(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

چگونه دیگران را شیفته خود کنیم ؟


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com

چگونه دیگران را شیفته خود کنیم ؟


بیشتر از 85 درصد موفقیت های شما در کار و زندگی شخصی تان وابسته به توانایی های شما در برقرار ی ارتباط موثر با دیگران است . شعور اجتماعی یا توانایی در ارتباط دوطرفه ، گفتگو ، شرکت در بحث و تحریک دیگران بیشترین و مهمترین استعدادی است که شما می توانید داشته باشید . که البته این استعداد را می توانید پرورش دهید . با تمرین بعضی از روش ها و تکنیک های برقرار ی ارتباط که به وسیله بیشتر افراد تاثیر گذار و مفید در دنیای امروز مورد استفاده قرار می گیرد ، می توانید بیاموزید که چگونه گرم ، دوست داشتنی ، محبوب و افسونگر باشید . راز این بزرگان چیز پوشیده ای نیست . آنها به راحتی از روش هایی استفاده می کنند که دیگران را به گونه ای تحت تاثیر قرار می دهند که به راحتی شما را قبول کنند و برای حرف های شما ارزش قائل شوند ، در نتیجه دیگران علاقمند می شوند که تحت تاثیر شما قرار بگیرند ، از شما چیزی بخرند ، با شما وارد یک تجارت شوند و رابطه برقرار کنند . 

توانایی شما در شیفته کردن دیگران که شما را تبدیل به یک آدم دوست داشتنی ممی کند بیشتر از هر توانایی دیگر می تواند درهای بسته را به روی شما باز کند . هر چه دیگران در ذهنشان شما را بیشتر دوست داشته باشند و هر چه دوستانه تر در مورد شما فکر کنند ، بیشتر دوست دارند که شما را ببینند ، به شما گوش کنند ، در مهمانی هایتان حاضر شوند و شما را به مهمانی هایشان دعوت کنند .بسیاری از افراد عقیده دارند که با ارزش ترین سرمایه دنیا طلا و الماس نیست ، بلکه توانایی شیفته کردن دیگران است . چیزی که مردم در مورد شما فکر می کنند یا وقتی در جایی نیستید در غیاب شما می گویند ، با ارزش ترین چیزی است که در زندگی اجتماعی و شغلی تان وجود دارد . این سرمایه نتیجه همه تلاشی است که شما برا ی تاثیر بر دیگران وقتی در کنار آنها هستید به دست آورده اید . با یادگیری حقایق ساده ای در مورد شیفته کردن دیگران و تمرین تکنیک هایی که به دنبال آن می آید می توانید به طرز غیر قابل باوری تاثیر و لذت را که در تعامل با دیگران به دست می آورید بهبود ببخشید . این کار را از داخل خانه شروع کنید و بعد به دیگران تسری دهید . شما در آیند موفق تر خواهید شد ، پول بیشتری به دست می آورید ، سریع تر ارتقا می یابید ، بیشتر می فروشید ، در بحث های بیشتری برنده می شوید و بهتر می توانید دیگران را تحت تاثیر قرار دهید و آنها را به آینده امیدوار کنید .



شیفته کردن به چه معناست ؟ 



توصیف شیفته کردن را از زبان کسی بشنوید که قدرت آن را به حساب نمی آورد و تا هنگامی که تاثیر آن را ندیده بود ، در مقابل آن مقاومت می کرد . 

او کاملا در یک لحظه بر روی شخصی که او را می دید ، تاثیر می گذاشت . حرارت و جنب و جوش خاصی را به اطراف پراکنده می کرد . در دوست داشتن کاملا بی ریا بود و اهمیتی برای این که شما دوستش داشته باشید یا نه قائل نبود . فقط می توانستم به این فکر کنم که چقدر از این توانایی ، ذاتی و چه میزانش اکتسابی است و تنها چیزی که من می فهمیدم این بود که در اولین برخورد کاملا شیفته فردی شده بودم که نه هیچ تفاهمی با هم داشتیم و نه می توانستم انتظار داشته باشم که شباهتی به هم داشته باشیم . 

منظور ما از شیفته کردن ، صحبت در مورد یک برنامه رفتاری ، چهره زیبا ، و پوشیدن لباس های گران قیمت نیست . صحبت در مورد چیزی بسیار ژرف تر است . شیفته و جذب کردن واقعی ، چیزی فراتر از جلوه های ظاهری است . در واقع همان توانایی است که بعضی از افراد در ملاقات های معمولی خود را در چشم دیگران تبدیل به یک استثنا می کنند . شیفته کردن یک خاصیت در برقراری ارتباط دارد که ما اغلب به طور ناخودآگاه با احساسی بسیار قوی به آن جواب می دهیم .مطمئن باشید که شیفته کردن ذاتی نیست ؛ بلکه اکتسابی است .بنابراین، می توانید شیفته کردن دیگران را بیاموزید.




شیفته کردن یعنی چه ؟ 



شیفته کردن ، کیفیتی است که نیروی خوشایند و تاثیر گذار و غیر قابل مقاومت را اعمال می کند




فایدة شیفته کردن دیگران چیست ؟ 



شیفته کردن دیگران ، اسیر کردن آنهاست. درست مثل گلبرگ های گل که فقط در گرما و نور خورشید باز می شود . بنابر این ، ما دل های دیگران را با جادوی شیفته کردن باز می کنیم . شیفته کردن به عنوان یک جاذبة قوی ما را به سمت منبع مولدش می کشاند . 

آنان که هنر شیفته کردن دیگران را دارند ، به طور معمول پیشنهادات بیشتر یا شناس بیشتری دارند . آنها به موقعیت هایی دسترسی دارند که دیگران هیچگاه به آن دسترسی ندارند . آنها در بیشتر موارد پس از انجام اشتباهاتی که می تواند برای دیگران بیشترین توبیخ ها را در بر داشته باشد ، بخشوده می شوند . در بیشتر موارد مردم از آنها دلجویی می کنند ، راه را برایشان باز می کنند و همیشه در مواقع دودلی بهترین چیز را به آنها می دهند . اگر با خودمان صادق باشیم احتمالا همة ما کسانی را می شناسیم که به گونه ای اعجاب آور خود را به ما تحمیل کرده اند و ما در براب قدرت شیفتةگری آنها کاملا تسلیم شده ایم .



احساس شور و شعف داشتن 



در بسیاری از موارد به کسانی برمی خوریم که با تیزهوشی ، شما را به شیفتگان خود اضافه می کنند . به نظر می رسد که شما را عمیقا دوست دارند و برای افکارتان ارزش قائلند . همة حواسشان را بر شما متمرکز و به کس دیگری توجه نمی کنند . هنگامی که با شما هستند کسی غیر از شما برایشان وجود ندارد و اهمیتی نمی دهند که چه کس دیگری در این اطراف هست و در شما این احساس بوجود می آورند که گویی جالب ترین و مهمترین انسانی هستید که او تا به حال دیده است و شما سرانجام از کلیه قضاوت های انتقادی به خاطر رضایت آنها چشم پوشی می کنید . آیا به خاطر می آورید که چه احساس خوبی داشتید ؟ 

بیندیشید که در اینجا چه نیرویی وجود دارد که می تواند در یک نفر چنین احساس لذت بخشی در مورد خودش ایجاد کند . این نیرو محدود به اشخاص خاصی نیست . به طور تقریبی همة کسانی که با مردم سروکار دارند می توانند از مزایای شیفته کردن دیگران بهره مند شوند و هر کس که می خواهد از نردبان ترقی بالا برود باید این توانایی را د ر خود تقویت کند .




هر زمان هر مکان 



چه اتفاقی می افتاد اگر شما می توانستید در هر زمان و در هر مکان آن احساس ویژه را در دیگران بوجود آورید ؟ فکر می کنید این موهبت می توانست چه تاثیری بر زندگی شخصی یا موقعیت شغلی تان داشته باشد ؟ باور کنید قابل ارزش گذاری نیست . چون هنگامی که شما بتوانید این احساس را در کسی بوجود آورید ، پادش آن بلافاصله به دنبالش خواهد آمد .




آنچه شما برای جذب و شیفته کردن دیگران نیاز دارید ! 



همین امروز تصمیم بگیرید تا توانایی شیفته کردن دیگران را در وجود خود تقویت کنید و آن را در برخوردهایتان با دیگران به کار گیرد . 

این تصمیم راهی را به روی شما باز می کند که می توانید به وسیلة آۀ« در دیگران احساس خوبی نسبت به خودشان ایجاد کنید . 

توانایی خود را در شیفته کردن دیگران اندازه بگیرید . به میزان توانایی خود نمره ای بین 1 تا 10 بدهید . حالا از یکی از دوستانتان بخواهید به شما نمره بدهد . نمره ای که او به شما می دهد میزان توانایی واقعی شماست . 

حالا شما آماده اید که خود را به انسانی تبدیل کنید که توانایی شیفته کردن دیگران را دارد .




چگونه هر کسی را مجذوب و شیفتة خود کنیم ؟ 



انسان ها به میزان زیادی تحت تاثیر احساسات هستند. آنها تصمیماتشان را احساسی می گیرند و خودشان را انسان هایی منطقی می نامند. مردم به میزان زیادی تحت تاثیر احساسات محیطی خود به ویژه رفتاری که دیگران با آنها انجام می دهند هستند. شما از دوران کودکی از نظر احساسی به مقدار زیادی نسبت به رفتارها و عکس العمل های والدینتان شرطی شده اید. اغلب فرایند این تبادلات زود هنگام رفتار شما را برای برقراری ارتباط با دیگران در طول زندگی تان شکل می دهد. 

تقریبا بیشترین رفتاری که شما در ارتباط با دیگران انجام می دهید با تکیه بر ارزشی است که شما برای خود قائل می شوید یا برای حفاظت از این ارزش در مقابل افراد یا شرایطی است که آن را تهدید می کنند.



راز جذب کردن و شیفته کردن 



عمیق ترین آرزوی طبیعی هر شخصی نیاز به ارزش داشتن و ارزشمند بودن است. بنابر این راز شیفته کردن دیگران بسیار ساده است : کاری کنید که دیگران احساس کنند مهم هستند.




پنج راه برای شیفته کردن دیگران 



مهمترین نکته این است که شما چگونه در حضورتان با استفاده از شیفته کردن دیگران، بهترین احساسی را که آنها در حضور شما انتظار دارند ایجاد کنید. خوشبختانه ما می دانیم چگونه در مردم احساس خوبی نسبت به خودشان ایجاد کنیم . این پنج روش کلیدی را می توان بدین صورت نام برد: پذیرش، قدردانی، تایید، تحسین و توجه.


پذیرش 



بزرگترین هدیه ای که شما می توانید به اشخاص دیگر بدهید ، جایگاه توجه بدون قید و شرط است ؛ یعنی شما آنها را کاملا همانگونه که هستند بدون هیچ محدودیتی بپذیرید. هیچ گاه از آنها انتقاد نکنید یا ایرادهای آنها را نگیرید. هر چیزی که مربوط به آنها باشد را کاملا به عنوان یک چیز شگفت انگیز بپذیرید. این اولین مرحلة شیفته کردن خواهد بود.حال چه جوری این پذیرش کامل را نشان دهید ، بسیار ساده است: 

لبخند بزنید! هنگامی که شما در لحظه دیدار دیگران لبخند می زنید ، ارزشی که آنها برای خودشان قائل هستند به طور خودکار به بالا می جهد. آنها نسبت به خودشان احساس خوشحالی می کنند . احساس می کنند که مهم و ارزشمند هستند و کسی را که این احساس را در آنها بوجود آورده است ، دوست خواهند داشت و قبل از آن که کلامی بگویید شیفته شما خواهند شد.




