مشاور خانواده/ دکتر سیدعلی آذین/متخصص پزشکی اجتماعی و مسوول کلینیک سلامت جنسی مرکز درمان ناباروری ابنسینا
ازدواج و تنوعطلبی جور درمیآیند؟
در ستون «مشاور خانواده» این هفته به پاسخ سوال آقای 31سالهای که مشکلشان را از طریق پیامک با «سلامت» در میان گذاشته و راهنمایی خواستهاند، میپردازیم: «من مردی متاهل و ?? ساله هستم که ? سال است ازدواج کردهام. از همسرم از هر لحاظ راضیام و هر دو تحصیلات عالی در سطح دکتری داریم ولی به دلیل ادامه تحصیل هنوز فرزندی نداریم...
مشکلی که وجود دارد و من خیلی از آن رنج میبرم، این است که احساس تنوعطلبی جنسی دارم؛ با اینکه هیچ زنی را برای ادامه زندگی به همسرم ترجیح نمیدهم و کاملا از او حتی از نظر روابط زناشویی راضیام، احساس میکنم برای زنده و باطراوت ماندن میل جنسیام، به روابط جدید نیاز دارم اما در عین حال همسرم را خیلی دوست دارم و نمیخواهم به او خیانت کنم./ 411****0936»
پاسخ به این خواننده عزیز «سلامت» را باید با این مقدمه شروع کنم که نوگرایی و تمایل به تجربه موقعیتهای جدید، از ویژگیهای بشر است و اگر اینگونه نبود، به جای شرایط فعلی شاید هنوز شبیه به انسانهای چند هزار سال پیش زندگی میکردیم. بیشتر افراد دوست دارند غذاهای متنوع بخورند، چیدمان خانه خود را گاه عوض و برای دیدن اماکن جدید رنج سفر را بر خود هموار کنند با این حال در زندگی هر انسانی، مفاهیمی وجود دارد که با تنوعطلبیهای انسان همخوانی ندارد؛ یکی از این مفاهیم «تعهد یا مسوولیتپذیری» است. فرض کنید شما برای یک کار تجاری با فرد دیگری شریک و متعهد میشوید تا سرمایه مادی و معنوی خود را حداقل تا زمان مشخصی و طبق یک قرارداد با او به اشتراک بگذارید. اگر مدتی بعد ایشان عنوان کند که پیشنهاد شراکت بهتری به او شده که موقعیت بهتر و مزایای بیشتری دارد، صرفنظر از اینکه ملاحظات قانونی این امکان را به او میدهد یا نه، آیا اخلاقا کار او که تمام تعهدات پیشین را نادیده انگاشته و خود را در قبال آنها مسوول نداند، پذیرفتنی است؟
در میان تعهدات انسانی، ازدواج از مهمترین و پرمسوولیتترین پیمانها محسوب میشود. در کمتر تعهد دیگری تا این حد همه جنبههای زندگی یک نفر از فرمول «من» به «ما» تغییر میکند. از طرفی هیچ مرد یا زنی نمیتواند ادعا کند که در زندگی خود حداقل به لحاظ ظاهری با فردی زیباتر یا جذابتر از شریک زندگیاش مواجه نخواهد شد. به همین دلیل باید بتواند بر حس تنوعطلبی در این خصوص فائق آید.
لازم است هرکس در این خصوص بتواند خود را به اصول و قواعد خاصی پایبند کند. به نظر من فراگیرترین این قواعد «اخلاق» است. فراگیر بودن این مفهوم به حدی است که حتی در کشورهای غربی که استانداردهای رفتار جنسی متفاوتی با ما دارد، موضوع تعهد در روابط بین زن و مرد (حتی وقتی به شکل رسمی درنیامده) برخلاف آنچه گاه تبلیغ میشود، از اهمیت خاصی برخوردار است و اعتبار حتی معروفترین مشاهیر هنری، ورزشی یا سیاسی با مشخص شدن بیتعهدی آنها به خانواده به شدت نزد افکار عمومی مخدوش میشود.
