وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
من و او هم سفری یک دل و یک دانه شدیم
هم ره دلشدگان راهی میخانه شدیم
قدمی رنجه کنید و در ما بگشایید
طرب اینجاست بیایید که پیمانه شدیم
لانهای ساختهاند با گل یاس سفید
در فراسوی بهار، ما ترا می خوانیم تا به لطف قدمت
این دل کوچک ما گل به دامن بشود
در انتظاریم
با گل حضور خود
محفل آرای سرور ما باشید
آغاز زندگی نوین خویش را جشن می گیرند
حضور شما در این جمع نشانه پاکترین محبت هاست
برآنیم تا دل هایمان را به مهر پیوند زده
بهار را به استقبال برویم.
حضورت ای دوست
قدم هایمان را استوار و دل هایمان را گرم می کند
بار سفر بستهایم به قصد دریای همدلی
در پگاه آغازین این سفر همراهمان باشید
خانهای ساختهایم سایبانش همه عشق
زیر پا فرش غرور در حصارش همه تکرار صفا
ما در این جمع لطیف
لطف دیدار تو را میطلبیم
می خواهیم مهربانی را بیاموزیم
موسم نیلوفران ما شما را میخواند
پایان هر رفتن رسیدن است
و ما اکنون به نقطهای رسیدهایم که آغاز یک رفتن است
در این آغاز همسفر ما باشید
دست در دست هم نهادهایم و سفره دوستی را در
دشت آرزوها گستراندهایم تا هر خاطرهای را به
زیبایی در دل ها بیاوریم
که زندگی تنها یادگاری از محبت است
شوق فشردن دستان شما برایمان انتظاری است شیرین
آغاز می کنیم زیستن را
پیوستن
و یکی شدن را
لطف حضور شما در جشن این آغاز، مایه ی شادی ما خواهد بود
متن کارت عروسی ملیکا شریفی نیا
بسمهتعالی شأنه
با عمل به سنت پیامبر اعظم(ص) مجلس جشن و سرور به مناسبت وصلت میمنت اثر عروس خانوم ملیکاخاتون «نقاشباشی و آکتوریس» صبیه آقا محمدرضا خان شریفینیا و سرکار علیه آزیتا خانوم حاجیان «از مشاهیر تیارت و سینما توقراف» و ماهداماد میرزا امیررضا «مدیر صنایع و طرب» ولدخلف محمودرضاخان طلاچیان از کسبه مومن و محترم بازار تهران و سرکار علیه ایران خانوم سروربخش در منزل شخصی منعقد است.
مدعوین محترم از خواتین مکرمه و رجال معظم در یومالجمعه به دارالضیافه نزول اجلال بفرمایند که در آن انواع اطعمه و اشربه حلال و حلویات به نحو احسن مهیا میباشد و مراسم به قواعد اسلامی برقرار و مجلس از آلات لهو و لعب از جمله جاز و قیتار و ساکسیفون و ترومپت و دیگر آلات غنا مبرا و منزه بوده و متبرک به صلوات. لکن انواع کف و کل و بشکن و اصوات بلبلی بلااشکال است.
خدا هدیه ای به آدم داد
و مهر حوا را به دل او انداخت
باید آسمان را آذین می بست
ستاره ها را برق می انداخت
خدا لبخند زد
تنهایی فقط زیبنده خودش بود!
در جشن پیوند آسمانیمان، همه فرشته ها دعوت دارند!
.
ای از عشق پاک من همیشه مست
من تو را آسان نیاوردم بدست
بارها این کودک احساس من
زیر باران های اشک من نشست
من تو را آسان نیاوردم بدست
یک نفر آمده دنیای مرا سبز کند
خواب و بیداری و رویای مرا سبز کند
و به یمن نفس سبز و اهورایی عشق
از سرا تا به ثریای مرا سبز کند
.
سخن از پیوند سست دو نام
و هم آغوشی در اوراق کهنه یک دفتر نیست
سخن از گیسوی خوشبخت من است
سخن از دستان عاشق ماست
که پلی از پیغام عطر و نور و نسیم
بر فراز شب ها ساخته اند
دل نشان شد سخنم تا تو قبولش کردی
آری آری سخن عشق نشانی دارد
در ره عشق نشد کس به یقین محرم راز
هرکسی بر حسب فکر گمانی دارد
.
