از میان بردارید.
1. مراقب اوقاتی باشید که می خواهید با قدرت هر چه تمامتر حرف خودتان را به کرسی بنشانید.
از بحث کردن با او درمورد اینکه کجا می رود و کجا می آید، چرا برای بچه ها به اندازه کاف یوقت نمی گذارد، چرا آنطور که شما دوست دارید جلوی دوستانتان رفتار نمی کند، چرا مدل موهایش را آنطوری درست می کند و از این قبیل، خودداری کنید.
باید بفهمید که با این کارها فقط می خواهید همسرتان را آنطور که خودتان دوست دارید بسازید، نه طوری که خودش دوست دارد زندگی کند.
2. بدانید که وقتی احساس آزردگی یا رنجیدگی می کنید، این احساس واکنش خودتان است.
یک روز صبح ممکن است با حس ناراحتی به سر کار بروید، یا به خاطر یک تجربه بد، احساس کنید که اعتماد به نفستان به شدت پایین آمده است.
همسرتان جلو می آید و در آغوشتان می گیرد، و بعد حس خوبی نسبت به خودتان پیدا می کنید.
اما امروز نه. امروز دچار تردید، اضطراب و ناامنی درمورد خودتان شده اید و عمل همسرتان را اشتباه می گیرید و ناراحت می شوید. اینجاست که دعواها و قهر کردن ها شروع می شود.
پس یادتان باشد. اگر احساس می کنید از نظر عاطفی ناراحت و آزرده خاطر هستید، همه اش به خاطر رفتار و حرف های دیگران نیست، به رفتار و واکنش خودمان هم بستگی دارد.
3. به خودتان یادآور شوید که قدرت متوقف کردن همه چیز را دارید.
اگر دوست داشته باشید با واقعیت روبه رو شوید و واکنشی درست و مناسب انتخاب کنید، مطمئناً خواهید توانست رابطه تان را با همسرتان بادوام نگه دارید.
این را همیشه به یاد داشته باشید: هیچ کس به مسائل آنطور که واقعاً هست واکنش نشان نمی دهد، بلکه به تصاویر و افکاری از آن مسئله که ساخته و پرداخته خودشان است واکنش نشان می دهند.
اکثر اوقات، رفتار و واکنش های همسر شما واقعاً به منظور ناراحت کردن یا دلسرد کردن شما نیست، فقط به این دلیل است که او آن مسئله یا مشکل را به طریقی متفاوت از شما می بیند و درک می کند.
همیشه از خودتان بپرسید، چرا او (همسرتان) اینطور رفتار کرده است؟
4. نظرات خودتان را به واقعیت نچسبانید.
واقعیت: خانمتان می خواهد کمی آزادی بیشتری داشته باشد و کمی از شما فاصله بگیرد. نظر شما: رابطه ما دیگر هیچ اهمیتی برای او ندارد.
واقعیت: دوست پسرتان غذایی که خودش دوست دارد را سفارش می دهد. نظر شما: او هیچوقت فکر نمی کند که من امروز دوست دارم چه بخورم.
واقعیت: شوهرتان از سر کار که برمی گردد لباسهایش را روی تخت ولو می کند. نظر شما: این کار را عمداً برای اذیت کردن من انجام می دهد.
با این طور فکر کردن آشوبی راه می اندازید. همین مسائل پیش پا افتاده است که منجر به جر و بحث و دعواهای شدید می شود.
از خودتان بپرسید، آیا دارید به نظرات خودتان واکنش می دهید؟
5. با خودتان تمرین کنید که بتوانید همسرتان را با شخصیت خود تحت تاثیر قرار دهید.
یک چیز را می دانید؟ خیلی از آدم ها خودشان را آنقدر پست و ناتوان می بینند که فکر می کنند نمی توانند یک دعوا و مرافعه با همسرشان را حل کنند.
پس چه می کنند؟ به این دعوا و مشاجره همینطور ادامه میدهند.