این مطالب را مطرح کردم تا بگویم مبادا با توجیه تنوعطلبی اجازه دهید کوچکترین لطمهای به زندگی مشترکتان وارد شود. البته در روابط زناشویی، تنوع، حفظ طراوت و جلوگیری از ایجاد یکنواختی بسیار مهم است. حد و مرز این تنوع را رضایت هردو طرف از یک رفتار (که دربرگیرنده نظرهای فرهنگی، اعتقادی و مذهبی هر یک از آن دو است) و آسیب نرسیدن به سلامت جسمی و روانی هر دو طرف تعیین میکند. با رعایت این دو شرط، هیچ زوجی نباید محدودیتی برای نوع، زمان و مکان روابط خود قائل باشند و به این ترتیب روابط آنها همیشه از تنوع و کیفیت لازم برخوردار خواهد بود به شرطی که بتوانند در مورد خواستههای خود صمیمانه با یکدیگر صحبت کنند و بر این تصور نباشند که طرف مقابلشان باید خود به همه چیز واقف باشد. برای کمک بیشتر هم میتوانید به متخصصان سلامت خانواده و جنسی مراجعه کنید تا از بروز مشکل در زندگی زناشویی و روابط عاطفی با همسرتان پیشگیری شود.
اعتقادات مذهبی و باورهای دینی به انسان کمک میکند تا خویشتندار باشد و به همسر خودش وفادار باقی بماند، اما اگر این باورها سست باشد باعث میشود فرد بدون احساس گناه اقدام به خیانت نسبت به همسرش کند.
گاهی در صفحات حوادث روزنامهها به جنایتهایی برمیخوریم که بهخاطر خیانت زن یا شوهر رخ میدهد یا این که کانون گرم خانواده تنها با یک اشتباه از سوی مرد یا زن فرو میپاشد، اما به راستی علل خیانت همسران به یکدیگر چیست؟ چه عواملی باعث میشود آنان دست به خیانت و رابطههای پنهانی بزنند؟!
خیانت همسران به یکدیگر را به دو علت کلی میتوان تقسیم کرد:
1- عوامل اجتماعی- فرهنگی
2- عوامل روانشناختی
یکی از عواملی که جلوی انسان را از غوطهور شدن در گناه و خیانت میگیرد باورهای مذهبی افراد است.
در واقع اعتقادات مذهبی و باورهای دینی به انسان کمک میکندتا خویشتندار باشد و به همسر خودش وفادار باقی بماند، اما اگر این باورها سست باشد باعث میشود فرد بدون احساس گناه اقدام به خیانت نسبت به همسرش کند.
ضمناً یک عامل مهم دیگر نیز وجود دارد و آن پوششها و آرایشهای نامناسب و تحریککننده در جامعه است که به تازگی رواج زیادی پیدا کرده است. این مسئله بویژه در میان برخی از زنان و دختران شایعتر بوده بهطوریکه ظاهر نامناسب آنان باعث میشود به لحاظ جنسی تحریککننده باشند و این مسئله یکی از عوامل اصلی برقراری ارتباط با جنس مخالف است که منجر به خیانت افراد به همسرانشان میشود.
باید توجه داشته باشیم بخشی از این ضعف اخلاقی ناشی از دیدن برنامههای گمراهکننده در برخی شبکههای ماهوارهای است. بهطوریکه برخی از این شبکهها عامدانه و برنامهریزی شده قصد دارند روابط خیانتآمیز و خارج از موازین زناشویی را عادی جلوه دهند، بنابراین مخاطب هم ممکن است ناخودآگاه به سمت روابط خارج از موازین زناشویی گرایش پیدا کند، چراکه قبح و زشتی اینگونه روابط در دیدگاه فرد کمرنگ میشود و این کمرنگ شدن زمینه را برای خیانت فراهم میکند.
دسته دوم از علل خیانت عوامل روانشناختی است. نخستین مسئلهای که در بعد روانشناختی مورد بحث قرار میگیرد اختلافات و درگیریهای زناشویی است. وقتی بین زن و شوهر رابطه مناسب و محبتآمیزی برقرار نباشد و آنها در حوزههای مختلف مانند فرزندپروری و امور مالی با یکدیگر با مشکل روبهرو شوند و مدام در محیط خانه بحث و دعوا راه بیندازند ممکن است این عوامل باعث گرایش آنان به محیط خارج از خانه شود و حتی در این میان روابط پنهانی نیز اتفاق بیفتد.
