وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
توصیه ای به آقایان !اینکه چگونه قلب همسرخود را از عشق سیراب سازند.
رژیمی ابداع کرده ام به نام «رژیم عشق»!و آن را بدین منظور طراحی کرده ام تا روش ساده ای باشد برای اینکه قلب نامزد/همسر خود را از عشق و محبت سیراب کنید و بتوانید بیرون از اتاق خواب نیز معشوقی مطلوب باشید. این روش ساده، عملی و لذت بخش می تواند تفاوتهای بزرگی را در ازدواج شما ایجاد کند.
هنگامی که دانش تغذیه را مطالعه می کنید درمی یابید که غذاها شامل چند گروه اصلی هستند:سبزیجات، غلات، پروتئین ها و لبنیات. در ضمن حایز کمال اهمیت است که هر روز حتماً یک عضو متعلق به هریک از این گروه های اصلی را در برنامه ی غذایی خود داشته باشید. خب، نیازهای احساسی و عاطفی انسان نیز دقیقاً به همین صورت هستند.تغذیه ی قلب نامزد/همسرتان و سیراب ساختن او به این معناست که حتماً هر روز مقادیری از هریک از نیازهای پایه و اساسی او را تأمین کنید. این نیازهای پایه شامل سه گروه اند: توجه، محبت و قدردانی.این سه جزء اصلی و حیاتی، فرمول اصلی اکسیرعشق را تشکیل می دهند که در واقع سیراب کننده دل و جان نامزد/همسر شما یا به عبارتی غذای روح اوست. بدین ترتیب باید به معشوق خود توجه کنید، به او محبت نشان دهید و مراتب تشکر و قدردانی خود را از او اعلام کنید.
سه عنصر سازنده ی اکسیر عشق
01 توجه
02 محبت
03 تشکر و قدردانی
چنانچه از شما بپرسند که به چند وعده غذا در روز نیاز دارید احتمالاً پاسخ خواهید داد:سه وعده اصلی به انضمام چندین میان وعده ی کوچک و سبک. در اینجا از شما می خواهم که برای غذا دادن به روح زن زندگی خود، همین تعداد وعده ها و میان وعده ها را با رعایت فرمول های ارائه شده در زیر تکرار کنید:
وعده های اصلی: نامزد/همسر شما به سه وعده ی اصلی از اکسیر عشق در طول روز نیازمند است. اما اکسیر عشق چیست؟ اکسیر عشق تشکیل شده است از سه مورد لیست غذایی صفحه ی پیش باید روزی سه بار، هر بار به میزان سه دقیقه یک، دو یا سه عنصر سازنده ی اکسیر عشق را به نامزد/همسر خود بخورانید!توجه، محبت، قدردانی. من این فرمول را به 3×3 می نامم. بدین معنا که روزی سه بار هر بار به مدت سه دقیقه. می توانید آن را سه دقیقه ی صمیمیت و نزدیکی نیز بنامید.زمان وعده ها را نیز می توانید صبح پیش از آنکه از بستر خارج شوید، ظهر، و سرانجام شب پس از آنکه بچه ها به خواب رفتند، در نظر بگیرید: سه دقیقه صبح هنگامی که با هم بیدار می شوید، سه دقیقه ظهر تلفنی هنگامی که در محل کار خود هستید و سه دقیقه شب پیش از خواب.اینها وعده های اصلی هستند. درست مانند صبحانه، ناهار و شام.
میان وعده ها: حتی با اینکه سه وعده در روز غذا می خورید، اما با این حال، گهگاهی نیز نیاز دارید تنقلات یا خوراکی های سبک دیگری را نیز مصرف کنید. اینطور نیست؟ به هر طرز مشابهی نظیر همین فرمول را باید در رژیم عشق نیز رعایت کنید. بدین معنا که علاوه بر فرمول 3×3 باید چند میان وعده ی کوچک و سبک را نیز به دل و جان همسر خود بخورانید.
اما میان وعده چیست؟
*بوسه ای کوچک از گونه های همسرتان هنگامی که از کنار او عبور می کنید.
*یک تلفن کوتاه که فقط بگویید:«دوستت دارم»
*تعریف، تمجید یا تحسینی کوچک.برای نمونه: «خیلی خوشگل شدی.»امروز چقدر زیبا به نظر می رسی»
*نگاه یا لبخندی محبت آمیز که حاوی تمام عشق تان باشد.
*یک پیغام یا یادداشت کوتاه و مختصر که بر روی تلفن همراه یا کیف پول او می گذارید.
حال که اصول کلی و اصلی رژیم عشق را آموختید، وقت آن رسیده است تا در باره ی سه عنصر سازنده ی اکسیرعشق، توجه، محبت و قدردانی، اندکی صحبت کنیم.
01 توجه
یکی از رایج ترین اشتباهاتی که در تشنه نگه داشتن نامزد/همسرمان مرتکب می شویم آن است که به او توجه کافی نشان نمی دهیم.توجه کردن به نامزد/همسرتان یکی از مؤثرترین روش های سیراب سازی قلب زن زندگی شما و تولید احساس محبوبیت در اوست و همانگونه که دیدید نیز اولین عنصر اصلی سازنده ی اکسیر عشق است.
توجه کردن به معنای 100 درصد حضور داشتن شماست در لحظه ی اکنون، آن هم در کنارنامزد/همسرتان. ممکن است بگویید:«خب، من که همیشه این کار را می کنم.ما اوقات زیادی را با هم می گذرانیم، اما حقیقت آن است که با هم بودن و در کنار همسرتان بودن لزوماً به این معنا نیست که توجه خود را تمام و کمال به او داده اید. ممکن است سرگرم صحبت با او باشید اما در عین حال با گربه تان بازی کنید. ممکن است کنار او نشسته باشید اما مشغول تماشای برنامه ی مورد علاقه تان از تلویزیون باشید. این ها توجه کردن نیستند.مطمئناً نامزد/همسرتان نیز آن را احساس خواهد کرد. شاید بتوان این قبیل توجهات را یک میان وعده در نظر گرفت اما مطمئناً وعده ی اصلی نخواهد بود.
توجه کردن به نامزد/همسرتان به این معناست که تمام کمال و با تمامی وجود خود در کنارش و با او باشید، مشغول هیچ کار دیگری نباشید.تلویزیون تماشا نکنید، مشغول باز کردن صندوق پستی کامپیوتری خود نباشید. مشغول ور رفتن با کامپیوتر خود نباشید، و تمامی توجه خودتان را فقط صرف او کنید.چگونه؟ به چشمان او نگاه کنید. حالش را از او بپرسید. شنونده ی خوبی باشید و او را به خود نزدیک کنید. این توجهات قلب او را چنان سیراب خواهند کرد که تصور آن را هم نمی توانید بکنید. توجه شما آن هم به این طریق به نامزد/همسرتان، به اومی گوید که برای شما مهم است و شما برای او ارزش قائل اید. گویی برای مدت سه دقیقه آن هم سه بار در روز. او تنها چیزی است که در کل این دنیا برایتان مهم است. هرگاه دربست و تمام و کمال توجه می کنید، لحظات گرانقدر و ارزشمند صمیمیت می توانند ایجاد شوند. اینگونه توجه کردن از بهترین اشکال «پیش نوازش» محسوب می شود.
