نزدیکی و ارتباط با خانواده همسر در نگاه اول و در بدو ازدواج شاید به نظر ترسناک و مشکل بیاید.در اینجا بعضی از نکات اصلی را از زبان باب و شری استراتفروانشناسان معروف برای اینکه سرلوحه خود در ارتباط با آنها قرار دهید بیان می کنیم:
احترام:
اگر حتی فکر میکنید آنها سزاواز احترام نیستند ، در هر حالتی به آنها احترام بگذارید.
وفاداری :
این خیلی طبیعی است که همسر شما نسبت به خانواده اش احساس وفاداری داشته باشد. شما با این کار هرگز در درجه دوم قرار نمیگیرید.
انتقاد:
اگر ماجرایی برایتان اتفاق افتاد به خودشان انتقاد نکنید . و اگر همسزتان (زن یا مرد) انتقادی از آنها میکند فقط گوش دهید و جبهه نگیرید. این یکی به دو کردنهامیتواند مشکلات بیشتری را درست کند.
ریشهها:
خاستگاه همسرتان را کشف کنید ببینید در چه خانواده ای و با چه نوع ساختاری بزرگ شده است .بهتر است این مساله قبل از ازدواج صورت گیرد .
احساسات:
خودتان سعی کنید قبل از سوالات او خود و احساساتتان و نوع نگرش خانواده تان را برای همسر (شریک ؛ نامزد ) بگویید و اگر انتقادی ازیک روش تربیتی دارید بیان کنید .
علاج کردن:
اگر مشکلی با خانوادهتان دارید و این قضیه روی شما و زندگیتان تاثیر گذاشته اول آنرا حل کنید و هرگز وارد زندگی زناشوییتان نکنید.
نه گفتن :
درک کنید که چه مقدار رابطه با خانواده خودتان لازم است و از آن بیشتر به زندگیتان لطمه میزند . یک کلمه رمز مثل (نه) داشته باشید وقتی که احساس کردید دیگر این ملاقات کافی است آنرا بکار ببرید.
مراقب بودن:
راجع به سلامتی و اوضاع اقتصادی آنها در محافلتان پرس و جو کنید . سعی کنید آنچه را از نظر مراقبت روحی و موقعیتی نمیتوانند به دست آورند تا حد امکان فراهم کنید. چرا که روزی شما نیازهایی خواهید داشت.
مرز نگه دارید:
مرزهایی برای روابطتان تعیین کنید . مثلا روزهای تعطیل . آخر هفتهها . مسایل مالی . ملاقاتها . تنهایی...
تقدم:
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
اختلافات زوجین بر سر رفت و آمد با خانواده دیگری یکی از مسائل شایع و نسبتا طبیعی در زندگی زناشویی است و کم یا زیاد بین همه خانواده ها وجود دارد؛ اما مهم تر از وجود اختلاف، نوع مدیریت و برخورد با این تعارضات است. اگر همسر ما به خانواده مان بدبین است و نسبت به آن ها سوءظن دارد قدم اول این است که کمی نسبت به بدبینی و سخت گیری او احساس مسئولیت کنیم و از خود بپرسیم آیا گفتار یا رفتاری از جانب خانواده من سر زده که باعث بدگمانی او شده است؟
چرا روابط خانوادگی سرد می شود؟
تعداد زیادی از زوجین به دلایلی که در ادامه می خوانید از رفت و آمد و برقراری تعاملات مرسوم با خانواده همسرشان خودداری می کنند در حالی که ممکن است به نظر شما امتناع ورزیدن از این ارتباط، تنها به یک بهانه گیری شباهت داشته باشد:
1. دیدارهای مکرر، غیرضروری و بدون برنامه با خانواده پدری: در موارد زیادی یکی از زوجین وابستگی زیادی به خانواده خود نشان می دهد و دیدارهای مکرر، غیرضروری و بدون برنامه او باعث می شود تا همسرش زبان به اعتراض بگشاید و با سرسختی زیاد، مانع از رفت و آمد او با خانواده پدری اش شود. بسیاری از زوجینی که از این الگوی رفت و آمد تبعیت می کنند با وجود این که در زندگی شخصی شان مشکلات زیادی دارند که حل نشده باقی مانده است اما درگیری با مشکلات خانواده پدری شان را بر حل مشکلات زندگی زناشویی خود ترجیح می دهند.
