انسان موجودی نیازمند است وبرای ارضاء نیازهایش مجبور به برقراری ارتباط با دیگران است. زیرا دیگرانند که نیازهای ما را ارضاء می کنند. یا به عبارتی دیگر ما از طریق ارتباط با دیگران انتظارات، افکار، احساسات وهیجاناتمان را به دیگران انتقال می دهیم و انتظارات، افکار، احساسات وهیجانات دیگران را درک می کنیم . این ارتباط صورت نمی گیرد مگر اینکه ازمهارتهای ارتباطی برخوردار باشیم.
ارتباط اساسا به دو طریق صورت می گیرد: کلامی و...
کلامی وغیر کلامی. هنگامیکه با دیگران از طریق کلام ارتباط برقرار می کنیم یا به صورت نوشتن و یا به صورت صحبت کردن ارتباط کلامی است. هنگامیکه بدون استفاده از کلمات با دیگران ارتباط برقرار می کنیم، ارتباط غیر کلامی است.
در تعریف دیگر ارتباط غیر کلامی، فرایند ارسال ودریافت پیامهای بی کلام از طریق حالات چهره ،لمس کردن، فاصله، تماس چشمی، اشارات وحرکات بدن، حالات بدن وآهنگ(تن)صدا.
چرا آگاهی از زبان تن مهم است؟ به دلایل زیر:
1-خواندن زبان تن جنس مخالف؛ زن وشوهر از دو جنس متفاوتند. شیوه گفتگوی آنها، نحوه استفاده از سکوت، شیوه گوش دادن وسخن گفتن، قطع کردن وتشویق به ادامه گفتگوو غیره با یکدیگر متفاوتند. آگاهی از زبان تن به ما کمک می کند تازبان تن جنس مخالف را بخوانیم واین نقش مهمی در سازگاری بین زن وشوهر دارد.
تحقیقات نشان داده است که زنان در تفسیر زبان تن بهتر عمل می کنند زیرا زنان در 87% موارد و مردان در42% موارد زبان تن را به درستی تفسیر کرده اند.
2-مشخص کردن راست از دروغ؛ با آگاهی از زبان تن وبا تفسیر آن می توانیم مشخص کنیم که آیا همسرمان به خاطر ترافیک سنگین تاخیر داشته است یا خیر. یا او واقعا خسته است و یا اظهار به خستگی می کند.
3-به شما کمک می کند تا تاثیر خیره کننده ای بر روی دیگران بگذارید و پیامهای مناسبی به دیگران بفرستید.
4-ما بر اساس زبان تن دیگران در باره آنها قضاوت می کنیم. از تن صدایش مهربانی می بارد، چشمانی شرور دارد، چهره اش نشان می دهد به آنچه می گوید اطمینان ندارد واز حرکات سرش متوجه شدم که علاقه ای ندارد. آموزش زبان تن به شما سرنخهائی می دهد که ذهن دیگران را به آن جهتی که خودمان می خواهیم هدایت کنیم تا آن چیزی را انتخاب کنند که ما می خواهیم.
5- در صورت تناقض بین زبان کلامی و زبان تن، طرف مقابل به زبان تن بیشتر اعتماد دارد. ممکن است دو نفر با خوشحالی با هم صحبت کنند، ولی زبان بدن آنها و به خصوص تن صدایشان حاکی از سردی روابط بین آنها باشد. ممکن است بگوید من هیچ علاقه ای به همسرم ندارم، ولی شاهد نگاه های طولانی و متناوب به سمت او باشیم. ممکن است به او بگویید به حرف هایش علاقه و توجه زیادی دارید، ولی اغلب به سمت دیگری نگاه کنید. یا بگویید "از تو متنفرم" ولی در حال زل زدن به او باشید.
این برنامه رازهای خیره کننده ای به شما می آموزد؛ برای مثال: در هنگام برقراری ارتباط از دستان خود چگونه استفاده کنیم؟ چگونه می توانیم حالات چشمان یک فرد را بخوانیم؟چگونه بایستیم؟ چه تغییراتی سریع می توانیم انجام دهیم تا ارزش واقعی چهره مان افزایش یابد؟ چه حرکاتی نشانی از حقه ونیرنگ وفریب دادن دیگران هستند؟ چگونه می توانیم احسساسات واقعی دیگران را بشناسیم؟ و چگونه می توانیم ارتباط استادانه و سازنده ای با دیگران داشته باشیم؟
همه ما متوجه شده ایم که زبان تن کاملا فریبنده وسحر آمیز است. بارها برای بیان انگیزه ها، احساسات، عقاید و نگرشهایمان از آن استفاده کرده ایم. ما همچنین ازآن استفاده می کنیم تا به غنای کلماتی که محتوای عاطفی دارند، بیفزایم واغلب ما متوجه شده ایم که احساسات واقعی از طریق زبان تن آسانتر بیان می شوند تا کلماتی که به کار می بریم.