02 محبت
در مطالعات و تحقیقاتی که ظرف پنج سال گذشته از هزاران هزار زن به عمل آمده است از آنها پرسیده شده که آیا دوست دارند تماس جنسی و «دخول» را با شوهرشان تجربه کنند یا اینکه صرفاً فقط او را در آغوش بگیرند.حدود 80 درصد از زنان پاسخ داده بودند که دوست دارند فقط ناز و نوازش شده و درآغوش گرفته شوند بدون اینکه دخول جنسی ای در کار باشد. این در حالی است که مردها همگی از این آمار و ارقام متعجب و حیران مانده بودند.اما این نتایج برای زن ها چندان هم تعجب آور نبود. به طوری که همگی آن را خوب درک می کردند.به زبان ساده: اغلب زن ها، بیشتر تشنه ی محبت جسمانی، اما غیر جنسی از جانب شوهرشان هستند.
محبت دومین عنصر اصلی سازنده ی اکسیر عشق است. محبت یعنی که روزی سه بار، هر بار به مدت سه دقیقه به لحاظ جسمانی با همسر خود ارتباط برقرار کنید.دستش را بگیرید، او را به خود نزدیک کنید، او را ببوسید، موهایش را نوازش کنید، و از نظر جسمانی و فیزیکی با او صمیمی بشوید. هرگاه به همسرتان محبت جسمانی می کنید، انرژی های خود را در بعدی فیزیکی و جمسانی به یکدیگر مرتبط کرده جریان واحدی را بین قلب های خود برقرار می سازید.تحقیقات انجام شده در پرورشگاه ها و یافته های آنان در رابطه با قدرت التیام بخش محبت و نوازش جسمانی را به یاد دارید؟ هرگاه به همسر خود محبت جسمانی می کنید قلب او را عمیقاً سیراب می سازید.
چرا برخی از مردها با محبت کردن مشکل دارند؟ این قبیل مردها که به سختی می توانند به لحاظ جسمانی و فیزیکی به همسرشان محبت نشان دهند چیزی در خود دارند که من آن را سندرم «یا هیچ یا همه چیز» می نامم.این باوری است که می گوید:«چنانچه امکان آن را نداشته باشم که تمام و کمال انجامش دهم پس اصلاً انجامش نمی دهم!» و در ضمن برخواسته از این باور غلط و سوءتفاهم است که تمامی احساسات جنسی باید به «ارگاسم یا همان اوج لذت جنسی یا به عبارتی به انزال ختم شوند. ذهنیت بسیاری از مردها این است که چنانچه به لحاظ جنسی تحریک شوند، باید فوراً دست به کار شده ارتباط جنسی «دخول» برقرار کنند. لذا چنانچه امکان کافی برای به اتمام بردن آن را نداشته باشند اجازه نمی دهند حتی تحریک شوند.زیرا احساس می کنند این کار تلف کردن یا به هدر دادن انرژی شان است.
برای نمونه،زن و شوهری در کنار هم خوابیده اند. صبح که زن بیدار می شود نزدیک می آید تا شوهرش را در آغوش بگیرد. مرد احساس می کند که می خواهد تحریک شود ناگهان به یاد می آورد که تا پنج دقیقه ی دیگر باید برای رفتن به سر کار حاضر شود و گرنه دیرش خواهد شد. از این رو همسرش را پس می زند و می گوید: «الآن نه عزیزم. باید بلند شوم.» زن احساس طردشدگی و عدم محبوبیت می کند و می رنجد و نمی تواند بفهمد که چرا شوهرش تا این حد نسبت به او سرد و بی محبت است. اما مرد احساس نمی کند که مرتکب اشتباهی شده باشد.بعداً همان شب که مرد حال و حوصله و نیز وقت ارتباط جنسی را دارد، زن سرد، بی علاقه و بی تفاوت است و این بار این مرد است که نمی تواند بفهمد چرا.
آنچه در اینجا اتفاق می افتد سندرم «یا هیچ یا همه چیز» است. مرد احساس می کند وقت آن را ندارد که همه چیز را خوب اجرا کند و سنگ تمام بگذارد.از این رو هیچ کاری نمی کند و حتی از یک بوسه یا نزدیک شدن ساده نیز سر باز می زند. چرا که احساس می کند منجر به همه چیز [دخول] نخواهد شد. اما مردان عزیز، توجه داشته باشید که محبت جسمانی همیشه نباید به مقصد خاصی بیانجامد. بلکه به خودی خود تجربه ای است از صمیمیت. به علاوه این وعده و میان وعده های عشق تأثیرات مثبت و بسزایی بر روی زندگی جنسی شما نیز خواهد گذاشت. چنانچه به یاد داشته باشید، همان گونه که در مبحث مربوط به حساب جنسی و عاطفی نیز گفتیم هر بار که به لحاظ جسمانی نسبت به همسرتان از خود محبتی نشان می دهید در واقع مقادیری را به حساب مشترک خود با همسرتان واریز کرده اید. این کار چه تأثیری بر روابط جنسی شما خواهد گذاشت؟ همانگونه که بعداً نیز خواهیم دید هرچه موجودی حساب عشق و صمیمیت زنی بالاتر باشد، بیشتر به لحاظ جنسی تحریک می شود و تمایل بیشتری به همبسترشدن با شما خواهد داشت.
03 تشکر و قدردانی
«می دانم دوستم دارد اما هیچوقت از من تشکر و قدردانی نمی کند.» این گله و شکایتی است که زن ها همیشه از نامزد/شوهرشان دارند و علت آن نیز این است که بیشتر زن ها تشنه ی تشکر و قدردانی از مرد زندگی شان هستند. هنگامی که مردها این شکایت زن ها را می شنوند گیج می شوند:«چگونه می تواند بگوید که من از او قدردانی نمی کنم؟ من سخت مشغول کار هستم تا زندگی او و بچه ها را تأمین کنم؛ نسبت به او وفادارم. برای او زیرزمین خانه را مجدداً بازسازی و تعمیر کردم.من همه کار می کنم تا قدردانی خود را نسبت به او نشان دهم.»
مردان عزیز:آنچه شما از آن صحبت می کنید تشکر و قدردانی از زن ها به وسیله ی کارهایی است که انجام می دهید. اما آنچه قلب زن ها به راستی به آن نیاز دارد، شنیدن تشکر و قدردانی شما در قالب الفاظ و عبارات است.
