وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
در جامعه ی ما ارتباط معناهای گسترده و مختلفی دارد و بیشتر معنای ارتباط در بیرون از خانواده و در اجتماع برای ما معنا پیدا می کند یعنی وقتی به ما می گویند با هرکسی رابطه نداشته باشید و یا با کسی که رابطه دارید فلان گونه رفتار کنید هر گز ذهن ما به همسر و فرزند وپدر ومادر نمی خورد بلکه اولین چیزی که به ذهن ما از این کلمات خطور می کند ارتباط با دوستان و همکلاسیان ، معلم ، افراد در اتوبوس و مترو و...
ولی ما میخواهیم درباره ی ارتباط با کسی صحبت کنیم که بیشترین ارتباط شبانه روز ما با اوست و بیشترین تاثیر را در زندگی ما دارد و در عین حال کمترین توجه درباره ی چگونگی رابطه با او می شود . وقتی صمیمت انسان با فردی زیاد می شود احساس می کند رابطه با او نیاز به یادگیری ندارد بلکه به قدری با هم صمیمی اند که انجام هرگونه رفتاری ممکن است .
به قول یکی از اساتید چراوقتی پشتمان به کسی باشد و یا پایمان به سمت هر کسی دراز باشد عذر خواهی می کنیم ولی در برابر همسرمان نه؟ و نه تنها نه ، بلکه اصلا نیازی به عذر خواهی نمی بینیم و این کار را کاری مسخره می دانیم .
اگر قرار است جایی شخصیت و احترام پیدا کنیم در خانواده است اگر قرار است کسی به همسر ما شخصیت و احترام بدهد آن فرد ما هستیم مایی که از همه کس به او نزدیک تر و بیشتر در ارتباطیم.
اگر همسرمان رییس یک اداره ، سازمان و وزارت خانه باشد و همه عالم و آدم به او احترام بگذارند ولی در کنار همسر و فرزندانش از احترام برخوردار نباشد در نزد خودش شخصی بی شخصیت و بی اقتدارو ... است ولی اگر کسی سوفور و یا آبدارچی یک شرکت باشد ولی در خانه واقعا آقا و دارای احترام باشد در نزد خودش فردی موفق و با شخصیت است و حتی احترام دیگران برایش مهم نیست. این مثال درباره ی آقایان بود . درباره ی خانم ها هم دقیقا همین گونه است معمولا زن هایی در زندگی احساس شکست و سر خوردگی می کنند که همسر و فرزندانش برایش ارزش و احترام قایل نباشند هرچند دکتر و یا مهندس باشند و زن هایی احساس نشاط و شادابی و سرزندگی دارند که فرزندان و همسرشان برای انها احترام زیادی قائل باشند و به او اهمیت بدهند هرچند خانه دار و بی سواد باشند .
می توان بحث ارتباط با همسر را با بحث حقوقی « وظایف و حقوق متقابل » آغاز کرد ولی می خواهیم قبل از این که سیر حقوقی خانواده را پیش گیریم سراغ سیر اخلاقی رویم .
ازدواج ، همسر ، خانواده
بسیاری از افراد به خاطر همین مبحث وظایف و حقوق زن و مرد در خانواده ، از شیرینی ازدواج به دور می مانند و یا به قدری درگیر این بحث که " فلان چیز وظیفم نیست و فلان چیز حقمه " می شوند که اصلا متوجه لذت های ازدواج و هدف از زندگی و ازدواج و تشکیل خانواده نمی شوند خیال میکنند تشکیل خانواده دادند تا حق و حقوقشان را پس بگیرند و احساس می کنند خانواده دادگاه است و خودشان شاکی و همسر بیچاره شان همیشه متهم . این افراد نه تنها هدف از ازدواج و خانواده را درک نکرده اند بلکه هدف از خلقت خودشان را هم نمی دانند و و همیشه با همه کس مشکل دارند و هیچ گاه موفق نخواهند بود.
به راستی هدف ما از زندگی مشترک چیست ؟ آیا هدف همان در کنار هم قرار گرفتن نر و ماده است ؟ یا نه هدف از ازدواج در ادامه هدف از خلقت آدمی قرار گرفته؟ یعنی اگر بخواهی به آن هدف از آفرینش برسی، میانبر و یا بهتر بگوییم سرعت دهنده اش ازدواج است . ازدواج راه سخت و پر از دره و دو راهی رسیدن به خدا را روشن و هموار می کند .