عامل بعدی در این زمینه برآورده نشدن نیاز های جنسی و ارتباطی از جمله عشق و پذیرش است. هر انسانی به مهر ،محبت و عشق ورزیدن نیاز دارد و دوست دارد از طرف همسرش پذیرفته شود اما وقتی این نیاز ها پذیرفته نشود در این صورت ممکن است فرد برای برآورده شدن نیازهای ارتباطیاش به رابطههای دیگر گرایش پیدا کند. توجه به این موضوع بسیار حائز اهمیت است.
در واقع نیازهای جنسی برآورده نشده که میتواند ناشی از اختلالات جنسی باشد بسیار مشکلساز است و در بسیاری از مواقع حتی باعث طلاق نیز میشود، اما در کشور ما پرداختن به این مسائل تا حدودی ممنوعه محسوب میشود اگرچه از موضوعهای اصلی و بسیار مهمی به حساب میآید. ضمناً افرادی که تحصیلات پائینتری دارند معمولاً از مراجعه به پزشک یا روانشناس اجتناب میکنند زیرا عنوان کردن این قبیل مسائل برای آنان آسان نیست، بنابراین زمینههای خیانت و طلاق در این قبیل خانوادهها شکل میگیرد.
عامل دیگری که مهم به نظر میرسد تنوعطلبی جنسی برخی از افراد است. گاهی هم فرد با وجود برآورده شدن نیازهای جنسی به علت تنوعطلبی، ارتباط با دیگران را نیز تجربه میکند. در هر حال باید توجه داشته باشیم ضعف در خویشتنداری، باعث میشود که برخی از مردان و زنان به خیانت روی بیاورند بهطوریکه ممکن است فرد تحت تأثیر دیگران وسوسه شود و در دام بیفتد، اما در نهایت این خود فرد است که میتواند به دعوتهای تحریککننده دیگران پاسخ منفی بدهد. در واقع خودکنترلی قویتر باعث ایجاد پاسخ منفی میشود.
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
براستی چه عواملی باعث می شود تا زنان میل و رغبت خود به برقراری رابطه جنسی با شوهرشان را از دست بدهند؟
کاترین و همسرش جف مدت ۳ سال است که با یکدیگر ازدواج کرده اند . به علت ضعف جف در برقراری رابطه جنسی دو سویه ، یعنی ارتباطی که لذت طرفین را دربرداشته باشد، کاترین به تدریج تمایل خود را برای برقراری این ارتباط از دست داده و به سوی مردان دیگر گرایش می یابد، او بارها به شوهر خود خیانت کرده و با مردان دیگر رابطه جنسی برقرار می کند. اکنون کاترین دیگر از اینکار خسته شده و نیز در ارتباط با شوهر خود دچار عذاب وجدان شده است. او تصمیم می گیرد تا مشکلش را با یک مشاور خانواده در میان بگذارد.( به دلیل حفظ حریم خصوصی مراجعین از اسامی خارجی بجای اسامی ایرانی استفاده شده است)
کاترین در اولین جلسه مشاوره می گوید: ” جناب مهدی آریافر ! من هربار که با مردی رابطه جنسی برقرار می کنم ، دچار عذاب وجدان شدید می شوم و حتی دوبار هم دست بخودکشی زده ام. اکنون بجایی رسیده ام که احساس می کنم دچار تنوع طلبی جنسی شده ام و شاید باور نکنید وقتی همسرم به بدنم دست می زند احساس خیلی بدی به من دست می دهد. من از یک طرف از ارتباط جنسی با او گریزان هستم و از طرف دیگر از اینکه بارها به او خیانت کرده ام احساس عذاب وجدان شدید می کنم.”
به عنوان یک مشاور نمی خواهم زن را از گناه خود در خیانت به همسرش مبری بدانم اما باید به حقایق تلخی در ارتباط با مردان اشاره کنم. بخصوص بسیاری از مردان ایرانی که اطلاعات و آگاهی چندانی در مورد نحوه ایجاد رابطه جنسی دوسویه با همسرشان ندارند.