بیشتر زن ها به مراتب حراف تر و خوش صحبت تر از مردها هستند. بیشتر اوقات چیزها برای ما زن ها خیلی واقعی نیستند مگر اینکه به زبان آورده شوند.دانستن اینکه شما از ما قدردانی می کنید، همیشه کافی نیست.ما نیاز داریم آن را از زبان شما بشنویم.ما به کلمات و گفتار شما احتیاج داریم. ابراز کلمات عاشقانه و نیز تعریف و تحسین کلامی و گفتاری شما همانند جواهرات برای ما ارزشمند و گرانقدر هستند.ما آنها را جمع می کنیم و گرامی می داریم. آنها موجب می شوند احساس ارزشمند بودن و غنی بودن کنیم.آنها به ما احساس خوشبختی و رضایت می دهند.
چگونه باید تشکر و قدردانی خود را ابراز کنیم؟
*به ما بگویید از چه چیز ما خوش تان می آید.
*به ما بگویید کدامیک از کارهایی را که برای شما و خانواده مان انجام می دهیم دوست دارید و برای آن از ما متشکر هستید.
*برای ما بگویید که چه چیزی از ما را تحسین می کنید و به آن افتخار می کنید.
*به ما بگویید برای نقشی که در زندگی شما ایفا می کنیم از ما قدردانی می کنید.
*به ما بگویید که به واسطه چه چیز ما احساس غرور می کنید.
بیشتر مردها احساس می کنند که از نامزدشان تشکر و قدردانی لازم را به عمل آورده اند (حتی تشکر و قدردانی کلامی)اما آنچه متوجه آن نیستند این است که ممکن است از چیزهایی که به راستی برای نامزد/همسرشان مهم است قدردانی نکرده باشند.در مصاحبه ها و تحقیقاتی که پیش از نگارش این مقاله انجام دادم تمامی زن ها به ویژه نیاز داشتند که مرد زندگی شان برای نگهداری و بزرگ کردن بچه ها و انجام دادن کارهای خانه از آنها تشکر و قدردانی کنند. بسیاری از زن ها گفته بودند که نیاز دارند شوهرشان صرفاً برای آنکه مادرهای بسیار خوبی هستند یا از خانه به خوبی مراقبت و نگهداری می کنند یا پیراهن های شوهرشان را همیشه شسته شده و اتو شده نگه می دارند یا غذاهای مورد علاقه ی او را تهیه می کنند از آنها متشکر و ممنون باشند.مادران شاغل به ویژه نیاز داشتند که شوهرانشان از آنها برای مراقبت از بچه ها و انجام کارهای خانه و درعین حال داشتن یک شغل نیمه وقت یا تمام وقت تشکر و قدردانی کنند.به یاد دارم زنی یکبار برای من نوشت:«نیاز دارم شوهرم به من بگوید که مادری خوب و زنی فوق العاده هستم . دوست دارم به این دلیل که پس از روزی نه یا ده ساعت کار باز هم در خانه آشپزی می کنم و غذای مورد علاقه ی او را برای شام درست می کنم از من قدردانی کند. دوست دارم به این دلیل که در کنار این همه مشغله به امور جزئی خانه مثل کوتاه کردن چمن ها، بردن ماشین به مکانیکی و دخترمان به دکتر نیز توجه و رسیدگی می کنم از من تشکر کند.»
به تجربه دریافته ام که واقعیت این نیست که مردها برای انجام این کارها از نامزد/همسرشان متشکر و ممنون نیستند.بلکه داستان از این قرار است که زن ها چنان در انجام امور متفرقه و جانبی بویژه انجام چند کار به طور همزمان مهارت دارند که این کارها برایشان بسیار ساده و به طور خودکار صورت می گیرد. لذا مردها نیز این حالت ما را مشاهده می کنند و آن را بسیار ساده و بدیهی می پندارند و تصور می کنند که اصلاً برای انجام این همه کار تلاشی صرف نکرده یا متحمل زحمتی نیز نشده ایم.مردان عزیز: ممکن است که ظاهراً ساده به نظر برسد اما در واقع چنین نیست.نمی توانید تصور کنید شنیدن عبارات یا جملاتی نظیر:عزیزم، برای شما متشکرم» یا: «امروز صبح برای شرکت در مراسم مذهبی چه لباس های زیبایی بر تن بچه ها پوشاندی»واقعاً از تو متشکرم. چقدر ما را خوشحال کرده قلب مان را از عشق و محبت سیراب می کند.
تنقلات پیش از خواب: تشکر و قدردانی
وعده های اصلی و میان وعده های رژیم عشق را به یاد دارید؟ حال وعده ی آخری را نیز پیش از خواب به آن اضافه می کنیم و آن را:«تنقلات پیش از خواب»می نامیم:روشی ساده و در عین حال بسیار نیرومند که قلب همسرتان را با تشکر و قدردانی تغذیه کنید.نحوه ی انجام آن نیز بدین صورت است که تشکر و قدردانی خود را از کاری که همسرتان در همان روز انجام داده است پیش از خواب هنگامی که به بستر می روید به او اعلام می کنید:
«متشکرم که بچه ها را نگه داشتی تا من بتوانم به سالن ورزش بروم.»
«متشکرم که شام مورد علاقه ی من را درست کردی.»
«متشکرم که شانه هایم را امشب پس از کار ماساژ دادی واقعاً بهش احتیاج داشتم.»
«متشکرم که امروز صبح خیلی با من صبور بودی. از اینکه من خیلی غرغر کردم معذرت می خوام.»
بسیار عالی و فوق العاده است چنانچه چنین تنقلاتی را پیش از خواب نثار هم کنید. از این که چه تعداد چیزهایی وجود دارند که می توانید برای آنها از همسرتان متشکر و ممنون باشید.تعجب خواهید کرد؛ تنها چنانجه توجه کافی مبذول دارید. به علاوه چنانچه این آخرین وعده به میان وعده ی فیزیکی و جسمانی دیگری نیز انجامید، تعجب نکنید.چرا که عشق و محبت بهترین پیش نوازشی است که وجود دارد... .
سیراب سازی قلب فرزندانتان با اکسیر عشق
درست به همان میزان که نامزد/همسرتان به توجه، محبت و قدردانی نیاز دارد فرزندانتان نیز به این سه عنصراکسیر عشق برای سیراب سازی دل و جان شان نیاز دارند.اکسیر عشق فرمولی است بسیار ساده برای سیراب سازی قلب کودکانتان از عشقی که بدان نیاز دارند. سعی کنید حتماً هر روز چند دقیقه از هر سه عنصر توجه، محبت و قدردانی به فرزندان خود بدهید. بدین معنا که چند دقیقه تمام و کمال منحصراً فقط به آنان توجه کنید به طوری که واقعاً حضور شما را احساس کنند.آنان را در آغوش بگیرید و ببوسید (آن هم نه فقط صبح یا شب که به آنها صبح به خیر یا شب به خیر می گویید) بلکه این کارها را در بین روز نیز بارها تکرار کنید و تشکر و قدردانی خود را از آنها نیز اعلام دارید. به این معنا که بگویید به آنها افتخار می کنید، بگویید از چه چیز آنها خوشتان می آید و هر بار که شما را خوشحال می کنند از آنها تشکر کنید.