ما افریده شدیم برای پرستش ، آفریده شدیم برای بندگی ، برای اینکه از بین این همه امتحانات و ابتلایات الهی خود را پیدا کنیم و به خدا برسیم ، ما آفریده شده ایم تا خلیفه الله شویم ، آفریده شدیم تا بندگان خوب خدا رابشناسیم و یاور آنان باشیم تا دین خدا را برافرازیم . آری این جهان پیچیده و پر از رمز و راز ، ساخته شده تا ما به وسیله ی آن به وجود خدا پی ببریم و او را بشناسیم و او را بپرستیم و در نهایت به او که کمال و انتهای مقصد ماست برسیم . برای بهتر و زودتر رسیدن به این مقصد ، نیاز به اکسیری داریم که ما را در برابر خطرها واکسینه کند .
یکی از خطرهایی که از ابتدای خلقت آدمی مانع اصلی این هدف بوده ، غرایز و شهوات است . که اگر نتوانیم غرایز و شهواتمان را درست و صحیح ارضا کنیم ، در نهایت در یکی از این پیچ ها و دره ها منحرف می شویم ، همانطور که در تاریخ با داستان ها ی عابدهایی ( مانند برصیصا ، عابدی از بنی اسرائیل که کافرشد )روبرو هستیم که ابلیس با استفاده از این سلاح برّنده آنها را پس از سال ها عبادت ، تحت بندگی خویش در آورده.
بهترین واکسینه در برابر این خطر ازدواج است که خداوند آن را در پیش روی بندگانش قرار داده تا آدمی به وسیله ی این موهبت الهی ، غرایزش را از راهش کنترل و ارضا کند و در مقابل به آرامشی برسد که هرگز تا قبل از ازدواج به آن دست نخواهد یافت . چرا که این آرامش وعده ی الهی است. « وَمِن ایاتِهِ اَن خَلَقَ لَکُم مِن اَنفُسِکُم اَزواجاً لِتَسکُنُوا اِلیهَا وَجَعَلَ بَینَکُم مَوَدَّهً وَ رَحمَهً اِنَّ فِی ذلِکَ لَایَاتٍ لِقَومٍ یَتَفَکَّرُونَ »
"و از نشانه های او این است که همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید ، و در میانتان محبت و رحمت قرار داد ؛ به یقین در این نشانه هایی است برای گروهی که تفکر می کنند ."روم آیه 21
در کجا میتوانیم معارف و آموزه هایی که از کودکی برای انسان شدن آموخته ایم را اجرا کنیم ودر مقام عمل ببینیم . در کجا میتوانیم خودمان را محک بزنیم و ببینیم راستگوییم یا نه ؟ عفت داریم یا نه ؟ راز داریم یا نه ؟ قانع هستیم یا نه؟ حسودیم یا نه؟ در برابر بداخلاقی ها و مشکلات صبوریم یا نه ؟ جای پیاده کردن همه ی این ها در زندگی مشترک و خانواده است .
اگر در زندگی دیدگاه ارزشی داشته باشیم بسیاری از مشکلات مان ، پلی می شوند برای رسیدن ما به خدا .
اگر زندگی مشترک را همانطور که در آیات قرآن آمده یک موهبت الهی برای رسیدن به خدا بدانیم ؛ دیگر فقر در زندگی برایمان یک غول وحشتناک نمی شود ، دیگر بداخلاقی همسر برایمان بدبختی و بدشانسی از زندگی نیست ؛ بلکه قفلی است که با کلید صبر ما را از جنات و نعمت های الهی بهره مند می سازد .
بنابراین با قرار دادن همسر به عنوان پلی برای رسیدن به خدا نه به عنوان هدف ، اگر زندگی بر وفق مراد بود ، با حمد و شکر به او میرسیم و اگر زندگی سخت ومشقت بار بود ، با صبر و تحمل باز هم به خدا می رسیم .
