سفارش انواع شیرینی ،کیک و دسردر اصفهان
https://www.instagram.com/valentino.cake/
هیچچیز بدتر از این نیست که نتوان به نزدیکترین فرد در زندگی یعنی همسر، اطمینان کرد. مسلما زندگی کردن با یک همسر دروغگو اصلا خوشایند نیست. ممکن است شما بارهای اول که دروغ میگوید چندان عکسالعمل خاصی نشان ندهید اما بعد از مدتی، کمکم نسبت به او بیاعتماد میشوید یا گاهی با او به تندی و با عصبانیت برخورد کنید. بسیاری از زنان نمیتوانند متوجه شوند چرا همسرشان به آنها دروغ میگوید درحالیکه آنها با او با صداقت و درستی تمام رفتار میکنند و تمام زندگیشان را وقف او کردهاند. آنها انتظار دارند که همسرشان فرد قابل اعتماد زندگیشان باشد. چند راه مختلف برای برخورد و رفتار کردن با همسری که راست نمیگوید وجود دارد . اگر میخواهید او را اصلاح کنید قبل از اینکه زندگیتان را تلخ کنید این چند مورد را درنظر بگیرید.
خانمهای زیادی هستند که وقتی همسرشان مدام به آنها دروغ میگوید احساس میکنند که دیگر در ذهنشان احترامی برای او قائل نیستند، اگر شما هم جزو همین افراد هستید میتوانید قبل از اینکه تمام احترام خود را نسبت به او از دست بدهید با خود فکر کنید، «به راستی چرا بعضی افراد دروغ میگویند» تا بتوانید با واقعبینی بیشتری او را درک کنید. دروغ گفتن معمولا از سنین کم در کودکی آغاز میشود، حتی یک کودک 2 ساله نیز میتواند به راحتی دروغ بگوید اما زمانی که کودک به اهمیت حرفها و لغات پی میبرد و میفهمد که بعضی از حرفها میتوانند چه تاثیر خارقالعادهای داشته باشند بهطور آگاهانه شروع به دروغ گفتن میکنند. دروغ گفتن همیشه به این معنا نیست که فرد میخواهد به کس دیگری آسیب برساند اما ممکن است گاهی این نتیجه نامطلوب پیش بیاید. بعضی از افراد دروغ میگویند چون میخواهند خودشان را ثابت کنند درواقع دروغ گفتن برای آنها نوعی رفتار دفاعی است، کودک طی مراحل رشد، متوجه میشود که دروغ میتواند او را از بسیاری از عصبانیتهاو تنبیههای پدرو مادریا اطرافیان حفظ کند. به عبارتی دروغ راهی است که میتواند نظر مثبت اطرافیان را بهدست بیاورد وعمل ناشایست و بد خود را پنهان کند.
همچنین اگر بخواهیم مثبت نگاه کنیم؛ با دروغ میتوان دوستان را حفظ کرد یا حتی عزیزی را با هدیه غیرقابل پیشبینی غافلگیر کرد. همانطور که گفتیم دروغ گفتن از سنین خیلی کم شروع میشود و در همه ما وجود دارد، اینکه همه آدمبزرگها به نوعی دروغ میگویند چندان عجیب نیست و مهم است که این نکته را درنظر داشته باشیم بیشتر افراد وقتی دروغ میگویند به هیچ وجه دوست ندارند به فرد دیگری آسیبی برسانند. مثلا؛ ممکن است خیلی از ما درباره لباس دوستمان به دروغ بگوییم که زیباست درحالیکه عقیده داریم آن لباس واقعا زشت است. همچنین خیلی ازما در مصاحبههای شغلی نیز برای بالا بردن شانس استخداممان دروغ میگوییم. ما به فرزندانمان هم دروغ میگوییم به آنها قول میدهیم که اگر شامشان را بخورند یک بستنی جایزه میگیرند اما سپس کاری میکنید که کودکمان بستنی را فراموش کند چون برای به مغازه رفتن خیلی خسته هستیم.
در همین حالتهاست که دروغ گفتن برای مردان تبدیل میشود به راهی برای حفظ شخصیت، ایجاد آرامش و دوستی در خانواده. مرد میتواند اینگونه با خود فکر کند که من ترجیح میدهم، درباره کارهایم دروغ بگویم تا آنکه بخواهم کاری را که دوست دارم کنار بگذارم در همین حالتهاست که زن میتواند شوهرش را تبدیل به فردی دروغگو کند.
