ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
در شرایط امروزی جامعه ما تصمیم به ازدواج با زنی که به تنهایی سرپرستی کودک یا کودکانی را بر عهده دارد چیز عجیبی نیست. هر چند این قضیه هنوز هم برای تعدادی از مردان ( حتی آنهایی که خودشان تجربه یک شکست در زندگی زناشویی را داشته و حتی صاحب فرزند هم هستند ) دشوار است و در مورد پذیرش آن با مشکلات و چالشهای جدی مواجهند اما حقیقت امر این است که متاسفانه با سیر صعودی تعداد طلاقها در جامعه، مسلما تعداد زنان یا مردانی که به تنهایی مشغول بزرگ کردن فرزندشان هستند رو به افزایش است.
تقریبا 75 درصد والدینی که طلاق می گیرند دوباره ازدواج می کنند و این یعنی برخی از کودکان جامعه ما بخشی از زندگی شان را با پدر خوانده و یا مادر خوانده سپری می کنند که البته در این یاداشت بیشتر سعی داریم در مورد ناپدری ها صحبت کنیم.
لازم است مطمئن شوید که در زندگی با این زن، هنگامی که او مجبور است علی رغم قولی که به شما داده، به فرزندش رسیدگی کند و یا یک موقعیت غیرمترقبه به وجود میآید او را ملامت و سرزنش نمیکنید.
غالب کودکان بعد از طلاق والدین با یک مرحله سازگاری جدید یعنی زندگی تک والدی باید سازش پیدا کنند و این در حالی است که ازدواج مادر نیز دوباره یک سازش جدید را در زندگی فرزند ایجاد می نماید.
با وجود داستانهایی که در مورد ظالم بودن ناپدری ها خوانده یا شنیده ایم ولی تحقیقات نشان داده که این چنین نیست. برای پسرها غالبا وجود ناپدری مفید است. پسر بچه هایی که بین شش تا یازده سال با ناپدری زندگی کرده اند در مقایسه با آنهایی که تنها با مادرشان زندگی کرده اند رفتار بالغانه تری داشته و سازگار تر هستند و از لحاظ اجتماعی کفایت بیشتری دارند.
علاوه براین ناپدری ها می توانند با کفایت باشند و در ضمن زنانی که مجددا ازدواج می کنند خیلی شادتر از زنانی هستند که تنها و بدون همسر مانده اند و احساس ایمنی بیشتر کرده و از لحاظ مالی هم مشکلات کمتری دارند. لذا با این اوصاف برنامه ریزی برای ازدواجی مجدد ( بعد از طلاق ) که همراه با بررسی و شناخت کافی باشد می تواند سطح کیفی زندگی مردان و زنانی که زندگی اول شان را از دست داده اند و حتی در سلامت روان فرزندان طلاق، موثر واقع شود.
در ادامه توصیه هایی به مردانی ارایه می شود که قصد ازدواج با زنی را دارند که صاحب فرزند یا فرزندانی هست :
1 - ارتباط و رابطهتان را بشناسید و کشف کنید
اگر واقعا خواهان ازدواج با زنی هستید که صاحب فرزند یا فرزندانی است، ارتباط تان را با او خوب شناسایی و کشف کنید لذا این زمان بهترین وقت برای ملاقات فرزند یا فرزندان آن زن خواهد بود. این اولین قدم در شناخت بهتر آن زن و شناخت چگونگی آغاز اعتماد بین شما دو نفر است. باید بتوانید به این واقعیت که او یک مادر است توجه کنید و کمی در این باره احساس نگرانی کنید.
2 - پذیرفتن نیازهای بچهها
شما باید به تدریج درک کنید و بپذیرید که نیازهای کودکان و فرزندان در هر مرحلهای در اولویت هستند. به عنوان یک مرد، بایستی به این درک برسید که برای یک زن فرزندان وی بسیار مهم بوده و احتمالا در اولویت اول هستند و آنها مهمترین بخش زندگی او هستند. شما باید در زندگی با این زن، آمادگی هرگونه بهم خوردن برنامهریزیها در لحظه آخر باشید زیرا او به عنوان یک مادر الزامات و تعهدات دیگری هم دارد و بهترین کار منعطف بودن و درک کردن او در زمان وقوع این حوادث است. لازم است مطمئن شوید که در زندگی با این زن، هنگامی که او مجبور است علی رغم قولی که به شما داده، به فرزندش رسیدگی کند و یا یک موقعیت غیرمترقبه به وجود میآید او را ملامت و سرزنش نمیکنید. لازم است مطمئن شوید که به او شانس توضیح دادن را میدهید و بقیه جر و بحثها را به آینده موکول میکنید.
3 - ملاقات کردن بچهها
وقتی که زمان مناسب برای دیدن فرزند یا فرزندان او فرا رسید باید اینکار را بر اساس برنامهریزی و اجازه او انجام دهید. لازم است یک لحظه خود را جای این بچه بگذارید چرا که ممکن است به دلیل جدایی والدین خود اوقات بدی را سپری کرده باشد. از طرفی معمولا مشاهده حضور مردی جدید در زندگی مادرش که قرار است نقش پدر را برای وی هم ایفا کند، بسیار سخت است. لازم است صبور و فهمیده باشید. سعی کنید بدون تحت فشار گذاشتن او با او رفیق شوید. شما باید قادر باشید آنها را به هر شکلی که هستند و یا هر طوری که احساس میکنند بپذیرید. به او زمان بدهید خواهید دید که کارها خودش درست خواهد شد.
4 - هرگز زیاده خواه نباشید
نباید انتظار داشته باشید که درست در ابتدای آشنایی، توسط بچهها یا اقوام و خانواده این زن مورد استقبال و خودش آمدگویی قرار بگیرید. شما باید صبور باشید و قدرت درک و فهم آنچه که در حال وقوع است را داشته باشید. بهترین کار در این لحظات، داشتن یک روش خوب برای درک کردن هرکسی است ( داشتن حس همدلی ).
شما نمیتوانید کسی را مجبور کنید که شما را دوست داشته باشد و هرگز و در هیچ شرایطی از روی خودخواهی و تکبر کاری نکنید.
5 - داشتن حس مشترک
فکر کنید که اگر شما در چنین شرایطی قرار داشتید چه احساسی میکردید؟ اطمینان حاصل کنید که به تمام افراد زمان و مکان مناسب داده شده است. هرگز زنی را مجبور نکنید که در زندگی با شما میان شما و فرزندش یکی را انتخاب کند چون در نهایت و به مرور زمان این شما هستید که شکست می خورید و رابطه صمیمانه با همسرتان را از دست می دهید. در واقع شما باید این اطمینان را از خود داشته باشید که، می توانید نقش یک حامی را برای این زن و فرزندش ایفا کنید. او حتما به خاطر اینکه شما حامی او بودهاید و شرایط او و فرزندش را درک کردهاید از شما قدردانی و تشکر خواهد کرد. ایفای یک نقش حمایتگر برای این زن و فرزند، مسلما باعث ایجاد حس صمیمت و خوشبختی بیشتر در زندگی زناشویی شما می گردد.