ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم . برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتی- اجتماعی و زیست محیطی) به مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
|
خطوط به یکدیگر برمیخورند. میخواهند راهی به جایی باز کنند. چند ثانیهای و شاید چند دقیقهای طول میکشد تا خط به نقطه میرسد و صفحه باز میشود. صفحهای که گفته میشود بزرگترین سایت همسریابی در دنیا است. فکرش را بکنید؟ بزرگترین سایتی که تاکنون بیش از دو هزار دختر و پسر را از طریق اینترنت به عقد و ازدواج همدیگر درآورده است. نه! ازدواج اینترنتی؟ نه! ازدواج اینترنتی؟ خانواده روشنفکری داشته باشی و اسیر هیچ نوع سنتی هم که نباشی و یا اینکه خودت هم وسوسه شده باشی برای یک بار هم که شده وارد این سایتها بشوی با شنیدن اینکه کسی به روش ازدواج اینترنتی با فردی آشنا شده و با او ازدواج کرده است. به نظرت اگر مسخره نیاید کمی خندهدار است. اردبیلی مدیر بزرگترین سایت همسریابی در دنیا روحانی است و روحانی بودن خود را عنصری مشکلگشا میداند چرا که در جامعهای مثل ایران هنوز روش سنتی برای ازدواج معقولترین روش است. درباره انتخاب روش اینترنتی برای ازدواج در جامعهای که هنوز نسبت به این قضیه بیاعتماد است، میگوید: اینترنت وسیلهای برای تبادل اطلاعات و بالا بردن علم و دانش موجب سرعت بخشیدن به این موضوع است. مراحل ازدواج اینترنتی هم خیلی ساده است. وارد سایت میشوید و فرمی را پرمیکنید که شامل مشخصات فردی و خانوادگی است و چند سؤال هم مثل داشتن تجربه ازدواج قبلی، تعداد اعضای خانواده، داشتن خانه و برخی اعتقادات مثل مخالفت با کار بیرون در منزل و... هم طرح شده است که بعد از ارسال فرم و پیدا شدن فرد مناسب قرار ملاقاتی گذاشته میشود. ملاقاتی در حضور آقای اردبیلی طرفین و البته با اطلاع یکی از اعضای خانواده. ● مکان مهم نیست به خاطره اولین آشنایی فکر کنید و از دیگران که این تجربه را دارند هم بخواهید تا برای شما بازگو کنند در کجا و چگونه با یکدیگر آشنا شدهاند. این اولین نکتهای است که دکتر شاهرودیان که سالها است در امور مشاوره خانوادگی و ازدواج فعالیت دارد به آن اشاره میکند. او میگوید: بسیاری در دانشگاه با یکدیگر آشنا میشوند، عدهای همکار هم هستند و عدهای با آشناییهای خانوادگی دور و نزدیک به این مرحله میرسند و البته در عصر جدید اینترنت هم یکی از بسترهای آشنایی جوانان با یکدیگر شده است. اما آیا همه آنهایی که به روش سنتی ازدواج کردهاند در ازدواجشان موفق بودهاند و یا اینکه همگی شکست خوردهاند. یا آنهایی که شناختهای زیادی با یکدیگر داشتهاند و سالها در دانشگاه و یا محیطهای کاری با هم بودهاند صددرصد زندگی خوبی دارند؟ دکتر شاهرودیان همه این موارد و هزاران مورد دیگر را که تنها جغرافیایی ساده است یک نقطه میداند برای یک شروع که میتواند ادامه خوبی داشته باشد و یا اینکه بزودی به جدایی برسد. جدایی که گاه جدایی فیزیکی و روحی را با هم دارد و گاه تنها یک طلاق عاطفی را برای زوجی رقم میزند که به بهانههای گوناگون و دلایل شخصی ـ و البته بسیاری مواقع دلایل فرهنگی، اجتماعی ـ به زندگی سخت خود ادامه میدهند. ● خودت نه، دیگری! ازدواج هندوانهسربسته است. دکتر شاهرودیان این ضربالمثل را از جنبهای دیگر مورد بررسی قرار میدهد و میگوید ازدواج سربسته نیست بلکه این ما هستیم که مثل هندوانه سربسته میمانیم و هیچگونه شناختی از خودمان نداریم. بسیاری از ما زمانی که ازدواج میکنیم هیچ هدف مشخصی نداریم جز اینکه تن به لباس دوختهشدهای می دهیم که فرهنگ، جامعه و خانواده برای ما دوخته است. لباسی که با چشمان بسته تن به پوشیدن آن میدهیم. لباسهایی که از تنگی و گشادی آنها در رنج و عذاب هستیم. او با عنوان اینکه بلوغ تنها یک شکل است و مثل ویترینی است که خبر از داخل مغازه نمیدهد، گفت: بلوغ جسمانی سن خاص و تعریف شده خود را دارد اما بلوغ فکری را نمیتوان از روی ظاهر تشخیص داد. کما اینکه بسیاری قبل از ۱۶ ـ ۱۵ سالگی به پختگی میرسند که توانایی یک زندگی مستقل را دارند و عدهای هم حتی با اینکه دهه سوم زندگی خود را میگذرانند هنوز نمیدانند از زندگی چه میخواهند. ● دغدغه پنجم ازدواج از ۳۰ سال پیش تاکنون دستخوش تحولات بسیاری شده، تحولاتی که ورود به عرصه دیکتاتوری وسایل ارتباط جمعی موجب شده تغییرات آن بسیار بیشتر از تغییراتی باشد که با حرکت گاری زمانه رخ داده باشد. در حالی که ۲۰ سال قبل بسیاری از ازدواجها با توجه به شرایط سنی و شرایط عاطفی خاص رخ میدادند. امروز براساس تحقیقات سازمان ملی جوانان ازدواج از دغدغه ردیف اول و دوم به ردیف دغدغه پنجم زندگی جوانان نزول پیدا کرده است. بسیاری با پیششرطهای مادی تن به ازدواج میدهند تا جایی که اگر این پیششرطها عملی نشود اگر زن و شوهر مشکل اساسی با یکدیگر نداشته باشند تن به جدایی میدهند. ● از طلاق نترسید بسیاری از ترس شکست در ازدواج دچار وسواس میشوند و در آخر هم نمیتوانند انتخاب درستی داشته باشند. دکتر علی سعیدی هم که سالها است تحقیقات مختلفی در زمینه ازدواج انجام داده و این پدیده را از لحاظ اجتماعی مورد بررسی قرار داده است، با عنوان این مطلب میگوید: با اینکه طلاق دارای عوارض و تبعات بسیاری است و غیرمستقیم آسیبهای بسیاری به پیکره جامعه وارد میکند اما راهی است که برای پایان دادن به یک زندگی نامطلوب تا جایی که در قرآن هم به آن اشاره و گفته شده اگر نمیتوانید با یکدیگر زندگی کنید با خوبی و خوشی از همدیگر جدا شوید. دکتر سعیدی گفت: در حالی که همیشه زوجها را به درک متقابل یکدیگر دعوت کردهام و از آنها خواستهام تا با نگرشی دوباره به زندگی و درک اینکه آنها مسئول آینده و زندگی فرزندان خود هستند راه دیگری به غیر از طلاق برگزیند اما در بعضی موارد ازدواج کاملاً اشتباه صورت گرفته و هنوز هم عضو جدیدی از این پیوند به خانواده اضافه نشده با این وصف میتوان جلوی اشتباه را گرفت و با طلاق هر فرد به دنبال زندگی خود برود و حتی زندگی موفق دیگری را تجربه کند. دکتر سعیدی همچنین به جمله معروفی اشاره میکند که اصولاً در بسیاری از خانوادههای سنتی زیر گوش دختران زمزمه میشود و گفت: بسیاری به دخترهای خود میگویند که با لباس سفید میروی و با کفن سفید برمیگردی و این واقعاً جمله وحشتناکی است که بسیاری را به دره مرگ پنهان کشیده است و عدهای دیگر را که تاب تحمل این نوع زندگی را نداشتهاند به فرار و خیانت کشانده و بسیاری وقایع دیگر که هر روز در صفحات حوادث میخوانیم و باورشان نمیکنیم. ● جنگ بدون آتشبس فرق زندگی کردن با زندگی تا کجا است؟ صبح از خواب برمیخیزند سرکار میروند و شب جسم مردهشان را به خانه توان لبخند زدن ندارند و خود را معقول میدانند. به همدیگر عادت میکنند و ترک آن را موجب مرض میشمارند. خانواده تنها یک خوابگاه خانوادگی تعریف میشود و سرزمینی که زمان تبعید در آن معلوم نیست. زندانی که باز شدن قفل در آن به مرگ یکی از طرفین منتهی میشود. دکتر سعیدی طلاق را پدیدهای تلخ میداند که خواسته و ناخواسته قسمتی از زندگی را تحت تأثیر قرار میدهد و اگر زخم آن ترمیم نشود به قطع عضو میانجامد. قطع عضوی که «دل» نام دارد و زندگی از آن به دیگر عضوها جریان مییابد. دکتر سعیدی میگوید: تا به کی باید به یکدیگر با زدن ماسکهای غیرواقعی از چهرهمان دروغ بگوییم! چرا نباید لباسی را که به اندازه تنمان نیست و گاه از فشار آن احساس خفگی میکنیم را ترک کنیم و دیگران را هم ازار ندهیم دیگرانی که بسیاری وقتها پاره تن ما هستند. فرزندانی که این بازی دروغین و گاه این جنگ بیآتشبس را تاب نمیآورند. اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افرادچگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریهاورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افرادورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابتورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمرورزش و بیماری های قلبی و استخوانیچطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟ |
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
ازدواج انواع و اقسام مختلفی دارد. وقتی توانستید نوع ازدواج خود را تشخیص دهید، آن وقت بهتر می توانید تصمیم بگیرید که آیا از ازدواج خود راضی هستید یا فکر می کنید باید تغییراتی در آن ایجاد کنید. ● ازدواج یکنواخت وقتی ازدواج کرده اید، همسرتان را از ته قلب دوست می داشته اید. اما، با گذشت زمان و درگیر شدن شما با مسائل و مشکلات روزمره، بچه ها و سایر فعالیت ها، از همدیگر دور شده اید. شما به ندرت همدیگر را می بینید، این اشکالی ندارد، اما آرزو داشتید که می توانستید زمان بیشتری را با هم گذرانده و چیزی بیشتر و فراتر از هزینه های خانه را با هم شریک می شدید. همانطور که جدا شدن و دور شدن شما از یکدیگر، زمان برده است، نزدیک شدن دوباره به همدیگر هم نیازمند گذشت زمان است. پس نترسید و مطمئن باشید که اگر همه تلاشتان را به کار گیرید همه چیز مثل روز اول خواهد شد. با پیدا کردن ساعاتی که بتوانید آن را در کنار همسرتان بگذرانید شروع کنید. باید دوباره کشف کنید که همسرتان چقدر موجودی شگفت انگیز است و چقدر دوستش دارید. به چیزهای مورد علاقه همسرتان، علاقه نشان دهید، تا بتوانید زمانی را در کنار یکدیگر به خوبی و خوشی