مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
دسترسی به تمامی این مطالب در سایت
به طور خلاصه از نظر نحوه تربیت کود ک و بطور کلی نحوه اداره سیستم خانواده می توان 4 نوع خانواده را :مشخص کنیم که عبارتند از
الف - خانواده خشک و سخت گیر ( والدین سخت گیر و مستبد )
ب - خانواده سهل گیر و آسان گیر
ج - خانواده گسسته ( خانواده پریشان )
د - خانواده دمکرات ( خانواده سالم )
به علت مهم و مبسوط بودن این مبحث ، هر یک از این 4 دسته خانواده را در یادداشتی جداگانه شرح خواهیم داد.
و اما اینک دسته اول :
الف - خانواده خشک و سخت گیر:
1 - پدر و مادر ها با بچه ها همان طور رفتار می کنند که والدین خودشان رفتار کرده اند.
2 - تصمیم گیری با یکی از والدین ( خصوصا پدر ) انجام می گیرد. معمولا پدر خانواده حاکم بر رفتار و اعمال فرزندان است و هیچ یک از اعضای خانواده اجازه اظهار نظر ندارند.
3 - والدین چنان رفتار می کنند که فرزندان می آموزند حق هیچ گونه ابراز عقیده ای را - حتی در مواردی که می تواند مانع از بروز بعضی مشکلات برای خانواده گردد - ندارند.
4 - اگر فرزندان از فرمان والدین اطاعت نکنند ، والدین آنان ناراحت ، خشمگین و آزرده خاطر می شوند.
5 - فرزندان جرات سئوال کردن در مورد انجام دادن یا انجام ندادن کارها را ، از والدین خود ندارند.
6 - والدین بر رفتا و کارهای فرزندان خود کنترل شدید دارند و همه تصمیمات را شخصا اتخاذ می کنند.
7 - والدین دلیلی را - برای دستوراتی که صادر می کنند - برای فرزندان خود ارائه نمی دهند و از آنان می خواهند بدون چون و چرا از این دستورات اطاعت کنند.
8 - نسبت به رعایت نظم و انضباط ، ارزشی افراطی قایل هستند و والدین توانایی تحمل هیچ گونه بی نظمی را از طرف فرزندان خود ندارند.
9 - به سخنان کودکان خود گوش نمی دهند و اگر هم سخنی را بشنوند برای آن است که با آن مخالفتی را نشان دهند.
10 - در مواردی که فرزندان خود را نصیحت یا آنان را از انجام دادن کاری منع می کنند ، دلیل خاصی را ارائه نمی دهند.
11 - برای تصمیات فرزندان خود ، حتی اگر این تصمیمات معقول و مستند باشد ، احترام قائل نیستند.
13 - معتقدند که چون سن ، تجربه و دانش آنان بیشتر از فرزندانشان است ، بنابراین ، حق دخالت در همه امور و حتی در خصوصی ترین کارهای فرزندان خود را دارند.
14 - برخورد آنان با فرزندان خود احترام آمیز نیست و حتی از تحقیر فرزندان خود در حضور دیرگان نیز ابایی ندارند.
15 - غالبا نیازهای عاطفی کودکان ارضاء نمی شود.
16 - ممکن است که والد ضعیف در چنین خانواده ای با کودکان ائتلاف کند در چنین حالتی ارزش هر دو والد نزد کودک شکسته می شود . اگر بنا باشد یکی از والدین به عنوان منبع قدرت خانواده آسیب ببیند می توان تصور کرد والد دیگر نیز ارزش پیشین خود را نخواهد داشت.
17- چنین کودکانی احتمالا جذب گروه های بیرون شده و با عزت نفس پائین که دارند دچار بزهکاری می شوند.
18 - بسیاری از این والدین ممکن است به خاطر کمال گرایی که دارند ، کودکان را تحت فشار قرار دهند و از آنها بالاترین انتظارات را داشته و پیوسته به شکل نوین بر آنها سخت گیری کرده و برنامه های سخت گیرانه برایشان تدارک ببیند.
19 - احتمال دروغ گویی و ریا کاری در کودکان چنین خانواده هایی به علت ترس از تنبیه و سرزنش افزایش می یابد.
