مواردی وجود دارد که داشتن تصوری مثبت یا منفی منجر به رویدادهای متناظر – معمولاً در بدن خود انسان – میشود (عمدتاً به شکل آثار روانیای که پلاسیبو و ناسیبو خوانده میشوند،).
باب دویل
اندازه، هیچ مفهومی برای عالم هستی ندارد. از نظر علمی، جذب کردن چیزی بزرگ با دریافت کردن چیزیhttp://s4.picofile.com/file/7945139458/Raz13_leap02.jpg کوچک هیچ تفاوتی ندارد. عالم هستی بدون کمترین تلاشی تمامی کارها را انجام میدهد. چمنها برای رشد به تلاشی نیاز ندارند. بلکه این طرح عظیم و خارقالعادهٔ عالم هستی ست. همه چیز به این بستگی دارد که در ذهن ما چه میگذرد. تفکر ما به گونه یی ست که برای کاری بزرگ زمانی زیاد و برای کاری کوچک زمان محدود در نظر میگیریم. اینها قوانین ما هستند که بدین شکل تعریفشان میکنیم. زمان واندازه هیچ مفهومی برای عالم هستی ندارد. به دست اوردن یک دلار هیچ تفاوتی با کسب یک میلیون دلار ندارد. جریان واحدی در کار است. از انجایی که ما یک میلیون دلار را زیاد و یک دلار را کم میدانید، یک میلیون دلار دیر تر و یک دلار بسیار زودتر به دست ما میرسد. فیلم راز از اقتباس از کتاب واس واتلس به نام علم ثروتمند شدن ساخته شدهاست.
قانون جذب چگونه کار می کند
در واقع قانون جذب یک قانون ثانوی است و قانون اصلی قانون ارتعاش است.به این صورت که هر چیزی که از انرژی ساخته شده باشد (البته به گفته فیزیکدانان بخش عظیمی از هستی را جسم تاریک تشکیل داده است که ماهیت آن هنوز مشخص نیست) مشابه خود را جذب می کند.هر چیزی در این دنیا دارای فرکانس مختص به خود است و وقتی انسان در مورد چیزهای مختلف اعم از پول، روابط خوب، سلامتی، فقر، روابط نابسمان، بیماری... تمرکز می کند همان ها را نیز جذب می کند و این از طریق ذهن و احساسات انسان امکان پذیر است.
روند استفاده از قانون جذب
به طور کلی روند قانون جذب از سه مر حله تشکیل می شود.
تجسم: برای تجسم انسان باید از ذهن خود استفاده کند.مجسم کردن خواسته، که الان از آن اوست و با آن کاری انجام می دهد و از داشتن آن لذت می برد، انگار همین حالا خواسته اش را دریافت کرده است.
احساس: همراه با تجسم انسان باید احساس فوق العاده ای در مورد خواسته اش داشته باشد، یک نوع احساس شور و شوق همراه با لذت(عشق)که تمام اینها توسط ذهن انسان امکان پذیر است.بدین ترتیب انسان فرکانس ارتعاشی ایجاد می کند که خواسته خود را مانند آهنربا جذب می نماید.
دریافت: بدین ترتیب قانون جذب از طریق نیرویی طبیعی، مرئی و نامرئی کار می کند تا انسان را از طریق شرایط و رویداد ها به خواسته اش برساند.
به جملات ، ضرب المثل ها و شعرهای زیر دقت کنید و ببینید آیا می توانید پیام پنهان در آنها را دریابید:
دوش بامن گفت پنهان کاردانی تیز هوش
وزشما پنهان نشاید کرد سرمی فروش
گفت آسان گیر برخود کارهاکز روی طبع
سخت می گیردجهان برمردمان سخت کوش
شعر بالا از حافظ است و بخصوص بیت دوم بیشتر مورد نظر ماست. معنای ظاهری و ساده این بیت می شود:
دنیا و هستی از روی طبیعت و ذات خود برای کسانی که آن را سخت و پیچیده فرض می کنند سختی و پیچیدگی بیشتری فراهم می سازد و برای آنها که امورات را ساده و حل شدنی و قابل عبور فرض می کنند شرایطی ساده و فارغ از هر گونه پیچیدگی و سختی مهیا می سازد.
یعنی هر طوری که با عالم و کاینات برخورد کنی همانطور جواب می گیری!
همینطور به جملات و مثل های زیر دقت کنید:
بخند تا دنیا به رویت بخندد!