بنابراین بهترین راهحل برای اینکه شوهرتان دیگر دروغ نگوید این است که شرایطی را در خانه فراهم کنید که دیگر او مجبور به دروغ گفتن نشود. اگر زن و شوهر بتوانند کمی یکدیگر را آزاد بگذارند و هر کدام به دیگری اجازه دهد که آنطور زندگی کند که دوست دارد، به مرور تبدیل به 2 دوست میشوند و دیگر لزومی ندارد به هم دروغ بگویند. بهطور کلی باید گفت، هر فردی احتیاج دارد تا فضایی برای نفس کشیدن داشتهباشد و وقتی این فضا فراهم شود، دروغ گفتن متوقف میشود.
وقتی زنی به شوهرش اعتماد کامل دارد و مطمئن است که شوهر به او دروغ نمیگوید، مسلما رفتار دیگری خواهد داشت و در مقابل مردی هم که احساس کند همسرش به او اطمینان و اعتماد دارد از هر کاری که آرامش زندگی را به هم بزند، پرهیز میکند.
اگر میخواهید رفتارتان را تغییر دهید باید بدانید، تغییر رفتار زمانبر و سخت است و تاثیربخشی این تغییر رفتارها نیز مدتی طول میکشد، شما نمیتوانید در یک شب شوهر دروغگویتان را تغییر دهید.
دروغ گفتن میتواند حسی شبیه خیانت ایجاد کند. اگر متوجه دروغگویی همسرتان شدید، باید واکنش خودتان را هم بررسی کنید، چون رفتار شما هم میتواند احتمال اینکه همسرتان باز هم دروغ بگوید را کم یا زیاد کند.
اگر دلیل دروغگویی همسرتان، خجالت و اجتناب از دردسر باشد یک چیز است و اینکه دلیل دروغگویی او پیشگیری از درد و ناراحتی شما باشد یک چیز دیگری است. دانستن انگیزهی دروغگویی همسرتان، برای اینکه بدانید چه واکنشی نشان دهید اهمیت دارد و اینکه آیا باید او را ببخشید و چطور.
چرا افراد دروغ میگویند؟
ظاهرا دروغگویی در برنامه ریزی سیستم ما وجود دارد و از همان سنین اولیه شروع میشود، حتی یک کودک دو ساله هم وقتی یاد میگیرد که کلمات چه قدرت شگفت انگیزی دارند ممکن است دروغ بگوید!
شاید هدف از یک دروغ، آزار فرد دیگری نباشد اما اغلب این نتیجه را به بار میآورد. برخی از افراد به عنوان نوعی دفاع از خود، دروغ میگویند. بعضیها هم برای نجات خودشان از مجازات و اختلاف و درگیری و یا برای پذیرفته شدن در یک گروه یا رسیدن به چیزی که میخواهند دروغ میگویند.
با همسر دروغگو چه کنیم؟
بیشتر ما دروغ میگوییم. مثلا با اینکه میبینیم کفشهای جدید دوستمان اصلا قشنگ نیست میگوییم، بسیار عالیست. ما در مصاحبههای شغلی برای افزایش احتمال استخدام شدنمان دروغ میگوییم. ما به فرزندانمان دروغ میگوییم مثلا قول میدهیم اگر کارهایش را درست انجام بدهد برایش بستنی میخریم اما ممکن است بعدا سعی کنیم کاری کنیم تا آنها فراموش کنند!
دروغ گفتن یاد گرفتنی است
چگونگی شرایط و موقعیت در سالهای کودکی میتواند روی رفتار ما در کل زندگی تاثیر بگذارد. ما تمایل داریم تا حدی همانند دیگران رفتار کنیم و وقتی در خانوادهای دروغ پذیرفته شدهباشد و حتی در بعضی موارد، پنهان کردن واقعیت با تشویق همراه شود، کودکان آن خانواده یاد میگیرند که دروغ خیلی هم کار بدی نیست یا حتی میتواند عملی پذیرفته شده باشد.