2. زیاد ماندن یکی از اعضای خانواده به عنوان میهمان در منزل زوج: در زندگی زوجینی که از چنین الگویی پیروی می کنند، همسران احساس راحتی در منزل خودشان هم ندارند. از آن جا که حضور دائمی عضو میهمان موجب می شود که او ناخواسته در جریان بسیاری از مسائل خصوصی و یا حتی اختلافات آن ها قرار بگیرد در نتیجه مرد یا زن به طور کلی امنیت خود را از دست می دهد و به زودی دچار خستگی روانی می شود.
3. مکالمات تلفنی مکرر و طولانی مدت یکی از زوجین با والدینش: تعدادی از زوجین در محیط منزل نیز دست از وابستگی شان به خانواده بر نمی دارند و حتی در زمان حضور همسر در منزل هم مشغول مکالمات تلفنی طولانی مدت هستند. یقینا موضوع صحبت نمی تواند چیزی جز بازگوکردن مسائل روزمره باشد و همین امر باعث می شود پای دیگران به حریم خصوصی زندگی باز شود و همسر فرد فکر کند در تصمیم گیری های زندگی مشترکش ردپایی از افکار خانواده همسرش وجود دارد. طبیعی است که تکرار چنین اتفاقاتی در طول زمان به شکل گیری بدبینی در یکی از زوجین نسبت به خانواده طرف مقابل منجر شود.
4. تجربه احساس حقارت در اثر مقایسه های فامیلی: در تعدادی از خانواده ها معمولا یک داماد، عروس یا خواهر و برادر وجود دارد که از ابعاد مختلف بر دیگر اعضای آن خانواده برتری دارد و مورد تعریف و تمجید خانواده است. به طور مثال یکی از دامادها تحصیلکرده و مرفه است و دیگری از موقعیت اجتماعی، شغلی و مالی پایین تری برخوردار است. در چنین مواردی فردی که در ابعاد مختلف از جایگاه پایین تری برخوردار است چه به صورت واقعی و چه در عالم پنداشت ها و برداشت های خود احساس حقارت و یا حسادت می کند و علاقه ای به تعامل با اعضای خانواده همسرش ندارد زیرا احساس می کند که اطرافیان بین او و دیگری تبعیض قائل می شوند.
5. و دیگر عوامل: همچنین خودشیفتگی و زخم زبان های اعضای خانواده همسر، حضور عضوی در خانواده همسر که ویژگی های اخلاقی مناسبی ندارد و یکی از زوجین نگران است مبادا همسرش از آن فرد تاثیر منفی بپذیرد، دخالت خانواده ها در مسائل اقتصادی زوجین و تربیت فرزندان آن ها و ... همه وهمه موجب می شود تا همسر شما نه تنها شخصا از خانواده تان فاصله بگیرد بلکه مانع از ارتباط شما با خانواده تان نیز بشود.
یک نکته
البته همیشه این طور نیست که همسرتان صرفا به دلیل رفتارهای نادرست شما یا خانواده تان با آن ها قطع رابطه کند، در واقع گاهی اوقات مشکل از خود اوست. حتی ممکن است خانواده شما خیلی به او محبت کند ولی چون او به طور کلی فرد منزوی و گوشه گیری است باز هم از داشتن روابط اجتناب ورزد.