مار از پونه بدش می آید ، در لانه اش سبز می شود!
کبوتر با کبوتر ، باز با باز - کند همجنس با همجنس پرواز
درخت از ریشه اش آب می خورد آدمیزاد از باطنش
همینطور از حضرت علی (ع) نقل شده است که:
در امور زندگی خود تفکر کن،آرام باش، توکل کن و سپس آستین ها را بالا بزن؛
خواهی دید که خداوند زودتر از تو دست به کار شده است.
و مولانا می گوید:
پس زبان همدلی خود دیگر است
همدلی از همزبانی خوش تر است
و از همه زیباتر در قرآن کتاب مقدس مسلمانان آمده است:
و قال ربکم ادعونی استجب لکم
پروردگار شما گفته است : مرا بخوانید تا خواسته هایتان را اجابت کنم و برآورده نمایم .
و در حدیث قدسی آمده است که خداوند می فرماید:
هر کس یک وجب به سوی من آید یک گام به سوی اوخواهم رفت و هرکس گامی به سوی من آید، دو گام به سویش برخواهم داشت و هر کس آهسته به سویم آید، شتابان به جانبش خواهم رفت.
اکنون دوباره جملات بالا را یکبار دیگر بخوانید و ببینید آیا می توانید آن نکته ظریف و طلایی پنهان در لابلای این جملات را پیدا کنید؟
آنچه از این جملات دریافتید همان قانون جذب یا قانون یقین است. قانون جذب می گوید:
وقتی به چیزی فکر می کنی ، چه آن چیز را بخواهی و چه نخواهی ، همین فکر کردن وهمین تمرکزکردن روی آن چیز باعث می شود که بلافاصله در بخشی از کاینات آن چیز واقعی شود!
این یعنی ما انسان ها در درونمان از یک قابلیتی برخورداریم به نام قدرت تبدیل فکر و نیت به اشیا و اتفاقای حقیقی و واقعی و فیزیکی!
قانون جذب از سه قسمت اساسی تشکیل شده است:
قسمت اول: خواستن و طلب کردن است که فقط با یک کلمه بر دل راندن و متوجه موضوعی شدن بدون اینکه حتی آن کلمه برزبانمان جاری شود صورت می گیرد. این قسمت در اختیار ماست.
قسمت دوم : واقعی سازی موضوع طلب شده و به بیانی اجابت فوری دعا توسط هستی و کاینات است که ما اصلا نباید نگران چگونگی تحقق آن و هزینه و زمان و شیوه و روش به واقعیت پیوستن طلب خود باشیم. نظام کاینات به گونه ای طراحی شده است که به محض طلب چیزی از سوی ما آن را واقعی و محقق کند. این قسمت در اختیار ما نیست و همه چیز آن را باید به کاینات واگذار کرد. وظیفه ما فقط این است که بدانیم چنین اتفاقی حتما می افتد که حتی اگر قبول نداشته باشیم هم این اتفاق به خودی خود می افتد چرا که در خلقت ما انسان ها این قابلیت به صورت ذاتی وجود دارد.
قسمت سوم: این قسمت فرق بین آدم های مستجاب الدعوه و آدم های موفق و آدم های شکست خورده را مشخص می کند. در واقع ما آدم ها باید در عملی شدن و واقعی بودن دو قانون قبلی کمترین شک و تردیدی نداشته باشیم. کمترین شک و دودلی باعث می شود که بلافاصله طلب و آرزوی جدیدی به کاینات ارسال شود و طلب و درخواست قبلی را ضعیف یا خنثی سازد و از بین ببرد. هر چه میزان شک و تردید ما نسبت به اجرایی بودن و درست بودن دو قسمت اول و دوم بیشتر باشد زمان دیدن آرزو برای ما کمتر است. اگر بخواهیم مناسب فرهنگ و ادبیات آشنای خودمان این قسمت را توضیح دهیم باید بگوئیم که هر چه یقین و اعتماد قلبی ما به درستی و پایداری و ثبات دو قسمت اول محکم تر و استوارتر باشد فاصله زمانی بین درخواست و اجابت آرزوها و افکار ما کمتر است.
به همین خاطر است که ما ترجیح می دهیم به جای کلمه " قانون جذب" از عبارت آشناتر "قانون یقین" استفاده کنیم. اما چون عبارت " قانون جذب" جای خود را در کلام مردم دنیا باز کرده است ما از عبارت قانون جذب نیز استفاده خواهیم کرد.
