هر ورزشی، از بسکتبال گرفته تا گلف، قواعد و قوانینی دارد که بازی را تعریف میکنند. قوانین هدف، امنیت، ساختار، و آینده هر بازی را مشخص میکنند. این قوانین این امکان را برای همه فراهم میکند که بازی را به درستی درک کنند و بتوانند راهکاری برای موفقیت پیدا کنند. لزوم وجود قواعد و قوانین در ورزش کاملا آشکار و محسوس است اما متاسفانه گاه این لزوم در زندگی عادی و در روابط بین اعضای خانواده حس نمیشود. شاید به همین دلیل است که اختلاف و دعوا بین زن و شوهرها یکی از بدترین و تلخترین اتفاقاتی که اغلب همسران از آن فراری هستند. دعوا و جر و بحث بین همسران هیچ قاعده و قانونی ندارد به همین دلیل حد و حدود آن نامشخص است و اغلب از کنترل افراد خارج میشود. اما لازم نیست که دعوا و جدل بین همسران بیقاعده و بدون هدف باشد.
اگر قواعد و قوانین مشخصی برای همسران مشخص شود تا هنگام دعوا و جر و بحث از آن پیروی کنند، دعوا به یک فرصت برای افزایش همکاری بین زن و شوهر تبدیل میشود. توانایی مدیریت دعوا توسط دو طرف حتی میتواند زوج را به یکدیگر نزدیکتر کند زیرا از طریق جر و بحث قانونمند یک درک متقابل شکل میگیرد و دو طرف یاد میگیرند که علاوه بر همکاری با یکدیگر، چگونه باید به مسائل از زاویه دید طرف مقابل بنگرند و چگونه مشکلات را به کمک یکدیگر حل کنند. در ادامه لیستی از مهمترین قواعد دعوا و جدل را برای شما مشخص میکنیم که بسیار مفید و کاربردی است.
قانون اول: تحقیر ممنوع
هنگام دعوا به هیچ عنوان به طرف مقابل ناسزا نگویید، به او توهین نکنید و او را با اسما یا القاب زننده صدا نزنید. توهین به طرف مقابل و استفاده از القاب نامناسب به شخصیت و کرامت انسانی او لطمه جدی وارد میکند. در ورزش، قواعد متعددی وجود دارد که طرفین را از آسیبی رساندن عمدی و توهین به یکدیگر منع میکند. در ازدواج و روابط بین افراد نیز چنین قوانینی باید وجود داشته باشند. وقتی شما عمدا به طرف مقابل توهین میکنید و شخصیت او را زیر سوال میبرید، در واقع به صورت ضمنی به او میفهمانید که او در کنار شما امنیت ندارد و شما هر گاه که بخواهید و به هر طریق ممکن کاری میکنید که نتیجه به نفع خودتان تغییر کند.
قانون دوم: عیبجویی و سرزنش کردن ممنوع
سرزنش کردن یکدیگر در دعوا بیفایده است. ملامت کردن همسرتان مانع پیدا کردن راه حل مناسبی برای حل مشکل میشود. با سرزنش طرف مقابل، او در پی دفاع از خود بر میآید و این امر به تشدید اختلاف کمک میکند. مثلا اگر شما قبض برق را بر روی میز بگذارید و ساعتی بعد ببینید قبض بر روی میز نیست، شاید وسوسه شوید همسرتان را به خاطر گم شدن قبض سرزنش کنید و او را مقصر بدانید. ممکن است شما همسرتان را به بینظمی متهم کنید. در عوض او نیز ممکن است شما را به حواس پرتی متهم کند و بگوید که حافظه شما ضعیف شده است. اما مقصر دانستن یکدیگر کمکی به حل مشکل
نمیکند. نه باعث میشود حال شما بهتر شود، نه رابطه شما را با یکدیگر بهتر میکند و نه قبض برق پیدا میشود. در چنین موقعیتی، عاقلانه و آگاهانه تصمیم بگیرید. فراموش نکنید که رابطه شما با همسرتان از هر چیزی مهمتر است و نباید آن را با قضاوت عجولانه و سرزنش یکدیگر خراب کرد. سعی کنید حسن نیت خود را به همسرتان نشان دهید و زمینه را برای همکاری جهت حل مشکل پیدا کنید.
