وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
آیا راز بزرگی را در زندگی مشترک تان مخفی کردهاید؟ رازی که نمیدانید به زبان بیاورید یا آن را فراموش کنید؟ درگیری سخت و سهمگین هر روزهای با خودتان دارید درباره به زبان آوردن یک راز بزرگ؟ به راهکارهای ما توجه کنید و زندگی آرامتری در پیش بگیرید.در یک رابطه تمام و کمال، شما مجبور نیستید رازی را از محبوبتان دور نگه دارید و نباید بترسید که او نیز رازی را از شما مخفی نگاه دارد
حد و مرز رازداری و ناگفتنی ها در ازدواج
در زندگی هر دختر و پسری مسائلی وجود دارد که ممکن است گفتنش هنگام ازدواج مشکلساز باشد. گاهی افراد به علت ترس از دست دادن طرف مقابل برخی مسائل را بیان نمیکنند و بدون اینکه به عاقبت نگفتن این حقایق فکر کنند، تصمیم به ازدواج میگیرند.
همانطور که زندگی شما، مثل یک کتاب باز در مقابل چشمهای اوست، زندگی او نیز چنین وضعیتی دارد اما ما در یک دنیای واقعیواقعیواقعی زندگی میکنیم. جایی که حتی خوشبختترین زوجهای جهان نیز رازهای بزرگشان را از یکدیگر مخفی نگاه میدارند. برای بیشتر ما، بزرگترین راز در زندگی زناشویی، خیانت است، اما واقعیت اینجاست که حتی کوچکترین رازهای جهان میتواند رابطه شما را با بحران مواجه کند و خب، چه مرزی میان رازهای خطرناک با رازهای ویژه وجود دارد؟ نباید فراموش کنیم که این رازهای ویژه، همانهایی هستند که شما را به یکدیگر نزدیک میکنند. صبر کنید ببینیم کارشناسان این حوزه، چه نظری دارند.
آنچه جوانان را در مساله ازدواج و تشکیل زندگی مشترک نگران میکند، ناگفتههایی است که افراد را در دو راهی گفتن یا نگفتن قرار میدهد که این موضوع نیز راهحلهایی دارد.
دختر و پسر در دوران نامزدی برای کسب شناخت از هم باید ویژگیهای شخصی خود را بیان کنند و از علاقهمندیهای خود صحبت کنند. به طور مثال اینکه "من بافتنی کردن را دوست دارم" یا "دوست دارم هر چند وقت یکبار مهمانی بگیرم"، با بیان این مسایل طرف مقابل میتواند خود را به خوبی سازگار کند. همچنین شما باید انتظار خود را از همدیگر نیز بیان کنید.
این موارد جزو گفتنی های ضروری قبل از ازدواج هستند. اما به جز اینها، همه ما رازهایی داریم که مربوط به گذشته ما هستند. آنچه که در دوران پیش از ازدواج برای خیلی ها نگرانی ایجاد میکند، برخی ناگفتهها در زندگی است که گفتن شان می تواند دردسرساز باشد و نگفتن شان هم دردسرهای خودش را دارد. بنابراین سوالی که مطرح می شود این است: چه چیزهایی را باید بگوییم و چه چیزهایی جزو رازهای شخصی ما محسوب می شوند؟
رازهای ویژه؛ رازهایی که باید بگوییم
اگر دنبال رابطهای سالم میگردید باید کمترین میزان پنهانکاری در رفتارتان وجود داشته باشد. اگر راز بزرگی که مخفی کردهاید روی زندگی شریک زندگیتان تاثیر میگذارد، او حق دارد تا بداند. از آنجایی که بیشتر زوجها دیرتر به رازها پی میبرند، نگهداری آنها باعث میشود آینده ازدواجتان با خطر دوجانبهای تهدید شود. زمانی که ابرها کنار روند و حقیقت برملا شود، زمانی که شوک اولیه گذشت و حتی بحران اولیه برطرف شد ناگهان بحث عدم اطمینان و خیانت به میان میآید.
بیشتر مردها رازهایی را درباره مشکلات مالی و مسائل شخصی شان حفظ میکنند تا وجهه خودشان را حفظ کنند. آنها ترجیح میدهند تا ظاهر قوی خودشان را حفظ کنند و نشان دهند که همهچیز تحت کنترل شان است و فکر میکنند با به زبان آوردن مشکلات شان در محل کار یا در پول درآوردن، شما دست از دوستداشتن شان برمیدارید و با دیده تحقیر و ناتوانی به آنها نگاه میکنید. آنها از آشفتگی پس از رو شدن رازهایشان میترسند و بیشترشان تصور میکنند اگر در مقابل رازهایشان سکوت کنند، از جنگ احتمالی جان سالم بهدر میبرند.