رسیدن به مرحله پذیرش قلبی درستی قانون جذب
برای اینکه قانون جذب توسط تمام اجزای وجود ما به طور کامل پذیرفته شود و ما به این علم برسیم که مرغ آمین حتما بالای سرما پرواز می کند و به محض اینکه نیت چیزی را در دل بگردانیم فی الفور و به طور برق آسا آن را برای ما مهیا می سازد. برای اینکه به این مرحله از یقین و اطمینان کامل برسیم و قانون جذب را با تمام پوست و گوشت و استخوان خودمان باور کنیم. باید قبل از آن چند پیش فرض را به طور کامل و بدون هیچ تردیدی بپذیریم.
امروز صحبت از قانونی است که این روزها سروصدای بسیاری در کل جهان به پا کرده است. نام این قانون " قانون جذب " است که معادل انگلیسی آن می شود Law OF Attraction و شما می توانید با تایپ این کلمات در یک موتور جستجوی اینترنت مثل گوگل به صدها هزار مطلب و فیلم و سخنرانی در خصوص این چندکلمه به ظاهر ساده اما فوق العاده پر طرفدار دسترسی یابید. حتی آنقدر تعداد استفاده از این کلمات در زبان انگلیسی زیاد شده است که خیلی ها از حروف مخفف LOA به جای آن استفاده می کنند.در واقع بعد از تولید و نمایش فیلم راز یا Secret در سراسر جهان ، بسیاری از آدم های عادی متوجه این قانون شدند و تازه فهمیدند که می توانند بر اساس این قانون خیلی از تجربیات خود را توجیه و معنا کنند و با دیگران در مورد آنها صحبت کنند و از همه مهم تر با کلام و جملات و ادبیاتی مشترک به دیگران و بخصوص فرزندان و کسانی که دوستشان دارند منتثل کنند.آن رازی که در فیلم "راز" گفته می شد همین قانون جذب است که ده ها سال پیش در کتاب ها و نوشته ها و آموزش های استادان معرفت و موفقیت به همین عنوان قانون جذب معرفی و تشریح می شد. و این نشان می دهد که استفاده از رسانه ها و ابزارهای جدید برای انتقال مفاهیم و آموخته های معرفتی و موفقیتی چقدر می تواند کارساز و اثرگذار باشد.
بگذریم. در اینجا اصلا نمی خواهم موضوع را خیلی پیچیده تشریح کنم چرا که به قول آن مثل معروف اگر نتوانیم یک موضوع سخت را به زبان ساده بیان کنیم ، آن موضوع را نفهمده ایم. و من این جمله را کامل می کنم و ومی گویم اگر نتوانیم موضوعی سخت و پیچیده را به ساده ترین زبان ممکن آموزش دهیم اساسا در آموزش دچار مشکل می شویم و نمی توانیم به خوبی آن موضوع را به بقیه یاددهیم و بفهمانیم.
خوب بیائید ببینیم حرف حساب این "قانون جذب" چیست؟
قانون جذب می گوید:"هر چه فکر کنی همان می شود." این جمله خیلی آشناست نه!؟ چند بار در نوشته ها و سخنرانی های استادان موفقیت این جمله را شنیده اید!؟ خیلی ، نه!؟ بیائید بعضی از شکل های معرفی قانون جذب را که به زبان های مختلف بیان می شود را به طور خلاصه با هم مرور کنیم:
· یخ های قطبی را دیده اید!؟ بخش کمی از آن از آب بیرون زده و بیشترین بخش های آن زیر آب از نظرها پنهان است!؟ ما آدم ها این بدنی که داریم آن قسمتی است که در دنیا ظاهر شده و همین الآن ما صاحب بخش بسیار بزرگی هستیم که از نظرها پنهان است اما چه بخواهیم و چه نخواهیم این نادیدنی بخشی از وجود ماست. به زبان دیگر ما انسان ها ادامه یافته فیزیکی و فرم مادی چیزی هستیم که در ذات خود غیر فیزیکی و غیر مادی است. قانون جذب قانونی است که آن بخش یخ زیر آب را هم به کار می گیرد.
· الان در چه شرایطی هستی! خوشبختی یا نه مشکلات فراوانی داری؟! اطرافیان ات زیاد رفتار و اخلاق ایده آل تو را ندارند و یا نه فوق العاده اند ومنبع واقعی امید و انرژی تو در زندگی محسوب می شوند؟ خلاصه هر چه داری و نداری ، حتی همین بدنی که داری و فرم عضلات و تیپ و هیکل و پوست و دندان و خلاصه هر چه هست چیزی است که تو خودت انتخاب کرده ای !!؟ بله دوست من درست شنیدی! آشی که می خوری آش کشک خاله نیست! آشی است که خودت برای خودت پخته ای!