برای پی بردن به این موضوع باید بررسی کنید که آیا همسرتان برای ارتباط داشتن با دیگران از جمله خانواده و دوستان خود نیز بی انگیزه است یا فقط برای رفت و آمد با خانواده شما مشکل دارد. اگر این مشکل در دیگر ارتباط ها هم دیده می شود، لزوم بهره گیری از مشاوره حضوری لازم است. گاهی اوقات نیز برآورده نشدن برخی توقعات (هرچند غیرمنطقی) باعث ایجاد دلخوری و قطع رابطه می شود. به عنوان مثال ممکن است همسرتان توقع حمایت مالی از خانواده شما داشته باشد، در نظر داشته باشید حتی اگر این توقع را بی جا می دانید باز هم می توانید با گفت وگو این اختلاف و سوءتفاهم را حل و فصل کنید. در کل بهتر است از همسر خود بخواهید تا دلایل این قطع رابطه را بازگو کند.
ملیحه شهرستانی - کارشناس ارشد مشاوره خانواده
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
هر یک از زن و مرد با رفتن زیر چتر خطبه عقد و پیمان زوجیت، علاوه بر پذیرش نقش همسری، وارد شبکه نسبتاً گستردهای از روابط اجتماعی جدید با بستگان، دوستان و آشنایان همسر نیز میشوند. در میان این حجم گسترده ارتباطات و با توجه به اهمیت و نقش کلیدی خانواده در جامعه و فرهنگ ما، نوع و میزان ارتباط با خانواده همسر نسبت به سایر اطرافیان، از اهمیت و حساسیت بیشتری برخوردار است. نحوه مدیریتی که در برابر این ارتباط گسترده فامیلی اتخاذ میشود، میتواند باعث آرامش و پیشرفت و یا حتی ناآرامی و عدم موفقیت ما بشود. با توجه به وارد شدن در فضای خانوادگی همسر، به نظر میرسد یکی از مشکلاتی که معمولاً در زندگیهای نوپا بروز پیدا میکند، مسئله ارتباط با خانواده همسر است. این مشکل زمانی حاد میشود که خانواده همسر از نظر سطح فرهنگی یا اقتصادی متفاوت با خانوادهای باشد که ما در آن بزرگ شدهایم. اما آیا واقعاً هیچ راهکاری برای بهبود بخشیدن به این روابط وجود ندارد؟
احترام رکن اصلی
احترام گذاشتن به خانواده همسر یکی از نکات بسیار مهم و کلیدی است. معمولاً انسانها در برابر احترام از خود واکنش نشان میدهند. به عنوان مثال وقتی وارد اتاق میشوند به احترامشان بلند شوید، سر سفره تا آنها غذا نکشیدهاند شما در بشقابتان غذا نکشید. در موارد خاص هم باید توجه داشت که با احترام گذاشتن در یک بازه زمانی طولانی قطعاً روابط رو به بهبود میرود. علاوه بر این وظیفه عروس یا داماد جز احترام گذاشتن به پدر و مادر همسرش نیست.
انتخاب بهترین ها
وقتی قصد دارید به منزل پدر و مادر همسرتان بروید، بهترین لباسهایتان را بپوشید و آراسته باشید. این نظم در پوشش باعث میشود آنها بدانند که شما اهمیت زیادی برایشان قائل هستید.
دست پر به منزل پدر و مادر همسرتان بروید
گرفتن دو شاخه گل یا یک بسته شکلات هزینه چندانی در بر ندارد، اما با این کار شما بطور غیرمستقیم به آنها میگویید که دوستشان دارید و برایشان ارزش قائلید. حتی میتوانید از شیرینیها یا مرباهایی که خودتان درست کردهاید برای آنها ببرید. این کار تأثیر زیادی در جلب محبت طرفین نسبت به یکدیگر دارد.
احترام به همسرتان در هنگام حضور والدینش
در حضور پدر و مادر همسرتان سعی کنید با احترام بیشتری با یکدیگر رفتار کنید. همسرتان را با پیشوند «آقا» یا «خانم» صدا بزنید. پدر و مادرها وقتی خیالشان راحت شود که احترام فرزندشان پا برجاست تا حد زیادی از مقاومتشان در برابر رفتارهای شخصی که به تازگی وارد خانواده شان شده کمتر خواهد شد و سریعتر با او صمیمت پیدا می کنند.