قدردانی 



هر کجا که هستید از دیگران برای کارهایی که انجام داده اند ، چه بزرگ و چه کوچک، قدرانی کنید. ارزش خودانگاره آنها بالا خواهد رفت. آنها احساس اهمیت و ارزشمندی بیشتری می کنند و خود را تواناتر و شایسته تر می یابند. ذهنیت و احترامشان نسبت به خودشان بهبود یافته و بالا می رود. 

اینکه شما چگونه این احساس عالی را به دیگران القا کنید، بسیار ساده است. برای هر دلیل کوچک یا بزرگی در هر موقعیتی فقط بگویید:متشکرم. رفتار تشکرآمیز در مقابل هر کس و در ازا هر کاری که برایتان انجام می دهند را در خود بوجود آورید.این کار دو نتیجه به دنبال خواهد داشت. هر گاه که به دیگری لبخند بزنید و از او تشکر کنید نه تنها ارزش خودانگاره و احساس مهم بودن را در او به مقدار زیادی بالا می برید، بلکه همین کار را برای خودتان نیز انجام می دهید. دقیقا هنگامی که کاری می کنید یا حرفی می زنید که دیگران خودشان را بیشتر دوست داشته باشند شما نیز خودتان را بیشتر دوست خواهید داشت. و هنگامی که خودتان را بیشتر دوست داشته باشید ، خالصانه تر دیگران را دوست دارید و به آنها اهمیت می دهید و در ادامه به اینکه چگونه بر دیگران تاثیر خوبی بگذارید ، فکر خواهید کرد و در نتیجه طبیعی تر دیگران را شیفته خود خواهید کرد.



تایید 


تایید آن چیزی است که کودکان برایش گریه می کنند و مردان برایش می میرند. همه انسانها در طول حیاتشان به طور ناخودآگاه نیاز عمیقی به تایید اعمالشان دارند. هیچ مقداری از تایید، شما را برای مدتی طولانی راضی نخواهد کرد. نیاز به تایید مثل نیاز به غذا و آرامش همیشگی است . آنهایی که به طور مداوم به دنبال فرصتی برای تایید دیگران هستند هر جا که بروند مورد استقبال قرار می گیرند. 

شاید بهترین تعریف برای تایید، ستودن باشد. این مطلب بسیار مهمی است . هرگاه که شما کسی را به خاطر آنچه که انجام داده است ، ستایش می کنید ارزش خودانگاره اش را بالا می رود و احساسی عالی نسبت به خودش پیدا می کند و در نظرش شما فردی فوق العاده جالب، قابل اعتماد و دوست داشتنی می شویدو کاملا شیفته شما می شود 



تحسین 


هنگامی که شما شخصی را خالصانه و بی ریا به خاطر اموالش ، ویژگی های خاصش یا انجام کارهایش مورد تحسین قرار می دهید ، به طور خودکار احساس بهتری نسبت به خودش پیدا خواهد کرد . احساس مورد تایید بودن ، شناخته شده بودن ، ارزشمند بودن و مهم بودن پیدا می کند . در نتیجه ابتدا خودش و سپس شما را بیشتر دوست خواهد داشت . 

تحسین ویژگی های شخصی یک نفر مثل وقت شناسی یا پشتکار در انجام کارها، موفقیت در گرفتن یک جایزه یا رسیدن به یک هدف ، تحسین برای چیزهای کوچک به اندازه چیزهای بزرگ ، راهنمای شما خواهد بود . همیشه به دنبال چیزی باشید تا دیگران را تحسین کنید . پس از انجام آن دیگران شما را بیشتر دوست خواهند داشت و شیفته شما خواهند شد.



توجه 


شاید این مهمترین رفتار مورد نظر ما باشد . این قوی ترین رفتار برای ساختن ارزش خودانگار و کلید شیفته کردن فوری دیگران است و هنگامی که شما توجه کاملی به یک نفر می کنید ، آنها احساس ارزش و اهمیت بیشتری می کنند و بیشتر شما را دوست خواهند داشت .



آنچه شما برای جذب و شیفته کردن دیگران لازم دارید! 



فرض کنید در گذشته دوستی داشتید که مهمترین لحظات عمرتان را با او می گذراندید و خوشی ها و احساساتتان را قسمت می کردید، مدت ها قبل بر اثر حادثه ای از او جدا شده اید و هیچ اطلاعی از این که او کجاست ندارید. حالا یک روز در حالی که در خیابان قدم می زنید یا در یک فعالیت اجتماعی شرکت دارید ناگهان او را می بینید، هیجان زده ، خوشحال و تا حدودی گیج شده ، خاطرات گذشته شما را در خود غرق می کند . چهره شما کاملاً برافروخته می شود و تنها چیزی که می توانید بگویید این است که آه ! تویی ؟ 

شما از دیدن او بسیار خوشحال هستید . احساس خوشحالی، شعف و هیجان همه در یک لحظه به وجود می آید . 

حالا دفعه بعد که شخص یا اشخاصی که برای شما اهمیت دارند به ویژه آن کسی که دوستش دارید یا یکی از دوستان نزدیکتان را می بینید، احساسی را دز خود بوجود بیاورید که انگار آنها را بعد از مدتی بسیار طولانی دوباره پیدا کرده اید و دقیقا همان حالت آه ! تویی ؟ را نشان دهید . با آنها به گونه ای برخورد کنید که گویی دیدنشان در شما خوشحالی غیر قابل وصفی پدید آورده است . با آنها به گونه ای برخورد کنید که انگار در آن لحظه مهمترین فرد در زندگی شما هستند . مهم نیست که آنها چه کسانی هستند . آنها فکر می کنند که شما به طرز غیر قابل باوری شیفته کننده هستید.



جادوی گوش کردن 



توانایی شما در درست گوش کردن در یک گفتگوی کاری یا اجتماعی به اندازه دیگر مهارت هایی که تاکنون در خود تقویت کرده اید به شما کمک خواهد کرد. یکی ازمهمترین مشخصات یک رهبر ، توانایی او در جمع آوری اطلاعات از طریق سوال کردن و گوش دادن دقیق به آن چیزی است که دیگران می گویند. 

احساس همدردی و همدلی یعنی توانایی در درک و حساسیت نسبت به آنچه که مردم می گویند و منظور واقعی آنهاست . این ویژگی همان هوش اجتماعی است یعنی پر کاربردترین و مورد احترام ترین نوع هوش در جامعه می باشد که خوشبختانه می توان آن را با تبدیل شدن به یک شنونده خوب آموخت.



چهار کلید برای گوش دادن موثر 



چهار کلید موثر برای خب گوش دادن وجود دارد که اگر شما در آنها مهارت پیدا کنید ، ضریب شیفته گری شما با سرعت بالا خواهد رفت . این کلید ها عبارتند از 1) با توجه گوش کنید،2) قبل از جواب دادن کمی مکث کنید ، 3) برای روشن شدن مطلب ، سوال کنید ،4)نتیجه را نشان دهید .



با توجه گوش دادن 


حرف گوینده را قطع نکنید . با سکوت کامل طوری به حرف های گوینده گوش کنید که انگار در این لحظه در دنیا هیچ برای شما مهمتر از آنچه گفته می شود ، وجود ندارد . 

اگر کسی می خواهد با شما حرف بزند مخصوصا در منزل ، بلافاصله هر کاری را در دست دارید زمین بگذاریید و تمام توجهتان را متوجه آن شخص کنید . 

تلویزیون را خاموش کنید . کتاب یا روزنامه تان را ببندید و تماما بر آنچه که شخص دیگر به شما می گوید ، متمرکز شوید . این رفتار به طور واضح به چشم می آید و مورد قبول قرار می گیرد و به شما یک نیروی احساسی عظیم در این گفتگو می دهد . به گونه ای گوش دهید که گویی از شنیدن آنچه دیگران می گویند میخکوب شده اید . هنگامی که حرف های یک نفر عمیقا توسط یک نفر شنیده می شود از لحاظ بیوشیمیایی تحت تاثیر قرار می گیرد و مغزش اندورفین که داروی شادی آور طبیعی است را ترشح می کند که باعث می شود احساس خوبی نسبت به خودش پیدا کند . ارزش شخصیتش افزایش می یابد و خودش را بیشتر دوست خواهد داشت و همه این ها سبب می شود تا او شما را به خاطر گوش کردن با دقت ، بیشتر دوست بدارد و به شما اطمینان کند . مسلما مزایای این اتفاق غیر قابل باور است .



قبل از جواب دادن کمی مکث کنید 


به جای آنکه بلافاصله پس از قطع شدن صحبت های طرف مقابل شروع به حرف زدن کنید ، سه تا پنج ثانیه منتظر بمانید و آرام باشید و اجازه دهید سکوت برقرار شود. هنگامی که که مکث می کنید سه اتفاق می افتد که همگی به نفع شماست . اول آنکه شما حرف شخصی را که برای جمع کردن افکارش قبل از ادامه دادن کمی مکث کرده قطع نکرده اید . دوم اینکه شما با مکث خود به او فهمانده اید که آنچه که او گفته چقدر مهم بوده و شما با دقت به آن توجه کرده اید . این کار باعث می شود تا ارزش گوینده بالا رفته و به شما به عنوان یک شخص با جذابیت و با هوش نگاه کند . سوم این که شما دقیقا آنچه او می گوید را می شنوید و نه تنها به کلمات او بلکه به منظور او نیز در سطح عمیقتری توجه می کنید .



برای روشن شدن مطلب سوال کنید 


هیچ وقت مطمئن نباشید که منظور اصلی گوینده را از حرف هایی که گفته است می دانید . در عوض با سوال هایی مثل منظور دقیق شما چه بوده یا چطور این حرف را می زنید ، به او اجازه دهید تا آنچه را که در ذهن دارد کاملا برای شما بیان کند و در اینجا یکی از مهمترین قوانین برقراری ارتباط وجود دارد : کسی که سوال می کند ، کنترل گفتگو را در اختیار دارد . 

کسی که به سوال ها جواب می دهد توسط پرسشگر کنترل می شود . زیرا هنگامی که در مورد جواب یک سوال صحبت می کند صد در صد حواسش بر روی آنچه می گوید متمرکز می شود و نمی تواند به چیز دیگری فکر کند . در نتیجه کاملا در کنترل پرسش گر قرار می گیرد . 

نکته شیفته کردن دیگران با این روش در سوال های اندیشمندانه شماست و این کاری است که انسان های موفق در ارتباطاتشان به طور منظم از آن استفاده می کنند .



نتیجه را نشان دهید 


حتی اگر با استفاده از کلمات خودتان باشد . این کار نمایشگر میزان گوش کردن موثر است و موید این نکته است که شما به جای گوش دادن تلفنی ( بدون توجه ) که امروزه بسیار متداول است عمیقا گوش کرده و توجه می کنید . هنگامی که حرف های طرف مقابل تمام شد ، بعد از چند ثانیه مکث با عبارتی مثل این حرفتان را شروع کنید : پس شما دقیق این کار را انجام دادید و این اتفاق افتاد و شما تصمیم گرفتید که آن کار را انجام دهید ، درست است / 

هنگامی که گوینده آنچه را که گفته بود تایید کرد شما می توانید با سوالی دیگر یا با توضیح مطلب دیگری از او حرفتان را ادامه دهید .



