(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

انتخاب همسر

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/




اگر عاقل هستید با یک دیوانه ازدواج کنید!


برای نوشتن سناریو باید پرانرژی باشی و از ترس ها و سختی های گذشته درس بگیری. راهنمایی های پروفسور باهر به شما کمک می کند بهتر و دقیق تر، دوباره تصمیم بگیرید.


● توالی و تعالی، نتیجه انتخاب شماست


انتخاب همسری درست شبیه خودتان نه تنها باعث آرامش و آسایش شما می شود بلکه این آرامش به تمام ابعاد زندگی تان سایه می افکند.زوج هایی که سال ها در کنار هم زندگی می کنند بدون آن که کسی حتی یک بار ناراحتی یا گلایه آن ها را دیده یا شنیده باشد و همیشه زبانزد همه هستند، نمونه بارز شیوه همسان گزینی هستند. ۲ نفر با تمام علائق و دیدگاه های یکسان و شبیه به هم، آنچنان خوش و خرم هستند که هر روزشان مثل روز اول آشنایی شان است. به عبارتی دیگر می توان گفت زندگی شان توالی آرامش است.


برعکس این موضوع هم هست، زوج هایی که از همان روزهای اول ازدواج با هم درگیرند و بر سر مسائل کوچک و بزرگ کارشان به بگو مگو و کشمکش می کشد و هر کدام به دنبال اثبات خود به دیگری است؛ این زندگی ها با عشق ۲ طرف شروع شده و منطق نقش کمی در تشکیل آن داشته است ولی آنچه باعث بقا و تداوم زندگی مشترک می شود، همین است. نمونه این زوج ها را در اطراف خود بارها و بارها دیده ایم. این افراد برای رسیدن به مراتب بالاتر تلاش زیادی می کنند و همین باعث «تعالی» زندگی شان می شود. می توان گفت تفاوت شان به تعالی شان کمک کرده است.


● همسان یا غیرهمسان، مسئله این است


تصمیم گیری در مورد ازدواج ۲ راهبرد و الگوی مهم داشته که هرکدام ویژگی ها و امتیازاتی دارد و البته عواقب و نتایجی متفاوت. این ۲ عبارتند از، همسان گزینی و غیرهمسان گزینی. روش همسان گزینی یعنی تشابه همه جانبه ۲ طرف از هر نظر. مثلا از ۲۰ فاکتور مهم برای ازدواج که دختر و پسر آن را درنظر می گیرند مثل سن و سال، تحصیلات، موقعیت اجتماعی و... اگر هر ۲۰ مورد مثل هم و کاملا مطابق هم باشند، می شود شیوه همسان گزینی. اگر بین موارد مهم و تاثیر گذار در انتخاب، بین دختر و پسر کمترین تشابهی وجود داشته باشد ولی به دلیل عشق یا علاقه ای که ۲ طرف دارند به هیچ عنوان نتوانند از هم چشم پوشی کنند و ازدواج صورت گیرد، می شود گفت شیوه غیرهمسان گزینی را انتخاب کرده اند.


● زندگی با کم خرد، عاقل تان می کند


ازدواج های غیرهمسان یا ازدواج هایی که اختلاف فازهای زیادی دارند در همه موارد بد نیست؛ برای مثال خانمی که هوش و درک بیشتری نسبت به همسرش دارد، برای زندگی یا باید کوتاه بیاید و ادامه ندهد و به تعبیری دیگر، طلاق بگیرد یا این که به دنبال راه چاره ای باشد تا بتواند در کنار این آقا زندگی کند. همین تلاش ها برای پیدا کردن راه چاره و تداوم زندگی باعث می شود خانم مطالعه و تحقیق و پرس و جوی بیشتری داشته باشد و همه این ها کمک می کند تا خانم عاقل تر و پخته تر شود. پس به تعبیری می توان گفت ازدواج با یک دیوانه، عاقل تان می کند.


