10 نوع رابطه ای که سرانجامی نخواهد داشت
۱-رابطه ای که در آن بیش از آنچه به شما عشق می ورزند , عشق می ورزید.
در این رابطه یکی از طرفین در اکثر اوقات از لحاظ روحی تعقیب کننده و دیگری تعقیب شونده می باشد.
نتیجه بیشتر عشق ورزیدن:
احساس خواهید کرد که شما را کنترل می کنند
خود را تشنه عشق خواهید یافت
از اینکه عشق کافی به شما نمی ورزند ،عصبانی خواهید شد
احساس خواهید کرد به شما خیانت می کنند
احساس درماندگی می کنید
2- رابطه که در آن بیش از آنچه که شما عشق می ورزید, به شما عشق بورزند.
در چنین رابطه ای که قلبتان را به طور کامل در طبق اخلاص نگذاشته اید, هیچ گاه احساس رضایت نخواهید داشت.
3- رابطه ای که در آن شیفته توانایی های بالقوه نامزد یا همسر خود می باشید.
داشتن یک رابطه سالم با همسرتان به معنی عشق ورزیدن به او به خاطر کسی که هست ، می باشد. نه عشق ورزیدن به او علی رغم کسی که هست و یا به امید کسی خواهد بود.
در واقع شما عاشق همسرتان نیستید ،عاشق فردی هستید که امیدوارید همسرتان به آن بدل شود
4- رابطه ای که در آن ماموریت نجات همسرتان را به عهده دارید.
معتادین به نجات دیگران نه از آن رو که با همسرشان تفاهم دارند, بلکه به این دلیل که احساس می کنند مجبورند به او کمک کنند, به روابط وارد می شوند. کسانی که ماموریت نجات دیگران را به عهده دارند, غالبا حس ترحم را باعشق اشتباه می گیرند.
5- رابطه که در آن به نامزد یا همسرتان به عنوان یک الگو و آموزگار چشم دوخته اید.
وقتی عاشق کسی می شوید که الگوی شما ست, مشکل است رابطه ای طبیعی داشته باشید. ممکن است رفتار یا گفتارهایتان به گونه ای باشد که گویی برابرید, اما ذهنتان برای او مرتبه و مقام افزوده ای قائل است که این به نوبه خود هر گونه احساس اختیار و قدرت را از شما سلب می کند.
6- رابطه ای که در آن به دلایل بیرونی شیفته نامزد یا همسر خود شده اید.
هر گاه شیفته یک ویژگی شخصیتی در ابعاد و صورت های مختلف کسی شدید از خود بپرسید اگر این فرد ویژگی را نداشت آیا همچنان برایم جذاب بود و می خواستم با او ازدواج کنم؟
7 – رابطه ای که تفاهم جزیی با همسر یا نامزدتان دارید
رابطه می تواند بسیار فریبنده باشد، مخصوصا هنگامی که همان یک زمینه ای که در آن ازتفاهم برخوردارهستید برای شما اهمیت زیادی داشته باشد و به راحتی آن را با پیوندی عاشقانه و قوی اشتباه بگیرید.
8- رابطه ای که در آن نامزد یا همسر را از روی سرکشی و عصیان انتخاب می کنید.
گاهی افراد کسانی را برای ازدواج انتخاب می کنند که خصوصیات شخصیتی آنها متضاد با آنچه که مورد نظروالدینشان است می باشد در این صورت این امکان وجود دارد که از رابطه خود به عنوان روشی به منظور سرپیچی وعصیان در مقابل والدین خود استفاده کنید. نه از آن روکه فرد مناسب را یافته اید.....
9- رابطه ای که در آن نامزد یا همسر را به عنوان عکس العملی در قبال نامزد یا همسر قبلی خود انتخاب کرده اید.
در این رابطه شما فردی را انتخاب می کنید که در او فقط به دنبال آن دسته از ویژگی هایی هستید که رابطه قبلی تان فاقد آنها بوده است.
10- رابطه ای که در آن نامزد یا همسرتان از نظر روحی و عاطفی در دسترس شما نیست.
این نوع رابطه روابطی را در بر می گیرد که نامزد یا، همسر از نظر عاطفی و روانی با کسی دیگر درگیر است و به طور کامل نتوانسته است درگیری عاطفی خود را با شخصی سوم حل کند
در دسترس بودن یعنی:
کسی که منعی برای ازدواج با شما نداشته باشد
با هیچ کس دیگری درگیر نباشد
متاهل نباشد
نامزد نداشته باشد
به طور ثابت با کسی نباشد(از جنس مخالف)
با کس دیگری همبستر نشود
تنها باشد
مجرد باشد و تماما مال شما باشد
وقتی با کسی درگیر رابطه می شوید که با شخص دیگری رابطه دارد در واقع پس مانده های آن شخص را قبول کرده اید.