گوش دادن موثر 


گوش دادن موثر یعنی گوش دادن متفاوت . این به معنای گوش کن تا یک قصه برایت بگویم ، نیست . گوش دادن موثر درباره متقاعد کردن برای توجه کامل به آنچه گفته شده است می باشد.در این ارتباط به رهنمود های زیر توجه کنید : 

- تکنیک های گوش دادن موثر یعنی گوش دادن ، مکث کردن ، پرسیدن سوالا های سنجیده و بازگویی جملات را به کار ببرید . 

- گوش دادن با دقت را ابتدا در خانه و محل کار تمرین کنید. 

- سعی کنید حرف کسی را قطع نکنید و روی هر کلمه از حرف هایشان تمرکز کنید . 

- کنترل و جهت دادن به مکالمات را با روش های مختلف تمرین کنید . 

از این طریق می توانید ارتباط عمیق تری را در مدت زمان کوتاهی با پرسیدن چند سوال و گوش دادن دقیق به جواب ها به جای چند هفته وقت صرف کردن و حرف زدن ایجاد کنید.


مهم ترین قانون 


مهمترین قانون ، مهم نیست که شما چه کسی هستید، مهم این است که دیگران در مورد شما چه فکر می کنند



توجه کامل و یکپارچه 


شیفته کردن نیاز به توجه یکپارچه به ویژه هنگام گوش کردن دارد و به غیر از وقتی که در یک سخنرانی شرکت می کنید به یاد آوردن آنچه که گفته شده فقط قسمتی از گوش کردن است . اگر حالت رفتار شما نشان می دهد که من اهمیت زیادی به ناراحتی یا عکس العمل شما نمی دهم ، و یا اگر رفتاری که نشاندهنده توجه شما به طرف مقابل باشد از خود نشان ندهید، به عنوان یک شنونده همه چیز را از دست داده اید. اگر شما هیچ نشانه ای از توجه به طرف مقابل نشان ندهید ... شما گوش نمی کنید ! 

ارتباطات خوب چه شغلی و چه اجتماعی بر اساس خصوصیات مختلفی بنا می شود ، اما هیچ چیز مهم تر از قانع کردن طرف مقابل به عنوان یک شنونده همدل نیست . هر چه شنونده بهتری باشید ارتباطات با ارزش تری را با دیگران برقرار می کنید . اما چطور می فهمیم که یک نفر با توجه کامل به شما گوش می دهد؟ 

شما همان کاری را می کنید که شنوندگان خوب انجام می دهند . یعنی نشان می دهید که دارید گوش می کنید ، رفتار شما و حرکات بدنتان نشان می دهد که من کاملا بر روی آنچه تو می گویی متمرکزم و هر کلمه برای من از نهایت اهمیت برخوردار است . آنهایی که این پیام را می فرستند ، شنوندگان دقیق هستند و در مقابل آنهایی که چنین نیستند به شنوندگان بی دقت معروفند .



حرف ها را تایید کنید و اطمینان دهید 



ما به این پیام ها تایید و اطمینان یابی دوباره می گوییم . شنوندگان دقیق از این پیام ها برای تایید آنچه که اشخاص دیگر می گویند استفاده می کنند ؛ همچنین آنها را مطمئن می کنند که کاملا درگیر گوش دادن به آنها هستند . برنامه شنوندگان دقیق یعنی در همین لحظه . به دیگران احساس خاصی از اهمیت می دهند . هر چه بیشتر این پیام ها را برای دیگران بفرستید، بیشتر آنها را شیفته خودتان می کنید .



آنچه شما برای جذب و شیفته کردن دیگران نیاز دارید ! 


دفعه بعد که با یک نفر حرف می زنید برای تایید حرف های او و ایجاد ایت اطمینان که شما کاملا درگیر مکالمه اید و به آنچه او می گوید توجه می کنید، تلاش ویژه ای بکنید. کاملا در مقابل او قرار بگیرید و بر روی کلمات او متمرکز شوید؛ به طوری که انگار این آخرین باری است که او را خواهید دید. تلاش کنید یاد بگیرید چگونه به دیگران بفهمانید که به آنها توجه دارید.


پیام اول: نگاه در چشمان طرف مقابل 



چطور متوجه می شوید که یک نفر به شما گوش می کند. اولین نشانه ی ساده و روشن، نگاه کردن در چشمهای یکدیگر است. اگر کسی به شما نگاه نمی کند، یعنی به شما گوش نمی دهد. 

چند بار تا امروز شنیده اید یا خودتان تکرار کرده اید` وقتی دارم باهات حرف می زنم به من نگاه کن` . می دانید چقدر آزار دهنده است وقتی اشخاصی که با آنها صحبت می کنید به شما نگاه نکنند و در عوض چقدر آرامش بخش خواهد بود هنگامی که آنها به شما نگاه می کنند.



آزمایش کنید 



می توانید آزمایش کوچکی برای درک اهمیت نگاه کردن در چشمان طرف مقابل در هنگام ارتباط با شخص دیگر انجام دهید. ابتدا دقیقا و به طور مستقیم به کسی که با او حرف می زنید یا با شما صحبت می کند ، نگاه کنید . بعد به آرامی جهت نگاهتان را به جای دیگری تغییر دهید. لازم نیست زمان زیادی را صرف آن کنید . 

عکس العمل ، غالبا بسیار سریع خواهد بود؛ به طوری که طرف مقابل خیلی زود توجه اش را نسبت به شما از دست می دهد یا با برگشتن نگاه شما، او خیلی سریع حرفش را قطع خواهد کرد. این همیشه اتفاق می افتد.



آنچه شما برای جذب و شیفته کردن دیگران لازم دارید! 


در گفتگوی بعدی تان تلاش کنید بر همان لحظه متمرکز شوید. اگر می خواهید کسی را شیفته کنید باید از نظر ذهنی در آنجا حضور داشته باشید؛ چه یک دقیقه و چه یک ساعت.اگر با کسی صحبت می کنید این توانایی را در خود به وجود بیاورید تا بتوانید بر همان لحظات متمرکز شوید. اگر از نظر ذهنی آنجا نباشید نمی توانید کسی را شیفته خود کنید.



پیام دوم: چرخش نگاه 



هنگامی که شما در حال گوش کردن هستید، نگاه ماهرانه به چشمان طرف مقابل نیاز به یک مهارت کمکی نیز دارد تا این نگاه را طبیعی تر نشان بدهد و احتمال سنگینی نگاه شما به طرف مقابل را کاهش دهد و عمق درگیری شما را در آنچه گقته می شود به طرف مقابل نشان دهد. این مهارت کمکی چرخش نگاه شماست. 

چرخش نگاه به حرکت آرام میدان دید، تنها از یک چشم به چشم دیگر را گویند( به هنگام گوش کردن به حرف گوینده). چرخش نگاه به طرف مقابل می فهماند که چقدر فکر و احساس او درگیر سخنان او شده است.




شنیدن هوشمندانه در مقابل شنیدن تلفنی 



حتما تا به حال این را تجربه کرده اید که یک نفر به شما نگاه می کند و شاید 100 درصد در چشمان شما خیره شود اما شما می دانید که حواسش جای دیگری است. در حقیقت او تلفنی گوش می کند ؛ یعنی اصلا گوش نمی دهد، نگاهش بی حالت و خالی از دقت است و خیلی زود شک شما را تبدیل به یقین می کند که آنچه گفته اید یا می گویید اصلا برای او جالب نیست. آنچه این نگاه سرد را به وجود می آورد بی حرکتی چشمان است ؛ یعنی به نظر می رسد چشمان طرف در جایی قفل شده باشد و یا فقط به شما خیره شده باشد و هر چه بیشتر او در این حالت بماند احساس بد و حتی عصبانیت در شما بیشتر خواهد شد.




چشمانتان را حرکت بدهید 



اگر می خواهید دیگران بفهمند که شما به حرفشان گوش می دهید، چشمانتان باید حرکت کند درست مثل وقتی که تلویزیون نگاه می کنید. هر چه حرکت چشمانتان بیشتر باشد به نظر می رسد بیشتر توجه دارید و بر عکس با حرکت کم، توجه کم و بدون حرکات چشم بی توجهی کامل را به طرف مقابلتان نشان می دهید.


پیام سوم:تکان دادن سر به چپ و راست 



حرکاتی که شما به وسیله سر و بدنتان انجام می دهید ، تاثیر بسزایی را بر دیگران باقی می گذارد.اگر وقتی یک نفر با شما در مورد چیزی حرف می زند به آرامی و گاه گاه سرتان را تکان دهید تاثیر بیشتری به نگاه شما می دهد . به طوری که شما همه حواستان را به طور کامل متوجه گوینده کرده اید، اگر این کار را هنگامی که یک نفر برای شما حرف می زند انجام دهید او احساس خاص بودن خواهد کرد و شما بسیار باهوش و با توجه به نظر می رسید و این حرکت کوچک بدن، شما را بسیار شیفته کننده نشان می دهد. 

می توانید برای بهتر شنیدن ، سرتان را به طرف گوینده نیز بچرخانید. به این صورت کسی که با شما حرف می زند مستقیم به چشمانش نگاه کنید و نگاهتان را از یک چشم به یک چشم دیگر عوض کنید و سرتان را به پایین و بالا تکان دهید . در واقع از این طریق به گوینده این پیام را منتقل می کنید که من کاملا بر آنچه تو می گویی متمرکزم.


پیام چهارم: تکان دادن سر به نشانه تایید 



تکان دادن سر به نشانه تایید یکی از تکنیک های قدرتمند در گوش دادن و شیفته کردن دیگران است. بعضی از افراد به طور غریزی سرشان را برای تایید تکان می دهند و بعضی اصلا این کار را نمی توانند انجام بدهند. وقتی شما عکس العمل افرادی را که به کسی گوش می دهند ببینید، می توانید به ارزش تایید با سر پی ببرید. در حقیقت وقتی این کار وجود ندارد، انرژی و توانایی شنونده در شیفته کردن طرف مقابل به طور ناامید کننده ای از بین می رود. 

حرکات تاییدی سر کاملا نشان دهنده میزان توجه شما در هنگام گوش کردن و طرز فکر و احساس شما در مورد آنچه گفته می شود، می باشد. در کل سه نوع تایید با سر وجود دارد: 

تایید با حرکات آرام سر؛ به معنای این که من حرف شما را دنبال می کنم و در مورد آن فکر می کنم 

تایید با حرکات تند سر؛ شما راست می گویید و من موافقم 

تایید با حرکات خیلی تند سر؛ من با شما موافقم و آنچه می شنوم برایم جالب است

مطالب پیشنهادی

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

روش های برخورد با 9 مدل شوهر

مردها وقتی راجع به زن‌ها و به خصوص همسران خود صحبت می‌کنند، مدعی هستند که هیچگاه این موجود ظریف و لطیف را نشناخته‌اند. حتی اگر زنان در افکار و رفتار و عادت‌هایشان ساده، صریح و بی‌غل و غش باشند.