رازهایتان را بگویید
اما گاهی برعکس این اتفاق می افتد. نامزد شما فکر می کند شما دارید چیزی را از او پنهان می کنید و مدام پاپیچ می شود تا بیشتر بداند. در چنین مواقعی خونسردیتان را حفظ کنید، بنشینید و از او بپرسید: ماجرایی هست که بخواهی بیشتر دربارهاش بدانی و فکر میکنی به تو نگفتهام؟ بعد، با صداقت تمام درباره موضوعات صحبت کنید.
یادتان باشد هر چقدر رازهای زندگی عاطفیتان دیرتر رو شوند، تاثیری ماندگارتر و عمیقتر برجا میگذارند و بیشتر رابطه تان را متزلزل می کنند. نهتنها طرف مقابل شما نیاز به تمام اطلاعات زندگیتان دارد تا تصمیم هوشمندانهای درباره ادامه ارتباط بگیرد،میگنا دات آی آر.بلکه او از میزان اعتمادی که به او دارید خوشحال خواهد شد. چرا که با به زبان نیاوردن چنین رازهایی، درواقع به او پیغام میدهید که به اندازه کافی باهوش نیست، بخشنده نیست و به اندازه کافی شما را دوست ندارد که با چنین ماجرایی کنار بیاید. اگر به طرف مقابلتان اعتماد داشته باشید، با به زبان آوردن هیچکدام از رازها، رابطهتان از هم نمیپاشد اما این اعتماد تنها در صورتی به دست میآید که با رازهای خطرناک محیط را آلوده نکنید
ناگفتنی های قبل از ازدواج
یک قاعده کلی را باید به خاطر بسپارید. به طور کلی حفظ رازها در صورتی که آسیبی به زندگی مشترک شما وارد نکند، ایرادی ندارد. مثلا این که شما در گذشته یک رابطه عاطفی یک طرفه را تجربه کرده اید، نباید با همسرتان در میان گذاشته شود اما این که یک نامزدی بهم خورده داشته اید، موضوعی است که او باید بداند. حالا تصور کنید که شما با نامزد سابقتان رو در رو شده اید و احساس می کنید که از طرف او زندگی تان تهدید می شود. در این شرایط، باید موضوع را با همسرتان در میان بگذارید و از او کمک بگیرید. اینجاست که حد و مرز رازداری تعیین می شود.
رازهای گذشته شما متعلق به خود شما هستند اما تا وقتی که آسیبی به زندگی مشترک امروزتان نرسانند. این موضوع مصداق این حدیث است: "النجاه فی صدق". اگر این موضوع از زبان خود فرد توسط طرف مقابل شنیده شود، پذیرش این موضوع به مراتب بهتر است تا اینکه از طریق دیگری و توسط نفر سومی، موضوع مطرح شود.
رازهای خطرناک قبل از ازدواج
بیماریهای پنهان شده
مسئلهی مهم دیگری که ممکن است افراد از گفتنش هراس داشته باشند، بیماری است. افرادی که با صداقت تمام مسائل را در مورد سلامتی و یا عدمسلامتی خود بیان میکنند، میتوانند اعتماد طرف مقابل را نسبت به خود جلب کرده و حتی به او فرصت دهند او نیز اگر دچار مشکل و یا بیماری خاصی است بتواند به راحتی آن را بیان کند. درست است این احتمال وجود دارد طرف مقابل پا پس بکشد اما ازدواجی که با پنهان کردن چنین مسئلهی مهمی شکل بگیرد دوام چندانی نخواهد داشت.
خلقوخوی ناگفته
شخصیت و رفتار دختر و پسر نیز مورد دیگری است که احتمال دارد از دید طرف مقابل پنهان بماند. بسیاری افراد در جلسه خواستگاری واقعا آن کسی نیستند که نشان میدهند. این افراد برای جلب رضایت، همچون بازیگری توانا طوری رفتار میکنند که کاملا خود را فرد ایدهآل طرف مقابل نشان دهند. اما پس از گذشت زمان رفتارها و شخصیت واقعی آنها رو خواهد شد. چرا که حتی یک بازیگر ماهر هم روزی از نقش بازی کردن خسته خواهد شد.