یکی از روانشناسان(استرین) گفته است: "که 30% زوجها صدفی توخالی هستند؛ علاقه کمتری دارند، کمتر حرف می زنند و کمتر لذت می برنند. 25% از آنان ازدواج واقعا خوبی دارند، 25% باقیمانده می توانند به ازدواج خوب ورضایت بخشی برسند اگر که مهارتهای لازم را برای غنای ازدواجشان آموزش ببینند".
یکی از مشکلات عمده زوجها فقر راتباط است که 68% آنان از آن شکایت می کنند. میانگین صحبت آنان 4 دقیقه در روز است
ارتباط در ازدواج خیلی مهم است. ارتباط در بر گیرنده هر پیامی، هر احساسی، هر تمایلی وهر فکری است که می تواند به دیگران حمل شود. بعضی از ارتباطات مفید هستنند وبعضی از ارتباطات مخرب ودانش ارتباطات به ما می آموزد که چگونه می توانیم از یک تعامل مخرب و ناخوشایند جلوگیری کنیم.
بنابراین برای درک بهتر زبان تن، روشهای زیر را دنبال کنید:
1- ذهن خود را باز نگهدارید. اجازه بدهید که اطلاعات بدون هیچ گونه مانعی وارد ذهن شوند.
2-وقتی در افکار و حالات روحی متفاوتی هستید، حالات بدنی وحرکات یا اطوار خود را مشاهده کنید و این سوالات را از خود بپرسید.
زبان تن من چه می گوید؟ دستهای من در کجا قرار دارد؟ آیا متمایل به جلو هستم یا به عقب؟ آیا پاهایم روی هم است؟ آیا چانه ام بالا است؟ آیا سرم به یک طرف متمایل است؟ آیا دستهایم مشت شده است؟ چه احساسی دارم؟
3-زبان تن دیگران را مشاهده کنید. ابتدا فقط توجه کنید به اینکه دیگری دائما در حال حرکت است. این حرکات دال برافکارو عواطف است. وقتی لغت نامه علائم زبان تن را آماده کردید، خواندن معانی آن را هم یاد خواهید گرفت.
4-یاد بگیرید که چطور پیامی را که از نشانه ها دریافت می کنید با پیامی کلامی ادغام کنید ونتایجی را بدست آورید.
5- کنترل زبان تن خودتان را یاد بگیرید تا فقط علائمی بفرستید که خواستار فرستادن آن هستید. با زبان تن همانند زبان تازه ای برخورد کنید که گر چه در آغاز بیگانه است اما با تمرین می توانید بر آن مسلط شوید.
حالات چهره
چهره شامل 23 قسمت است. بینی، لب، چشم، ابرو،مژه، دهان، دندان، چانه، پیشانی وغیره... .
حالات چهره، هویت ما را تعیین می کند، نگرش ها ، عقاید و خلق وخوی ما را بیان می کند ونشان می دهد که ما چگونه با دیگران رابطه برقرار می کنیم.
سه قسمت مهم در حالات چهره چشمان، ابرو ها و دهان می باشد.
در اینجا تعدادی از حالات چهره که در برگیرنده پیامهای ارتباطی هستند، آورده می شود:
لب ها: باز کردن نیش ها یا خنده نیشی: خوشحالی ورضایت
فشار دادن لب ها: خشم وناکامی
دندان قروچه: تنفروانزجار
جمع کردن لب ولوچه: غمگینی، تسلیم وشک وتردید
پوزخند زدن: تحقیر کردن
ابروها
درهم کشیدن ابروها: خشم، غمگینی وتمرکز
بالا انداختن ابرو: جدیت وشور
زبان
نشان دادن زبان: دوست نداشتن
پلک ها: برق زدن چشم ها : تعجب
گشاد شدن چشم ها شور وبرانگیختگی
باریک شدن چشم ها: تهدید و مخالفت
چشمک زدن سریع: بر انگیختگی
چشمک زدن طبیعی: آسوده خاطر
چشمان
مردمک های بزرگ: برانگیختگی
مردمک های کوچک: آسوده خاطر
زل زدن
زل زدن مستقیم و پیاپی: تهدید کردن
قطع کردن نگاه: عدم دوست داشتن یا عدم موافقت
زل زدن به پائین: تسلیم ودروغ گفتن
زمان بحرانی برخورد دو نفربا یکدیگر، 5 دقیقه نخست می باشد؛ آنچه در این زمان دیده می شود، رفتارهای بعدی ما را تعیین می کند. سخن گفتن را با یک لبخند همراه با بالا و پائین انداختن ابرو شروع می کنیم .