 مردها وقتی راجع به زن‌ها و به خصوص همسران خود صحبت می‌کنند، مدعی هستند که هیچگاه این موجود ظریف و لطیف را نشناخته‌اند. حتی اگر زنان در افکار و رفتار و عادت‌هایشان ساده، صریح و بی‌غل و غش باشند باز هم مردها دوست دارند دختران حوا را متهم به مرموز بودن و تودار بودن کنند. حتما شما هم این جمله را از بسیاری از مردها شنیده‌اید که می‌گویند: «فقط خدا زن را می‌شناسد و بس!» در حالی که زن‌ها اطلاق صف مرموز بودن را به خودشان بی‌انصافی می‌پندارند و عقیده دارند که در حقیقت این آقایان هستند که گاه در پشت ماسک‌های متفاوت پنهان می‌شوند و باطن خودشان را از خانم‌ها مخفی نگه می‌‌دارند. برای اینکه خانم‌ها بتوانند شوهران خود را بهتر بشناسند باید در رفتار و کردار آنها دقیق شوند. این دقت باعث می‌شود که بتوانند آنها را بیشتر بشناسند و با واقع‌بینی بیشتر به موارد استثنایی اخلاق‌شان پی ببرند.

روش های برخورد با 9 مدل شوهر
با این 9 راه مچ همسرتان را بگیرید

حتما می‌‌خواهید بدانید که چگونه می‌توانید به اخلاق شوهرتان پی ببرید و در چه مواردی باید دقت خود را در اخلاق شوهرتان بیشتر کنید. جواب بسیار ساده است هر آدمی در یک موقعیت استثنایی مچش باز می‌شود و خلق و خوی اصلی‌اش از پرده ظاهرسازی بیرون می‌افتد. مردها هم همین‌طور هستند در لحظات و مواقع خاص چهره اصلی و طبیعی خود را نمایان می‌سازند و در حقیقت باطن خودشان را آفتابی می‌کنند. این موقعیت‌های استثنایی در 9 شرایط به وجود می‌آید. شاید در نظر اول این موقعیت‌ها کمتر به چشم بیاید اما مطمئن باشید که موفق شدن در شناسایی همین 9 موقعیت استثنایی نیز می‌تواند خیلی به شما کمک کند تا بتوانید شوهر خود را بشناسید و پایه‌ها و اساس سعادت زندگی مشترک خود را محکم‌ کنید و به ثبات خوشبختی خود اطمینان بیشتری داشته باشید.



1. کی به تو گواهینامه داد؟

فرض کنید در حال رانندگی هستید و شوهرتان در کنار دست شما نشسته است و گاه و بیگاه دستوراتی می‌دهد که چه بکنید و چه نکنید و تمام این بایدها و نبایدها به این دلیل است که به نظر شوهرتان شما راننده خوبی نیستید و نمی‌دانید چگونه باید در خیابان‌ها حرکت کنید. او از کوچک‌ترین حرکت شما ایراد می‌گیرد و سعی می‌کند به شما نحوه صحیح رانندگی را بیاموزد. از آنجا که نحوه رانندگی خانم‌ها با آقایان متفاوت است در نتیجه رانندگی شما لحظه به لحظه او را عصبانی‌تر می‌کند و لحن حرف‌هایش تندتر می‌شود. این عصبانیت تا جایی ادامه پیدا می‌کند که تصمیم می‌گیرد از این لحظه به بعد سکوت کند اما پس از مدتی سکوت، باز از کوره در می‌رود و فریاد می‌زند که «تو هرگز راننده خوبی نمی‌شوی.» اگر این فرضیات روی رابطه بین شما و همسرتان صدق می‌کند این موضوع را بدانید که به طور کلی هنگامی که شما رانندگی می‌کنید شوهرتان سعی می‌کند اعتمادبه‌نفس‌تان را بگیرد و خودش هم البته از این قضیه ناراحت می‌شود.

روش های برخورد با 9 مدل شوهر
   شوهر شماره یک چگونه مردی است؟

در مورد شخصیت و روحیات چنین مردی که در اتومبیل بی‌طاقت و عصبانی می‌شود باید بگوییم که مردی است انعطاف‌ناپذیر، بی‌گذشت و کاملا متکی به خود. برای او فقط شخص خودش مهم است. او بسیار پرمدعاست و اصولا مرد صبوری نیست و در هیچ موردی از خود انعطاف نشان نمی‌دهد. بسیار زودرنج است و به‌راحتی عصبی می‌شود. البته ویژگی‌های مثبتی هم دارد و نمی‌توان او را کسی دانست که هیچ ویژگی مثبتی ندارد. این مرد دوست دارد که شما بدون عیب و کامل باشید و به همین دلیل است که وقتی احساس می‌کند مرتکب اشتباه شده‌اید عصبانی می‌شود و چون روش زندگی خودش را قبول دارد از شما هم انتظار دارد که مطابق روش او زندگی کنید. همین که روش زندگی خودش را قبول دارد نشان می‌دهد که از زندگی‌اش با شما راضی است. یادتان باشد که این فریادهای او تنها به این دلیل است که شما برایش اهمیت دارید و اگر علاقه‌ای به شما نداشته باشد کاری هم به کارهای شما ندارد.

   روش برخورد با شوهر شماره یک


شما در مقابل چنین همسری 3 راهکار دارید که انجام دادن آنها رابطه‌تان را شیرین‌تر خواهد کرد:


 در مقابل رفتار و لحن تند همسرتان از خودتان گذشت نشان دهید نه اینکه حرف‌های او را نشنیده بگیرید چون این کار او را عصبانی‌تر خواهد کرد. بالعکس باید سعی کنید حرف‌های او را گوش دهید و در مقابل عصبانیتش، عصبانی نشوید. این کار باعث می‌شود اعتمادبه‌نفس شوهرتان بیشتر شود و اگر اعتمادبه‌نفس او افزایش یابد مطمئن باشید که در مقابل شما هم کاری می‌کند که بیشتر از او راضی باشید و بالطبع اعتمادبه‌نفس‌تان هم بیشتر خواهد شد.

 سعی کنید شوهرتان را متقاعد کنید که همان قدر که وجودش برای خودش اهمیت دارد برای شما نیز مهم است. بهترین روش برای این کار این است که به او خوب گوش کنید و اگر به نظرتان حرف‌هایش درست و منطقی است آنها را بپذیرید و اگر متوجه شدید که سخنی غیرمنطقی می‌گوید طوری وانمود کنید که حرف‌های او را پذیرفته‌اید تا در یک فرصت مناسب که او عصبانی نیست با او در این مورد صحبت کنید.

 اگر رانندگی کردن شما او را عصبانی می‌کند به‌راحتی می‌توانید در حضور او رانندگی نکنید و مواقعی که با هم سوار اتومبیل می‌شوید رانندگی را به او محول کنید. شاید به نظرتان این کار پاک کردن صورت مسئله باشد اما اگر با رعایت موارد فوق به نتیجه مطلوب نرسیدید این تنها راه‌حل شما در مقابل عصبانیت اوست.



2. بچه رو اینقدر لوس نکن!

اگر شما از آن دسته خانم‌هایی هستید که حامی سفت و سخت بچه‌‌ها هستند و سعی می‌کنند که خطاها و گناهان کوچک بچه‌ها را ببخشند و با آنها به طور ملایم رفتار می‌کنند اما در مقابل، شوهرتان معتقد است باید با کودک واقع‌بین و جدی رفتار کرد و دوست ندارد که بچه شما لوس و ننر بار بیاید و فکر می‌کند که پدر و مادر باید در مقابل بچه باجذبه و نظامند رفتار کنند تا آنها بی‌تربیت و لوس بار نیایند، این یعنی شوهر  شما از نوع شماره 2 است.

روش های برخورد با 9 مدل شوهر
   شوهر شماره 2 چگونه مردی است؟

مردی است که می‌خواهد در رفتارش درستکار باشد و پدری است که به فرزندانش  علاقه‌‌مند است. به آینده آنها با وسواس و دقت می‌اندیشد و مایل است که کودک در موقع لزوم تنبیه شود و هنگامی که کار درست و خوبی انجام می‌دهد مورد تشویق قرار گیرد. این مردها پررنگ‌ترین ویژگی‌شان پدر بودن‌شان است و به دلیل اینکه اصولا خودشان مردهای بسیار منظم و مرتبی هستند در مقابل فرزندان‌شان هم دوست دارند با نظم برخورد کنند. این نکته را به یاد داشته باشید که هدف آنها مخالفت با شما نیست اما چون آینده فرزندان‌شان برایشان مهم است سعی می‌کنند با نظارت‌هایشان آینده آنها را بیمه کنند و این سختگیری‌هایشان را به نفع آنها می‌دانند.

   روش برخورد با شوهر شماره 2


 در این مواقع به هیچ عنوان نباید طرف فرزندتان را بگیرید چون با این کارتان باعث می‌‌شوید که اولا مخالفت همسرتان با شما بیشتر شود و در ثانی فرزندتان از پدرش به علت سختگیری‌هایش فراری شود و از همه مهم‌تر اینکه به کارهای اشتباهش ادامه می‌دهد چون دیگر ترسی از پدر خود ندارد و مطمئن است که شما از او طرفداری خواهید کرد. سعی کنید همیشه طرف همسرتان را بگیرید و با این کار به او نشان ‌دهید که مرد قابل اعتمادی است و نظریات او را قبول دارید.

 در چنین شرایطی خودتان را جای همسرتان بگذارید و تصور کنید که اگر عکس این قضیه رخ داده بود شما چه انتظاری از همسرتان داشتید. بنابراین سعی کنید روحیات شوهرتان را بهتر درک کنید. مطمئن باشید که این روش برخورد به نفع سعادت خودتان و فرزندان‌تان خواهد بود. اگر در این مواقع کودکتان ناراحت شد سعی کنید او را متقاعد کنید که پدرش صلاح او را می‌خواهد و به او گوشزد کنید که پدرش چقدر او را دوست دارد.



3. اینکه من می گم را بپوش

همه آراستگی را دوست دارند و سعی می‌کنند که جزو افراد آراسته باشند و مطمئنا هم دوست دارند همسرشان نیز خوش‌لباس باشد. اما این ویژگی از نظر مردها با تبعیت از مد، خیلی متفاوت است. آنها دوست ندارند همسرشان از مد تبعیت کند بلکه دوست دارند همسرشان مطابق میل آنها لباس بپوشد. اما در این بین بعضی‌ از مردان هستند که این علایق‌شان را در نوع لباس پوشیدن به همسرشان تحمیل می‌کنند و اجازه نمی‌دهند  که او مطابق میل خودش  لباس بپوشد. هنگام خرید لباس با همسرشان همراه می‌شوند و در خرید کردن او هم دخالت می‌کنند اینطور مردها را شوهر شماره 3 نامگذاری کردیم.

روش های برخورد با 9 مدل شوهر
   شوهر شماره 3 چگونه مردی است؟
بدون برو برگرد مردی خودخواه است و تمایل زیادی دارد که افکار و سلیقه‌اش را به دیگران و به خصوص شما تحمیل کند. بی‌اعتمادی و کمی بدبینی از صفات بارز اوست. او دوست ندارد که همسرش مرکز توجه دیگران باشد و این موضوع برایش با مرتب بودن تفاوت دارد. البته در شرایطی هم ممکن است او مردی باشد که سلیقه شما در خرید لباس را قبول ندارد. این اظهارنظرهای او دلیلی محکم بر این است که شما را دوست دارد و نمی‌خواهد که شما را از دست بدهد. در چنین مواقعی ممکن است او نام خودش را غیرتی بگذارد. 