● هم تنی یا همسری


ازدواج هایی که تنها براساس منطق و عقل باشد، ازدواج هایی است که تداوم دارد و با یک شیب آرام از خوشبختی و آرامش ادامه پیدا می کند که این مدل از زندگی را می توان هم تنی نامید. ازدواج هایی که عقل کمترین میزان تاثیر گذاری در انتخاب را داشته و عشق و علاقه محور اصلی تشکیل خانواده بوده است به همسری ختم می شود. اگر بخواهیم در هر چیز میانه رو و معتدل باشیم باید میانه را بگیریم یعنی ۵۰ درصد عقل و ۵۰ درصد عشق را در این ماجرا دخیل کنیم. این ازدواج ها تداوم و تعالی را در کنار هم دارند و با ثبات ترین هستند. با این اوصاف در جامعه امروز ایران ۳ شیوه ازدواج داریم؛ ازدواج های همسان، غیر همسان و میانه. در توضیح ازدواج به شیوه میانه باید گفت در این مورد هم ۲ شیوه متفاوت دیده می شود. یکی این که زوج ها با این موضوع کنار می آیند که درصدی از عشق دارند و درصدی از منطق؛ در خیلی از موارد عشق و شور آنچنانی وجود ندارد ولی منطق و عقل حضور پررنگی دارد. در مواجهه با این موضوع افراد تصمیم های متفاوتی می گیرند یا ادامه می دهند و با پیدا کردن مسیری از با هم بودن لذت می برند یا این که در میانه راه خسته شده و از هم جدا می شوند. سقراط جمله معروفی دارد که می گوید: « ازدواج کن یا خوب از آب در می آید یا این که فیلسوف می شوی.»


● بدانید از زندگی چه می خواهید


افراد باید بدانند از زندگی چه چیزی می خواهند، هرچه اختلاف فاز کمتر باشد میزان درگیری و کشمکش کمتر و آرامش و هماهنگی بیشتر است و به تعبیری زندگی شان توالی می یابد و هرچه فازها و نظرات متفاوت تر باشد، آرامش کمتر است در عوض تعالی و شکوفایی هر ۲ نفر بیشتر است. عموم عرفا و فلاسفه محصول این نوع زندگی مشترک هستند. این افراد به دلیل آن که در زندگی خانوادگی شان همسان یا حتی شبیه هم نبودند برای رسیدن به مراتبی از آرامش به دنبال علائق شان می رفتند که همان علم و عرفان و فلسفه و... بوده است.


● ۵۰ درصد را نادیده نگیرید


توصیه من به کسانی که می خواهند دوباره برای ازدواج تصمیم بگیرند این است که شیوه میانه را انتخاب کنند. در این شیوه ۵۰درصد عقل و ۵۰درصد احساس در تصمیم گیری تاثیرگذار است. توصیه من به جوانان این است که ۵۰ درصد عقل را جدی تر و مهم تر تلقی کنند و به آن اهمیت بیشتری بدهند یعنی همان شیوه سنتی در ازدواج یا همگنی را بیشتر مد نظر قرار بدهند بعد عشق و عاشقی را چون به محض حضور عشق در ماجرا عقل کور می شود.


● ازدواج شروع طلاق است


ازدواج مقدمه طلاق است این جمله معروف نباید نگرانی ایجاد کند بلکه باید ما را نسبت به موضوع حساس تر کرده و تشویق مان کند بیشتر و دقیق تر بررسی کنیم.به تعبیری می توان گفت طلاق بدون ازدواج ممکن نیست ولی ازدواج بدون طلاق ممکن است. این که افراد تصمیمی بگیرند بر پایه احساس و بدون توجه به عقل و فاکتورهای مهم همسانی و همگنی، باعث می شود بعد از مدتی به راحتی به طلاق فکر کنند؛ به همین دلیل تلاش همه ما بر این است ازدواجی بر پایه عقل و شناخت صورت بگیرد تا مقدمه ای بر جدایی و طلاق نباشد. مطمئن باشید اگر در ازدواج دقت نظر نباشد به طلاق منتهی خواهد شد.