فقط کافی است به خودتان یادآور شوید که دو نفر آدم متفاوت، ممکن است به شکل متفاوتی به یک مسئله نگاه کنند. اگر دیدید که به خاطر یک مسئله خیلی کم اهمیت به دعوا و مشاجره ادامه می دهید، تصمیم بگیرید که همان موقع این بحث الکی را متوقف کنید. با خودتان بگویید که ارزشش را ندارد به خاطر موضوع به این کم اهمیتی، رابطه فوق العاده خودتان را خراب کنید.
یادتان باشد، یک رابطه لزوماً به این معنا نیست که هیچوقت نباید با طرف مقابلتان
نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی چه نقشی دارد؟
شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان چه تاثیری دارد؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
دقیقا منظور از ناسازگاری یا اختلاف نظر چیست؟ برای بسیاری از ما معنی ناسازگاری "خشم" است. " تهاجم " و " خصومت" است. اختلاف و ناسازگاری یکی از بخش های گریز ناپذیر و لازم تجربه بشری است.
گاهی اوقات نیاز شما با نیاز همسرتان برخورد دارد. مثلا شما و همسرتان پس انداز کوچکی دارید. او می خواهد اتومبیل تازه ای بخرد و شما می خواهید آن را در زمین یا ملک سرمایه گذاری کنید. و یا این که شما می خواهید در آینده نزدیکی بچه ای داشته باشید و شوهرتان می خواهد چند سال دیگر صبر کند.
چرا این همه مردم از اختلاف هراس دارند؟ وضعیت هایی که در زندگی مان دربردارنده اختلاف با دیگران هستند ، بیش از هر چیز دیگر سبب ترس و فشار عصبی می شوند. نمی خواهیم ببازیم. می ترسیم رابطه مان آسیب ببیند. بیشتر ما آموخته ایم که از اختلاف هم مانند خشم و اضطراب باید پرهیز کرد. به روی خود نیاورد و آن را بیان نکرد. همه ما شنیده ایم که مردم می گویند: " در تمام سال های ازدواجمان ما هرگز هیچ عدم توافق جدی نداشته ایم" در حقیقت این آدم ها می گویند که اختلافاتشان هیچ وقت ظاهر نشده و به رو نیامده اند. آن ها خودشان خواسته اند که یا اصلا نفهمند که اختلافی با هم دارند و یا از راه های غیر مستقیم روی آن عمل کرده اند.
یک روش برای حل اختلاف وجود دارد که لازمه اش برنده شدن یکی به قیمت باخت دیگری است که اساسش بر تحمیل قدرت است و همیشه یک نفر می برد و یک نفر می بازد. از این روش اختلافات پنهان به صورتی مثبت و سازنده به سطح نمی آید.
در این وضعیت تو در رابطه برای رسیدن به نیازهایت از قدرت خودت به قیمت باخت دیگری استفاده می کنی. تو حرف خودت را پیش می بری. در نتیجه دیگری می رنجد و رنجش او به تو هم می رسد. از آن جا که نیاز او برآورده نشده او احساس بی عدالتی می کند . واکنش همسرت نسبت به عمل تو کاملا قابل پیش بینی است. مثل:
- از تو انتقاد می کند
- سعی می کند در راه برآورده شدن دیگر نیازهایت کارشکنی کند
- به تو دروغ می گوید
- اغلب پنهانی خواسته های خود را عملی می کند و به خواسته های دیگر تو توجهی نمی کند.
- دیگر نیازهای مهمش را با تو در میان نمی گذارد.
وقتی به قیمت باخت دیگری به نیازت می رسی ، رابطه صدمه می بیند. مشاوران ازدواج می گویند که کمتر ازدواجی است که بتواند تحت فشار زورگویی یکی از دو طرف به دیگری چندان دوام بیاورد. دیر یا زود یک حالت انفجار در کسی که تحت فشار دیگری و در موضع ضعیف، رنجش های خود را فرو برده به وجود می آید.