متأسفانه بسیاری از مردان در برقراری یک رابطه جنسی دو سویه که هم تأمین کننده لذت خودشان باشد و هم لذت کافی را به زن بچشاند ، عاجزند. ارتباط جنسی خوب زن را نرم و ملایم می کند و باعث می شود دریچه ی قلبش را به روی تجربه عشق باز کند و به روشی مشخص عشق همسرش را نسبت به خودش به یاد بیاورد. لمس ماهرانه و آگاهانه شوهر، هیچ شکی در ذهن زن نمی گذارد که او برای شوهرش مهم است. ارتباط جنسی عالی به زن تسکین می دهد و به او کمک می کند با جنبه ی زنانه اش ارتباط یابد. ارتباط جنسی عالی قدرت عظیمی دارد که می تواند زوجین را به یکدیگر نزدیکتر نموده و یا از هم دور سازد.
متأسفانه بسیاری از مردان تنها به لذت جنسی خود اهمیت می دهند و برایشان مهم نیست که همسرشان هم به لذت جنسی مطلوب برسد . از طرفی برخی از مردان نیز به اشتباه احساس می کنند که زنشان همانند آنها از انجام رابطه جنسی لذت می برد اما در واقعیت اینطور نیست . به هر دو دسته فوق باید عرض کنم که تجارب من در طی سالها مشاوره در خصوص خیانت همسران نشان می دهد که اینگونه از مردان باید منتظر وقوع خیانت و یا فروپاشی زندگی خود و یا داشتن همسرانی افسرده و فرزندانی پرخاشگر و ناموفق باشند.
مردان باید بدانند که زنان نیز همانند آنها عاشق ارتباط جنسی خوب هستند، منتها تفاوت بین زن و مرد در این است که زن اشتیاق زیادی به ارتباط جنسی ندارد مگر اینکه ابتدا نیازش به عشق و محبت ارضا شود. زن قبل از آغاز رابطه جنسی نیاز دارد احساس کند برای مرد موجودی خاص و دوست داشتنی است. متأسفانه بسیاری از مردان ایرانی بدون توجه به خواسته های عاطفی زن، تنها به انجام رابطه جنسی و عمل دخول سریع فکر می کنند و این احساس بد را در زن بوجود می آورند که او تنها برده جنسی شوهرش است و هر وقت جناب مرد بخواهد، زن باید در خدمت ارضای نیازهای جنسی او باشد.
مردان باید بدانند طبیعت آفرینش زن بگونه ای است که عشق برای او از ارتباط جنسی خیلی مهمتر است، اما وقتی نیاز به عشق ارضا شود، اهمیت ارتباط جنسی در زن نیز به شدت افزایش می یابد.
جالب است که بگویم حتی اگر زنی احساس عشق به همسرش نداشته باشد اما احتمال بدهد که مورد عشق و محبت شوهرش است، می تواند اشتیاق عمیق به ارتباط جنسی را در خودش احساس کند. اما مرد تنها به فرصت و مکان نیاز دارد تا برانگیخته شود. در آغاز ارتباط، برانگیختگی جنسی برای مردان خیلی سریع و خودبه خود صورت می گیرد.
وقتی مردی از سفر به خانه برمی گردد، ممکن است بلافاصله ارتباط جنسی بخواهد، در حالیکه همسرش به زمان نیاز دارد تا با او صحبت کند و آرام آرام به وی نزدیک شود. بدون درک چنین تفاوتی ، برای مرد خیلی راحت است که احساس کند طرد شده یا زن احساس کند که صرفاً یک برده جنسی برای شوهرش است.
این تفاوت بسیار مهم میان زنان و مردان به جنبه فیزیولوژیکی آنها برمی گردد. هورمون هایی که در بدن مرد مسئول برانگیختگی هستند، به سرعت ساخته می شوند و سپس بلافاصله بعد از اوج لذت جنسی رها می شوند. اما در زن لذت جنسی خیلی آرام ایجاد می شود و مدتی بعد از اوج لذت جنسی هم باقی می ماند. در واقع این تفاوت در عملکرد هورمونی نشان می دهد که زن قبل از اشتیاق به تحریک جنسی، ابتدا باید احساس گرمی، شهوت و جذب شدگی کند وگرنه رابطه جنسی لذتی برای او نخواهد داشت.
