وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
تزیینات یخچال عروس
تزیینات یخچال عروس
تزیینات یخچال عروس
تزیینات یخچال عروس
تزیینات یخچال عروس
تزیینات یخچال عروس
تزیینات یخچال عروس
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
جهیزیه و چیدمان آن یکی از دغدغههای همیشگی وابستگان به خانواده عروس بوده. چشم و همچشمی، اجارههای بالا بابت رهن یا اجاره خانه و... گاهی دست به دست هم میدهند تا علاوه بر اضطراب مراسم عروسی برای تازه عروسها، نگرانی چیدمان درست و به چشم آمدن جهیزیه نیز به دغدغههای اطرافیان عروس خانم اضافه شود. با چند تکنیک یا روش کوتاه اما کاربردی میتوان اندکی از این نگرانیها را کاست. |
*خانههای امروزی کوچکند و متراژ آنها ناچیز. خصوصا اگر خانه، خانه تازه عروس و داماد باشد. پس اولین نکته در گره گشایی این مشکل، انتخاب درست و هوشمندانه هنگام خرید است. از این رو بهتر است مبلمان و وسایل خانه را مطابق با فضای سالن و متراژ خانه انتخاب کنید. اگر تنها و تنها به همین یک نکته عمل کنید، میتوان گفت ۸۰ درصد مشکلات را از بین بردهاید.
* از مبلمانتان به عنوان جداکننده برای سالن نشینمن استفاده کیند، از محاسن این کار بزرگتر نشان دادن فضای خانه و تفکیک پذیری آن است. البته برای اینکار، پارتیشنها و دربها گزینه مناسبی نیستند!
* ستونهایی کهگاه در وسط سالن وجود دارند را فراموش نکنید. آنها میتوانند جلوه خاصی به خانهتان بدهند، به شرط آنکه درست تزئین شوند. میتوانید از آنها به عنوان یک کتابخانه گرد استفاده کنید.
* از راهروهای منزلتان نیز به درستی استفاده کنید. اگر پهنای آن زیاد است، به عنوان سالن غذاخوری و محل قرار دادن میز نهارخوری میتوانید استفاده کنید. اما اگر پهنای آنها کم است، میتوانید با نصب قفسههایی بر روی دیوار، از آن به عنوان ویترین و نمایش ظروف تزئینیتان استفاده کنید.
* تناسب رنگ میان پارچه روی مبلها، پرده و رنگ دیوارها نیز نقش بسزایی در جلوه وسایل شما خواهند داشت.
* از چیدن وسایل اضافی مانند وسایل برقی یا هر چیز اضافی دیگری که مکان آن جای دیگری میباشد، به شدت پرهیز کنید. این کار نه تنها جلوه وسایلتان را زیاد نمیکند، بلکه خانه شما را از حد ممکن کوچکتر نشان داده و موجب ازدحام ذهنی برای بازدید کنندگان خواهد شد.
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
در آذربایجان بیشتر ، پسر بعد از اینکه از خدمت سربازی آمد ، برای ازدواج اقدام می کند و این قضیه را با مادر و خواهر خود در میان می گذارد و می گوید که کدام دختر را می خواهد . اگر در مشورت با آنها رضایت را دید ، خواستگار به خانه دختر می فرستد ، برای بار اول مادربزرگ و مادر و خواهر بزرگتر به خواستگاری می روند .
اگر پسر کسی را در نظر نداشت ، پدر و مادر کسی را معرفی می کنند ، اگر جواب پسر ری بود که خواستگاری صورت می گیرد ، اگر نه که نه .
برای خواستگاری پیرزن های فامیل می رفتند . دختر هم خود مسئول پذیرائی می بود که شیرینی ، شربت ، چای و میوه رابه میهمان ها تعارف می کند .
برای اینکه بفهمند دهان دختر بوی بدی می دهد یا نه یکی از زن ها دختر را می بوسد و وقتی دختر پذیرائی کند به اندام او نظری می کنند تا اگر عیب و ایرادی داشت ، بفهمند .
اگر زن ها پسندیدند ، قرار می گذارند که مردها با هم جمع شوند که البته در منزل دختر صورت می گیرد .
فامیل دختر برای مصلحت خواهی از هم وقت می گیرند که بعد از چند روز جواب آری یا نه را بگویند . اگر جواب خود دختر هم مثبت بود می گوید که اختیار من دست پدرم است ، سر مرا به هر طرف که ببرد ، خونش هم به آن طرف جاری می شود . اگر نظر منفی داشت که به صورتی عنوان می کند .