وقتی شما می بازید و تسلیم می شوید، حالا شما از دیگری رنجیده اید. این روش بیشتر از طرف کسانی به کار گرفته می شود که می خواهند از اختلاف پرهیز کنند. آن ها صلح را به هر قیمتی ترجیح می دهند.مسئله این است که آن ها برای این صلح قیمت بالایی می پردازند.
از آن جا که شما به نیازهای خود نمی رسید، ممکن است دچار بسیاری از این واکنش ها بشوید:
- شما نسبت به همسرتان احساس رنجش و خشم می کنید.
- شما به تدریج از چنین رابطه ای خود را کنار می کشید.
- شما احساس یأس و نگرانی می کنید که نتیجه نرسیدن به خواسته هایتان است.
- شما از اختلافات آینده جلوگیری می کنید.
- به تدریج احساس بی تفاوتی و افسردگی می کنید.
- اغلب پنهانی از جهات دیگر به نیازهای خود می رسید.
- تصمیم می گیرید بعدا برنده شوی، تلافی کنید
- احترام به خود و عزت نفس خود را از دست می دهید.
روشی که ما پیشنهاد می کنیم، اساس آن عدم استفاده از قدرت است. می توان در روابط انسانی اختلاف را به صورت آشکارا و صادقانه حل کرد؛ که هر دو طرف بتوانند به نیازهای خودشان برسند و هیچ کس مجبور نیست ببازد. از این راه می توان به نیازهای متقابل رسید.
بعضی از منافع کاربرد روش بدون باخت از این قرارند:
- باعث می شوند که اختلافات بیان شوند و منصفانه حل شوند
- هر شخصی خودش مسئولیت رسیدن به خواسته های خود را به عهده می گیرد، اما نه به حساب دیگران.( عدم اشتیاق به باخت یک عامل کلیدی است)
- وقتی مسئله ای به صورت منصفانه حل شد دیگر تکرار نمی شود.
- وقتی هر دو طرف ، در تصمیم گیری برای حل مشکلی شرکت داشته باشند بیشتر به انجام آن متعهد می شوند، تا این که آن تصمیم به آن ها تحمیل شده باشد.
- با یکدیگر احساس نزدیکی و عشق بیشتری می کنند. رنجش و دشمنی ناپدید می شود.
اختلافات ممکن است سالم باشند.می توانند به صورت نیرویی مثبت در زندگی مان وجود داشته باشند. می تواند به صورت دعوت به ایجاد ارتباطی منطقی، به وجود آورنده موقعیتی برای شرکت در یک روبه رویی آشکار و صادقانه باشد. آن ها می توانند با حل سوء تفاهمات جوّ ارتباط را پاک کرده و آدم ها را به هم نزدیک تر سازند.
در حقیقت عدم توافق ها در ارتباطات بسیار مفید تر از توافق است. چون به وجود آورنده تغییرات و رشد سالم در انسان ها هستند. بدون اختلاف ، تغییر و پیشرفتی در رابطه به وجود نیامده و زندگی یکنواخت و خسته کننده می شود. به اختلافات می توان بسیار مثبت نگریست. رابطه با همسرتان می تواند از طریق حل موثر اختلاف به رشد برسد.
در مقاله بعدی به راه حل های رفع اختلاف بدون باخت اشاره می کنیم.
چگونه می توان جلوی آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست را گرفت؟
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد کدامند؟
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
«اختلاف» بخش جدایی ناپذیر زندگی زناشویی است و به خودی خود برای زندگی زناشویی خطرناک نیست، آنچه می تواند خطرناک باشد نحوه مواجهه همسران با اختلافاتشان است. اگر اختلافات به درستی حل نشود می تواند زندگی زناشویی را دچار بحران های جدی کند.
زوجین در مواجه با این اختلافات و تعارضات معمولا سه نوع برخورد دارند:
نوع اول: از صحبت کردن در باره اختلافات اجتناب می کنند و معتقدند مشکل خود به خود حل خواهد شد .