متأسفانه مردان توقع دارند بدانند همسرشان را خوشحال کرده اند در حالیکه خودشان زن نیستند.
درک آنچه زنان در ارتباط جنسی می خواهند برای مردان دشوار است، چون آنها خیال می کنند از قبل به این رموز آگاهی دارند. در بیشتر موارد، مرد خیال می کند همه چیز را می داند. او به اشتباه تصور می کند که آنچه باعث خوشحالی و ارضای خودش می شود، باعث ارضای همسرش هم می گردد. وقتی زن ارضا نمی شود، شوهرش تصور نمی کند که مشکل در روش های جنسی اوست، بلکه مرد خیال می کند بی شک همسرش مشکلی دارد. شوهر درک نمی کند که نیازهای همسرش در ارتباط جنسی با نیازهای او فرق دارند.
از طرفی تعداد اندکی از مردان هم هستند که می دانند زنان در ارتباط جنسی چه می خواهند اما گرایش دارند تا آنرا فراموش کنند و به روش اشتباه خود رابطه جنسی را انجام دهند. وقتی مرد برانگیخته می شود، به طریقی همسرش را تحریک می کند که خودش دوست دارد، نه آنگونه که همسرش می پسندد. برای اینکه ارتباط جنسی در طول زمان خوب و عالی باشد. مرد باید از نیازهای متفاوتی که همسرش دارد آگاه شود و زن باید به شوهرش کمک کند تا در ارضای جنسی او موفق باشد.
خوشبختانه در طی چند جلسه با همکاری مثبت و سازنده کاترین ، مشکل تنوع طلبی جنسی او را حل کردم و به شوهرش جف نیز پیش زمینه های برقراری رابطه جنسی را آموختم. بعد از آن جلسات آموزشی، جف به اهمیت موضوع عشق ورزیدن قبل از ایجاد چنین رابطه ای پی برد. با تغییرات رفتاری جف در هنگام برقراری رابطه جنسی، کاترین نیز به زندگی خود با همسرش متعهد شد و دست از خیانت به او برداشت. اکنون یک سال است که کاترین زندگی تازه ای را با شوهرش آغاز کرده و از برقراری رابطه عاطفی و جنسی با او لذت می برد.
اثرات هدفمندسازی یارانه ها در حوزه سلامت
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
بتازگی کارشناسان به این نتیجه رسیدهاند که مهمترین عامل طلاق در جامعه کنونی ما دخالت خانوادهها در زندگی زوجهاست که به متارکه منجر میشود، اما جوانان مجرد و زوجها نظر دیگری دارند. آنها معتقدند مشکلات اقتصادی عامل اصلی تاخیر در ازدواج یا اصل اساسی از هم پاشیدگی خانوادههاست.
غافل از این که اختلافات خانوادگی و مشکلات اقتصادی در گذشته بدتر از اینها بوده است، اما در آن زمان زندگی ها پابرجا تر بود و قداست و استحکام بیشتری داشت، اما تنها چیزی که در گذشته نبود و در این دوران به چشم می خورد، حضور ماهوارهها و اینترنت است که به آهستگی و با ملایمت با دلبری های خلاقانه روی یکی از نیازهای حساس انسان ها سایه افکنده و منجر به ایجاد حس پرشوری به نام تنوع طلبی جنسی در هر دو جنس زن و مرد شده است. اما این تنوع طلبی جنسی چیست و چه عللی دارد که بر آمار خیانت، فحشا، طلاق و مشکلات جنسی افزوده است؟
تحقیقات نشان داده است چشم چرانی، تماشای فیلم های محرک جنسی، دیدن تصاویر شهوت انگیز، مشاهده فیلم های مبتذل، پوشش و آرایش نامناسب و تحریک کننده در جامعه، دیدن روابط جنسی وحشیانه، غیربهداشتی و خلاف واقع که اجرای آن خارج از توانایی زوجین و به نوعی ناتوان کننده است و همچنین مشاهده سریال های خیانت آمیز برخی شبکه های خارجی که سبب کاهش و کمرنگی قبح و زشتی روابط نامشروع می شود، از مهم ترین عواملی است که بر تنوع طلبی جنسی زنان و مردان جامعه ما دامن زده و در پی آن انتظارات جنسی زوج ها را از یکدیگر بالا برده و رسیدن به لذت و ارضای طبیعی جنسی را با مشکل مواجه کرده و در نهایت خیانت سپس طلاق از پیامدهای منفی آن است.