” باز کن پنچره را من تو را خواهم برد
به سر رود خروشان حیات
آب این رود به سرچشمه نمیگردد باز
بهتر آن است که غفلت نکنیم از آغاز “
……و…….
خانه ای میسازیم در بلندای بهار
بر درخت احساس روی گلبرگ گل نسترنی که از آن عشق خدا می روید
از احساس گل سرخ مدد می گیریم.
و دل کوچکمان خشنود ز دیدار شما می گردد.
عشق بهانه آغاز بود آغاز قشنگترین صبحدمان زندگی
عشق بهانه سبز با هم زیستن بود
و اینک وصال…
بارش خوشبختی است بر آشیان عاشق ترین دستها
رونق بهاری ترین ثانیه های زندگی ما باشید
از دورترین فاصله ها به هم رسیدیم و تا اوج بودن با همیم
پایان هر رفتن رسیدن است
و ما اکنون به نقطهای رسیدهایم که آغاز یک رفتن است
در این آغاز، همسفر ما باشید و بدرقه مان کنید
دلمان می خواهد با نسیم سحری
شاخه ای از گل یاس
بوته ای از گل مریم
بغلی از گل از گل سرخ
همه را دسته کنیم
برگیریم و بسازیم سبدی از پر طاووس سپید
تا دهیم مژده بر آنان که در این بزم به ما پیوندند
لانهای ساختهاند با گل یاس سفید
در فراسوی بهار، ما ترا میخوانیم تا به لطف قدمت
این دل کوچک ما گل به دامن بشود
در انتظاریم
با گل حضور خود
بار سفر بستهایم به قصد دریای همدلی
در پگاه آغازین این سفر همراهمان باشید
خانهای ساختهایم سایبانش همه عشق
زیر پا فرش غرور در حصارش همه تکرار صفا
ما در این جمع لطیف
شب عاشقان بیدل چه شبی دراز باشد
تو بیا کز اول شب در صبح باز باشد
ساقی به نور باده برافروز جام ما
مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما
در انتظاریم
با گل وجود خود
محفل آرای سرور ما باشید
می سراییم با هم شعر شکفتن را در باغی از آرزو
با نوایی از پیوند
قلب من و تو را
پیوند جاودانه ی مهری ست در نهان
پیوند جاودانه ی ما ناگسسته باد
تا آخرین دم از نفس واپسین ما
این عهد بسته باد
مقدمتان به دیده منت
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که در این گنبد دوار بماند
زندگی رسم خوشایندی است
ما گره خواهیم زد
دل ها را با عشق زندگی را با مهر
ما به یک آینه یک بستگی پاک قناعت داریم
مقدمتان را گرامی میداریم
بوی خوش وصل آمد شادیت مبارک باد
ای عاشق شیدایی
با سنت عشق گرد هم میآییم
آنجا که دوست داشتن تنها کلام زندگی است.
آغاز میکنیم زیستن را
پیوستن
و یکی شدن را
لطف حضور شما در جشن این آغازمایه شادی ما خواهد بود
زیر بام سعادت پیمان مهر میبندیم
ما را در این میثاق همراه باشید
در میان همه گل های نجیب گل مریم چیدم
و در این محفل عشق با دوصد شاخه ی یاس
مقدم پاک شما یاران را همه گل میکاریم
محفلی ساختهایم روشن از پرتو مهر سایبانش گل سرخ
بیریا همچو سپهر
ما در این محفل انس، در عبادتکده نورانی خود
شوق روحانی دیدار تو در دل داریم
ما در این محفل انس، در عبادتکده نورانی خود
از دورترین فاصلهها به هم رسیدیم
و تا اوج بودن با همیم
با حضورتان شادیمان را دو چندان کنید.
.
معاشران گره از زلف یار باز کنید
شبی خوش است بدین قصه اش دراز کنید
تحت لوای روحبخش احمدی (ص) با قلبهایی مملو از عشق علی (ع)
در پیشگاه حجت محض زمان مهدی (عج) منجی جهان
بین دو دیدگان منتظر میثاق پیمان جاودان
با شادمانی نضج می گیرد. منت دار حضور شماییم.