20 - چنین کودکانی به علت اینکه مرتبا علایقشان سرکوب شده و موجب تحقیر قرار گرفته اند و همچنین دیگران برای اموراتشان تصمیم گرفته اند ، از خلاقیت کمی برخوردارند . اگر چه ممکن است به علت سخت گیری والدین از نظر آموزش بعضی از مهارتها ، پیشرفتی کرده باشند.
21 - اضطراب ، افسردگی ، همچنین وسواس و کمال گرایی ، نا امیدی و بسیاری از مشکلات روانی ممکن است دامنگیر کودکان خانواده های سخت گیر گردد.
22 - غالبا والدین سخت گیر ، خود را منطقی نیز تصور می کنند. و برای هر کارشان دلیل تراشی می کنند. ولی غیر مستقیم به خاطر سختی گیری آنهاست که کودکان فرمانشان را اجرا می کنند نه منطقشان.
ادامه دارد ....
مطالب پیشنهادی:
ورزش چه اثری برکاهش
بیماری های قلبی و بیماریهای استخوانی دارد؟
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم کدامند؟
دسترسی به تمامی این مطالب در سایت
دسترسی به مطالب علمی در سایت
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست چیست؟
ابزارهای مورد نیاز بیمه سلامت چیست؟
خطرظروف یک بار
مصرف ومشکلات آن بر سلامتی
نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی چه نقشی دارد؟
بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر چه تاثیری دارد؟
شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان چه تاثیری دارد؟دسترسی به مطالب علمی در سایت
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست چیست؟
ابزارهای مورد نیاز بیمه سلامت چیست؟
خطرظروف یک بار
مصرف ومشکلات آن بر سلامتی
نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی چه نقشی دارد؟
بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر چه تاثیری دارد؟
شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان چه تاثیری دارد؟بیست و چند سال از آن روزها می گذرد. ما دو نفر بودیم. من و مجید. دو تا پسربچه که همه چیز و همه جا را به هم می ریختیم و از دیوار راست بالا می رفتیم. کل خانه از دست ما عاصی بودند... یک روز سرظهر من و مجید در حیاط بازی می کردیم. چند بار گفتند ساکت باشید ولی ما ساکت نشدیم. چند دقیقه ای گذشت. پدرم از پله ها پایین آمد. صدای مان کرد. بعد با دست ته زیرزمین را نشان مان داد و گفت: «آن جا را می بینید؟» تاریک بود. چیزی دیده نمی شد. بیشتر دقت کردیم. کمی خرت و پرت کهنه را می شد دید. پدرم گفت: «آن جا یک پیرزن یک دست خوابیده که اگر شما از خواب بیدارش کنید، هردوی شما را می دزدد.» ما بچه بودیم. باورمان شد. ترسیدیم. من تا مدت ها می ترسیدم تنها به حیاط بروم. بیست و چند سال از آن روزها می گذرد. ما بزرگ شدیم. مجید ازدواج کرد. او الان یک پسر ۲ ساله دارد ولی هنوز از زیرزمین خانه ما می ترسد. راستی چرا ما بچه هایمان را می ترسانیم؟!
ترساندن بچه ها از لولو، بچه دزد، پلیس، پزشک و... بین والدین، کار رایجی است. برای این که بچه ها را مجبور کنند که از دستورات شان اطاعت کنند یا بتوانند روی برخی از بدرفتاری های آنان کنترلی به دست بیاورند به این روش ها متوسل می شوند. برخی از والدین چون به روش های درست کنترل رفتاری کودکان واقف نیستند، تصور می کنند که نمی توانند از روش های معمول و رایج رفتار کودک را کنترل نمایند. بنابراین متوسل به روش های دیگری مانند ترساندن می شوند. جالب این که این ترس از چیز یا کسی خارج از خانواده است. چون برخی خانواده ها فکر می کنند که خود از پس رفتارهای کودک شان برنمی آیند. برای همین، او را از افراد دیگر بیم می دهند. در بسیاری از خانواده ها دیده می شود که والدین به کودک می گویند«مربی مهد» با دوربین رفتار تو را در خانه کنترل می کند و کارهای بد تو را می بیند. این کار یعنی والدین خود قدرتی برای کنترل رفتارهای کودک ندارند و به این دلیل به یک قدرت خارجی متوسل می شوند. بیشتر این روش ها از نظر روان شناختی برای کودک مضر هستند و از نظر روانی به او آسیب وارد می کنند. ما با این کار کودک را دچار نوعی هراس و اضطراب می کنیم که این هراس و اضطراب در نهایت به نفع کودک نخواهد بود. در عین حال والدین این نکته را در نظر نمی گیرند که اگر بعد از مدتی آن قدرت هم در نظر کودک کوچک شد، برای کنترل رفتارهای او چه باید بکنند! نمونه های بسیاری از این نوع رفتار در اطراف ما دیده می شود. گاهی والدین کودک را با ترساندن از یک موجود خیالی به کاری وادار یا از انجام کاری منع می کنند. نمونه دیگری نیز از این ایجاد هراس در کودک در خانواده ها وجود دارد که او را از ابتلا به بیماری ها و دردها می ترسانند. مثلا به او می گویند که اگر فلان کار بد را انجام بدهد، او را می برند دکتر تا به او آمپول بزند.