استحقاق شما بیش از این است
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها چیست؟
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت چیست؟
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد کدامند؟
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت کدامند؟
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
دسترسی به تمامی این مطالب در سایت
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
مقدمه، ویرایش و اختصار: داکتر اسماعیل درمان
ماستر روانشناسی بالینی و مشاوره
بحث خشونت یک بحث درازدامن است، بالاخص در کشوری مانند افغانستان که انواع مختلف خشونت را گاه با شدیدترین شکل ممکن تجربه کرده است، از خشونت در فامیل گرفته تا خشونت در محله و اجتماعات کوچک و بزرگ، تا خشونت در سطح روستا و ولسوالی و ولایت و بالاخره کشور.
شاید به این مبحث آنقدر بشکل کلی و توسط انجمنها و تشکیلات مختلف صحبت شده که بعضیها احتمالا دیگر تمایلی برای گوش سپردن به این موضوع نداشته باشند. ولی آنچه جالب است این است که در اکثریت موارد آنچه از خشونت برداشت میشود خون و خونریزی، بدن کبود، دست شکسته، موی کنده شده، دندان شکسته و موارد دیگر از این قبیل است. اما این فقط یک نوع خشونت است. این خشونت جسمی است که بیشترین توجه به آن شده است. در حالیکه زمینهساز اصلی این خشونت بیشتر مرتبط است به نوع رابطه در فامیل و اجتماع، بالاخص رابطههای عاطفی.
خشونت یا سوءاستفاده عاطفی همان نوعی است که با وجود اهمیت آن بدان توجه کافی نشده است، چرا که به سادگی قابل ردیابی نیست. این نوع سوءاستفاده در لایههای درونی یک فامیل قابل مشاهده است که با دقت نظر میتوان آنرا تشخیص داد. یک تمسخری که به ظاهر بیآزار به نظر میرسد یا یک پوزخند کوچک، یا قهر کردن و حرف نزدن برای یک ساعت یا بیشتر همه نشان از این دارند که یکی مورد سوءاستفاده عاطفی و فشار قرار گرفته است. اینها نکات حساس و حیاتی در یک رابطه اند که باید به آنها پرداخت.
نوشتهی زیر انواع سوءاستفاده عاطفی را تقسیمبندی کرده، خصوصیات سوءاستفادهگران و سوءاستفادهشدگان را برشمرده و حقوق اساسی شخص در یک رابطه را خاطر نشان میکند.
سوءاستفاده عاطفی تاثیر منفی بر اعتماد به نفس بجا گذاشته و روابط بعدی شخص در کلانسالی را متاثر میکند. عکاس: مصطفی کیا
سوءاستفاده عاطفی اشکال مختلف دارد، لیکن سه شکل معمول رفتار سوءاستفادهگرانه عبارتند از: پرخاشگری/عصبانیت، انکار، و ناچیزشمردن.
پرخاشگری
بددهنی کردن (گپ بد زدن)، متهم کردن، سرزنش، تهدید و دستور دادن، اشکال پرخاشگرانهی سوءاستفاده میباشند. رفتارهای پرخاشگرانه معمولاً مستقیم و آشکار اند. این شکل ارتباطی (که شایعترین شکل سوءاستفاده کلامی/لسانی است) زمانی به آشکارترین وجه خود را نشان میدهد که سوءاستفادهکننده وضع و حالت تهاجمی/پرخاشگرانه به خود میگیرد.
سوءاستفاده پرخاشگرانه میتواند شکل غیرمستقیم نیز به خود بگیرد و حتا با رفتارهای که ظاهراً فکر میکنیم برای “کمک کردن” انجام میشوند خلط گردد. مثلاً انتقاد، نصیحت، ارایه راه حل، کنجکاوی، استنطاق و سوال کردن از یک شخص دیگر میتواند کوشش صادقانه برای کمک تلقی شود، ولی در برخی موارد این رفتارها متمرکز بر تحقیرکردن، کنترول کردن، و خوار کردن شخص است نه کمک کردن. وقتی سوءاستفادهکننده میگوید “من این گپ را از تو بهتر میفهمم” در لحن او قضاوت پنهانی است که در رابطه نابرابری ایجاد میکند.