مصمم بر آنند که بنا کنند زندگی را، بنایی که پایه هایش از اعتماد،
حریمش آزادی، دیوارهایش عفت، معنایش اخلاص، سقفش از غرور
و هوایش گرم به عشق و زندگی.
دلبسته ایم گل های امید را در آغاز زندگیشان بارور کنید.
شب عاشقان بیدل چه شبی دراز باشد تو بیا که از سر شب در صبح باز باشد
شتری است که در خانه همه میخوابد
در خانه ما هم خوابید خب
حالا مال ما یک کمی بد فرمتر بوده،
از نامزدی به ازدواج رسید
پیش میآید دیگر!
شما هم خبطی مرتکب شوید،
بیایید دور هم، همدیگر را میبینیم و شوخی میکنیم
میخندیم،
حال میدهد به جان شما
غذای خوب هم سفارش دادهایم، میوه درجه یک هم ایضاً،
فقط ما این همه خرج کردهایم، شما جوگیر نشوید کادوی گران بخرید
همان یک سکه کافیست، البته ما به نیمش هم راضی هستیم.
در ضمن، جمع بزرگونه است
دلبندانتان فعلاً در منزل بمانند تا وقتی دلبند ما به دنیا آمد برای تولدش دعوت کنیم
نام فیلم: مجردها به بهشت نمیروند
برداشت اول و آخر: تکرار ندارد
تاریخ اکران: روز جشن عروسی
سانس ویژه: از ۷ شب تا نیمه شب
کارگردان: پدران و مادران خسته از دست فرزند
بازیگر نقش اول مرد: آقا داماد
بازیگر نقش اول زن: عروس خانم
موزیک و موسیقی: دیجی آشنا
با تشکر از حضور بموقع عاقد
بازیگران سیاهیلشگر: خانوادهها، دوستان و آشنایان
قصه تکراری از اونجایی شروع میشه
قصه ما از اونجایی شروع میشه
که دخترخانم و آقا پسر عروسیشون بهپامیشه
هر چی بگین سور و سات فراوونه
شیرینی و شام، ساز و دهل که میزونه
اونی که کمه تو قصه شون شمایین
حتماً تشریف بیارین
ما عکاس و فیلمبردار داریم شما زحمت نکشین
نکته: موقع ورود عروس و داماد میوه پوست نکنید چون چسبزخم نداریم.
به سنت عشق گردهم می آییم، دراین شور و شوق به جمع ما بپیوندید و تداوم هر لحظه ی این زمان را در قلب و خاطرمان جاودان سازید
در آغازین شب زندگی مشترکمان،حضورتان یادگار است و خاطره ای ماندگار.
ساقی به نور باده برافروز جام ما
مطرب بگو که جهان شد به کام ما
هرگز نمیرد انکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما
ما دو خانواده بسیار محترم، تصمیم گرفتیم دختر را عروس و پسرمان را داماد کنیم و بفرستیم خانه بخت تا هم خودمان از دستشان راحت شویم و هم خودشان مزه زندگی را بچشند.
پاشید، بیایید و این دو کبوتر عاشق را دست به دست بدهید تا بروند سر خانه و زندگیشان.
(حالا اگر کبوتر نبودند، شما میتوانید قمری هم حسابشان کنید.)
بزم ما روز دوشنبه است و ۴ نوع غذا سفارش دادیم، فقط وقتی خوردید و رفتید نگویید ترش بود یا شیرین، شور بود یا بینمک! حساب کنید کلی پول بابت اطعمه دادهایم. میوه هم چند برابر مهمانان ابتیاع شده تا به همراه شیرینی و شربت میل کنید.
ما که راضی به زحمت نیستیم، ولی حالا که شما میخواهید کادو بیاورید، کادوی درست و درمون بیاورید تا ما پشت سرتان حرف نزنیم! در ضمن این نور دیدهها را شما فعلاً نیاورید… بعداً ما از خجالتشان درمیآییم.
خانه ای می سازیم در بلندای بهار
بر درخت احساس روی گلبرگ گل نسترنی که از آن عشق خدا می روید
از احساس گل سرخ مدد می گیریم.
و دل کوچکمان خشنود ز دیدار شما می گردد.
زیر بام سعادت پیمان مهر میبندیم
ما را در این میثاق همراه باشید