در همین چند دقیقه اول ما می فهمیم که آیا این فرد را دوست داریم یا نه؟ آیا او دوست داشتنی است یا نه؟
در مورد هوش، شخصیت، عادات شخصی ، توانائیهای کاری او وموارد دیگر آن فرد قضاوت می کنیم که ممکن است بیش تر این قضاوت ها درست باشد. تعجب، تنفر، غمگینن، خوشحال، خشم و ترس.
در اینجا تعدادی از حالات چهره را که بیشترشناخته شده اند، به صورت کلامی توضیح می دهیم:
1- خنده و لبخند
خنده و لبخند عموماً نشاندهنده خوشحالی است. تحقیقات نشان داده است که لبخند و خنده منظم می تواند افسردگی را از بین ببرد. خنده از طریق آزاد کردن مواد شیمیائی در داخل مغز خلق وخوی ما را تغییر می دهد. لبخند همانند یک احوال پرسی گرم است وبه همان اندازه که با نفوذ است جذاب هم است.
یک لبخند گرم و با حرارت اثرات نیرومندی دارد: احساس ما را بهتر می کند؛ آرامش بیشتری می دهد؛ اطمینان بخش است؛ خوشبین وامیدوار کننده است. لبخند نه تنها احساس بهتری را به طرف مقابل می دهد بلکه احساس بهتری را به خودمان هم می دهد.
انواع لبخند
1- لبخند با دهان بسته. به طور طبیعی هنگامی استفاده می شود که ما به خودمان می خندیم.(اما در اینجا یک کمی یک وری- لب ها- است که تا حدودی لبخند زورکی را نشان می دهد.
2-لبخند با لب های فشرده.همچنین به عنوان لبخند دردناک یا تلخ شناخته می شود که اغلب نشان دهنده خشم یا درد سرکوب شده است.
3- لبخند شاد واقعی. این لبخند تمام صورت را در بر می گیرد، چشمان لبخند می زنند وبرق می زنند، استخوان های گونه بالا میروند، خطوط لبخند اطراف دهان و چشمان کاملا آشکار می شوند وعظلات چهره آرام وشل هستند.
4- لبخند با لب های غنچه. دعوت به بوسیدن است.
انواع خنده
1-خنده واقعی. خنده واقعی کاملا متقارن است(لب ها به دو طرف باز می شوند) و خطوط چهره بر روی چهره و اطراف چشمان ظاهر می شوند.
2- خنده زورکی. عضلات پیچیده صورت به ما کمک می کند تا پیام هایی را که در یک خنده است تفسیر بکنیم. در خنده زورکی عظلات صورت سفت است، زاویه سر نامتناسب است، لبها نامتقارن است، چشمان زل زده است، فک قفل است وعظلاتی که در خنده طبیعی مورد استفاده قرار می گیرند درخنده زورکی بیش از حد مورد استفاده قرار می گیرند.
3-خنده با دندانهای کاملا نشان داده شده. این لبخند می تواند خصمانه باشد،مخصوصا هنگامیکه دندانها قفل شده باشند وخنده یک طرفه (دهان به یک طرف باز شده باشند)باشد.
غمگینی
غمگینی با پائین افتادن پلک های چشم ، آویزان شدن سر، پائین آمدن گوشهای لب وفک وگونه ها ،گوشه های دهان به سمت پائین کشیده شده ، بالا رفتن انتهای داخلی ابروها و به پائین نگاه کردن مشخص می شود.
تنفر
تنفربا جمع شدن لب بالا، حرکات دهان به حالت پیش مقدمه استفراغ کردن، باریک شدن ابروها، حرکت زبان به سمت جلو و چین خوردن بینی مشخص می شود.
خشم
علائم خشم عبارتنداز: منقبض شدن ابروها، فشرده شدن دهان، برق زدن چشمها، زبانه کشیدن شعله های خشم ازبینی، گاهی به هم فشردن دندانها، قرمز شدن رنگ صورت، نگاه محکم وثابت به ایجاد کننده خشم وفشرده شدن پوست اطراف چشم ها وپلک ها.
ترس
ترس با چشم ها ودهان کاملا باز، موهای سیخ شده، لرزش عظلات خصوصا لب ها،مردمک چشم بازشده، رنگ پریدگی وتخم های چشم بیرون زده، مشخص می شود.
علاقه
مهمترین علامت علاقه متمایل شدن سر به سمت موضوع مورد علاقه است که به آن "کوک سر" می گویند. علائم دیگر عبارتند از: باز شدن چشم ها و دهان بیش از حد معمول و زل زدن.
تعجب
تعجب با علائم : ابروها بوسیله عظلات پیشانی بالا می رود، چشمان یک کمی پهن تر می شوند نسبت به حالت طبیعی، فک کمی پائین می افتد و لب ها از یکدیگر باز می شوند. مشخص می شود.
توجه به افکار درونی
هنگامیکه فکری وارد ذهن می شود و فرد به آن توجه می کند. علائم آن عبارتند از: ابروها یک کمی بالا می روند، لب پائین بر روی گوشه سمت راست کمی پائین می آید، دندان کمی لب را گاز می گیرد، جهت زل زدن به سمت بالا و راست است، فک اندکی به سمت جلو می چرخد و سر کمی جلو می آید ومی چرخد.
اضطراب
علائم اضطراب عبارتند از: پلک زدن، سرخ شدن صورت، چین وچروک در صورت، باز شدن بیش از حد چشمان وباز شدن لب پائین به دو طرف.
خجالت
علائم خجالت عبارتند از: حالات چهره ای کم، سرخ شدن صورت، سر به سمت پائین، نگاه خیره کم و تماس چشمی کم.
تمرین
با توجه به مطالب بالا متوجه می شویم که چهره اولین قسمت است که جلب توجه می کند. قسمت هایی از صورت که بیشتر مورد توجه قرار می گیرند عبارتند از: مدل کوتاه مو، پیشانی بلند، چشم های روشن، رنگ صورت و حتی دندانها. ما از حالات چهره استفاده می کنیم تا تا احساسمان را به طرف مقابل برسانیم. لبخند زدن به دیگران حاکی از این است که از دیدن دیگران خوشحالیم. نگاه رو به پائین حاکی از این است که از دیدن آنها خوشحال نیستیم. بالا وپائین بردن ابروها بیانگر شوخی و بذله گویی است. وقتی در حال گوش دادن هستیم سرمان را به طرف منبع صدا بر می گردانیم. وقتی چشمانمان را می بندیم، یعنی گوش نمی دهیم. ازحالات چهره ای در جاهای شلوغ و پرسروصدا که نمی توانیم از کلمات استفاده کنیم، استفاده می کنیم
حالات چهره، اثر پیام های کلامی را تقویت می کند. گاهی اوقات زوج ناراضی در حال گفتگوی مؤدبانه هستند اما چهره سردشان نشان می دهد که با یکدیگر چندان هم خوب نیستند.
در حالات چهره می توانیم نشانه هایی از اضطراب، افسردگی وغمگینی را ببینیم.
تفاوت های مشاهده شده در بین زنان ومردان نشان می دهد که زنان بیش تر از مردان می خندند ولبخند می زنند،اما مردان مایلند زمانی که قصد فریب دیگران را دارند کم تر حرف بزنند، چون صحبت بیش تر منجر به خطا وخنده بیش تری می شود.
به دلیل اینکه خنده ولبخند کاربرد بیشتری دارد و حالت چهره ای مثبت تری ایجاد می کند دراینجا تاکید بر تمرین خنده دارد.
خنده ها به ندرت از روی قصد قبلی انجام می شود، ولی با وجود قصد قبلی هم ممکن است. اگر از افراد بخواهیم که بخندند و سپس عکس هایی از موضوعات گوناگون به آنها نشان بدهیم، آنها این عکس ها را خشنود کننده می پندارند وبه آنها احساس خوشایندی هم دست می دهد. اگر از افراد بخواهیم که اخم کنند با نشان دادن همان عکس ها احساس آزار و حتی خشم می کنند. به همین دلیل می گویند: " بخند تا دنیا به تو بخندد".
قبل از شروع تمرین باید نکاتی را در مورد خود ودیگران بدانید.