نوع دوم: واکنش های هیجانی و افراطی بروز می دهند؛ برای مثال با یکدیگر دعوا می کنند و درگیری های مکرر ایجاد می شود.
اما به کارگیری هر یک از روش های گفته شده نه تنها مشکل را حل نمی کند بلکه تنش و نارضایتی را در خانواده بیشتر می کند و مشکلات و اختلافات روز به روز پیچیده تر می شود.
اما برخی از همسران از راه حل دیگری برای حل اختلافات خود استفاده می کنند:
نوع سوم: اختلافات و تعارضات بین خود رابه صورت اصولی ومنطقی حل می کنند. حل اختلافات زناشویی قواعد واصولی دارد که در ادامه به مهم ترین آن اشاره می شود:
- زمان و مکان مناسبی را برای صحبت در باره اختلافتان در نظر بگیرید.
- وقتی که خسته، گرسنه یا عصبانی هستید زمان مناسبی برای گفت و گو و حل مشکل نیست. همچنین در محیط های پر سر و صدا و یا در حضور دیگران به ویژه فرزندانتان از بحث کردن اجتناب کنید.
- احساس منفی خود را بیان کنید.
- گاهی اوقات زوجین هنگام اختلاف و مشکل به جای بیان ناراحتی و خشم خود، آن احساس را به نمایش می گذارند. مثلا اخم می کنند، حرف نمی زنند، داد و فریاد می کنند و... نکته مهم این است که اگر ناراحتی خود را به زبان نیاورید، همسرتان متوجه نمی شود که شما چه احساسی دارید. به جای نمایش احساسات با رفتارهای ناسنجیده با کلمات مناسب احساس خود را بیان کنید. با بیان احساسات خود، زمینه مناسبی را برای حل مشکلی که چنین احساساتی را در شما به وجود آورده است، فراهم می کنید.
- مراقب کلام خود باشید.
- تحقیر ، توهین، تهدید، سرزنش و پرخاشگری نکنید. اگر صدایتان بلندتر شده یا تند و با پرخاشگری صحبت می کنید کمی مکث کنید تا آرام شوید و سپس به صحبت هایتان ادامه دهید .
- اختلافات گذشته را به میان نکشید.
آن چه که در شرایط معمول مانع از حل اختلاف می شود آن است که معمولا پس از بروز یک اختلاف، زوجین مشکلات قبلی و قدیمی را هم به میان می آورند. این موقعیت تنها باعث پیچیده تر شدن مشکلات می شود، طوری که دیگر هیچ راهی برای حل مشکل اصلی باقی نمی ماند. سعی کنید هر دفعه درباره یک موضوع بحث کنید و تنها روی آن موضوع تمرکز داشته باشید.
- مسئله ای که بر سر آن اختلاف نظر دارید را دقیقا مشخص کنید.
- مشکل اصلی را پیدا کنید و دقیقا بدانید که در باره چه موضوعی با همسرتان بحث می کنید و اختلاف اصلی چیست. بازکردن و تشریح مشکل به شما و همسرتان یک نمای کلی از مسئله می دهد. تعریف دقیق و روشن مسئله گام مهمی برای حل آن است.
- به خواسته های خود و همسرتان توجه کنید.
دقت کنید هر دو چه می خواهید؟ هر دو نیازها و خواسته هایتان را بیان کنید. سعی کنید نظراتتان را به همسرتان تحمیل نکنید. مشکل را از زاویه دید همسرتان نیز ببینید و خواسته ها و نگرانی هایش را در باره مشکل موجود درک کنید.
- در باره این که چگونه هر یک از شما در ایجاد مشکل موجود سهیم هستید، صحبت کنید.