· آدم خلاق چه کار می کند؟ خوب خلق می کند! چه چیزی را؟ هر چیزی که بخواهد! تو هم یک خالق هستی . چه جوری خلق می کنی !؟ خیلی ساده با فکری که می کنی!؟ هر چه که فکر کنی بلافاصله در گوشه ای از این هستی خلق می شود و تو اگر دائم و پیوسته به آن فکر کنی ، این چیزی که خلق کرده ای به تو نزدیک می شود و کم کم تمام بخش های زندگی تو را فرا می گیرد. بعد از مدتی تو می بینی در محاصره چیزی قرار گرفته ای که قبلا به کوچکی و ناچیزی یک فکر و خیال بیش نبوده است. و تازه آن موقع است که می فهمی فکرهای تو ، حتی آن افکار ریزو ساده و بی اهمیت چقدر مهم و تاثیر گذار بوده اند.و حرف هایی که در مورد دیگران بر زبان می آوردی یا راجع به آنها فکر می کردی ،تا چه اندازه روی زندگی الآن و آینده تو و اطرافیان ات اثر می گذاشته است.
· هر چیزی که بتوانی تصور کنی مال توست. مال توست که آن را انجام دهی ، آنگونه باشی یا صاحبش باشی! تو فقط کافی است تصور کنی و روی این تصورات ثبات و استمرار داشته باشی! می بینی از دل ناکجا آبادی که هرگز نمی فهمی این تصور واقعی می شود و تو مالک آن می شوی.
· خوب گفتیم که تو ای انسان خالق بزرگی هستی. می خواهی ببینی همین الان داری چه چیزی خلق می کنی ؟ خیلی ساده است! ببین به چی فکر می کنی! فکرهایی که برای فکر کردن انتخاب می کنی در دنیای واقعی یک ما به ازا و همزاد دارند و آن همان چیزی است که تو باعث خلق اش می شوی.
· تو چه آدم بدی باشی چه آدم خوبی باشی! هستی و کاینات اوامر و فرمایشات تو را به دیده منت اجرا می کند. حتی لازم نیست خواسته ات را برزبان آوری! همین که نیت می کنی و فکر آن را در سرت می چرخانی ، بلافاصله زمین و زمان به هم می پیچند تا شکل واقعی و قابل حس و تجربه فکرت را مقابل چشمانت قرار دهند تا بفهمی نباید همینطوری بیخودی به هرتصویری خیره شوی و هر چیزی را گوش دهی و هر کلمه ای را بگویی و هر فکری را در سر بپرورانی! برای هر انسانی یک کارخانه بزرگ به عظمت هستی و کاینات وجود دارد که ورودی این کارخانه فکر و خیال و تصور آن انسان است و خروجی اش واقعی شده و به واقعیت پیوسته و شکل تحقق یافته آن فکر و خیال در دنیای واقعی!
· زیاد جوش نزن و سعی نکن متفاوت باشی. در همین حالت طبیعی خودت که هستی آرام و آسوده باش. همه چیز کاینات به خیر و صلاح تو رخ می دهد و هیچ چیز و هیچ اتفاقی در این عالم علیه تو و به ضرر تو رخ نمی دهد.
· هر انسانی می خواهد به لذت و شادی و کیف و خوشی و سرور برسد. چه کار می کند؟! به راه هایی فکر می کند که او را به این لذت برساند. این راه ها چگونه خلق می شوند و بین او و چیزی که قرار است به آن برسد قرار می گیرند و به زبان ساده سازنده این جاده ها چه کسی است!؟ جواب خیلی ساده است. سازنده جاده ای که هر انسانی را به چیزهای لذت بخش و شادی آفرین زندگی اش می رساند خود همان آن انسان است و او اینکار را به فکر کردن روی چیزی که می خواهد خلق می کند. خوب به این موضوع دقت کنید. شما می خواهید به چیزی در آنسوی کوه ها برسید. برای اینکار به جاده و راهی برای گام نهادن نیازدارید. این جاده را باید خودتان خلق کنید! چطوری !؟ با فکر کردن روی آن مقصد! ساده است نه؟
· هر چه روی خوشی و لذت و شادی و سرور رسیدن به چیزی که برایت فرح بخش و آرام بخش است بیشتر تمرکز کنی به همان نسبت اعمال قوی تری از تو سرمی زند و تو پول و هزینه بیشتری برای آن تولید و صرف می کنی. هر چه تمرکزت روی چیزی که می خواهی کمتر شود ، تلاش ات کمتر می شود و هزینه ای که برای رسیدن به آن چیز صرف می کنی کمتر می شود. اگر می بینی دیگر حال و حوصله وقت گذاشتن و تلاش و تعقیب آرزوهایت را نداری فورا به دنبال دلیلی برای کم شدن تمرکزت روی آن چیز بگرد.