بگذرانید. به دنبال موقعیت هایی باشید که بتوانید در خلوت کنار همسرتان بگذرانید تا دوباره از نزدیک با خصوصیات عالی او آشنا شوید. ● ازدواج سو استفاده گرانه این ازدواج ازدواجی است که در آن شما چه جسما و چه روحا مورد سو»استفاده طرف مقابلتان قرار می گیرید. در بسیاری از موارد، این عادتی است که از دوران کودکی در فرد ایجاد می شود. از این رو، از بین بردن آن نیازمند عشق و مشاوره فراوان است. هیچ کس نباید تصور کند که به چنین ازدواجی تعلق دارد، همه شایسته یک ازدواج و زندگی زناشویی عالی بدون هیچ گونه سو»استفاده هستند. باید برای خودتان و فرد سو»استفاده گر از متخصص کمک بگیرید. اگر طرف مقابلتان تمایلی به انجام اینکار نشان نداد، آنگاه باید از متخصص بخواهید که به شما کمک کند که چطور با چنین موقعیتی کنار بیایید. باید بدانید که اگر این سو»استفاده و بدرفتاری ها ادامه پیدا کرد، آنگاه تنها راه چاره شما ترک آن زندگی است. ● ازدواج مقام و عنوان البته مهم است که با مردی ازدواج کنید که بتواند از عهده نیازهای شما برآید، اما اگر با کسی فقط به خاطر ثروت یا مقام او ازدواج می کنید . هیچ وجه اشتراکی با هم ندارید، خیلی زود متوجه خواهید شد که همیشه هم پول همه چیز نیست. اگر ازدواج شما یکی از این نوع ازدواج ها باشد، چه باید بکنید؟ مطمئن باشید که هیچوقت دیر نیست و همیشه می توانید چیزهایی جدید درمورد همسرتان کشف کنید که بتوانید او را در قلبتان جای دهید. سعی کنید به کارهای مثبتی که همسرتان برای شما و بچه ها انجام می دهد فکر کنید. از او به خاطر آن نقاط مثبت تشکر کنید و سعی کنید به چیزی فرای مقام یا وضعیت مالی او فکر کنید. برای شناختن همسرتان وقت بگذارید و رابطه ای عمیق تر با وی بسازید. ● ازدواج همسر غایب در اینگونه ازدواج ها سر همسرتان آنقدر به کار و فعالیت های خارج خانه گرم است که شما هیچ وقت همدیگر را نمی بینید. شغل هایی هست که فرد مجبور است زمان زیادی را خارج از خانه و خانواده بگذراند. افرادی هم هستند که برای کارشان بیشتر از خانواده شان وقت می گذارند. این مسئله ممکن است به خاطر حس منفی وفاداری به کارفرما باشد یا اینکه بخواهند در کارشان همیشه برتر و اول باشند. به علاوه، کارها و فعالیت های زیادی وجود دارد که بتواند زمان و حواس افراد را از آن خود کند، اما اگر می بینید این کارها به بهای از دست دادن همسر و فرزندانتان تمام می شود، مراقب باشید چون ارزشش را ندارد. دلیل این مشکل در زندگی شما هر چه که باشد، دیگر زمانش رسیده است که دست از آن بردارید و ببینید برای کم کردن زمانی که خارج از منزل می گذرانید و اضافه کردن به زمانی که کنار همسر و خانواده تان می گذرانید چه باید بکنید. ممکن است ابتدا شکل قربانی کردن خودتان را داشته باشد. اما اگر همراه با همسرتان تصمیم بگیرید که برای رشد و توسعه ازدواج و زندگیتان چه می توانید بکنید، مطمئن باشید که به لذت عمیقی دست پیدا خواهید کرد. ● ازدواج بادوام اینها ازدواج هایی هستند که هر کسی رویای آن را در سر می پروراند. پیرمرد و پیرزنی را که گاهی می بینید دست در دست همدیگر لبخند زنان در خیابان قدم می زنند چنین ازدواجی داشته اند. این ازدواج ها اتفاقی به وجود نمی آیند. آنها با تلاش های مداوم، روزانه و مثبت به وجود می آیند. برای داشتن یک ازدواج بادوام باید تلاش کرد. ازدواجی که دربرابر مشکلات مالی و اقتصادی، بیماری ها، مشکلات فرزندان، شکستن قلب ها و خیلی مسائل و مشکلات دیگر طاقت بیاورد، ازدواجی بادوام است چون زوجین از تمام این مشکلات با کمک و همکاری یکدیگر گذشته اند. آنها برای گذشتن از سد مشکلات و موانع موجود بر سر راه خوشبختی شان دست در دست همدیگر تلاش می کنند. خنده هایشان، گریه هایشان، شادی ها و غصه ها و کارهایشان با هم و در کنار هم بوده است. آنها می دانند که همیشه می توانند روی همدیگر حساب کنند. چنین ازدواجی برای تک تک ما امکانپذیر است. فقط باید بخواهیم و هر روز، هر هفته، هر ماه و هر سال برای به دست آوردن آن تلاش کنیم. ازدواج شما کدامیک از اینها است؟ آیا می خواهید همین وضعیت را حفظ کنید؟ یادتان باشد که هیچ وقت دیر نیست و اگر همدیگر را دوست بدارید و تلاش کنید، می توانید خوشبخت ترین زندگی را از آن خود کنید. |
منبع : روزنامه مردم سالاریمطالب پیشنهادی:
|
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
برای کنار آمدن با زندگی زناشویی که هیچ اثری از رابطه جنسی در آن دیده نمی شود، چه باید کرد؟ اول اینکه، آیا در ازدواج شما به خاطر فقدان عشق و علاقه رابطه جنسی وجود ندارد یا به خاطر یک وضعیت بد و وحشتناک؟ در هر دو حالت هنوز هم می توانید زندگیتان را از خطر نابودی نجات دهید و شادتر و خوشبخت تر زندگی کنید. قبل از هر چیز، باید بدانید که رابطه جنسی و رابطه جنسی همه چیز ازدواج نیست. درواقع، اکثر مذاهب باور دارند که فقط باید از طریق رابطه جنسی باردار شوید؛ درغیر اینصورت گناهی بزرگی انجام داده اید. اما امروز، ما روابط جنسی آزادی داریم که عشق در آنها موج می زند. خیلی افراد تصور می کنند که اگر در عشقتان رابطه جنسی وجود نداشته باشد، پس هیچ عشقی بینتان نیست. رابطه جنسی چیزی است که وقتی دو نفر مجذوب همدیگر می شوند ایجاد می شود.
اوایل ازدواجتان را به خاطر می آورید؟ آنقدر عشق و علاقه در شما فوران داشت که نمی توانستید جلوی خودتان را بگیرید و کشش بی حد و حصری به همسرتان احساس می کردید. اما، آدم ها تغییر می کنند، همه چیز تغییر می کند و ازدواج هم همینطور است. فقط به خاطر اینکه چند وقتی است با هم نزدیکی ندارید به این معنا نیست که همسرتان علاقه ای به شما ندارد. ممکن است او آنقدر درگیر بچه ها، کار یا مسائل دیگر باشد که تمرکز کافی برای آن مسئله نداشته باشد. ممکن است خودتان هم تقصیرکار باشید.
وقتی شما مقصر این ازدواج عاری از رابطه جنسی باشید ممکن است به این دلیل باشد که دلیل کافی برای عشق را به همسرتان نداده اید. شاید دیگر مثل اوایل ازدواجتان به او نگاه نمی کنید و به او احساس نمی دهید. باید هر از چند گاهی به او نگاه کنید و واقعاً از ته دل نگاهش کنید. شاید شما هم آنقد درگیر کار و مشغله های فکری دیگر هستید که برای این مسئله وقت کافی نمی گذارید.
اما اگر شب ها که به خانه برمی گردید، شاخه گلی برای همسرتان بخرید، او را در آغوش گرفته و ببوسید، دوباره آن عشق و علاقه اولیه در او بیدار شود. با اینکار شما او احساس خواهد کرد که هنوز هم مثل سابق دوستش دارید. عشق چیز دیگری است. تابه حال درمورد عشق با همسرتان صحبت کرده اید؟ اصلاً به او می گویید که چقدر دوستش دارید؟ کمی رمانتیک باشید. به او بگویید که چقدر دوستش دارید و اجازه بدهید بداند که هنوز هم همان احساس اوایل ازدواج را به او دارید. اگر شما یک قدم بردارید مطمئن باشید همسرتان هم برای شما قدمی برمی دارد. و خیلی زود می بینید که رابطه جنسی به رابطه تان برگشته است و هر دو شما احساس بسیار بهتری نسبت به زندگی زناشوییتان پیدا می کنید.
اما، شادی عشق و علاقه به همسرتان را از دست داده باشید؟ خیلی سخت است که با گذشت چندین سال همان میزان عشق را در خود نگه دارید. اگر کششی به او ندارید، حداقل باید سعی کنید که با این مشکل برخورد کنید. از او درمورد احساسش سوال کنید. از او بخواهید کارهایی که دوست دارید را برایتان انجام دهد شاید دوباره علاقه تان به او ایجاد شد. اگر ببینید نفر سومی در ازدواجتان است، مطمئناً هر دو شما حس پنهان خود را باز می یابد.
هر دو شما می توانید بر ناامنی هایتان غلبه کنید و ازدواجی مستحکم تر بسازید. فقط به این خاطر که رابطه جنسی در رابطه تان وجود ندارد به این معنا نیست که باید به ازدواجتان خاتمه دهید. اگر بتوانید درمورد این مسائل و رابطه صمیمانه تان با همسرتان صحبت کنید آنوقت می توانید به مشکلاتتان هم غلبه کنید. اما بعضی اوقات انتخاب با زوج نیست، انتخاب دست پزشک شماست.
زوج های بسیاری هستند که به خاطر سرطان یا دردناک بودن رابطه جنسی قادر به برقراری این رابطه نیستند. همسر شما اگر مشکل سلامتی داشته باشد، دیگر اعتماد به نفس لازم برای برقراری رابطه جنسی را نخواهد داشت. اگر ازدواحتان با انتخاب خودتان فاقد رابطه جنسی است باید این سوال را از خودتان بپرسید که واقعاً چرا با همسرتان ازدواج کردید؟ مطمئناً به خاطر رابطه جنسی با او ازدواج نکرده اید؛ احتمالاً به این دلیل با او ازدواج کرده اید که چنین رابطه ای داشته اید. احساس کرده اید که می خواهید بقیه عمرتان را با این زن بگذرانید. و حالا که او بیمار است باید کنار او بمانید و از او مراقبت کنید.
اینجاست که رابطه جنسی باید آخرین چیزی باید که به ذهنتان خطور می کند و اگر واقعاً دوستش داشته باشید آنوقت زیاد برایتان مهم نخواهد بود. درواقع، حتی اگر در چنین موقعیتی هم نباشید، به هیچ وجه نباید به رابطه جنسی بیش از حد توجه کنید. تنها کاری که باید بکنید این است که سراغ همسرتان بروید و به او بگویید که چقدر دوستش دارید، حتی بیشتر از قبل. ممکن است نتوانید رابطه جنسی را به ازدواجتان اضافه کنید اما مطمئناً احساس خیلی بهتری پیدا خواهید کرد.
بعضی از زوج ها بین اینکه رابطه جنسی داشته باشند یا نداشته باشند می توانند انتخاب کنند و بعضی این انتخاب را ندارند. صرفنظر از این مسئله، شما باید حمایت خود را به همسرتان نشان دهید و درمورد احساساتتان درمورد این ازدواج عاری از رابطه جنسی و به ازدواجتان به طور کل با او صحبت کنید. آنوقت خواهید دید که احساس بسیار بهتری نسبت به خودتان و ازدواجتان پیدا خواهید کرد.