روش برخورد با شوهر شماره 3:

  
 همسرتان دشمن شما نیست


 یادتان باشد که هیچ‌وقت از مد تبعیت نکنید. چه همسر شما این کار را دوست داشته باشد چه نه. اولین قدم برای مرتب بودن تبعیت نکردن از مد است در صورتی که خیلی‌‌ها گمان می‌کنند که داشتن این ویژگی پیروی کردن از مدهای روز است اما اصل قضیه چیز دیگری است. شاید بارها شده که پوشش شخصی از نظر شما از مد افتاده باشد. در این مواقع پیش خودتان اولین جمله‌ای که می‌‌گویید این است که «چقدر خزه؟» و این حقیقت را هم حتما قبول دارید که مد روز به روز عوض می‌شود بنابراین آنچه دیروز مد بود امروز دمده است. 

 از آنجا که یکی از دلایل بروز چنین مشکلاتی بی‌اعتمادی و کمی هم بدبینی است این وظیفه شماست که سعی کنید بیش از پیش حس اعتماد او را به خود جلب و او را متقاعد کنید که افکارش درست نیست و شما برای جلب توجه لباسی را انتخاب نمی‌کنید.

 شما باید سعی کنید که مطابق میل همسرتان لباس بپوشید. اگر او از مدل خاصی خوشش می‌آید باید شما برای رضایت او سلیقه‌اش را در نظر بگیرید، همان‌طور که انتظار دارید شوهرتان طوری لباس بپوشد که شما دوست دارید پس او نیز می‌تواند چنین توقعی از شما داشته باشد. بنابراین او را به دلیل داشتن این توقع سرزنش نکنید.



4. آروم‌تر باش

این دسته از مردان دوست ندارند که در اماکن  عمومی با صدای بلند صحبت کنید یا طوری حرف بزنید و بخندید که دیگران صدای شما را بشنوند. اینها از بگومگو و بحث کردن در اماکن عمومی مثل رستوران خوش‌شان نمی‌آید و عصبانی می‌شوند. و اگر شما باز هم ناخواسته با صدای بلند جواب همین سؤال او را بدهید به‌سرعت عصبانی می‌شوند. اینها شوهرهای شماره 4 هستند.

روش های برخورد با 9 مدل شوهر
   شوهر شماره 4 چگونه مردی است؟

از ویژگی‌ها و صفات بارز او این است که به آرامش و سکوت علاقه‌مند است و از شایعه‌پردازی، فاش کردن اسرار به‌شدت گریزان. به آزادی و آرامش دیگران هم علاقه‌مند است و نمی‌خواهد به هیچ وجه باعث ناراحتی کسی بشود. احترام گذاشتن او به قواعد، آداب و سنت‌های اجتماعی قابل توجه است و روی هم رفته می‌توان او را مردی اجتماعی و مردمدار دانست. او از آن دسته از آدم‌هایی است که مدام به این قضیه می‌اندیشد که دیگران در مورد او چگونه فکر می‌کنند و نگران این است که مبادا آبروریزی شود. به طور کلی حرف مردم برایش خیلی اهمیت دارد.

   روش برخورد با شوهر شماره 4


با چنین شوهری خیلی راحت می‌شود مدارا کرد و کنار آمد. تنها کافی است که به اعتقادات و علایق او احترام بگذارید. اگر دوست ندارد که شما در اماکن عمومی با صدای بلند صحبت کنید سعی کنید این عادت را در خود از بین ببرید. شما به‌راحتی می‌توانید با کمی تمرین یاد بگیرید که آهسته صحبت کنید. رعایت این قبیل موارد می‌تواند کمک بزرگی به شما و رابطه‌تان با شوهرتان کند. اولین تمرین برای فائق آمدن بر این قبیل مشکلات این است که وقتی تلویزیون تماشا می‌کنید یا به یک آهنگ گوش می‌دهید صدای آن را کم کنید تا بتوانید به این صدای پایین عادت کنید. قدم دوم هم این است که از دوستان و سایر اعضای خانواده بخواهید که هر وقت متوجه شدند با صدای بلند حرف می‌زنید گوشزد کنند که صدایتان را پایین بیاورید. یادتان باشد که وقتی با صدای بلند صحبت می‌کنید جو گفت‌وگو تنش‌زا می‌شود و کسانی که از دور شما را نگاه می‌کنند ممکن است تصور کنند که در حال دعوا کردن هستید.



5.  چرا اینقدر با تلفن صحبت می‌کنی؟

اینها همسرانی هستند که هنگامی که شما را در حال تلفن زدن و مشغول درددل کردن و حرف زدن می‌بینند ناراحت می‌شوند به خصوص وقتی احساس می کنند که حرف‌های بی‌اهمیت می‌زنید و برای وقت‌گذرانی مشغول حرف زدن با تلفن هستید یا در مواقعی که گمان می‌کنند صحبت‌های تلفنی‌تان منحصربه‌ بدگویی و شایعه‌پردازی یا غیبت کردن است،نمی‌توانند تحمل کنند که همسر‌شان به این ترتیب وقت‌گذرانی کند. به همین دلیل خیلی زود نظر خود را بیان کرده  و مخالفت خود را با انتقاد نشان می‌دهند.

روش های برخورد با 9 مدل شوهر
  شوهر شماره 5 چگونه مردی است؟

می‌‌توان او را مردی دقیق و دلسوز دانست که قدر تک‌تک ساعات عمر خود را می‌داند. کسی که برای زندگی‌اش و تک‌تک لحظه‌های آن برنامه‌ریزی دارد و دوست ندارد از برنامه‌ خود عقب باشد؛ او مردی است که از هر لحظه زندگی خود لذت می‌برد. او مثبت بودن و موثر بودن را دوست دارد. از همه مهم‌تر اینکه همان‌قدر که به زندگی خودش فکر می‌کند و برای آن برنامه‌‌ریزی دارد بالطبع برای شما هم نگران است و دوست ندارد وقت خود را با مسائل بی‌ارزش تلف کنید.

  روش برخورد با شوهر شماره 5:


شما باید طوری رفتار کنید که نشان دهید که با او هم‌فکر هستید. باید برای ارضای حس مسئولیت او خودتان را زنی زرنگ و کاردان معرفی کنید و به او این اطمینان را بدهید که شما هم مثل او برای زندگی‌تان برنامه‌ریزی دارید و وقت خود را با کارهای بیهوده هدر نمی‌‌دهید. حتی‌المقدور سعی کنید در حضور شوهرتان پای تلویزیون و تلفن ننشینید و اوقات بیکاری‌تان را هم اگر پیش شوهرتان هستید با یک برنامه مفرح و شاد بگذرانید. به طور خلاصه باید طوری رفتار کنید که به او نشان دهید که زندگی مشترک‌تان برای شما اهمیت زیادی دارد و اصلا نسبت به خواسته‌های او بی‌تفاوت نباشید این بی‌تفاوتی باعث می‌شود او نسبت به شما و کارهایی که انجام می‌دهید  حساس‌تر شود.



6. در جمع خودت رو کنترل کن

شوهری که دوست ندارد شما در مقابل دیگران به او ابراز علاقه کنید و از اینکه مقابل دیگران رفتار خیلی صمیمی و خودمانی با او داشته باشید ناراحت می‌شود و ترجیح می‌دهد در جمع رفتاری متعادل داشته باشید.

روش های برخورد با 9 مدل شوهر
  شوهر شماره 6 چگونه مردی است؟

مردی خجالتی و تا حد زیادی پایبند به اصول اخلاقی است و از همسرش توقع وقار و سنگینی زیادی دارد. اساسا دوست ندارد که دیگران را در محیط صمیمی زندگی خودش راه بدهد. ابراز علاقه او تنها به هنگام تنهایی است چون عشق بین زن و شوهر را یک موضوع کاملا خصوصی به حساب می‌آورد و از شما هم همین انتظار را دارد و توقع دارد با مراعات حال او و حفظ حریم خصوصی‌تان رفتار کنید.

 روش برخورد با شوهر شماره 6:


به طور کلی این نکته را به یاد داشته باشید که هرچند ابراز علاقه به همسر از مسائلی است که باید صد‌درصد به آن توجه کرد اما اصولا این کار در جمع و در حضور افراد خارج از خانواده‌تان کار اشتباهی است. آنچه شما باید در خارج از محیط خانه رعایت کنید توجه کردن به شوهرتان و احترام گذاشتن به اوست. شما نباید اینها را با صمیمیت و ابراز علاقه‌ اشتباه بگیرید. اصول اخلاقی حکم می‌کند که روابط داخل منزل‌تان با روابط خارج از منزل‌تان تفاوت داشته باشد. البته این نکته را هم به یاد  داشته باشید که محترمانه رفتار کردن و احترام گذاشتن به یکدیگر هرگز به این معنی نیست که برخوردتان با شوهرتان خشک و رسمی باشد.



7. بهم بگو چقدر خرج کردی

شوهری که مدام از شما صورت خرج‌های روزانه‌تان را می‌خواهد البته نه به این دلیل که به شما اعتماد ندارد بلکه به این علت که به دقت و نظم علاقه‌مند بوده و دوست دارد هرچیزی با حساب و کتاب پیش برود. او می‌خواهد هر پولی در راه درست و صحیح خرج شود و این کنترل کردن خرج خانه شما را ناراحت کرده و عذاب می‌دهد.

روش های برخورد با 9 مدل شوهر
 شوهر شماره 7 چگونه مردی است؟

این رفتار با وجودی که ممکن است به غلط به خست تعبیر شود اما به هیچ وجه ربطی به خسیس بودن شوهرتان ندارد بلکه نشان‌دهنده شخصیت دقیق اوست. او به لزوم تنظیم یک بودجه دقیق واقف است و از اینکه زندگی‌اش حساب و کتاب داشته باشد لذت می‌برد. البته ممکن است در بعضی موارد این روحیه باعث ناراحتی شما شود ولی دقت کنید که دقیق بودن در امور اقتصادی منزل یک حسن است نه یک عیب. اگر شوهر شما مرد خسیسی بود تمام خرج و مخارج را خودش در دست می‌گرفت و به شما اجازه خرید نمی‌داد. در صورتی که شوهر شما اینگونه نیست.
 روش برخورد با شوهر شماره 7:

بهتر است با دقت بیشتری به کارهای او و حرف‌هایش توجه کنید چون در این صورت متوجه می‌شوید که حق با اوست. بهتر است با دقتی که از خود نشان می‌دهید به او این اطمینان را بدهید که همه چیز در زندگی روزانه شما حساب و کتاب دارد و بدون این حساب و کتاب‌ها خرج نمی‌کنید و خودتان مواظب همه چیز هستید. به طور کلی بهتر است با او همراه شوید تا زندگی بهتری را برای خودتان و همسرتان فراهم کنید. فراموش نکنید شما با کمی اقتصادی فکر کردن می‌توانید هم کمک خرج خانه باشید و هم پس‌انداز خوبی را برای زندگی مشترک‌تان فراهم کنید.



8. بریم سینما؟

شوهری که همیشه آماده است که نظر خود را درباره کتاب‌ یا مجله‌ای که می‌خو‌اهید بخرید ابراز کند و در ضمن شما را تشویق به دیدن یک فیلم سینمایی یا تئاتر می‌کند و اگر به خواسته او اهمیت ندهید عصبانی می‌شود و قهر می‌کند. او طوری رفتار می‌کند که شما متوجه این رفتار او بشوید و برای جبران دلخوری کاری را که به شما پیشنهاد داده انجام دهید. خلاصه اینکه به هر روشی سعی می‌کند شما را راضی کند که پیشنهاد او را بپذیرید و البته بعد از انجام دادن کار پیشنهادی او باید از این انتخاب هم راضی باشید و از او تشکر و قدردانی کنید.