· موقع مرگ آدم لازم نیست که حتما با درد و رنج و ناراحتی این دنیا را ترک کند. تو می توانی بدن مادی ات را به وقت لازم با آرامش و راحتی و بدون هیچ درد و رنج و عذابی ترک کنی. در واقع تو هرگز نمی میری ! تنها اتفاقی که می افتد این است که تو به وقت مقرر تصمیم می گیری پوست بیاندازی و قالب دیگری را برای حیات انتخاب کنی. این موجودی که پوست می اندازد و قالب عوض می کنی همان تکه بزرگتر یخ است که در این دنیا زیر آب پنهان شده و ما نمی بینیم.
جملاتی که برایتان گفتم خیلی هایش آشنا بودند نه!؟می دانید چرا!؟ چون اینها همان معنا های مختلف قانون جذب اند که به شکل های مختلف بیان شده اند. درست شبیه جواهری زیبا در وسط اتاقی که این اتاق هزاران پنجره دارد و هر کسی از یک پنجره به این جواهر می نگرد و آن را ازدید خودش و در واقع به خاطر زاویه دید خاص پنجره ای که به جواهر خیره شده معنا می کند. پس نتیجه اینکه "قانون جذب" باید چیز بدردبخور و جالبی باشد که انسان های موفق اینقدر روی آن کار کرده و کار می کنند و به شکل های مختلف آن را بیان می کنند واین معناها تمامی هم ندارد و هر روز هم به شکل ها و جلوه های جدیدتری معرفی و معنا می شود.
دوباره به کلمات "قانون" و "جذب" در "قانون جذب" دقت کنید. وقتی می گوئیم "قانون" معمولا خیلی ها یاد قوانین علمی و بخصوص قوانین فیزیکی می افتند. چیزهایی مثل قانون ثقل یا جاذبه که فرمول ریاضی خاص خود را دارد و دانشمندان به کمک این قانون موشک و سفینه به فضا می فرستند و افتادن یک سیب را از بالا برجی بلند لحظه به لحظه تحلیل می کنند. یک قانون فیزیکی مثل قانون ثقل تکرارپذیر است. یعنی چه در ایران آن را آزمایش کنیم و چه در آن طرف دنیا ، اگر ضرایب و فرمول ها را درست و طبق الزامات قانون به کار بگیریم ، هر دو جا یک جواب واحد می گیریم. حتی اگر هزاران بار هم این آزمایش را تکرار کنیم. چه پیر باشیم ، چه جوان. چه سیاه باشیم چه سفید و حتی چه بی سواد باشیم و چه دانشمند و عالم . در هر حالتی قانون ثقل یا جاذبه کار می کند و جواب هم می دهد. وقتی هم می گوئیم "قانون جذب " منظورمان هم دقیقا چیزی شبیه همین قانون های فیزیکی تکرارشدنی و ثابت هستند. یعنی اینکه هر طوری باشیم این قانون درست کار می کند و جواب می دهد. این یک نکته خیلی مهم است که یکبار برای همیشه باید بگوئیم و خیالمان را از بابت آن راحت کنیم.