● فرمول ریاضی برای محاسبه عشق


در محاسبه ریاضی زمانی که بخواهید مساحت یک شکل هندسی را محاسبه کنید از این فرمول استفاده می کنید، طول ضرب درعرض. شما تصور کنید یک مستطیل به عرض ۴۰ و طول ۶۰، حاصل ضرب این ۲ عدد می شود ۲۴۰۰. در این حال، عرض و طول با هم اختلاف دارند و این اختلاف هرچه بیشتر شود تغییری در حاصل ضرب ایجاد نمی شود. حالا شما این مستطیل را مربعی با ابعاد کاملا مساوی ۵۰ درنظر بگیرید؛ حاصل ضرب این ۲ عدد می شود ۲۵۰۰. یعنی بیشتر از زمانی که بین عرض و طول اختلاف وجود داشته باشد. همین موضوع را در مورد انتخاب همسر نیز درنظر بگیرید؛ اگر مجموع عقل و عشق را عدد ۱۰۰درنظر بگیریم و درصدی را به عقل و بخشی را به عشق اختصاص دهیم حاصل چه چیزی می شود؟هرچه میزان عقل یا عشق بیشتر باشد و تناسبی بین این ۲ وجود نداشته باشد، حاصل یا برآیند هرکدام از این ها در زندگی کمتر و بی رنگ تر می شود. هرچه این ۲ موضوع به هم نزدیک تر و اختلاف کمتر باشد برآیند آن ها که آرامش و تداوم زندگی عاشقانه همراه با تعالی است، بیشتر می شود.


● مخالف تو بزرگ ترین معلم توست


زمانی در رابطه شاگرد و معلمی، به دلیل اختلاف سنی و اختلاف معلوماتی که وجود دارد، همه چیز را می پذیری و می آموزی ولی در تعامل با فردی که هم سطح توست و در واقع همسر یا دوست توست اگر کاملا یکسان یا هماهنگ باشی چیزی نمی آموزی یا تعامل سازنده ای نداری. زمانی برنده و پیروز هستی که در تعامل با فردی زندگی کنی که کاملا یا تا حدی مخالف تو باشد چون در این حالت به شدت دنبال پیدا کردن عیب ها و ایرادات توست و تو باید دائم دنبال آن باشی که این نقص ها را برطرف کنی یا بپوشانی؛ همین باعث می شود تعالی پیدا کنی و در رابطه ات پیشرفت کنی. حالا اگر این ارتباط فراتر از دوستی و در واقع در قالب زندگی مشترک باشد به شدت تو را جلو برده و پرورش می دهد.


● انتخاب های قدیمی پردوام بودند


در گذشته پدر، دامادش را در محل کار یا مسجد می دید و انتخاب می کرد و مادر هم عروسش را در مجالس زنانه یا محیط های خاصی می دید و انتخاب می کرد. آن ها فرد مورد نظرشان را از نظر شکل، شمایل، عقل و خانواده بررسی می کردند و وقتی به تشابه های خانوادگی یا عقلانی می رسیدند به پسرشان این دختر یا خانواده اش را معرفی می کردند تا آشنایی بیشتری صورت بگیرد یا این که درصورت خواستگاری از دخترشان به آن خانواده جواب مثبت یا منفی می دادند. پدر و مادر کاری به موضوع عشق نداشتند فقط کار عقل با آن ها بود به همین دلیل افرادی که از نظر عقلی خوب بودند یا ارزش فکر کردن داشتند را مدنظر قرار می دادند.در زمان حال، قضیه برعکس شده. پسر یا دختر یکدیگر را در محیط دانشگاه، محل کار یا... می بینند و یک دل نه، صد دل عاشق می شوند، دل می بندند و همه حرف های شان را می زنند؛ بعد از این ماجرا ها خانواده های شان را در جریان می گذارند و می خواهند و اصرار دارند که خانواده شان هم طرف را قبول کنند درحالی که کمترین سنخیت و هماهنگی را با هم دارند و نتیجه اش این می شود که می بینیم.