خانم ایمان نژاد، کارشناس ارشد روان شناسی ریشه اصلی تنوع طلبی جنسی بخصوص در مردان را نرسیدن به ارضای کامل جنسی عنوان می کند و می گوید:
تنوع طلبی جنسی پدیده ای است که هرگاه عشق در روابط زناشویی کمرنگ شود، ارضای ناقص جنسی متولد می شود. به گفته او محرک هایی چون ماهواره و سایت های غیر مجاز از عوامل پررنگی است که موجب بروز هیجانات کاذب شده و برخی افراد بویژه مردان نمی توانند به طور طبیعی با شریک زندگی خود به رضایتمندی جنسی برسند و همچون افراد گرسنه ای هستند که همه چیز را غذا می بینند و همواره در پی کشف فردی زیباتر، جذاب تر یا روشی جدیدتر برای ارضای جنسی خویش هستند.
به باور او، زوجین اگر با یکدیگر رابطه ای طبیعی و رضایتمند برقرار کنند، هیچ گاه خیانتی پیش نخواهد آمد و زوج یا زوجه همیشه به همسر خود قانع و وفادار است. ایمان نژاد خاطر نشان می کند از آنجا که تنوع طلبی ذاتی است و درجه آن در افراد متفاوت است، چنانچه شخص تنوع طلب بتواند چندین بار با شریک زندگی خود ارضای کامل جنسی را تجربه کند، میل به تنوع طلبی در او کمرنگ و به مرور زمان ریشه کن خواهد شد.
نتایج پژوهش ها نشان داده است مردان بیش از زنان تنوع طلب و به برقراری رابطه جنسی گرایش دارند و مهم ترین عامل در گرایش آنان هیجانات جنسی خاموش نشده است. موارد دیگر کمبودهای روانی، ناتوانی در حل تعارضات زناشویی، ماجراجویی، کنجکاوی در رسیدن به نادیده ها و ناشناخته ها، میل به تجربه رابطه با افراد متعدد و انحرافات جنسی عنوان شده است.
ایمان نژاد در رابطه با این که برخی افراد پس از مدتی که از زندگی مشترکشان می گذرد با این که از همسرشان رضایت دارند، احساس می کنند برای زنده و با طراوت ماندن میل جنسی یا عواطفشان به روابط و جذابیت های جدیدتر نیاز دارند، می افزاید: لذت از روابط جنسی در بسیاری از مردان ازجمله لذات قوی است که اگر بخوبی تامین نشود، ممکن است فرد را به سمت تنوع طلبی سوق دهد.
او بیان می کند برخی مردان حاضر نیستند تا آخر عمر نیاز جنسی خود را سرکوب کنند و اغلب از اعتراض کردن، بیان نیاز جنسی خویش و راهکارهای عملی درمان پرهیز می کنند و در نتیجه زمانی که زمینه مناسبی فراهم شود نیاز مخفی و سرکوب شده خود را با ایجاد رابطه نامشروع جبران می کنند. این روان شناس ادامه می دهد: متاسفانه تنوع طلبی برای مردان جامعه کنونی و در این زمانه که دسترسی به برنامه های محرک و پوشش های نامناسب وجود دارد، بیشتر از گذشته است.
او می گوید: تعداد مردانی که با وجود داشتن همسر اول تن به ازدواج دوم می دهند یا با دختران و زنان مجرد و متاهل وارد رابطه می شوند، کم نیستند و اغلب آنها نداشتن رابطه جنسی لذتبخش و رضایتمند را دلیل قانع کننده ای برای این کارشان می دانند.
این روان شناس اضافه می کند: حال اگر نارضایتی از طرف زن باشد معمولا به دلایل شرعی و قانونی، زن نمی تواند زوج دیگری برای خود انتخاب کند و در نتیجه فحشا یا پافشاری در گرفتن حق طلاق رخ خواهد داد که ذکر پیامدهای منفی آن در این نوشتار نمی گنجد.
چرا گاهی زن ها تنوع طلب می شوند؟
ایمان نژاد با اشاره به این که در زمانه کنونی محرک ها بر تنوع طلبی زنان نیز افزوده است و در مواردی شاهد روابط بین زنان با پسران یا مردان متاهل هستیم، می گوید: تنوع طلبی در زنان برخلاف مردان ریشه در نارضایتی جنسی نداشته و اغلب نوعی کمبود یا خلأ عاطفی است که موجب گرایش این جنس به برقراری روابط عاطفی و سپس رابطه جنسی نامشروع می شود.
او می گوید: معمولا زنان در این گونه روابط آسیب پذیرترند؛ چرا که ممکن است مرد فقط از روی هوس با زنی رابطه برقرار کند، اما قلب و احساسش درگیر آن زن نشود، به همین دلیل در صورت دوری آسیب کمتری می بیند و براحتی هم می تواند رابطه پنهانی را خاتمه بدهد، ولی این تنوع طلبی در زنان مخرب و خانمانسوز است، چراکه نگرش زن به مسائل جنسی بر اساس عواطف او شکل می گیرد و زنان براحتی مردان نمی توانند صورت مساله را پاک کرده و ذهن را از درگیری عاطفی تخلیه کنند؛ بنابراین زنان در گروه جنس آسیب پذیر قرار خواهند گرفت.
تنها چیزی که می توان با اطمینان کامل بیان کرد این است که همه زنان تشنه تعریف، تمجید و محبت هستند و نداشتن یک رابطه گرم و صمیمانه با همسر می تواند عطش عاطفی را برانگیخته و موجب شکل گیری حس تنوع طلبی عاطفی در آنان شود.
یکی از علل کمبود محبت در زن می تواند به دلیل اختلالات جنسی همسرش باشد که به مرور زمان برای برخی مردان به وجود می آید و سبب کمرنگ شدن محبت و صمیمیت مرد به همسرش می شود.
تنوع طلبی جنسی قابل توجیه نیست
بدون شک داشتن حس تنوع طلبی جنسی در زندگی مشترک به هیچ وجه توجیه پذیر نبوده و با توجه به این که هیچ مرد یا زنی نمی تواند ادعا کند که در زندگی خود دست کم به لحاظ ظاهری با فردی بهتر، زیباتر یا جذاب تر از شریک زندگی اش مواجه نخواهد شد، باید این حس را تحت کنترل درآورد.
شناخت صحیح و انتخاب درست افراد قبل از ازدواج یکی از ملاک هایی است که موجب می شود هیچ گاه زوجین در زندگی مشترک خویش دچار اشتباه نشوند. او بیان می کند: باید افراد متوجه باشند که شیطنت ها، دوست بازی ها، برقراری روابط باز با جنس مخالف، استقبال از راهیابی به سایت های مستهجن اینترنتی و هیجان در تماشای برنامه های محرک ماهواره ای همه به نوعی نشان دهنده تنوع طلبی بالای فرد است که اتفاقا بعد از ازدواج بدتر هم می شود.
به گفته او، بهترین راه حل این است که علت تنوع طلبی زوج یا زوجه توسط روان شناس خبره و کارآمد مشخص شود. شاید نوعی اختلال شخصیتی، ناتوانی یا نارضایتی جنسی، خلأ عاطفی و... باشد که فرد را به زندگی بی وفا و درگیر روابط چندگانه می کند.
در پایان نکته ای که باید بر آن تاکید کرد: این است که اختلالات جنسی هم مانند بیماری های دیگر جسمی و روانی بشر باید درمان شود. شرم و خجالت بیش از حد در این باره آسیب های جبران ناپذیری به زندگی زناشویی وارد می کند و باید مشاوره و درمان های مشکلات جنسی را در زندگی زناشویی جدی تر گرفت.
منبع:sara.jamejamonline.ir