حتی ممکن است بعضیها در طول زندگی این تجربه را بهدست بیاورند که دروغ راهی برای بقا و صیانت از نفس است. مثلا گاهی بعضی از افراد برای پیدا کردن شغل یا حفظ آن مجبور میشوند حقیقت را بهگونهای مبهم یا آمیخته با دروغ بیان کنند و تا جایی که میتوانند با لغات بازی کنند. بسیار از افراد مجبورند برای بالا بردن حقوقشان پنهانکاری کنند و تا حد زیادی از لغات نادرست یا مبهم استفاده کنند. اگر بخواهیم واقعبین باشیم دنیای ما خیلی هم زیبا نیست و دروغ در واقع تبدیل شده است به جزئی از کار و زندگی و گذشته ما.
هرچند این رفتار در نظر اکثر افراد اصلا خوشایند و قبولشده نیست اما در زندگی تعدادی از زن و شوهرها وجود دارد. اگر چه ناپسنداست اما هستند همسرانی که نه تنها در موضوعات مهم به هم دروغ میگویند، حتی در موضوعات کوچک و بیاهمیت نیز حقیقت را نمیگویند مثلا درباره مکانی که هستند یا عقیدهای که دارند دروغ میگویند. همه ما در زندگی خود حد و حدودهایی داریم و خودمان هستیم که بسیاری از مسائل زندگیمان را تعیین میکنیم.
شاید 2 طرف مقصر هستند
وابسته به ماست که مشخص کنیم در زندگیمان دروغ گفتن تا چه حد مجاز است و تا کجا نیست. مثلا یکی از حالتها و اتفاقهایی که شاید در زندگی خیلی از زن و شوهرها پیش بیاید این است که مثلا شوهر میگوید تا یک ساعت دیگر خانه است ولی این یک ساعت کجا و خانه رسیدن او کجا! در این مواقع اگرچه همسر شما خودش متوجه میشود که زمان خانه آمدن خود را خیلی درست نگفته اما از طرف دیگر او دوست دارد در همان زمانی که به شما گفتهاست به خانه برسد اما تلاش او برای عمل کردن به حرفش چندان کافی نیست و در نتیجه حرف و عمل او 2 تا میشود. در این حالت شما میتوانید به این موضوع از 2 زاویه نگاه کنید و از یک نظر میتوانید فکر کنید که همسر شما توانایی چندانی در برنامهریزی ندارد و نمیتواند کارهای خود را به درستی تنظیم کند و از نظر دیگر میتوانید این طور به موضوع نگاه کنید که همسرتان فردی دروغگو است که بیش از حد سرش به کار گرم است. شما کدام را بیشتر میپسندید ؟ بهنظرتان کدام برخورد مناسبتر است؟ این امر بسیار مهم است که بدانید در بهوجود آمدن رفتاری چون دروغ در یک زندگی زناشویی ممکن است 2 طرف مقصر باشند.
بعضیدروغ ها را میشود زیر سبیلی رد کرد
اگر همسر شما تا به حال بیش از چندبار به شما گفته باشد برای ورزش به باشگاه میرود ولی در واقع به جای رفتن به باشگاه به خانه یکی از دوستانش برود، این امر ممکن است شما را کمی ناراحت کند اما احتمالا مشکل خیلی بزرگی در زندگی ایجاد نمیکند. زن و شوهرها باید قبول کنند گاهی دروغ گفتن یک نفر و انعطاف پذیری طرف دیگر درباره آن دروغ میتواند تنش کمتری در زندگی آنها ایجاد کند و در نتیجه خانه آنها آرامش بیشتری داشته باشد. البته گاهی نیز این دروغها میتواند آنقدر بزرگ باشد که یکی از طرفین طاقت تحمل آنها را از دست بدهد. در بعضی موارد دروغ گفتن میتواند تبدیل به یک مشکل کاملا پیچیده شود و طرفین را کاملا درگیرخود کند، بعضی از افراد وقتی دروغ میشنوند احساس میکنند دیگر نمیتوانند با آن دروغ کنار بیایند و اعتماد آنها کاملا از بین میرود. اگر شما نیز جزو چنین افرادی هستید باید بهدنبال یک راهحل برای دروغگویی باشید. اینگونه راهحلها به شما یاد میدهند که بهترین رفتار و ابراز احساسات در این موارد باید چگونه باشد.