چند نفر برای گرفتن جواب به خانه دختر می روند . اگر جواب منفی بود دختر در کفش یکی از آنها ، نمک می ریزد و آنها تا نمک را ببینند ، قضیه را می فهمند . اگر مثبت بود ، خانه پسر فامیل ها را جمع کرده و بعد از شام ، یک کله قند ، شال ، انگشتر و شیرینی برداشته ، به خانه دختر می روند . فامیل دختر هم جمع می شوند . ریش سفیدی از طرف خانواده پسر شروع به صحبت می کند که آمده ایم با هم فامیل شویم ، پسرمان پسر شما و دختر شما دختر و عروس ما . اگر راضی هستید مهریه و شیربها را تعیین کنیم .
پدر دختر رضایت خودشان را بیان می کند . از هر دو طرف یکی ازریش سفیدان وکیل می شود تا صحبت ها را در مورد همه امور عروسی انجام دهند و وقتی در همه امور به رضایت دو طرف رسیدند ، کله قند را می شکنند .
هر کس سر کله قند را بردارد بعدا تحویل مادر عروس می دهد و انعامی می گیرد .
فردای آن روز به محضر ( دفتر ازدواج و طلاق ) رفته و صیغه عقد را جاری می کنند و بعد روز جشن و شیرینی خوران را تعیین می کنند .
بعد از اینکه کله قند را شکستند ، روی سر دختر شالی می اندازند و به انگشتش انگشتر که معروف به انگشتر نشانه است . اگر دختر و پسری همدیگر را بخواهند و پدر و مادرشان اجازه ازدواج ندهند ، با هم از آن محل فرار می کنند و به خانه یکی از اقوام می روند و با کمک وساطت یک نفر مراسم عروسی را با خوشی انجام می دهند .
در بعضی جای ها هم تا وقتی عقد نکرده باشند حق دیدن همدیگر را ندارند . برای عقد کنان یک روزی را قرار گذاشته و پسر و دختر با خواهر و زن برادرشان همه به بازار رفته ، آئینه و شمعدان ، قرآن ، لباس عروسی ، وسایل آرایش ، چند دست لباس ، چند جفت کفش ، جوراب ، کیف ، چادر عروس ، طلا و جواهر ، حلقه عروسی ، شال سفید ، آئینه جیبی ، دو جفت جوراب مردانه ، یک دستمال ، شانه سفید ، قیچی ، وسایل حمام ، وسایل سفره عقد را می خرند . این وسایل را با چند خنچه شیرینی و با یک سبد گل و مقداری کشمش تر به خانه دختر می فرستند .
خانواده دختر هم پسر ر ا به بازار می برند و برایش کت و شلوار ، جوراب ، کراوات ، لباس ، وسایل آرایشی ، لوازم اصلاح ، دستمال و حوله می خرند . دختر را خواهران پسر به آرایشگاه می برند . پسر هم ماشینی را بزک کرده و با آن دختر را از آرایشگاه به خانه می برد . شب یا بعد از ظهر فامیل های هر دو طرف در منزل دختر جمع می شوند . اگر شیرینی خوران دختر را انجام دهند ، شیرینی عقد کنان را قبل از نهار در خانه پسر می خورند . شیرینی دختر را هم بعد از ظهر در خانه دختر یا تالار می خورند .
اتاق عقد را قشنگ آرایش داده و چراغ و بادکنک و ... آویزان می کنند .
دو تا صندلی داخل اتاق می گذارند . سفره را باز کرده و داخل سفره ، آئینه و شمعدان ، قرآن ، جانماز ، یک کاسه آب ، گل ، شمع ، عسل ، شیرینی ، کشمش ، نقل ، کیک عروس ، حلقه ، جواهر ، گردو و بادام ، شاخه نبات ، تخم مرغ ، نان سنگک ، کله قند و ... می گذارند .
بعد ملا همه را به سکوت و نشستن روی زانوانشان دعوت می کند و آئینه ، قیچی ، شانه ، دستمال ، جوراب هائی را که فامیل پسر روزهای اول خریداری کرده و به خانه دختر فرستاده بودند ، زیر زانوان خود گذاشته و عقد را جاری می کند ( بعد از خواندن صیغه عقد ، این وسایل به ملا می رسد ) . روی سر دختر و پسر شال سفیدی گرفته و هفت دختر شوهر نکرده با ریسمان های گره نخورده شال را می دوزند و می گویند : برای عروس خانم لباس بخت می دوزیم ، الهی خوشبخت شود .
فامیل دختر چاقو یا قیچی را باز کرده زیر سفره عقد می گذارند و بالای سر آنها قند را می سایند . دست دختر یک شیشه جیوه می دهند تا آن را تکان دهد یعنی اینکه قلب پسر به خاطر دختر مثل جیوه بلرزد .
یک روز به نام آستارکوبه یا قاش آلما و یا همان آرایش صورت است که موشاطا ( مشاطه ) یا همان آرایشگر زن آمده و عروس را آرایش می کند . وسط کار ، آرایش عروس را رها کرده و منتظر انعام از طرف داماد می ماند و وقتی انعام گرفت دوباره کار خود را از سر می گیرد .
بعد از این روز ، روز بعد مراسم حنابندان است که در هر دو خانه عروس و داماد صورت می گیرد .
بعد از شام خنچه های حنابندان از طرف پسر به خانه دختر و از خانه دختر هم به سوی خانه پسر انتقال می یابند . تا صبح مراسم رقص و شادی در هر دو خانه برپاست .
داماد را لباس پوشانده و دو نفر جوان که هنوز مجردند را ساغدوش و سولدوش ( سمت راست و چپ ) می کنند و دست داماد و ساغدوش و سولدوش یک شمع روشن یا یک چراغ روشن می دهند .
دست داماد و عروس و ساغدوش و سولدوش هایشان حنا می زنند که این شب از این جهت معروف به حنابندان شده است .
رسم است که داماد این شب نباید بخندد و هر کس توانست داماد را بخنداند ، انعامی می گیرد .
بعد از ظهر میهمان های داماد همراه با داماد به طرف خانه دختر می روند . از طرف عروس هم به پیشواز آنها می روند و در کوچه شروع به رقص و شادی می کنند تا داخل خانه .
از جهازیه دختر در دو نسخه صورت برداری می کنند که هر دو طرف آن را تائید و امضا می کنند و هر طرف یک نسخهازآن را بر می دارند و سپس جهاز عروس را به خانه پسر می برند .
عروس را آرایش کرده ، پدر یا برادر عروس یک شال قرمز دور کمر او بسته و در حالی که سه دور ، دور تنور یا چراغ روشن می زنند ، دعای خیر او را می خوانند . بار سوم عروس از لبه تنور می بوسد . تا کوچه ، پدر یا برادر عروس از دست او گرفته و می برند و از زیر قرآن رد می کنند .
تا خانه داماد هم همه جلوی عروس یا کاروان حامل عروس می رقصند . عروس موقع رفتن دست پدر و مادر خود و لبه در خانه شان را می بوسد .
در قدیم عروس را با اسب می بردند . کاروان عروس دور شهر چرخی می زند و به سوی خانه داماد می رود . داماد و ساغدوش و سولدوش به پیشواز عروس می آیند و از بالای ساختمان 3 سیب سرخ را از بالای سر عروس پرت می کنند . عروس را از زیر قرآن رد کرده و وارد خانه می کنند . جلوی عروس اسپند دود می کنند و جلوی صورتش آئینه می گیرند . جلوی در اتاق می ایستند تا داماد به سر عروس شیرینی و نقل و سکه بریزد ..
شب ، جلوی اتاق عروس و داماد چند نفر از پیرزن ها می ایستند ( عمه خانومی یا خاله خانومی ) و منتظر می مانند که داماد ، دستمال باکرگی ( نشان باکرگی دختر ) را از در بیرون دهد . دستمال را پیرزن های مجلس دیده و می روند . صبح دستمال را یکی به خانه دختر می برد و از مادر دختر انعامی جهت این خبر خوش می خواهد .
روز بعد عروسی به نام دوواخ قاپما یا بنده تخت یا همان پاتختی فارس ها است . در این مراسم اکثرا پیرزن ها جمع می شوند و روی سر عروس شال سرخی به عنوان دوواخ می گذارند و پسر کوچک 7 تا 8 ساله ای سه بار سعی می کند آن را بردارد و بار سوم برداشته و فرار می کند و شال را روی درختی که باردار ( میوه دارد ) است ، می اندازد . بعد از برداشتن شال ، روی سر عروس نقل می ریزند .
حدودا یک هفته بعد هم مراسم ایاق آشما یا همان پاگشا است که دختر به خانه پدر می رود .
پدر عروس ، خانواده داماد را برای شام دعوت می کند و این اولین دیدار عروس بعد از یک هفته با پدر و مادرش و آشنایان می باشد .
در این مراسم هم دختر یواشکی یک چیزی را از خانه پدر می دزدد که اکثرا همه هم می دانند که چه چیزی را بلند کرده است.