بسیاری از زوجین در هنگام بحث کردن، سعی می کنند ثابت کنند که مقصر نیستند و حق با آنان است و علت مشکلات ایجاد شده همسرشان است و او مقصر اصلی است. دقت کنید هیچ مشکلی با متهم شناختن همسرتان حل نخواهد شد و تنها با این عمل او را در موضع دفاع قرار می دهید و اختلافتان پیچیده تر می شود. صادقانه سهم خود را در ایجاد و تداوم مشکل بررسی کنید و در باره آن با همسرتان صحبت کنید، این رفتار شما باعث می شود او نیز اشتباه های خود را در ایجاد مشکل راحت تربیان کند.
- مشخص کنیدکه هر یک از شما برای حل مشکل چه اقداماتی را انجام می دهد.
- به همسرتان نگویید او چه کار می تواند بکند، در عوض به او بگویید که چه کاری از دست خودتان ساخته است. سوالاتی مانند؛ " فکر می کنی چه کمکی از دست من بر می آید؟" و " دوست داری من چه کار کنم؟" کمک کننده است. بعد از آن که برای مشکلات تان راه حلی پیدا شد و هر دو با آن موافق بودید ، ببینید چگونه توانستید به جای طفره رفتن و پرخاشگری علت اصلی مشکل تان را پیدا کنید و به راه حل مناسبی دست یابید. صحبت در باره این موضوع باعث می شود که هر دوی شما بیاموزید درزمان بروز مشکل چگونه با یکدیگر برخورد کنید و به نتیجه دلخواه دست یابید.
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
دسترسی به مقالاتی در رابطه با سلامت ( پزشکی، بهداشتی، محیط زیست و...) جهت ارائه به اداره، دانشگاه و...
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
امروز یک آقای 27 ساله به من زنگ زد. توی صداش هم ناراحتی بود و هم بغض. ازش خواستم بیشتر خودش رو معرفی کنه، گفت : من مجید هستم، 3 ساله که با دختری که دوستش داشتم و با هم دوست بودیم ازدواج کردم. الان یک دختر 2 ساله هم دارم، توی یک شرکت کار میکنم و حدود 400 هزار تومان در ماه درآمد دارم که 300 هزار تومانش رو قسط میدم و بقیهاش میمونه برای زندگیم. ( با خودم فکر کردم که با این مقدار پول و با داشتن یک بچه حتما فشار زیادی رو تحمل میکنه)
ادامه داد که: خیلی خستهام.از دعواها و بحثهایی که با همسرم میکنم. از صبح مشغول کارم و هزاران تنش رو تحمل میکنم و شب هم که دائما در حال دعوا با همسرم هستم.همسر من یکم عصبی و دنبال بهانه میگرده. بخدا از بس دعوا کردیم دیگه بریدم(زد زیر گریه. خانمهای زیادی وقتی با من صحبت میکنند گاهی اشک میریزند، اما آقایون احتمالا به خاطر غرورشون بغضها رو قورت می دن. وقتی دیدم اینقدر دلش پر، اجازه دادم گریه کنه و بدور از مرد بودنش یکم خودش رو تخلیه کنه)گفتم مجید خان بحثهای شما بیشتر در چه مواردی؟
گفت: بخدا نمیدونم، خودم هم گم کردم و نمیفهمم چی باعث این دعواها میشه.ولی زندگیمو دوست دارم و میخوام حلش کنم. از طرفی دختر کوچکم که گناهی نداره.چه کاری انجام بدم؟
شما و همسرتون نیاز به استفاده از یک مشاوره روانشناسی به صورت حضوری دارید. گاهی ما توی زندگی اینقدر دچار فشار و تنش میشیم که احساس میکنیم هیچ راهی جلوی پامون نیست، غافل از اینکه میتونیم با یک متخصص، مشاوره کنیم. نقشی که مشاوره روانشناسی برای شما داره به این صورت هست که، هم به صورت انفرادی و هم بصورت 2 نفره با شما و همسرتون صحبت میکنه. گاه به دلایل جزئی همسران با هم مشاجره میکنند و چون از پیدا کردن راه حل خسته شدند، نمی تونن بطور مؤثری مشکلشان را حل کنند. در این مواقع وقتی نفر سومی به عنوان مشاور وارد میشه به هردو آنها کمک میکنه باصبر وآرامش ریشه بحثهای خود را پیدا کنند. تأثیر مفید دیگری که مشاوره روانشناسی برای حل مشکل زوجین دارد، این است که بعد از اینکه ریشه مشکل پیدا شد، و معلوم شد که نقش هرکدام از طرفین در این دعواها به چه صورت است، شروع به دادن راهکارهایی برای جایگزین کردن رفتارهای درست بجای عادتهای قبلی نادرست میکند. مثل آموزش مهارت کنترل خشم ،که دلیل بسیاری از مشکلات زناشویی است.