یکی از روش هایی که به ویژه مؤثر واقع می شود این است که درست پیش از خواب این کارها را با آنها بکنید.درست همانگونه که توصیه کردم این کار را با همسرتان بکنید:«از اینکه امروز اتاقت را مرتب کردی متشکرم.«از اینکه در شستن ظرفها به مامان کمک کردی از تو متشکرم» با این روش فرزندان با قلب و دلی آکنده از شادی، عشق و احساس محبوبیت به خواب خواهند رفت.
آنچه عشق را پژمرده می سازد و آنچه در مقابل آن را بالنده و شکوفا می کند
هیچ یک از اعمال شما خنثی نیستند.یک یک تمامی رفتارها و حرکات شما یا نامزد/همسرتان را سیراب می سازد و یا آن را محروم نگاه می دارد.تمامی افعال شما یا میان شما صمیمیت ایجاد می کند یا آن را پژمرده می سازد. یا شمارا به یکدیگر نزدیک تر می کند یا از هم دور می سازد. اما بارها این مهم را فراموش می کنیم که آنچه می گوییم یا نمی گوییم، می کنیم یا نمی کنیم تأثیرات عمیق و بسزایی را بر فردی که دوستش داریم به جا می گذارد.
در سمینارهایم معمولاً از حضار کمک می گیرم تا به همراه یکدیگر بر روی تخته سیاه فهرستی از مواردی را که عشق را شکوفا و بالنده می کند و نیز مواردی که آن را پژمرده و محروم می سازند، تهیه کنیم.این راه مؤثری است، برای درک تأثیراتی که گفته ها یا کرده های ما بر روی روابط مان می گذارند.در زیر نمونه ای از این لیست نوشته شده است:
آنچه موجب پژمردگی و مردن عشق می گردد:
نگه داشن و بیرون نریختن احساسات
انتقاد و نکوهش
گرم گرفتن و زیاد از حد تحویل گرفتن و چشم چرانی با دیگران
بدیهی پنداشتن نامزد/همسرتان
تنهایی طلبی ـ تک روی
جمع شدن انزجار و عصبانیت
پس کشیدن، دور گرفتن
زیاد کارکردن
سرزنش کردن و دیگران را مسئول دانستن
آنچه موجب شکوفای و بالندگی عشق می گردد:
ابراز و بیان افکار و احساسات
تعریف، تحسین و تمجید
پای بندی و وفاداری به همسر
تشکر و قدردانی
مهرطلبی، با هم یک تیم بودن
حل و فصل کردن مسائل و مشکلات
نزدیکی، صمیمیت
با هم بودن
پذیرفتن مسئولیت اعمال و رفتار
طبیعتاً موارد زیاد دیگری نیز وجود دارند که می توان به فهرست فوق افزود. بسیار مفید است این فهرست را به همراه نامزد/همسرتان مطالعه کنید. سپس درباره ی موارد ذکر شده در آن با یکدیگر مذاکره کنید و ببینید که با کدامیک موافق یا مخالفید.در واقع، توصیه ی من این است که شما فهرست جداگانه و شخصی خودتان را حال به تنهایی و یا ترجیحاً به کمک نامزد/همسرتان ترتیب دهید و ببینید که چه مواردی موجب شکوفایی عشق و روابط شما شده و چه مواردی آن را سرد و خاموش می کنند.افزودن این موارد به فهرست نوشته شده، پیاده کردن آنها را به مراتب ساده تر خواهد کرد. زوجی را می شناسم که فهرست خود را بر روی یخچال آشپزخانه شان زده بودند یعنی درست جایی که بتوانند هر روز آن را ببینند. بعدها برای من نوشتند که روابط شان به طرز فوق العاده ای دگرگون شده و بهبود یافته بود تنها به این دلیل که نسبت به مواردی که موجب شکوفایی یا پژمرده شدن روابط و ازدواج شان می شده آگاهی یافته و خودآگاه تر شده بودند.من فرمول اکسیر عشق را به این دلیل ابداع کردم که مردها اغلب به من می گفتند:«می خواهم شوهر بهتری باشم اما نمی دانم چه کار کنم.» یا «می دانم نامزدم به توجه بیشتری از جانب من احتیاج دارد، اما درست نمی دانم چگونه این خواسته اش را به او بدهم.» اکسیر عشق پاسخ به این پرسش هار ا بسیار ساده کرده است: یکی را انتخاب کنید: توجه، محبت یا قدردانی، و مطمئن باشید که حتماً درست عمل کرده اید.(به عبارت دیگرمحال است اشتباه کنید!)با وجود این اگر می خواهید خیلی مطمئن شوید هر سه را با هم ترکیب کنید تا اکسیر
عشق 3×3 را به همسر خود خورانده باشید!
سیراب ساختن قلب نامزد/همسرتان با اکسیرعشق مانند آن است که ازدواج خود را بیمه کرده باشید.آیا می دانید در تحقیقاتی که به عمل آمده است چنین اثبات شده که علت اکثریت روابط نامشروع خارج از ازدواج نه به دلیل گرسنگی جنسی، بلکه به دلیل محرومیت از توجه، محبت و قدردانی است؟ در تحقیقات انجام شده از زن هایی که به شوهر خود خیانت کرده بودند در ارتباط با دلایل روابط نامشروع شان سؤال شده بود و در کمال تعجب تنها عده ی بسیار معدودی از آنها گرسنگی یا نیاز جنسی را به عنوان دلیل این نوع روابط ذکر کرده بودند. هرگز زنی پاسخ نداده بود که:«زیرا مردی را با اندام و هیکلی زیبا دیدم.» یا:«به این دلیل، با مربی یوگای خود همبستر شدم که بدنی ورزیده و در عین حال نرم و انعطاف پذیر داشت.»
بیشتر این زن ها دلیل خیانت خود را کمبود و محرومیت از توجه، محبت و قدردانی ذکر کرده بودند.به همین دلیل در جای دیگری به جست و جوی آن رفته بودند.
این گفته ادعایی سطحی یا بی پایه و اساس نیست، بلکه حقیقتی محض است که چنانچه نامزد/همسر خود را به دفعات کافی با وعده ها و میان وعده ها سیر کنید، دیگر از گرسنگی به این سو وآن سو سرک نخواهد کشید تا خود را سیر کند.