قانون سوم: داد زدن ممنوع
داد و فریاد کردن فقط شرایط را بحرانیتر و مشکلات را بیشتر میکند. تجربه نشان میدهد که زمانیکه شما بیش از حد احساساتی یا عصبانی هستید، توانایی حل منطقی مشکلات را از دست میدهید. اگر شما عصبانی هستید و دوست دارید داد بزنید، باید سریعا خود را از طرف مقابل دور کنید تا زمانیکه آرامش خود را دوباره به دست آورید. به یاد داشته باشید که گاه تن صدایی که از نظر شما داد زدن محسوب نمیشود، از نظر همسر شما داد زدن محسوب میشود. ممکن است شما در خانواده بزرگ شدهاید که همه اعضای خانواده با صدای بلند با یکدیگر صحبت میکردهاند. در نتیجه شما نیز عادت کردهاید که با صدای بلند صحبت کنید. در چنین موردی، حتما باید به همسرتان و عادات او توجه کنید. اگر همسر شما از جمله افرادی است که همیشه با صدای آرام صحبت میکند، پس شما باید خیلی مراقب شدت صدای خود باشید. سعی کنید تا میتوانید آرام صحبت کنید. هسته اصلی هر ارتباطی، پیامهایی است که طرفین از یکدیگر دریافت میکنند. اگر به دلیل ناراحتی زیاد نمیتوانید شدت صدای خود را کنترل کنید، از فرد مقابل فاصله بگیرید تا آرام شوید.
قانون چهارم: استفاده از زور ممنوع
استفاده فیزیکی از زور یا تهدید به آن (مانند مشت کردن دست…) در هر شرایطی غیر قابل قبول است. مهارتهای خود کنترلی خود را تقویت کنید و سعی کنید قبل از اینکه به این مرحله برسید، عصبانیت خود را کنترل کنید. اگر هر یک از طرفین به زور فیزیکی متوسل شدید، باید سریعا به یک متخصص و مشاور مراجعه کنید. استفاده از زور فیزیکی شامل هل دادن، مشت زدن و سیلی زدن … میشود. حتی ممکن است این اعمال زور نسبت به طرف مقابل نباشد. مثلا ممکن است فرد به دیوار مشت بزند یا ظرفی را بر زمین بکوبد و بشکند… بروز عصبانیت و ناراحتی از چنین طرقی حدود ثغور طرف مقابل را از بین میبرد و نوعی حس ناامنی را به او منتقل میکند. همه ما حق داریم از امنیت کافی در روابط خود با دیگران برخوردار باشیم.
قانون پنجم: صحبت کردن از طلاق ممنوع
در اوج ناراحتی و دعوا، صحبت کردن از ترک رابطه و جدایی بسیار ناراحتکننده و آزار دهنده است. این کار باعث افزایش تنش بین طرفین میشود و توانایی هر دو طرف برای حل منطقی مشکل را از بین میبرد. صحبت از طلاق و جدایی خیلی سریع اعتماد طرف مقابل را نسبت به شما و تعهدتان نسبت به رابطه را کاهش میدهد. اگر اعتماد از بین برود، شکلگیری دوباره آن بسیار مشکل خواهد بود. این مسئله باعث میشود مشکلات رابطه شما بسیار بزرگتر از آنچه هستند جلوه کنند.
قانون ششم: احساسات خود را ابراز کنید نه همسرتان
معنای این قانون این است که شما سعی کنید احساسات خودتان را درک و ابراز کنید و مدام سعی نکنید افکار و منظور همسرتان را کشف و بیان کنید. از کلمات برای ابراز نیازهای خودتان استفاده کنید. شاید ارزیابی احساسات و افکار طرف مقابل برای شما کار سادهتر از کشف نیازهای خودتان است اما مشکل این است که اگر توجه شما فقط به افکار همسرتان باشد، نه تنها از عواطف خود غافل میشوید، بلکه باعث دافعه شدید از جانب همسرتان میشوید. طبیعی است که همسر شما دوست ندارد کس دیگری احساسات و افکار او را تشریح کند. علاوه بر این، تشریح افکار و احساسات دیگران حرکتی گستاخانه محسوب میشود. گویی شما قصد کنترل طرف مقابل را دارید. شما با این کار در واقع به همسرتان میفهمانید که دنیای درونی او را بهتر از خود او میشناسید. به جای کنجکاوی در رابطه با افکار و احساسات همسرتان، سعی کنید خودتان را کشف کنید و نیازها و احساسات خود را بهتر بشناسید و در عین حال آنها را برای همسر خود تشریح کنید.
قانون هفتم: در حال زندگی کنید
به مسائل حال توجه داشته باشید و سعی کنید هنگام دعوا و جدل، مسائل و وقایع گذشته را یادآوری نکنید. یادآوری گذشته هیچ فایدهای ندارد. شما نمیتوانید وقایع گذشته را تغییر دهید. شما فقط قادر به تغییر حال و ساختن آینده هستید. سعی کنید بر مشکلات حال و اینکه چگونه میتوان آنها را حل کرد تمرکز کنید. اگر ناخودآگاه مسیر بحث به گذشته کشیده شد، به محض اینکه متوجه این نکته شدید، بحث را متوقف و سعی کنید مسائل فعلی را حل کنید. اگر مسائل گذشته در دعواهای شما زیاد مطرح میشود، علت اصلی آن این است که این مسائل در زمانی که باید به آنها توجه و حل میشدهاند، مورد توجه واقع نشدهاند. گاه اتفاقاتی میافتند که شما و همسرتان هیچگاه راجع به آنها با یکدیگر صحبت نمیکنید. یا شاید هم با یکدیگر صحبت کردهاید اما صحبت شما به دعوایی غیرمنصفانه تبدیل شده است، در نتیجه شما نتوانستهاید به یک راه حل منطقی دست پیدا کنید. بهترین و سادهترین راه این است که در دعواها بر مسائل فعلی تمرکز کنید و از مطرح کردن مشکلات گذشته بپرهیزید کنید.