انکار
سوءاستفادهکننده به منظور تحریف یا تکذیب فهم و درک سوءاستفادهشونده، از روش بیاعتبارسازی استفاده میکند. درین روش، سوءاستفادهکننده واقعیت را قبول نمیکند. مثلا اگر سوءاستفادهشونده میگوید که سوءاستفادهکننده به او توهین کرده است، سوءاستفادهکننده تاکید میکند که “من هرگز این کار را نکردم” یا “من اصلا نمی فهمم تو راجع به چی گپ میزنی” و غیره.
مضایقه کردن یک شکل دیگر انکارکردن است و شامل امتناع از شنیدن، امتناع از برقراری رابطه، و قهر کردن میشود. این شیوه انکار را “اصلاح از طریق سکوت” نیز مینامند.
مقابله کردن زمانی اتفاق میافتد که سوءاستفادهکننده، شخص تحت سوءاستفاده را بخشی از خود تلقی کرده و هر نظر یا احساسی را که بین آنها تفاوت ایجاد کند، انکار میکند.
ناچیز شمردن
ناچیز شمردن شکل افراطی انکار است. در این شیوه سوءاستفادهکننده حادثهی را که اتفاق افتاده انکار نمیکند ولی تجربه یا عکس العمل عاطفی سوءاستفادهشونده را در قبال حادثه زیر سوال میبرد. عباراتی چون “تو بیش از حد حساس هستی”، “تو خیلی اغراق میکنی”، یا “تو از کاه کوه جور میکنی” همگی بیانگر این نکته هستند که عواطف و تجربههای سوءاستفادهشونده ناقص اند و نباید به آنها اعتماد کرد.
ناچیز شمردن زمانی رخ میدهد که سوءاستفادهکننده بگوید، آنچه شما انجام دادهاید بی ارتباط و بی اهمیت است. این شکل ظریف ناچیزشمردن است.
خصوصیات مشترک در بین سوءاستفاده کنندگان
برخی خصوصیات مشترک در بین سوءاستفاده کنندگان به شرح ذیل میباشند:
- در کودکی به نوعی از سوی والدین یا اشخاص دیگر مورد آزار لسانی قرار گرفتهاند یا شاهد این رفتارها در فامیل خود بوده اند.
- خلق و خوی هیجانی دارند و با کوچکترین محرومیت یا جنجال اعصاب شان بشدت خراب میشود.
- به شدت احساس حسادت میکنند. نسبت به شریک زندگی خود احساس مالکیت میکنند و علاقه زیادی به کنترول دارند.
- هر چقدر شریک شان به آنها وابستهتر و مطیعتر باشد، احساس بهتری پیدا میکنند.
- عزت نفس شان پایین است.
- انتظارات خشک و توام با تعصب در باره ازدواج و شریک واقعی زندگی دارند. گاه تمایل دارند دقیقا مانند والدین خود باشند و گاه برعکس آنرا جستجو میکنند.
- علاقه چندانی به کمک گرفتن از مشاور یا مشورت دوستان نداشته و مشکلات موجود را به راحتی به گردن طرف مقابل میاندازند.
- این افراد معمولا با دو شخصیت متفاوت توصیف میشوند. گاه شخص دوستداشتنی و مهربان و گاه شخص ظالم و خطرناک. بنابر این با چنین شخصیتی این افراد توانایی عجیبی در فریب و اغفال دیگران دارند و به راحتی دیگران را متقاعد میسازند.
خصوصیات مشترک افراد سوءاستفادهشونده
اشخاص سوءاستفاده شده معمولا گرفتار احساساتی چون ناتوانی، آزار، ترس و خشم هستند. جالب این است که سوءاستفادهکننده ها هم گرفتار احساسات مشابه هستند و به سوی اشخاصی جذب میشوند که خود شان را ناتوان و بی پناه مییابند و برای احساسات، نظرات و فهم خود زیاد ارزش قایل نیستند. چنین خصوصیاتی به سوءاستفادهکنندهها اجازه میدهد تا احساس امنیت و کنترول بیشتری کرده و طرف مقابل را کاملا تحت نفوذ خود در بیاورند.