چنانچه با کسی رابطه دارید امیدوارم رژیم عشق را از همین امروز به کار ببندید.خود را متعهد سازید که تنها به مدت یک هفته سه بار در روز هر بار به مدت سه دقیقه اکسیر عشق (توجه، محبت و قدردانی)را در سه وعده ی اصلی و نیز میان وعده های نامزد/همسر خود بگنجانید و نتایج حیرت انگیز آن را مشاهده کنید. نامزد/همسرتان از عشق خواهد درخشید و شما نیز عشق بیشتری به او در خود احساس خواهید کرد.
منبع:رازهایی درباره زنان
نویسنده: باربارادی آنجلیس
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
● تنوع طلبی ونوگرایی: جوانی ، فصل تازه ای در زندگی و سرآغاز ورود انسان به جهان پر شور و رنگارنگ است که غرایز طبیعی در شکل دهی آن ، نقش اصلی را بر عهده دارد . استقلال طلبی ، تنوع دوستی ، هیجان خواهی ، میل به نقد گذشته و نوگرایی از جمله ویژگی های دوران جوانی است که به شدت رفتارهای جوانان را تحت تاثیر قرار می دهد . تمایل به امروزی شدن و نوگرایی به درجات مختلف در هر نوجوان وجود دارد و گواه نیاز وی به شکستن قالب های موجود ، فاصله گرفتن از هنجارهای پیشین و رسیدن به هویتی متمایز از کسانی که پیش از او بوده اند و همچنین گرایش به فاصله گرفتن از والدین است . این نیاز ، زمانی که نمود بیرونی به خود می گیرد و در رفتار جوان منعکس می شود ، به صورت مدگرایی ظاهر می گردد . ● همانندسازی: همانندسازی به فرایندی اطلاق می شود که فرد ، طی آن نگرش ها و الگوهای رفتاری شخص دیگری را برای خود سرمشق قرارمی دهد وبا تقلید از نگرش ها وویژگی رفتاری وی احساس می کند که مقداری ازقدرت وکفایت او را نیز به دست آورده است. منبع اصلی همانندسازی در دوران کودکی والدین هستند ؛ زیرا کودک ، اولین و بیشترین برخورد را در زندگی با والدین خود دارد ؛ اما در دوران نوجوانی که فرد از والدینش فاصله می گیرد ، الگوهایی را که خود را با آنها شبیه کرده است ، از دست می دهد و در درون او خلائی به وجود می آید . چنین خلائی می باید از طریق یافتن الگوهای دیگر ، یعنی از طریق همانندسازی های جدید با دیگری ، پر شود . به اعتقاد روان شناسان ، همین خلاء و احساس ناامنی ناشی از آن باعث می شود که نوجوان در مسیر خود به راه حل هایی متوسل شود که این راه حل ها از طریق همانندسازی با شخصیت هایی است که الگوی نوجوان قرار می گیرند . این شخصیت ها ممکن است چهره های محبوب و معروف یا گروه خاصی (مانند هیپی ها) باشند و جوان خود را از نظر ظاهری شبیه آنها ساخته ، در شیوه لباس پوشیدن و طرز رفتار با آنان همانندسازی کند ؛ به محض این که یک هنرمند یا ورزشکار لباسی را بپوشد و در صحنه ای ظاهر شود ، جوانان با وی همانندسازی نموده ، سعی می کنند به عنوان مد ، آن را در جامعه طرح کنند . ● رقابت وچشم وهم چشمی با دیگران: انگیزه رقابت وچشم و هم چشمی با دیگران از دیگر عوامل پیروی از مد در بین جوانان و نوجوانان محسوب می شود . این انگیزه ، در همه افراد وجود دارد و به گونه های مختلف بروز می کند . رقابت اگر در زمینه های مثبت جهت داده شود ، باعث پیشرفت و رشد و تکامل معنوی فردی می شود ؛ اما اگر جهت گیری آن به سوی امور مادی و مدپرستی باشد و فرد سعی کند از لحاظ ظاهری (پوشش و آرایش) از دیگران عقب نماند ، سرانجام خوبی نخواهد داشت . ● تاثیر همسالان ودوستان: یکی از عوامل پیروی از مد در بین جوانان و نوجوانان ، ترس و نگرانی از سرزنش ها از سوی دوستان است . در واقع تحقیر و تمسخر ، پوزخند زدن و متلک گفتن اطرافیان و ترس از آن باعث می شود که جوانان و نوجوانان از مدهای رایج پیروی کنند . از این گذشته تمایل شدید به همسان سازی با گروه های هم سال و الگوپذیری از دوستان در مدگرایی جوانان نقش اساسی دارد . ● تشخص طلبی : برتری جویی وتشخص طلبی ازدیگرعوامل پیدایش مد دربین جوانان است. جوانان و نوجوانانی که خود را برترازدیگران و مربوط به قشرمرفه جامعه می دانند، سعی می کنند این برتری را درپوشش ، آرایش وحتی گویش خود نشان دهند ومدهای جدید را بکارببرند. ● نقش تولیدکنندگان دراشاعه مد: شرکت های تولیدی از طریق روان سنجی و شناخت روحیات افراد جامعه و با توجه به همین روحیه نوگرایی و میل به امروزی شدن در جوانان ، هر روز یک شلوار ، پیراهن ، کفش ، کلاه ، عینک ، ساعت ، گوشی تلفن و ... را عرضه می کنند واندک تغییری ازجانب آنها ، یک مد جدید می شود. حتی گاهی برای آنکه کالای تولیدی شان زودتر درجامعه مد می شود ، ازیک فرد مشهور (مثل یک هنرمند یا ورزشکار)، با اعطای مبلغ زیادی پول، می خواهند که برای یک بارهم که شده ، ازآن کالای جدید استفاده کند ودرفیلم یا صحنه تلویزیون، ظاهرشود. یکی از دلایل عمده ای که تولیدکنندگان و طراحان خارجی توانسته اند در سطح جهانی جایی برای خود باز کنند و مدآفرینی داشته باشند ، آشنایی آنها با مبانی روان شناختی «تاثیرگذاری» و بکارگیری روش ها و اصول فنی مناسب در کار است ، در حالی که تولیدکنندگان داخلی و محدود ، معمولا به الگوبرداری و تقلید از آنها پرداخته و به نوعی مدهای غربی را در جامعه ترویج می کنند . ● رسانه ها وترویج مد: پیشرفت فناوری وبه وجود آمدن پدیده هایی مثل ماهواره واینترنت تاثیربسیار زیادی درزندگی مردم داشته است . هرچند توسعه فناوری ارتباطی افزایش رفاه عمومی را در پی داشته ، ولی متاسفانه سوء استفاده عده