قانون هشتم: به نوبت صحبت کنید
در بیان افکار و منظور خود، نوبت را رعایت کنید. وقتی یکی از طرفین در حال صحبت است، طرف دیگر باید سکوت کرده و گوش کند – واقعا گوش کند- ! برخی افراد در دعوا تظاهر میکنند که به حرفهای طرف مقابل توجه میکنند اما در واقع اینطور نیست. با رعایت نوبت و گوش کردن به حرفهای یکدیگر، شما نه تنها میتوانید خواسته و نیاز خود را مطرح کنید، بلکه میتوانید از نیاز همسرتان نیز آگاه شوید.
قانون نهم: به خودتان استراحت دهید
دعوا و جدل کردن، خصوصا زمانیکه با خشونت همراه باشد، باعث میشود شما از لحاظ روانی تحت فشار قرار بگیرید، به گونهای که فعالیت قسمتهای احساسی و اولیه مغز شما، قسمتهای منطقی را تحتالشعاع قرار میدهد. در این مرحله، هورمونهای استرس در خون شما منتشر میشوند. در چنین شرایط نامساعدی، همکاری متقابل و تلاش برای حل مشکل تقریبا غیر ممکن میشود. اگر شما با همین وضعیت به دعوای خود ادامه دهید، بحث و جدل شدت بیشتری میگیرد و شدت بیاحترامی و رفتارهای نامتعارف افزایش مییابند. بهترین راه برای جلوگیری از ایجاد چنین وضعیتی این است که شما مدتی را به خود استراحت دهید تا آرامش خود را دوباره به دست آورید. از این فرصت استفاده کنید تا راجع به خودتان و افکارتان فکر کنید. اینکه چرا شما اینگونه فکر میکنید و اینکه آیا نیازها و خواستههای شما منطقی است یا نه. به دنبال راهی باشید که بتوانید از طریق آن خودتان و خواستههایتان را به شکلی مثبت ابراز کنید. سعی کنید به طرف مقابل و طرز فکر او نیز بیاندیشید. قبل از صحبت کردن همه چیز را بسنجید. این استراحت باید حداقل نیم ساعت باشد. برای اینکه بدن شما دوباره به حالت اولیه خود برگردد و افکار شما آرام و منطقی شوند، حداقل نیم ساعت وقت لازم است. تغییراتی که در رفتار افراد پس از این استراحت ایجاد میشود بسیار جالب و قابل توجه است.
نتیجهگیری
برای برخی افراد، انجام چنین کارهایی بسیار سخت و جدید است، زیرا ذهنیت آنها از دعوا و جدل بسیار متفاوت است با چیزی که ما به شما معرفی کردیم. این ذهنیت معمولا نتیجه تربیت افراد و رفتارهای اعضای خانواده آنان است. بسیاری از افراد در خانوادههایی بزرگ شدهاند که داد زدن، کتک زدن و توهین کردن به یکدیگر امری کاملا طبیعی برای حل اختلافات قلمداد میشده است. اگر افراد مدام در معرض چنین رفتارهایی قرار بگیرند و هیچ الگوی رفتاری دیگری نداشته باشند، چنین برخوردهایی برایشان عادی میشود. با خواندن این مطلب شما میتوانید رفتار خود را بهتر ارزیابی کنید. ببینید آیا شما در حین دعوا به طرف مقابل توهین میکنید؟ آیا داد میزنید؟ آیا خشونت فیزیکی از خود نشان میدهید؟… با اینکار نقاط ضعف خود را بهتر میشناسید. بهتر است نتایجی که به آنها دست پیدا میکنید را بر کاغذی یادداشت کنید. سپس در جهت رفع هر یک تلاش کنید. اگر احساس میکنید ممکن است این قوانین را فراموش کنید، آنها را بر یک کاغذ بنویسید و بر دیوار یا در یخچال نصب کنید تا همیشه مقابل چشمانتان باشد. با پیروی از این قوانین توسط هر دو طرف دعوا، خواهید دید که حل مشکلات و اختلافات، بسیار سادهتر از گذشته میشوند. از همه مهمتر، با به کارگیری روشهای گفته شده، آسیبپذیری رابطه شما با همسرتان به شدت کاهش پیدا میکند.
ماهنامه دنیای سلامت