پیشبینی کنید، بعد شروع کنید
قبل از این که بخواهید درباره دروغگویی همسرتان با او حرف بزنید بسیار مهم است که حسابی فکر کنید و پاسخهای او را پیشبینی کنید. اگر به جوابهای احتمالی او فکر نکنید بهطور حتم نمیتوانید به درستی با او صحبت کنید و گفتوگوی ثمربخشی نخواهید داشت. اول از همه سعی کنید، واکنش و تمام جوابهای احتمالی او را با توجه به شرایط حدس بزنید، در این حالت وقتی با او شروع به صحبت میکنید و مثلا او در جواب شما میگوید الف، شما میدانید که در مقابل این جواب باید چه عکسالعملی داشتهباشید یا وقتی جواب او ب یا ج یا... است شما میدانید چه رفتاری باید نشان دهید و بهترین تصمیم چیست. خودتان را آماده کنید که حقیقتی را به شما بگوید که شما دوست ندارید بشنوید. او ممکن است چیزهایی به شما بگوید که برایتان سخت است. خودتان را آمادهسازید که حتی بتوانید تصمیمهای سخت نیز بگیرید. این را درنظر داشتهباشید که یک همسر دروغگو میتواند چیزی به شما بگوید که غافلگیر شوید مثل اینکه او شغل دومی دارد که شما نمیدانید یا به خاطر انجام کاری از شما شرم دارد یا. . . در انتهای صحبت نیز باید کاملا تمام حدها را برای هم مشخص کنید و به او بگویید که در چه جاهایی اصلا مجاز نیست که دروغ بگوید. اگر بعضی از دلیلهای همسرتان شما را قانع کرد، بهطور روشن و واضح به او بگویید کهحرفهای او را قبول دارید. بهتر است چند بار به او فرصت دهید که خود را اصلاح کند.
آیا شما همسرتان را دروغگو میکنید؟
نمیتوان گفت که یک شوهر دروغگو نسبت به احساسات همسرش بیاعتناست. در حقیقت ممکن است او به دلیل بعضی از رفتارهای همسرش تبدیل به یک فرد دروغگو شده. ممکن است برای یک مرد چندبار پیش بیاید که به خاطر گفتن یک جمله و کلمه یا به خاطر گفتن جایی که رفته یا به خاطر ملاقاتی که داشته مورد مواخذه قرار گرفته وکار به دعوا کشیده است. گاهی ممکن است وقتی مردی بعداز بیرون رفتن ـ با چند تا از دوستانش برای یک یا 2 ساعت ـ به خانه برگشته از طرف همسرش بسیارسرزنش شده است و زن گفته که چقدر از دوستان او بدش میآید. ابراز عقیدهای صادقانه و ساده درباره خانواده زن یا یکی از ایرادهای او میتواند باعث دعوا و گریه و گفتن کلمات تلخ شود و چند ساعت وقت 2 طرف را بگیرد و. . . .
ما به طور طبیعی تمایل داریم رفتارهای افراد خانوادهمان را تقلید کنیم؛ اگر در محیطی بزرگ شده باشیم که دروغگویی امری پذیرفته شده و طبیعی است، احتمال اینکه در بزرگسالی چنین رفتارهایی داشته باشیم زیاد است.
اما تنها شما میتوانید تصمیم بگیرید که آیا کمی دروغگویی قابل قبول است یا نه، مخصوصا وقتی موضوع به همسرتان برمیگردد. مثلا شاید مردی به همسرش بگوید سر ساعت خاصی خانه خواهد بود، در صورتی که از نظر منطقی، این امکان وجود ندارد که در این زمان به خانه برسد، این مرد، تنها مشکلش این است که بلد نیست زمان را به درستی تخمین بزند وگر نه واقعا قصد دارد به خانه بیاید! و دروغی در کار نیست.
دانستن این تفاوت در تعیین شیوهی برخورد با همسری که فقط نیاز دارد مهارتهای مدیریت زمان را یاد بگیرد بسیار مهم است. مردی که دروغ میگوید چون کاری را باید انجام دهد که قرار نیست به شما بگوید، شیوهی برخورد کاملا متفاوتی را میطلبد.
ممکن است که همسر شما بارهای اول که دروغ میگوید، چندان عکسالعمل خاصی نشان ندهید، اما بعد از مدتی، کمکم نسبت به او بیاعتماد میشوید یا گاهی با او به تندی و با عصبانیت برخورد کنید.