پیاده کردن ارزش ها در خانواده
دین اسلام برای لحظه لحظه ی آدمی برنامه دارد . اگر کسی بخواهد برنامه روزمره ، ماه و سال خود را بر اساس آنچه خدا و دین از او خواسته انجام دهد به زیبایی و راحتی می تواند .
ما در احادیث و روایات پیامبر اسلام (ص) و ائمه اطهار علیهم السلام با دستور العمل ها و آداب و سننی آشنا می شویم که چقدر سطح فکر و نگاه آدمی را بالا میبرد و تغییر می دهد .و یا روایاتی درباره ی ارزش و اجر بسیاری از اعمال، که انسان آرزوی آن را می کند و در عین حال احساس می کند هیچ گاه در آن موقعیت قرار نگرفته ، و پیش خود فکر می کند که اگر در آن موقعیت قرار گیرد حتما آن کار را انجام میدهد . ولی ما می خواهیم بگوییم اگر انسان بخواهد ارزش های اسلامی را پیاده کند می تواند در همین اجتماع کوچک خانواده آن ها را انجام دهد ، از جهاد و انفاق گرفته تا صبر و شکیبایی .
در این قسمت به تعدادی از ارزش هایی که در آیات و روایات به آن اشاره شده می پردازیم تا با پیاده کردن آنها در خانواده و در ارتباط با همسر و زندگی از شیرینی های یک زندگی اسلامی بر پایه ی ارزش های آن بچشیم .
صبر وشکیبایی
« وَ لَنَبلُوَنَّکُم بِشَیءٍ مِنَ الخَوفِ وَ الجُوعِ وَ نَقصٍ مِنَ الاموَالِ وَ الانفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ * اَلَّذِینَ اِذا اَصَابَتهُم مُصِیبَهٌ قالُوا انَّا لِلّهِ وَ اِنَّا اِلَیهِ راجِعُونَ »
" قطعا شما را به چیزی از ترس و گرسنگی و کاهش اموال و نفوس و محصولات امتحان خواهیم کرد و صابران را نوید ده . همانان که چون مصیبتی به آنها رسد ، گویند : ما از آن خداییم و به سوی او بازمیگردیم ."بقره 155 و 156
امام صادق (ع) : هرمردی که به دردی گرفتار شود و صبر کند و آنرا در راه خدا به شمار آورد ، خداوند اجر هزار شهید را برایش رقم زند .
امام علی (ع) : در برابر امور ناخوشایند خود را به صبر وادار ؛ و چه نیکو خویی است ، خود را به صبر واداشتن به خاطر حق .
امام باقر(ع) در پاسخ به سوال از صبر نیکو می فرمایند : آن صبری است که در آن نزد مردم گله و شکایت نشود.
یکی از نکات کلیدی خوشبختی در زندگی صبر است ؛ چون هیچ زندگی ای نیست که همه چیز بر وفق مراد و آنچه ما می پسندیم، باشد و شاهد ما آیات قرآن است که با خبر قطعی از این امتحان الهی خبر می دهد و تنها راه نوید ده آن ، برای افرادی است که در برابر این نوع ابتلایات صبر می کنند و با توکل به خدا ، با دیدی بلند ،همه چیز را از سوی خدا و به سوی خدا می پندارند و همانطور که گفتیم مشکلات و سختی های زندگی را نوعی فرصت برای رسیدن به او که کمال مطلق است می پندارند.
همانطور که از آیات و احادیث برمی آید صبر فقط به هنگام مرگ و یا بیماری نیست ؛ بلکه صبر در برابر امور ناخوشایند و یا صبر در برابر آنچه ما دوست نداریم ؛ صبر در برابر بد دهنی همسر و یا خانواده اش ، صبر در برابر سختی های شغلی همسرمان ، صبر در برابر تهمت ها ، صبر در برابر نداری های همسرمان و... . وقتی این مشکلات برای آدمی لذت بخشند که به خاطر خداوند ، پروردگارت ، آنکه برایت از مادر صدها برابر مهربان تر است صبر کنی و بدانی هیچ چیزی در این جهان آفرینش بی اذن او جابه جا نمی شود و هرچه هست به خواست اوست وگاهی خداوند هرکه را بیش تر دوست دارد بیشتر در معرض بلایا قرار می دهد تا او با صبر پیشگی بیشتر به خداوند نزدیک شود . به قول یکی از بندگان خوب خدا ، اگر قرار به خوشی در این دنیا بود حضرت زهرای اطهر از ما بسیار شایسته تر بود.