روش های برخورد با 9 مدل شوهر
 شوهر شماره 8 چگونه مردی است؟

همسرتان مردی است که در مقابل شما احساس برتری زیادی می‌کند و به نحوی سعی دارد به اصطلاح شما را با خود هم‌سطح کند. عقاید او هرچند هم قابل قبول باشد می‌تواند مورد پسند شما واقع نشود و چون شوهرتان در ابراز عقاید خود مصر است این برخورد می‌تواند زمینه یک بگومگو و عدم رضایت شود. اما این نکته را در نظر داشته باشید که او مرد لجوجی است و تا حد بسیار زیادی سماجت دارد و تا به اهدافش نرسد آن را رها نمی‌کند و به قول معروف اگر در بسته باشد از پنجره وارد می‌شود.
 روش برخورد با شوهر شماره 8:
کنار آمدن با چنین اشخاصی سخت‌ترین کار است چون نه می‌توانید او را قانع کنید و نه می‌‌توانید به او بی‌‌اهمیت باشید. از طرفی هم دوست ندارید پیشنهادهای او را بپذیرید. بنابراین راهی وجود ندارد جز اینکه در مقابل چنین افرادی بسوزید و بسازید. فکر اینکه بتوانید او را از این اخلاق بد آگاه کنید را از سرتان بیرون کنید. بهتر است با پذیرفتن انتخاب‌های او زندگی را برای خودتان و شوهرتان شیرین کنید.



9. وقت‌شناس باش دیگه!

اگر با هم در محلی قرار ملاقات گذاشته‌اید و شما کمی دیر برسید او عصبانی و ناراحت می‌شود و به هیچ عنوان حاضر نیست دلایل عذرخواهی شما را بپذیرد و صد درصد شما را مقصر می‌داند همیشه به جان شما نق می‌زند که وقت‌شناس نیستید و برای وقت او ارزشی قائل نیستید و... و هر مسئله‌ای که پیش می‌آید این قضایا را یادآوری می‌کند.

روش های برخورد با 9 مدل شوهر
 شوهر شماره 9 چگونه مردی است؟

روی هم رفته او مرد خوش‌‌اخلاقی نیست؛ لجوج، یکدنده و بی‌منطق است. البته این یک مورد کوچک است اما اگر این عدم تفاهم در موارد مهم‌تری بروز کرد می‌تواند زندگی شما را تلخ کند. او  عادت دارد که کوچک‌ترین و کم‌اهمیت‌ترین مسائل را بزرگ کند و در تمام مشکلات پیش‌آمده شما را مقصر بداند و بدون گوش دادن به دلایل و حرف‌های شما در موردتان قضاوت می‌کند و از همه بدتر اینکه هیچ وقت اینها را فراموش نمی‌کند و به قول معروف کینه شتری است.

 روش برخورد با شوهر شماره 9:


بهتر است با بحث و گفت‌وگوهای دوستانه او را متقاعد کنید که همیشه برای مشکل یا اتفاقی دلیل منطقی و قابل قبول وجود دارد و اگر شما دیر به قرار ملاقات‌تان رسیده‌اید حتما دلیل قانع‌کننده‌ای داشته‌اید. به او یادآوری کنید که دوست نداشته‌اید که دیر برسید و او را منتظر بگذارید. در ضمن به او بفهمانید که شما هیچ دشمنی به خصوصی با او ندارید بلکه کاملا بالعکس مایل هستید که در کنار او احساس خوشبختی، امنیت و آرامش کنید. یادتان باشد در چنین شرایطی نباید به این دعواهای به اصطلاح زرگری دامن بزنید بلکه در این شرایط باید او را آرام کنید.

چطور خودمون رو تو دل همه جا کنیم؟

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


مهارت جذب افراد در دنیای امروز یکیاز توانایی های مهم است فکرش را بکنید که نیرو و انرژی ای داشتید 

 که می توانستید هر کسی را که میخواستید متقاعد به انجام کارهایدلخواهتان می کردید . غیرممکن به نظر می آید ؟ باید بگویم آنقدر ها همکه فکر می کنید سخت نیست برایانجام این کار راههای زیادی وجود دارد که بتوانید به وسیلۀ آنها افراد را واداربه کاری کنید .


آیا تا به حال دربارۀ این راهها فکرکرده اید ؟


  در این مقاله می خواهیم راههاییرا به شما معرفی کنیم که با استفاده ازآنها می توانید نظر دیگران را تغییر دهید .


1- مهربان و صمیمی باشید :برای اینکه روز خوبی داشته باشید لبخند بزنید .



2-  علاقۀ صمیمانه به مردم نشان دهید : اگردلمان می خواهد دوستپیدا کنیم باید با اشتیاق وشور به

 مردم خوشآمد بگوئیم .



3- نام افراد را حفظ کنید :  آدمها به قدری از نام خود احساس غرور می کنند که دلشان می خواهد به هر قیمتیکه شده است اسم خود را بعد از خود باقی بگذارند . یادمان نرود که درنام افراد معجزه ای نهفته است و همۀ افراد دقیقاً و کاملاً نسبت بهاین امرحساس هستند . 



4- از چیزهایی صحبت بکنید که دیگران دوست دارند : صحبت خود را با دیگران با بحث دربارۀ چیزهایی که در مورد آنها اختلاف نظر داریدشروع نکنید .


  5- سؤالاتی بپرسیدکه آدمها دوست دارندجوابش را بدهند .افراد را تشویقشان کنید که دربارۀخودشان و کارهایشان برایتان حرف بزنند .



6- مردم را سرزنش نکنید :یادتان باشد احتمال دارد دیگران به کلی اشتباه کنند ولی خودشاناین طور فکر نمی کنند .



7- گـفته های دیگران را رد نکـنید : از اعـتراض کردن و جر و بحـثهـای بی مورد که به هر رابـطه ای پایان

 می دهد پرهیز کنید .



8- به صحبتهای دیگران به دقتگوش کنید : اگر می خواهید خودتان را در دل دیگران جا کنید با علاقه و باتمام وجود به صحبتهایشان گوش دهید و مرتباً سرتان را تکان دهید و بپرسید :  « خوب بعداً چی شد ؟ » خواهید دید که گل ازگلشان شکفته می شود .  


 9- به وضعیت ظاهری خودتان توجه کنید : اولین خاطره ای که درذهن دیگرانباقی می گذارید مربوط به آراسته و تمیز بودن خودتان می باشد .



10- وقت خودتان را با دیگران تقسیم کنید اگر کارهای خود را زمان بندی کنید می توانید زمانی را برای افرادی کهدوست دارید صرف نمایید .شوخ طبع باشید : شوخ طبعی باعث می شود دیگران از گوش سپردن به شما لذّت بیشتری ببرند  .



11- از دیگران ازصمیم دل قدر دانی کنید : در ازای محبت و خوبی دیگران باید تشکر و قدردانی کرد چون اگر کسی تشکر نکند یعنی محبت دیگران را درک نمی کند .



12- همیشه کاری کنید که دیگراناحساس کنند آدمهای مهمی هستند :همه دوست دارند دیگران ازآنها تعریف کنند اگر چنین کاری را کنید می توانیدآدمها را در کف دست خود بگیرید .جان دیوئی می گوید عمیق ترین اشتیاق درطبیعت بشر آرزوی مهم بودن است


 

مطالب پیشنهادی

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

 

چگونه دیگران را متقاعد کنیم وبر آنها تاثیر بگذاریم

 فکرش را بکنید که نیرویی داشتید که می توانستید هر کسی را که میـخواستید متقاعد به انجام کارهای دلـخواهتان می کردید. غیرممکن به نظر می آید؟ باید بگویم آنقدرها هم که فکـر مـی کنـیـد سخت نیسـت. افـراد زیـــادی مثل رهبران یا فروشندگان با همین نیرو امـوراتـشان را مــی گذرانند. .
 
وقتی قدرت این را ندارید که به دیگران حکم کنید و دستور بدهید، می توانید برای انجام این کار از راه های روانشناختی زیرکانه ای استفاده کنید. البته نیاز به یک برنامه ریزی دقیق و کمی سیاست دارید. در این مقاله می خواهیم راه هایی را به شما معرفی کنیم که با استفاده از آنها می توانید نظر دیگران را تغییر دهید.


1-  اعتماد آنها را جلب کنید

مردم خود به خود در مقابل افرادی که می خواهند نظراتشان را تغییر دهند هشیارانه رفتار می کنند. به همین دلیل است که جلب اعتماد آنها یکی از مهمترین قدم ها میشود. باید به آنها ثابت کنید که فردی بی ریا و صادق هستید و نظرات مفیدی دارید. باید تسلط کامل روی صحبت های خود داشته باشید.

 

2-  نقطه ی مشترک پیدا کند

افراد زیادی در مورد مسائل و موضوعات مختلف نقطه نظرات مشابهی دارند. به مخاطبین خود نشان دهید که افکار و ایده های شما با مال آنها سازگار است. باید خودتان را جای آنها بگذارید، نگرانی های آنها را بفهمید و نسبت به احساساتشان همدردی نشان دهید.


3-  خوب ساختار بندی کنید

هر بحث متقاعد کننده ای، چه یک سخنرانی باشد، چه یک مقاله باید ساختاری روشن داشته باشد. منظور از ساختار مناسب، تکرارها و جا گذاری ها است. وقتی دلایل اینکه چرا مردم باید به شما گوش بدهند را لیست کنید، مهمترین دلایل را برای آخر لیست بگذارید تا در مغز شنوندگانتان باقی بماند. مطالب مهم را چند بار تکرار کنید.


4-  هر دو جنبه را به آنها نشان دهید

هر دو جنبه ی مثبت و منفی نظراتتان معرفی کنید. این کاری بسیار معقول است. حقه ای که اینجا باید بزنید این است که روی جنبه های مثبت را بیشتر تاکید کنید. توضیح دهید که چطور جنبه های بد نظراتتان آنقدرها هم بد نیستند و مزیت ها و فواید آنها بر جوانب منفی اش غلبه دارد. هیچوقت در مورد نقاط منفی آن دروغ نگویید چون اگر مخاطبین این مسئله را متوجه شوند که آنها را فریب داده اید از شما خشمگین خواهند شد. و هیچوقت دوباره به شما اعتماد نمی کنند.


5-  منافع شخصیشان را به آنها یادآور شوید

وقتی منافع شخصی افراد را از یک ایده به آنها توضیح دهید، شانس بیشتری برای متقاعد کردن آنها دارید. چون آنچه از این نظر گیرِ آنها می آید آن چیزی است که همه به آن فکر می کنند. برای انجام این مسئله ابتدا باید نیازهای مخاطبینتان را دریابید. توجه آنها را با گفتن نیازهایشان جلب کرده و به آنها بگویید که چور می توانید آنها را راضی کنید.


6-  به نفس آنها بپردازید

به این کار چاپلوسی و تملق استراتژیک هم می گویند. تحسین کردن کار دیگران--اگر درست انجام شده باشد. چیزهایی را پیدا کنید که مخاطبینتان به آن افتخار می کنند، چه مربوط به استعدادهایشان باشد و چه مشغولیاتشان. وقتی شما افراد را تحسین می کنید، نشان می دهید که توانایی های آنها را شناخته اید. با این کار آنها میل بیشتری به شنیدن حرفهایتان خواهند داشت.