صحبت من به این معنی نیست که کودک را در مقابل بیماری ها آگاه نکنیم. این که والدین کودک خود را که بیش از حد بستنی می خورد از گلودرد و عواقب آن آگاه کنند یا این که عوارض عدم شستشوی دست را به او تذکر دهند خوب است ولی نباید در این مورد بیش از حد بزرگنمایی شود. برخی خانواده ها کودک را به دلایل مختلف از پزشک و آمپول می ترسانند. این عمل شاید در آن مقطع بتواند تا حدودی رفتار کودک را کنترل کند ولی در آینده اگر این کودک به هر دلیلی نیاز به مراجعه به پزشک داشته باشد، از این کار دچار هراس و وحشت می شود و از این کار سرباز می زند. کودکی که پیش تر از آمپول و دکتر ترسیده، گمان می کند مراجعه به پزشک، تزریق آمپول یا مصرف دارو یک نوع تنبیه است. حتی در مورد خدا نیز باید توجه داشت که کودک در این سن بیشتر نیاز دارد با لطف و مهربانی خدا آشنا شود. در بسیاری از موارد خانواده ها کودک را از خشم و غضب خداوند می ترسانند و ذهن کودک را به نوعی با قهر خداوند شکل می دهند تا با مهر او. کودک در این سن خدا را بیشتر به عنوان یک پناه می خواهد و رفتار ناآگاهانه ما ممکن است شکل گیری این حس را نیز در کودک مختل کند. والدین نباید در این موارد به نتیجه های مقطعی و کنترل رفتار کودک در آن موقعیت استناد کنند. در واقع ممکن است در شرایطی استفاده از این ابزار بتواند برای مدتی رفتار و کارهای کودک را تحت کنترل درآورد ولی در نهایت بدرفتاری ها را در کودک افزایش خواهد داد. این شیوه ها ترس و اضطراب را در کودک افزایش می دهند و چسبندگی او را به والدین بیشتر می کنند و کودک مشکلات رفتاری جدیدی را بروز خواهد داد. این نوع برخورد علاوه بر این که عدم قدرت والدین در تربیت کودک را به او نشان می دهد او را همواره در معرض ترس از کنترل شدن توسط پلیس و معلم و... قرار می دهند و تازه این عوارض پیش از آن است که کودک بداند والدین در این مورد به او دروغ گفته اند. برای تنبیه کودک باید توجه داشت که در او ایجاد ترس و اضطراب نکنند. تنبیه باید متناسب با رفتار کودک در نظر گرفته شود و نباید تنبیه های فیزیکی و کلامی را در این مورد به کار برد.
ایجاد ترس و دلهره در کودک یکی از انواع کودک آزاری به شمار می آید. شاید پدر و و مادر واقعا قصد آزار کودک را نداشته باشند ولی با ناآگاهی از روش هایی استفاده کرده اند که کودک آزاری محسوب می شده است. ایجاد ترس در کودک تنها در مقطع کوتاهی می تواند روی کودک اثر گذارد اما بعد از آن تاثیر خود را از دست می دهد. این نوع دلهره و اضطراب در کودکان موجب می شود که آن ها در حوزه های دیگر بدرفتاری بیشتری از خود نشان دهند. وقتی ترس و اضطراب در کودک زیادتر شود مشکلات او نیز بیشتر می شود. وقتی کودکی با دوست خود دعوا می کند و پدر و مادر برای بهبود رفتار به او می گویند: «اگر این کار را بکنی شب آقا دزده تو رو می بره.» در واقع یک مشکل دیگر هم به مشکلات او اضافه کرده اند. حالا این کودک این مشکل را نیز پیدا می کند که دیگر نمی تواند شب ها تنها در اتاقش بخوابد. او مدام به یک دزد فکر می کند که شب می آید تا او را ببرد. وقتی ما ترس و اضطراب در کودک ایجاد می کنیم ممکن است این اضطراب در او حل نشود و در او ادامه داشته باشد. البته تاثیر ترس در کودک به آستانه آسیب پذیری، سرشت و ذات کودک هم بستگی دارد. کودکی که زمینه های ترس در او وجود دارد اگر با تقویب محیط نیز روبه رو شود دچار آسیب پذیری بیشتری نسبت به کودکان دیگر خواهد بود که عوارض آن ممکن است تا مدت ها در او باقی بماند.