مهربانی و آزار ندادن
در آیه از قرآن مجید آمده «والَّذینَ یُؤذُونَ المُؤمنِینَ وَ المُؤمِناتِ بِغَیرِ ماکتَسَبُوا فَقَدِ احتَمَلُوا بُهتاناً و اِثماً مُبِیناً » احزاب 58 « آنان که مردان و زنان مومن را بی هیچ گناهی که کرده باشند ، می آزارند ،تهمت و گناهی آشکاری را به دوش می کشند.» و یا در روایتی از رسول خدا (ص) آمده است :«هرکه مومنی را بیازارد بی گمان مرا آزار داده است » و روایتی دیگر که : « هرکس به مومنی نگاه کند که با آن او را بترساند ، خداوند در روزی که سایه ای جز سایه ی او نیست وی را بترساند.»
چرا وقتی این آیه یا روایات را می خوانیم در پی انجام آن در زندگی خودمان نمی شویم وسریعا ذهنمان به برخوردهای ریز و درشتمان با در و همسایه و عمه و خاله و... می افتد .چرا آزار دادن همسرمان را جزو گناه و اذیت به شمار نمی آوریم .
اگر همسرمان از ایمان برخوردار باشد پس یکی از مصادیق این آیه و روایات است ، پس حواسمان باشد هر برخورد بد و بیجای ما بدون این که همسرمان گناهی کرده باشد ، ما را در برابر خدا قرار می دهد و باید جوابگوی او باشیم.
تشکر کردن
امام صادق (ع) می فرمایند :خدا لعنت کند قطع کنندگان راه نیکی را؛یعنی کسی که به وی خوبی میشود اما ناسپاسی می کند و در نتیجه ، نیکوکار را از نیکی کردن به دیگران باز می دارد. گزیده ی میزان الحکمه ،ص 303 ،ح 3347
گاهی به بخت و شانس مان نفرین می فرستیم که این چه زندگی است ؟چرا همسرم این گونه است ؟ چرا اینقدر بددهن و بد اخلاق است ؟ چرا هیچ وقت شادمان نیست ؟ ولی هیچ گاه به ذهنمان نمی خورد شاید تقصیر ما باشد ، شاید جایی در حق همسرم کوتاهی کردم ، بلکه به دنبال علت خارجی هستیم و نهایتا به بخت و طالع و قسمت و...میرسیم . وقتی از ما میپرسند وقتی همسرت چیزی برای خانه می خرد از او تشکر می کنی ؟ با قاطعیت تمام می گوییم ،نه وظیفه اش است . یا می پرسند هیچ گاه به خاطر مهربانی هایش و محبت هایش از او تشکر کرده ای باز هم میگوییم : نه ، مگر تشکر می خواهد ؟ حتی خیلی از اوقات نه تنها تشکر نمیکنیم بلکه بدون توجه به لطف و کاری که انجام داده نقص کارش را بلند بلند فریاد می زنیم و مدام توی سرش می کوبیم .
چه خوب است برای یک بار هم که شده ، حساب کنیم ببینیم روزانه چند بار از همسرمان تشکر می کنیم ؟چند بار به جای عیب گیری از کارهایی که حتی برای ما انجام می دهد ، از او تشکر می کنیم . با کمی حساب سرانگشتی به راحتی متوجه می شویم عیب زندگی ما ربطی به طالع و شانس ندارد بلکه همین رفتارهای پیش پا افتاده است که زندگی را خراب میکند .
امام سجاد(ع) : حق کسی که به تو نیکی می کند ، این است که از او تشکر کنی و نیکیش را به زبان آوری و از وی به خوبی یاد کنی و میان خود و خداوند ، برایش خالصانه دعا کنی . اگر چنین کنی ، بی گمان پنهانی و آشکارا از او تشکر کرده باشی. وانگهی ، اگر روزی توانستی نیکی او را جبران کنی ، جبران کن. گزیده ی میزان الحکمه ،ص 303 ،ح3345
چقدر آموزنده است این احادیث ، برای زندگی روزمره . امام سجاد(ع) برای یک نیکی که انسان در حقش می شود چقدر تکلیف می گویند: 1- از او تشکر کنیم .2- نیکی اش را به زبان آوریم و به او بگوییم .3- همیشه از او به خوبی یاد کنیم 4- برایش خالصانه دعا کنیم 5- در آخر اگر توانستیم جبران کنیم . اگر به خاطر یک خوبی که همسرمان در حق ما میکند این گونه از او سپاس کنیم چقدر زندگی شیرین تر و لذت بخش تر می شود.
عیب جویی و سرزنش نکردن
پیامبر خدا (ص): عیب های مومنان را جست و جو نکنید ؛ زیرا هرکه دنبال عیب های مومنان بگردد ، خداوند عیب های او را دنبال کند و هرکه خداوند تعالی عیوبش را جست و جو کند ، او را رسوا سازد گرچه درون خانه اش باشد. گزیده ی میزان الحکمه ح4726 ص421
امام علی (ع): کسی که عیب خود را ببیند ، از پرداختن به عیب دیگران باز ایستد . گزیده ی میزان الحکمه، ح4712 ص419
امام علی (ع) :کاوش کردن در عیب (دیگران ) خود عیبی است . گزیده ی میزان الحکمه ،ح 4727 ،ص421
پیامبر خدا (ص) : اگر برادر مسلمانت عیبی از تو بداند و به آن تو را سرزنش کند ، تو به واسطه ی عیب و گناهی که از او میدانی سرزنشش مکن تا برای تو پاداش باشد و بر او گناه . گزیده ی میزان الحکمه ،ح4745 ص 421
پیامبر خدا(ص): هرکس زشتکاری و گناهی را فاش کند ، مانندکسی است که آنرا انجام داده است و هر کس مومنی را به چیزی سرزنش کند ، نمیرد تا خود مرتکب آن شود . گزیده ی میزان الحکمه ح 4743
گاهی ما برای به دست آوردن نقطه ضعفی از همسرمان و یا خانواده اش و در مقابل بزرگ کردن خود و خانواده مان شرو ع به عیب پیدا کردن از او و پدر و مادر و خواهر ها و فک و فامیلش می کنیم و بسیاری از اوقات عیب هایی را می گیریم که خودمان به آن عیب شایسته تریم . و با این کارمان حس می کنیم همسرمان را کوچک کردیم و به او فهماندیم که چقدر خانواده ی ما با فرهنگ تر و با شخصیت تر از آنها هستند و بالاخره با این کارها می خواهیم منتی بزرگ بر او به خاطر تحمل او و خانواده اش بگذاریم.
در حالی که اگر بخواهیم طبق یک الگوی اسلامی زندگی کنیم حتی اگر همسرمان عیبی دارد نباید او را سرزنش کنیم ،بلکه می توانیم با هدیه کردن عیبش نه مسخره کردنش او را در از بین بردن عیبش یاری دهیم . ولی خیلی از اوقات عیب همسرمان از ماست مثلا همسر ما آدم آرام ومهربانی است ولی ما به قدری به او و کارهایش گیر می دهیم که او را از کوره خارج می کنیم و یا او را عصبی و بدخلق می کنیم بعد بلافاصله او را به خاطر بداخلاقی و عصبی مزاج بودنش سرزنش می کنیم ، یا این که با مرور زمان حل خواهد شد مثلا مدتی از نظر مالی تحت فشار است ویا عیبی در صورتش دارد ، و یا حتی ممکن است هیچ وقت از بین نرود و مادر زادی باشد و... در این مواقع عیب جویی ما رنگ و بوی طعنه زدن و مسخره و سرزنش کردن به خود می گیرد تا هدیه کردن عیب و یاری در بر طرف کردن آن .« وَیلٌ لِکُلِّ هُمَزَهٍ لُمَزَه» "وای بر هر عیب جوی طعنه زن" . همزه آیه 1
امید است بتوانیم با اندیشیدن در آیات و روایات و به کار بردن آن در زندگی مان ، زندگی مورد رضای حق تعالی را داشته باشیم و در دنیا و آخرت سعادتمند و پیروز و خوشبخت باشم.
نویسنده : ف. عجمین
بیشتر بدانیم؟