منظور از این نوع تنوعطلبی این است که افراد در کار خود و همچنین ابعاد خصوصی زندگی و یا تحصیلی، ثبات و ایستایی خاصی نداشته و هر روز از یک کار یا یک رشته تحصیلی و یا از یک فعالیت هنری به فعالیت یا کار و یا حرفه دیگر رفته و فعالیت قبلی خود را رها میکنند. این موضوع بقدری در زندگی اینان مشهود است که دیگران به راحتی این موضوع را درک کرده و برایشان قابل لمس میباشد. اجازه دهید مثالی برای شما بزنم: یک دانشجو در دوران تحصیل بهتر است رشتهای را که او در آن پذیرفته شده است، ادامه دهد و تا هر مقطعی که توانست ادامه تحصیل دهد. اما بسیاری از دانشجویان به محض آمدن به دانشگاه و بعد از مدتی تصمیم میگیرند که رشته خود را تغییر دهند و دلیل این تغییر این است که از این رشته خوششان نمیآید. اینان به هر آب و آتشی زده تا به مقصود خود برسند. به نظر میرسد این تغییر رشته در مواردی که واقعاً علاقه وجود ندارد، صحیح باشد ولی در بسیاری از این افراد واقعاً اینجور نیست. این دانشجو همانطور که گوشی موبایل خود را یکسره عوض میکند و یا یکسره کیف و کلاسور خود را عوض میکند و این برایش عادت شده، میخواهد رشتهاش را هم عوض کند. در مثالی دیگر بسیاری از جوانان با شور و هیجان زیاد در کلاسهای هنری ثبتنام میکنند ولی بعد از چند جلسه این شور و هیجان کم شده و فرد دیگر ادامه نمیدهد.
این نوع رفتار در بین محققان، استادان، مردم عادی جامعه و بسیاری از افراد دیده میشود. شما در بین افرادی که در بالا نام آنها برده شد میتوانید مردمانی را پیدا کنید که اقیانوسی از اطلاعات دارند اما این اقیانوس به اندازه نیم سانتیمتر بیشتر عمق ندارد. یعنی وقتی برای شما از یک کار و یا یک هنر و غیره صحبت میکنند، به زودی اطلاعاتشان تمام خواهد شد. کمتر میتوانند برای شما در یک رشته خاص و به صورت انبوه اطلاعات بدهند. خیلی از افراد خود را صاحب نظر در همه چیز میدانند. هنوز افسر و کارشناس راهنمایی و رانندگی در صحنه تصادف حاضر نشده است تا مقصر بودن یک مورد تصادف را مشخص کند، ما مقصر را مشخص میکنیم و برای خودمان دلیل میآوریم. از این نمونه در زندگی فراوان دیده میشود. اگر از شما بپرسند که چند کار بلد هستید، میگویید مثلا پنج کار و اگر بگویند کدام را بهصورت حرفهای، جواب خواهید داد که شاید همه اینها را و این در حالی است که در بسیاری از مکانها و کشورهای دنیا مردم یک کار را فقط بلد هستند ولی در این کار حرفهای بوده و صاحب نظر هستند. شاید اینطور بتوان بیان کرد که هر چه تعداد این کارها کمتر میشود، تخصص در آن کار اندک بسیار بالاتر میرود. این تنوعطلبی شلوغ را تنوعطلبی آشفته گویند.
چرا انسانها تنوع طلب آشفته میشوند؟
به نظر میرسد که بسیاری از افراد به دلیل وجود چندین نوع فکر به طور همزمان در مغز و فکر خود، در رفتار هم این تنوع را نشان میدهند. بسیاری از مردم احساس میکنند که به چند چیز در آن واحد فکر کردن هنر است. در حالی که این نوع فکر کردن در نهایت به پرش افکار و عدم ثبات فکر میانجامد. یکی از استادان در جلسهای به دانشجویان عنوان میداشت که وقتی من در حال تدریس هستم، به طرحهای پژوهشی فکر میکنم و در خیلی از مواقع حتی پیشنهاد آنها را هم مرور میکنم. این نوع نگرش راجع به افکار و فکر کردن، مقدمهای برای کم شدن کیفیت آن کار خواهد شد. عوامل زیادی به این نوع تنوعطلبی منجر خواهد شد و از جمله یکی از این موارد، استرس سبک زندگی تیپ شخصیتی A میباشد. بیقراری، استرس، اضطراب، هیجان زیاد، عدم تحمل و نداشتن صبر در امور و کارها، تمایل سریع به نتیجه کار و.... از جمله عواملی هستند که افراد را به تنوعطلبی آشفته هدایت میکنند.