ای سودجو ، تبدیل به معضلی شده که امروزه شاهد آن هستیم . جوانان ساعت ها پای اینترنت و ماهواره می نشینند تا جدیدترین مدل ها را بیابند و خود را شبیه فلان خوانند یا هنرپیشه مورد علاقه شان نمایند . رسانه های گروهی به کمک تبلیغات و مدهای جدید نیازها و الگوهای جدیدی برای افراد ایجاد می کنند که بعضی از این الگوها با فرهنگ و ارزش های جامعه ما هیچ تناسبی ندارد و باعث مشکلات اجتماعی و خانوادگی می شود . تولیدکنندگان به سرعت از طریق رسانه ها نیازهای کاذبی را جایگزین نیازهای اساسی افراد می کنند. شبکه های تلویزیونی ، نشریات وپایگاه های فعال اینترنتی، انواع مدهای جدید را تبلیغ می کنند واز این طریق زمینه را برای گرایش جوانان و نوجوانان به سوی مدهای جدید مهیا می سازند . ● کارکرد مد: با توجه به اینکه بیشتر مدهای رایج در بین جوانان و نوجوانان برگرفته از الگوهای بیگانه و غیرخودی است ، می توان گفت که مدگرایی به معنای جدید آن ، نوعی از خودبیگانگی و تقلید از فرهنگ غربی را القا می کند ، تا آنجا که الان برخی از جوانان از نوک پا تا فرق سرشان غربی است و یا حتی از کلمه و یا جملاتی بر روی لباس ، ماشین یا در ورودی مغازه شان نوشته شده که کمتر ارتباطی با زندگی شخصی یا آرمان ها و علایق فردی آنها دارد و حتی گاه معنای آن را نیز به درستی نمی دانند و شاید اگر بدانند ، موجب شگفتی ، خنده یا ناراحتی شان بشود . این چیزی است که از مدگرایی یا مدپرستی جوانان امروز ما به چشم می آید . چیزی که شاید بتوان گفت تا حد زیادی ناشی از تقلید کورکورانه و غفلت از خویش است . چرا که کلمات و عبارات فوق شعارهای آخرین مدهای شخصیتی بوده که غرب به جوانان تقدیم نموده ، در حالی که جوان امروز ما نگاه خاص خودش ، شخصیت و حتی مشکلات خودش را دارد . تقلید هر روزه از آخرین مدهای رایج در جهان غرب به معنای از خودبیگانگی ، بحران هویت ، تزلزل شخصیت وابستگی اقتصادی ، احساس حقارت و از همه دردناک تر این است که بسیاری از رفتارها و هنجارهایی که امروزه به عنوان مد در جامعه ما مطرح بوده و از سوی عده ای تبلیغ می شود ، با اصول اخلاقی و ارزش های فرهنگی جامعه ما هیچ تناسبی ندارد . مدهایی که به اتلاف انرژی و وقت و قابلیت های فکری و سرمایه های مادی جوانان و خانواده می انجامد و شاید بتوان گفت که هیچ سهم و نقشی در نو شدن و امروزی شدن جوان و جامعه ندارد . جامعه شناسان مد را یک پدیده اجتماعی می دانند که افراد را با یکدیگر همرنگ می کند . بسیاری از جوانان مد را عامل تعیین کننده ای در جهت مشخص شدن طبقه اجتماعی خود می دانند ، اما موضوعی که حائز اهمیت است ، تقلید از افراد و مدهایی است که هیچ گونه نسبتی با فرهنگ جامعه آن ندارد . این مسئله ای است که امروزه جوانان ما دچار آن هستند . تقلید نابجایی که می تواند اثرات منفی برای ارزش های اجتماعی داشته باشد و تقلید کورکورانه تا حد زیادی افراد را مجبور به هدر دادن وقت و پرداخت هزینه های زیاد می کند و در نتیجه آنها را از فعالیت های مثبت باز می دارد . متاسفانه هر وقت صحبت از مد و مدگرایی می شود ، اکثرا برداشت های نامناسب از آن دارند و آن را تخریب می کنند . در صورتی که پیروی از مد همیشه بد نیست و می تواند جوانان را از لحاظ روحی ارضاء کند وحتی در پیشرفت جامعه نیز مفید واقع گردد . مد مناسب می تواند بخشی از فرهنگ جامعه شود ، چرا که علاقه به مد درمیان جوانان به صورت عادت درآمده و بتدریج نمادی زیبا از فرهنگ جامعه به وجود می آورد . تقلید از مد همیشه اثرات منفی ندارد، بلکه می تواند نتایج مثبتی هم داشته باشد . شادی، نشاط ونوگرایی، شکوفایی خلاقیت ونوآوری ، زندگی انسان ها را از یکنواختی خارج می کند واحساس تازه شدن به آنها می دهد . ● مدهای پوششی: ازآنجا که مدگرایی عمدتا درپوشش و لباس جوانان و نوجوانان نمود عینی پیدا می کند ، به اجمال این موضوع را بررسی می نماییم . لباس به مثابه یک پرچم ، هویتی برای انسان است . همان طور که پرچم یک کشورهویت وسعت ، قدرت و حتی شخصیت یک کشوررا نمایان می کند ، لباس نیز شخصیت انسان را نشان می دهد . در خصوص پوشش و مد می توان گفت : لباس پاسخگوی حداقل سه نیازانسان می باشد ؛ وی را ازسرما و گرما محفوظ می دارد ، در جهت حفظ عفت و حیا به او کمک می کند و در نهایت ، به فرد آراستگی و وقارمی بخشد. درهرجامعه ای نوع و کیفیت لباس زنان ومردان، علاوه بر آنکه تابع شرایط اقتصادی و اجتماعی و اقلیمی آن جامعه است ، تابع جهان بینی و ارزش های حاکم بر فرهنگ آن جامعه نیز هست . طرز تفکر و جهان بینی فرد در انتخاب لباس بسیارموثراست .