هر کسی خودش پاسخ خانواده خودش را بدهد
هر فرزندی محبوب پدر و مادر خویش است و والدین با خوشی فرزندشان شاد میشوند و از ناراحتیهایش غمگین. تجربه ثابت کرده که والدین با خواستههای فرزندانشان خیلی سریعتر کنار میآیند تا اینکه شخص دیگری غیر از فرزندشان خواستهای مطرح کند. به عنوان مثال اگر پدر و مادرشوهرتان از سفر ناگهانیای که میخواهید آخر هفته بروید انتقاد میکنند، بگذارید همسرتان پاسخگوی آنها باشد. اگر همسرتان در یک جمله به آنها بگوید : «به علت خستگی از کارم به یک سفر کوتاه در آخر هفته احتیاج دارم.» بی شک آنها هم موافقت خود را اعلام خواهند کرد و چه بسا مشوق شما برای این سفر باشند.
اما ممکن است هرچقدر شما که عروس خانواده هستید برای رفتن به این سفر دلیل بیاورید؛ آنها نپذیرند و گمان کنند «طفلک پسرشان همین دو روز آخر هفته را فرصت داشته برای استراحت که آن هم به وسیله شما (!) غصب شده است.»
برای رفت و آمدتان به منزل والدین همسر برنامهریزی داشته باشید
برای رفت و آمد و دیدن پدر و مادر همسرتان برنامهریزی داشته باشید. اگر هر بار بیخبر و ناگهانی به منزل آنها میروید، از برخوردهای متفاوت آنها نباید ناراحت شوید.
بعد از ازدواج بهترین گزینه در تعاملات همسران با والدین، برنامهریزی است. با هماهنگی به منزل آنها بروید و به قول معروف از لنگر انداختن در منزل والدین خودداری کنید. به عنوان مثال برنامه بگذارید که هفتهای دو بار یا یک بار(بنا به شرایط تان) به دیدن آنها بروید نه اینکه هر روز یا یک روز در میان در بازههای طولانی ظهر تا شب آنجا باشید.
استثناها را بیان کنید
اگر خارج از برنامهای که برای دیدن والدین همسرتان دارید، متوجه شوید که یکی از آنها بیمار شده است، سعی کنید حتماً به دیدنشان بروید و البته مدت زمان کوتاهی را برای عیادت در کنار آنها بگذرانید. حتماً به آنها بگویید که چون متوجه بیماریشان شدهاید، تصمیم گرفتهاید به دیدنشان بروید تا جویای حالشان باشید و اگر کاری داشتند برایشان انجام بدهید و قصد ندارید آنها را در زحمت بیندازید.
اختلاف نظرهای همسرانهمان را به والدین نگوییم
در زندگی زیر یک سقف ممکن است روزهایی باشد که با همسرمان دچار اختلاف سلیقه بشویم. نیازی نیست به محض بروز چنین مشکلی گوشی تلفن را برداریم و به پدر و مادر همسر و یا هرکس دیگری برسانیم که ما در فلان زمینه به اختلاف نظر برخوردهایم. آنچه که بین زن و شوهر رخ میدهد، گذراست و آنها با پشت سر گذاشتن این مرحله از مشکل بوجود آمده عبور میکنند، اما والدین همسر هیچگاه این تناقضها برایشان حل نخواهد شد و همیشه در گوشه ذهنشان اینطور نقش خواهد بست که فرزند ما زندگی خوبی ندارد.
مشورت با والدین همسر
اگر قصد انجام کاری را دارید که بعدها به اطلاع خانواده همسر خواهد رسید و از طرفی نیاز به مشورت هم دارد، سعی کنید با والدین همسرتان هم مشورت کنید؛ حتی اگر به پیشنهاد آنها عمل نمیکنید. مشورت خواستن یعنی اهمیت دادن به آنها. شاید هم روزی راه حل خیلی خوبی به شما پیشنهاد کنند.