تنوعطلبی آشفته و عدم کیفیت در کارها
طبق تعاریف متداول در روانشناسی احساس و ادراک، وقتی کسی کاری انجام میدهد باید توجه و آگاهی کامل و لازم جهت انجام این کار در وی وجود داشته باشد. هر چقدر این توجه کمتر باشد احتمال کم شدن بازده آن کار وجود دارد. امروزه بسیاری از مردم به دنبال انجام وظیفه هستند. اینکه فقط میخواهند کار انجام شود، اگر این کار با کیفیت صد درصد هم نشد، مشکلی نیست. شنیده میشود که بعضی از افراد عنوان میدارند که مثلاً یک ساعت است مطالعه میکنیم ولی چیز زیادی متوجه نمیشویم. در حقیقت ذهن و فکرشان در زمان انجام کار در جای دیگری سیر میکند. پس میتوان عنوان داشت که به طور کلی هر چه توجه و دقت در کار بالا باشد، قطعاً کیفیت کار هم زیاد خواهد شد. در مثالی دیگر انجام دو کار صحبت کردن با موبایل و رانندگی کردن میباشد که امروزه برای خیلیها خطرساز شده است. خیلی از روابط غیرعادی در ابعاد خصوصی خانوادهها، امروزه به دلیل همین کیفیت پایین در انجام کار میباشد. مراجعی داشتم که میگفت: وقتی در محل کار هستم، فکرم به خانه و امور خصوصی منزل با همسرم میباشد، وقتی در خانه در کنار همسرم هستم، یکسره فکرم به محل کار است و هماهنگ نبودن جسم و فکرم همیشه کیفیت کارهایم را بسیار پایین میآورد. مثال دیگری که عمر افراد را کم کرده و از کیفیت زندگی خانمها میکاهد، انجام دو یا چند کار در آن واحد میباشد. خانم خانهدار در حال آشپزی، با تلفن صحبت میکند و از یخچال هم چیزی بر میدارد و این برای سیستم فیزیکی بدن در دراز مدت تولید اشکال میکند.
رابطه بین بیقراری و تنوعطلبی آشفته
عدهای از افراد بهدلیل اینکه بیقراری دارند، تنوعطلب میشوند. به سخن دیگر اینان به این دلیل تنوعطلبی آشفته را در رفتار نشان میدهند که توان تمرکز و انجام یک کار را برای مدت طولانی ندارند. صبور بودن و احساس لذت بردن از انجام امور در این آدمها کمتر مشاهده میشود. تحمل و ثبات در انجام کار در آنها دیده نمیشود. همین که این آدمها فکر میکنند که مثلا سه هفته، یک ماه و یا چند سال باید یک کار را انجام دهند، به قول خودشان کلافه میشوند. هر چیزی که برایشان حالت تکراری و یکنواخت را داشته باشد، خسته کننده است. به نظر میرسد که انجام یک عمل به صورت تکراری مثلاً در یک دهه و یا دو دهه و در سالهای متمادی خسته کننده است، شاید تنوع لازم داشته باشد، ولی برای یک ماه و یا چند هفته خیلی تنوعطلبی است. ذکر یک مثال : در فیلمی که از تلویزیون پخش شد، مدیر کارخانهای برای کارخانه خود در یکی از کشورهای خارجی حسابدار جوان میخواست. افراد زیادی جهت مصاحبه آمده بودند. در حین مصاحبه از افراد سئوال میشد که شما قادر به انجام چه کار دیگری هستید؟ تمامی افراد کارهای دیگری را علاوه بر حسابداری، ذکر میکردند که قادر به انجام آنها هم هستند، مثلا رانندگی، کار در کارگزینی، بایگانی و....، فقط در یک مورد جوانی که مورد گزینش قرار میگرفت عنوان داشت که من هیچ کاری بلد نیستم غیر از حسابداری. مدیر آن کارخانه گفت: همین آقا فردی است که مورد نظر من است و او را استخدام کرد. این مثال اهمیت داشتن تخصص در یک کار و آن هم در حد عالی را نشان میدهد
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
بتازگی کارشناسان به این نتیجه رسیدهاند که مهمترین عامل طلاق در جامعه کنونی ما دخالت خانوادهها در زندگی زوجهاست که به متارکه منجر میشود، اما جوانان مجرد و زوجها نظر دیگری دارند. آنها معتقدند مشکلات اقتصادی عامل اصلی تاخیر در ازدواج یا اصل اساسی از هم پاشیدگی خانوادههاست.