انسان توسط لباس به خود آراستگی و زیبایی می بخشد . خودآرایی و زینت کردن نه تنها آثار مثبت روحی و روانی در دیگران داشته و موجب آرامش روحی می شود ، بلکه اثرات روانی مثبتی نیز در خود دارد . لذا علاوه بر آنکه نحوه لباس پوشیدن معرف شخصیت فرد می باشد ، بر تحول و شکل گیری شخصیتی وی نیز تاثیرگذاراست. بعضی ازموارد ارتباط بین نحوه پوشش وشخصیت انسان بدین شرح می باشد: پوشیدن لباس آراسته و پرهیزازهرنوع آشفتگی وپریشانی . نشانه ای از وجود نظام فکری و ذوق سلیم در انسان است . لذا می توان گفت که آشفتگی برونی ، حکایت از آشفتگی درونی می کند . زیرا انسان اگر دارای شخصیت طبیعی و سالم باشد . از آشفتگی وبه هم ریختگی گریزان است ونظم وترتیب وتمیزی را برژولیدگی و پریشانی ترجیح می دهد . پرهیزاز خودآرایی وپذیرفتن آشفتگی و ژولیدگی در لباس ، به جهت تعارضی که با خواسته های فطری انسان دارد ، اثرات بدی در زمینه روانی بر انسان می گذارد . به طوری که به تدریج سبب بروز افسردگی روحی و انهدام ذوق سلیم در انسان ومنجر به اعتدال روانی می شود، تا آنجا که علایق انسان را به زندگی ومواهب موجود در آن ازحد اعتدال کاهش می دهد واورا به شخصی منزوی و گوشه گیر تبدیل می کند. آراستگی ظاهری ، اگر با خودآرایی درونی همراه شود ، تنها رمز موفقیت انسان در جلب محبت و راه یافتن در دل ها می باشد ، درحقیقت بدون برخورداری از شرایط ایده آل باطنی، انتظارمحبوبیت پیدا کردن تنها به خاطرظاهری مدرن، انتظاری نابجا خواهد بود. کیفیت وچگونگی لباس هم ازنظررنگ، مدل وهم ازنظرآراستگی وتمیزی نشانه نوع شخصیت انسان است وچه بسا افرادی که با پوشیدن نوع خاصی ازلباس ها، دچارمسخ شخصیتی شده وبه کلی رفتارواعمالشان تغییریابد. . فقط کافی است هنگام عبور از خیابان ها به ویترین مغازه ها با دقت بیشتری نگاه کنید ؛ متوجه خواهید شد که اکثرمدل های لباس مغازه ها مشابه هم هستند ؛ مدل هایی که مدتی مورد توجه جوانان قرار می گیرند و بعد از زمان کوتاهی جای خود را به مدل های تازه می دهند . بیشتر جوانان به سراغ لباس هایی می روند که مد روز است . کثرت هدفمند این لباس ها در مراکز تجاری باعث رغبت بیشترجوانان به سمت لباس های مد روز می شوند . مد و سلیقه انسان ها برای انتخاب لباس هیچ گاه با مصوبه بوجود نمی آید ، اما می توان با اجرای قانون ساماندهی مد و لباس و عرضه و نمایش طرح های اسلامی - ایرانی به مردم نشان داد که چنین طرح هایی منافاتی با مد ندارد . حتی می توان چنین طرح هایی را به مد تبدیل کرد . بسیاری از مردم کشورمان نمی دانند لباس هایی با طرح های اسلامی - ایرانی (مثل چادر ملی که چندی پیش ارائه شد) وجود دارد . ● اسلام، مدگرایی وامروزی شدن : اسلام ، امروزی شدن و نوگرایی در سبک و شیوه لباس پوشیدن را ضمن رعایت پوشش شرعی و پرهیز از افراط و اسراف قبول دارد . آنچه اسلام با آن مخالف است ، پشت پا زدن به ارزش ها ، رعایت نکردن عفت و اخلاق اسلامی و همانندسازی با بیگانگان است . همچنین اگر پدیده های انحرافی در قالب مد به جوانان ارائه شود و میل فطری نوگرایی و نیاز به امروزی شدن به انحرافات سوق یابد ، اسلام با آن مخالف است . اسلام با نوگرایی که همسو با ارزش ها بوده و اصول و مبانی اعتقادی را محفوظ بدارد هیچ گاه مخالف نیست . در ادامه برخی از ویژگی های لباس را که با شخصیت انسان مرتبط است در روایات اسلامی یادآور می شویم : لباس زیبا ، باعث تقرب به خداست ؛ امام صادق (ع) فرمود : «خود را با لباس زیبا کنید زیرا خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد .» (وسایل الشیعه ، ج۳) وقتی انسان احساس کند خدا او را دوست دارد تاثیر مثبتی بر شخصیت او می گذارد . یکی از عوامل نشاط و شادابی روانی ، پوشیدن لباس تمیز است ؛ حضرت علی (ع) فرمود : «لباس تمیز ، غم و ناراحتی را برطرف می کند و برای نماز یک نوع پاکیزگی است .» (همان) لباس تمیز باعث ذلت و خواری دشمنان می شود و انسان را در مقابل آنان سربلند نگاه می دارد ؛ همان طور که امام صادق (ع) فرمود : «لباس پاکیزه دشمن را ذلیل می نماید .» (همان) لباس مناسب ، انسان را در میان مردم عزیز می دارد ؛ حضرت علی (ع) فرمود : «به راستی نیکوترین لباس آن لباسی است که تو را با مردم همسان سازد و موجب آسایش تو در میان مردان شود و زبان های آنان را از بدگویی تو باز دارد .» (غررالحکم) لباس انسان ، باید معرف جنس او نیز باشد . برای همین باید بین لباس مردان و لباس زنان تفاوت وجود داشته باشد و هر کدام لباس مخصوص خود را بپوشند . پیامبر گرامی اسلام (ص) مردانی را که لباس زنان و زنانی را که لباس مردان را می پوشند ، از رحمت خدا به دور می خواند . لباس نباید غیر متعارف و به اصطلاح لباس شهرت باشد . گاهی انسان بر اساس خودخواهی و تکبر لباسی را انتخاب می کند که نظیرش در هیچ کس نبوده باشد . امام صادق (ع) فرمود : «برای انسان از نشانه های خفت و خواری همین بس که لباسی بپوشد که به آن مشهور شود .» (بحار الانوار ، ج۷۸) لباس شهرت ، نشانه شخصیت خودخواه و متکبر است . از سیره و زندگی پیامبر گرامی اسلام (ص) و سایر پیشوایان دینی چنین استنباط می شود که آنها با تجمل پرستی سخت مخالف بودند و از آنچه نشانه خودخواهی و تکبر داشت ، بر حذر بودند . استفاده از رنگ های شاد در لباس ، اثرات غیر مستقیمی در افزایش حرکت و فعالیت و پیشرفت کار افراد دارد و در سلامت روانی و شخصیتی افراد موثر خواهد بود . انسانی که از رنگ های روشن و شاد در لباس استفاده می کند ، از آرامش روانی بیشتر برخوردار است . پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمود : «لباس سفید رنگ بپوشید که سبب آرامش و پاکیزگی شماست .» (همان) ● جمع بندی مد چیزی فراتراز ارضای حس زیبا دوستی انسان است. وقتی خالق خود زیبا باشد ، مخلوق هم زیباست وهم دوستدارزیبایی . اما زیبایی را نباید در مدهای نامتعارف ، مضحک و جلف جستجو کنیم . زیبایی یعنی رهایی ازهرآنچه رنگ دگرگون به خود گرفته است وپیراستگی ازآنچه به جهل برما