بسیاری از زنان نمیتوانند متوجه شوند چرا همسرشان به آنها دروغ میگوید، درحالیکه آنها با او با صداقت و درستی تمام رفتار میکنند و تمام زندگیشان را وقف او کردهاند. آنها انتظار دارند که همسرشان فرد قابل اعتماد زندگیشان باشد.
چند راه مختلف برای برخورد و رفتار کردن با همسری که راست نمیگوید وجود دارد. اگر میخواهید او را اصلاح کنید قبل از اینکه زندگیتان را تلخ کنید این چند مورد را در نظر بگیرید.
خانمهای زیادی هستند که وقتی همسرشان مدام به آنها دروغ میگوید احساس میکنند که دیگر در ذهنشان احترامی برای او قائل نیستند، اگر شما هم از همین افراد هستید، میتوانید قبل از اینکه تمام احترام خود را نسبت به او از دست بدهید با خود فکر کنید، «به راستی چرا بعضی افراد دروغ میگویند؟» تا بتوانید با واقعبینی بیشتری او را درک کنید.
دروغ گفتن معمولا از سنین کم در کودکی آغاز میشود، حتی یک کودک دو ساله نیز میتواند به راحتی دروغ بگوید، اما زمانی که کودک به اهمیت حرفها و لغات پی میبرد و میفهمد که بعضی از حرفها میتوانند چه تأثیر خارقالعادهای داشته باشند به طور آگاهانه شروع به دروغ گفتن میکنند.
دروغ گفتن همیشه به این معنا نیست که فرد میخواهد به کس دیگری آسیب برساند، اما ممکن است گاهی این نتیجه نامطلوب پیش بیاید. بعضی از افراد دروغ میگویند، چون میخواهند خودشان را ثابت کنند درواقع دروغ گفتن برای آنها نوعی رفتار دفاعی است. کودک طی مراحل رشد، متوجه میشود که دروغ میتواند او را از بسیاری از عصبانیتهاو تنبیههای پدر و مادر یا اطرافیان حفظ کند.
به عبارتی دروغ راهی است که میتواند نظر مثبت اطرافیان را به دست بیاورد و عمل ناشایست و بد خود را پنهان کند. همچنین اگر بخواهیم مثبت نگاه کنیم؛ با دروغ میتوان دوستان را حفظ کرد یا حتی عزیزی را با هدیه غیرقابل پیشبینی غافلگیر کرد. همانطور که گفتیم دروغ گفتن از سنین خیلی کم شروع میشود و در همه ما وجود دارد، اینکه همه آدمبزرگها، به نوعی دروغ میگویند چندان عجیب نیست و مهم است که این نکته را در نظر داشته باشیم که بیشتر افراد وقتی دروغ میگویند، به هیچ وجه دوست ندارند به فرد دیگری آسیبی برسانند.
بعضی از افراد دروغ میگویند، چون میخواهند خودشان را ثابت کنند درواقع دروغ گفتن برای آنها نوعی رفتار دفاعی است.
همچنین خیلی از ما در مصاحبههای شغلی نیز برای بالا بردن شانس استخداممان دروغ میگوییم. ما به فرزندانمان هم دروغ میگوییم به آنها قول میدهیم که اگر شامشان را بخورند یک بستنی جایزه میگیرند، اما سپس کاری میکنید که کودکمان بستنی را فراموش کند، چون برای به مغازه رفتن خیلی خسته هستیم.
دروغ گفتن یاد گرفتنی است
چگونگی شرایط و موقعیت در سالهای کودکی میتواند روی رفتار ما در کل زندگی تاثیر بگذارد. ما تمایل داریم تا حدی همانند دیگران رفتار کنیم و وقتی در خانوادهای دروغ پذیرفته شدهباشد و حتی در بعضی موارد، پنهان کردن واقعیت با تشویق همراه شود، کودکان آن خانواده یاد میگیرند که دروغ خیلی هم کار بدی نیست یا حتی میتواند عملی پذیرفته شده باشد.