پس گاهی ما برای رفع مشکلات خود و رابطهمان نیاز به فرد متخصصی داریم که راهنماییمان کند و زندگیمان را از فروپاشی حفظ کند. اگر هر دو طرف تمایل و انگیزه لازم را برای حل مشکلشان داشته باشند، میتوانند با استفاده از مشاور روانشناسی بر مشکلشان پیروز شوند.در گرفتن این مشاوره شما مطمئن هستید که با فردی که از تخصص و تجربه مورد نیاز بهرهمند است صحبت میکنید.
برای کمک گرفتن از مشاوره روانشناسی قبل از ایجاد مشکلات عمیقتر اقدام کنید و از زندگی آرامتر بهره ببرید.
مشاور روانشناسی: مریم ناهیدی
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
احساس خوشبختی در برخی افراد آن قدر نسبی است که با کوچک ترین اتفاقی رنگ عوض می کند. یک زوج جوان در شرایطی می توانند در مسیر آینده به درستی گام بردارند که در مورد بدیهیات و اصول اولیه زندگی خود به نتیجه و اشتراک نظر رسیده باشند. به دنبال رعایت این اصل مهم است که آن ها می توانند به موضوعاتی مثل بچه دار شدن بیندیشند.
به گزارش نیک صالحی به نقل از خراسان ؛ اگر زن و شوهری رابطه متزلزل داشته باشند و شاخصه اصلی رابطه خوب زناشویی را نداشته باشند، تولد فرزند به آن ها کمکی نخواهد کرد و اگر شرایط عاطفی مناسبی داشته باشند رابطه آن ها مستحکم تر می شود. چیزی که مهم است خود رابطه است که باید از ابتدا خوب شکل گرفته باشد و رضایت نسبی در زندگی وجود داشته باشد. این طرز فکر که وجود بچه در زندگی موجب از بین رفتن اختلافات زناشویی می شود قابل تعمیم نیست و از سوی دیگر، ممکن است موجب ایجاد اختلافات جدیدی هم بشود.
البته در فرهنگ ما ایرانیان و به خصوص در باور ما مسلمانان فرزندآوری امری مقدس و سفارش شده است، همچنین احادیث و روایات زیادی نیز درباره برکات حضور فرزند در خانواده ذکر شده است که کاملا به آن ها باور داریم و این مسئله که اختلافات اساسی زناشویی که می توانند زندگی را از هم بپاشاند باید قبل از به دنیا آمدن فرزند حل شود، منافاتی با این باور دینی ما ندارد.
همه ما اذعان داریم که بچه دار شدن، احساس معنوی مادر بودن و مسئولیت شیرین پدر شدن را به وجود می آورد که نمی توان آن را با هیچ نعمت دیگری مقایسه کرد.
لذا بهتر است قبل از بچه دار شدن تمام جوانب را بررسی کنید و اطمینان یابید که رابطه شما با همسرتان آن قدر گرم هست که فضایی امن و آرام برای فرزندتان فراهم کند.
ضمن این که رضایت هر دو نفر برای بچه دار شدن شرط است زیرا در غیر این صورت، پذیرش مسئولیت های والدینی به راحتی انجام نمی گیرد.
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس