ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
یکی از عوامل مهم در سلامت روانی کودکان، شناخت عواملی است که بهصورت مثبت یا منفی میتواند در سلامت آنان مؤثر باشد. در دنیای امروزی تربیت کودکان فقط محدود به خانواده و فرهنگ خانواده نیست. رسانههای جمعی مانند رادیو و تلویزیون، کتابها، بازیهای رایانهای، اینترنت و ماهواره امثال آنها به طور مستقیم یا غیرمستقیم روان افراد یک خانواده و به تبع آن کودکان را تحت تأثیر قرار میدهند و آنان را در جریانی ناخواسته میاندازند. در این سلسله مقالات به بررسی مواردی همچون تعریف خشم و پرخاشگری، علل خشم ، خشم و پرخاشگری در کودکان، محرکهای خشم و پاسخ کودکان با آن، خصوصیات کودکان خشونتگرا و الگوهای رفتاری این کودکان خواهیم پرداخت.
روانشناسان خشم را حالت برانگیختگی و هیجان شدید در هنگام روبرو شدن با محرکهای نامناسب محیطی میدانند. خشم میتواند در قالب یک ناراحتی جزئی و مختصر و یا به صورت خواب و واکنشی جنونآمیز بروز کند. هر شخصی در بروز خشم و کنترل آن واکنش متفاوتی نشان میدهد آستانه تحریکپذیری برخی افراد بسیار پایین است و با کمترین محرکهایی،عصبانی شده و کنترل خود را از دست میدهند و عدهای دیگر توانایی بیشتری در کنترل و عدم بروز خشم خود دارند.
واکنشها و هیجانهای که معمولاً همراه خشم مشاهده میشود عبارتند از، عصبانیت، خشونت، خصومت، کینه و غضب، تنفر، حسادت، رنجش و ناراحتی جسمی. امروز عقیده بر آن است که شیوه بروز خشم آموختنی است و تربیت در چگونگی بروز خشم و واکنش به محرکهای محیطی تأثیر بسزایی دارد. پرخاشگری در کودکان میتواند ریشه ارثی و مفیدی داشته باشد. وقتی که والدین از خشونت فیزیکی یا لفظی برای مقابله با رفتار غلط کودک خود استفاده میکنند، یا برای اینکه او را وادار به انجام کاری کنند، به طور ناخودآگاه به فرزندانشان میآموزند که اعمال خشونت کاری مؤثر و کوتاه برای رسیدن به هدف است. کودکانی که از طرف والدین خود تنبیه میشوند و مورد خشونت فیزیکی یا لفظی قرار میگیرند این الگوپذیری را در مقابل کودکان کوچکتر از خود یا خواهر و برادر کوچکترشان به کار میبرند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که بخش عمده ای از پرخاشگری و خشونت از طریق رفتار والدین با محیط اطراف کودک در درون او شکل میگیرد. خشونتگرایی صفتی است که با رشد کودکان از بین نمیرود بلکه به صورتهای مختلف بروز میکند، مثلاً در دوران دبیرستان و نوجوانی به صورت ارتکاب جرمهای مختلف و رفتارهای مخرب دیده میشود .
وقتی سخن از این به میان میآید که بخش عمده ای از خشونت و شیوۀ بروز آن آموختنی است، بدین معنا نیست که مقصر اصلی در پرورش کودکان خشونتگرا والدین آنها هستند. اما اگر والدین رفتار تهاجمی و پرخاشگرانه داشته باشند فرزندانشان نیز این نوع رفتار را از آنها خواهند آموخت و الگوی رفتاری پدر و مادر را تکرار میکنند. با اینکه نقش تربیتی والدین اهمیت بسیار زیادی در آموختن شیوههای برخورد با خشم و پرخاشگری دارد، اما ممکن است برخی از کودکان تحت تأثیر فیلمهای سینمایی، بازیهای کامپیوتری و کتابهایی با محتوای خشونتگرایی رفتارهای پرخاشگرانه و تهاجمی از خود نشان دهند.
تحقیقات و آمار نشان میدهد که در موارد زیادی خشم افراد، نسبت به اشخاصی است که بیشتر مورد علاقه و توجه شخص هستند. این افراد بیشتر از اعضای خانواده، دوستان و آشنایان نزدیک تشکیل شدهاند و افراد غریبه و ناآشنا معمولاً بخش کوچکی از محرکهایی را نشان میدهند که فرد را خشمگین میکند. با توجه به اینکه خشم ، معمولاً نسبت به دوستان و نزدیکانی که بیشتر مورد علاقه هستند تجربه میشود، در می یابیم که علت خشم به دلیل ناکامیها ، نیازها و خواستههای فرد که توسط نزدیکان پاسخ داده نشده است، میباشد.
بر اساس پژوهشهای علمی معمولاً افراد به دلیل یکی از موارد زیر خشمگین میشوند و رفتارهای پرخاشگرانه از خود نشان میدهند. تهدید شدن و مورد تبعیض قرار گرفتن، پیش داوری در مورد عملکرد و توانایی یا مورد بیمهری قرار گرفتن، مورد فریبکاری یا عهدشکنی قرار گرفتن، جریحه دار شدن احساسات و ارزشهای شخص از طرف دیگران، سوء رفتار و بدرفتاری ، همچنین بیتوجهی از طرف نزدیکان، صدمه دیدن و بروز حادثه به دلیل بیتوجهی و عدم دقت شخص،رفتارهای سرزنش کننده و تهدیدآمیز، مورد تجاوز بدنی یا کلامی قرار گرفتن و سایر موارد مشابه .
خشم مکانیسمی است که به فرد کمک میکند تا با محیط اطراف خود سازگار شود. در برابر حملات فیزیکی با بسیج کردن نیروهای بدنی، شخص را برای دفاع از خود آماده میکند . امّا زمانی که خشم به اوج شدت خود میرسد و کنترل را از شخص میگیرد معمولاً رفتارها و واکنشهایی نشان میدهد که بدن از آنها پشیمان میشود و احساس گناه میکند . با توجه به اینکه خشم، واکنش قابل پیش بینی نسبت به بدرفتاری دیگران است، پس به راحتی میتوان متوجه شد که همه انسانها ناگزیر از دست و پنجه نرم کردن با خشم میباشند. دراینحال برای مقابله با خشم نباید از شیوههای سرکوبگرانه استفاده کرد . مدیریت خشم عملکرد ی است که باید به مرور آن را فراگرفت . روشهای شناختی در کنترل خشم به شخص کمک میکند تا در مقابل کنشهای محیطی و اطرافیان، با استفاده از ادله و در نظر گرفتن عواقب عملکرد خود ، واکنش مناسبی نشان دهد. خشم ممکن است به مضرات اجتماعی و جسمی زیادی منجر شود. استرس، تنش و ناراحتیهای جسمانی از پیامدهای خشم میباشند . مضرات خشم شامل احساس درماندگی، تنهایی و انزوا و تخریب این روابط اجتماعی میباشد . خشم باعث میشود که احساس بدی نسبت به خود داشته باشیم . در ارتباطات اجتماعی هر چه بیشتر خشم خود را بروز دهید و اطرافیان واکنشهای پرخاشگرانه بیشتری از شما ببینند به تدریج از شما فاصله میگیرند و اهمیتی به احساسات شما نمیدهند. به همین دلیل خشم به تدریج ارتباط شما با دیگران را خدشهدار کرده و در نتیجه واکنشهای پرخاشگرانه تان شدیدتر میشود . خشم احساسی است که هرگز سرکوب نمیشو بلکه باید به تدریج مهارت کنترل آن را بدست آورید.
داریوش صادقی، فوق لیسانس روان شناسی-http://www.ketabekoodak.com/
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها و مراکز پزشکی
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی چیست؟
دسترسی به تمامی این مطالب در سایت