نکته دوم در مورد کلمه "جذب" در "قانون جذب" است. این جذب برای خیلی ها قابل تصور نیست. یعنی وقتی برایشان گفته می شود که به چیزهای بد فکر نکن چون به سمت زندگی تو جذب می شوند این حرف برایشان خنده دار و حتی بی معناست. آنها می گویند من که به چیز بد نخ نبسته ام که آن را به سمت خودم بکشانم . دارم به آن فکر می کنم.فقط همین !؟ و ازاین نکته کلیدی غافلند که این فکری که داری می کنی همان نخی است که نمی بینی! ما با فکر به چیزهایی که می خواهیم یا نمی خواهیم نخی نامریی قلاب می کنیم و بعد با تمرکز روی آن فکر ، درست مثل ماهیگیری که با قلاب ماهی را از اعماق نادیدنی آب بیرون می کشد ما هم چیزی که راجع به آن فکر می کنیم را از اعماق کاینات به سمت خود می کشانیم. اگر فکرت خوب باشد این ماهی خوردنی و لذیذاست. اگر فکرت بد باشد یک قورباغه یا چه بسا کوسه ماهی و شاید تمساح به سردیگر نخ فکرت وصل شود و به سمت تو بیاید. اگر تمساح و سوسمار نمی خواهی نخ را پاره کن! چطوری به آن دیگر فکر نکن و به جایش به ماهی خوردنی و زیبایی که دوست داری فکر کن. نخ که پاره شود سوسمار و قورباغه هایی که دوستشان نداری ، در سطح آب و شاید اطراف تو شناور می شوند ولی دیگر به تو کاری ندارند. آنها هیچ وسیله ارتباطی برای رسیدن به تو ندارند. چون نخی دیگر وجود ندارد که آنها را به تو برساند. و این یعنی تو در بین آدم هایی که منفی اند و دائم از سوسمار و تمساح و وزغ و خرچنگ حرف می زنند و می نالند ، شاد و خرم زندگی می کنی و اتفاقا هم هیچ کدام از این موجودات ناخواستنی سرراهت سبز نمی شوند. و برعکس هرچه ماهی طلایی و سفید و قزل آلا و خوشمزه و خوردنی است دوروبرت پرسه می زنند.
برای همین است که نباید به انتهای عبارت "قانون جذب" یک کلمه ای مثل خوشبختی را اضافه کرد و گفت "قانون جذب خوشبختی"! چرا که با اینکار "قانون جذب" را محدود کرده ایم و خود را از دیدن "قانون جذب بدبختی " محروم ساخته ایم. قانون جذب چیزی شبیه آهن ربا و مغناطیس است. آهن ربایی که این بار به جای جذب مواد آهنربایی و مغناطیسی ، هر چیزی را در زندگی به سمت شما جذب می کند. هم خوشبختی و هم بدبختی و هم مخلوطی از آنها و هم هر حالتی دیگر که تو انتخاب کرده باشی.
اولین ساعات شروع یک هفته جدید اهمیت فراوانی دارد.
افراد موفق به خوبی اهمیت این ساعات حساس شروع هفته را درک کرده اند و با اتخاد چند عادت ساده اما به شدت مهم و کاربردی از روزهای باقی هفته نهایت استفاده را ببرند؛ شما نیز میتوانید این عادات و کارها را در ساعات اولیه اول هفته یعنی شنبه صبح ها انجام دهید تا در طول هفته کاملا با انرژی و با نهایت حد بهره وری روزهایتان را مثبت و مفید سپری کنید :
13 کاری که افراد موفق شنبه صبح ها انجام میدهند :
1. زودتر از خواب بیدار میشوند و ورزش میکنند :
این کار باعث میشود جریان خون شما شروع به فعالیت کند و به تمام نقاط بدنتان به حد نیاز خون رسانی انجام شود و بدنتان به حالت هشیاری و آمادگی کامل درآید و یک مزیت برای شروع یک هفته فوق العاده عالی شود. زیرا بدنتان شروع به تولید اندروفین میکند و باعث میشود شما اوضاع ذهنی خوب و خوشی داشته باشید.
2. یک صبحانه مقوی و سالم میخورند :
یک صبحانه عالی نه تنها باعث میشود دیرتر احساس گرسنگی کنید هنگام ظهر، بلکه در طول روز نیز نیاز شما را به غذا کمتر میکند زیرا نیاز بدن را به مواد مورد نیاز را برای تولید سوخت کافی در ابتدای روز با خوردن یک صبحانه سالم و مقوی رفع کردید. پس یک روز عالی با تمرکز بیشتر بر روی کار شروع خواهید کرد تا نهار ظهر.
3. زودتر به سرکار میرسند :
افراد موفق شنبه صبح ها زودتر از دیگران به سرکار میروند. فرقی نمیکند کارمند باشند یا کارآفرین به هر حال کارهایی در طول هفته برای انجام وجود دارد که باید شنبه صبح اول هفته آنها را سازماندهی و برنامه ریزی کرد تا در طول هفته طبق برنامه پیش روند و از زمانشان به خوبی استفاده کنند.
هر ساعت برنامه ریزی ,حداقل یک روز (24) ساعت زمانی که به کاری اختصاص میدهید صرفه جوبی میکند.