درک روابط سوءاستفادهگرانه
هیچ کس نمیخواهد در یک رابطه سوءاستفادهگرانه قرار گیرد. بسیاری از اشخاص سوءاستفاده را تنها در خشونت جسمی و جنسی خلاصه کرده و سوءاستفاده عاطفی را نادیده میگیرند. در حالیکه این نوع از سوءاستفاده به تدریج عزت نفس و خوشحالی شما را بدون آنکه خبر شوید از بین میبرد. برای آنکه متوجه شوید که آیا در چنین رابطهای به سر میبرید یا نه به سوالات زیر به دقت جواب داده و مطابق با جوابهای ارایه شده موقعیت خود را ارزیابی نمایید. ما در اینجا کلمه “شریک” را به معنای همصنفی، نامزد، همسر، و شریک عاطفی بکار برده ایم:
- آیا احساس میکنید قادر نیستید در مورد چیزهای که ناراحتتان میکند با شریک خود صحبت کنید؟
- آیا شریکتان مرتبا شما را مورد انتقاد قرار میدهد، تحقیر میکند، و اعتماد به نفس شما را تضعیف میکند؟
- آیا شریک شما ظاهر و قیافه شما را مورد تمسخر قرار میدهد؟
- آیا شریک تان شما را در قرنطینه نگاه میدارد و مانع دیدار شما با فامیل، دوستان و گروههای مورد علاقهی شما میشود؟
- آیا شریک شما دایماً از شما پول قرض گرفته و پس نمیدهد؟
- آیا شریک شما تا کنون از شما چیزی ربوده است؟
- آیا گاهی احساس میکنید که در دامی گرفتار شده اید؟
- آیا تا کنون شریکتان به متعلقات شما ضرر رسانده و آنها را تخریب کرده است؟
- آیا وقتی در کنار شریک تان هستید احساس ترس میکنید و بطور کلی از او میترسید؟
حال که با روابط سوءاستفادهگرانه آشنا شدید، نخستین قدم به سوی تغییر، شناسایی نوع روابط شما، مخصوصا با اعضای خانواده و والدین است. فقدان صراحت و وضاحت در نوع رابطهای که شما با اعضای خانواده برقرار میکنید میتواند خود را به اشکال مختلف نشان دهد. بطور مثال ممکن است در برخی موارد بعنوان یک سوءاستفادهکننده عمل کنید و در برخی موارد به عنوان یک سوءاستفادهشونده.
شناختن خود و درک گذشته خود میتواند از ایجاد مجدد روابط سوءاستفادهگرانه در زندگی شما جلوگیری کند. اگر در خود احساس حقارت و اهانت کنیم، دوستان یا اشخاصی را در زندگی انتخاب میکنیم که این احساسات را در ما بر میانگیزانند. اگر برخورد منفی دیگران را تحمل کنیم یا با دیگران برخورد منفی داشته باشیم، ممکن است با خود نیز به شیوه یکسان برخورد کنیم. عشق ورزیدن به خود و دل نگرانی در باره خود، عزت نفس را افزایش داده و امکان روابط سالم را فراهم میسازد.
با حقوق اساسی خود در یک رابطه آشنا شوید
اگر شما رابطه عاطفی سوءاستفادهگرانه داشته اید در آنصورت باید کوشش کنید تا دید روشنی راجع به یک رابطه سالم بدست بیاورید. نکات زیر حقوق اساسی اند که میباید همیشه در روابط متقابل و متفاوت مدنظر باشند:
- حق دارید انتظار رفتار خوب را از دیگران داشته باشید.
- حق دارید مورد حمایت عاطفی قرار بگیرید.
- حق دارید دیگران به حرف شما گوش بدهند و با احترام جواب دهند.
- حق دارید نظر خاصی داشته باشید حتا اگر دوست شما نظر متفاوتی داشته باشد.
- حق دارید به احساسات و تجربه شما به عنوان یک امر واقعی نگاه شود.
- حق دارید در برابر هر شوخی و رفتار بی ادبانهای، عذرخواهی صادقانه دریافت کنید.
- حق دارید بابت سوالاتی که می توانید بپرسید جوابهای روشن و مفید دریافت کنید.
- حق دارید به دور از تهمت و سرزنش زندگی کنید.
- حق دارید به دور از انتقاد ها و قضاوتهای بیجا زندگی کنید.
- حق دارید در مورد کار و علایق شما با احترام صحبت شود.
- حق دارید تشویق شوید.
- حق دارید به دور از تهدید عاطفی یا جسمی زندگی کنید.
- حق دارید با نام و عنوانی که ارزش شما را کاهش میدهد، خوانده نشوید.
- حق دارید به جای دستور گرفتن، از شما بشکل احترام آمیز درخواست شود.
منبع اصلی: نشریه دختران دانشجو، شماره دوم
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
گاهی پیش میاد هوس رو با عشق اشتباه بگیریم، یا اینکه عاشق یه فرد نامناسب بشیم، یا عیبهای بزرگ طرف مقابلمونو نادیده بگیریم تا تنش پیش نیاد، دنبال ماجراجویی تو عشق هستیم، یا بد رفتاری طرف مقابل رو به رو خودمون نمی آریم، یا به رابطه با کسی ادامه می دیم که باهامون تفاهم نداره و یا اینکه از کسی که باهامون تفاهم داره چشم پوشی کنیم، دلیل این جور کارا چی می تونه باشه؟
دلیلش وجود افسانه های عشقی تو وجودمونه که از داستانها یا فیلم ها یا ..یاد گرفته ایم.