حتی ممکن است بعضیها در طول زندگی این تجربه را به دست بیاورند که دروغ راهی برای بقا و صیانت از نفس است. مثلاً گاهی بعضی از افراد برای پیدا کردن شغل یا حفظ آن مجبور میشوند حقیقت را به گونهای مبهم یا آمیخته با دروغ بیان کنند و تا جایی که میتوانند با لغات بازی کنند.
بسیاری از افراد مجبورند برای بالا بردن حقوقشان پنهانکاری کنند و تا حد زیادی از لغات نادرست یا مبهم استفاده کنند. اگر بخواهیم واقعبین باشیم دنیای ما خیلی هم زیبا نیست و دروغ در واقع تبدیل شده است به جزئی از کار و زندگی و گذشته ما. هرچند این رفتار در نظر اکثر افراد اصلاً خوشایند و قبول شده نیست، اما در زندگی تعدادی از زن و شوهرها وجود دارد.
اگر چه ناپسند است اما هستند همسرانی که نه تنها در موضوعات مهم به هم دروغ میگویند، حتی در موضوعات کوچک و بیاهمیت نیز حقیقت را نمیگویند، مثلاً درباره مکانی که هستند یا عقیدهای که دارند دروغ میگویند. همه ما در زندگی خود حد و حدودهایی داریم و خودمان هستیم که بسیاری از مسائل زندگیمان را تعیین میکنیم.
خط و نشان کشیدن
صبر و تحمل شما در مورد دروغهایی مشخص شاید اختلاف و نزاع کمتر یا حفظ آرامش در خانه را در پی داشته باشد. اما اگر همسرتان سعی در مخفی کردن چیزی داشته باشد چطور؟ آیا تصمیم میگیرید دروغها را به چالش بکشید؟ شاید هم به جدایی فکر کنید؟ یا شاید هم دنبال راهکارهایی بروید به امید اینکه دروغگویی همسرتان به زودی به پایان برسد؟
بعضی از آدمها که دروغ شنیدهاند ممکن است نتوانند بر واکنشها و هیجانات خود غلبه کنند و احساس می کنند به آنها خیانت شده. در این موارد بهتر است از یک مشاور حرفهای کمک گرفته شود.
با همسر دروغگو چه کنیم؟
کمک گرفتن از مشاور برای رفتار با همسری که دروغ میگوید، مفید است مخصوصا اگر اندوه و ناراحتی فرد، زیاد باشد. درمان به شما کمک میکند روی احساسات خود کار کنید و راهکارهای مناسب را به کار ببرید، چه شما به تنهایی و چه هر دوی شما با هم. قبل از واکنش نشان دادن به همسر دروغگویتان، برخوردی که قرار است داشته باشید را بررسی کنید و جوابهای احتمالی همسرتان را در نظر بیاورید. شاید چیزی را بشنوید که واقعا دوست ندارید بشنوید. اما همچنان باید آمادهی دروغهای بعدی و بهانهتراشیها و سرپوش گذاشتنهایش باشید. شاید هم لازم باشد تصمیمات سختی بگیرید اما اول باید حرفهایش را بشنوید.
شاید هم همسرتان غافلگیرتان کند. مثلا شاید برخلاف تصوراتی که دارید، واقعیت این باشد که همسرتان شغل دوم گرفته و از اینکه به شما بگوید خجالت میکشد چون درآمد کار اصلی او کفاف مخارج زندگیتان را نمیدهد.
اگر چنین شرایطی پیش آمد، لازم است انتظارات خود را شفاف بیان کنید، اینکه در این جور مواقع از او چه توقعی دارید.، هر چند برای پردازش چیزی که شنیدهاید به کمی زمان نیاز دارید. اگر هم دروغ همسرتان را با او مطرح کردید و او هم توضیحاتش را ارائه داد و نتیجه گرفتید که او باید کاری را متوقف کند تا رابطهتان حفظ شود، دقیقا به او بگویید منظورتان چیست و چه رفتارهایی را باید کنار بگذارد.
راه را برای انتخاب دوم باز بگذارید، اما اجازهی انتخابهای سوم و چهارم را ندهید! آشکارا اعلام کنید و برای پیگیر بودن آماده باشید، مهم نیست چقدر زندگیتان تغییر کند یا پایبندی به این اصول چقدر سخت و دردناک باشد. کاری را که لازم است برای نجات رابطهتان انجام دهید، انجام دهید!