● تیپولوژی ازدواج


یکی از موارد مهم در انتخاب همسر شناخت تیپ ازدواجی خود و طرف تان است. براساس دسته بندی تیپ شخصیتی زنان و مردان در طبیعت ۴ دسته معرفی می شوند.تیپ اول در بین زنان، مادر است، عده ای از زنان همیشه مادر هستند. مادر بچه شان، مادر همسرشان، مادر همکاران شان و... این ها عادت دارند مثل مادر همه را زیر بال و پر خود بگیرند و مواظب شان باشند. مثالی که در طبیعت می بینیم مثل کبوتر که همیشه دنبال دانه دادن به بچه هایش است. این افراد ذاتا علاقه مندند مادر بشوند حتی عده ای دوست دارند مادر بشوند حتی به قیمت آن که همسرشان برود.تیپ دوم همیشه محبوب است؛ شخصیتی است که دوست دارد همیشه محبوب باشد. محبوب پدر و مادر، محبوب همسر و... مهم نیست که ازدواج کرده باشند یا نه، دوست دارند همیشه مورد تمجید و تعریف باشند.تیپ سوم تیپ خانم فاخر است؛ به این معنی که دوست دارند در جامعه کار کنند و فعال باشند، در خانواده یک مادر خوب و یک همسر ایده آل باشند و همچنان که خودشان و موجودیت شان را حفظ می کنند محبوب و درنظر باشند.تیپ چهارم تیپ غوغاسالار است؛ به این معنی است، که همیشه دوست دارند با هیاهو و قیل و قال به اهداف شان برسند. از ابتدای تولد با گریه وزاری و نق زدن به اهداف شان می رسند و تا پایان زندگی شان هم به همین شیوه به خواسته های شان می رسند.


درست متناظر این ۴ تیپ زنانه، ۴ تیپ مردانه هم وجود دارد. تیپ پدر که دوست دارند همیشه پدر یک خانواده باشند؛ کار کنند، پول در بیاورند و همراه خانواده تفریح و پیک نیک بروند. تیپ دون ژوان مردان تنوع طلبی هستند و دوست دارند همیشه محبوب باشند. تیپ مرد جذاب، یک مدیر موفق در کار یک همسر فوق العاده و یک پدر مهربان. تیپ شارلاتان و غوغاسالار مردانه که دست به هر کاری می زند. ظاهری کاملا موجه و نرمال دارد و در باطن بسیار درگیر و نامتعادل است. در مشاوره ها ما راهنمایی می کنیم که تیپ های شخصیتی ۲ طرف با هم هماهنگ باشند مثلا اگر تیپ شخصیتی پدر با تیپ شخصیتی مادر ازدواج کند بسیار عالی و موفق خواهد بود ولی اگر تیپ مادر با مرد دون ژوان ازدواج کند دائم درگیری و گرفتاری خواهند داشت چون او زندگی می خواهد و دیگری تنوع های زندگی را. این تیپ ها، تیپ های پایه است و به صورت ترکیبی هم دیده می شود. ما معمولا قطب ها را درنظر می گیریم و در درجه بندی ها بین کمترین تا بیشترین درصد آن را تعیین می کنیم. برای مثال بین سیاه و سفید، بی نهایت رنگ خاکستری وجود دارد و درست عین این حالت وجود دارد که یک فرد می تواند در آن واحد چند حالت روحی مختلف و متفاوت داشته باشد.


● کار دل با شما، کار عقل با مشاور


متاسفانه جامعه ما هنوز فرهنگ مشاوره را نمی فهمد و قبول ندارد. هنوز افراد فکر می کنند یا باید دیوانه باشند یا کارشان گیر پیدا کند تا پیش مشاور بروند. افرادی که برای مشاوره مراجعه می کنند، کسانی هستند که به آخر خط رسیده اند ولی یکی از ۲ نفر می خواهد زندگی کند و یکی دیگر می خواهد جدا شود. طرفی که می خواهد به زندگی ادامه دهد به هر دری می زند تا طرفش را راضی کند به همین دلیل با بروز مشکل و گرفتاری سراغ مشاور می روند وگرنه با نخستین اختلاف به صورت توافقی طلاق را بر زندگی ترجیح داده و تمامش می کنند. درحالی که مشاور به دلیل تجربه و دانشی که در این زمینه دارد، می تواند به هر ۲ طرف کمک کند تا تصمیم عاقلانه ای بگیرند و برای دوام و بقا تلاش کنند نه فنا و قطع ارتباط. ما برای عده ای که می خواهند ازدواجی با ثبات داشته باشند و دل نگران عاقبت ازدواج شان هستند، تست هایی را طراحی کرده ایم که براساس آن میزان تفاهم و همگنی های شان را می سنجیم و بر همین اساس به آن ها توصیه می کنیم روی تصمیم شان پافشاری کنند یا این که از ازدواج با فرد مورد نظرشان منصرف شوند.

مطالب پیشنهادی

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر

توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (خطای پزشکی)

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.