تحمیل کردند . به یاد داشته باشیم زیبایی به معنای ساختن صورتکی نقاشی شده از رنگ های عجیب و غریب برای سردرگم ساختن اندیشه های پریشان و بی برنامه ای که از تنهایی به ستوه آمده اند و از بیکاری به جان ، نیست . زیبایی صورت های گریم شده آغشته به انواع رایحه هایی که هوش از دل نیازمند به غریزه می رباید و آرامش وی را به غوغایی نافرجام تبدیل می کند ، نمی باشد . صورت هایی که جواز گرفتار آمدن در دام های بلای پنهان شده توسط دیگران است . از آنجا که تمام امیال و هیجانات در جوانان شدیدتر و پر رنگ تر از دیگر گروه های سنی است ، اگر جامعه نتواند به جوانان خود مسیرهای درست ابراز وجود و شیوه های درست تخلیه هیجانات را ارائه کند طبیعی است که او سردرگم و بی هدف ، در فضایی سرد و تهی از هر گونه تنوع و شادی و تفریح به حال خود رها شده و تبدیل به هدفی مطمئن برای صاحبان سرمایه در بازارهای جهانی می شود تا از طریق او رشد اقتصادی خود را تضمین کند . هنگامی که در یک لیوان خالی آب نریزیم ، دیگران آن را مطابق با سلیقه خود پر خواهند کرد . ● فرهنگ خودی، اصلی ترین ضابطه مدگرایی وامروزی شدن : فرهنگ وارزش های اجتماعی ازاساسی ترین عناصر یک نظام اجتماعی هستند که پایه ارزیابی ما را از پدیده های اطرافمان تشکیل می دهند و در واقع رفتار ما را نسبت به آنها تنظیم می کنند . لذا درپذیرش یا عدم پذیرش الگوها و مدهایی که در جامعه رواج می یابند ، ابتدا باید رابطه آنها را با نظام ارزشی حاکم برجامعه واصول ومبانی مورد قبول آن مردم، مورد ارزیابی قرار داد و میزان همگرایی یا واگرایی آنها را از یکدیگرسنجید . به عنوان نمونه مدهای لباس اگر در عین به روز بودن و جذابیت داشتن ، برگرفته از فرهنگ ملی و مذهبی باشد ، نشانه خلاقیت و نوآوری جوانان ما بوده ، هویت آنان را به نمایش می گذارند . بنابراین باید تدابیری سنجیده شود تا مدها و مدل ها هم نیاز به تنوع طلبی و نوجویی و میل به امروزی شدن جوانان را تامین کنند و هم جوانان ما از پیامدهای منفی مدگرایی در امان بمانند . در نتیجه اگر بتوانیم مدهای ملی را طرح و اشاعه دهیم ، دیگر جوانان به سمت الگوهای نامناسب غربی نمی روند . توسعه امکانات تفریحی و آموزشی ، پرهیز از تهاجم به شخصیت جوانان ، تولید مد بومی و ایجاد انجمن ها و سازمان های اجتماعی و سیاسی متناسب با شرایط و نیازهای نسل جوان می تواند راهگشای این مسئله اجتماعی باشد . برای ایجاد هماهنگی لازم نیازمند اطلاع رسانی و فرهنگ سازی مناسب هستیم . در این میان رسانه های جمعی همچون نشریات ، صدا و سیما و اینترنت بیشترین نقش را خواهند داشت . به این صورت که با ایجاد بستری برای سخن گفتن آنهایی که تنوع طلب هستند ، از نظریات ، اعتقادات و احساسات درونی آنها بیشتر آگاه می شویم و سپس با کمک جامعه شناسان و روان شناسان خبره به بررسی این مسائل بپردازند و از نتیجه این بررسی ها به ساخت برنامه هایی روی آورند که اولا به شناخت از مد و طرح ها با زمینه اجتماعی پرداخته شود و بعد به تحلیل و بیان نقاط ضعف این طرح ها اشاره گردد و در مرحله بعد با ذکر موقعیت اجتماعی ، مذهبی و فرهنگی مردم کشورمان با کمک طراحان مد که شناخت مناسبی از سلایق ایرانی دارند ، به ارائه طرح های مناسب جایگزین پرداخت . گفتیم که نوگرایی و نوآوری در پوشش و امثال آن فی نفسه مذموم نیست ، ولی تقلید از یک طرح بدون در نظر گرفتن مولفه های مذهبی و ملی جامعه باعث بروز مشکلاتی می شود . پس برای پیروی از یک مد نیازمند آگاهی از هدف هستیم . معمولا مدهای تقلیدی با اهدافی غیر اهداف اصلی تولید کننده عرضه می گردد که این خود جای بحث جداگانه ای دارد . اما خود مد یک ایده خوب و جذاب است که باید آن را شناخت و بر اساس اصول اجتماعی هر جامعه ای از آن استفاده نمود . ● حرف آخر: همه ما به خوبی می دانیم که پیروی ازالگوها ومدهای غربی و پوشیدن لباس هایی با آرم های خارجی ویا تقلید ازمدل موی سر فلان فوتبالیست نمی تواند به ما شخصیت اعطا کند وموجب پیشرفت ما گردد. عوامل اصلی موفقیت درتمامی زمینه ها ، ایمان، خودباوری وپایبندی به اصول اعتقادی وارزش های اخلاقی است. تا زمانی که علم ودانش دروجود ما شکوفا نگردیده و زیرساخت های شخصیت ما مبتنی بر الگوهای مذهبی و ملی شکل نگیرد ، آرایش ظاهروتقلید ازمدها والگوهای دیگران ، جز بحران هویت و دور شدن از اصالت فرهنگی خویشتن ، نتیجه ای در پی نخواهد داشت . میل به امروزی شدن و مدگرایی ناخواسته ما را به پیروی از الگوهای بیگانه می کشاند . از طرفی غرور و احراز هویت نیز به دوران جوانی اختصاص دارد . چه خوب است غرور ملی و غیرت دینی را در خویش تقویت کرده و میل به امروزی شدن و مدگرایی را با الهام از آموزه های تمدن اصیل ایرانی و اسلامی خویش و متناسب با هویت فرهنگی خود به فعلیت برسانیم . شاید اگر جوانان با فرهنگ اصیل اسلامی - ایرانی بیشتر آشنا شوند و به هویت خود پی ببرند ، پوششی معقول و مطابق با فرهنگ خود را انتخاب کنند که برای ایجاد چنین فضایی احتیاج به فرهنگ سازی داریم . در مورد ارائه الگوهای داخلی باید این نکته را در نظر داشت که جوان تنوع طلب است. درنتیجه بهترین راهکار، ایجاد بستر فرهنگی مناسب و خلق الگوهای شایسته برای جوانان می باشد . منابع در دفتر روزنامه موجود است. |
علی ترکاشوندمطالب پیشنهادی
|