7- از مراجع استفاده کنید

همه افراد متخصص را دوست دارند. اگر کارشناسی چیزی در مورد موضوعی بگوید، حتماً حرف درستی زده است. حرف های خود را با حرف های متخصصین و کارشناسان مربوطه تطبیق دهید.


8-  رضایت و موافقت عمومی را کسب کنید

اکثر افراد تحت تاثیر کارهای دیگران هستند. کاریکه باید بکنید این است که نشان دهید افراد بسیاری حرفتان را قبول دارند. مثال هایی بزنید که چطور ایده ها و نظراتتان جاهای دیگر کاربرد خوبی داشته است.

9-  زمانبندی خوبی داشته باشید

برای خوب زمانبندی کردن نیاز به حس ششم دارید. هیچوقت موقعی که افراد زیر استرس و فشارهای روحی هستند سراغشان نروید. وقتی سراغ آنها بروید که راحت بتوانند به حرفهایتان گوش دهند.


10- منحصر به فرد باشید

این یک قانون است، هر چیزی که تک تر و منحصر به فرد تر است، قیمت بالاتری هم دارد. خودتان و ایده ها و نظراتتان را منحصر به فرد و تک نشان دهید. با این کار شنونده هایتان بیشتر خواهند شد. این کار را می توانید با نشان دادن اینکه اطلاعات و معلومات زیادی در مورد مسئله دارید انجام دهید.

11-  بی پروا باشید و اعتماد به نفس داشته باشید

ممکن است همه جا برای انجام هر کاری این توصیه را شنیده باشید. بله، چون واقعاً مسئله ی مهمی است. شما خود باید به عقاید و نظراتتان ایمان داشته باشید تا بتوانید دیگران را هم متقاعد به قبول آنها کنید.

12-  جالب و دلچسب باشید

وقتی با یکنواختی صحبت کنید، کم کم شنونده هایتان را از دست خواهید داد. باید با انرژی و جالب صحبت کنید، نشان دهید که خودتان هم از نظراتتان به هیجان آمده اید.

13-  معقول باشید

مردم دوست دارند معقول جلوه کنند، پس روی منطقشان کار کنید. منطق در کار بسیار مهم است. سخنرانیتان باید قالبی معقول داشته باشد.


14-  سیاست به خرج دهید

با شنوندگانتان همان طوری باید رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار شود. با تُن مناسب صحبت کنید و سر آنها داد نکشید و صدایتان را هرگز بالا نبرید. مهمتر اینکه، کاری نکنید که احساس نادان بودن به آنها دست دهد. به یاد داشته باشید که شما می خواهید با آنها گفتگو کنید نه مشاجره. احترام گذاشتن به مخاطبینتان نباید فراموش شود.

15-  فروتن باشید

کسی افراد خودخواه و مغرور را دوست ندارد. حتی اگر بدانید و مطمئن باشید که نظر شما بهترین است، اگر خودبین و خودخواه باشید دیگر کسی به حرفهایتان گوش نخواهد داد. هیچ وقت هم فکر نکنید که خیلی زود موفق به متقاعد کردن آنها خواهید شد، واقع بین باشید و همیشه این احتمال را بدهید که شکست بخورید.

پس انداز کنید...

یکی از موفق ترین سیاست مداران، اندرو یانگ، می گوید: "تاثیر گذاری مثل یک حساب پس انداز است. هرچه کمتر از آن بردارید، سود بیشتری رویش می آید." بدانید که قدرت خود را کجا و چطور استفاده کنید. با کمی تمرین خواهید توانست که خیلی خوب تصمیم گیریهای افراد تاثیر گذاشته و آنها را متقاعد کنید

پنج اصل برای اینکه دیگران را مجاب کنیم؟

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/

پنج اصل برای اینکه دیگران را مجاب کنیم ؟

آیا حاضری برای خواسته‌های خودت لب باز کنی؟ داشتن صرفاً یک مورد معتبر کافی نیست. باید اول دل و جرأت حرف زدن داشته باشی، بعد نظریه‌ات را ایراد کنی، آن‌هم به موقع و با احساس و ماهرانه، تا شنونده تحریک شود به تو جواب مثبت دهد.

ژوزف وودکراچ، مقاله‌نویس آمریکائی اظهار داشته است: ”به‌نظر می‌رسد گربه‌ها از اصولی پیروی می‌کنند که ظاهراً ضرری ندارد. آن‌ها آن‌چه را می‌خواهند، تقاضا می‌کنند.“ اگر این برای گربه‌ها کارآئی دارد، حتماً برای شما هم کارآئی دارد.

شلی، دوست ورزشکار من که به‌عنوان منشی در دفتری حقوقی در واشنگتن کار می‌کند، هر روز ظهر به مدت یک ساعت در مسیری همجوار با اسمویتسونین می‌دود. او عاشق بیرون رفتن و ورزش است، اما دلش نمی‌آید بدون این‌که حمام کند، دوباره همان لباس‌های سر کارش را بپوشد. روزی به سراغ همکارانش رفت و پیشنهاد کرد همان‌طور که مردها رختکن دارند، برای زنان هم رختکن‌هائی درست شود. آنان صریحاً تقاضای او را رد کردند و استنادشان این بود که گران تمام می‌شود، جا ندارند و...

شلی به من زنگ زد و تقاضای کمک کرد. اولین کاری که کردم این بود که برای پیگیری رویایش از او تمجید کردم. سپس پیشنهاد دادم با به‌کارگیری پنج اصل مجاب‌سازی، رویای خود را تحقق بخشد و سرنوشت خود را شکل دهد.

●اقبال در برابر تقدیر

اقبال را خودمان شکل می‌دهیم و بعد آن‌را تقدیر می‌نامیم.

”بنجامین دیزائیلی“

۱ـ با توقعات مثبت به وضعیت نزدیک شو.

ممکن است تصور کنی این پیشنهاد تا حدی مشخص است، همان‌طور که یک‌نفر هم در یکی از همایش‌ها به این مسئله اشاره کرد و گفت: ”این امری منطقی است. خودمان این‌را می‌دانیم.“ در جواب او به حرف پدرم اشاره کردم و گفتم: ”صرفاً برای این‌که چیزی منطقی است، به این معنا نیست که متداول است.“

آیا تا به‌حال برای طرح یک مسئله به سراغ کسی رفته‌ای در حالی‌که داری فکر می‌کنی: ”این وقت تلف کردن است. هرگز این‌را تأیید نمی‌کند.“ اگر تو اعتقاد نداشته باشی که پیشنهادت شانس موفقیت دارد، دیگران چطور ممکن است اعتقاد داشته باشند؟ زمانی آیزنهاور گفت: ”آدم‌های بدبین هرگز در هیچ جنگی برنده نمی‌شوند.“ خوش‌بینانه حرفت را بزن. من می‌دانم که ارزشمند است. در این‌صورت می‌توانی دل و جرأت داشته باشی که کسی را مجاب کنی.

۲ ـ پیش‌بینی کن و دلیل مخالفت را برزبان بیاور.

سعی کن بفهمی چرا ممکن است نه بشنوی و برآورد کن که چرا ممکن است روی تو را زمین بزنند. سپس خودت قبل از آنان علت را بیان کن. اگر تو نظریاتت را با مورد اعتراض و مخالفت آنان شروع نکنی، حتی به حرفت گوش هم نمی‌کنند. منتظر نوبت خود برای حرف زدن می‌مانند تا بگویند چرا توصیه‌ات عملی نیست. اگر پیش‌بینی کرده باشی که ممکن است علت مخالفت آنان کسر بودجه باشد، فکر کن کلماتی که می‌خواهی بعداً بر زبان بیاوری، بهتر است چه باشد: ”ممکن است بگوئید بودجه کافی ندارید، اما اگر ده دقیقه به حرف من گوش بدهید، می‌توانم بگویم چطور می‌توانیم مبلغ هزینه شده را در سه هفته اول پس‌انداز کنیم.“

۳ ـ نظریه‌ات را شماره‌گذاری و مستند کن.

مربی هنر سخنوری من در دبیرستان همیشه می‌گفت: ”مهارت و کاردانی شما از طریق شیوه تفکرتان مورد قضاوت قرار می‌گیرد. تو ممکن است در مورد موضوعی که آ‌ن‌را ارائه می‌دهی بسیار پرآوازه باشی، اما اگر بحث و استدلالت از روی نظم و ترتیب نباشد، شنوندگان نتیجه‌گیری می‌کنند که تو نمی‌دانی راجع به چه صحبت می‌کنی.

راحت‌ترین و سریع‌ترین راه برای قانونمند بودن نظریه تو، شماره‌گذاری آن است. مثلاً می‌گوئید سه دلیل وجود دارد که چرا این مورد ارزش دارد: ”اول این‌که، دوم آن‌که ... و...“ شماره‌گذاری باعث می‌شود مطالب گفته شده واقعی به‌نظر برسد، نه این‌که به‌منزله عقیده‌ای باشد که تحمیل کننده است. از این گذشته، شنوندگان موردی را که با نظام و ساختاری مشخص بیان شده است، بهتر می‌فهمند و آن‌را به خاطر می‌سپارند.

من یاد گرفته‌ام مهم‌ترین راه برای ارسال پیام دنبال کردن این الگوست که: نظریه خودت را بیان کنی و مثال بزنی. مثال‌ها حکم کار مضاعف را دارند. شنوندگان، مثال‌هائی را که به مطالب مربوط است، به خاطر می‌سپارند. مثال‌ها می‌توانند اثبات کنند که آن‌چه را پیشنهاد می‌کنی، مفید است. 

۴ ـ نیازهای آنان را در نظر بگیر و به زمان خودشان با آن‌ها حرف بزن.

از به‌کار بردن کلمهٔ ”من“ خودداری کن، مانند: ”به‌نظر من، رختکن خیلی به‌درد کارمندها می‌خورد.“ مردم بابت استدلال تو کاری انجام نمی‌دهند. آنان برای خاطر خودشان کاری را انجام می‌دهند. پل هارلن کولینز در زمینه ارتباط والد و فرزند یکی دو پیشنهاد خوب و مفید ارائه داده و گفته است: ”بهترین روش برای واداشتن نوجوان به پارو کردن برف‌های راه ورودی خانه و... این است که اجازه بدهید از ماشین استفاده کند.“ و ”اگر می‌خواهید طریق شمردن را به بچه‌ها یاد دهید، به او پول توجیبی بدهید.“ 

از خودت سئوال کن مهم‌ترین چیز برای فردی که سعی داری او را مجاب کنی، چیست؟ پول، امنیت، شهرت و اعتبار، مقام یا قدرت؟ سعی کن بفهمی طرح تو چگونه به نفع او تمام می‌شود و سپس آن فایده را به‌نظر او برسان. اگر شهرت و اعتبار برایش مهم است که مثلاً چطور در این زمینه پیشرو قافله باشد، در این‌صورت تأکید کن او اولین نفری خواهد بود که این طرح خوب را پیاده می‌کند و عمل پیشگامانه او برای سال‌های آتی هم معیار به شمار خواهد رفت.

۵ ـ آنان را تحریک کن پیشنهاد تو را امتحان کنند.