جیبهای خالی
گاهی افراد به خصوص پسرها مشکلات مالی خود را از خانوادهی همسر آیندهشان پنهان میکنند. این مسئله به خصوص برای افرادی اتفاق میافتد که از شرایط مالی همسانی برخوردار نیستند. آنها از ترس اینکه طرف مقابل را از دست بدهند وضع مالی خود را بهتر از آنچه که هست نشان می دهند و تا زمانی که زندگی مشترک خود را آغاز نکردهاند، سعی میکنند هر ترفندی را در پیش گیرند تا رازشان فاش نشود. شاید چنین افرادی بتوانند به کسی که برای رسیدن به او تلاش میکنند، برسند اما مطمئنا پس از ازدواج که شرایط واقعی برای طرف مقابل آشکار شود، زندگیدچار مشکل خواهد شد.
ناگفته های خطرناک
مواردی که نام بردیم گاهی جزو ناگفته های رابطه و ازدواج هستند و به خودی خود می توانند باعث آشفتگی در روابط، از بین رفتن اعتماد و بهم خوردن ازدواج شوند. اما موارد دیگری هم هستند که به شکل خطرناکی، فاش شدن آنها می تواند جدایی را به همراه داشته باشد. مواردی که اصطلاح فقهی اش می شود تدلیس و در بیان خودمان، گنجشک را رنگ کردن و جای قناری جا زدن است.
ازدواج قبلی، بیماری های مهم و معلولیت های پنهان، اعتیاد، اختلالات روانی و... از جمله مسائلی هستند که ممکن است هر ازدواجی را بهم بزنند. خانهای که بر پایههای دروغ و نقش و نقاب ساخته شود، لرزان است و احتمال فروریختن آن بسیار است. صداقت مهمترین مسئلهایست که هر فرد برای آغاز زندگی مشترک باید به آن توجه داشته باشد. آدمهای صادق، اعتقادات قلبی عمیقی دارند که در گفتار و رفتارشان پیداست و البته تحقیق نیز مسئلهی مهمی است که باید آن را در حین انتخاب مدنظر داشت.
بسیاری افراد در جلسه خواستگاری واقعا آن کسی نیستند که نشان میدهند. این افراد برای جلب رضایت، همچون بازیگری توانا طوری رفتار میکنند که کاملا خود را فرد ایدهآل طرف مقابل نشان دهند. اما پس از گذشت زمان رفتارها و شخصیت واقعی آنها رو خواهد شد
مواردی که می توان نگفت
در کنار همه این موارد، مسائلی هم هستند که می توانید درباره آنها سکوت کنید و با همسر آینده تان مطرح نسازید. این موارد عبارتند از: اشتباهاتی که در گذشته انجام داده اید و آنها را جبران کرده اید و دیگر تاثیری در زندگی تان ندارند و مطمئنید دیگر فاش نخواهند شد. گناهانی که مرتکب شده اید و توبه کرده اید و بین شما و خدایتان بوده است. اختلافات و مشکلاتی که در خانواده شما وجود دارد و تاثیری در زندگی مشترک تان نخواهد داشت.
رازهایی برای نگفتن
لازم نیست تعداد دقیق خواستگاران یا کیس های ازدواج تان را برای نامزدتان بگویید اما اگر رابطهای جدی را تجربه کردهاید، به زبانآوردنش واجب و ضروری است. دوستانی هستند که عادت دارند تا درباره تمام داستانهای زندگی خودشان با شما صحبت کنند، ممکن است نامزد قبلیتان ناگهان سروکلهاش پیدا شود، ممکن است شریک زندگیتان به صورت اتفاقی در جریان وجه دیگری از زندگی شما قرار گیرد و طبیعی است که بهتر این است خودتان اول چنین ماجراهایی را برایش تعریف کرده باشید.
سیاست درست، صداقت است. جملهای که از تمام بزرگترها شنیدهایم و همچنان نیز صحت دارد. اما افرادی که در رابطههای بلندمدت زناشویی بودهاند بهخوبی میدانند که بد نیست ماجراهایی را برای خودمان نگه داریم؛ گاهی اوقات رازهای کوچکی هستند که احساس استقلال به ما میدهند و نشان میدهند که رابطه ما در وضعیتی سالم به سر میبرد. مثلا این که در جمع دوستان قدیمی تان چه حرف هایی رد و بدل شده به خودتان مربوط است.