احساس خانواده همسرمان را نسبت به او بپذیریم
طبیعی است که والدین همسر ما و مخصوصاً مادرهمسرمان نسبت به او احساس عاطفی داشته باشند، لذا بایستی به این مسئله احترام بگذاریم و حتی مشوق او برای استحکام ارتباط با خانوادهاش باشیم. این روحیه به مرور زمان باعث افزایش محبت بستگان همسرتان نسبت به شما میشود.
به همسرمان در رفتار با والدینش آزادی عمل بدهیم
علاوه بر تعهدی که زوجین در برابر یکدیگر دارند، با رفتن به زیر یک سقف نیز باید بپذیرند که هر کدامشان در برابر خانواده و پدر و مادرش هم تعهدی دارد. پس اگر همسر شما نسبت به شما برخوردی شایسته دارد، اجازه بدهید آزادانه آنچه را دوست دارد برای والدیناش انجام بدهد. در واقع هرچقدر به همسرمان آزادی عمل بیشتری بدهیم، خودمان هم آزادی عمل بیشتری خواهیم داشت. از تنگنظری و خودخواهیهایی که دامنگیر خود شما هم میشود بپرهیزید.
رعایت انصاف و عدالت در برخورد با والدین خود و والدین همسر
اگر شما باید هر روز با مادرتان تلفنی صحبت کنید و حالش را بپرسید، چه اشکالی دارد که هر روز به مادر همسرتان هم تلفن بزنید و مختصر و مفید حالش را بپرسید؟ یا اینکه همسرتان را هم تشویق کنید که هر روز به مادرش تلفن بزند و از طرف شما هم جویای حالشان باشد.
سعی کنید در زندگیتان اگر نسبت به مادر خودتان متعهد هستید لااقل نیمی از آن تعهد را در قبال مادر همسرتان هم لازمالاجرا بدانید. مطمئن باشید که با اجرای انصاف و عدالت در برخوردتان نه تنها روابط شما با خانواده همسر تیره نخواهد شد، بلکه آنها متوجه این مهربانی شما شده و واکنشهای مثبتشان را در آینده خواهید دید.
مقایسه نکنید
لطفاً پدر و مادر همسرتان را با پدر و مادر خودتان مقایسه نکنید و پیش روی آنها از پدر و مادر خودتان تعریف نکنید. گرچه به طور معمول و البته متأسفانه از پدر و مادر همسر به خوبی یاد نمیشود، ولی آنها بیشتر اوقات انسانهای خوبی هستند. به هر حال همین پدر و مادر همسرتان هستند که همسر شما را بزرگ کردهاند و به جایی رساندهاند که شما تصمیم گرفتهاید تا آخر عمر در کنارش زندگی کنید و تکیه گاه شما شده است. آنها دیگر خانواده شما هستند و باید آنها را همانطور که هستند بپذیرید.
همه چیز روال طبیعی خودش را دارد؛ فقط کافی است که شما عینک بدبینی و روحیه سختگیری تان در زندگی را کنار بگذارید.
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
خویشتن دار باشید!
مشکلات و مسائل مربوط به خانواده همسرتان را فاش نکنید. مشکلات و گرفتاری هایی که با خانوادة همسرتان دارید را با دوستان تان در میان نگذارید.
از مادر همسرتان جلوی دیگران ...
یک مهمانی را تبدیل به جلسه غیبت و بد گویی از مادر همسرتان نکنید. هر خانه ای دارای مشکلات خاص خود است.
هیچ فایده و ثمری در بحث کردن و در میان گذاشتن مشکلات خانوادگی تان با بیگانه ها و غریبه ها وجود ندارد. انجام این کار همچون لباس زیر در انظار عمومی، زشت و قبیح است.
بچه ها همچون کوزه هایی با گوش های بزرگ هستند ...
بچه ها همچون کوزه هایی با گوش های بزرگ هستند. آنها بیشتر حرف ها و گفته های شما را می شنوند و اغلب بدون آنچه که شما می گویید را درک کنند، آنها را تکرار می کنند.
«پدر، تو یک پیر خرفت هستی، درست مثل پدر بزرگ!»