رالف والدو امرسون متوجه شده بود که: ”آگاهی از این‌که چطور باید پیشنهاد داد، خود هنری قابل یادگیری است.“ این مسئله در مورد مجاب کردن هم صدق می‌کند. اگر بخواهی مردم را متقاعد کنی که متوجه حکمت استدلال تو بشوند، ممکن است روی تو را زمین بزنند، چون هیچ‌کس دوست ندارد دلیل و برهان به زور از گلویش پائین برود. هدف این است که با سئوالات و حرف‌هایتان آنان را هم به‌طور فعالانه درگیر کنی تا متوجه منظور تو بشوند.

به محض این‌که بتوانند طرح را مجسم کنند، از حالت بی‌اعتنائی و حال و هدای مقاومت بیرون می‌آیند و نظریه تو را به‌عنوان معامله‌ای انجام‌شدنی در نظر می‌آورند.

●امتناع و مخالفت را معکوس کن

هرگز بازی نزدیک به پیروزی را تغییر نده. اگر رو به باخت می‌رود، آن‌را عوض کن.

”وینس لومبارد“

دوستم شلی گفت: ”اگر با به‌کارگیری پنج اصلی کلی، طرح اصلی را ارائه داده بودم، احتمالاً برنده می‌شدم. ولی حالا متأسفانه دیر شده و باخته‌ام. همکارانم دیگر به من فرصتی نخواهند داد.“

او به نکته‌ای خوب اشاره کرد. وقتی مردم جواب منفی می‌دهند، مسئله تمام است. اما می‌توانی موضوع منتفی شده را دوباره مطرح کنی، به‌شرط این‌که شواهد و مدارکی تازه ارائه بدهی. آنان را متوجه نکاتی جدید کن؛ چیزی‌که در مذاکره اولی درباره‌اش صحبت نشده. حالا آنان توجیهی برای تغییر عقیده و رسیدن به نتیجه‌ای متفاوت دارند. آنان می‌توانند موضع خود را تغییر دهند بی‌آنکه احساس شرمندگی کنند، چون تو ضوابطی جدید به آنان ارائه داده‌ای که شالوده تصمیم‌گیری است. همان‌طور که وینس لومبارد، فوتبالیست معروف گفته است، اگر تدبیر اولیه شما پیروزی به‌دنبال نداشت، وقتش است یکی دیگر رو کنی.

من توصیه کردم شلی با استفاده از سه مورد که شرح آن آمده است، همکارانش را تحریک کند تا تقاضای او را دوباره بررسی کنند. اگر به تازگی روی تو را هم زمین انداخته‌اند، در مورد خواسته‌ات دل به دریا بزن و این نصحیت را گوش کن.

▪عقب‌نشینی: با آرامش عقب‌نشینی کن. نمی‌خواهد در را پشت سرت محکم به‌هم بکوبی. شاید بخواهی دوباره از همان راه برگردی. جواب منفی را با وقار و آرامش بپذیر. بنابراین وقتی دوباره می‌خواهی سعی خودت را بکنی، باز در به رویت باز می‌شود.

▪ارزیابی مجدد: چرا جواب منفی دادند؟ به احتیاجات آنان توجه نکردی؟ فراموش کردی مطالب خودت را برحسب اولویت شماره‌گذاری کنی؟ جاهائی را که در آن نقطه ضعف داشتی، بهبود ببخش و مدارکی رو کن که دفعه اول از آن‌ها استفاده نکرده‌ای.

▪دستیابی مجدد: برای ملاقاتی دیگر برنامه‌ریزی کن و برای گفتن نظریاتت با این جمله شروع کن: ”می‌دانم که قبلاً راجع به این مسئله صحبت کردیم. حالا من مواردی تازه دارم که بعدی تازه را در این مورد شکل می‌دهد.“ سپس عقیده‌ات را بگو و از پنج قانون اصلی مجاب‌سازی هم استفاده کن.

شلی بار دوم موفق شد موافقت همکارانش را برای ساختن رختکن بگیرد. او با صنف امور ورزشی تماس گرفت و اطلاعاتی درباره امور مالی کسب کرد. سپس همکارانش را متقاعد کرد که از اتاق کنفرانس کوچک به‌عنوان محل رختکن استفاده شود. بعداً به من زنگ زد و این خبر خوب را داد.●مجاب کن، فشار نیاور

تعلیم و تربیت روش است، اما نه برای پیام دادن.

”اشلی مونتاگو“

یکی از شرکت‌کنندگان در جلسه گفت: ”من تمام این‌ها را درک می‌کنم، جزء اصل پنجم را. چطور دقیقاً می‌شود کسی را در مورد عقیده‌ای مجاب کرد؟“

او نکته‌ای خوب را مطرح کرده بود. چطور می‌توانی مردم را واداری دوباره عقیده تو را بررسی و از آن استقبال کنند؟ نکته مهم را از سقراط یاد بگیر که خردمندانه متوجه شده بود مردم آن‌چه را خودشان یاد می‌گیرند، بهتر به خاطر می‌سپارند تا آن‌چه را به زور به خوردشان می‌دهند.

روش سقراط، یعنی تبدیل گفته‌ها به‌صورت سخنانی بی‌نیاز به جواب، برای مجاب‌سازی موفقیت‌آمیز بسیار مهم است. بین تحت فشار گذاشتن کسی برای این‌که تصمیمی بگیرد با ارائه دادن نظریه به طریقی منظم که به فرد فرصت می‌دهد خودش تصمیم بگیرد، تفاوتی فاحش وجود دارد. از طریق درگیر کردن فعالانه مردم و قرار دادن آنان در حالت تفکر، می‌توانی مقاومت آنان را از بین ببری. به‌عنوان مثال، به‌جای این‌که بگوئی: ”به‌نظر من خانم‌های همکار هم احتیاج به‌جائی دارند که بعد از ورزش در آن‌جا لباسشان را عوض کنند،“ سئوال کن: ”دوست داری بدانی نصب کمدهای لباس برای کارمندان زن چقدر غیبت آنان را به‌علت بیماری و هزینه‌های جبران خسارت کاهش می‌دهد؟“

●یک قصه برایم بگو

گاهی روایات بهترین وسیله برای ابراز حقایق هستند و اگر جالب و به‌جا باشند، معمولاً مؤثرتر و قوی‌تر از مباحثه و برهان.

”تیرون ادواردز“

تعریف مطالب و حکایاتی موفقیت‌آمیز با جزئیاتی حسی باعث تحریک منطق نیم‌کره چپ و احساسات نیم‌کره راست مغز شنونده می‌شود. حتی سرسخت‌ترین منتقدان هم از شنیدن قصه‌ای که به‌خوبی تعریف می‌شود، لذت می‌برند. وقتی شنونده به پیامد روایت تو علاقه‌مند شود، آن‌چه را شنیده است، تجربه می‌کند و تصویرهای واضح ذهنی آن‌قدر قدرت دارد که مطالب تصنعی را به واقعیتی فردی تبدیل کند.

یکی از همکاران من با سرافرازی در امتحان مخصوص معاملات املاک قبول شده و جوازش را گرفته بود. ماریا بعد از این‌که خانه‌های زیادی را به مشتری نشان داده و هنوز موفق نشده بود حتی یک خانه هم بفروشد، خسته و ناامید به دفتر سرپرست بنگاه رفت، خود را روی صندلی کنار میز او انداخت و فریاد زد: ”من کارم را ول می‌کنم.“

سرپرست گفت: ”چطور ممکن است؟ تو بیش از چند ماهی نیست در کار معاملات املاک هستی.“

ماریا با لحنی محزون گفت: ”تا حالا بیش از شش، هفت هزار کیلومتر رانندگی کرده‌ام، بیش از ده دوازده مشتری را هم این‌طرف و آن‌طرف برده‌ام، ولی هنوز موفق نشده‌ام. به این نتیجه رسیده‌ام آن ضرب‌المثل قدیمی که می‌گوید تو می‌دانی اسب را تا لب چشمه بکشانی اما نمی‌توانی وادارش کنی آب بنوشد، حالا حکایت من شده.“

رئیس عاقل او جواب داد: ”ماریا، قرار نیست تو مشتری‌ها را وادار به آب نوشیدن کنی. قرار است آنان را تشنه نگه داری.“

سر ناهار، من و ماریا درباره کارآئی پنج اصل مجاب‌سازی حرف زدیم تا او از آن‌ها و سه مورد دیگر در حرفه‌اش استفاده کند. حالا روایات و سئوال بخشی مهم از بازاریابی او شده است و او به‌جای این‌که بگوید: ”من این منطقه شهر را دوست دارم، می‌گوید: ”این منطقه‌ای دوست داشتنی است، نه؟ و به‌جای این‌که بگوید: ”به‌نظر من اتاق دلبازی است“، می‌پرسد: ”این اتاق را برای کدام‌یک از بچه‌ها در نظر می‌گیرید؟“ او از ساکنان قبلی یا فعلی خانه سئوال کند خاطرات مورد علافه‌شان در آن خانه چه بوده است تا آن‌ها را برای مشتریانش تعریف کند و به آن جنبه شخصی دهد. گفتن ندارد که حالا او در حرفه‌اش کاملاً خبره و موفق است، چون به‌جای این‌که مشتری‌‌ها را وادار کند آب بنوشند، آنان را تشنه نگه‌می‌دارد.

●رهنمودی برای پنج اصل مجاب‌سازی

بچه‌هایت در تابستان یک میهمانی در کنار استخر ترتیب داده‌اند. حالا چندین بچه پر انرژی به‌جان هم افتاده‌اند و تو دائم فریاد می‌کشی که از خشونت و قیل و قال دست بردارند. آنان به‌کارهای عجیب و غریب خود ادامه می‌دهند. چطور آنان را مجاب می‌کنی آرام شوند؟

▪آن‌چه نباید بگوئی

به آنان هشدار می‌دهی که داری از کوره در می‌روی.

”اگر از قیل و قال دست برندارید، میهمانی را خاتمه می‌دهم.“

با خودت می‌گوئی که این وقت تلف کردن است.

”آنان از من حرف شنوی ندارند. به‌قدری در حال و هوای خودشان هستند که به آتیلا هم گوش نمی‌کنند؟“

با حالتی رئیس مابانه می‌گوئی چه می‌خواهی و چرا می‌خواهی آرام شوند. 

”بچه‌ها، لطمه می‌بینید. من سعی خودم را کردم یک میهمانی خوب ترتیب دهم. خودتان دارید خرابش می‌کنید.“

موعظه را شروع می‌کنی که ایمنی چقدر مهم است.

”مجبورم دوباره تذکر بدهم که... گوش می‌دهید؟“

▪آن‌چه باید بگوئی

راجع به حرفی‌که می‌خواهی بزنی، فکر می‌کنی تا بهتر مجابشان کنی.

”چطور می‌توانم مجابشان کنم که این مسئله به نفع خودشان است؟“

خودت را متقاعد می‌کنی که این مورد قابل ملاحظه و شدنی است.

”بچه‌ها، لطفاً بیائید سرمیز بنشینید و به من گوش کنید. می‌خواهم موضوع مهمی را بگویم.“

برایشان قصه‌ای می‌گوئی که مجسم کنند چرا برایشان بهتر است ساکت باشند.

”می‌دانید پارسال سر کوین چه آمد؟ داشت می‌دوید، لیز خورد و...“

از آنان سئوال می‌کنی نظرشان در مورد موافقتنامه چیست؟

خوب، اگر دلتان می‌خواهد این‌جا شنا کنید، بگوئید قوانین استخر چبست؟“

نفیسه معتکف 

مطالب پیشنهادی

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی