وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
|
مسئولان باید راهکاری فرهنگی برای جا انداختن پوششهایی مطابق با عرف جامعه ارائه دهند و با وجود وسایل ارتباطی پیشرفته و ماهوارهها، اعمال زور فقط راهکاری مقطعی است که فقط مشکلات و شکاف در جامعه را بیشتر میکند و جوان بلافاصله بعد از کمرنگ شدن این اقدامات به پوشش قبلی خود و چه بسا پوششهای آزادتر روی میآورد.
چقدر شلوغ است اینجا. ویترینهای پر زرق و برق و لباسهای رنگارنگ انگار صدایت می کند و وادارت می کند وارد مغازه شوی و یکی از لباسها را امتحان کنی و دست پر به خانه برگردی. حکایت این ویترینها که هر ماه یا هر فصل به رنگ خاصی در میآیند حکایت غریبی است. گاهی در آنها رنگ آبی غالب است و گاهی سبز. گاهی قرمز و گاهی زرد! انگار هر فصل سال، ضیافتی از رنگها دارد و مجبورت میکند آن رنگی را بپوشی که شاید حتی دوستش نداری یا به قول معروف به تو نمیآید. بعضی ویترینها کمی عجیبتر است. پشت شیشه کوچکش لباس هایی را میبینی که در نگاه اول آنقدر ساده هستند که با دیدن برچسب قیمت بالایشان چشمانت از تعجب گرد میشود اما وقتی به علامت کوچکی که بالای لباس حک شده دقت میکنی، قانع میشوی که قیمت کاملا مناسب است! و اگر مارکباز باشی تردیدی برای خریدن لباس مارکدار به خودت راه نمیدهی!
در حقیقت ،“مد” واژهای فرانسوی است و در زبان فرانسه به معنی طرز، اسلوب، عادت، شیوه، سلیقه، روش، رسم، و باب روز آمده است Mode. از ریشه لاتین Modus گرفته شده است. فرهنگ دهخدا مد را اینگونه تعریف میکند:" لغتی فرانسوی به معنی روش و طریقه موقت که طبق ذوق و سلیقه اهل زمان، طرز زندگی و لباس پوشیدن و... را تنظیم میکند. "
به زبان ساده میتوان گفت، مد یعنی آن چیزی که طراحان لباس تصمیم میگیرند که مردم بپوشند و معمولا در آغاز هر فصل جدید کمپانیهای معروف، طراحان لباسشان را جمع میکنند و مد تابستان، پائیز، زمستان و بهار آن سال را ارائه میدهند. مد آن سال به این معنا است که شما نمیتوانید روی لباسی که امسال خریدهاید برای سال آینده هم برنامهریزی کنید چون طراحان پول میگیرند که تصمیم دیگری برای پوشش سال بعد ارائه بدهند. این یک پدیده جهانی است و تنها ایران نیست که دچار فرهنگ مدزدگی است. در ایران اما تاریخ میگوید مدگرایی از سلسله قاجار آغاز شد.
دکتر محمد سالم جامعهشناس و کارشناس امور جوانان درباره تاریخچه مد در ایران میگوید: " تاریخچه مد در ایران به دربار قاجارها میرسد. البته در آن زمان مدهای اروپا بهویژه فرانسه فقط در دربار مشاهده میشد، اما در دوره رضاخان تجدد و مدگرایی به مردم عادی هم تسری پیدا کرد و با ایجاد مغازههای خیابان جمهوری و شکلگیری طبقه متوسط ایرانی بحث مد داغتر شد و هیپیگری اولین مدی بود که جوانان ایرانی از غرب اقتباس کردند".
تاریخچه مد در ایران به دربار قاجارها میرسد. البته در آن زمان مدهای اروپا بهویژه فرانسه فقط در دربار مشاهده میشد، اما در دوره رضاخان تجدد و مدگرایی به مردم عادی هم تسری پیدا کرد
از دوره کلاه شاپو، موی بریانتین زده و سبیل داگلاسی تا خط ریش سوزنی و ریش لنگری راه درازی در عرصه مد و عرضه کالاهای زیبایی، آرایشی و بهداشتی طی شده است. آنطور که پیدایست آقایان پیشگامان عرصه مد در ایران بودند، آنها که در دوران قاجار و سالهای اولیه حکومت رضاخان مجال بیشتری برای استفاده از مدلهای غربی و آراستن ظاهر خود داشتند، در سالهای بعد کم کم عرصه را به خانمها واگذار کردند و البته هنوز هم عرصه را خالی نکردند.
شبکههای ارتباطی، تاثیر خود را در تمام زوایای زندگی افراد میگذارد و همه شواهد حاکی از این است که پدیدههایی مثل ماهواره و اینترنت تاثیر بسیار زیادی در زندگی مردم از نوع لباس پوشیدن گرفته تا آداب و معاشرت داشته است و همه اینها باعث میشود فاصله دو نسل جدید و قدیم روز به روز عمیقتر شود. تفاوتهای فرهنگی بین جوامع مختلف و کشورهای مختلف، چالشی جدی در مد گرایی ایجاد میکند زیرا هر فرهنگی هر پوششی را نمیپذیرد و ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست.نیاز به تنوع و نوگرایی بهویژه در مقطع جوانی و نوجوانی امری طبیعی محسوب میشود و نمیتوان به جوانان برای این تمایل خرده گرفت. نسل جوان و نوجوان کشور سبکهای خاصی در پوشش خود دارند. آنها میخواهند به سبک دلخواه و امروزی پوششهایشان را انتخاب کنند. در واقع مد تنها سبک پوشش محسوب نمیشود بلکه جوان احساس میکند که بهروز و امروزی است. آنها خود را با نوع پوششی که جوانان در کشورهای دیگر دارند، تنظیم میکنند.
در واقع پدیده مد در میان جوانان یک نوع احساس شبیه بودن به "دیگران" از یک سو و در همان حال متفاوت بودن از "دیگران" از سوی دیگر به همراه دارد. "در جوامع مختلف پدیده مد همواره ازسوی طبقات بالا یا پولدار به جامعه عرضه میشود و سپس به طبقه متوسط انتقال یا سرایت مییابد. اما در ایران پدیده مد یک کالا و رفتار عام شده است که همه طبقات اجتماعی به شکلی خود را از طریق مد از دیگران متمایز میکنند. معمولاً درعرصه جهانی مصرف کنندگان مد طبقات پایین ولی ابداع کنندگانشان طبقات بالا هستند. در کشور ما این وضعیت بسیار پیچیده و به هم ریخته است. در ایران طبقات بالا چندان نفوذ فرهنگی به این معنا ندارند و در حوزه اقتصاد بیشتر اثر گذارند. در واقع طبقات بالا در جامعه به لحاظ فرهنگی جنبه حاشیهای دارند و میتوان گفت که چندان تاثیرگذار نیستند. در رابطه با مسائل فرهنگی عموماً طبقات متوسط و در درجه بعد هم طبقات پایین جامعه تاثیرگذاری بیشتری دارند. با این حساب در این شرایط طبقات متوسط مصرفکننده و طبقات بالا سازنده مد هستند.
بومیسازی مد؛ اقدامی که هرگز صورت نگرفت
درهر حال آنچه مسلم است، تولید کنندگان داخلی برای کنترل مد و رواج مد در کشور نقش بنیادی و اساسی دارند. ضعف طراحان داخلی و کمبود تولیدات داخلی، باعث روی آوردن مردم به جنسهای کشورهای غربی و آسیایی میشود.
دکتر سالم نیز همگام با سایر کارشناسها معتقد است که در ایران باید «مد بومی» داشته باشیم:" به هر حال نمیتوانیم منکر این بشویم که انسانها خواستار تنوع و نوآوری هستند و دلشان میخواهد که لباسهای جدید بپوشند .در هر حال ایران کشوری است که همواره مسائل مذهبی و پوشش در آن به عنوان مهمترین مساله عنوان شده است پس زنان در ایران نمیتوانند از مد جهانی پیروی کنند اما این دلیل نمیشود که آنها تنوع نخواهند. باید به فکر این باشیم که طراحان لباس در ایران هم در ابتدای هر فصل مد آن سال را ارائه دهند، با رعایت مسائل مذهبی و عرفی جامعه. همچنین مسئولان باید راهکاری فرهنگی برای جا انداختن پوششهایی مطابق با عرف جامعه انجام دهند و با وجود وسایل ارتباطی پیشرفته و ماهوارهها، اعمال زور فقط راهکاری مقطعی است که فقط مشکلات و شکاف در جامعه را بیشتر میکند و جوان بلافاصله بعد از کمرنگ شدن این اقدامات به پوشش قبلی خود و چه بسا پوششهای آزادتر روی میآورد."
در واقع پدیده مد در میان جوانان یک نوع احساس شبیه بودن به "دیگران" از یک سو و در همان حال متفاوت بودن از "دیگران" از سوی دیگر به همراه دارد.
وی معتقد است: " در جامعه ما نمیتوان مد را کنترل کرد، اما می توان با آموزشهای علمی و رفتاری به جوانان یاد داد که این نوع مدگرایی، خود باختگی است. جوانان ما باید با هویت دینی وملی کشورشان آشنا شوند. این آموزش باید از مدرسه و کتب درسی آغاز شود و با رسانههای جمعی ادامه پیدا کند. در حالی که در کتابهای درسی ما، هیچ صحبتی از هویت ملی و دینی ما نیست و این آموزشها کمکی به خود اتکایی جوانان نمیکند. "
شرکتهای تولیدی از طریق روان سنجی و شناخت روحیات افراد جامعه و با توجه به همین روحیه نوگرایی و میل به امروزی شدن در جوانان، هر روز یک شلوار، پیراهن، کفش، کلاه، عینک، ساعت، گوشی تلفن و... را عرضه میکنند واندک تغییری ازجانب آنها، یک مد جدید میشود. حتی گاهی برای آنکه کالای تولیدیشان زودتر درجامعه مد میشود، ازیک فرد مشهور مثل یک هنرمند یا ورزشکار، با اعطای مبلغ زیادی پول، میخواهند که برای یک بارهم که شده، از آن کالای جدید استفاده کند و درفیلم یا صحنه تلویزیون، ظاهر شود..
از طرفی شاید اگر جوانان با فرهنگ اصیل اسلامی - ایرانی بیشتر آشنا شوند و به هویت خود پی ببرند، پوششی معقول و مطابق با فرهنگ خود را انتخاب کنند که برای ایجاد چنین فضایی احتیاج به فرهنگسازی داریم. در مورد ارائه الگوهای داخلی باید این نکته را در نظر داشت که جوان تنوعطلب است. درنتیجه بهترین راهکار، ایجاد بستر فرهنگی مناسب و خلق الگوهای شایسته برای جوانان است.
فرآوری: زهرا تعالی