پنج تا افسانه عشقی عمده تو روابط ما ممکنه پیش بیاد:
1- فکر کنیم عشقمون بر هر چیزی می تونه غلبه کنه
2-عشق در اولین دیدار جرقه می زنه
3-توی دنیا فقط یه عشق واقعی برامون وجود داره
4-یه همسر خوب ما رو از هر نظر ارضا می کنه
5-جاذبه جنسی همون عشقه
---------------------
1-افسانه اول: عشقمون بر هر چیزی می تونه غلبه کنه
در چنین حالتی ممکنه فکر کنیم حالا که عاشق هستم اهمیتی نداره که همسرم آدم انتقاد گر افراطی باشه، الکلی باشه، معتاد باشه، سر بچه ها توافق نداشته باشیم، روابط نامشروع بیرون از خونه وجود داشته باشه، اختلاف سنمون خیلی زیاد باشه و... یعنی این افسانه باعث می شه عیبهای بزرگ طرف مقابل رو ندید بگیریم.
در چنین حالتی ممکنه این شبهات پیش بیاد:
-اگر عشق باشه مشکلات بی اهمیتند
-اگه بیشتر مهر بورزم اون تغییر خواهد کرد
-و در صورت شکست رابطه ممکنه خودتونو سرزنش کنین که اگه بیشتر دوستش داشتم می شد رابطه رو حفظ کرد
اما در حقیقت عشق کافی نیست رابطه به تعهد و تفاهم نیاز داره.
---------------------
2- افسانه دوم: عشق در اولین دیدار جرقه می زنه
اعتقاد به این افسانه باعث می شه فقط به جاذبه عاشقانه رابطه توجه کنیم و از دیدن سایر قسمتهای مهم باز بمونیم.
دلیل پیش اومدن چنین علاقه هایی جاذبه جنسی طرف مقابل یا مهارتها و موفقیت های خاص اونه. بهتره حواسمون باشه که نشانه یک رالطه سالم احساس اعتماد، امنیت، ثبات و مورد توجه قرار گرفتنه و رابطه ای که زیادی پر از ماجرا، هیجان، ترس از ترک شدن و فراز و نشیب باشه رابطه سالمی حساب نمی شه.
در حقیقت عاشق شدن ساده است اما ایجاد رابطه سالم مستلزم توجه و کار سخت هستش.
---------------------
3-افسانه سوم: توی دنیا فقط یه عشق واقعی برامون وجود داره
ممکنه تو ذهنمون یه ویژگیهایی رو برای همسر ایده آل در نظر داشته باشیم ولی وقتی توی رابطه با کسی قرار می گیریم هر عیب کوچکی رو پای این حساب بگذاریم که این فرد عشق حقیقی ما نیست. عاقبت این افسانه ممکنه به اونجا ختم بشه که نتونیم ویژگی های منحصر به فرد همسرمون رو ببینیم یا اگه شکستی عشقی پیش اومد نتونیم زندگی با همسری جدید رو شروع کنیم.
حقیقت این افسانه اینه که امکان تجربه عشق با بیش از یک نفر وجود داره. و دلیل یک رابطه سالم تفاهم و تعهده نه عشق یکتا!
---------------------
4- افسانه چهارم: یه همسر خوب ما رو از هر نظر ارضا می کنه
عاقبت اعتقاد به چنین افسانه ای اینه که از روابط سالم باز می مونیم و توقعات زیادمون عشق رو تبدیل به نفرت می کنه
حقیقت این افسانه اینه که بعضی نیازها رو همسر برآورده می کنه و بقیه نیازها یا باید توسط خودمون تامین بشه یا توسط خانواده، دوستان یا بقیه اطرافیانمون
---------------------
5-افسانه پنجم: جاذبه جنسی همون عشقه
وقتی که نسبت به کسی احساس شهوت کنیم و به خاطر این احساس باهاش رابطه برقرار کنیم ممکنه از اینکه با فردی که قرابت روحی باهامون نداره رابطه جنسی داریم احساس گناه کنیم و برای موجه جلوه دادن رابطه مون اسم عشق روی رابطه بگذاریم.
عواقب این کار درگیر شدن با افراد نامناسب، و چسبیدن زیاد به اونا و سختی رها کردنشون هست
حقیقت اینه که روابط جنسی خالی از احساس هیچ مناسبتی با عشق نداره
منبع:پیش از ازدواج!