4. میز و پرونده هایشان را مرتب میکنند :
5. زمانی را برای کارهای غیر منتظره اختصاص دهید :
افراد موفق به خوبی از پیشآمد های غیر منتظره در اول هفته آگاه اند. آنها میدانند همیشه رئیس, همکار, شریکشان کاری را از هفته پیش یادش رفته و این هفته به اضطرار از شما خواهش میکند تا آنرا سریعا به او تحویل دهید.
پس زمانی را حتما به کارهای غیر منتظره اختصاص دهید تا کاملا آمادگی پیشین را داشته باشید.
6. به تیم و رئیس شان خوش آمد میگویند :
7. لیست کارهایی که باید طول هفته انجام دهند و اهداف هفتگی شان را بروز میکنند :
پس هر هفته، شنبه صبح لیست کارهای روزانه و اهداف هفتگی تان را بروز کنید تا بدانید قرار است در این هفته به کجا بروید و چطور به آنجا برسید.
8. موفقیت های بدست آمده در هفته جاری را تصور میکنند :
این مطلب و این مطلب برا بخوانید.
9. چالش های سخت تر را اول انجام میدهند :
10. نهایت سعی شان را میکنند تا لبخند بزنند :
شاید اصلا به آن فکر نکردید، اما یک لبخند جانانه میتواند انرژی ای به شما بدهد که حتی تصور آنرا هم نمیکردید. یک لبخند از اعماق وجودتان به شدت مسری است و میتواند به همکاران و تیمتان سرایت کند. شما با یک تیم شاد و با انرژی بهتر کار میکنید تا با یک تیم خسته و افراد منفی نگر
11. قادرند از کلمه “نه” استفاده کنند :
در ابتدای هفته ،سخت ترین کار رهایی حواس پرتی هایی است که در طول روز گریبان گیر شما خواهند شد. این حواس پرتی میتواند راننده تاکسی شما باشد، ایمیل های تبلیغاتی باشد و یا مطالب وقت گیر شبکه های اجتماعی… شما باید به خوبی به مهارت “نه” گفتن به حواس پرتی ها مسلط باشید (اینجا را بخوانید)
12. متمرکز باقی می مانند :
افراد موفق ذهنشان را درگیر کارهایی که جمعه یا پنج شنبه انجام دادند نمیکنند. آنها میدانند کارهایی دارند که به تمرکز حواس نیاز دارد تا در زمان مناسب تمام شوند پس نهایت تمرکزشان را بر روی کارشان میگذارند و اجازه نمیدهند افکار و تصوراتشان مانع تمرکز حواس آنها شود.
13. همچنان میدانند که روز یکشنبه نیز وجود دارد :
#1. تصور کنید بیش از حد نیازتان پول دارید و در حال خرج کردن آن هستید :
اگر در زندگی پول کافی ندارید، به احتمال زیاد اکثر تصورات شما نیز در حال تصویر سازی عدم وجود پول است. شاید دقیقا عدم داشتن پول را تصویر سازی نکنید اما زیاد نگران پول باشید و یا از بطن وجود در مورد هر اقدامی ابتدا به شرایط مالی تان فکر کنید.
اگر میخواهید جریان ورودی پول را به زندگیتان هموار کنید باید دقیقا برعکس عمل کنید :
· تصور کنید بیش از حد نیاز پول دارید
· تصور کنید بیش از حد نیاز پول خرج میکنید
· و احساس کنید. تمام لذتی را که داشتن پول و خرج کردن بدون هراس آن دارید را احساس کنید.
جهان هستی فرق بین تخیلات و خاطرات شما را نمیداند. اکثر افراد هنگام تصویر سازی و تخیل کردن مدام از تصاویری که در حافظه شان هست استفاده میکنند ، از تجربیات گذشته شان، از احساسات فعلی شان… این غلط است شما باید هرآنچه را دوست دارید تصویر سازی کنید، تخیل کنید. دنیا به آنچه که در ذهنتان تشکیل میشود پاسخ میدهد، اختلاف بین تصویر واقعی و تخیلی را نمیداند.
پس اگر تا به حال پول زیادی نداشتید از فکر کردن و تخیل کردن در مورد پول زیاد هراس نداشته باشید. از تصویرهایی که میسازید لذت ببرید.