غافل از این که اختلافات خانوادگی و مشکلات اقتصادی در گذشته بدتر از اینها بوده است، اما در آن زمان زندگی ها پابرجا تر بود و قداست و استحکام بیشتری داشت، اما تنها چیزی که در گذشته نبود و در این دوران به چشم می خورد، حضور ماهوارهها و اینترنت است که به آهستگی و با ملایمت با دلبری های خلاقانه روی یکی از نیازهای حساس انسان ها سایه افکنده و منجر به ایجاد حس پرشوری به نام تنوع طلبی جنسی در هر دو جنس زن و مرد شده است. اما این تنوع طلبی جنسی چیست و چه عللی دارد که بر آمار خیانت، فحشا، طلاق و مشکلات جنسی افزوده است؟
تحقیقات نشان داده است چشم چرانی، تماشای فیلم های محرک جنسی، دیدن تصاویر شهوت انگیز، مشاهده فیلم های مبتذل، پوشش و آرایش نامناسب و تحریک کننده در جامعه، دیدن روابط جنسی وحشیانه، غیربهداشتی و خلاف واقع که اجرای آن خارج از توانایی زوجین و به نوعی ناتوان کننده است و همچنین مشاهده سریال های خیانت آمیز برخی شبکه های خارجی که سبب کاهش و کمرنگی قبح و زشتی روابط نامشروع می شود، از مهم ترین عواملی است که بر تنوع طلبی جنسی زنان و مردان جامعه ما دامن زده و در پی آن انتظارات جنسی زوج ها را از یکدیگر بالا برده و رسیدن به لذت و ارضای طبیعی جنسی را با مشکل مواجه کرده و در نهایت خیانت سپس طلاق از پیامدهای منفی آن است.
خانم ایمان نژاد، کارشناس ارشد روان شناسی ریشه اصلی تنوع طلبی جنسی بخصوص در مردان را نرسیدن به ارضای کامل جنسی عنوان می کند و می گوید:
تنوع طلبی جنسی پدیده ای است که هرگاه عشق در روابط زناشویی کمرنگ شود، ارضای ناقص جنسی متولد می شود. به گفته او محرک هایی چون ماهواره و سایت های غیر مجاز از عوامل پررنگی است که موجب بروز هیجانات کاذب شده و برخی افراد بویژه مردان نمی توانند به طور طبیعی با شریک زندگی خود به رضایتمندی جنسی برسند و همچون افراد گرسنه ای هستند که همه چیز را غذا می بینند و همواره در پی کشف فردی زیباتر، جذاب تر یا روشی جدیدتر برای ارضای جنسی خویش هستند.
به باور او، زوجین اگر با یکدیگر رابطه ای طبیعی و رضایتمند برقرار کنند، هیچ گاه خیانتی پیش نخواهد آمد و زوج یا زوجه همیشه به همسر خود قانع و وفادار است. ایمان نژاد خاطر نشان می کند از آنجا که تنوع طلبی ذاتی است و درجه آن در افراد متفاوت است، چنانچه شخص تنوع طلب بتواند چندین بار با شریک زندگی خود ارضای کامل جنسی را تجربه کند، میل به تنوع طلبی در او کمرنگ و به مرور زمان ریشه کن خواهد شد.
نتایج پژوهش ها نشان داده است مردان بیش از زنان تنوع طلب و به برقراری رابطه جنسی گرایش دارند و مهم ترین عامل در گرایش آنان هیجانات جنسی خاموش نشده است. موارد دیگر کمبودهای روانی، ناتوانی در حل تعارضات زناشویی، ماجراجویی، کنجکاوی در رسیدن به نادیده ها و ناشناخته ها، میل به تجربه رابطه با افراد متعدد و انحرافات جنسی عنوان شده است.
ایمان نژاد در رابطه با این که برخی افراد پس از مدتی که از زندگی مشترکشان می گذرد با این که از همسرشان رضایت دارند، احساس می کنند برای زنده و با طراوت ماندن میل جنسی یا عواطفشان به روابط و جذابیت های جدیدتر نیاز دارند، می افزاید: لذت از روابط جنسی در بسیاری از مردان ازجمله لذات قوی است که اگر بخوبی تامین نشود، ممکن است فرد را به سمت تنوع طلبی سوق دهد.
او بیان می کند برخی مردان حاضر نیستند تا آخر عمر نیاز جنسی خود را سرکوب کنند و اغلب از اعتراض کردن، بیان نیاز جنسی خویش و راهکارهای عملی درمان پرهیز می کنند و در نتیجه زمانی که زمینه مناسبی فراهم شود نیاز مخفی و سرکوب شده خود را با ایجاد رابطه نامشروع جبران می کنند. این روان شناس ادامه می دهد: متاسفانه تنوع طلبی برای مردان جامعه کنونی و در این زمانه که دسترسی به برنامه های محرک و پوشش های نامناسب وجود دارد، بیشتر از گذشته است.
او می گوید: تعداد مردانی که با وجود داشتن همسر اول تن به ازدواج دوم می دهند یا با دختران و زنان مجرد و متاهل وارد رابطه می شوند، کم نیستند و اغلب آنها نداشتن رابطه جنسی لذتبخش و رضایتمند را دلیل قانع کننده ای برای این کارشان می دانند.
این روان شناس اضافه می کند: حال اگر نارضایتی از طرف زن باشد معمولا به دلایل شرعی و قانونی، زن نمی تواند زوج دیگری برای خود انتخاب کند و در نتیجه فحشا یا پافشاری در گرفتن حق طلاق رخ خواهد داد که ذکر پیامدهای منفی آن در این نوشتار نمی گنجد.
چرا گاهی زن ها تنوع طلب می شوند؟
ایمان نژاد با اشاره به این که در زمانه کنونی محرک ها بر تنوع طلبی زنان نیز افزوده است و در مواردی شاهد روابط بین زنان با پسران یا مردان متاهل هستیم، می گوید: تنوع طلبی در زنان برخلاف مردان ریشه در نارضایتی جنسی نداشته و اغلب نوعی کمبود یا خلأ عاطفی است که موجب گرایش این جنس به برقراری روابط عاطفی و سپس رابطه جنسی نامشروع می شود.
او می گوید: معمولا زنان در این گونه روابط آسیب پذیرترند؛ چرا که ممکن است مرد فقط از روی هوس با زنی رابطه برقرار کند، اما قلب و احساسش درگیر آن زن نشود، به همین دلیل در صورت دوری آسیب کمتری می بیند و براحتی هم می تواند رابطه پنهانی را خاتمه بدهد، ولی این تنوع طلبی در زنان مخرب و خانمانسوز است، چراکه نگرش زن به مسائل جنسی بر اساس عواطف او شکل می گیرد و زنان براحتی مردان نمی توانند صورت مساله را پاک کرده و ذهن را از درگیری عاطفی تخلیه کنند؛ بنابراین زنان در گروه جنس آسیب پذیر قرار خواهند گرفت.
تنها چیزی که می توان با اطمینان کامل بیان کرد این است که همه زنان تشنه تعریف، تمجید و محبت هستند و نداشتن یک رابطه گرم و صمیمانه با همسر می تواند عطش عاطفی را برانگیخته و موجب شکل گیری حس تنوع طلبی عاطفی در آنان شود.
یکی از علل کمبود محبت در زن می تواند به دلیل اختلالات جنسی همسرش باشد که به مرور زمان برای برخی مردان به وجود می آید و سبب کمرنگ شدن محبت و صمیمیت مرد به همسرش می شود.
تنوع طلبی جنسی قابل توجیه نیست
بدون شک داشتن حس تنوع طلبی جنسی در زندگی مشترک به هیچ وجه توجیه پذیر نبوده و با توجه به این که هیچ مرد یا زنی نمی تواند ادعا کند که در زندگی خود دست کم به لحاظ ظاهری با فردی بهتر، زیباتر یا جذاب تر از شریک زندگی اش مواجه نخواهد شد، باید این حس را تحت کنترل درآورد.
شناخت صحیح و انتخاب درست افراد قبل از ازدواج یکی از ملاک هایی است که موجب می شود هیچ گاه زوجین در زندگی مشترک خویش دچار اشتباه نشوند. او بیان می کند: باید افراد متوجه باشند که شیطنت ها، دوست بازی ها، برقراری روابط باز با جنس مخالف، استقبال از راهیابی به سایت های مستهجن اینترنتی و هیجان در تماشای برنامه های محرک ماهواره ای همه به نوعی نشان دهنده تنوع طلبی بالای فرد است که اتفاقا بعد از ازدواج بدتر هم می شود.
به گفته او، بهترین راه حل این است که علت تنوع طلبی زوج یا زوجه توسط روان شناس خبره و کارآمد مشخص شود. شاید نوعی اختلال شخصیتی، ناتوانی یا نارضایتی جنسی، خلأ عاطفی و... باشد که فرد را به زندگی بی وفا و درگیر روابط چندگانه می کند.
در پایان نکته ای که باید بر آن تاکید کرد: این است که اختلالات جنسی هم مانند بیماری های دیگر جسمی و روانی بشر باید درمان شود. شرم و خجالت بیش از حد در این باره آسیب های جبران ناپذیری به زندگی زناشویی وارد می کند و باید مشاوره و درمان های مشکلات جنسی را در زندگی زناشویی جدی تر گرفت.
منبع:sara.jamejamonline.ir