نکاتی را که باید در مورد خود بدانید:
1- در طول تمرین نباید احساس کنید که دارید کاری احمقانه انجام می دهید. لازم نیست تمرین را مو به مو انجام دهید؛ اگر خواستید می توانید لبخند را بیشتر در چهره تان نگهدارید.
2- به این امر توجه کنید که هر بار که دیگران را ملاقات می کنید، پیشرفتی کرده اید.
3- متوجه می شوید از افرادی که قبلا بدتان می آمد اکنون احساس بهتری نسبت به آنان دارید.
4- متوجه می شوید که دیگران هم به شما لبخند می زنند واز این لبخند دو طرفه هم شما احساس رضایت می کنید وهم دیگران.
نکاتی را که باید در مورد دیگران بدانید:
1- بیش تر مردم احوالپرسی شما را با لبخند پاسخ می دهند.
2- دوستان شما از عمل جدید شما (تمرین) شگفت زده خواهند شد و افراد غریبه با دیده شک وتردید نگاه می کنند.
3- این برخوردها احتملا طولانی تر ازبرخوردهای عادی وناخوشایند هستند.
4- بعد از چندین بار ملاقات رابطه دوستانه به طور چشمگیری افزایش می یابد.
5- اگر شما یک مرد هستید، خیلی بهتر و سریع تر از مردان به این برخورد شما پاسخ می دهند واگرشما یک زن هستید، عکس این قضیه صادق است.
تمرین خنده ولبخند
1- صبح به خیر دنیا
اگر از اعتماد به نفس بالایی برخوردارید، می توانید هر کسی را برای این کار انتخاب کنید و اگر از اعتماد به نفس پائینی برخوردارید، افراد آشنا را برای این تمرین انتخاب کنید. فردا صبح پس از بیرون رفتن از خانه در هنگام احوالپرسی با کسانی که در خیابان می بینید، اصلا نخندید. ببینید چند نفر به شما لبخند می زنند. صبح روز بعد،هنگام احوالپرسی با کسانی که دیده اید به گرمی لبخند بزنید. دوباره ببینید چند نفربه شما لبخد می زنند.
چقدر با هم تفاوت داشتند.
2- تمرین خنده
ماهیچه های صورتتان را پرورش داده و آنها را به نرمی آزاد کنید وسپس منقبض کنید، سعی کنید هر یک از تمرین های ذیل را هر روز به مدت 1 دقیقه انجام دهید:
1-2 عضلات چهره را رها کرده وسپس لب هایتان را و حالا کاملا لبخند بزنید، بهتر است که هم زمان با آن ابروهایتان را هم بالا ببرید.
2-2 عضلات چهره را رها کرده وسپس لب هایتان را جمع کنید وبا همان لب های گرد شده خیلی محکم حرف "اُ" را ادا کنید.
3-2 عضلات چهره را رها کرده، چانه تان را بالاتر از حد معمول ببرید، ابروهایتان را بالا برده وبه طور متناوب بخندید ولب هایتان راجمع کنید.
3-احساسات تان را نشان دهید
درجلوی آینه هر یک ازحس های زیر را به طور متوالی تمرین کنید:
شادی، غمگینی، ترس، تعجب، تنفر، خشم وعلاقه.
اگر به جای آینه با شخصی این کار را انجام دهید، خواهید دید که او می تواند هر حسی را از حالت چهره تان تشخیص دهد. البته ممکن است تشخیص بعضی از آنها مشکل تر باشد. این تمرین به شما می آموزد که هر حسی را چگونه اظهار کنید. همچنین این تمرین به شما یاد می دهد تا بفهمید که طرف مقابل تان کدام احساسات شما را تصدیق می کند.
4- از چهره افراد عکس تهیه کنید
تعدادی عکس از چهره افراد تهیه کنید و از افراد بخواهید که آنها را از 1 تا 10 بر اساس جذابیت ومیزان خوشبختی شان طبقه بندی کنند. این کار را خودتان هم انجام بدهید و نتایج را با یکدیگر مقایسه کنید ومتوجه شباهت ها وتفاوت ها خواهید شد. این تمرین بینش زیادی را از احساس وقوه ی درک دیگران به ما می دهد.
5- چند چهره
چهره هایی که تا حال دیدید بررسی کنید. آیا می توانید آنها را طبقه بندی کنید؟ آیا آنها به نظر شما به یکدیگر شبیه هستند؟ یا اینکه هر کسی چهره ی خاص خود را دارد؟