دسترسی به مطالب علمی در سایت
والدین زیادی هستند که این مشکل را با بچه های خود دارند و همواره دنبال راه حلی هستند که بتوانند آن ها را از پای کامپیوتر بلند کنند. وقتی شما والدین با این مشکل مواجه می شوید شروع به سرزنش یکدیگر می کنید و یا خود را مواخذه می کنید که ای کاش کامپیوتر نمی خریدید! حق دارید که نگران بچه ها باشید چون نشستن طولانی مدت جلوی کامپیوتر موجب می شود آن ها آموزش های مهمی را که لازم است در سنین خاص دریافت کنند از دست بدهند. حتی امکان دارد بچه ها توانایی برقراری ارتباطات اجتماعی را نداشته باشند و مهارت های لازم را در این زمینه فرانگیرند…. بچه های کوچک تر باید حتما ساعاتی را به بازی کردن و فعالیت بدنی و جنب و جوش اختصاص بدهند و ساعاتی هم خود را با اسباب بازی هایی که به رشد فکری و جسمی آن ها کمک می کند، مشغول کنند بنابراین نه تنها استفاده زیاد از کامپیوتر بلکه تماشای بیش از حد تلویزیون هم مضرات مشابهی دارد. به جای آن که در مورد خریدن یا نخریدن کامپیوتر بیندیشید و یا دغدغه داشته باشید که از چه سنی اجازه بدهید فرزندتان با کامپیوتر بازی کند، بهتر است به مطلب بهتری فکر کنید یعنی محدود کردن ساعات کار با کامپیوتر و قانون گذاشتن برای تماشای تلویزیون و اجرای جدی آن قوانین. شما باید یک تا دو ساعت در روز اجازه بدهید بچه ها با کامپیوتر کار کنند.
این یک ساعت، کارهای او را مختل نخواهد کرد و می تواند به بازی، استراحت و انجام تکالیف مدرسه برسد. هر خانوادهای باید قوانین ساعات تماشای تلویزیون برای خود داشته باشد. بچه ها حق ندارند از هر لحظهای و به طور نامحدود برای تلویزیون دیدن استفاده کنند. برای مثال وقتی شما اجازه می دهید او تا ساعت ۱۱ شب بیدار بماند و فلان سریال را ببیند چه توقعی دارید که بتوانید او را تحت کنترل بگیرید. اگر او با گریه و اصرار بتواند شما را متقاعد کند که در آن ساعت بیدار بماند و تلویزیون ببیند و یا پای کامپیوتر باشد، بهطور عملی یاد می گیرد که خواهد توانست با گریه هر آن چه را می خواهد به دست آورد. هرگز از قوانینی که به اتفاق همسرتان وضع می کنید کوتاه نیایید و برای مثال اگر به او اجازه می دهید یک ساعت برنامه مورد علاقهاش را تماشا کند، قبلا باید او را متوجه کنید که تا شروع آن برنامه تکالیف خود را باید به اتمام رسانده باشد. تخطی کردن او یا اهمال کاری اش در انجام تکالیف به طور قطع مساوی است با محروم شدن از تماشای آن برنامه دلخواه و انجام ادامه تکالیف در آن ساعت مذکور. بچه ها باید جدیت شما را در اجرای قانون ببینند. پیش از شروع اجرای قوانین، همه موارد را با صبر و شکیبایی و حتی چند بار به بچه ها تفهیم کنید تا حق آن ها ضایع نشود.
دسترسی به مطالب علمی در سایت
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