این که بعد از مدت ها تصمیم گرفته اید برای خود یک هدیه گران قیمت بخرید، چیزی است که می تواند در دل خودتان بماند. به زبان آوردن تمام جزییات زندگی روزمره، ممکن است این احساس استقلال را از طرفین بگیرد اما در چنین شرایطی نیز مهم است که هر دو طرف زاویه نگاه مشابهی نسبت به یک ماجرا داشته باشند. واقعیت اینجاست؛ اگر به طرف مقابلتان اعتماد داشته باشید، با به زبان آوردن هیچکدام از رازها، رابطهتان از هم نمیپاشد اما این اعتماد تنها در صورتی به دست میآید که با رازهای خطرناک محیط را آلوده نکنید.
رازهای بعد از ازدواج
اما درباره رازهای امروز چطور؟ یک واقعیت مهم درباره ازدواج وجود دارد و آن این که هیچ چیزی نباید باعث از بین رفتن صداقت و راستگویی بین شما شود. دروغ های کوچک، پنهان کاری های به ظاهر بی اهمیت اگر فاش شوند می توانند بنیان اعتماد را بین شما از بین ببرند. اما در عین حال، بعد از ازدواج مواردی هست که به زندگی مشترک شما ارتباطی ندارد و می توانید آنها را با همسرتان در میان نگذارید. اختلافاتی که در خانواده پدری شما بروز کرده، چیزی نیست که مستقیما به همسر شما مربوط شود. حرف و حدیث هایی که پشت سر شما گفته می شود، نباید به خانه تان راه پیدا کند و اگر کسی از همسر شما بدگویی کرده، باید رازداری کنید و نگذارید او متوجه شود.
یک واقعیت مهم درباره ازدواج وجود دارد و آن این که هیچ چیزی نباید باعث از بین رفتن صداقت و راستگویی بین شما شود. دروغ های کوچک، پنهان کاری های به ظاهر بی اهمیت اگر فاش شوند می توانند بنیان اعتماد را بین شما از بین ببرند
چشم ها را باز کنید در زمان نامزدی ممکن است دختر و پسر به دلیل ایجاد وابستگی میان آنها، چشم خود را بر برخی حقایق ببندند. مهمترین راه برای مقابله با وابستگی کوتاه کردن مدت زمان نامزدی و توجه به کیفیت این دوران است تا شناخت واقعی حاصل شود. به طور نمونه میتوان به جای این که در مدت 6 ماه هفتهای یک ساعت به این موضوع اختصاص دهند، زمان به 3 ماه و هفتهای دو ساعت یا 45 روز و هفتهای 4 ساعت تغییر کند. به صورت فشرده اما به صورت عمیق مطالعات انجام میشود و از ایجاد وابستگی نیز جلوگیری میشود.
روشهای رازگشایی
اول؛ قرار ملاقات بگذارید: سر صحبت را ناگهانی باز نکنید. از ابتدا به او بگویید که میخواهید درباره ماجرای مهمی با او صحبت کنید. مثلا به او بگویید: «میخواهم درباره ماجرایی با تو صحبت کنم. امروز یک ساعتی برای من وقت بگذار لطفا.»
دوم؛ مدعی نباشید: بزرگترین مشکل زمانی پیش میآید که با لحن مدعی صحبت کنید و جوری برخورد کنید که انگار اتفاق مهمی نیفتاده است. به همین خاطر بهتر است آمادگی عذرخواهی را نیز داشته باشید. بد نیست اینطور شروع کنید: «چند وقتی است .میخواهم درباره ماجرایی با تو صحبت کنم اما از گفتنش خجالت میکشیدم. امیدوارم به خاطر این تاخیر مرا ببخشی.»
سوم؛ نفر سوم خوب است: زمانی که پای اعترافهای بزرگ به میان میآید، از شناختی که از طرف مقابل دارید استفاده کنید. مثلا ممکن است نامزد شما برای حریم خصوصیتان احترام ویژهای قائل باشد و نخواهد دوستانتان در جریان یکی از جنبههای خصوصی زندگی شما قرار بگیرند. اما در برخی موارد بهتر است یکی از بزرگترها یا دوستان مشترکتان، حضور داشته باشند.
چهارم؛ جای مناسب را انتخاب کنید: بهتر است از قرار گذاشتن در مکانهای شلوغ یا مکانهای خیلی خلوت خودداری کنید. پیشنهاد اصلی، محلی امن است؛ جایی شبیه به پارک یا محل همیشگی قرارهایتان
بیشتر بدانیم...