#2. شکرگزار پولی که دارید باشید :
شکرگزار پولی که در حال حاضر دارید باشید و اینکه چه نقشی در زندگی شما دارد، برای مثال :
· غذایی که تهیه میکنید
· نوری که پول پرداخت قبوض را دارید
· اجاره ای که میپردازید
· پول لباس هایی که دارید و …
قدردان چیزهایی که دارید ،بودن به معنی این است که به خدا و کائنات اعلام میکنید از چیزی که دارید راضی هستید و باعث میشود ارتعاشات هماهنگ بیشتری با همان فرکانس ساطع کنید و در نتیجه تمام چیزهایی که جذب شما یا شما به آنها جذب میشوید ارتعاشاتی هماهنگ خواهند داشت : پول، سلامتی، شادی و …
#3. وانموند کنید که دریافت کردید :
حتی اگر هیچ پولی ندارید، تا زمانی که قابلیت فکر کردن دارید ،میتوانید ارتعاشات پول و ثروت را فعال کنید با وانمود کردن به اینکه شما تمام آنچه را تصور میکنید را دریافت میکنید. شما باید باور کنید و بعد چنان وانمود کنید گویا آنها را دریافت کردید.
· وانمود کنید یک میلیاردر هستید، زمانی که قدم میزنید، مسواک میزنید یا حتی سیب میخورید (یک فرد میلیونر چطور مسواک میزند؟ راه میرود؟ میوه میخورد؟ و …)
· وانمود کنید یک فرد میلیونر هستید و یک کارت اعتباری با 100 میلیارد پول در آن به خرید لباس میروید. به گران قیمت ترین مغازه ها بروید، زمانی را صرف دیدن لباس هایی که دوست دارید بکنید (اصلا به قیمتش فکر نکنید، باید وانمود کنید هرچقدر پولش باشد شما آن مقدار را دارید) حتی شده آنها را پرُو کنید.
· وانمود کنید شما یک میلیاردر هستید، به بنگاه معاملات ماشین بروید و یک چرخی در نمایشگاه بزنید، ماشین هایی که دوست دارید بخرید را نگاه کنید، از صاحب آنجا اجازه بخواهید که بنشینید پشت فرمان ماشین، احساس کنید میتوانید آنرا بخرید
شما زمانی که وانمود میکنید به کائنات ارتعاشاتی ساطع میکنید که حاوی اطلاعاتی همچون “من لیاقت این ارتعاش را دارم…” و کائنات نیز آنرا به شما میدهد. اما هرچقدر اگر تصویر سازی کنید و بخواهید اما زمانی که از یک مغازه گران قیمت لباس فروشی عبور میکنید به خودتان ناخودآگاه بگویید “اینجا جای ما نیست…” کائنات نیز آنرا دریافت میکند و به آن پاسخ میدهد…
#4. هرآنچه را که پس از بدست آوردن احساس خواهید کرد، الان احساس کنید :
از خودتان بپرسید : اگر به شرایط مالی ایده آلتان دست پیدا کنید، چه احساسی خواهید داشت؟ آیا احساسِ
· آزادی
· امنیت
شما باید احساسات را جدی بگیرید زیرا منبع اصلی دریافتی های زندگی تان است…
#5. بازیگوش باشید
نباید در مورد پول خیلی جدی باشید و آنرا جدی بگیرید. احساس کنید پول دوست شماست، شما را دوست دارد و شما هم او را دوست دارید. نباید در مورد پول احساس یک شی کمیاب داشته باشید.
درباره زندگی رویاییتان که سرشار از پول و ثروت است فکر کنید و آنرا در قالب یک سناریو بنویسید که یک روزتان چطور خواهد بود از صبح تا شب (حتما مکتوب کنید)
بازی های که در مورد پول است را بازی کنید (نه به صورت شرطی یا قمار بلکه منظور پول غیرواقعی مانند بازی های چند نفره مونوپلی)
بیشتر راجع کارهایی که مایلید با پول انجام دهید صحبت کنید (نه کارهایی که فکر میکنید پول ندارید برای انجام آنها اقدام کنید)
شما میتوانید میتوانید تمام کارهایی که در این مقاله گفته شد را برای بالا بردن ارتعاشات جذب پولتان انجام دهید. هدف اصلی تنظیم فرکانس بر روی دریافت پول و باز گذاشتن دریچه ورودی پول به زندگی است. نکته قابل توجه ای که باید به آن دقت کنید : هرکاری که به نظرتان سخت است انجام ندهید… تنها کارهایی که از انجام آن لذت میبرید را انجام دهید
موضوعات مرتبط: