خیلی اوقات پس از مدتی رکاب زدن سخت و بی وقفه دوچرخه ناگهان متوجه می شویم که ترمزهای دوچرخه در تمام این مدت درگیر بوده و ما را از رسیدن به سرعت دلخواهمان محروم کرده است! رکاب زدن با ترمزهای درگیر واقعاً طاقت فرسا و ناامید کننده است. مهم نیست که چقدر سخت تلاش می کنید؛ به نظر میرسد که هیچ یک از رکابهایی که میزنید، به اندازه کافی ثمربخش نیستند. بدنسازی هم کم و بیش همینطور است، و لذا گاهی ممکن است متوجه شویم که سرعت حرکت دوچرخه"تناسب اندام"ما به خاطر درگیر بودن ترمزها کم شده است؛ حتی با وجودی که به سختی تلاش نموده و همه فاکتورها را به درستی رعایت می کنیم، اما اینطور به نظر می رسد که باید خیلی بیش از این پیشرفت می کردیم. بخش اعظم این مشکل از ترس ناشی می شود. بسیاری از افسانه ها(و حقیقت ها)یی که در مورد روی فرم آمدن وجود دارد، میتوانند نوعی احساس ترس را به وجود اورده و ما را از رسیدن به پتانسیل واقعی بدن مان محروم کنند. در ادامه، فهرستی از ترس های بیهوده را برایتان ذکر کرده ام؛ این موارد اگر تا به حال مانع پیشرفت شما شده اند امیدوارم آگاهی از این موارد شهامت شما را در رویارویی با این ترسها زیاد تر کرده و به حداکثر پتانسیل رشد و تناسب اندام برسید
ترس شماره ۱- تمرین بیشتر موجب تمرین زدگی خواهد شد.
ایده تمرین زدگی و زیاده روی در تمرین همیشه مطرح بوده است. این روزها معمولا به همه گوشزد میشود که تمرین طولانی اصلاً خوب نیست و باید مدت تمرین را زیر ۴۵دقیقه(یا یک محدوده زمانی مشابه) نگه داشت. فلسفه این نظریه این است که وقتی تمرین تان از یک مدت زمان خاص طولانی تر میشود، سطح هورمونها ی بدن دچار تغییر شده و همه چیز مثل یک ماشین قراضه شروع به تجزیه و فروپاشی می کند.
در ابتدا باید به این نکته توجه داشته باشید که سطوح هورمون بدن براساس حرکت عقربه های ساعت تغییر نمیکنند.این هورمون ها در پاسخ به استرس و فشار دست خوش تغییر می شوند. رسیدن به این سطح از استرس ممکن است برای برخی افراد در دقیقه۴۵تمرین و برای برخی دیگر پس از یک ساعت تمرین اتفاق بیفتد. فردی را میشناسم که اینقدر در باشگاه با تلفن همراهش حرف میزند که بعید میدانم با۲۴ساعت تمرین هم استرسی به بدنش وارد شود!
توانایی تحمل و هضم استرس توسط بدن درواقع همان دلیل اصلی تاثیرگذاری تمرینات است. اگر استرس بیش ازحد زیاد باشد، اتفاقات ناخوشایندی حادث خواهند شد.اما اگر استرس خیلی کم باشد، هیچ اتفاقی نمی افتد وهیچ نتیجه ای هم از تمرین حاصل نمی شود. فاکتورهای متعددی وجود دارند که سطح تحمل استرس جسمانی را تعیین نموده و موجب می شوند تا سطح خاصی از استرس برای یک فرد کم و برای فرد دیگر بیش ازحد زیاد باشد.از جمله این عوامل میتوان به خواب،رژیم غذایی ودیگر استرس های روزمره مثل کار و روابط اجتماعی اشاره کرد. مدت اجرای یک جلسه تمرین درواقع فقط یک قطعه از پازلی است که آستانه تحمل بدن برای استرس جسمانی را تعیین میکند.مثل همه دیگر قطعه های پازل، این قطعه نیز به تنهایی نمی تواند کل تصویر را به شما نشان دهد.بنابراین، از اعمال تغییر در طول مدت جلسات تمرین نترسید؛ افزودن ۱۰تا۱۵دقیقه زمان به هر جلسه تمرین می تواند واقعاً در رسیدن به هدف دلخواه تان به شما کمک کند.
ترس شماره ۲-استفاده از شدت تمرینی بیشتر
اکثر افراد از افزایش شدت تمرین واهمه دارند، اما تنها عده کمی از آنها می توانند دلیل موجهی برای تصمیم خود ارائه کنند. که معمولأ شامل وجود آسیب دیدگی یا توصیه پزشک معالج می باشد. اما برای بقیه ما، ممکن است ترس زیادی از سریع تر دویدن یا سنگین تر وزنه زدن وجود داشته باشد.شاید از این بترسیم که بدن ما توانایی تحمل این سطح از فشار را نداشته باشد، یا شاید اینطور استدلال کنیم که نیازی به عضله سازی بیش ازحد نداریم.دلیل آن هرچه که باشد، این احتمال بسیار زیاد است که (حداقل گاهی) بتوانیم سطح شدت را بالاتر ببریم و به خوبی هم از عهده ان بربیاییم. تاکنون ندیده ام که شخصی که۱۵تکرار را با یک وزنه خاص اجرا می کند، با کمی سنگین کردن وزنه برای ست بعد به مشکل خاصی بربخورد.این مساله در مورد تمرینات هوازی هم صدق می کند. کمی افزایش مقاومت یا افزایش سرعت مسلماً نمی تواند موجب ترکیدن قلب یا فوت ناگهانی شما شود.
در حقیقت، این کار فقط به شما کمک می کند تا به سطح بالاتری پیشرفت نموده و متوجه شوید که توانایی هایتان بسیار بیشتر از چیزی هستند که خودتان را به ان محدود کرده اید. بنابراین اگر فکر می کنید که پیشرفت هایتان متوقف شده است، شهامت به خرج داده و قدم کوچک بعدی را به جلو بردارید.
ترس شماره ۳- کاهش غذای مصرفی
بسیاری از خانم هایی که در مسیر چربی سوزی حرکت می کنند،با یک تناقض بزرگ مواجه می شوند؛"اگرزیاد بخورم وزنم بالا می رود، اما همزمان نمی خواهم با کم خوری بیش از حد باعث افت شدید"متابولیسم"بدنم شوم."
خود شما هم ممکن است مدتی دچار این ترس شده باشید و اگر فاصله وعده هایتان از جند ساعت بیشتر شده به شدت هراسان شده اید. هرچند که کم خوری شدید تا حدودی موجب کاهش متابولیسم(سوخت وساز)می گردد، اما به شما اطمینان می دهم که این"افت" آنقدرها هم که فکر می کنید محسوس نخواهد بود.به علاوه ، تغییر سرعت متابولیسم به زمان نیاز دارد و گاهی بین چند هفته تا یک ماه طول می کشد.
بنابراین،نیازی به نگرانی دراین باره وجود ندارد-مگر این که هربار به مدت چند هفته و به طور مداوم به کم خوری بی نهایت شدید روی بیاورید.از دست دادن تنها چند وعده غذایی و یا چند روز کاهش کالری به کمتر از۲۰۰۰کالری در روز نمیتواند موجب ویرانی متابولیسم شما شود(البته نباید از این مساله به عنوان بهانه ای برای بی نظمی در رژیم استفاده کنید). با هراز گاهی از دست دادن یک وعده غذایی مطمئناً آسمان به زمین نخواهد امد، خصوصأ وقتی که اشتهای چندانی هم نداشته باشید.و نه،خوردن یک نهار سبک هم نمی تواند توده عضلانی شما یک روزه تجزیه کند.بنابراین با آسودگی خاطر نسبت به کاهش کالری های رژیم اقدام نموده و نتایج حاصله را بررسی کنید.
ترس شماره ۴- ثابت نگه داشتن شرایط و اجتناب از ایجاد تغییر
همه ما گاهی دراین دام می افتیم و فکر می کنیم که روش تمرین ما، بهترین روش موجود است.زمانی بود که من به جرگه طرفداران"تمرین با وزنه های سنگین، تکرارهای پایین،و سرعت آهسته" پیوسته بودم. می شنیدم که بعضی برنامه ها با استفاده از وزنه های سبک تری اجرا می شوند ، یا افرادی هستند که حرکات را به صورت انفجاری انجام می دهند.با خودم استدلال می کردم که هیچ یک از این روش ها چیز خاصی ندارد و روش من هنوز هم بهترین راه عضله سازی است.بخاطر همین جهل و بی توجهی،سال های زیادی را بدون هیچ پیشرفتی هدر دادم. خروج ازاین بحران فقط زمانی برایتان محقق میشود که شروع کنید به افزایش سرعت تمرین، با استفاده از وزنه های سبک تر و سرعت بیشتر
هرچند که تمرکز بر روی یک موضوع یا روش خاص واقعأ ثمر بخش است،اما بهتر است همیشه به یاد داشته باشید که بدن انسان برای انجام طیف وسیعی از فعالیت های مختلف (که به اشکال مختلفی قابل اجرا هستند)طراحی شده است.وقتی دچار این طرز فکر واهی می شویم که همیشه یک بهترین راه برای وزنه زدن وجود دارد،یا یک روش خاص هوازی بهتر جواب می دهد،دامنه سازگاری بدن را به شدت محدود می کنیم.و علاوه براین،میزان پیشرفت مان نیز به طرز چشمگیری افت می کند.
بارها شاهد این موضوع بوده ام که افرادی که سنگین تمرین می کرده اند،با مدتی تمرین سبک موفق به افزایش قدرت شده اند،و افرادی که سبک وزنه می زده اند نیز با تمرین سنگین باعث افزایش قدرت عضلات شان شده اند.ترکیبی از این دو مسلمأ مفید خواهد بود،اما اگر برای تجربه کردن طرف دیگر این معادله دچار ترس و وحشت باشیم،میزان پیشرفت خود را تا ابد محدود خواهیم کرد.
مطالب پیشنهادی: